جلسه چهارم - ۲۹ ذی القعده ۱۴۴۴_پارت دوم.mp3
26.74M
#سلسله_جلسات_علمي_قم
#چالش_های_فقه_و_اخلاق
#پارت_دوم
جلسه چهارم
حقیقت برده داری در اسلام
٢٩ ذي القعدة ١٤٤٤ هـ
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#اخلاق
❓سؤال
1. آیا پوشیدن شلوارک جلو نامحرم جایز است (با پوشیدن شلوارک گاهی زانوی شخص نمایان میشود)؟
2. اگر نامحرمی حضور نداشته باشد، میتوان با شلوارک نماز خواند؟
⬇️
🖊پاسخ
1. پوشیدن شلوارک اگر موجب تهییج شهوت نشود، حرام نیست.
2. مستحب است انسان با ظاهری آراسته و پوششی کامل نماز را به جا آورد.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=1-آیا-پوشیدن-شلوارک-جلو-نامحرم-جایز-اس&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#حج
❓سؤال
برخی روایات از طواف زنی که نقاب یا پوشیه زدهاست منع کردهاند. برای مثال، در روایتی از حضرت امام صادق (علیهالسلام) در این باره صادر شدهاست که: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ يَزِيدَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا تَطُوفُ الْمَرْأَةُ بِالْبَيْتِ وَ هِيَ مُتَنَقِّبَةٌ؛ ابنابیعمیر از معاویه و او هم از حضرت امام صادق (علیهالسلام) نقل کردهاست که حضرت فرمود: زنی که نقاب و پوشیه دارد نباید خانۀ خداوند را طواف کند». آیا این روایت زنی را که در حال احلال است، نه در حال احرام، شامل میشود؟ آیا این روایت زنِ پوشیهدارِ در حالِ احلال را نیز از طواف کردن منع میکند؟ برای مثال، آیا این روایت زنِ پوشیهدار را از طواف حجِ بعد از احلال یا از طواف نسای بعد از احلال یا از طواف مندوب و مستحبی منع میکند؟
⬇️
🖊پاسخ
1. مشهور این روایت را بر منع تنقب (نقاب زدن) حمل کردهاند، نه بر مانع بودن تنقب (نقاب زدن)، یعنی از نظر مشهور، نقاب زدن در حال طواف، برای زن حرام است، ولی مانع صحت طواف نمیشود. به سخن دیگر، اگر زنی در حال طواف نقاب بزند، مرتکب حرام شدهاست، ولی به صحت طواف او آسیبی نمیرسد و طواف آن زن صحیح است.
2. نهتنها مشهور تنقب را مانع صحت نمیدانند، بلکه بر مانع نبودن تنقب، خصوصاً در طواف مندوب، ادعای تسالم شدهاست.
3. مشهور روایت را بر کراهت حمل کرده و گفتهاند طواف زن در حالی که نقاب و پوشیه زدهاست مکروه است.
4. دلیلِ اصلیِ حمل بر کراهت این است که روایت عام است و طواف مندوب را نیز شامل میشود و اگر بر مانعیت تنقب دلالت داشته باشد، باید در طواف مندوب و مستحبی نیز تنقب را مانع صحت بدانیم در حالی که طواف مستحب به همۀ شروطِ طوافِ واجب مشروط نیست
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=برخی-روایات-از-طواف-زنی-که-نقاب-یا-پوشیه&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
❓سؤال
با توجه به اینکه حضرت آیتالله سند (دامظله) آبجو و ماءالشعیر را حرام میداند، حکم نشستن بر سر سفرهای که در آن ماءالشعیر و آبجو وجود دارد چیست؟ اگر براساس فتوای صاحب مجلس، ماءالشعیر حلال باشد و صاحب مجلس در سفره آبجو و ماءالشعیر بگذارد، آیا میتوان بر سر آن سفره نشست و از دیگر غذاها و نوشیدنیها استفاده کرد؟
⬇️
🖊پاسخ
1. هرچند آبجو و ماءالشعیر برای صاحب مجلس حلال ظاهری است، از نظر ما حکم خمر را دارد و حرام است و ازاینرو نباید بر سر سفرهای که خمر یا آبجو و ماءالشعیر وجود دارد نشست.
2. شایسته است میهمانان به میزبان تذکر دهند که آبجو و ماءالشعیر را از سر سفره بردارد تا نشستن بر سر آن برای کسی محذور نداشته باشد.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=با-توجه-به-اینکه-حضرت-آیتالله-سند-دا&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
جلسه پنجم- ۳۰ ذی القعده ۱۴۴۴_پارت اول.mp3
30.19M
#سلسله_جلسات_علمي_قم
#چالش_های_فقه_و_اخلاق
#پارت_اول
جلسه پنجم
حقیقت برده داری در اسلام
١ ذي الحجة ١٤٤٤ هـ
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
جلسه پنجم- ۳۰ ذی القعده ۱۴۴۴_پارت دوم.mp3
29.94M
#سلسله_جلسات_علمي_قم
#چالش_های_فقه_و_اخلاق
#پارت_دوم
جلسه پنجم
حقیقت برده داری در اسلام
١ ذي الحجة ١٤٤٤ هـ
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_اعتقادی
🟢تغییر وقت ظهور بهحسب ظروف
❓سؤال
حدیثی در کتاب الغیبة شیخ طوسی، صص 428 و 429، حدیثِ شمارۀ 418، وارد شدهاست که امر ظهور وقتی معین و مشخص داشت و بنابه مصالحی تغییر کرد: «عن عثمان النوا قال : سمعت أبا عبد الله عليه السلام يقول : كان هذا الأمر فيّ فأخره الله ويفعل بعد في ذريتي ما يشاء؛ عثمان نوا میگوید از حضرت امام صادق (علیهالسلام) شنیدم که میفرمود امر ظهور و تشکیل دولت برای من و بر عهدۀ من بودهاست، ولی خداوند آن را به تأخیر انداخت و آن را در ذریۀ من قرار داد».
براساس روایت یادشده چند پرسش مطرح میشود:
1. مراد از «أمر»ی که دربارۀ حضرت امام صادق (علیهالسلام) در این روایت مطرح شده و خداوند آن را به تأخیر انداختهاست چیست؟
2. این «امر» با غیبت حضرت ولیعصر (عجاللهفرجه) و با وقت ظهور ایشان چه ارتباطی دارد؟
⬇️
🖊پاسخ
در برخی روایات وارد شدهاست که مقام مهدی آل محمد و وعدۀ الهی در شأن حضرت امام حسین (علیهالسلام) بودهاست، مقام مهدی و وعدۀ الهیای که همان نصرت و یاری و برپایی دولت الهی بود، دولت الهیای که دائمی است و زوالی ندارد، ولی تقصیر و کوتاهی مؤمنان از قیام به مسئولیتهایی که بر عهدۀ آنها بودهاست موجب تأخیر در این امر بزرگ الهی شد.
آری، وعدۀ الهی در حق حضرت امام حسین (علیهالسلام) مطرح شد و سپس به تأخیر افتاد و دربارۀ حضرت امام صادق (علیهالسلام) مطرح شد و سپس به تأخیر افتاد و در حق حضرت امام کاظم (علیهالسلام) مطرح شد. براساس برخی روایات، این چرخه در زمان غیبت حضرت امام زمان (عجاللهفرجه) نیز تکرار میشود. در طول غیبت حضرت (عجاللهفرجه) و به دلیل مصالحی، زمان ظهور به تأخیر میافتد و موجب طولانیتر شدن غیبت میشود.
این سخن سخنی صحیح و مطابق قواعد ثابت دین و مذهب است، زیرا:
1. سنت تغییر و تبدیلناپذیر الهی به این تعلق گرفتهاست که
الف. اگر قومی برای تعیین و تغییر سرنوشتشان اقدامی نکنند، خداوند آن را تغییر نمیدهد و مبدل نمیکند: «إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ؛ خداوند سرنوشت قومى را تغيير نمىدهد تا آنکه آنها، خودشان، سرنوشتشان را تغيير دهند (سورۀ مبارکۀ رعد، آیۀ شریفۀ 11)»
و ب. اگر کسی خداوند را نصرت و یاری دهد، خداوند نیز او را نصرت و یاری میدهد و او را در راه حق ثابتقدم میکند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ؛ اگر خداوند را یاری کنید، خداوند شما را یاری و ثابتقدم میکند (سورۀ مبارکۀ محمد، آیۀ شریفۀ 7)».
2. در علم محتوم الهی، حضرت حجتبن الحسن عسکری (عجاللهتعالیفرجه) مهدی آلمحمد است و معین بودن ایشان در علم محتوم منافی این نیست که سیدالشهدا، حضرت امام حسین، یا حضرت امام صادق یا حضرت امام کاظم (علیهمالصلاةوالسلام) مهدی آلمحمد باشند، زیرا هریک از این سه امام بزرگ و بزرگوار شایستگیِ مهدی آلمحمد بودن را داشتهاند، ولی بهخاطر ناشایستگی مردم آن زمانه، این بزرگواران مهدی آخرالزمان نشدند.
آری، مردم به مسئولیتهایی که بر عهدهشان بود، قیام نکردند و به مرات و کرات فرصتها را از دست دادند، همانطوری که در زمان غیبت کبری نیز مردم شایستگی ظهور حضرت حجتبن الحسن عسکری، مهدی آلمحمد (عجاللهتعالیفرجه)، بهدست نیاوردهاند و در مدت طولانی غیبت کبری، با تقصیر و کوتاهی، و تفریط و کمکاری، و با طفره رفتن و از مسئولیت شانه خالی کردن، و با تنبلی و معطل کردن، و با رها کردن و یاری نکردن وظایف خود را انجام نمیدهند و به تکالیفشان عمل نمیکنند در حالی که فرمود «كُلُّكُمْ رَاعٍ وَ كُلُّكُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ؛ همۀ شما متعهد هستید و درقبال تعهدتان مسئول ( إرشادالقلوب، ج ۱ ، ص ۱۸۴).»
روشن است که وقتی امت به انجام وظایف و تعهدها و تکالیفشان قیام و اهتمام نکردند و با برنامههای معقول و با راهکارهای هوشمندانه در مقابل دشمن و اقدامات دشمن نایستادند، خداوند نیز فتح و ظفر و پیروزی را بر آنها نازل نمیکند، چراکه سنت الهی این است که هر قوم و قبیله و گروهی براساس شایستگیها و تلاش و کوششهایش از عطا و فضل و رحمت الهی برخوردار میشود: «كُلًّا نُمِدُّ هَٰؤُلَاءِ وَهَٰؤُلَاءِ مِنْ عَطَاءِ رَبِّكَ ۚ وَمَا كَانَ عَطَاءُ رَبِّكَ مَحْظُورًا؛ به هریک از دو گروهِ دنیاطلب و آخرتطلب، از رحمت پروردگارت عطا میکنیم که عطای پروردگارت از کسی منع نشدهاست (سورۀ مبارکۀ اسرا، آیۀ شریفۀ 20)».
آری، به دفعات مختلف و متعدد، بدا به تقدیر الهی و تقدیرهای عدیده عارض میشود و تقدیر را تغییر میدهد و وقتی تقدیر و بدا چنین رابطهای دارند، حکم بدای اعظم روشن میشود. بدا به تقدیر تعلق میگیرد تا امتحان و آزمایش الهی ادامهدار باشد و این نه جبر و نه تفویض، بلکه امربینالأمرین است.
3.
مهدی آلمحمد بودن حضرت سیدالشهدا، امام حسین (علیهالسلام)، یا مهدی آلمحمد بودن یکی از امامان گذشته قضای محتوم و ابرامشده نبود، ولی اگر قضای محتوم نیز بود، یعنی اگر قضای محتوم الهی به این تعلق گرفته بود که امام حسین یا یکی از امامان گذشته (علیهمالسلام) مهدی آلمحمد باشند، با دوازده نفر بودن ائمه ناسازگار نبود.
ائمه دوازده نفرند و دین بهدست هریک از آنان (علیهمالسلام) اقامه خواهد شد، همانطوری که این مقام برای هریک از آن ذوات قدسی، در بعد از ظهور و هنگام رجعت، مقرر شدهاست و این به این معنی است که مقام مهدویت برای هریک از آن ذوات قدسی (علیهمالسلام) مقرر است و حضرت حجتبن الحسن عسکری (عجاللهفرجه) اولین امامی است که مقام مهدی آلمحمد را دارد و اولین امامی است که دین الهی را اقامه میکند و بعد از ایشان، سایر امامان رجعت میکنند و اقامۀ دین الهی را استمرار میبخشند که سلام و درود خداوند بر همۀ آن ذوات مقدس و نورانی باشد.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐https://m-sanad.com/?faqs=تغییر-وقت-ظهور-بهحسب-ظروف-سؤال-حدیثی&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#احكام_بانک_ها
❓سؤال
ما از مقلدین آیتالله سند (دامظله) هستیم و با توجه به اینکه شبهۀ ربوی بودن فعالیتهایِ بانکهایِ ایرانی وجود دارد، بلکه ما به ربوی بودن فعالیت این بانکها قطع و یقین داریم و با توجه به اینکه معظمله سود حاصل از مضاربه را در حکم بیتالمال میداند، آیا میتوانیم در سود اعطایی از طرف این بانکها تصرف کنیم؟ اگر ایشان تصرف در سود اعطایی از طرف این بانکها را اجازه دهند، آیا این اجازه فقط در یک مورد و مصداق خاص است یا عام است و همۀ مقلدین ایشان میتوانند در سود اعطایی تصرف کنند؟
⬇️
🖊پاسخ
1. در فرض سؤال، مضاربۀ یادشده و قراردادهای بانکی اشکال دارد و باید فسخ شوند.
2. اگر فسخ قرارداد ممکن نباشد، سود بانکی را نه بهعنوان سود، بلکه باید بهعنوان بیتالمال ــ با توجه به اینکه هر مؤمنی از بیتالمال سهم دارد و مستحق بیتالمال است ــ قبض کرد.
3. بنابراین مؤمنینی که از طبقۀ مستمند و فقیر یا حتی از طبقۀ متوسط جامعه هستند میتوانند سود بانکی را [با توضیحی که در پاسخ شمارۀ دو گذشت] قبض و در آن تصرف کنند.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=ما-از-مقلدین-آیتالله-سند-دامظله-هست&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#صدقات
❓سؤال
شخصی به فردی به این قصد که فقیر است، مالی میبخشد و بعد از مدت کوتاهی معلوم میشود که آن فرد فقیر نیست و درواقع فردی متقلب و کلاهبردار است و با تظاهر به فقر و نداری، مردم را فریب میدهد و از آنها پول میگیرد. در این فرض، آیا شخصی که به آن فرد کلاهبردار مالی دادهاست میتواند مالش را مطالبه کند و از او پس بگیرد؟
⬇️
🖊پاسخ
1. اگر بخشش شخص مقید به «فقیر بودن» باشد، یعنی اگر به این قصد که فردِ یادشده محتاج و فقیر است، مال را به او بخشیده باشد، ظاهر امر این است که آن فرد مدیون است [و درنتیجه اعطاکننده حق بازپسگیری دارد].
2. دلیل حکم یادشده این است که قصد اعطاکنندۀ مال مقید به فقیر بودن گیرنده بودهاست [بهطوری که اگر گیرنده فقیر نبود، چنین اعطا و بخششی نیز نبود]. این سخن با خمس و زکات قابلمقایسه است. خمس و زکات باید بهدست فقیر و محتاج برسد و شخص غیرفقیر و غیرمحتاج مالک خمس و زکات نمیشود.
3. خصوصاً اگر مال بخشیدهشده مبلغی زیاد و قابلاعتنا باشد بهطوری که کسی چنان مبلغی را به غیرفقیر نمیبخشد.
4. بلکه براساس مبنای صحیح، ایقاعات، مانند اسقاط و اذن و اجازه و ابرای ذمه و بخشش و عتق و آزاد کردن، را نیز میتوان مقید کرد و درنتیجه بذل و بخششها یا اسقاط حقوق عرفا قصد عنوانی وقفی دارند و از همان ابتدا مقید به عناوینیاند. [برای مثال، بخشش مال کثیر به شخصی عرفاً مقید به فقر آن شخص است و] درنتیجه اسقاط حق عرفاً تمام نیست.
🔹
🌐https://m-sanad.com/?faqs=شخصی-به-فردی-به-این-قصد-که-فقیر-است،-مال&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#احكام_بانک_ها
❓سؤال
سرمایهگذاری در بانکها، اعم از بانکهای خصوصی و دولتی، چیست؟ اگر معامله و معاهدۀ با بانک مبتنی بر قرض ربوی نباشد و ماهیتی مغایر با آن داشته باشد، یعنی سرمایهگذار سود معینی را قید نکند، آیا چنین سرمایهگذاریای جایز است؟
⬇️
🖊پاسخ
در بانکها، مقدار سود بر حسب مبلغی است که در بانک سرمایهگذاری میشود و چنین سرمایهگذاری و معاهدهای درواقع قرض ربوی است.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=سرمایهگذاری-در-بانکها،-اعم-از-بانک&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#طلاق
❓سؤال
یکی از خواهران دینی پرسید:
1. اگر طلاق طلاق خلع باشد و زن چیزی غیر از مهریه را ببخشد، نه خود مهریه را، و پس از بخشش، مرد او را طلاق دهد، آیا زن با این طلاق، مستحق مهریه است یا نه؟
2. اگر در طلاق خلع، خود مهریه بخشیده شود، آیا همۀ مهریه، اعم از چیزهایی که حاضر است و چیزهایی که حاضر نیست همراه با متعلقات آنها، مانند منزل و اثاثیۀ منزل، را شامل میشود؟
⬇️
🖊پاسخ
1. اگر زن و مرد در طلاق خلع توافق کنند که به جای مهریه، زن چیزی دیگری را ببخشد، در این صورت مهریه در ملکیت زن باقی میماند و بعد از تحقق طلاق، زن مالک مهریه خواهد بود، همانطوری که بعد از طلاقهای معمولی (طلاقهایی که مرد به خواست خود زن را طلاق میدهد) زن مالک مهریه است.
2. اگر در طلاق خلع، مهریه عوض طلاق قرار داده شود، در این صورت باید به توافق بین زن و مرد رجوع کرد که: آیا همۀ مهریه را عوض قرار دادهاند یا بخشی از آن را، آیا خانه و اثاث خانه را نیز عوض قرار دادهاند یا نه. البته اگر این موارد در توافق طرفین بهصورت روشن ذکر نشده باشد، باید به عرف و برداشت عرفی در این زمینه رجوع (که معمولاً عرف در طلاق خلع چه بخشی از مهریه را عوض قرار میدهد) و به قرائن موجود توجه کرد.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=یکی-از-خواهران-دینی-پرسید-1-اگر-طلاق-طلا&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺