eitaa logo
کتابخانه صوتی
88.3هزار دنبال‌کننده
630 عکس
34 ویدیو
74 فایل
✅کتب صوتی پولی نمیذاریم فقط صوتهای رایگان ✅کانال ما در روبیکا👇 https://rubika.ir/audio_ketab ✅ لیست کتابها https://eitaa.com/audio_ketab/22632 ✅مدیر کانال @mahdihadianqomi ✅ تبلیغات در کانال👇 http://eitaa.com/joinchat/872153119C300b9be39d
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 4⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 5⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 6⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 7⃣ @audio_ketab
☘ پادشاهى با غلام عجمی اش در کشتى نشست تا سفر کند، از آنجا که غلام نخستین بار بود که دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى کرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، تا اینکه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فکر چاره جویى بودند، تا اینکه حکیمى به شاه گفت : اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى کنم . شاه گفت : اگر چنین کنى نهایت لطف را به من نموده اى . حکیم گفت : فرمان بده غلام را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر کرد. او را به دریا افکندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا کمک کنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل کشتى کشیدند. او در گوشه اى از کشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حکیم تعجب کرد و از او پرسید: حکمت این کار چه بود که موجب آرامش غلام گردید؟ حکیم جواب داد: او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت کشتى را نمى دانست ،
همچنین
قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. اى سیر ترا نان جوین خوش ننماید معشوق من است آنکه به نزدیک تو زشت است حوران بهشتى را دوزخ بود اعراف از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است فرق است میان آنکه یارش در بر تا آنکه دو چشم انتظارش بر در @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 8⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 9⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 0⃣1⃣ @audio_ketab
☘ زاهدی مهمان پادشاه بود ، وقتی که غذا آوردند، کمتر از معمول و عادت خود از آن خورد و هنگامی که مشغول نماز شد، بیش از معمول نمازش را به درازا کشید تا بر گمان نیکی شاه به او بیفزاید. ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی کاین ره که تو می روی به ترکستان است هنگامی که به خانه اش بازگشت، سفره غذا خواست تا غذا بخورد. پسرش که جوانی هوشمند بود به او رو کرد و گفت : مگر در نزد شاه غذا نخوردی؟ زاهد پاسخ داد: در حضور شاه چیزی نخوردم که روزی به کار آید. پسر به او گفت: پس نمازت را نیز قضا کن که نمازی نخواندی تا به کار آید! ای هنرها گرفته بر کف دست عیب ها برگرفته زیر بغل تا چه خواهی گرفتن ای مغرور روز درماندگی به سیم دغل @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 1⃣1⃣ @audio_ketab
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗کتاب صوتی با روایت دکتر اسماعیل آذر قسمت 2⃣1⃣ @audio_ketab