﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_بیستودوم
برای نماز صبح رفتم پایین
که مادرم گفت رقیه چمدونت بستی؟
-😳😳😳چمدون؟
مامان: مگه سید بهت نگفت
میرید مسافرت؟
-نه فقط گفت برات یه سوپرایز دارم
مامان:خب میرید مسافرت...
(مسافرت😳چرا به خودم چیزی نگفت😐خب دیونه ميخواست سورپرایزت کنه😃)
-شما و داداش هم اجازه دادید؟😳😳😳
مامان: رقیه سید شوهرته 😡😡
چرا نباید اجازه بدم؟
بعدشم اجازت دست سیده
بازم به ما احترام گذاشته که میگه
چمدونت ببند
صبح راهیاید
-بله چشم ☺️☺️☺️
نماز خوندم رفتم اتاقم زورم نمیرسید چمدون و بیارم پایین
رفتم دنبال داداش
-داداش میشه بیاید چمدونم و بیارید پایین
حسین: بله عزیزم😊
صبح ساعت ۷ مامان: بدو رقیه آقاسید پایین منتظرته
-من آمادهام مادر
میشه به داداش بگید بیاد چمدون و ببره
مامان: نه برو بگو سید بیاد
بذار بفهمه تکیه گاه تو اونه نه من یا برادرت😳
-إه مامان تواما
مامان: تو مو میبنی من پیچش مو
رفتم پایین سید تا منو دید: سلام خانم گلم بپر بالا
-سیدجان میشه بیایی چمدونم و بیاری اولین بار بود گفتم سیدجان😍
چشاش برق زد
سید: فدای سیدجان گفتنت چرا نمیشه خانم گلم
سوار ماشین🚗 شدیم
_سیدجان میشه به من بگید کجا میریم؟
سید: من و خانمم میریم خادم الشهدا🌷 باشیم
-وایییبییی مرسی سیدم
سید میخندید گوشیم زنگ خورد📱
اسم محدثه زارعی با یه پاندا تو صفحه نمایان شد
سلام پاندای من
محدثه: ای خدا عروسم شدی عاقل نشدی
-خخخخخ
محدثه: کوفته
رقیه فردا شب پسرعموی آقای حسینی میان خواستگاری
-میدونستم عزیزم
مبارکت باشه
محدثه : مرسی عزیزم
-یاعلی
سید: دختر تو برای منم عکس پاندا گذاشتی؟
-نه روم نشده هنوز
سید: خب خداشکر
-مجتبی
وای آب شدم اسمش گفتم چرا 🙈🙈
سید: جانم
-هیچی
سید:بگووووو
-یادم رفت
سید: چرا خجالت میکشی از من 😊😊😊😊
-کجا خادمیم؟🙈🙈🙈
سید: هویزه
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
🌹 @AXNEVESHTEHEJAB
﷽
#داستان_مذهبی
#رمان_مجنون_من_کجایی؟
══🍃💚🍃══════
#قسمت_بیستویکم
بعد از تپه نورالشهدا به سمت خونه ما حرکت کردیم مادرم همه رو برای شام دعوت کرده بود😊
خواهرزاده آقاسید ۴سالش بود به من نزدیک شد
پیش حسنا نشسته بودم
ژن دایی
-جانم عزیزم😍
میجم شما دایی جون و خیلی دوشت دالید؟😳😂
حسنا میخنید
به سید نگاه کردم که میخندید فهمیدم اون این بچه رو فرستاده😉
-آره عزیز زن دایی، خیلی دوسش دارم ❤️❤️
بدو بدو رفت بغل سید نشست اونم چشماش😍 برق زد
تو روخدا نگاه کن از بچه استفاده ابزاری میکنه 😂😂😂
ساعت ۱۱شب همه رفتن
داشتم تو اتاق روسریم و باز میکردم
که در زدن
تق تق
-بفرمایید
حسین وارد اتاق شد
چهرهاش فوق العاده غمگین بود😔
-داداش چرا ناراحتی ؟
چی شده ؟
حسین : رقیه بشین 😳😳😳😳
حسین: این حرفا رو باید پدر بهت میگفت 😢😢
اما حالا که نیست وظیفه منه
نگاهم غمگین شد بغض کردم ولی خودم و کنترل کردم😔
ببین رقیه الان سیدمجتبی از همه به تو محرمتر و نزدیکتره
سیدمجتبی مرد توئه پشتته کسی که میتونی بهش تکیه کنی
باید مرکز آرامش باشی
باید مرکز آرامشت باشه
آقای حسینی و آقاسید و بریز دور
الان باید بگی مجتبی جان، سیدجان 🙈🙊
آقاسیدم باشه برای جمعتون
باید اونقدر محبت به پاش بریزی که برای خونه اومدن بی تاب باشه نه فراری 😟
سکوت کردم و به لبهای حسین چشم دوختم خوب گوش میدادم به حرفاش👀
مشکلت و باید اول به اون بگی
اگه اون خواست با دیگران مشورت کنی
سید پسر عالیه
خوشبختت میکنه 🙂
یاعلی شب بخیر
حسین منتظر جواب از سمتم نشد و از اتاق خارج شد چشمام و بستم و تمام حرفاش و تو ذهنم مرور کردم ناخودآگاه گوشیم و📱برداشتم و اسم مجتبی رو از آقاحسینی به سیدمن تغییر دادم😇
یهو گوشی تو دستم لرزید
سیدمن ❤️
خخخخ
سید: سلام خانمم خوبی؟
-🙈🙈🙈🙈مرسی شما خوبی؟
سید: شما رو دارم عالیام
_با لبخند گفتم سلامت باشید😍
سید: قربونت بشم خانومی خودم😌
فردا حاضرباش میام دنبالت بریم یه جایی
-کجا 🤔
سید: فردا میفهمی
شبت زهرایی عزیزم😘
_همچنین☺️
کنجکاو شده بودم یعنی قراره کجا بریم🤔🤔
📝 #ادامـــــهدارد ...
#نویسنـــــده⇩↯⇩
✍ بانو............ش
از فضیل نقل کرده که گفت :از امام باقر علیه السلام سئوال کردم که آیا برای این امر( ظهور حضرت) وقتی هست؟
حضرت فرمودند: کسانی که وقت آن را مشخص کنند ، دروغگو هستند، کسانی که وقت آن را مشخص کنند ، دروغگو هستند، کسانی که وقت آن را مشخص کنند، دروغگو هستند.
کمال الدین و تمام النعمه، باب ۳۲، حدیث ۱۶
#سلام_امام_مهربانم
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
مخصوص متاهل ها(آقایان)
یک کلید طلایی برای آرامش همسرتان
زنان میل زیادی به حرف زدن دارند و دوس دارند که مسائل روز و اتفاقات را برای شما تعریف کنند.
پس شما با گفتن جمله ی چه خبر عزیزم؟ زمینه را برای صحبت ایجاد کنید و ببینید این تخلیه شدن چه تاثیر مثبتی برای زندگیتان دارد.
#همسرداری
#ارتباط_موثر
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نظر رهبر انقلاب درباره زن☝️
زن ایرانی راهبه نیست، اما از راهبه پاک تر است و طیبه و طاهر است.
سرباز نیست، اما به قدر سربازِ میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدانهای رزم بر او واجب نیست، اما به قدرِ یک جهادگر در راه خدا تلاش میکند و در تمام صحنهها حضور دارد.
#حجاب_عفاف
🌸 @AXNEVESHTEHEJAB