eitaa logo
آوای معرفت
369 دنبال‌کننده
923 عکس
664 ویدیو
249 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
46.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی‌ام فصل دوم) 🔶️بزرگترین غم عالم را دیدم... 🔶️ تونل عمیقی بود تشکیل شده از ذرات ریز، گوی‌هایی که میلیون‌ها رنگ داشت که نمی‌شود مانندش را خلق کرد، جلوه نور بود... 🔶️ فضای تونل تغییر کرد، آن نورانیت رفت، خاک و خون شد... 🔶️ صدای شیهه اسبی آمد و تیری از سمت چپم رد شد و به گلوی طفلی خورد.... «ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links @avaymarefat
30.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت اول فصل دوم) 🔶️ تنها انگیزه من در زندگی فرزندان و خانواده‌ام بودند... 🔶️ با نوحه حضرت علی اصغر علیه‌السلام گریه می‌کردم و فقط از خدا می‌خواستم خانواده‌م محتاج نامرد نشوند... «ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links @avaymarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و هفتم فصل اول) 🔸️ یکدفعه دیدم انگار همه چیز برایم تغییر کرد اینقدر احساس راحتی، سرخوشی، پرواز، رضایت و از نظر جسمی که بخواهیم تعریف کنیم حرارت ملایم و مطبوعی بود 🔸️ من با تمام آگاهی اطراف خود رو حس و اطلاعاتی دریافت می‌کردم و آن موقع خودم رو در فاصله‌ی نزدیک از سقف اتاق عمل قرار دیدم و به تمام موضوعات احاطه کامل پیدا کرده بودم. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/w0Zax 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سیزدهم فصل سوم) 🔸یک روز که موقع برداشت محصول بود، یعنی خوشه برنج روی ساقه بود، ما روی شیار (مرزی) که وجود داشت رد می‌شدیم، یک لحظه پایم سُر می‌خورد و برای اینکه نیفتم، خوشه برنج را گرفتم، حدود ۱۵_۱۰ تا دانه برنج در دستم باقی ماند و آن را رها کردم همانجا. آنجا این‌قدر بررسی دقیق است که می‌گفتند: آیا رفتی رضایت بگیری یا نه؟ 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/j2iCZ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
28.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل چهارم) 🔸روایت شنیدنی تجربه گری که حدیث "اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة" را در بهشت دید 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
51.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و نهم فصل سوم) 🔶️ حسرت آن لحظه آخر وقتی داری از دنیا می‌روی خیلی سوزناک است. 🔶️ فکر می‌کردم این‌همه کارهای خوبی که انجام دادم ذخیره خوبی هست برایم، بعد کارهای خوب به خودم افتخار می‌کردم اما وقتی به آنجا رفتم فهمیدم خواست خدا و نعمت خدا بوده... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸سرمایه ماندگار رمزو و راز نهفته در نذر و خیرات در راه خدا و اهل بیت (علیهم‌السلام) 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است)🌹 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/oil6v40 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
45.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهاردهم فصل چهارم) 🔸 امان... امان... دخترم ضمانتش را کرده کفش‌های عزاداران را واکس زدم... خاک پای عزاداران را به صورتم کشیدم... من فراموش کردم، اما حضرت رقیه سلام‌الله علیها فراموش نکرده بود... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
43.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم، فصل سوم) 🔶️ شب سوم در هیئت به دلم افتاد که نذری بدهم، نمی‌دانستم این کار انقدر به دردم می‌خورد... به دستور دختر سه ساله وارد قبر شدم، ایشان را به خوبی می‌شناختم. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاه» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
51.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت نوزدهم فصل چهارم) 🔶️ هشت سال در کارگاه فرش بافی برای حرم امام حسین علیه‌السلام در کاشان کار می‌کردم. 🔶️ موهای سرم را قیچی نموده و به اندازه یک ریشه قالی در کار گذاشتم تا زائران که از روی این قالی‌ها رد می‌شوند، آقا امام حسین (ع) در آن دنیا شفاعتمان کنند. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
32.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی‌ام فصل دوم) 🔶️ وقتی در آن عالم می‌روی اختیاری نیست، نمی‌توانم تعیین کنم از کدام طرف بروم، هر چه هست فرمان است، فرمان داشتم به سمت آن دیوار رفتم... 🔶️ از هر سو موجوداتی به سمتم حمله کردند،با صداهای بدی که داشتند... 🔶️خیلی می‌ترسیدم، آن لحظه تنها چیزی که کمکم کرد یا حسین (ع) بود که گفتم... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸لحظه‌های ماندگار مرور خاطرات حضور در مراسمات اهل بیت (علیهم‌السلام) توسط تجربه‌گر 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/rkud239 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پانزدهم فصل پنجم ) 🔸آغوش پر مهر حمایت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از محبین برزخی 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/roozu6k 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
46.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل سوم) 🔸 این پارچه رنگ قرمزی داشت... اینقدر بوی خوبی داشت که حالم جا اومد... نفسم اومد بالا... 🔸از اول تا آخر می گفتم یا امام حسین(ع)، یا ابالفضل(ع)... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل پنجم) 🔸 ناراحتی امام حسین(ع) از مادری که قصد داشت فرزندش را سقط کند. 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/asn2qp7 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
46.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی‌ام فصل دوم) 🔶️بزرگترین غم عالم را دیدم... 🔶️ تونل عمیقی بود تشکیل شده از ذرات ریز، گوی‌هایی که میلیون‌ها رنگ داشت که نمی‌شود مانندش را خلق کرد، جلوه نور بود... 🔶️ فضای تونل تغییر کرد، آن نورانیت رفت، خاک و خون شد... 🔶️ صدای شیهه اسبی آمد و تیری از سمت چپم رد شد و به گلوی طفلی خورد.... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
40.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل چهارم) 🔸 مادرم گفت: هزارتا اکبر، فدای یک تار موی علی اکبر امام حسین (علیه‌السلام) 🔸 امام حسین علیه‌السلام گفت: این مُرده، اما چه کنم مادرش به علی اکبر قسم داده من نمیتونم نه بگم؛ اینو برگردونید... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
34.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پنجم فصل چهارم) 🔸 عشقم حضرت ابوالفضل علیه‌السلام... 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل سوم) 🔸این گذشت رفتم یک مراسمی حاج آقایی سخنرانی می کرد و می‌گفت: اگر حضرت اباالفضل(ع) حاجتی بخواهید مادرش را واسطه کند سریعتر حاجت روا می‌شوید، گفت: خانم ام‌البنین(سلام‌الله‌علیها) ۴ پسر داشت که هر ۴ تا در واقعه کربلا شهید شدند، و اسم هایشان را نام برد، همین که اسم‌ها را شنیدم، انگار یهویی آن تخت و آن مریضی و همه اینها جلوی نظرم آمد و حالم خیلی بد شد و فهمیدم آن خانم با پسرها را دیدم خانم ام‌البنین(سلام‌الله‌علیها) و برادران آقا ابالفضل(ع) بوده‌اند. 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/If85Q 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
41.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (دلگرمی که پس از ناامیدی آمد...) 🔶️ ...هر چه ادامه می‌دادم مسیر را می‌دیم به جایی بدتر مرا می‌بُرد،گویی واقعا گمراهم می‌کند احساس ترس پیدا کردم و قطع امید از او کردم... 🔶️ لحظه‌ای که ناامید شدم صدایی ندایی شنیدم از پشت سر، صدای پای اسبی آمد، نگاه کردم از فاصله دور، نزدیک‌تر می‌شد متوجه شدم اسبی می‌آید که سواری با هیبت دارد که دیدنش دلگرمم می‌کرد... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
38.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (تو بر می‌گردی...) 🔶️ زمانی متوجه شدم در چه زمان و مکانی هستم که سوار از اسب پایین آمد مشکش را دیدم تازه فهمیدم چه کسی مشک داشته و کارش چه بوده... 🔶️ سوار اسبش شد بدون اینکه صحبتی با من داشته باشد گفت: بله خودم هستم و اینجا کربلاست و روز عاشورا... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
32.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل سوم) 🔶️ یک انرژی من و پدرم را هدایت کرد بدون صدا یا دستوری خبردار ایستادیم، در همین حین امام رضا علیه‌السلام صدا زد: آقا آمد... دیدیم آقایی می‌آمد که لباس سبز و شال مشکی دارد... 🔶️ امام حسین علیه‌السلام که سمتت می‌آید به این راحتی نیست، یک حزن و اندوهی به سراغت می‌آید... یک لحظه خدا قدرتی داد، ای کاش نمی‌داد... کاش نمی‌دیدم... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت اول فصل پنجم) 🔸ما که داخل تونل قرار گرفتیم مرور زندگی شروع شد ، چند تراک از زندگیم را نشان دادند یکی این بود که سن تقریباً چهار پنج سالگی ام در محله ما پیرمردی بود به علت کهولت سن نه خوب می‌شنید نه خوب میدید ،چند شخص از ما بزرگتر بودند در نوشابه های فلزی را می کوبیدند شبیه دو تومانی میشد ،تشتک ها را بین چندتا سکه قایم میکردیم ، این بنده خدا هم از لحاظ بینایی و شنوایی مشکل داشت می‌بردیم به او می‌دادیم .... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/wvg86g8 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت اول فصل پنجم) 🔸یکی دیگر از مرور زندگی من این بود که دهه ی شصت هفتاد خانه ها حمام نداشت ، در محله ما به حساب جهلی که داشتیم بنده خدایی که حمام داشت پنجره اش به سمت بیرون بود بچه ها میرفتند خانواده مردم را تماشا میکردند ، و اگر این کار را انجام نمیدادند بچه ها او را ترسو خطاب میکردند اگر تمایل هم نداشتیم باید انجام میشد و آنجا برای ما این عذاب بود که لبه ی پنجره یک میله و لبه ی آتشین و داغ و یک لبه ای که از حرارت آتش سرخ شده و قرمز قرمز.... 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/vxs4j1j 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده ای از قسمت اول فصل پنجم) 🔸جایی را به من نشان دادند که من خانواده ام را بیرون بُرده بودم، این که میگویند وقت برای خانواده بگذارید، وقت برای پدر و مادر بگذارید واقعاً نوشته میشود واقعاً پاداش دارد این پاداش به من رسید. 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/rnl36q2 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links