eitaa logo
آوای معرفت
364 دنبال‌کننده
962 عکس
727 ویدیو
251 فایل
مباحثی معرفتی درباره خودشناسی و خودسازی، زمینه ساز تحقق بندگی برای فرج و ظهور و قیامت شخصی و ورود به بهشت لقای الهی ارتباط با ادمین @Elahi_alafv
مشاهده در ایتا
دانلود
صلی الله علی الباکین علی الحسین علیه السلام: *🏴🚩تقویم عاشورا 🏴🚩* طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاه‌شماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی می‌شود. تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و می‌شود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرف‌های مقتل‌نویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند. *روز عاشورا چگونه گذشت؟* در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج کرده‌ایم و روایات مقتل‌نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ایم. *۵:۴۷ اذان صبح* امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. *حدود ساعت ۶:۰۰* امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار بوته ‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. *طلوع آفتاب* کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکرده‌اند؟ آنها انکار کردند! امام(ع) نامه‌هایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کرده‌است. یکی از سران جبهه‌ی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمی‌رهاند؟ اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروف‌شان را فرمودند: «أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده‌است. *حدود ساعت ۸:۰۰* بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوان‌‌های کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند. بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند. چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. *حدود ساعت ۹:۰۰* روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد. اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شده‌است.) @avaymarefat
*حدود ساعت ۱۰:۰۰* بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام‌(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت. بعد‌ از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده‌است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام(ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها حمله کردند. *حدود ساعت ۱۱:۰۰* بعداز این حملات، امام‌(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند که کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام‌(ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».  یک بار، هفت نفر از اصحاب امام‌(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد. *اذان ظهر* حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد. چون که نوشته‌اند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند: یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.»  امام‌(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟» *حدود ساعت ۱۳:۰۰* ۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود. البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده‌است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» *حدود ساعت ۱۴:۰۰*  عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند. عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمه‌ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود: «اکنون دیگر پشتم شکست.» @avaymarefat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 کلیپ تصویری: «فضیلت گریۀ بر سیدالشهدا علیه‌السلام» 🏴 ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔸 آن‌هایی که بُکای(گریه‌) مردم را ـ‌نعوذ بالله‌ـ امر غلطی می‌دانند، چه می‌گویند؟! ✔️این «بُکاء مِن خَشیَة الله» عمل انبیاء است! چه می‌گویند؟! 🔸 مسئلۀ بکاء بر سیدالشهداء المظلومین علیه‌السلام، این هم مثل بکاء از خشیة الله است. این هم همان اجر را دارد. ▪️قطره‌اش چقدر [فضیلت و اجر دارد]. 🔸 بعضی می‌گویند: گریه چه فایده‌ای دارد؟ فایده‌اش این است که اتصال روحی انسان با خود سیدالشهدا علیه‌السلام و با حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌وآله و با خدا در ترقی است؛ با همین بکاء‌ها. 📚 رحمت واسعه، چاپ۴، ص۲۷۰
باب لحوق و ملحق شدن به حضرت سیدالشهداء(علیه السلام)(بسیار مهم و حیاتی).mp3
9.17M
باب لحوق و ملحق شدن به حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) شهدای کربلا هم و هم به امام حسین(علیه السلام) ملحق شدند و بقیه شیعیان می توانند از طریق ، به صورت به حضرت ملحق شوند. گذشته هم در دعاها درخواست شدن به امام حسین و اهلبیت(علیهم السلام) را داشته اند. (بسیار مهم و حیاتی) @avaymarefat
روایاتی درباره عظمت زیارت کربلا. تفاوت عجیب انسان ها در باور به امام حسین علیه السلام. داستان درخواست ملاآقادربندی برای شفاعت نکردن شمر.mp3
8.25M
روایاتی عجیب درباره عظمت زیارت کربلا (امام صادق علیه السلام: اگر این فضیلت های زیارت را بشنوید از شوق می میرید و جانتان در حسرت زیارت کربلا قطعه قطعه می شود؟ سؤال: پس چرا ما با شنیدن فضایل زیارت در این روایت نمُردیم؟) تفاوت عجیب انسان ها در باور به امام حسین علیه السلام(یکی آنقدر بدون باور هست که می گوید من با چند گناه لیاقت حضور در مجلس روضه و حرم امام را ندارم. دیگری از شدت باور به رحمت واسعه امام التماس میکند که آقا شمر ملعون را شفاعت نکنید) داستان درخواست ملاآقادربندی برای شفاعت نکردن شمر @avaymarefat
روز عاشورا چگونه گذشت؟(بیان جزییات حوادث از اذان صبح تا غروب).mp3
6.22M
روز عاشورا چگونه گذشت؟ (بیان جزییات حوادث از اذان صبح روز عاشورا تا غروب آفتاب) بسیار جالب @avaymarefat
24.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سه ساعتی از روز عاشورا که هیچ کسی طاقت دیدن آن را ندارد.
4_5830440081667655083.mp3
3.84M
مستان همه افتاده و ساقی نمانده یک گل برای باغبان باقی نمانده ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻امام حسین علیه السلام یک جمله‌ای در وصیتشان دارند: من الحسین بن علی الی بنی هاشم: فکأن الدنیا لم تکن؛ دنیا چنان است که گویی هرگز نبوده است، فکأن الآخره لم تزل؛ و آخرت چنان است که گویی همواره بوده و خواهد بود، این جملات روح عاشورا و سِرّ حیات طیبه است؛ 🔹این جهان با آن عظمت وصف نشدنی، میلیاردها سال نوری فاصله شرق و غرب آن، هر گوشه‌اش پدیده‌های عجیب و عظیم، اکثر عجایبش غریب و ناشناخته، دنیا با این عظمت اما در مقابل آخرت گویا هیچ است و هرگز نبوده، کأن لم یکن شیئاً مذکورا... 💎و آخرت خورشید بی غروبی است که مشرف و محیط و حاضر و غالب بر همه حقایق است که گویی همیشه بوده و خواهد بود... 📍این یک قانون معرفتی جهان‌شناسی و هستی‌شناسی است که اگر خوب فهم شود، چراغ روشنی برای سلوک و نجات از خیلی مشکلات است و خیلی مسائل دگرگون خواهد شد... 🔹بسیاری خودخواهی‌ها، خودپرستی‌ها، هوای نفس‌ها، ظلم‌ها و ستم‌ها و... با این نگاه از بین می‌روند... 🔹اگر دنیا نزد انسان اینگونه در برابر آخرت ناچیز شمرده شود، آخرت مرکز توجهات و اهتمام او خواهد بود و نجات و سعادت خواهد یافت... 👌این پیام مهمی از عاشوراست که هم به درک عاشورا کمک می‌کند و هم یک قاعده معرفتی برای نجات و سعادت انسان است... ━━💠🍃🌺🍃💠━━
8819-fa-hafet-shaher-eshegh.pdf
3.3M
کتاب هفت شهر عشق "نگاهی نو به حماسه عاشورا" اثر استاد مهدی خدامیان آرانی @audio_ketab
عارف دلسوخته و عاشق جعفر آقای مجتهدی می‌فرمودند: زمانی که در بیابانها ساکن بودم، هنگام توسل کلمه شریفه (یاحسین) را با انگشت روی خاک می‌نوشتم و آنقدر می‌گریستم تا اینکه کلمه یا حسین که بر روی خاک نوشته بودم تبدیل به گل می‌شد و محو می‌گشت، مجدداً آن نام مقدس را روی گلها می‌نوشتم و به حدی گریه می‌کردم که بی‌تاب گشته و از هوش می‌رفتم. ایشان فرمودند: یک روز عاشورا که در بیابان بودم بسیار منقلب گشتم در این هنگام خطاب به آسمان کرده و گفتم؛ آسمان خجالت نکشیدی ناظر کشته شدن حضرت اباعبدالله (علیه‌السلام) بودی؟! سپس خطاب به زمین نموده و گفتم؛ ای زمین خجالت نکشیدی که حسین فاطمه (علیهما السلام) را بر روی تو سر بریدند؟! و متصل یک خطاب به آسمان و یک خطاب به زمین می‌کردم که ناگهان ندایی آمد. جعفر از اینجا دور شو. وقتی از آن مکان فاصله گرفتم، آسمان درهم ریخت و صاعقه‌ای آتشبار به قطعه زمینی که به آن خطاب می‌نمودم اصابت کرد و آنجا را شکافت.
28.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل چهارم) 🔸روایت شنیدنی تجربه گری که حدیث "اِنَّ الْحُسین مِصباحُ الْهُدی وَ سَفینَهُ الْنِّجاة" را در بهشت دید 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
51.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و نهم فصل سوم) 🔶️ حسرت آن لحظه آخر وقتی داری از دنیا می‌روی خیلی سوزناک است. 🔶️ فکر می‌کردم این‌همه کارهای خوبی که انجام دادم ذخیره خوبی هست برایم، بعد کارهای خوب به خودم افتخار می‌کردم اما وقتی به آنجا رفتم فهمیدم خواست خدا و نعمت خدا بوده... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸سرمایه ماندگار رمزو و راز نهفته در نذر و خیرات در راه خدا و اهل بیت (علیهم‌السلام) 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است)🌹 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/oil6v40 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
45.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت چهاردهم فصل چهارم) 🔸 امان... امان... دخترم ضمانتش را کرده کفش‌های عزاداران را واکس زدم... خاک پای عزاداران را به صورتم کشیدم... من فراموش کردم، اما حضرت رقیه سلام‌الله علیها فراموش نکرده بود... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
43.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت هفتم، فصل سوم) 🔶️ شب سوم در هیئت به دلم افتاد که نذری بدهم، نمی‌دانستم این کار انقدر به دردم می‌خورد... به دستور دختر سه ساله وارد قبر شدم، ایشان را به خوبی می‌شناختم. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاه» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
14.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 (گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل چهارم) 🔸گریه بر حسین علیه السلام توضیحات تجربه گر از مشاهداتش پیرامون ارزشمندی اشک برای امام حسین(ع) 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
51.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت نوزدهم فصل چهارم) 🔶️ هشت سال در کارگاه فرش بافی برای حرم امام حسین علیه‌السلام در کاشان کار می‌کردم. 🔶️ موهای سرم را قیچی نموده و به اندازه یک ریشه قالی در کار گذاشتم تا زائران که از روی این قالی‌ها رد می‌شوند، آقا امام حسین (ع) در آن دنیا شفاعتمان کنند. 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
32.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی‌ام فصل دوم) 🔶️ وقتی در آن عالم می‌روی اختیاری نیست، نمی‌توانم تعیین کنم از کدام طرف بروم، هر چه هست فرمان است، فرمان داشتم به سمت آن دیوار رفتم... 🔶️ از هر سو موجوداتی به سمتم حمله کردند،با صداهای بدی که داشتند... 🔶️خیلی می‌ترسیدم، آن لحظه تنها چیزی که کمکم کرد یا حسین (ع) بود که گفتم... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت دهم فصل پنجم) 🔸لحظه‌های ماندگار مرور خاطرات حضور در مراسمات اهل بیت (علیهم‌السلام) توسط تجربه‌گر 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/rkud239 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت پانزدهم فصل پنجم ) 🔸آغوش پر مهر حمایت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) از محبین برزخی 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/roozu6k 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
46.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیستم فصل سوم) 🔸 این پارچه رنگ قرمزی داشت... اینقدر بوی خوبی داشت که حالم جا اومد... نفسم اومد بالا... 🔸از اول تا آخر می گفتم یا امام حسین(ع)، یا ابالفضل(ع)... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و یکم فصل پنجم) 🔸 ناراحتی امام حسین(ع) از مادری که قصد داشت فرزندش را سقط کند. 🌹«إن الحسین مصباح الهدي و سفینه النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید: https://aparat.com/v/asn2qp7 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
46.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت سی‌ام فصل دوم) 🔶️بزرگترین غم عالم را دیدم... 🔶️ تونل عمیقی بود تشکیل شده از ذرات ریز، گوی‌هایی که میلیون‌ها رنگ داشت که نمی‌شود مانندش را خلق کرد، جلوه نور بود... 🔶️ فضای تونل تغییر کرد، آن نورانیت رفت، خاک و خون شد... 🔶️ صدای شیهه اسبی آمد و تیری از سمت چپم رد شد و به گلوی طفلی خورد.... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
18.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: سخت‌ترین لحظه کربلا‌... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links
40.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (گزیده‌ای از قسمت بیست و دوم فصل چهارم) 🔸 مادرم گفت: هزارتا اکبر، فدای یک تار موی علی اکبر امام حسین (علیه‌السلام) 🔸 امام حسین علیه‌السلام گفت: این مُرده، اما چه کنم مادرش به علی اکبر قسم داده من نمیتونم نه بگم؛ اینو برگردونید... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔 @abbas_mowzoon 🆔 @abbas_mowzoon_links
30.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 عنوان: (بین الحرمین آسمان ندارد) 🔶️ آسمان را نگاه کردم، دو منبع نوری بود، یکی ضعیف‌تر، یکی قوی‌تر با سه رشته نوری بهم وصل بود، پرسیدم کجاست اینجا؟ گفتند: بین الحرمین حرم آقا امام حسین(ع) و حرم حضرت اباالفضل(ع)، این سرزمین آسمان ندارد... 🔶️ آنچه من دیدم دو حرم بود یک فاصله بیضی شکل آسمان نداشت به آسمان وصل بود... 🌹«ان الحسین مصباح الهدي و سفینة النجاة» (همانا حسین چراغ هدایت و کشتی نجات است) 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @abbas_mowzoon 🆔️ @abbas_mowzoon_links