eitaa logo
آوای ققنوس
8هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
501 ویدیو
31 فایل
دوستای عزیزم، اینجا کنار هم هستیم تا هم‌از ادبیات لذت ببریم هم حال دلمون خوب بشه.😍 ♦️کپی پست ها بعنوان تولید محتوا برای کانال های دیگر ممنوع بوده و رضایت ندارم♦️ تبلیغات: https://eitaa.com/joinchat/1281950438C0351ad088a
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دل ار سرگشته‌ای از جورِ دوران غم مخور باشد احوالِ جهان افتان و خیزان غم مخور صبحتون بخیر و سلامتی 🌞🪴 غم ازتون دورِ دور رفقا ... 🙏🌹 @avayeqoqnus
الهی؛ دل هیچ کس را به چیزی که قسمتش نیست عادت نده... آمین 🙏🌺 @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما چون ز دری پای کشیدیم، کشیدیم امید ز هر کس که بریدیم ، بریدیم دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند از گوشه‌ی بامی که پریدیم ، پریدیم 🔻 دکلمه با صدای آقای مجید بقایی @avayeqoqnus
در یک رابطه دو نفره، وقتی دو نفر هیچ مشکلی با هم ندارند، حتما یکی از آن‌ها تمام حرف دلش را نمی‌گوید! حتماً نباید کسی پدرت را کشته باشد تا تو از او بیزار باشی، آدم‌هایی یافت می‌شوند که راه رفتنشان، گفتنشان، نگاهشان و حتی لبخندشان در تو بیزاری می‌رویاند! 📗 جای خالی سلوچ 🖋 محمود دولت‌آبادی @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از آوای ققنوس
. 📗 داستانی از قضاوت عجولانه خانم جواني در سالن انتظار فرودگاه منتظر بود سوار هواپيما شود. تا زمان پرواز هواپيما مدت زيادي مانده بود، پس تصميم گرفت کتابی بخرد و با مطالعه اين مدت را سپری کند. او يک پاکت شيريني هم خريد و روی یک صندلي راحتي در قسمتي که مخصوص افراد مهم بود نشست تا هم با خيال راحت استراحت کند و هم کتاب را بخواند. آقايي هم روي صندلي کنارش نشست و شروع به خواندن مجله اي کرد که با خودش آورده بود. وقتي این خانم اولين شيريني را از داخل پاکت برداشت، آقا هم يک عدد برداشت‌. خانم عصباني شد ولي به روی خودش نياورد، فقط پيش خودش فکر کرد اين مرد عجب رويي دارد، اگه حال و حوصله داشتم حسابي حالش را مي گرفتم! هر شيريني که خانم بر مي داشت، آقا هم يکي بر مي داشت. ديگر نزدیک بود خانم جوش بیاورد ولي نمي خواست باعث مشاجره شود. وقتي فقط يک دانه شيريني ته پاکت مانده بود، آقا با کمال خونسردي شيريني آخري را برداشت، دو قسمت کرد، نصفش را به خانم داد و نصفش را خودش خورد. اين ديگر خيلي رو مي خواهد. خانم ديگر آنقدر عصبانی بود که کارد می زدی خونش در نمی آمد. در حالي که حسابي قاطي کرده بود، بلند شد و کتاب و اثاثش را برداشت و عصباني رفت تا سوار هواپیما شود. وقتي سر جاي خودش نشست، نگاهي داخل کيفش کرد تا عينکش را بردارد که يک دفعه غافلگير شد!! پاکت شيريني که خريده بود داخل کيفش بود دست نخورده و باز نشده. او فهميد که اشتباه کرده و از خودش شرمنده شد. يادش رفته بود که پاکت شيريني را از داخل کیفش بیرون بیاورد. آن آقا بدون ناراحتي و اوقات تلخي شيريني هایش را با او تقسيم کرده بود و حالا نه تنها فرصتی براي توجيه کار خودش نداشت بلکه نمی توانست از او عذرخواهی کند.  چهار چيز هستند که غير قابل جبران و برگشت ناپذيرند: سنگ، بعد از اين که پرتاب شد. دشنام، بعد از اين که گفته شد.  موقعيت، بعد از اين که از دست رفت. و زمان، بعد از اين که گذشت و سپري شد. @avayeqoqnus
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم که در طریقت ما کافریست رنجیدن @avayeqoqnus
مردمان را عیبِ نهانی پیدا مکن که مَر ایشان را رسوا کنی و خود را بی اعتماد. هر که عِلم خواند و عمل نکرد بدان مانَد که گاو راند و تخم نیفشاند. 🔻 برگرفته از باب هشتم گلستان سعدی @avayeqoqnus
يك دروغ كوچك با خود هزار و يك دروغ ديگر مي آورد، زيرا تو مجبور مي‌شوي از آن دفاع كني؛ و از دروغ نمي‌توان با حقيقت دفاع كرد. 👌 @avayeqoqnus
🍁 حاصل عمرِ زخود بیخبران آه بُوَد ☘ هرکه از خویشتن آگاه شد، آگاه بود 🍁 نتوان در حَرمِ قدس به پرواز رسید ☘ پَرِ سیمرغ درین راه پرِ کاه بود 🍁 پیش چشمی که به یکتایی آن سرو رسید ☘ طوقِ هر فاخته ای هایِ هُوَالله بود 🍁 از وصول آن که زند دم، خبر از راهش نیست ☘ آن بود واصل این راه، که در راه بود 🍁 هرکه باریک ز اندیشه شود همچو هلال ☘ می توان یافت که جوینده آن ماه بود 🍁 ای که کام دو جهان را ز خدا می طلبی ☘ هر دو موقوف به یک آهِ سحرگاه بود 🍁 غافل از مور مشو گرچه سلیمان باشی ☘ که ز هر ذره به درگاه خدا راه بود 🍁 از وصال رخ او بی ادبان محرومند ☘ گل این باغ ز دستی است که کوتاه بود 🍁 می رسد جاذبه عشق به فریاد مرا ☘ یوسف آن نیست که پیوسته درین چاه بود 🍁 صائب از کشمکش رد و قبول آسوده است ☘ هرکه را روی دل از خلق به الله بود @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست 🌹 🔻 دکلمه زیبای زنده یاد احمد شاملو @avayeqoqnus
ولی... یه چیزی باید باشه که تو رو به زندگی سنجاق کنه یه جایی یه دلیلی یه آدمی... صبح بخیر و شادکامی رفقا 🌞🌺 ✨@avayeqoqnus
خدا تو‌ قرآن میگه: "وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ" یعنی عزت و ذلت تو دست منه. بعد تو می‌ترسی بقیه زمینت بزنن؟ @avayeqoqnus
📚 ضرب المثل "دست کسی را تو پوست گردو گذاشتن" 🖇 معنی و کاربرد ۱- یعنی بدون اینکه عاقبت اندیشی کند، وارد کاری شده که مجبور است عواقب ناخوشایند آن را تحمل کند. ۲- گاهی به کسی می گویند که درگیر مشکلات و گرفتاری های فراوانی است و راه نجاتی پیدا نمی کند. ۳- معمولا به کسی می گویند که بدون مطالعه و تفکر، کاری را انجام می دهد و پشیمان می شود. اصطلاحا ” بی گدار به آب می زند”. 🖇 ریشه ضرب المثل درباره ریشه این ضرب المثل چندین قول وجود دارد: 🔸 در گذشته گربه ها وارد آشپزخانه می‌شدند و مرغ و گوشت ها را می‌خوردند. صاحب خانه بی رحم برای اینکه گربه به کلی از آنجا دور شود، قیری را ذوب کرده و در پوست گردو می‌ریخت و دست و پای گربه را روی آن می‌گذاشت تا دیگر نتواند به غذاهای آشپزخانه دست درازی کند!! 🔹 برخی گفته اند به دلیل تیز بودن پوست های گردو، دست و پای گربه یا جانور دیگر را در آن قرار می‌دادند تا ضرری برای کسی نداشته باشد! 🔸 قول دیگر این است که وقتی می‌خواستند کسی را بیهوده مشغول کاری کنند و وعده پوچ دهند، می‌دادند گردو را پوست بکند. بعد دست‌هایش رنگ پوست گردو می‌گرفت و سیاه می‌شد و سختی زیادی می‌کشید ولی در نهایت چیزی از گردو به او نمی‌رسید. بدین ترتیب ضرب المثل فوق را برای کسی به کار می‌برند که رنج و سختی فراوانی را تحمل می‌کند ولی کارش نتیجه ای ندارد. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌿🍀🌹 هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش برای آنکه نگویند، جُسته‌ایم و نبود تو آن‌که جُسته و پیداش کرده‌ام، آن باش دوباره زنده کن این خسته ی خَزان زده را حُلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش کویر تشنه‌ی عشقم، تداوم عطشم دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش دوباره سبز کن این شاخه‌ی خزان زده را دوباره در تن من روح نوبهاران باش بدین صدای حَزین، وین نوای آهنگین به باغ خسته‌ی عشقم، هزاردستان باش @avayeqoqnus
زمانی که وارد جمعی می شوی، لباس هایت معرف تو هستند و زمانی که خارج می شوی، افکار و سخنانت. 🔸 از رمان "آناکارنینا" ✍لئو تولستوی @avayeqoqnus
🍁 فرصت نمی دهد که بشویم 🍂 ز دیده خواب 🍁 از بس که تند می گذرد 🍂 جویبارِ عمر @avayeqoqnus
راه‌ها زیاد هستند ولی خدا راه زیباتر را برای تو انتخاب می‌کند... @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همیشه باش تو که باشی؛ خورشید،از سمت آرزوهای من طلوع میکند ماه،جورِ دیگری میتابد و زمین،حول محور خوشبختی ام میچرخد! تو که باشی؛ همه چیز،خوب است. @avayeqoqnus
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 الا بذکرالله تطمئن القلوب 💚 امروزمان را آغاز می‌کنیم به نام خدایی که تسکین دهنده دردها و آرامش دهنده قلب‌هاست. الهی به امید خودت 🌸 صبح بخیر عزیزان 🪴 ✨ @avayeqoqnus
الهی روی بنما تا در روی کسی ننگریم و دری بگشا تا بر درِ کس نگذریم... آمین 🙏🌺 @avayeqoqnus
📜 اگر مرگ را باور نداری دیگر نخواب! لقمان حکیم در موعظه ای که به فرزندش داشت ، فرمود : "ای فرزندم ! اگر در مُردن شک داری خواب را از خود بردار که نمی توانی ، اگر در برانگیخته شدن در قیامت شک داری ، بیداری را از خود بردار که نمی توانی. بنابراین اگر در خواب و بیداری خود که دو واقعیت است اندیشه کنی، می فهمی که وجودت به اختیار دیگری است. همانا خواب به منزله مرگ ، و بیداری بعد از خواب به منزله زنده شدن پس از مرگ است." @avayeqoqnus