هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَحَاجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَا أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِ إِلَّا أَن يَشَاءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ»
ولى قوم او[=ابراهیم]، با وى به گفتگو و ستیز پرداختند. گفت: «آیا درباره خدا با من گفتگو و ستیز مى کنید؟! در حالى که (خداوند با دلایل روشن)، مرا هدایت کرده. و من از آنچه شما همتاى او قرار مى دهید، نمى ترسم (و زیانى به من نمى رسانند). مگر پروردگارم چیزى را بخواهد. وسعت آگاهى پروردگارم همه چیز را در بر مى گیرد. آیا متذکّر (و بیدار) نمى شوید؟!»
(انعام/۸۰)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
به دنبال بحثى که در آیات گذشته در زمینه استدلال هاى توحیدى ابراهیم(علیه السلام) گذشت در این آیات، اشاره به بحث و گفتگوى ابراهیم با قوم و جمعیت بت پرست شده است.
نخست مى فرماید: قوم ابراهیم با او به گفتگو و محاجّه پرداختند (وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ).
ابراهیم(علیه السلام) در پاسخ آنها گفت: چرا درباره خداوند یگانه با من گفتگو و مخالفت مى کنید، در حالى که خداوند مرا در پرتو دلائل منطقى و روشن به راه توحید هدایت کرده است؟ (قالَ أَ تُحاجُّونِّی فِی اللّهِ وَ قَدْ هَدانِ).
🌼🌼🌼
از این آیه، به خوبى استفاده مى شود که بت پرستان قوم ابراهیم(ع) تلاش و کوشش داشتند به هر قیمتى که ممکن است او را از عقیده خود باز دارند و به آئین بت پرستى بکشانند، ولى او با نهایت شهامت مقاومت کرد و با دلائل منطقى سخنان همه را پاسخ گفت.
در این که آنها به چه منطقى در برابر ابراهیم(ع) متوسل شدند، در این آیات صریحاً چیزى نیامده است.
ولى از پاسخ ابراهیم(ع) اجمالاً روشن مى شود که آنها او را تهدید به کیفر و خشم خدایان و بت ها کردند، و او را از مخالفت آنان بیم دادند; زیرا در دنباله آیه از زبان ابراهیم(ع) چنین مى خوانیم: من هرگز از بت هاى شما و چیزهائى که شریک خدا قرار داده اید نمى ترسم; زیرا آنها قدرتى ندارند که به کسى زیان برسانند (وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ).
🌼🌼🌼
هیچ کس و هیچ چیز نمى تواند به من زیانى برساند مگر این که خدا بخواهد (إِلاّ أَنْ یَشاءَ رَبِّی شَیْئاً).
گویا ابراهیم(ع) مى خواهد با این جمله یک پیشگیرى احتمالى کند و بگوید: اگر در گیرودار این مبارزه ها فرضاً حادثه اى هم براى من پیش بیاید هیچ گونه ارتباطى به بت ها ندارد، بلکه مربوط به خواست پروردگار است; چرا که بت بى شعور و بى جان، مالک سود و زیان خود نیست، چه رسد به این که مالک سود و زیان دیگرى باشد.
پس از آن مى گوید: علم و دانش پروردگار من آن چنان گسترده و وسیع است که همه چیز را در بر مى گیرد (وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْء عِلْماً).
این جمله در حقیقت دلیلى براى جمله سابق است و آن این که بت ها هرگز نمى توانند منشأ سود و زیانى باشند; زیرا هیچ گونه علم و آگاهى ندارند و نخستین شرط براى رسانیدن سود و زیان، علم و شعور و آگاهى است، تنها خدائى که علم و دانشش همه چیز را احاطه کرده است مى تواند منشأ سود و زیان باشد، پس چرا از خشم غیر او بترسم؟
و سرانجام براى تحریک فکر و اندیشه، آنان را مخاطب ساخته مى گوید: آیا با این همه باز متذکر و بیدار نمى شوید؟ (أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ).
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۰ سوره انعام »
@ayehsobh
نگاهی کوتاه بر زندگی #آیت_الله_عباس_رحیمی امام جمعه اسبق مبارکه
آیتالله عباس رحیمی، فرزند غلامعلی امام، جمعه خمینی شهر در استان اصفهان ، پدرش فردی فاضل بود و رسیدگی به امور دینی مردم را به عهده داشت. وی در ۲ فروردین ۱۳۲۶ ش در روستای حاجی آباد نجف آباد متولد شد.
در سال ۱۳۴۰ به فراگیری علوم دینی روی آورد و مقدمات و قسمتی از سطح را در نجفآباد نزد حضرات آیات؛ عباس ایزدی و غلام حسین منصور آموخت. سپس رهسپار حوزه علمیه نجف شد و دور ه سطح را در محضر حضرات آیات؛ حسین راستی کاشانی، شهید سید اسدالله مدنی، علی مشکینی و کاظم تبریزی به پایان برد. در ادامه به مدت پنج سال در حوزه #درس_خارج آیات عظام ؛ #امام_خمینی(ره) سید ابوالقاسم خویی و سید محمود شاهرودی حضور یافت. همچنین در منطق ، فلسفه و تفسیر از محضر حضرات آیات؛ صادقی و عباس قوچانی بهره برد.
در سال ۱۳۵۲ شمسی به ایران بازگشت و در حوزه علمیه قم به استفاده از دروس خارج فقه و اصول حضرات آیات؛ سید محمدرضا گلپایگانی ، سید شهاب الدین مرعشی نجفی، میرزا هاشم آملی ، ناصر مکارم شیرازی و حسین وحید خراسانی پرداخت.
او از آیات عظام امام خمینی (ره)، سیدمحمدرضاگلپایگانی ، محمدعلی اراکی و مراجع تقلید فعلی #اجازه_تصدی_امور_حسبیه دارد و در حوزه علمیه نجف و قم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد استهبان ۱۳۶۸ - ۱۳۷۴ به تدریس پرداخته است.
تألیف کتابهای: درس های خوشبختی برای زوج های جوان؛ در محضر امیرالمومنین علیه السلام ؛بازار سالم ؛گفتگو، آزادی، ولایت فقیه، دین و سیاست؛ مدیر سرافراز؛ جوان موفق، زندگی موفق، نمونه های موفق، حکیم فرزانه (درمورد انتصاب آیتالله خامنهای به رهبری) و ... ؛ و نگارش جزوه های: نمازجمعه در چهل حدیث؛ امام میگفت؛ ولایتفقیه؛ آزادی و جایگاه شورا در فرهنگ اسلام و ارائه مقاله هایی در موضوعات مختلف به شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و دانشگاه آزادی اسلامی مبارکه از دیگر فعالیتهای علمی اوست.
رحیمی هم زمان با تحصیل به فعالیتهای سیاسی بر ضد رژیم روی آورد و در همین راستا به #نشر_اندیشههای_حضرت_امام_خمینی(ره) و توزیع رساله ، اعلامیه ها و نوارهای سخنرانی ایشان و ایجاد تشکل های جوان و تبلیغ و سازماندهی راهپیمایی بر ضد رژیم پرداخت . همچنین به این منظور به نقاط مختلف کشور مانند قزوین، کرج، اصفهان، بهبهان، نایین، شهریار و فارس سفر کرد و در نایین در جلسه هایی با حضور علمای تبعیدی چون: احمد آذری قمی ، محمد عبایی خراسانی، یحیی انصاری شیرازی و صادق خلخالی شرکت داشت.
وی به سبب فعالیت هایش چند مرتبه #مورد_تعرض_ماموران_رژیم قرار گرفت و در یک مورد در قم از سوی شهربانی #دستگیر و بازداشت شد، اما به دلیل آن که مدرکی بر ضد او به دست نیامد آزاد گردید .
رحیمی پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی #ستاد_تبلیغات_شورای_انقلاب به سیستان و بلوچستان رفت و علاوه بر تبیین مواضع انقلاب در سراوان به اقداماتی چون: تأسیس کتابخانه، اقامه نماز جماعت برای شیعیان ، ارتباط با روحانیت اهل سنت، ایجاد جامعه روحانی سنی و شیعه و صدور اطلاعیه مشترک بر ضد گروههای ضد انقلاب پرداخت.
سپس با سفر به یزد گزارش کار را به محضر آیت الله شهید محمد صدوقی ارائه داد. در آستانه همهپرسی نظام جمهوری اسلامی به بافت و رابر کرمان رفت و به #تبیین_نظریه_جمهوری_اسلامی و تبلیغ آن پرداخت .
رحیمی در سال ۱۳۵۹ ش به #امامت_جمعه_دشتستان در استان بوشهر منصوب شد. همچنین در انتخابات #دومین_دوره_مجلس_شورای_۰۹اسلامی به نمایندگی از سوی مردم دشتستان به مجلس راه یافت. از فعالیتها و خدمات او در این دوره می توان به این موارد اشاره کرد : #احداث_مصلای_جمعه برازجان؛ #تاسیس_سازمان_تبلیغات_اسلامی برازجان؛ اعزام مبلغ به روستاها؛ #نمایندگی_حضرت_امام_خمینی_(ره) در بنیاد مسکن و هلال احمر برازجان؛ ارتباط مستمر با مدارس ؛ رسیدگی به امور مردم و مستمندان؛ جمع آوری و ارسال کمک های مردمی به جبهه ها و حضور در جبهه و دیدار با رزمندگان، به خصوص نیروهای تیپ المهدی (عج) و لشکر ۱۹ فجر.
رحیمی در سال ۱۳۶۷ شمسی #امامت_جمعه_استهبان در استان فارس را به عهده گرفت و به انجام خدماتی چون: ساماندهی ستادنمازجمعه؛ هماهنگی با دیگر مسئولان در رسیدگی به مشکلات منطقه؛ بازسازی و تجهیز مسجد جامع ؛ #راه_اندازی_حوزه_علمیه؛ بازسازی و مرمت مدرسه علمیه امام صادق (ع) استهبان و تلاش برای تاسیس دانشگاه پیام نور واحد استهبان پرداخت .
وی سپس در مرداد ۱۳۷۵ شمسی به #امامت_جمعه_مبارکه منصوب شد و به انجام خدماتی مانند: تهیه امکانات برای برگزاری نماز جمعه؛ ساماندهی ستاد نماز جمعه ؛ #احداث_مصلی؛ #احداث_مجتمع_فرهنگی_الزهرا(س) مخصوص فعالیت های فرهنگی و مذهبی؛ تقویت کتابخانه ها و پایگاه های بسیج؛ تهیه دفتر و منزل امام
جمعه ؛ دستگیری از مستمندان ؛ پیگیری احداث کمربند شهری ؛ #تأسیس_اداره_ارشاد_اسلامی و ثبت اسناد و املا
ک مبارکه؛#تاسیس_پایانهمسافربری؛ اعزام مبلغ به مناطق اطراف؛ احیای مساجد؛ #پیگیری_تاسیس_سازمان_تبلیغات_اسلامی_مبارکه؛ #تاسیس_حوزه_علمیه_خواهران و برگزاری کلاس های نهج البلاغه و تفسیر قرآن توفیق یافت.
رحیمی در مهر ۱۳۸۰ ش #امام_جمعه_نمونه_کشور معرفی شد. برادرش حجت الاسلام و المسلمین غلامرضا رحیمی، نماینده مردم ماهشهر در مجلس شورای اسلامی، در دوران دفاع مقدس و خواهرش معصومه رحیمی و خواهرزاده هایش در زندان های رژیم بعث عراق به #شهادت رسیدند. نماز جمعه مبارکه پیش از رحیمی به امامت حجت الاسلام سید باقر هاشمی و اسدالله فتاح الجنان نجف آبادی اقامه می شد. رحیمی در سال ۱۳۹۰ به امامت جمعه شهرستان خمینی شهر منصوب شد.
مرحوم آیتالله رحیمی در صبحگاه روز عید سعید غدیر خم/ ۲۹مرداد۱۳۹۸ بر اثر عارضه قلبی در سن 72 سالگی در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان به دیدار معبود خود شتافت.
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَكَيْفَ أَخَافُ مَا أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُم بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ»
چگونه من از آنچه همتاى خدا قرار مى دهید بترسم؟! در حالى که شما از این نمى ترسید که براى خدا، همتایى قرار داده اید که هیچ گونه دلیلى درباره آن، برشما نازل نکرده است. (راست بگویید) کدام یک از این دو دسته (مشرکان و خداپرستان)، شایسته تر به ایمنى (از مجازات) هستند اگر مى دانید؟!
(انعام/۸۱)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
آیه بعد، منطق و استدلال دیگرى را از ابراهیم(علیه السلام) بیان مى کند که به جمعیت بت پرست مى گوید: چگونه ممکن است من از بت ها بترسم و در برابر تهدیدهاى شما وحشتى به خود راه دهم با این که هیچ نشانه اى از عقل و شعور و قدرت در این بت ها نمى بینم، اما شما با این که به وجود خدا ایمان دارید و قدرت و علم او را مى دانید، و هیچ گونه دستورى به شما درباره پرستش بت ها نازل نکرده است، با این همه از خشم او نمى ترسید من چگونه از خشم بت ها بترسم؟
مى فرماید: چگونه من از بت هاى شما بترسم در حالى که شما از این نمى ترسید که براى خدا شریک قرار داده اید که هیچ گونه دلیلى درباره آنها بر شما نازل نکرده است؟ (وَ کَیْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنـَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللّهِ ما لَمْ یُنَزِّلْ بِهِ عَلَیْکُمْ سُلْطاناً).
🌼🌼🌼
زیرا مى دانیم بت پرستان منکر وجود خداوندى که خالق آسمان ها و زمین است نبودند، بلکه بت ها را شریک در عبادت او مى ساختند و آنها را شفیع بر در درگاه او مى پنداشتند.
لذا در پایان مى فرماید: اکنون انصاف بدهید من باید احساس آرامش کنم یا شما؟! (فَأَیُّ الْفَریقَیْنِ أَحَقُّ بِالأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
در واقع منطق ابراهیم(علیه السلام) در اینجا یک منطق عقلى بر اساس این واقعیت است که شما مرا تهدید به خشم بت ها مى کنید در حالى که تأثیر وجودى آنها موهوم است، ولى شما از خشم خداوند بزرگ که من و شما هر دو او را پذیرفته ایم و باید پیرو دستور او باشیم و هیچ گونه دستورى از طرف او درباره پرستش بت ها نرسیده است، ترس و وحشتى ندارید.
یک موضوع قطعى را رها کرده اید و به یک موضوع موهوم چسبیده اید؟
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۱ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُم بِظُلْمٍ أُولَٰئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُم مُّهْتَدُونَ»
(آرى) آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با هیچ ستم (و شرک) نیالودند، ایمنى تنها از آن آنهاست. و آنها هدایت یافتگانند.»
(انعام/۸۲)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
آیه از زبان ابراهیم(علیه السلام) پاسخى به سؤالى که خودش در آیه قبل مطرح نمود نقل شده است (و این یک شیوه جالب در استدلالات علمى است که گاهى شخص استدلال کننده سؤالى از طرف مقابل مى کند و خودش بلافاصله به پاسخ آن مى پردازد اشاره به این که مطلب به قدرى روشن است که همه کس باید پاسخ آن را بدانند).
مى فرماید: آنها که ایمان آوردند و ایمان خود را با ظلم و ستم نیامیختند امنیت براى آنها است، و هدایت مخصوص آنان (الَّذینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إیمانَهُمْ بِظُلْم أُولئِکَ لَهُمُ الأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ).
🌼🌼🌼
در روایتى که از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده نیز تأکید گردیده است که این سخن دنباله گفتگوى ابراهیم(علیه السلام) با بت پرستان است.
بعضى از مفسران احتمال داده اند این جمله بیان الهى بوده باشد نه گفتار ابراهیم(علیه السلام).
ولى احتمال اول، علاوه بر این که در روایت وارد شده، با وضع و ترتیب آیات بهتر تطبیق مى کند.
اما این احتمال که این جمله گفتار بت پرستان باشد که پس از شنیدن قول ابراهیم(علیه السلام) بیدار شده باشند، بسیار بعید به نظر مى رسد.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۲ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَتِلْكَ حُجَّتُنَا آتَيْنَاهَا إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَّن نَّشَاءُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ»
اینها دلایل ما بود که به ابراهیم در برابر قومش عطا کردیم. درجات هر کس را بخواهیم (و شایسته ببینیم،) بالا مى بریم. پروردگار تو،حکیم و داناست.
(انعام/۸۳)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
آیه، یک اشاره اجمالى به تمام بحث هاى گذشته که در زمینه توحید و مبارزه با شرک از ابراهیم(علیه السلام) نقل شد کرده، مى فرماید: اینها دلائلى بود که ما به ابراهیم در برابر قوم و جمعیتش دادیم (وَ تِلْکَ حُجَّتُنا آتَیْناها إِبْراهیمَ عَلى قَوْمِهِ).
درست است که این استدلالات، جنبه منطقى داشت، و ابراهیم(علیه السلام) به نیروى عقل و الهام فطرت به آنها رسیده بود، ولى چون این نیروى عقل و آن الهام فطرت همه از ناحیه خدا است، خداوند همه این استدلالات را از مواهب خویش مى شمرد که در دل هاى آماده همچون دل ابراهیم(علیه السلام) منعکس مى شود.
قابل توجه این که تِلْکَ در لغت عرب، اسم اشاره براى بعید است، ولى گاهى اهمیت موضوع و بلند پایه بودن آن، سبب مى شود که حتى یک موضوع نزدیک با اسم اشاره بعید ذکر شود، مانند آن را در آغاز سوره بقره مى خوانیم: ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ: این کتاب بزرگ شک و تردیدى در آن راه ندارد.
🌼🌼🌼
سپس براى تکمیل این بحث مى فرماید: درجات هر کس را بخواهیم بلند مى کنیم (نَرْفَعُ دَرَجات مَنْ نَشاءُ).
اما براى این که اشتباهى پیش نیاید که گمان کنند خداوند در این ترفیع درجه تبعیضى قائل مى شود، مى فرماید: پروردگار تو، حکیم و عالم است (إِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیمٌ).
و درجاتى را که مى دهد از روى آگاهى به شایستگى آنها و موافق موازین حکمت است و تا کسى شایسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۳ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ»
و اسحاق و یعقوب را به او [= ابراهیم]بخشیدیم. و همه را هدایت کردیم. و نوح را (نیز) پیش از آن هدایت نمودیم. و از فرزندان او، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى وهارون را (هدایت کردیم). این گونه نیکوکاران را پاداش مى دهیم.
(انعام/۸۴)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در این آیات به قسمتى از مواهبى که خداوند به ابراهیم(علیه السلام) داده است اشاره شده و آن موهبت فرزندان صالح و نسل لایق و برومند است که یکى از بزرگ ترین مواهب الهى محسوب مى شود.
نخست مى فرماید: ما به ابراهیم، اسحاق و یعقوب (فرزند اسحاق) را بخشیدیم (وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ).
اگر در اینجا به فرزند دیگر ابراهیم یعنى اسماعیل اشاره نشده، بلکه در لابلاى بحث آمده است، شاید به خاطر آن است که تولد اسحاق از مادر عقیمى همچون ساره آن هم در سن پیرى، موضوع بسیار عجیب و موهبتى غیر منتظره بود.
🌼🌼🌼
پس از آن براى بیان این که افتخار این دو تنها در جنبه پیغمبرزادگى نبود، بلکه شخصاً در پرتو فکر صحیح و عمل صالح، نور هدایت را در قلب خود جاى داده بودند، مى گوید: هر یک از آنها را هدایت کردیم (کُلاًّ هَدَیْنا).
و به دنبال آن براى این که تصور نشود در دوران هاى قبل از ابراهیم(علیه السلام)، پرچمدارانى براى توحید نبودند، و این موضوع از زمان او شروع شده اضافه مى کند: نوح را نیز پیش از آن هدایت و رهبرى کردیم (وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ).
مى دانیم نوح(علیه السلام) نخستین پیامبر اولو العزم است که داراى آئین و شریعت بود و سر سلسله پیامبران اولوا العزم.
در حقیقت با اشاره به موقعیت نوح(علیه السلام) که از اجداد ابراهیم(علیه السلام) است و موقعیت جمعى از پیامبران که از دودمان و فرزندان او هستند، موقعیت ممتاز ابراهیم(علیه السلام) را از نظر وراثت و ریشه و ثمره وجودى مشخص مى سازد.
و در تعقیب آن، نام جمع کثیرى از پیامبران را که از دودمان ابراهیم(علیه السلام)بودند ذکر مى کند، مى فرماید: از دودمان ابراهیم، داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسى و هارون هستند (وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ).
با توجه به این که ابراهیم(علیه السلام) خود از ذریه نوح(علیه السلام) است، طبعاً این پیامبران از ذریه او نیز به شمار مى آیند.
سپس با این جمله که این چنین نیکوکاران را پاداش مى دهیم (وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ) روشن مى کند که مقام و موقعیت آنها در پرتو اعمال و کردار آنها بوده است.
🌼🌼🌼
در اینکه ضمیر مِنْ ذُرِّیَّتِهِ: از دودمان او به چه کسى بر مى گردد؟ به ابراهیم یا نوح؟
در میان مفسران گفتگوى زیادى است.
ولى غالب مفسران آن را به ابراهیم(علیه السلام) باز گردانیده اند و ظاهراً نباید تردید داشت که مرجع ضمیر ابراهیم(علیه السلام) است; چرا که بحث آیه درباره مواهب خدا نسبت به ابراهیم(علیه السلام) مى باشد، نه درباره نوح پیغمبر.
به علاوه از روایات متعددى که بعداً نقل خواهیم کرد، این موضوع نیز استفاده مى شود.
تنها مطلبى که سبب شده، بعضى از مفسران ضمیر را به نوح(علیه السلام) باز گردانند ذکر نام یونس و لوط در آیات بعد است; زیرا مشهور در تواریخ آن است که یونس از فرزندان ابراهیم(علیه السلام) نبوده و لوط هم برادرزاده یا خواهرزاده ابراهیم(علیه السلام) است.
ولى در مورد یونس، مورخان اتفاق نظر ندارند.
بعضى او را از دودمان ابراهیم(علیه السلام) دانسته اند.
و بعضى او را از پیامبران بنى اسرائیل شمرده اند.
به علاوه مورخان معمولاً نسب را از طرف پدر حفظ مى کنند، چه مانعى دارد که یونس (علیه السلام) همانند عیسى (علیه السلام) که نامش را نیز در آیات فوق مى خوانیم از طرف مادر، به ابراهیم(علیه السلام) منتهى شود.
و اما لوط گر چه فرزند ابراهیم(علیه السلام) نبود ولى از خاندان و دودمان او بود و همان طور که در لغت عرب گاهى به عمو، أب گفته مى شود، به برادرزاده یا خواهرزاده نیز ذریه و فرزند اطلاق مى گردد.
و به این ترتیب، نمى توانیم دست از ظاهر آیات که درباره ابراهیم(علیه السلام) است برداریم و ضمیر را به نوح(علیه السلام) که در اینجا موضوع سخن نیست باز گردانیم.
از همه اینها گذشته، چنان که اشاره کردیم، ابراهیم(علیه السلام) خود از ذریه نوح(علیه السلام)است، بنابراین تمام ذریه هاى ابراهیم(علیه السلام)، ذریه هاى نوح(علیه السلام) نیز به شمار مى روند.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۴ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ»
و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را. و همه را بر جهانیان برترى دادیم.
(انعام/۸۶)
@ayehsobh
❇ تفســــــیر❇
در این آیه نیز نام چهار نفر دیگر از پیامبران و رهبران الهى آمده، مى فرماید: و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط و هر کدام را بر مردم عصر خود برترى بخشیدیم (وَ إِسْماعیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کُلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمینَ).
🌼🌼🌼
در این که الیسع چگونه نامى است و اشاره به کدام یک از پیامبران است در میان مفسران و ادباى عرب گفتگو است:
بعضى آن را یک نام عبرى مى دانند که در اصل یوشع بوده، سپس الف و لام به آن داخل شده و شین تبدیل به سین گردیده است.
و بعضى معتقدند یک اسم عربى است که از یسع (فعل مضارع از ماده وسعت) گرفته شده است.
این احتمال را نیز داده اند که به همین صورت نام یکى از انبیاى پیشین بوده است و در هر حال از پیامبرانى است که از نسل ابراهیم(علیه السلام) مى باشند.
«تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۸۶ سوره انعام »
@ayehsobh
هر صبح یک آیه:
🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺
«وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ»
و از پدران و فرزندان و برادران آنها (افرادى را برترى بخشیدیم) و آنان را برگزیدیم و به راه راست، هدایت نمودیم.
(انعام/۸۷)
@ayehsobh