#پرسش_های_اعتقادی
❓سؤال
حضرت آیتالله سند (دامظله)، آیا تقیه در اصول دین جایز است؟
⬇️
🖊پاسخ
1. آیۀ شریفۀ «مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ مِنْ بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَٰكِنْ مَنْ شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ هركس پس از ايمان آوردن خود، به خدا كفر ورزد [عذابى سخت خواهد داشت] مگر آن كس كه مجبور شده و قلبش به ايمان اطمينان دارد،
ليكن هركه سينهاش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود (سورۀ مبارکۀ نحل، آیۀ شریفۀ 106، ترجمۀ فولادوند)» تقیۀ در اصول را شامل میشود و درنتیجه تقیۀ در اصول، البته فقط تقیۀ زبانی، جایز است.
2. تقیه در اصول حتماً باید تقیۀ زبانی باشد، نه قلبی و تقیۀ زبانیِ در اصول فقط با رعایت شرایط تقیه جایز است، مانند: شخص با فشار و تهدید ظالمانه روبهرو باشد و مجبور به تقیه شود؛ تقیه تدریجاً موجب تغییر عقیدۀ شخص نشود؛ تقیه موجب گمراهی دیگران نشود.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=حضرت-آیتالله-سند-دامظله،-آیا-تقیه-د&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#احكام_بانک_ها
#معاملات
⚫️استفاده از اهرم مالی (لوریج) در معاملههای آتی و فارکس
❓سؤال
حکم مضاربه در معاملههای آتی و حکم استفاده از اهرم مالی (لوریج) چیست؟
⬇️
🖊پاسخ
1. اهرم مالی* هرچند بهصورت قرض با شرط زیادت ربوی بهحسب اصل سرمایه (حاشیۀ مالی) است، حکم آن معاملههای متداول در بورس است.
2. فارکس (تجارت و مبادلۀ ارزهای خارجی که روزانه به مقدار بسیار زیاد در سطح بینالمللی انجام میشود) بیع دین به دین است و درنتیجه صحیح نیست و افزون بر بیع دین به دین بودن، حکم معاملههای متداول در بورس را دارد.
3. در پاسخ به سؤالات قبلی، حکمِ معاملههایِ متداولِ در بورس گذشت. معاملههایِ متداولِ در بورس بر دو قسم است:
الف. خرید و فروش سهام شرکتها و داراییهای خارجی؛ این معاملات اشکالی ندارند و جایز هستند.
ب. تبادل و خرید و فروشهایی براساس تورم در حالی که شخص بهاندازۀ معاملههای انجامگرفته در بورس، مال و دارایی و سرمایۀ واقعی و حقیقی ندارد. بیشتر معاملهها و خرید و فروشهای بورس از این قسم است در حالی که چنین معاملههایی صحیح نیست و باطل است، زیرا چنین معاملههایی یا قمارند یا قرض ربویاند یا معاملاتی وهمی و صوری و ساختگیاند که عوض و معوّض وهمی و ساختگیاند و وجود خارجی ندارند.
4. اما قراردادهای آتی** علاوه بر این که وجوهِ بطلانِ گفتهشده در قسمِ (ب) را داراست، وجهی دیگر برای بطلان را دارد و آن وجه عبارت از «استفاده کردن از اهرم مالی» است. در قراردادهای آتی از اهرم مالی استفاده میشود که در حقیقت معاملهای مجهول بر مقداری نامعلوم و مجهول است.
5. آری، وارد شدن در این عرصه و انجام ایندست از معاملات برای کسی که مطمئن است ضرر نمیکند، صحیح و جایز است. صحت و جواز یادشده یا به این دلیل است که شخص بر اموال مجهولالمالک دست میگذارد و اموال مجهولالمالک را بهدست میآورد یا به این دلیل است که اموال عمومی را از دست بیگانهها نجات میدهد و رها میکند یا به این دلیل است که از غیرمسلمان ربا میگیرد [و ربا گرفتن از شخص غیرمسلمان جایز است]. البته روشن است که این سخن به معنای صحیح و جایز بودنِ معاملههای یادشده نیست، بلکه این معاملهها معاملههایی صوری برای رسیدن به اهدافِ صحیحِ یادشده هستند.
[*: لوریج یا اهرم (Leverage) در معاملات ارز دیجیتال، به استفاده از پول قرضگرفتهشده برای انجام دادن ترید گفته میشود به این توضیح: شخصی که قدرت خرید یا فروش پایین دارد با قرض گرفتن رمزارز، قدرت خرید یا فروش خود را تقویت میکند.
**: در قرارداد آتی، فروشنده و خریدار با هم توافق میکنند که در موعدی معین و مشخص و با مبلغِ توافقشده، کالا یا بخشی از کالا به فروشنده تحویل داده شود.]
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐https://m-sanad.com/?faqs=حکم-مضاربه-در-معاملههای-آتی-و-حکم-است&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بصیرتهای_عاشورایی 3)
⚫️رویکرد و سیرۀ تاریخی آقا بزرگ تهرانی و مراقبت از حقایق دینی)
استبعادهای عقلی و اجتهادهای ظنی و غیریقینی و استحسانهای بیقاعده در مورد تاریخ و وقایع تاریخی
آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) میگوید: «إذ العقل والاجتهاد والرأي والاستبعاد معزولات في استنباط القضايا التأريخية ، والحکم بالوقوع واللاوقوع ليس إلا من وظائف تلك الکتب ، فترك الرجوع إليها ظلم عليها وعلينا بتضيیع حق حکومتها وتفويت ما نستفيده منها؛ ...زیرا عقل و اجتهاد و استبعاد در استنباطهای تاریخی کارآمد نیست و با استفاده از عقل و اجتهاد و استبعاد نمیتوان به وقوع یا عدم وقوع حادثهای حکم کرد.
حکم به واقع شدن یا واقع نشدن حادثهای ممکن نیست مگر با رجوع به کتب تاریخی. پس ترک کتب تاریخی و مراجعه نکردن به آنها، هم ظلم به آن کتب است و هم ظلم به خود شخص است.
آری، مراجعه نکردن به آن کتب ظلم به آن کتب است، زیرا حق آن کتب رجوع به آنها و استفادۀ از آنهاست و ظلم به خود ماست، زیرا با ترک آنها، از حظ علمیای که با رجوع به آنها، بهدست میآوردیم، محروم میشویم.»
آنچه در کلام آقا بزرگ تهرانی آمدهاست روشی مهم در تحریر تاریخ و بررسی قضایای تاریخی است و ما کلام ایشان را بررسی میکنیم:
1. مطلب مهمی که ایشان به آن اشاره کردهاست اعتماد بر کتب و مصادر تاریخی است، نه اعتماد بر استحسانها و استبعادهای ظنی، استحسانها و استبعادهای ظنیای که برخی براساس آنها و با اعتماد به آنها، برخی وقایع تاریخی را انکار میکنند.
2. آری، [در بررسیهای تاریخی، باید از ظن و گمانهزنیها دوری کرد و با صرف مستبعد بودن چیزی، به عدم وقوع آن حکم نکرد]، زیرا با ظن و گمان و استبعاد و استحسان به تاریخ و وقایع تاریخی نمیتوان احاطه پیدا کرد و به وقوع یا عدم وقوع حادثهای حکم کرد.
3. تاریخ تمدن و فرهنگ است و تحریر و تبیین و بررسی آن به علوم و دانشهای فراوانی بستگی دارد و با نظرات ظنی و وهمیِ برخاسته از هوا و هوسها نمیتوان آن را بررسید.
آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) دربارۀ اخبار ضعیف و تولد تواتر از آنها یا امری ضروری بودن آنها میگوید: «وتلك الأخبار وإن كانت مضطربة من جهات وكل واحدٍ منها مخالف مع غيره في الخصوصيات ولا يتجاوز بالنسبة الى خصوصياته عن حد أخبار الآحاد ولا تثبت واحدة من تلك الخصوصيات ولا يترتب عليها أثر ابداً، لكن يرى كل واحد منها مشاركاً مع غيره في الدلالة مطابقة أو التزاماً على وقوع ... شيء .......، فهذا المضمون الذي يدل عليه كل واحد من تلك الاخبار البالغة حدّ التواتر يكون متواتراً معنوياً ، فيثبت به ... الشيء المنقوص المجهول عينه لنا ، كما ثبت قرآنية ما بين الدفتين بتواتره .
ومن هذا التواتر المعنوي يحصل العلم الضروري لكل من خلت ذهنه عن اعتقاد خلافه ، ولو لم يجد من تلك الاخبار ما بلغ حد التواتر فلا محالة يجد فيها من الأخبار المعتبرة عدة يقطع بصدور واحد منها لا بعينها عن المعصوم (ع) فيصير المضمون الأخص الذي هو مشترك فيه من مداليل تلك العدة مقطوعاً صدوره عن المعصوم (ع) فيقطع بصدور الأخبار؛ آری، گزارشهای تاریخی در مقایسۀ با همدیگر مضطرب و با هم ناسازگارند. هر گزارشی خصوصیاتی را برای واقعهای ذکر میکند و گزارش دیگر خصوصیاتی مخالف و ناسازگار با آن را و درنتیجه گزارش خصوصیات از حد خبر واحد فراتر نمیرود و خصوصیتی [بهصورت یقینی یا اطمینانی] اثبات نمیشود. ولی با چشمپوشی از گزارش خصوصیتها و جزئیات، باید توچجه داشت که گزارشهای مختلف و متعدد در وقوع اصل واقعهای با هم متفقاند و با هم در گزارش اصل واقعه، اختلافی ندارند و با دلالت مطابقی با با دلالت التزامی بر وقوع آن واقعه دلالت میکنند.
پس جزئیات و خصوصیتهای هر واقعهای با خبر واحد گزارش شدهاست، ولی اصل آن واقعه با خبر متواتر. اخبار و گزارشهای متعدد تواتر معنوی را به وجود میآورند و با متواتر بودن گزارشها، اصل واقعه برای ما ثابت و وقوع آن محرز میشود، همانطوری که وحی بودن قرآن کنونی، قرآنی که مابینالدفتین است، با تواتر اثبات شدهاست.
با تواتر معنوی، هر شخصی که ذهنش از اعتقاداتِ خلافِ آن گزارشها پاک است، به محتوای آن اخبار یقین میکند. البته اگر گزارشهای مختلف و متعدد دربارۀ واقعهای به حد تواتر نرسد، باز در بین آنها، گزارشها و اخبار معتبری وجود دارد که از معصوم صادر شدهاند و درنتیجه مضمون اخص در بین اخبار و گزارشها مقطوع و یقینی خواهد بود.
به سخن دیگر، اگر گزارشهای مختلف و متعدد دربارۀ واقعهای به حد تواتر نرسد، دستکم برخی از اخبار در آن باره معتبر بوده و از معصوم صادر شدهاست و اگر عین الفاظ معصوم نیز نقل نشده باشد، مضمون آن نقل شدهاست.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
محرم ١٤٤٥ هـ
@ayatollahsanad 🔺
غلو يا تقصير؟!
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند دام ظله
در آپارات مشاهده كنيد
http://aparat.ayatollahsanad.com
مهدی عج در دیدگاه جهانی.mp3
31.78M
#جلسات_علمی
امام مهدي عجل الله فرجه در ديدگاه غرب
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
حسینیه 14 معصوم عليه السلام اصفهان
@ayatollahsanad 🔺
#بيانيه_استهلال
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين وصلواته على أشرف خلقه محمد المصطفى وآله الأوصياء وبعد ...
فردا پنج شنبه اتمام عده ماه محرم الحرام و جمعه اول ماه صفر مي باشد
اين ايام را به محضر رسول مكرم اسلام و خاندان طاهرينش و همچنين صاحب امر عجل الله فرجه الشريف تسليت عرض ميكنيم
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
غروب چهارشنبه 29 محرم الحرام 1445هـ.
🌐https://m-sanad.com/?p=4338&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بيانيه_استهلال
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين وصلواته على أشرف خلقه محمد المصطفى وآله الأوصياء وبعد ...
فردا پنج شنبه اتمام عده ماه محرم الحرام و جمعه اول ماه صفر مي باشد
اين ايام را به محضر رسول مكرم اسلام و خاندان طاهرينش و همچنين صاحب امر عجل الله فرجه الشريف تسليت عرض ميكنيم
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
غروب چهارشنبه 29 محرم الحرام 1445هـ.
🌐https://m-sanad.com/?p=4338&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بصیرتهای_عاشورایی ٣
🔸🔸🔸ادامه مطلب
درنتیجه برخی از گزارشها در آن باره قطعاً صحیح است و درنتیجه مضمون اخص از بین آن گزارشها قطعاً صحیح و برای شخص یقینی خواهد بود، [زیرا سخن معصوم یا همان مضمون اخص است یا مضمون اخص را شامل میشود].»
تبیین کلام و روش ایشان در چند بند ارائه میشود:
اول. ملاک و معیار حصول علم و یقین و آلی بودن آن با ملاک و معیارِ حجیتِ خبرِ واحد و آلی بودن آن متفاوت است، همانطوری که حجیت قطع با حجیت ظن معتبر متفاوت است. حجیت علم و یقین و قطع تکوینی است، ولی حجیت ظن معتبر اعتباری و براساس قانون است. و این نکتهای مهم است که موردغفلت بسیاری از افرادی که در این باره بحث میکنند قرار میگیرد.
علم و یقین یا اطمینان تکوینی از چند راه بهدست میآید:
راه نخست: از راه انباشته شدن قرائن و شواهد بهلحاظ کمی و کیفی؛ هر قرینه و شاهد و دلیلی بهلحاظ تکوینی اثری دارد و وقتی شواهد و قرائن و دلایل بهلحاظ کمی، زیاد و بهلحاظ کیفی، دال و کاشف باشد، علم و یقین یا دستکم اطمینان را همراه خواهد داشت. علمآور یا اطمینانی بودن این قرائن و شواهد تکوینی است و ارتباطی با اعتباریات ندارد.
[در توضیح یادشده، سه تعبیر بهکار رفتهاست: «کمیت قرائن و شواهد»؛ «کیفیت قرائن و شواهد»؛ «تراکم و انباشته شدن قرائن و شواهد».] «کمیت قرائن و شواهد» به تعداد آنها در خارج و در واقعیت مربوط است و «کیفیت قرائن و شواهد» به حیثیت کشفی آنها و این حیث کشفی حیثی تکوینی در قرائن و شواهد و امری ذاتی برای آنهاست و به اعتبار و عدم اعتبار ربطی ندارد. «تراکم و انباشته شدن قرائن و شواهد» نیز امری تکوینی و غیراعتباری است که با بالا رفتن کمیت و کیفیت آنها، رشد میکند و بالا میرود، یعنی وقتی عامل کمی بالاتر رود و عامل کیفی قویتر شود، تراکم و انباشت نیز افزونتر میشود.
راه دوم: راهِ دیگرِ حصولِ تکوینیِ علم و یقین و اطمینان ممتنع بودن تواطؤ و توافق ناقلین با همدیگر بر نقل کذب و دروغ است. اگر واقعهای را چندین نفر نقل کنند و همدستی و دسیسهچینی و توافق بر کذب و دروغ از سوی ناقلین محتمل نباشد، در این صورت اخبار منقوله موجب علم و اطمینان خواهند بود. ممتنع بودن تواطؤ و توافق بر کذب یا بهخاطر دور بودن و بیخبر بودن ناقلین از همدیگر است یا بهخاطر ممکن نبودن نقل آنها از همدیگر است یا بهخاطر ممکن نبودن توافق تصادفی است یا بهخاطر نداشتن انگیزه بر دروغگویی است.
دوم: در هر دو ملاک و مناطِ برایِ حصولِ علم و یقین و اطمینان (تراکم کمی و کیفیِ قرائن و امتناع تواطؤ و توافق بر کذب) گاهی تراکم و انباشتِ کیفی بسیار قوی میشود و درنتیجه عامل کمی دارای اهمیت قلیل خواهد بود و نیاز به عامل کمی کاهش خواهد یافت. در این صورت، از اخباری که بهلحاظ کمی به حد تواتر نرسیدهاند، علم و یقین یا دستکم اطمینان حاصل میشود. این نکته موردتوجه آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) قرار گرفتهاست: «بل قد يحصل العلم بالجامع أيضاً في عدة أخبار قليلةٍ جداً غير بالغةٍ حد التواتر ولا قربه مع اختلافها في الخصوصيات إذا عُلِم إجمالا بصدور واحد غير معين من تلك الأخبار عن الإمام المعصوم؛ حصول علم و یقین منحصر به تواتر نیست و در صورتی دیگر نیز ممکن است به وقوع جامع [اصل واقعه] علم و یقین حاصل کرد و آن زمانی است که واقعهای نه با تواتر، بلکه با چندین خبر واحد نقل شده باشد، ولی ما بدانیم که یک یا چند خبر از آن اخبار از امام معصوم (علیهمالسلام) صادر شدهاست.
سوم: دو مناط و ملاکِ حصولِ علم و اطمینان در گروِ دو مکانیسم است:
الف. تتبع و فحص کامل؛
ب. تأمل و تدبر عمیق و درخور.
چهارم: دو ملاک و معیارِ گفتهشده برای حصول علم و اطمینان یا برای حصول تواتر [مشکک و دارای مراتب است و] گاهی بهلحاظ کیفی، چنان قوی میشود که نهتنها علم و یقین را به همراه دارد، بلکه مفاد آن امری ضروری و اجتنابناپذیر میشود و ضروری بودن یک مسئله بالاترین حد علم و یقین و امری فوق تواتر است. این مسئله حقیقتی علمی و دینی و مسئلهای خطیر و بسیار پربها و بااهمیت است که موردتوجه محقق بزرگ، آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) قرار گرفتهاست.
آری، این حقیقتی علمی و دینی و مسئلهای خطیر است و غفلت از آن یا کمبها و کمارزش شمردن آن و مراجعه نکردن به کتب معتبر تاریخی و زندگینامههای معتبر تضییع حق این کتب و نیز تضییع حق خود شخص است و موجب میشود حقایق دینی بسیاری فهمیده نشوند و پوشیده بمانند و درنهایت ازبین بروند، حقایق دینیای که قطعی هستند و موردشک و شبهه نیستند.
آنچه گذشت منهج و سیرۀ آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) است و ما در قبل اشاره کردهایم که منهج بسیاری از علما و بزرگانِ متقدمِ امامیه نیز همین است، علما و بزرگانی مانند شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ طوسی و شیخ کلینی و شیخ صدوق و شیخ طبرسی و...
(قدساللهاسرارهم)، بلکه میتوان گفت این منهج منهج علمای بزرگ فریقین است.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=بصیرتهای-عاشورایی-3
@ayatollahsanad 🔺
#بصیرتهای_عاشورایی ٣
🔸🔸🔸انتهاي مطلب
پنجم: در برخی صور، پژوهشگر در تاریخ و کتب تاریخی و زندگینامهها در تفاصیل و جزئیات وقایع با اختلاف بسیاری روبهرو میشود و براساس گزارشهای تاریخی، نه به وقوع جزئیات یقین یا اطمینان میکند و نه وقوع جزئیاتی خاص را محال و ناممکن مییابد.
به سخن دیگر، تراکم کیفی و کمی اخبار و گزارشهای تاریخی دربارۀ جزئیات یقینآور یا اطمینانبخش نیست و پژوهشگر بهصورت تفصیلی به وقوع جزئیات یقین نمیکند.
در این فرض، هرچند علم تفصیلیای وجود ندارد، علم اجمالی به وقوع یکی از جزئیات محقق است. هرچند اخبار و گزارشهای تاریخی دربارۀ جزئیات یک واقعه مختلف و با هم ناسازگار است، پژوهشگر میداند یکی از این گزارشها صحیح و مطابق با واقع است. و چنین علم اجمالیای ثمره دارد و لازم است موردتوجه محققین در پژوهشهای تاریخی و دینی باشد.
ششم: لازم است کسی که در تاریخ و کتب تاریخی و زندگینامۀ افراد تحقیق و پژوهش میکند، در مفاد اخبار و گزارشهای تاریخی دقت کند و جهات اشتراک آنها را بیابد و بر آنها تأکید کند. جهت مشترک بین گزارشهای تاریخی ممکن است مضمون مطابقی گزارشها یا مضمون التزامی قریب یا حتی بعید آنها باشد. گاهی پژوهشگر جهت مشترکی بین اخبار و گزارشهای مختلف نمییابد، ولی براساس قرائن و شواهدی، به صحت یکی از گزارشها، علم اجمالی حاصل میکند.
به سخن دیگر، هرچند همۀ طرق ضعیفاند و جهت مشترکی نیز ندارند، براساس دلایلی، پژوهشگر یقین میکند یکی از گزارشها صحیح است.
هفتم: از سویی، آشفتگی ذهن محقق و پژوهشگر و آشنایی او با آرای مختلف و نظرات متشتت و دیدگاههای متناقض و اقوال متضارب اثری ایجابی و مثبت دارد و موجب دقتنظر و تحقیق و پژوهش بیشتر میشود و از سوی دیگر، اثری سلبی و منفی دارد و موجب میشود محقق و پژوهشگر همۀ قرائن و شواهد را در نظر نگیرد و درنتیجه از قرائن قوی غفلت کند.
این سخن قابلمقایسه است با سخن میرزای قمی (رحمهالله) دربارۀ آشنایی مجتهد با انظار و اقوال مختلف. ایشان میفرماید مشغول شدن مجتهد به اقوال مختلف و غور در آنها موجب میشود در تبادر معانی و صحت معنای متبادرشده شک و تردید کند. ازاینرو برخی بزرگان گفتهاند مجتهد باید ابتدا خالیالذهن به آیات و روایات رجوع و از آیات و رویات استظهار کند و سپس به دیدگاهها و برداشتها و استظهارهای دیگران مراجعه کند و با اقوال آنها نیز آشنا شود.
برخی دیگر نیز بر این باورند که باید هر دو استظهار (استظهار قبل از مراجعه به اقوال دیگران و استظهار بعد از مراجعه به اقوال دیگران) را با هم در نظر گرفت و به جمعبندی رسید. به هر روی، تهی بودن ذهن از آشفتگی استدلالهای سخت و جدلی و اقوال مختلف و متعدد در وصول به حقیقت مؤثر است، حقیقتی که مؤدای شواهد و قرائن است و از ضمیمۀ آنها با همدیگر و درنظر گرفتن شواهد قوی بهدست میآید.
این نکتهای مهم و بااهمیت است که محقق آقا بزرگ تهرانی (قدسسره) به آن اشاره کرده و گفتهاست که خالیالذهن بودن محقق و پژهشگر او را به علم ضروری میرساند: «ومن هذا التواتر المعنوي يحصل العلم الضروري لكل من خلت ذهنه عن اعتقاد خلافه ، ولو لم يجد من تلك الأخبار ما بلغ حد التواتر فلا محالة يجد فيها من الأخبار المعتبرة عدة يقطع بصدور واحد منها لا بعينها عن المعصوم؛ و از این تواتر معنوی، برای کسی که ذهنش از اعتقادات خلاف آن گزارشها خالی است، علم ضروری حاصل میشود. اگر اخبار و گزارشها دربارۀ واقعهای به حد تواتر نرسد، دستکم در بین آنها، محقق و پژوهشگر اخبار و گزارشهای معتبری را مییابد که برخی از آنها یا حتی یکی از آنها از معصوم صادر شدهاست».
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
https://m-sanad.com/?🌐faqs=بصیرتهای-عاشورایی-3
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#احكام_پزشكی
❓سؤال
با عرض سلام و ادب محضر آیتالله سند (دامظله)، من و همسرم 6 سال است ازدواج کردهایم و به علت نابارویِ من (نبود اسپرم در مادۀ منی)، بچهدار نشدهایم. پزشکها از معالجۀ من قطعامید کرده و معتقدند راهی برای درمان وجود ندارد.
مشکلِ ناباروریِ من بر زندگی مشترک تأثیر گذاشته و موجبِ سردیِ رابطۀ من و همسرم شدهاست بهطوری که امید چندانی به ادامۀ این رابطه وجود ندارد.
برای بچهدار شدن ما، پزشکها دو راه پیشنهاد دادهاند:
1. در آزمایشگاه، اسپرمِ اهداییِ مرد دیگر با تخمک همسر من تلقیح و تا تشکیل جنین، در محیط آزمایشگاهی نگهداری شود و پس از تشکیل جنین، به رحِم همسرم منتقل شود؛
2. در آزمایشگاه، اسپرم و تخمک زن و شوهر دیگری تلقیح شود و پس از تشکیل جنین، از محیط آزمایشگاهی به رحم همسر من منتقل شود.
آیا چنین اقدامی شرعاً جایز است؟ نظر حضرتعالی در این باره چیست؟
⬇️
🖊پاسخ
1. هیچیک از دو راه یادشده جایز نیست، زیرا
الف. از سویی، تلقیح تخمک با اسپرمی غیر از اسپرم زوج جایز نیست و
ب. از سوی دیگر، انتقال اسپرم شخص غریبه (غیر زوج)، [اعم از تلقیحیافته یا غیر آن]، به رحم زن اجنبی جایز نیست.
2. به سخن دیگر، زن نمیتواند تخمک یا رحم خود را در اختیار شخصی غیر از همسرش قرار دهد.
3. در اختیارِ اجنبی قرار دادن تخمک یا رحم حرام است و اگر زنی این فعل حرام را مرتکب شود، بچه از حرام متولد میشود، ولی زنازاده محسوب نـمیشود.
4. اگر تخمک زنی با اسپرم مرد اجنبی تلقیح و سپس به رحم او منتقل شود، نوزاد متولدشده فرزندِ صاحبِ اسپرم است، یعنی پدرِ نوزادِ متولدشده شخصِ صاحب اسپرم است، نه همسرِ زنِ صاحبِ رحم.
5. اگر اسپرم و تخمک زن و شوهری در محیط آزمایشگاهی تلقیح و سپس به رحم زن دیگری منتقل شود (فرض دوم در سؤال)، نوزادِ متولدشده دو مادر خواهد داشت. هم صاحب تخمک و هم صاحب رحم مادر نوزاد محسوب میشوند.
6. شما باید به مراکز دیگری که پزشکهای حاذقتری دارد، مراجعه کنید تا نابارویتان درمان و خودتان صاحب فرزند شوید.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=با-عرض-سلام-و-ادب-محضر-آیتالله-سند-دام&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#معاملات
#ربا
❓سؤال
شخصی کیسهای آرد به نانوایی میدهد و از آن نان میگیرد. او علاوه بر اینکه به نانوایی کیسهای آرد دادهاست، برای آمادهسازی آرد و پخت نان نیز مبلغی، مثلاً ده هزار، به او میدهد و شرط میکند در ظرف چند روز مثلاً دویست عدد نان به او بدهد. حکم چنین معاملهای چیست؟
⬇️
🖊پاسخ
اگر مقدار (کیل یا وزن) آرد با نان مساوی باشد، اشکالی ندارد و پول دریافتی اجرت عمل (پخت نان) محسوب میشود،
ولی اگر مقدار (کیل یا وزن) آرد با نان متفاوت باشد، احوط آن است که تعاطی بین شخص و نانوا (دادن آرد و پول در مقابل نان)، هبۀ معوضه باشد.
🔹
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=شخصی-کیسهای-آرد-به-نانوایی-میدهد-و-ا&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بصیرتهای_عاشورایی 4)
⚫️روش بررسیهای تاریخی از نظر شیخ مفید قدسسره
شیخ مفید (قدسسره) در جلد دوم ارشاد، صفحۀ دویست و شصت، میگوید: «وَذَكَرَ جَمَاعَةٌ مِنْ أَصْحَابِ الْأَخْبَارِ وَرُوَاةِ السِّيَرِ وَالْآثَارِ وَأَيَّامِ الْخُلَفَاءِ: أَنَّ الْمَأْمُونَ لَمَّا أَرَادَ الْعَقْدَ لِلرِّضَا عَلِيِّ بْنِ مُوسَى (علیه السلام) وَحَدَّثَ نَفْسَهُ بِذَلِكَ أَحْضَرَ الْفَضْلَ بْنَ سَهْلٍ فَأَعْلَمَهُ مَا قَدْ عَزَمَ عَلَيْهِ مِنْ ذَلِكَ وَأَمَرَهُ بِالاجْتِمَاعِ مَعَ أَخِيهِ الْحَسَنِ بْنِ سَهْلٍ عَلَى ذَلِكَ فَفَعَلَ وَاجْتَمَعَا بِحَضْرَتِه، فَجَعَل الحسن يُعَظِّمُ ذلك عليه ويُعَرِّفه ما في إِخْراجِ الأمْرِ منِ أهْله عليه؛ و گروهى از تاريخنويسان و وقايعنگاران زمان خلفا روايت كردهاند كه چون مأمون تصميم گرفت وليعهدى خود را به حضرت رضا (علیهالسلام) واگذار كند، فضلبن سهل را طلبيد و او را از تصميم خود آگاه ساخت و به او دستور داد با برادرش حسنبن سهل نيز در اين باره گفتوگو كند. فضل نزد برادرش حسن رفت و هردو پيش مأمون آمدند. حسنبن سهل بزرگى اين كار را به مأمون گوشزد كرد... (ترجمۀ ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 251 و 252).»
هرچند این واقعه را همۀ تاريخنويسان و وقايعنگاران ذکر نکردهاند، شیخ مفید در این متن به نقل گروهى از آنها اعتماد کردهاست.
ایشان در کتاب الفصول المختارة میگوید: «بل في قوله إن انشقاق القمر لرسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) كان ظاهرا في حياته و مشهورا في عصره و زمانه و قد أنكر ذلك جماعة من المعتزلة و غيرهم من أهل الملل و الملحدة و زعموا أن ذلك من توليد أصحاب السير و مؤلفي المغازي و ناقلي الآثار و ليس يمكنه أن يدعي على من خالف فيما ذكرناه علم الاضطرار و إنما يعتمد على غلطهم في الاستدلال فما يؤمنه أن يكون النبي (صلی الله علیه و آله و سلم) قد نص على نبي من بعده و إن عرا من العلم بذلك على سبيل الاضطرار و بم يدفع أن يكون قد حصلت له شبهات حالت بينه و بين العلم بذلك كما حصل لخصومه فيما عددناه و وصفناه و هذا ما لا فصل فيه؛
بلکه از سخن قاضی چنین برمیآید که ماجرای شقالقمر در زمان پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) امری روشن و آشکار و معروف و مشهور بودهاست، هرچند گروهی از معتزله و برخی افراد از ملل و نحلل دیگر و برخی مشرکین و ملحدین این واقعه را نپذیرفته و گفتهاند این ماجرایی ساختگی و از برساختهای مورخان و واقعهنگاران و گزارشگرهای تاریخی است.
بنابر سخن قاضی، این واقعه واقعهای معروف و مشهور بودهاست، ولی او مقابل منکران آن واقعه نمیتواند به معروف و مشهور و ضروری بودن آن استناد کند و سخن مخالفین و منکرین شقالقمر را با استناد به ضرورت آن نفی کند. او نیز در پاسخ به مخالفین به ضروری بودن واقعه استناد نکردهاست، بلکه اشتباه و مغالطۀ استدلال آنها و ناراستی آن را نشان دادهاست.
براساس این، او چگونه مطمئن است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شخصی دیگر را، بعد از خودش، بهعنوان نبی معرفی نکردهاست، هرچند این مطلب برای او امری ضروری نیست؟
بهراستی او چگونه این مسئله را رد میکند که چهبسا این مسئله امری ضروری بوده و هست، ولی شبهاتی بین او و ضرورت این مسئله حائل شدهاست؟ همچنان كه بر خصمهای قاضى چنین شبهاتی در آنچه در قبل شمرديم، عارض شدهاست، در مسائلی مانند نص بر رجم زانى و غير آن. و هيچ تفاوتى ميان اين و آنچه در سابق گفتيم وجود ندارد (الفصولالمختارة، صص 20 و 21).»
شیخ مفید (قدسسره) شک و تردید دربارۀ واقعۀ مورداتفاقِ کتبِ تاریخی را جدلی از روی عناد میداند.
ایشان در جای دیگری از فصول مختاره میگوید: «على أن قصة ابن جرموز في قتل الزبير و المعنى الذي وجب له به النار معروف عند من سمع الأخبار غير مختلف فيه بين نقلة السير و الآثار و ذلك أنّ ابن جرموز كان يوم الجمل؛ با آنكه ماجرای ابنجرموز و چیزی كه به سبب آن، آتش بر آن واجب و حتمی و ضروری شدهاست،
برای کسی که از اخبار و گزارشهای تاریخی آشنا باشد، مشهور و معروف است و او خلاف و اختلافى در نقل آن نمییابد و آن ماجرا این است که ابنجرموز در جنگ جمل با عایشه بودهاست (الفصولالمختارة، ص 144).»
ایشان در جای دیگری از کتاب یادشده گفتهاست: «فبين سبحانه أن ذوي الأرحام أولى بذوي أرحامهم من المهاجرين الذين لا رحم بينهم و من المؤمنين البُعَدَاءِ منهم في النسب ثم قال إلا أن تتبرعوا عليهم فتفعلوا بهم معروفا و هذا مما لا يختلف فيه من عرف الأخبار و نظر في السير و الآثار مع دلالة تتضمن الكلام؛
پس خداى سبحان بيان كردهاست كه خويشان نسبت به يکديگر از مهاجرين و مؤمنینی که خویشی ندارند، اولی هستند.
سپس خداوند سبحان میفرماید مگر اينكه شخصی برای آنها وصيت كند و بخواهد در حق کسی غیر از خویشاوندانش خوبی کند.
🔸🔸🔸ادامه دارد
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=بصیرتهای-عاشورایی-4&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بصیرتهای_عاشورایی ٤
🔸🔸🔸ادامه مطلب
ایشان در همان منبع (الجمل و النصرة) میگوید: «و هذا الخبر و الذي تقدمه مع ما ذكرناه من الأثر موجود في مصنفات أصحاب السير فقد أورده أبو مخنف لوط بن يحيى في كتابه الذي صنفه في حرب الجمل و جاء به الثقفي عن رجاله الكوفيين و الشاميين و غيرهم و لم يورد أحد من أصحاب الآثار نقيضه في معناه و لا أثبت ضده في فحواه و من تأمل ذلك علم أن القوم لم يكونوا فيما صنعوه على جميل طوية في الدين و لا نصيحة للمسلمين و أن الذي أظهروه من الطلب بدم عثمان إنما كان تشبيها و تلبيسا على العامة و المستضعفين و لو لا ما جعلوه من شعارهم بدعوى الانتصار بعثمان و التظاهر بتظليم قاتليه و خاذليه و الندم على ما فرط منهم فيه لما اختلف اثنان من العلماء و أتباعهم في صواب رأي المسلمين في عثمان و أنهم إنما اجتمعوا على خلعه و قتله باستحقاقه ذلك بالأحداث التي أحدثها في الدين و لكنهم ضلوا بما أظهروه و أفسدوا فسادا عظيما بما أضمروه و لم يؤثر في المستضعفين في هذا الباب إلا لنأيهم عن معرفة الأخبار و تدبر الآثار و اشتبه الأمر فيه على جماعة النظار بجهلهم بما أثبتناه في ذلك من الحديث و بعدهم عن معرفة طرقه و لعل جمهورهم لم يسمع بشيء منه فضلا عن تدبره و كل من ضل عن سبيل الحق إنما ضل بالتقليد و حسن الظن بمن لا يجب حسن الظن به و اعتقاد فضل من خرج عنه بسوء الرأي.
و طريق الإنصاف فيما ذكرناه و النظر فيما وصفناه و التأمل لما أثبتناه من الأخبار فيه و شرحناه و الرجوع إلى أهل السير على اختلافهم في الآراء و المذاهب و إلى كتبهم المصنفة في الفتن تعرف ذلك منهما و من تدبر الأمر يجده على ما وصفناه و الله سبحانه و تعالى ولي التوفيق؛ این خبر و خبر قبل از آن (خبر دربارۀ رفتن طلحه و زبیر به مکه و فراهم کردنِ مقدماتِ فتنۀ جمل) در آثار و مصنفات مورخان و واقعهنویسان آمدهاست. ابومخنف لوطبن یحیی کتابی دربارۀ جنگ جمل دارد و در آن کتاب این خبر را آوردهاست. ثقفی نیز از رجال کوفی و شامی این خبر را روایت کردهاست. این در حالی است که کسی این خبر را رد و خبری مناقض با آن را روایت نکردهاست.
کسی که در این گزارشها دقت کند مییابد که آنها این کارها را از روی خیرخواهی و بهخاطر دین و دیانت انجام ندادند، بلکه خونخواهی عثمان را بهانهای برای رسیدن به اهدافشان کردند و دغل و نیرنگ بهکار بستند و مردم عامی و مستضعف را فریب دادند.
آری، اگر این نیرنگ و فریبها نبود، اگر کمک به عثمان و خونخواهی او و گرفتن و بستن و به سزای اعمال رساندن قاتلان او شعار برخی افراد نمیشد،
هیچکسی، اعم از عالم و عامی، در درستی خلع و حتی قتل عثمان شک و تردید نمیکرد و همه میگفتند عثمان بهسبب کارهای نامشروع و ناشایستش، بهسبب بدعتهایی که در دین به وجود آورد، لایق چنین عقوبتی بود، ولی با فتنه و نیرنگ مردم را فریفتند و ضلالت و گمراهیای بزرگ پدید آوردند و با فساد درون و مخفی خود، عالم را به فساد کشیدند. و پذیرش این گمراهی و فساد از سوی مردم فقط یک علت داشت و آن هم ناآشنایی آنها به تاریخ و رویگردانی آنها از اخبار و منابع تاریخی و عدم تأمل و تدبر در وقایع تاریخی بود.
بر افراد عامیای که با جهل خود نظارهگر وقایع بودند، امر مشتبه شد و چهبسا جمهور مردم چیزی از این وقایع نشنیده بودند و از این وقایع بیخبر بودند، چه برسد به اینکه در این وقایع بخواهند فکر و تأمل و تدبر کنند که دلیل انحراف از راه حق تقلید کورکورانه و اعتماد و حسن ظن است، حسن ظن به کسی که شایستۀ حسن ظن نیست و اعتماد به کسی که بدفکر [و بدذات] است.
راه منصفانه و روش رسیدن به حقیقت چیزی است که گفتیم و نشان دادیم و اوصاف آن را برشمردیم. باید در اخبارِ [مورداجماع و اتفاق] که گفتیم و شرح دادیم تأمل و تدبر شود و به کتب تاریخی و کتبی که زندگینامۀ افراد را آوردهاست رجوع شود [و موارد مورداتفاق را از موارد مورداختلاف جدا شود و موارد مورداتفاق پذیرفته شود و] در موارد مورداختلاف، در مواردی که در کتب تاریخی و در گزارشهایی که دربارۀ زندگی افراد است مختلف گزارش شدهاست، تدبر و تأمل کرد که اگر چنین شود، محقق و پژوهشگر به آنچه گفتیم و شرح دادیم میرسد که خداوند سبحان توفیقدهنده است (الجمل و النصرة، صص 167 و 168).»
از این متن نیز نکاتی بهدست میآید:
الف. از نظر شیخ مفید (قدسسره)، رجوع به کتب تاریخی و زندگینامهها و پژوهش در آنها و رؤیت موارد مختلف و متعدد لازم و ضروری است، هرچند مذهبها و گزارشهای کتب مختلف، مختلف و متعدد باشد.
ب. خواندن کتب و منابع تاریخی باید با تأمل و تدبر و دقت نظر همراه باشد و قضایای مختلف تحلیل شوند.
ج.
نخواندن و رویگردانی از تاریخ و منابع تاریخی و ترک فحص و پژوهش و بحث در این باره خطایی بزرگ است، همانطوری که اعتماد بیمورد به دیگران و آرا و نظرات آنها و حسن ظن بیمورد به گفتههای آنها و تقلید کورکورانه از آنها خطایی بزرگ و قدمی اشتباه است.
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=بصیرتهای-عاشورایی-4&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#روشنگریهایی_از_زیارت_اربعین 1
⚫️چیستیِ هدفِ عاشورا؛ اقامۀ نماز یا برپایی ولایت؟
1. خالی از معنا کردنِ قیامِ امام حسین (علیهالسلام) بدتر از کشتن و به قتل رساندن ایشان است. خالی از معنا کردنِ قیامِ امام حسین به معنای بیتوجهی یا تحریف و تبدیل هویت قیام ایشان و تغییر و تبدیل اهداف قیام ایشان است.
2. در زیارت عاشورا وارد شدهاست: «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً دَفَعَتْكُمْ عَنْ مَقَامِكُمْ وَ أَزَالَتْكُمْ عَنْ مَرَاتِبِكُمُ الَّتِي رَتَّبَكُمُ اللَّهُ فِيهَا وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ [قِتَالِكَ] قِتَالِكُمْ. بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُم؛ پس خداوند لعنت کند امتی را که اساس ظلم و ستم را بر شما، اهلبیتِ رسولالله (علیهوعلیهمالسلام)، بنیاد کردند و خداوند لعنت کند مردمی را که شما را از مقام مخصوصتان کنار گذاشتند و شما را از آن مقام و منصبها دور کردند، مقام و منصبیهایی که خداوند آنها را به شما داده بود و خدا لعنت کند مردمی که شما را کشتند و خداوند لعنت کند آن مردمی را که برای کشتن شما، از حاکمان و والیان ظلم و جور اطاعت کردند. بیزاری جویم به سوی خدا و به سوی شما از آنها و از پیروان آنها (مفاتیحالجنان، زیارت عاشورا)». در این متن، ابتدا افرادی را لعن کردهاست که اهلبیتِ رسولالله (علیهوعلیهمالسلام) را از مقامات و مناصب و مراتبشان دور کرده و آنها را از آن مقامات کنار زدهاند و بعد از لعن آنها، قاتلین آن بزرگواران را لعن کردهاست.
3. گاهی گفته میشود براساس برخی قرائن و شواهد و شاخصها، بزرگترین هدف عاشورا و قیام حضرت امام حسین (علیهالسلام) اقامه و برپایی نماز است.
4. یکی از قرائن و شواهد نماز خواندن حضرت امام حسین (علیهالسلام) در وسط جنگ است و یکی دیگر از قرائن و شواهد سخن نورانی حضرت امام سجاد (علیهالسلام) است که شیخ طوسی (رحمهالله) آن را در امالیاش روایت کردهاست: «بإسناده عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ طَلْحَةَ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سَيَابَةَ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، قَالَ: لَمَّا قَدِمَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ (عَلَيْهِمَا السَّلَامُ) وَ قَدْ قُتِلَ الْحُسَيْنُ بْنُ عَلِيٍّ (صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمَا) اسْتَقْبَلَهُ إِبْرَاهِيمُ بْنُ طَلْحَةَ بْنِ عُبَيْدِ اللَّهِ، وَ قَالَ: يَا عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، مَنْ غَلَبَ وَ هُوَ مُغَطًّى رَأْسُهُ، وَ هُوَ فِي الْمَحْمِلِ. قَالَ: فَقَالَ لَهُ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ: إِذَا أَرَدْتَ أَنْ تَعْلَمَ مَنْ غَلَبَ، وَ دَخَلَ وَقْتُ الصَّلَاةِ، فَأَذِّنْ ثُمَّ أَقِمْ؛ براساس اِسنادش، از عبداللهبن طلحه و او از عبداللهبن سیابه و او از حضرت امام صادق (علیهالسلام) نقل کردهاند که بعد از کشته شدن حضرت امام حسین (علیهالسلام)، هنگامی که حضرت امام سجاد (علیهاسلام) آمد، ابراهیمبن طلحه به پیشواز و استقبال حضرت آمد و در حالی که سرش پوشانده بود، گفت: ای علیبن حسین، چه کسی پیروز شد؟ حضرت امام سجاد (علیهالسلام) پاسخ داد: اگر میخواهی بدانی چه کسی در این نبرد پیروز شد، هنگامی که وقت نماز داخل شد، اذان بگو و نماز بخوان [تا به پیروز میدان پی ببری]!»
5. البته باید توجه داشت که لشکریانِ مقابل حضرت امام حسین (علیهالسلام) نیز در ظاهر اهل نماز بودند و نماز میخواندند و عبادتها را به جا میآوردند، ولی نماز آنها نمازی صوری و ظاهری و فریبنده بود، نمازی تهی از معنا و خالی از هدایت بود که آنها را به بدترین کارها (یعنی پذیرش ولایت حاکمان و والیان ظالم و جائر و بدکارِ بنیامیه) سوق میداد. از این سخن میتوان به این نکته پی برد که هرگاه عبادتها با هدایت قرین و همراه نباشد موجب ضلالت و گمراهی افزونتر میشود.
6. خداوند منان در آیۀ هشتاد و دوِ سورۀ طه میفرماید: «وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَىٰ؛ و من هر که را توبه کند و ایمان آورد و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، میآمرزم (سورۀ مبارکۀ طه، آیۀ شریفۀ هشتاد و دو،.» در این آیۀ شریفه، خداوند اهل هدایت بودن را شرط صحت ایمان و شرط صحت اعمال و پذیرش آن میداند، زیرا «غفران» همان نجات از آتش جهنم است و نجات از نیران و آتش جهنم به صحت ایمان و صحت اعمال بستگی دارد.
🔸🔸🔸ادامه دارد
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
پياده روی مشایه اربعین ۱۴۴۵ هـ
#روشنگریهایی_از_زیارت_اربعین 1
⚫️چیستیِ هدفِ عاشورا؛ اقامۀ نماز یا برپایی ولایت؟
ادامه مطلب🔸🔸🔸
10. خداوند متعال میفرماید: «فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا؛ بنابر این، کسی که به طاغوت [بت و شیطان و هر موجود طغیانگر] کافر شود و به خدا ایمان آورد، به دستگیرۀ محکمی چنگ زدهاست (سورۀ مبارکۀ بقره، آیۀ شذیفۀ دویست و پنجاه و شش، ترجمۀ مکارم شیرازی).» در این آیه، خداوند پذیرش ولایت طاغوت و حکام و وُلات جور و ظلم را عبادت آنها و تألّه در آنها معرفی کرده [کفر مقابل ایمان است و کسی که کفر نورزد ایمان آوردهاست.] و گفتهاست اطاعت از طاغوت پذیرش الوهیت او است. به سخن دیگر، شخص با اطاعت از طاغوت، برای خود خدایانی غیر از الله تبارک و تعالی قرار میدهد. این برداشت براساس مقارنۀ کلمۀ توحید، یعنی لاإلهإلاالله، با کفر به طاغوت و ایمان به خدا (مَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ) است.
11. خداوند تعالی در آیهای دیگر، ولایت را در ولایت خودش و ولایت رسولش و ولایت علی و ولایت آلمحمد و علی (مصادیق آیۀ تطهیر) حصر کرده و فرمودهاست: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ؛ سرپرست و ولیّ شما تنها خداوند است و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند، همانها که نماز را برپا میدارند و در حال رکوع، زکات میدهند (سورۀ مبارکۀ مائده، آیۀ شریفۀ پنجاه و پنج،)».
12. هدایتیافتگی شرطِ صحتِ ایمان به خداوند و رسولالله است و مقتضای چنین اشتراطی هدایت به امامت اهلبیت (علیهمالسلام) و پذیرش امامت آن ذوات قدسی است و درنتیجه شهادت ثالث (شهادت به ولایت حضرت امیر مؤمنان، علی علیهالسلام) شرطِ صحتِ شهادتین است و مانند شهادتین، اُسّ و اساس دین است، یعنی شهادت ثالث، مانند شهادتین، نهتنها از اصول دین است، بلکه راه ورود به دین است.
13. از آنچه گذشت روشن میشود که یکی از بزرگترین اهداف زیارت اربعین رویاندن و رشد و نمو دادن محبت اهلبیت (علیهمالسلام) در جان و روح مردم و تربیت نفوسشان با این محبت الهی است. آری، محبت اهلبیت (علیهمالسلام) بعد از ایمان به خداوند و رسولالله، بزرگترین فریضۀ دینی است که در آیۀ مودت نیز بر آن تصریح شدهاست: «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ؛ بگو: من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم [= اهلبیتم] (سورۀ مبارکۀ شوری، آیۀ شریفۀ بیست و سه،».
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
@ayatollahsanad 🔺
#پرسش_های_دینی
#موسيقی
#شعائر_حسینی
⚫️موسیقی و جلوههای صوتی
❓سؤال
آیا از نظر شما موسیقیای (در معنای خاص و شناختهشدۀ آن) مباح وجود دارد؟
⬇️
🖊پاسخ
1. استفادۀ از آلات موسیقی، بهصورت مطلق و کلی، حرام است، مگر چند استثنا، مانند زدن دف در عروسیها و کوبیدن بر طبل در جنگها و برخی موارد دیگر.
2. آری، برخی جلوههایِ صوتیِ* غیرِ مطرب ــ تا زمانی که آشکارا نغمۀ موسیقایی تلقی نشود ــ اشکال ندارد و جایز است.
3. افزون بر آن، شنیدنِ اصواتِ طبیعی و گوش سپردن به آنها نیز جایز است، صداهایی مانند صدای باد و صدایِ چکۀ آب و صدای برگ درختان [هنگام وزش باد] و صدای پرندگان مختلف. گوش دادن به این صداها و صدها صدایِ طبیعیِ دیگر که ما را احاطه کردهاند و در هرجا و هرکجا قابلشنیدند، جایز است.
4. هم شنیدن اصوات طبیعی جایز است و هم ترکیب آنها با همدیگر و هم ترکیب آنها با جلوهها و افکتهای صوتی.
[*: افکت (جلو): «مجموعۀ عوامل صوتی و تصویری که به قصد ایجاد تأثیر ویژه در تماشاگر یا برجسته کردنِ طرحِ کلیِ فیلم، بهکار گرفته میشود (فرهنگ بزرگ سخن، ج 1، ص 498)»].
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐 https://m-sanad.com/?faqs=آیا-از-نظر-شما-موسیقیای-در-معنای-خاص-و&lang=fa
@ayatollahsanad 🔺
#بيانيه_اربعين
⚫️پرتوهایی از زیارت اربعین
زیارت اربعین معجزهای روشن و گویا در عصر علم و مدرنیته
1 و 2. در نهضت حسینی (علیهالسلام) با دو معجزه روبهروییم که هر دو معجزه بهلحاظ زمانی و مکانی عام و فراگیر است و انسان امروزی آنها را میبیند و مییابد.
3. در حالی که بیشتر معجزههای انبیا (علیهمالسلام) بهلحاظ زمانی و مکانی محدود بودهاند.
4. روشن است که هر معجزه الهی، [به تناسب مخاطب و فراخور زمان و مکانش]، پیام و معنا و خطاب و راهنمایی دارد.
5. یکی از دو معجزۀ یادشدۀ در نهضت حسینی خون ریختهشده است که از زمان شهادت حضرت امام حسین (علیهالسلام)، هستی را خونآلود کرد بهطوری که از آسمان خون میبارید و از زمین خون میجوشید. آری، در شهرها و کشورهای اسلامی، بلکه در روی زمین، سنگ و سنگریزهای را بلند نمیکردند مگر اینکه در زیر آن خون مییافتند و لباسی را در زیر آسمان پهن نمیکردند مگر اینکه خونی میشد و خون روی آن حتی با شستن نیز زدوده نمیشد و این حالت ادامه داشت تا اینکه مردم به ستوه آمدند و از این وضعیت نالیدند و ضجه زدند. در روایاتی که شیعه و سنی روایت کردهاند، وارد شدهاست این وضعیتِ جهانی در برخی شهرها و منطقهها تا چهار سال و در برخی شهرها و منطقهها تا سه سال و در برخی شهرها و منطقهها تا دو سال و در برخی شهرها و منطقهها تا یک سال و در برخی شهرها و منطقهها تا چند ماه ادامه داشت.
6. معجزۀ دیگرِ نهضتِ حسینی زیارت اربعین، با تعداد زائر ملیونی، از سال دو هزار و سه میلادی تا به امروز (دو هزار و بیست و سه)، است.
7. معجزۀ زیارت اربعین با دیگر معجزههای انبیا تفاوتی دارد و آن این است که این معجزه با مشارکت بشر و اراده و اختیار او محقق میشود و چنین مشارکتی در دیگر معجزههای انبیا صورت نگرفتهاست، مگر در برخی معجزههایی که به دست سیدالانبیا، محمد مصطفی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، محقق شد، مانند غزوۀ بدرالکبری و خندق و احزاب.
8. اعجاز زیارت اربعین در برتری نظم و مدیریت آن است. [در این زیارت، چندین ملیون نفر شرکت میکنند در حالی که] نظم و مدیریت در آن بهتر و برتر از نظم و مدیریت در کشورهایِ پیشرفته و جهاناولی است و وقتی چنین است، روشن است که نظم و مدیریت در آن بسیار برتر از نظم و مدیریت در کشورهای جهاندومی و جهانسومی است.
9. این نظم و مدیریت منحصر به مدیریت یک حوزه (حوزۀ خدماتی) نیست، بلکه در همۀ زمینههای اساسی و مهم مطرح است، زمینههای مهمی مانند تأمین غذا و مسکن و بهداشت و امنیت و اخلاق و ترافیک.
10. مهمترین حوزه از حوزههایِ اساسی و مهمِ یادشده حوزۀ اخلاقی است، اخلاقی که منشأ فیروزی و پیروزی و موفقیت در دیگر زمینهها و عرصههاست. [اخلاقمداری زائران و مجاوران در زیارت اربعین بهحدی قوی و چشمگیر است که] زیارت اربعین را به مدینهای فاضله تبدیل کردهاست بهطوری که امور آن به خوبی و نیکی میگذرد، ولی نه توسط ارتش و پلیس و قوۀ قهریه و قضائیه و دستگاهها و نهادها و سازمانها و امکانات دولتی.
11. مدینۀ فاضله بزرگترین معجزهای است که انبیا آن را آرزو میکردند. آری، ادارۀ جامعۀ بشری و رساندن آن به کمالات عالی معجزهای والا و از همۀ معجزات حسی برتر و بزرگتر است، معجزات حسیای که که به دست انبیا صادر شدهاند که پیامبر فرمودهاست: « إنما بعثت لأتمم مكارم الأخلاق؛ من برای این مبعوث شدم که مکارم اخلاقی را تمام و کامل کنم.»
12. بالاترین و والاترین هدف دین و شریعت رساندن اجتماع به مدینۀ فاضله است در حالی که هدایت و ارشادِ بسیاری از معجزههایِ انبیا (علیهمالسلام) در حدی نبود که جامعه را به مدینۀ فاضله برساند، مدینۀ فاضلهای که آرزویِ حکما و فلاسفه و جامعهشناسان بوده و هست. آری، مدینۀ فاضله در طول تاریخ، محقق نشد [و جز آرزویی برای مردمان نبود] در حالی که در زیارت اربعین آن را به روشنی مییابیم. آری، در زیارت اربعین، مدینۀ فاضله محقق میشود و این چیزی است که به ذهن و اندیشۀ هیچ فیلسوف و حکیم و اندیشمندی نرسیدهاست.
13. برایِ اداره و مدیریتِ هر تجمعِ بزرگِ بشری ــ اعم از ملی و بینالمللی که چند ملیون نفر یا کمتر از آن در یک شهر یا کشور جمع میشوند، مانند تجمع در المپیادها یا تجمع در المپیک یا تجمع ملیونی زائرین بیتالله حرام در حج یا تجمع هندوها در هند و مانند آن ــ دولتهای مختلف با هم همکاری و همیاری میکنند. آنها از افراد خبره در این زمینه استفاده میکنند یا امکاناتِ لجستیکیِ لازم را فراهم میکنند و با وجود همۀ اینها، در رسیدن به هدف کاملاً موفق نمیشوند و خللها و کاستیهای بسیاری در کارِ مدیریتیِ آنها دیده میشود.
ادامه دارد🔸🔸🔸
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
٢١ صفر ١٤٤٥ هـ
@ayatollahsanad 🔺
#بيانيه_استهلال
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمدلله رب العالمين وصلواته على سيد أنبيائه محمد المصطفى وآله سادة الأوصياء
وبعد
فردا شنبه اتمام عده ماه صفر و يكشنبه اول ماه ربيع الاول می باشد
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
شب شنبه 30 صفر 1445 هـ.
🔹
https://t.me/ayatollahsanad 🔺
پرتوهایی از زیارت اربعین A5.pdf
509.1K
بيانيه هاي اربعين ١٤٤٥ هـ
مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
#پرسش_های_دینی
#احكام_پزشكی
🟢مسئولیت پرستاران در مقابل بیماران
❓سؤال
سوالی از جوانی مؤمن از کانادا که در حوزۀ سلامت فعالیت میکند دریافت شد. وظیفۀ نامبرده زیرنظر داشتن و پرستاری از بیماران قلبی کهنسال است. معمولاً این بیماران در وضعیت سخت و اسفناکی هستند و به همین دلیل، در زمان بستری بودن، وصیتنامهای مینویسند که در صورت ایست قلبی بیمار، نه پزشک و نه پرستار و نه هیچکس دیگر حق احیای قلب او را با شوک الکتریکی یا با سیپیآر (شوک غیرالکتریکی) ندارد تا بیمار از این بیماری و سختیها و درد و رنجهای آن راحت شود.
از سوی دیگر، قانون نیز چنین وصیتی را نافذ و محترم میشمارد و اگر کسی، مثلاً پرستار، مطابق این وصیت عمل نکند و بیمار را احیا کند، از طرف بیمارستان، موردمؤاخذه و بازخواست قرار میگیرد.
از سوی دیگر، روشن است که براساس تعالیم دین اسلام، نجات انسان از مرگ، در صورت توان، واجب است.
اینک با توجه به آنچه گذشت،
أ. پرستار شرعاً در صور زیر چه تکلیفی دارد؟:
1. اگر مریض کافر باشد؛
2. اگر مریض مسلمان، ولی غیرشیعه باشد؛
3. اگر مریض مؤمن و شیعه باشد.
ب. اگر پرستار با وصیت بیمار مخالفت کند و او را سیپیآر (احیای بیمار با ضربۀ دست) کند، در بیشتر موارد، به علت کهولت سن و پوکی استخوانها، دندههای بیمار آسیب میبیند و در برخی موارد، دندههای بیمار میشکند. در این موارد، آیا پرستاری که اقدام به احیا کردهاست، باید دیه پرداخت کند؟
⬇️
🖊پاسخ:
1. جان انسانها محترم است، ولی احترام جان آدمی أ. امری ذومراتب است و ب. دارای معانی مختلف و متعدد است.
2. «حرام بودن کشتن» و «واجب بودن نجات از هلاکت» و مرگ» و «واجب بودن جلوگیری از ضرر و زیان و آسیب» و «واجب بودن تأمین خورد و خوراک و پوشاک و مسکن» و... از معانی «حفظ جان انسان» است.
3. معنای اول برای همۀ انسانها ثابت است، اعم از مسلمان و غیرمسلمانی که با مسلمانان در صلح است و سر جنگ و نزاع ندارد.
4. معنای دوم (نجات دادن جان انسان از مرگ) برای شخص مؤمن (شیعه) و غیرمؤمن مستضعف ثابت است و تعمیم آن برای افرادی غیر از دو مورد گفتهشده محل اشکال است، خصوصاً با توجه به اینکه خود مریض از کمک کردن و احیای قلبی منع کردهاست و کمک و احیای او برای خود پرستار منع قانونی دارد و موجب ضرر و زیان او میشود.
5. درنتیجه «وجوب نجات جان آدمی» منحصر در نجات مؤمن و نجات غیرمؤمنِ مستضعف است و دیگران را شامل نمیشود.
6. آری، نجاتِ جانِ مؤمن و نجاتِ جانِ غیرِمؤمنِ مستضعف واجب است، ولی اگر خود مریض از نجات و احیا منع کردهاست و از سوی دیگر، اگر نجات و احیای او برای نجاتدهنده (پرستارِ در فرض سؤال) تبعات قانونی سنگین داشته باشد که برای پرستار زیانبار و ناعادلانه باشد یا موجب جریمه با مبالغ زیاد و چشمگیر شود، در این صورت وجوبِ نجاتِ جان بهکلی، خصوصاً در غیرِمؤمنِ مستضعف، ساقط میشود و لازم نیست پرستار بیمار را را، خصوصاً اگر غیرِمؤمنِ مستضعف باشد، نجات دهد.
7. اگر پرستار به احیای قلبی بپردازد و در اثر احیای قلبی آسیبی به استخوانهای بیمار وارد شود، دیه و غرامت نخواهد داشت، چراکه در این غرض احیاگر (پرستار) محسن و نیکوکار است و راهی برای مؤاخذه و بازخواست نیکوکاران وجود ندارد: «مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ؛ بر نیکوکاران مؤاخذهای نیست (سورۀ مبارکۀ توبه، آیۀ شریفۀ نود و یک)».
🔹
دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله)
🌐https://m-sanad.com/?faqs=سوالی-از-جوانی-مؤمن-از-کانادا-که-در-حوزۀ&lang=fa
https://t.me/ayatollahsanad 🔺