eitaa logo
دفتر حضرت آيت الله سند (دام ظله)
722 دنبال‌کننده
44 عکس
16 ویدیو
186 فایل
دفتر مرجع عاليقدر آیت الله شیخ محمد سند حفظه الله
مشاهده در ایتا
دانلود
❓سؤال زنی به مسافرت می‌رود و دختر شیر‌خواره‌اش را در نزد مادرش (مادر‌بزرگ دختر شیر‌خواره) می‌گذارد و مادر‌بزرگ طفل که جاهل به حکم است، به نوۀ خود (طفل شیر‌خواره) شیر می‌دهد به‌طوری که رضاعت تام و کامل بین مادر‌بزرگ و نوه‌اش محقق می‌شود [و مادر‌بزرگ مادر رضاعی نوه‌اش می‌شود.] اینک چند سؤال مطرح می‌شود: ۱. آیا با شیر دادن مادر‌بزرگ، پدر و مادر شیر‌خواره خود‌به‌خود از هم جدا می‌شوند؟ [به این حکم اشاره دارد که اگر‌ زنى بچۀ دخترش (نوۀ دختری‌اش) را شیر دهد به‌طوری که شرایط رضاعت محقق شود، دخترش به شوهر خود حرام مى‌شود.] ۲. حکم عدۀ زن چیست؟ ۳. علاوه بر عده، حکم دیگر حقوق زن، مانند مهریه و نفقه، چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ ۱. شیر دادنِ مادر‌بزرگِ مادری موجب بطلان عقد ازدواج می‌شود و در‌نتیجه نه نیازی به ایقاع طلاق است و نه مستلزم ایقاع طلاق. ۲. نگه داشتن عده لازم است، زیرا دخول شده‌است. ۳. با تحقق شرایطی که برای فرزند رضاعی ذکر شده‌است، اگر دخول شده باشد، زن مستحق تمام مهریه است. اگر دخول نشده باشد، اظهر این است که زن مستحق نصف مهریه است و بنا‌بر اقوا، شیر‌ددهنده (مادر‌بزرگِ مادری در فرض سؤال) ضامن ضرر و غرامتی است که به زوج وارد کرده‌است. دربارۀ نفقه نیز زن تا قبل از انفساخ عقد نکاح، مستحق نفقه است. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=زنی-به-مسافرت-میرود-و-دختر-شیرخواره&lang=fa @ayatollahsanad 🔺
🟢معنای رفع قلم در نهم ربیع‌الاول ❓سؤال در فرضِ ثبوتِ رفع‌القلم در نهمِ ماهِ ربیع، معنای آن چیست؟ مردم آن را به معنای «رفع مؤاخذه» می‌گیرند. آیا چنین معنایی پذیرفتنی است؟ ⬇️ 🖊پاسخ مؤاخذه با تشریع متفاوت است و مراد از «رفع قلم» رفعِ قلمِ مؤاخذه است، نه رفعِ قلمِ تشریع و این بحثی گسترده و دراز دامن است. فقها و متکلمین و مفسرین این بحث را در موطن‌های مختلف و متعدد مطرح کرده‌اند، برای مثال: أ. در باب شهادت دادن و در تبیین این‌که کسی که از گناهان کبیره اجتناب کند، ولی مرتکب گناهان صغیره شود، بخشیده می‌شود و مؤاخذه و عقاب نمی‌شود؛ ب. در تبیین این مسئله که گناه و سیئه تا هفت ساعت بعد از ارتکاب آن نوشته نمی‌شود. ج. در بحث شفاعت ائمۀ اطهار (علیهم‌السلام)؛ ائمه (علیهم‌السلام) شیعیانشان را در قیامت شفاعت خواهند کرد و آن‌ها را از عذاب ابدی خواهند رهاند، ولی در دنیا و برزخ و در بعد از رجعت، چنین شفاعت [فرا‌گیری] نخواهند داشت. د. در بیان تفاوت مؤاخذۀ شخصِ معاند با مؤاخذۀ شخصِ غیر‌معاندی که از روی سستی و تنبلی و کاهلی به وظایف و تکالیف دینی عمل نمی‌کند؛ ه. در بیان این‌که گناهان گذشته با اتیانِ نماز‌هایِ یومیه بخشیده می‌شود، ولی گناهان آینده نه؛ و. در بیان این‌که گناهان گذشته با حج گزاردن بخشیده می‌شود، ولی گناهان آینده نه؛ ز. در بیان این‌که گناهان گذشته با گریه کردن بر مصائب ائمه (علیهم‌السلام) بخشیده می‌شود، ولی گناهان آینده نه؛ ح. در بیان این‌که گناهان گذشته با توبۀ لاحق بخشیده می‌شود، ولی گناهان آینده نه؛ ط. در بیان این‌که حسنات و کارهای نیک سیئات و کار‌های بد را از‌بین می‌برند. مسئلۀ یاد‌شده در این موطن‌ها و در دیگر مواطن مطرح شده‌است و علما در این باره به‌تفصیل سخن گفته‌اند. اگر کسی بخواهد این مسئله را به‌تفصیل وا‌کاوی و در آن باره تحقیق و پژوهش کند، باید به موطن‌های یاد‌شده مراجعه کند. اجمال آن تفصیل‌ها این است که اگر انسان به هدایت و نجات از مؤاخذه و عقاب و عذاب امید داشته باشد، بهتر هدایت می‌شود و در راه راست قدم می‌گذارد و در این مسیر استقامت می‌کند، ولی اگر امیدی به نجات از مؤاخذه و عقاب و عذاب نداشته باشد و مأیوس و نا‌امید باشد، در راه راست قدم نمی‌گذارد و بر گناه و معصیت اصرار می‌کند. در روایات وارد شده‌است که خوف و رجا در قلب مؤمن باید مساوی باشد و یکی بیش از دیگری نباشد و آن‌چه گذشت، یکی از حکمت‌ها و فلسفه‌هایِ ضرورتِ تساویِ خوف و رجا در قلب مؤمن است. حاصل سخن این است که علما پاسخ‌های مختلفی به این سؤال داده‌اند. آن‌چه در‌بارۀ این سؤال مناسب است این است که: 1. رفع‌القلم گناهان صغیره را شامل می‌شود. 2. ممکن است مراد از «رفع‌القلم» تأخیر در نوشتن گناه باشد. این سخن قابل‌مقایسه است با مهلت هفت‌ساعته‌ای که خداوند از روی کرامت و برای بزرگداشتِ حضرتِ آدم (علیه‌السلام)، به بنی‌آدم داده و فرموده‌است گناه و سیئه را تا هفت ساعت بعد از ارتکاب آن، در نامۀ عمل انسان‌ها نمی‌نویسم. اگر در این مهلت هفت‌ساعته، پشیمان و نادم شد و توبه کرد، او را می‌بخشم و اگر پشیمان نشد و توبه نکرد و بر کار خود اصرار داشت، در نامۀ عملش می‌نویسم. چه‌بسا مراد از «رفع‌القلم» نیز چنین مهلتی باشد. 3. ممکن است مراد از «رفع‌القلم» رفع عذاب و عقاب اخروی در قیامت باشد، نه گرفتاری در دنیا و عذاب‌های برزخی. 4. ممکن است مراد از «رفع‌القلم» رفع مؤاخذه نسبت‌به گناهانی باشد که شخص از روی نا‌آگاهی انجام داده‌است و در ارتکاب آن‌ها هیچ عناد و لجاجی نداشته‌است و در‌نتیجه گناهانی که از روی آگاهی و با عناد و لجاج اتیان شده‌اند را شامل نمی‌شود. مطلبی که در این میان مهم است، این است که بین قلم تشریع و تکلیف با قلم مؤاخذه تفاوت‌هایی وجود دارد. برای مثال، [همۀ انسان‌ها به یک اندازه مکلف‌اند. قلم تکلیف و تشریع نسبت‌به همه رفته و همه مکلف به تکالیف دینی هستند، ولی] مؤاخذه و عقابِ شخصِ معاند با شخصِ تنبلی که از روی تنبلی و بی‌مبالاتی مرتکب گناه می‌شود، یکی نیست. مؤاخذه و عقاب شخص معاند با شخص بی‌مبالات و مؤاخذه و عقاب شخص مقصر با شخص قاصر و مؤاخذه و عقاب شخص عالم با شخص جاهل و مؤاخذه و عقاب شخصی که دلایل و برهان‌ها و حجت‌های مختلفی را دیده با شخصی که دلایل و حجت‌های کمی به او رسیده‌است یکی نیست. معاند و عالم و مقصر و کسی که حجت‌های فراوانی دیده‌است مؤاخذۀ شدید‌تری خواهند داشت. برای مثال، اصحاب حضرت موسی (علیه‌السلام) معجزات فراوان و حجج مختلف و متعددی را دیدند و برایشان از آسمان مائده رسید. مؤاخذۀ چنین افرادی در نسبت با کسی که چنین معجزاتی را ندیده و حجج کم‌تری به رسیده‌است، بسیار شدید‌تر خواهد بود.
❓سؤال مردی با زنی قصد ازدواج داشت، ولی قبل از جاری خواندن عقد و تزویج زن، با زن همبستر می‌شود و او را حامله می‌کند. اینک آیا این دو می‌توانند در زمان حاملگی زن، عقد را بخوانند؟ در پاسخ پرسشی که قبلاً در این باره مطرح شده بود، فرموده بودید می‌توان در زمان حمل عقد خواند و با خواندن عقد، باید گفت فعل آن‌ها در ابتدا حرام و ظلم و تعدی از راه حق بود و آخر فعلشان نکاح است. بر‌اساس این پاسخ، پرسش‌هایی مطرح می‌شود: آیا جنین قبل از عقد ولد‌الزنا‌ست؟ فعل این دو قبل از انشای عقد، حرام و ظلم و تعدی است. آیا به علت ارتکاب این فعل، حد بر آن‌ها جاری می‌شود یا چنین عمل ازدواج معاطاتی محسوب می‌شود و در‌نتیجه حلال است؟ تبیین دقیق این سخن: «فعل آن‌ها در ابتدا حرام و ظلم و تعدی از حق بود و آخر فعلشان نکاح است» چیست و مقصود امام از تمثیل این کار به «نخلة؛ درخت خرما» چیست؟ ⬇️ 🖊پاسخ 1. معاطات در ازدواج جایز نیست و در‌نتیجه ازدواج معاطاتی وجود ندارد. 2. فرزندِ حاصل از همبستریِ قبل از ازدواج ولد‌الزنا‌ست، ولی این مسئله منافی حلیتِ عقدِ نکاحِ لاحق نیست. به سخن دیگر، نوزاد متولد‌شده ولد‌الزنا‌ست، ولی زن و مرد می‌توانند عقد نکاح را انشا کنند. 3. فعل زن و مرد قبل از انشای عقد، حلال نبود، بلکه حرام و ظلم و تعدی از حق بوده‌است. 4. آری، اگر زن و مرد قبل از ارتکاب فعل، دربارۀ ازدواج سخن گفته و تصمیم گرفته باشند و گمان کرده باشند که سخن در این باره و عزم بر ازدواج موجب حلال شدن همبستری می‌شود، در این فرض، فعل آن‌ها حرام و نوزاد متولد‌شده ولدِ شبهه خواهد بود، نه ولدِ زنا. البته باز تأکید می‌کنیم که این سخن در فرضی است که واقعاً امر بر آن دو مشتبه شده باشد و آن‌ها با شبهه این فعل را مرتکب شده باشند. 5. پس اول دیدار و علاقه‌مندی و همبستری آن‌ها حرام و تعدی از حق است و آخر آن نکاح حلال. 🔹 دفتر مرجع عاليقدر حضرت آيت الله شيخ محمد سند (دام ظله) 🌐 https://m-sanad.com/?faqs=مردی-با-زنی-قصد-ازدواج-داشت،-ولی-قبل-از-3&lang=fa @ayatollahsanad 🔺