eitaa logo
هر صبح یک آیه
838 دنبال‌کننده
601 عکس
127 ویدیو
12 فایل
هر روز صبح یک آیه و تفسیر و صوت همان آیه را بخوانیم و بشنویم... ارتباط با مدیر کانال در ایتا: @shahed لینک کانال در پیام رسان #سروش #گپ #ایتا #روبیکا و #بله: @ayehsobh
مشاهده در ایتا
دانلود
5ba2f9910038b77c98d6ef68_-410161782673252868.mp3
180.4K
آیه ۵۰ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَأَنذِرْ بِهِ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَن يُحْشَرُوا إِلَىٰ رَبِّهِمْ ۙ لَيْسَ لَهُم مِّن دُونِهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ» و بوسیله آن (قرآن)، کسانى را که از محشور شدن به سوى پروردگارشان(در روز قیامت) مى ترسند، بیم ده! (روزى که در آن) هیچ یاور و سرپرست و شفاعت کننده اى جز خدا ندارند. شاید پرهیزگارى پیشه کنند. (انعام/۵۱) @ayehsobh ارتباط با مدیر کانال: @shahed
006051.mp3
108.7K
آیه ۵۱ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ انذار کسانى که آماده پذیرشند در پایان آیه گذشته فرمود: نابینا و بینا یکسان نیستند و به دنبال آن در این آیه به پیامبر(ص) دستور مى دهد: به وسیله قرآن کسانى را انذار و بیدار کن که از روز رستاخیز بیم دارند یعنى تا این اندازه چشم قلب آنها گشوده است که احتمال مى دهند حساب و کتابى در کار باشد، و در پرتو این احتمال، و ترس از مسئولیت، آمادگى براى پذیرش یافته اند، مى فرماید: به وسیله وحى و قرآن کسانى را که از محشور شدن در حضور پروردگارشان بیم دارند انذار کن ! (وَ أَنْذِرْ بِهِ الَّذینَ یَخافُونَ أَنْ یُحْشَرُوا إِلى رَبِّهِمْ). 🌼🌼🌼🌼 شاید کراراً گفته ایم که تنها وجود یک رهبر لایق و برنامه هاى جامع تربیتى براى هدایت افراد کافى نیست، بلکه یک نوع آمادگى در خود افراد نیز لازم است همان طور که نور آفتاب به تنهائى براى یافتن راه از چاه کفایت نمى کند بلکه چشم بینا هم لازم دارد، و نیز بذر مستعد و آماده مادام که زمینِ آماده و مستعدى وجود نداشته باشد، بارور نمى گردد. از آنچه گفتیم روشن شد: ضمیر بِهِ، به قرآن بازگشت مى کند، اگر چه قرآن در آیات قبل با صراحت ذکر نشده، ولى از قرائن روشن مى شود. همچنین منظور از یَخافُونَ: مى ترسند همان احتمال زیان و ضرر است که هر عاقلى به هنگام قرار گرفتن در برابر دعوت انبیاء و رهبران الهى، در فکرش پیدا مى شود که شاید گفتار آنها حق باشد، و مخالفت با آن موجب زیان و خسران گردد، پس چه بهتر که در دعوت آنها مطالعه کنم و دلائل آنها را ببینم. این یکى از نخستین شرط هاى هدایت است و همان است که علماى عقائد آن را به عنوان لزومِ دفع ضرر محتمل ، دلیل وجوب مطالعه در دعوت مدّعى نبوت و لزوم مطالعه درباره شناسائى خدا قرار داده اند. 🌼🌼🌼 سپس مى گوید: این گونه افراد بیداردل از آن روز مى ترسند که جز خدا سرپرست، پناهگاه و شفاعت کننده اى ندارند (لَیْسَ لَهُمْ مِنْ دُونِهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفیعٌ). آرى این گونه افراد را انذارکن! و به سوى حق دعوت بنما! زیرا امید تقوا و پرهیزگارى درباره آنها هست، شاید پرهیزگارى پیش گیرند (لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ). البته نفى شفاعت و ولایت غیر خدا در این آیه، هیچ گونه منافاتى با شفاعت و ولایت مردان خدا ندارد; زیرا همان طور که قبلاً اشاره کردیم، منظور نفى شفاعت و ولایت بالذات است، یعنى این دو مقام ذاتاً مخصوص خدا است، و اگر غیر او مقام ولایت و شفاعتى دارد به اذن و اجازه و فرمان او است، همان طور که قرآن صریحاً مى گوید: مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ: کیست که در پیشگاه او جز به فرمان او شفاعت کند ؟! براى توضیح بیشتر در این زمینه و در زمینه بحث شفاعت به طور کلّى، به ذیل آیه ۴۸ سوره بقره مراجعه فرمائید. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۱ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ ۖ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ» و کسانى را که صبح و شام خدا را مى خوانند، و ذات پاک او را مى طلبند، از خود دور مکن. نه چیزى از حساب آنها بر توست، و نه چیزى از حساب تو بر آنها.اگر آنها را طرد کنى، از ستمکاران خواهى بود. (انعام/۵۲) @ayehsobh
006052.mp3
164K
آیه ۵۲ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ شأن نزول: در شأن نزول آیات فوق روایات متعددى نقل شده که با هم شباهت زیاد دارند از جمله این که در تفسیر درّ المنثور چنین نقل شده: جمعى از قریش از کنار مجلس پیامبر(صلى الله علیه وآله) گذشتند در حالى که صهیب ، عمار،بلال،خباب و امثال آنها از مسلمانان کم بضاعت و کارگر،در خدمت پیامبر بودند. آنها از مشاهده این صحنه تعجب کردند (و از آنجا که شخصیت را در مال و ثروت و مقام مى دانستند، نتوانستند عظمت مقام روحى این مردان بزرگ، و نقش سازنده آنها را در ایجاد مجتمع بزرگ اسلامى و انسانى آینده درک کنند) گفتند: اى محمّد(ص) آیا به همین افراد از میان جمعیت قناعت کرده اى؟! اینها هستند که خداوند از میان ما انتخاب کرده؟! ما پیرو اینها بوده باشیم؟! هر چه زودتر آنها را از طرف خود دور کن! شاید ما به تو نزدیک شویم و از تو پیروى کنیم. آیات فوق نازل شد و این پیشنهاد را به شدت ردّ کرد. بعضى از مفسران اهل تسنن مانند نویسنده المنار حدیثى شبیه به این حدیث نقل کرده و سپس اضافه مى کند: عمر بن خطاب در آنجا حاضر بود، به پیامبر پیشنهاد کرد، چه مانعى دارد که پیشنهاد آنها را بپذیریم؟ و ببینیم اینها چه مى کنند، آیات فوق پیشنهاد او را نیز ردّ کرد. اشتباه نشود! ذکر شأن نزول براى بعضى از آیات این سوره، منافاتى با این ندارد که تمام سوره یک جا نازل شده باشد; زیرا همان طور که سابقاً اشاره کردیم ممکن است حوادث گوناگونى قبل از نزول سوره در فواصل مختلفى روى داده باشد و این سوره ناظر به آن حوادث بوده باشد. به علاوه، جمله وَ لاتَطْرُدِ که در آغاز آیه مورد بحث مى خوانیم، نشان مى دهد: آنها پیشنهاد طرد مطلق آن دسته از یاران پیامبر(ص) را داشته اند نه پیشنهاد تناوب; زیرا تناوب با طرد فرق بسیار دارد و این نشان مى دهد که شأن نزول همان است که در آغاز آوردیم. 🌼🌼🌼 تفسیر: مبارزه با فکر طبقاتى در نخستین آیه به یکى دیگر از بهانه جوئى هاى مشرکان اشاره شده و آن این که: آنها انتظار داشتند پیامبر امتیازاتى براى ثروتمندان نسبت به طبقه فقیر قائل شود، و معتقد بودند: نشستن در کنار یاران فقیر پیامبر(ص) براى آنها عیب و نقص بزرگى است، بى خبر از این که اسلام آمده تا به این گونه امتیازات پوچ و بى اساس پایان دهد. لذا آنها روى این پیشنهاد اصرار داشتند که پیامبر(ص) این دسته را از خود براند، اما قرآن صریحاً و با ذکر دلائل زنده پیشنهاد آنها را نفى مى کند، نخست مى فرماید: کسانى را که صبح و شام پروردگار خود را مى خوانند و جز ذات پاک او نظرى ندارند، هرگز از خود دور مکن! (وَ لاتَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُریدُونَ وَجْهَهُ). قابل توجه این که در اینجا بدون نام یا عنوان اشخاص، تنها به ذکر این صفت قناعت شده است که: آنها صبح و شام ـ و به تعبیر دیگر همیشه ـ به یاد خدا هستند، و این عبادت و نیایش و توجه به پروردگار، نه به خاطر دیگرى و نه از روى ریا است، بلکه تنها به خاطر ذات پاک او است، او را فقط به خاطر خودش مى خواهند و مى جویند، و هیچ امتیازى با این امتیاز برابرى نمى کند. 🌼🌼🌼 از آیات مختلف قرآن، استفاده مى شود که مشرکان ثروتمند و خودخواه این نخستین و آخرین بار نبود که چنین پیشنهادى را به پیامبر(ص) کردند، بلکه کراراً این ایراد را داشتند که چرا پیامبر(ص) جمعى از بینوایان را گِرد خویش جمع کرده است، و اصرار داشتند آنها را طرد کند. در حقیقت آنها روى یک سنت دیرینِ غلط، امتیاز افراد را به ثروت آنها مى دانستند، و معتقد بودند، باید طبقات اجتماع که بر اساس ثروت به وجود آمده همواره محفوظ بماند، و هر آئین و دعوتى بخواهد زندگى طبقاتى را بر هم زند، و این امتیازات را نادیده بگیرد، در نظر آنها مطرود و غیر قابل قبول است. در حالات نوح پیامبر(ع) نیز مى خوانیم که: اشراف زمان او به او مى گفتند: ما نمى بینیم کسانى از تو پیروى کرده باشند، جز جمعى از فرومایگان و افراد خام. و این را دلیل بر بطلان رسالت او مى دانستند. یکى از نشانه هاى عظمت اسلام و قرآن و به طور کلّى عظمت مکتب انبیاء این است که با سرسختى هر چه بیشتر، در برابر این گونه پیشنهادها مقاومت کردند، و در جوامعى که اختلاف طبقاتى یک مسأله جاویدان شمرده مى شد، به کوبیدن این امتیاز موهوم پرداختند، تا معلوم شود: افراد پاکدل، با ایمان و هوشمندى همچون سلمان، ابوذر، صهیب، خباب و بلال به خاطر نداشتن مال و ثروت کمترین نقصى ندارند، و ثروتمندان بى مغز و کوردل و خودخواه و متکبّر به خاطر ثروتشان نمى توانند از امتیازات اجتماعى و معنوى برخوردار گردند. 🌼🌼🌼 در جمله بعد مى فرماید: دلیلى ندارد که این گونه اشخاص با ایمان را از خود دور سازى، براى این که نه حساب آنها بر تو است و نه حساب تو بر آنها (ما عَلَیْکَ مِنْ حِسابِهِمْ مِنْ شَیْء وَ ما مِنْ حِسابِکَ عَلَیْهِمْ مِنْ شَیْء). با این حال اگر آنها را از خود
برانى از ستمگران خواهى بود (فَتَطْرُدَهُمْ فَتَکُونَ مِنَ الظّالِمینَ). در این که منظور از حساب در اینجا چه حسابى است؟ در میان مفسران گفتگو است. بعضى احتمال داده اند: منظور از حساب، حساب روزى آنها است، یعنى اگر دست آنها از مال و ثروت تهى است بارى بر دوش تو نمى گذارند; زیرا حساب روزى آنها با خدا است. همان گونه که تو نیز بار زندگى خود را بر دوش آنها نمى گذارى و حساب روزى تو با آنها نیست. ولى با توجه به بیانى که خواهیم کرد، این احتمال بعید به نظر مى رسد. بلکه ظاهر این است که: منظور از حساب ، حساب اعمال است ـ همان طور که بسیارى از مفسران گفته اند ـ اما این که چگونه خداوند مى فرماید: حساب اعمال آنها بر تو نیست، در حالى که آنها عمل بدى نداشته اند ـ تا ذکر چنین جمله اى لازم باشد؟ ـ این به خاطر آن است که مشرکان یاران فقیر پیامبر(ص) را به واسطه نداشتن مال و ثروت متهم به دورى از خدا مى کردند که: اگر اعمال آنها در پیشگاه خدا مورد قبول بود; چرا آنها را از نظر زندگى، مرفّه قرار نداده است؟ به علاوه آنها را متهم مى کردند که ایمانشان شاید به خاطر تأمین زندگى و رسیدن به آب و نان بوده است. قرآن پاسخ مى دهد: به فرض این که آنها چنین بوده باشند، ولى حسابشان با خدا است، همین اندازه که ایمان آورده اند و در صف مسلمین قرار گرفته اند، به هیچ قیمتى نباید رانده شوند، و به این ترتیب، جلو بهانه جوئى هاى اشراف قریش را مى گیرد. نتیجه این که وظیفه پیامبر آن است هر فردى که اظهار ایمان کند را بدون هیچ گونه تفاوت و تبعیض، از هر قشر و طبقه اى که باشد، بپذیرد، چه رسد به افراد پاکدل و با ایمانى که جز خدا نمى جویند و تنها گناهشان این است که دستشان از مال و ثروت تهى است، و آلوده زندگى نکبت بار اشراف نیستند. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۲ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَكَذَٰلِكَ فَتَنَّا بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لِّيَقُولُوا أَهَٰؤُلَاءِ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّن بَيْنِنَا ۗ أَلَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِالشَّاكِرِينَ» و این گونه بعضى از آنها را با بعض دیگر آزمودیم. تا (توانگران) بگویند: «آیا این گروه (فقیران) هستند که خداوند از میان ما (برگزیده، و) بر آنها منّت گذارده (و نعمت ایمان بخشیده) است؟!» (بگو:) آیا خداوند، شاکران را بهتر نمى شناسد؟! (انعام/۵۳) @ayehsobh
006053.mp3
139.4K
آیه ۵۳ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ شأن نزول: بسیارى از مفسران نقل کرده اند که بعد از جنگ بدر، عبادة بن صامت خزرجى، خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسیده گفت: من هم پیمانانى از یهود دارم که از نظر عدد، زیاد و از نظر قدرت نیرومندند، اکنون که آنها ما را تهدید به جنگ مى کنند و حساب مسلمانان از غیر مسلمانان جدا شده است، من از دوستى و هم پیمانى با آنان برائت مى جویم، هم پیمانِ من تنها خدا و پیامبر او است. عبداللّه بن أُبَىّ گفت: ولى من از هم پیمانى با یهود برائت نمى جویم; زیرا از حوادث مشکل مى ترسم و به آنها نیازمندم. پیامبر(صلى الله علیه وآله) به او فرمود: آنچه در مورد دوستى با یهود بر عباده مى ترسیدم، بر تو نیز مى ترسم (و خطر این دوستى و هم پیمانى براى تو از او بیشتر است). عبداللّه گفت: چون چنین است من هم مى پذیرم و با آنها قطع رابطه مى کنم، آیات فوق نازل شد و مسلمانان را از هم پیمانى با یهود و نصارى بر حذر داشت. 🌼🌼🌼 تفسیر: هم پیمانى با یهود و نصارى ممنوع آیات فوق مسلمانان را از همکارى با یهود و نصارى به شدت بر حذر مى دارد، نخست مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! یهود و نصارى را تکیه گاه و هم پیمان خود قرار ندهید! (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْیَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِیاءَ). یعنى ایمان به خدا ایجاب مى کند که به خاطر جلب منافع مادى با آنها همکارى نکنید. أولیاء جمع ولىّ از ماده ولایت به معنى نزدیکى فوق العاده میان دو چیز است که به معنى دوستى و نیز به معنى هم پیمانى و سرپرستى آمده است. ولى با توجه به شأن نزول آیه و سایر قرائنى که در دست است، منظور از آن در اینجا این نیست که مسلمانان هیچگونه رابطه تجارى و اجتماعى با یهود و مسیحیان نداشته باشند، بلکه منظور این است که با آنها هم پیمان نگردند و در برابر دشمنان روى دوستى آنها تکیه نکنند. 🌼🌼🌼 مى دانیم مسأله هم پیمانى در میان عرب در آن زمان رواج کامل داشت و از آن به وِلاء تعبیر مى شد. جالب این که در اینجا روى عنوان اهل کتاب تکیه نشده، بلکه به عنوان یهود و نصارى از آنها نام برده شده است، شاید اشاره به این است که آنها اگر به کتب آسمانى خود عمل مى کردند، هم پیمانان خوبى براى شما بودند. ولى اتحاد آنها با یکدیگر روى دستور کتاب هاى آسمانى نیست، بلکه روى اغراض سیاسى، دسته بندى هاى نژادى و مانند آن است. پس آنگاه، با یک جمله کوتاه، دلیل این نهى را بیان کرده، مى گوید: هر یک از آن دو طایفه، دوست و هم پیمانِ هم مسلکان خود هستند (بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْض). یعنى تا زمانى که منافع خودشان و دوستانشان مطرح است، هرگز به شما نمى پردازند. روى این جهت، هر کس از شما طرح دوستى و پیمان با آنها بریزد، از نظر تقسیم بندى اجتماعى و مذهبى جزء آنها محسوب خواهد شد (وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ). شک نیست که خداوند چنین افراد ستمگرى را که به خود و برادران و خواهران مسلمان خود خیانت کرده و بر دشمنانشان تکیه مى کنند، هدایت نخواهد کرد (إِنَّ اللّهَ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ). «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۳ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَإِذَا جَاءَكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِنَا فَقُلْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ ۖ كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلَىٰ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ ۖ أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ» هرگاه کسانى که به آیات ما ایمان دارند نزد تو آیند، به آنها بگو: «سلام بر شما!پروردگارتان، رحمت را بر خود لازم شمرده است. تا هرکس از شما کار بدى از روى نادانى انجام دهد، سپس توبه و اصلاح (وجبران) نماید، (مشمول رحمت خدا شود.)زیرا او آمرزنده ومهربان است.» (انعام/۵۴) @ayehsobh
006054.mp3
217.2K
آیه ۵۴ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ سلام بر مؤمنان! بعضى معتقدند: آیه درباره کسانى نازل شده که در آیات قبل، پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور شد از طرد آنها خوددارى کند و آنها را از خود جدا نسازد. و بعضى معتقدند: درباره جمعى از گناهکاران بوده است که نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله)آمدند و اظهار داشتند ما گناهان زیادى کرده ایم و پیامبر(صلى الله علیه وآله) سکوت کرد تا آیه فوق نازل شد. 🌼🌼🌼 اما شأن نزول آن هر چه باشد، شک نیست که مفهوم آیه یک معنى کلّى و وسیع است و همه را شامل مى شود; زیرا نخست به صورت یک قانون کلّى به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد که تمام افراد با ایمان را هر چند گناهکار باشند، نه تنها طرد نکند، بلکه بپذیرد، چنین مى فرماید: هر گاه کسانى که به آیات ما ایمان آورده اند به سراغ تو بیایند، به آنها بگو: سلام بر شما! (وَ إِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ). این سلام ممکن است از ناحیه خدا و به وسیله پیامبر(صلى الله علیه وآله) بوده باشد، و یا مستقیماً از ناحیه خود پیامبر(صلى الله علیه وآله) و در هر حال دلیل بر پذیرا شدن، استقبال کردن و تفاهم و دوستى با آنها است. در جمله دوم اضافه مى کند: به آنها بگوید: پروردگار شما رحمت را بر خود فرض کرده است (کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ). کَتَبَ که از ماده کتابت به معنى نوشتن است، در بسیارى از موارد کنایه از الزام، ایجاب و تعهّد مى باشد; زیرا یکى از آثار نوشتن، مسلّم شدن و ثابت ماندن چیزى است. و در جمله سوم که در حقیقت توضیح و تفسیر رحمت الهى است، با تعبیرى محبت آمیز چنین مى فرماید: هر کس از شما کارى از روى جهالت انجام دهد، سپس توبه کند و اصلاح و جبران نماید، خداوند آمرزنده و مهربان است (أَنـَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ سُوءاً بِجَهالَة ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنـَّهُ غَفُورٌ رَحیمٌ). همان طور که سابقاً گفته ایم منظور از جهالت در این گونه موارد، همان غلبه و طغیان شهوت است که انسان نه از روى دشمنى و عداوت با حق، بلکه به خاطر غلبه هوا و هوس آن چنان مى شود که فروغ عقل و کنترل شهوت را از دست مى دهد، چنین کسى با این که: عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحت الشعاع هوا و هوس واقع شده، به آن جهل اطلاق گردیده، مسلّماً چنین کسى در برابر گناه خود مسئول است، اما چون از روى عداوت و دشمنى نبوده، سعى و کوشش مى کند اصلاح و جبران کند. 🌼🌼🌼 در حقیقت آیه فوق به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دستور مى دهد: هیچ فرد با ایمانى را از هر طبقه و نژاد و در هر شرائطى بوده باشد، نه تنها از خود نراند، که آغوش خویش را یکسان به روى همه بگشاید، حتى اگر کسانى آلوده به گناهان زیاد باشند، آنها را نیز بپذیرد و اصلاح کند. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۴ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ» واین گونه آیات را شرح مى دهیم، تا (حقیقت بر شما روشن شود، و) راه گناهکاران آشکار گردد. (انعام/۵۵) @ayehsobh
006055.mp3
53.4K
آیه ۵۵ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، براى تأکید مطلب مى فرماید: ما آیات، نشانه ها و دستورات خود را این چنین روشن و مشخص مى کنیم، تا هم راه حق جویان و مطیعان آشکار گردد و هم راه گنه کاران لجوج و دشمنان حق (وَ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الآیاتِ وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ). روشن است: منظور از مجرم، در آیه فوق هر گناهکارى نیست; زیرا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در این آیه مأموریت پیدا مى کند گناهکاران را در صورتى که به سوى او بیایند هر چند اعمال خلافى از روى نادانى انجام داده باشند، بپذیرد. بنابراین، منظور از مجرم، همان گناهکاران لجوج و سرسختى هستند که با هیچ وسیله تسلیم حق نمى شوند. یعنى بعد از این دعوت عمومى و همگانى به سوى حق ـ حتى دعوت از گناهکارانى که از کار خود پشیمانند ـ راه و رسم مجرمان لجوج و غیر قابل انعطاف کاملاً شناخته خواهد شد. 🌼🌼🌼 در حقیقت جمله وَ لِتَسْتَبینَ... عطف بر جمله محذوفى است که به قرینه مقابله فهمیده مى شود، یعنى: وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُؤْمِنِیْنَ الْمُطِیْعِیْنَ و وَ لِتَسْتَبینَ سَبیلُ الْمُجْرِمینَ: تا راه ایمان آورندگان مطیع و راه گناهکاران هر دو آشکار گردد . «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۵ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ ۚ قُل لَّا أَتَّبِعُ أَهْوَاءَكُمْ ۙ قَدْ ضَلَلْتُ إِذًا وَمَا أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ» بگو: «من از پرستش کسانى که غیر از خدا مى خوانید، نهى شده ام.» بگو: «من از هوا و هوسهاى شما، پیروى نمى کنم. اگر چنین کنم، گمراه شده ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود.» (انعام/۵۶) @ayehsobh
5d3ac7317e8c6b15da66ce73_1458823031761857244.mp3
139.4K
آیه ۵۶ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ اصرار بیجا در این آیات، همچنان روى سخن به مشرکان و بت پرستان لجوج است ـ همان طور که بیشتر آیات این سوره نیز همین بحث را دنبال مى کند ـ لحن این آیات، چنان است که گویا آنها از پیامبر(صلى الله علیه وآله) دعوت کرده بودند به آئینشان گرایش پیدا کند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور مى شود: صریحاً به آنها چنین اعلام دارد: بگو: من از پرستش کسانى را که غیر از خدا مى پرستید نهى شده ام (قُلْ إِنـِّی نُهیتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ). 🌼🌼🌼 جمله نُهِیْتُ: ممنوع شده ام که به صورت فعل ماضى مجهول آورده شده، اشاره به این است که ممنوع بودن پرستش بت ها چیز تازه اى نیست بلکه همواره چنین بوده و خواهد بود. آنگاه با جمله بگو: اى پیامبر! من پیروى از هوا و هوس هاى شما نمى کنم (قُلْ لا أَتَّبِـعُ أَهْواءَکُمْ); پاسخ روشنى به پیشنهاد بى اساس آنها مى دهد و آن این که بت پرستى هیچ دلیل منطقى ندارد، و هرگز با حکم عقل و خرد، جور نمى آید; زیرا عقل به خوبى درک مى کند که انسان از جماد، اشرف است. چگونه ممکن است انسان در برابر مخلوق دیگرى و حتى در برابر موجود پست ترى سر تعظیم فرود آورد؟! علاوه بر این بت ها غالباً ساخته و پرداخته انسان بودند، چگونه ممکن است چیزى که مخلوق خود انسان است معبود او و حلاّل مشکلاتش گردد؟! بنابراین سرچشمه بت پرستى چیزى جز تقلید کورکورانه و پیروى از خرافات و هواپرستى نیست. و در آخرین جمله، براى تأکید بیشتر مى گوید: من اگر چنین کارى کنم مسلّماً گمراه شده ام و از هدایت یافتگان نخواهم بود (قَدْ ضَلَلْتُ إِذاً وَ ما أَنـَا مِنَ الْمُهْتَدینَ). «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۶ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قُلْ إِنِّي عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَكَذَّبْتُم بِهِ ۚ مَا عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ ۚ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الْحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ» بگو: «من دلیل روشنى از پروردگارم دارم. ولى شما آن را تکذیب کرده اید. آنچه شما (از عذاب الهى) درباره آن شتاب مى کنید در اختیار من نیست. حکم و فرمان، تنهاازآن خداست! حق را از باطل جدا مى کند و او بهترین جدا کننده (حق از باطل) است.» (انعام/۵۷) @ayehsobh
5d3ac7317e8c6b15da66ce73_1205742214646929753.mp3
143.5K
آیه ۵۷ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh
❇ تفســــــیر❇ در آیه بعد، پاسخ دیگرى به آنها مى دهد و آن این که: بگو: من بیّنه و دلیل روشنى از طرف پروردگارم دارم اگر چه شما آن را نپذیرفته و تکذیب کرده اید (قُلْ إِنـِّی عَلى بَیِّنَة مِنْ رَبِّی وَ کَذَّبْتُمْ بِهِ). 🌼🌼🌼 بَیِّنَة در اصل، به چیزى مى گویند که میان دو شىء فاصله و جدائى مى افکند به گونه اى که دیگر هیچ گونه اتصال و آمیزش با هم نداشته باشند، سپس به دلیل روشن و آشکار نیز گفته شده، از این نظر که حق و باطل را کاملاً از هم جدا مى کند. در اصطلاح فقهى اگر چه بیّنة به شهادت دو نفر عادل گفته مى شود ولى معنى لغوى آن کاملاً وسیع است و شهادت دو عادل یکى از مصداق هاى آن مى باشد. و اگر به معجزات بیّنة گفته مى شود، باز از همین نظر است که حق را از باطل جدا مى کند و اگر به آیات و احکام الهى بیّنة گفته مى شود باز به عنوان مصداق این معنى وسیع است. خلاصه، در این آیه نیز پیامبر(صلى الله علیه وآله) مأمور است روى این نکته تکیه کند که مدرک من در مسأله خداپرستى و مبارزه با بت، کاملاً روشن و آشکار مى باشد و انکار و تکذیب شما چیزى از اهمیت آن نمى کاهد. پس از آن به یکى دیگر از بهانه جوئى هاى آنها اشاره مى کند و آن این که آنها مى گفتند: اگر تو بر حق هستى، کیفرهائى که ما را به آن تهدید مى کنى زودتر بیاور! پیامبر(صلى الله علیه وآله) در پاسخ آنها مى گوید: آنچه را که شما درباره آن عجله مى کنید به دست من نیست (ما عِنْدی ما تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ). تمام کارها و فرمان ها همه به دست خدا است (إِنِ الْحُکْمُ إِلاّ لِلّهِ). آنگاه به عنوان تأکید مى گوید: او است که حق را از باطل جدا مى کند و او بهترین جداکنندگان حق از باطل است (یَـقُصُّ الْحَقَّ وَ هُوَ خَیْرُ الْفاصِلینَ). بدیهى است کسى مى تواند به خوبى حق را از باطل جدا کند که علمش از همه بیشتر باشد، و شناخت حق و باطل براى او کاملاً روشن. به علاوه، قدرت کافى براى اعمال علم و دانش خود نیز داشته باشد و این دو صفت (علم و قدرت) به طور نامحدود و بى پایان تنها براى ذات پاک خدا است، بنابراین او بهترین جداکنندگان حق از باطل است. «تفسیر نمونه/ ذیل آیه ۵۷ سوره انعام » @ayehsobh
هر صبح یک آیه: 🌺اَعوذُ باللّهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم🌺 «قُل لَّوْ أَنَّ عِندِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ لَقُضِيَ الْأَمْرُ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ ۗ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِالظَّالِمِينَ» بگو: «اگر آنچه درباره آن شتاب مى کنید، در اختیار من بود(و به درخواست شما ترتیب اثر مى دادم، عذاب الهى بر شما نازل مى گشت. و) کار میان من و شما پایان گرفته بود. ولى خداوند ستمکاران را بهتر مى شناسد (و به موقع مجازات مى کند).» (انعام/۵۸) @ayehsobh
006058.mp3
90.2K
آیه ۵۸ سوره انعام استاد پرهیزگار @ayehsobh