✅ #گفتگوهای_فقهی
⏮ #تقلید_از_اعلم
🔶 آیتالله ملک زاده
⏮ #پرسش:
آیا از هر مجتهدی میتوان تقلید کرد، یا حتماً باید #اَعلم باشد؟
💥 #پاسخ:
در مسائل شرعی، تنها میتوان از شخصی #تقلید کرد که افزون بر برخورداری از #فقاهت، اجتهاد و اسلامشناسیِ تخصصی، دارای شرایطی همچون بلوغ، عقل، ایمان، عدالت و ... باشد. ولی #اَعلمیّت یعنی عالمتر بودن از بقیۀ فقها، جزء #شرائط_الزامی در مرجع تقلید نیست و بر اساس ادلّه، حجیّت نظر و فتوای یک فقیه، دائر مدار #علم و #فقاهت او، البته به همراه سایر شرایطی است که اشاره شد، نه اَعلمیّتش.
نکته مهم آن است که گذشته از ادلۀ جواز تقلید از عالِم و فقیه بدون قید اَعلمیّت، و مساوی بودنِ نسبت عالِم و اَعلم با عناوین وارد شده در ادله تقلید، آنچه به عنوان دلیل بر اشتراط اعلمیّت ذکر میشود عموماً مخدوش میباشد.
🔶 مثلاً سیرهای که در پیروی #عُقَلا از متخصصترین فرد در میان کارشناسان و متخصصان، در موارد علم به وجود اختلاف در بین آنها، مورد ادعا و استدلال قرار میگیرد، و از نظر بعضی از بزرگترین فقهای قائل به وجوب تقلید از اَعلم، #تنها_دلیل صحیح و غیر قابل خدشه بر این حکم، همین #سیره_عقلائیه است ، هم انعقادش به صورت عام و جریانش حتی در اموری که دائر مدار #حجّیت و #مُعَذّریّت هستند و نه واقع، محلّ اشکال است، و هم اتصالش به زمان #ظهور_معصومین (ع) و در نتیجه امضاء و تقریر این سیره به وسیله امامان معصوم (ع) قابل اثبات و پذیرش نیست.
از جمله توجیهات عقلی یا عُقَلایی که برای عدم اکتفا به فتوای عالِم، و لزوم تقلید از اَعلم (عالمتر) ذکر میگردد، این است که درصد احتمال اصابت رأی اَعلم به واقع، بیش از عالِم است، و به اصطلاح، #فتوای_اَعلم «اَقرب إلی الواقع» میباشد. و این در حالی است که علاوه بر خدشهای که به اصل این ادّعا یعنی نزدیکتر بودن قول اعلم به واقع، به صورت بالفعل و نه شأنی و اقتضائی، وارد است و فقهای بزرگی، اشکالات صُغروی و کُبرویِ متعددی بر آن وارد کرده و آن را نپذیرفتهاند، باید بدانیم که اگر این احتمال به عنوان مبنای سیره عقلا و توجیه انعقاد و جریان چنین سیرهای بیان گردد، به هیچ روی قابل پذیرش نیست؛
◾️ چون عُقَلا بما هُم عُقَلا، در جایی که صِرف وجود یک حجّت و استناد به یک عذر قانونی، کافی دانسته شده و اساساً احتیاط در قِبال واقع از آنها خواسته نشده باشد، به هیچ وجه خود را ملزَم به کوشش برای دستیابی به واقع، و در نتیجه، موظف به یافتن اَعلم و رجوع و استناد به او نمیبینند.
خلاصه آنکه نه تنها طبق نظر مشهور، رأی عالِم برای خودش حجّت است و برای او جایز نیست که از اَعلم تقلید نماید، تقلید از عالِم، با وجود علم به اختلاف فتوای او با اَعلم، مانعی ندارد.
با این همه، و با وجود تساویِ فقها از نظر اصل جواز تقلید، به رغم اختلاف سطح علمیشان، شکّی در این نیست که در برخی موارد، تقلید از یک فقیه، اعمّ از آنکه اَعلم باشد یا غیر اَعلم، میتواند اَحوَط و اَرجَح باشد؛ از جمله در موردی که فتوای وی موافق نظر مشهور قُدَما و مطابق با احتیاط باشد، و در مقابل، فتوای فقیه دیگر، مخالف فتوای مشهورِ فقهای متقدّم و مخالف احتیاط باشد.
💥 اما دو #نکته پایانی:
🔶 بسیاری از فقهایی که لزوم تقلید از اَعلم را مطرح میکنند، این مطلب را هم متذکر میشوند که اگر فقیهِ اَعلم و غیر اَعلم، در مسألهای فتوای کاملاً یکسانی داشتند، لازم نیست که مقلّدان در آن مسأله به صورت معیّن، اَعلم را به عنوان مرجع تقلید خویش در نظر بگیرند و مشخصّاً با استناد به فتوای او آن کار را انجام دهند، بلکه آنچه مهم است انجام کار مطابق آن فتوای مشترک میان اَعلم و غیر اَعلم است.
🔶 همچنین یکی از استثناءاتی که احیاناً برای سیرۀ ادعاییِ عقلا در رجوع به اَعلم، ذکر میشود موردی است که فتوای فقیهِ غیر اَعلم مطابق احتیاط باشد و فتوای اَعلم مخالف احتیاط، مثلاً فقیهِ اَعلم به جواز و اباحه فتوا داده باشد و فقیه دیگر که از نظر علمی در جایگاه پایینتری قرار دارد، در همان مسأله، قائل به یک حکم الزامی مثل وجوب یا حرمت شده باشد. در این صورت، ادعا میکنند که سیره عقلا این است که آنها به امید درک واقع و دستیابی به آن، تقلید از غیر اَعلم را بر تقلید اَعلم ترجیح میدهند.
✅ #گفتگوهای_فقهی 6
⏮ #شورای_فتوا و #مرجعیت_شورایی
🔶 آیتالله ملک زاده
⏮ #پرسش:
آیا بهتر نیست که به جای #مرجعیت_فردی، #شورای_فتوا و مرجعیت شورایی وجود داشته باشد و در هر مسأله، #نظر_اکثریت اعضای آن شورا، به عنوان فتوای شرعی منتشر شود و همه مردم از آن فتوا پیروی نمایند؟
💥 #پاسخ:
از #آیات و اخباری که در باب رجوع مردم به فقها و #تقلید از آنان و #حجیّت_قول و فتوایشان مورد استناد قرار میگیرند، مثل آیه سؤال: «فَاسألوا أهل الذکر إن کنتم لاتعلمون» ، آیه نفر: «... لیتفقّهوا في الدین و لینذروا قومهم إذا رجعوا إلیهم لعلّهم یحذرون»، توقیع شریف: «و أما الحوادثُ الواقعةُ فَارجِعوا فيها إلى رواةِ حديثنا، فإنّهم حُجّتي عليكم، و أنا حجة الله»، روایت: «من کان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً لهواه مطیعاً لأمر مولاه فللعوام أن یقلّدوه» که به تعبیر شیخ اعظم انصاری، آثار صدق در آن مشهود است، و آیات و #روایات دیگر، نه تنها نمیتوان حجیت و اعتبار شرعی برای شورای فتوا و مرجعیت شورایی استنباط و استفاده نمود، بلکه خلاف این دیدگاه استفاده میشود و ظاهراً از نظر #شارع_مقدس، #محوریت_اجتماعیِ_افراد در میان #امت_اسلامی و شیعیان موضوعیت داشته است.
این #خطابات_شرعیه، به تعبیر مشهور، دارای #اطلاق_مقامی هستند؛ چون شارع در #مقام_بیان بوده است و در عین حال، عموم مردم را به #فردِ_فقیه و آحاد و افرادی که فقیه میباشند، به نحو عامّ و طِلق بدلی، ارجاع داده و نفرموده است که به فتوای اکثریتِ فقها رجوع شود.
🔶 شایسته تذکار است که معمولاً و به خصوص در #زمان_حاضر که #مسائل_فقهی_متنوّع و حقیقتاً فراوانی پدید آمده است، هر یک از مراجع عظام تقلید دارای یک #هیأت_استفتاء هستند که مرجع را در #صدور_فتوا یاری میدهند. و بیشتر یا حتی احیاناً همه اعضای آن هیأت، علاوه بر تسلط بر #مبانی_فِقاهی و اجتهادیِ آن مرجع، خود مجتهد یا #قریب_الاجتهاد هستند. مرجع تقلید در پاسخگویی به بسیاری از سؤالات و استفتاءات، به خصوص در مورد مسائل جدید و #مستحدثه، گذشته از بهرهگیری از #نظرات_کارشناسی در حوزه #موضوعشناسی و #مسألهشناسی، نخست به بحث و #گفتگوهای_فقهی و استدلالی با اعضای هیأت استفتای خویش و نیز بررسی آراء و انظار فقها و مراجع دیگر در آن مسأله و یا حتی مسائل مشابهش میپردازد، سپس رأی و فتوای فقهی خود را که به نحو مستدل و از جمعبندی ادله به دست آمده است، اعلام میکند. اما به هر حال، و پس از همه بحثها و مشورتها، فتوا را آن مرجع تقلید صادر میکند، مسؤولیتش با خود اوست و #حجیت آن نیز مربوط به فقاهت اوست.