فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دل ار سرگشتهای از جورِ دوران
غم مخور
باشد احوالِ جهان افتان و خیزان
غم مخور
صبحتون بخیر و سلامتی 🌞🪴
غم ازتون دورِ دور رفقا ... 🙏🌹
#جهان_ملک_خاتون
✨@avayeqoqnus✨
الهی؛ دل هیچ کس را به چیزی که
قسمتش نیست عادت نده...
آمین 🙏🌺
#خدا
✨@avayeqoqnus✨
7.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم
امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم
دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند
از گوشهی بامی که پریدیم ، پریدیم
🔻 دکلمه با صدای آقای مجید بقایی
#وحشی_بافقی
#دکلمه
✨@avayeqoqnus✨
در یک رابطه دو نفره، وقتی دو نفر هیچ
مشکلی با هم ندارند، حتما یکی از آنها
تمام حرف دلش را نمیگوید!
حتماً نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو
از او بیزار باشی،
آدمهایی یافت میشوند که راه رفتنشان،
گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در
تو بیزاری میرویاند!
📗 جای خالی سلوچ
🖋 محمود دولتآبادی
#بریده_کتاب
✨@avayeqoqnus✨
هدایت شده از آوای ققنوس
.
📗 داستانی از قضاوت عجولانه
خانم جواني در سالن انتظار فرودگاه منتظر بود سوار هواپيما شود.
تا زمان پرواز هواپيما مدت زيادي مانده بود، پس تصميم گرفت کتابی بخرد و با مطالعه اين مدت را سپری کند.
او يک پاکت شيريني هم خريد و روی یک صندلي راحتي در قسمتي که مخصوص افراد مهم بود نشست تا هم با خيال راحت استراحت کند و هم کتاب را بخواند.
آقايي هم روي صندلي کنارش نشست و شروع به خواندن مجله اي کرد که با خودش آورده بود.
وقتي این خانم اولين شيريني را از داخل پاکت برداشت، آقا هم يک عدد برداشت. خانم عصباني شد ولي به روی خودش نياورد، فقط پيش خودش فکر کرد اين مرد عجب رويي دارد، اگه حال و حوصله داشتم حسابي حالش را مي گرفتم!
هر شيريني که خانم بر مي داشت، آقا هم يکي بر مي داشت.
ديگر نزدیک بود خانم جوش بیاورد ولي نمي خواست باعث مشاجره شود.
وقتي فقط يک دانه شيريني ته پاکت مانده بود، آقا با کمال خونسردي شيريني آخري را برداشت، دو قسمت کرد، نصفش را به خانم داد و نصفش را خودش خورد.
اين ديگر خيلي رو مي خواهد. خانم ديگر آنقدر عصبانی بود که کارد می زدی خونش در نمی آمد. در حالي که حسابي قاطي کرده بود، بلند شد و کتاب و اثاثش را برداشت و عصباني رفت تا سوار هواپیما شود.
وقتي سر جاي خودش نشست، نگاهي داخل کيفش کرد تا عينکش را بردارد که يک دفعه غافلگير شد!!
پاکت شيريني که خريده بود داخل کيفش بود دست نخورده و باز نشده.
او فهميد که اشتباه کرده و از خودش شرمنده شد. يادش رفته بود که پاکت شيريني را از داخل کیفش بیرون بیاورد.
آن آقا بدون ناراحتي و اوقات تلخي شيريني هایش را با او تقسيم کرده بود و حالا نه تنها فرصتی براي توجيه کار خودش نداشت بلکه نمی توانست از او عذرخواهی کند.
چهار چيز هستند که غير قابل جبران و برگشت ناپذيرند:
سنگ، بعد از اين که پرتاب شد. دشنام، بعد از اين که گفته شد.
موقعيت، بعد از اين که از دست رفت.
و زمان، بعد از اين که گذشت و سپري شد.
#داستان
#داستان_کوتاه
#داستان_آموزنده
✨ @avayeqoqnus ✨
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
#حافظ
✨@avayeqoqnus✨
#حکمت
مردمان را عیبِ نهانی پیدا مکن که
مَر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد.
هر که عِلم خواند و عمل نکرد
بدان مانَد که گاو راند و تخم نیفشاند.
🔻 برگرفته از باب هشتم گلستان
سعدی
#سعدی
✨@avayeqoqnus✨
يك دروغ كوچك با خود هزار و يك دروغ
ديگر مي آورد، زيرا تو مجبور ميشوي از آن
دفاع كني؛
و از دروغ نميتوان با حقيقت دفاع كرد. 👌
#اوشو
✨@avayeqoqnus✨
🍁 حاصل عمرِ زخود بیخبران آه بُوَد
☘ هرکه از خویشتن آگاه شد، آگاه بود
🍁 نتوان در حَرمِ قدس به پرواز رسید
☘ پَرِ سیمرغ درین راه پرِ کاه بود
🍁 پیش چشمی که به یکتایی آن سرو رسید
☘ طوقِ هر فاخته ای هایِ هُوَالله بود
🍁 از وصول آن که زند دم، خبر از راهش نیست
☘ آن بود واصل این راه، که در راه بود
🍁 هرکه باریک ز اندیشه شود همچو هلال
☘ می توان یافت که جوینده آن ماه بود
🍁 ای که کام دو جهان را ز خدا می طلبی
☘ هر دو موقوف به یک آهِ سحرگاه بود
🍁 غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی
☘ که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود
🍁 از وصال رخ او بی ادبان محرومند
☘ گل این باغ ز دستی است که کوتاه بود
🍁 می رسد جاذبه عشق به فریاد مرا
☘ یوسف آن نیست که پیوسته درین چاه بود
🍁 صائب از کشمکش رد و قبول آسوده است
☘ هرکه را روی دل از خلق به الله بود
#صائب_تبریزی
✨@avayeqoqnus✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست 🌹
🔻 دکلمه زیبای زنده یاد احمد شاملو
#شاملو
#دکلمه
✨@avayeqoqnus✨