مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
⭕️ که قائلین به این نگاه معتقد اند برای تولید علوم انسانی اسلامی باید چند گام را برداریم: 🔻گام اول
⭕️ رویکرد دوم:
متفکرین صاحب این رویکرد و منظر شروع کار را از علوم انسانی می دانند به صورتی که باید در یکی از علوم انسانی غربی تخصص یافت باید به نظریات دنیای غرب مسلط شویم و چارچوب نظری آن را بپذیریم و با توجه به آن نظریه به منابع اسلامی اعم از قرآن و روایات مراجعه کنیم تا ببینیم چه فهمی از این روایات و آیات به دست می آوریم؟ ببینیم آیات و روایات چه کمکی می توانند به حل مسئله و ارائه راهکار کنند؟
اینجا از آیات و روایات دنبال یک مکتب فکری و نظام اسلامی مستقل نیستیم بلکه ما چارچوب و مکتب را به صورت پیشینی انتخاب کرده ایم و نگاه پسینی به منابع اسلامی داریم و راهکارهایی که برداشت میکنیم را به عنوان یک فرضیه علمی در دستگاه مطالعات تجربی خودمان قرار میدهیم که اگر با ادله تجربی یا تاریخی اثبات شدند ، طرح خود را با توجه به آنها تکمیل میکنیم و اگر جواب مثبت نگرفتیم باید به سایر آیات و روایات رجوع کنیم تا طرح فکری خود را تکمیل کنیم.نوعا هم فقط به رو روایات و آیات مراجعه می کنند و سراغ حکمت و فلسفه اسلامی را نمیگیرند.
افرادی مثل دکتر خسرو باقری در حوزه تعلیم وتربیت یا اشخاص دیگری که هستند ،هرکدام از این بزرگواران مکتب فلسفی و علمی غربی و چارچوب ها و اصول آن را پذیرفته اند و از ایات و روایات بهره می برند تا طرح فکریشان را تایید و به حل مسئله بپردازند.
این رویکرد، رویکرد غالب دانشگاه ها می باشد که البته میشود گفت یک رویکرد التقاطی هست و در واقع یک رویکرد گزینشی از اسلام است که سعی دارد با قرآن و روایات نظریات غربی را تایید و تکمیل کند و در این نگاه ،آیات و روایات اصالت ندارند بلکه فقط آنها را با آن نظریات تطبیق داده میشود و نظریات بر منابع دینی تحمیل میشود.
⭕️رویکرد سوم:
این رویکرد رویکردی است که دنبال علوم انسانی بومی است نه اسلامی ! بنای این ایده آن است که علوم انسانی تولید شده در یک زیست بوم، تابع شرایط تاریخی، جغرافیایی ،فرهنگی ،سیاسی و بحران ها و نیاز های آن جامعه است و در نتیجه علوم غربی که در غرب شکل گرفته است و به نیاز های ما توجه نداشته است نمی تواند نیاز ما را پاسخ دهد بنابراین ما باید در جستجوی علوم انسانی متناسب با زیست بوم خودمان باشیم. پس ما باید با محور قرار دادن نیاز های جامعه خودمان با استفاده از علوم انسانی غربی یک شناخت عمیق از فرهنگ و تاریخ و تمدن ایرانی خودمان به دست بیاوریم و بعد شروع به اندیشه و حل مسئله در باب علوم انسانی بپردازیم و در این بین بعضی اسلام را جزء زیست بوم انسانی تلقی می کنند و آنرا هم مطالعه میکنند و بعضی هم نه! بالاخره محصول این رویکرد می شود یک علوم انسانی ایرانی ،اگر یک لبنانی این پروسه را طی کند محصولش میشود علوم انسانی لبنانی
مبنای این رویکرد این است که ما علم مطلق نداریم،علوم انسانی مطلق نداریم و همه علوم برساخته فرهنگ و تاریخ و جغرافیا هستند ،علوم انضمامی و تاریخی اند و هر جامعه به اقتضای نیاز های خودش معرفت خاص خود را اعتبار وایجاد می کند.
بعضی از اساتیدی که از علوم انسانی بومی یا ایرانی یا شرقی تعبیر می کنند از این دسته بندی هستند، اشخاصی مثل دکتر سعید زیبا کلام، حسین العطاس، اباذری،سید محمد امین قارئی راد...حتی غیر مسلمین هم می توانند از این ایده دفاع کنند چون بستر و بنیاد این ایده #پست_مدرنیسم بوده است.
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
⭕️ رویکرد دوم: متفکرین صاحب این رویکرد و منظر شروع کار را از علوم انسانی می دانند به صورتی که باید
⭕️ رویکرد چهارم:
رویکرد چهارم نظریه ایست که خلاف این سه رویکرد ذکر شده یک ستیز و تضاد با تمدن غرب و کل دستگاه علوم انسانی غربی دارد و هم یک رویکرد انتقادی جدی به علوم اسلامی دارد . مدعیان این ایده معتقدند که علم خاصیت کشفی و واقع نمایی ندارد . در این نظریه که بنیاد آن یک نگاه برساختی و اراده گرایانه از علم است، علم تابع و برساخته حب و بغض هاست و حیثیت کاشفیت و نفس الامری ندارد. هر کس در هر دستگاه حبی و بغضی که قرار داشته باشد علم متناسب با آن را ایجاد خواهد کرد. بنابراین این جریان فکری میگوید که علوم تابع اراده ها هستند و ما دو دستگاه اراده در این جهان داریم یک دستگاه ارادی ولایی و الهی و یک دستگاه ارادی طاغوتی. علم نیز از این دستگاه تبعیت می کند و علم دو دسته می شود : علم اهل بیتی و علم شیطانی. در نتیجه هر علمی که در غرب یا در میان غیر شیعه اثنا عشری باشد شیطانی و باطل بوده و صفر تا صدش برای توسعه ولایت شیطان است و هیچ امکان گزینش و تفکیک صحیح از ناصحیح در آن وجود ندارد .حتی علومی که در دوره #تمدن_اسلامی ایجاد شده هم چون ولایت و حکومت، طاغوتی بوده، علوم تولید شده در این دوران غیر از آن مواردی که از روایات اهل بیت استفاده شده ،باطل و شیطانی است.فلسفه و اخلاق و اصول و عرفان همه شیطانی است ، فلسفه شیطانی است چون عباسی ها ترجمه کرده اند و ساخته ی دست یونانی ها بوده است،اصول را هم اهل سنت ایجاد کرده بودند به عقیده این جریان تنها علم صحیح فقط #فقه است آنهم آنجایی که روایات است و اصول به آن نیامیخته است.
🔻البته این حرفها را اخیرا در مجامع عمومی صریح بیان نمی کنند و در لفافه کلماتی مثل تغییر منطق حجیت علم اصول ،تولید اصول فقه حکومتی، فلسفه شدن استفاده میکنند .
🔻می گویند فلسفه کنونی کارآمد نیست. اصول فقه فعلی توانمند نیست. کلام کارآمد نیست. منطق همه این علوم باید از نو تاسیس شود. این نگاه می خواهد علوم را از صفر تاسیس کند تا زمینه علوم انسانی اسلامی را ایجاد کنند. این نگاه دست ما را از استفاده تراث اسلامی و علوم انسانی غربی کوتاه می کند ولی با این وجود شاید بتوان گفت که بیشترین استفاده از غرب و متفکرین غربی در نظریات و ایده ها را همین جریان کرده اند.
🔻مدعیان و قائلین به این ایده فرهنگستان علوم و آقای میرباقری می باشند که یک چنین نگاهی را ترویج می کنند و صد البته که نقد ما به حسن فعلی این جریان است و گرنه در حسن فاعلی قضاوتی نمی توانیم بکنیم.
🔻نکته آخر: همه این جریانات، استدلال ها و بررسی های خاص خود را می طلبد که به تفصیل بیشتری نیاز دارند.
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
🆔 @olum_ensani_eslami
📌 نقدی بر ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» دکتر سیدجواد طباطبایی در تحلیل وقایع اخیر ایران
💢 ضمن احترام به شخصیت علمی و تلاشهای نظری دکتر سید جواد طباطبایی، میکوشم در خصوص اظهارات ایشان پیرامون وقایع و ناآرامیهای اخیر و طرح ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نکاتی را طرحکنم:
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
📌 نقدی بر ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» دکتر سیدجواد طباطبایی در تحلیل وقایع اخیر ایران 💢 ضمن
⭕️ به نظر میرسد که مواجهه دکتر طباطبایی با سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجههای فلسفی باشد، مواجههای ایدئولوژیک است. ایشان در واقع تجدد و عقل مدرن را مطلق میکنند و از چشمانداز خرد یونانی، تجدد و مدرنیته به جامعه و تاریخ ما مینگرند و هر آنچه که ما را به تجدد نزدیککند از عوامل رشد و بالندگی تاریخ ما و هرآنچه که ما را از تجدد دور کند، عامل انحطاط ما میدانند. در واقع دکتر طباطبایی، به منطق شرقشناسان تن دادهاند، و نگاهشان اروپامحور است و به همین دلیل، علیرغم احترامی که برای تلاشهای سترگ ایشان قائلم، لیکن باید اظهار کنم که ایشان نمیتوانند تاریخ ما را به درستی مفهومسازی کرده و به درستی به سرشت خرد ایرانی نزدیک شوند. در این راستا، ایشان تمام مؤلفههایی که قوامبخش هویت و خرد ایرانی است، اعم از تفسیر معنوی از جهان، عرفان و خرد دینی ایرانی، را عامل انحطاط تلقی میکنند. دکتر طباطبایی اصلاً نتوانستهاند به این حقیقت نزدیکشوند که ایران یکی از کانونهای معنوی جهان است. درواقع، اگر این خرد معنوی را از ایران حذفکنیم، چیزی از ایرانیت باقی نمیماند. به دلیلِ همین نادیدهگرفتن خرد و هویت خاص و معنوی ایرانی است که ایشان سرمایههای بزرگ فرهنگی و اجتماعیایی چون #شریعتی یا #فردید یا فهم اندیشمندانی چون هانری کربن از ایران به منزلۀ یک سنت عظیم تاریخی و نوعی انتولوژی را، به تبع پوپولیسم حاکم بر جامعه، مورد سختترین و تلخترین حملات قرار میدهند. به نظر من، بیتردید، کربن، شریعتی و فردید، علیرغم انتقادات بسیاری که احیاناً میتوان به آنها داشت، ایران را به عنوان یکی از بزرگترین کانونهای معنوی جهان درککرده، به خرد و امر ایرانی نزدیکترند.
⭕️ متاسفانه نگاه تجددمآبانه، شرقشناسانه، و منطق اروپاسالارانۀ دکتر طباطبایی عزیز خود را در تحلیل مسائل اخیر نیز نشان داد. من میتوانم با آقای دکتر طباطبایی همسو و همدل باشم که جامعه جدیدی در ایران در حال شکلگیری است و ایران جدیدی متولد شدهاست. اما به گمانم ما با دومین شکاف تمدنی خودمان مواجه شدهایم بدین معنا که اگر با رویارویی با مدرنیته در صدر تاریخ مشروطه و قبل از آن وجدان اجتماعیـتاریخی ما شکاف برداشت و برج و باروهای قلعه ایمان سنتی برسر سوبژه مدرن نوظهور ایرانی ویران شد، امروز با ظهور جهان پسامدرن، ما با دومین شکاف تمدنیمان مواجه هستیم و همگام با نسلهای جدید دومین شکاف و گسست تاریخی و تمدنیمان از میراث، سنت، زیستجهان سنتی و هویت ملی و تاریخیمان تجربهمیشود. البته ما امروز فقط شاهد نوعی شکاف و گسست تاریخی نیستیم، بلکه نوعی خشم، کینه، نفرت و طغیان نسبت به هویت اجتماعیـتاریخی و میراث و مآثر ما ظهور یافته است. با انقلاب سال ۱۳۵۷، که قرار بود نوعی بازگشت به خویش صورت گیرد، متأسفانه به دلیل بسیاری عوامل داخلی همچون حاکمیت فرهنگ جهل و ظاهرپرستی مذهبی، انحصارگرایی دینی و تفسیر ایدئولوژیک از دین در قرائتهای رسمی از امر دینی، تجسم مادی بخشیدن به ارزشهای بزرگ باطنی و معنوی و عدم درک حقیقت خرد ایرانی و همسوییهای این عوامل بومی با عوامل جهانیای چون ظهور جهان پسامدرن، بسط سوبژکتیویسم متافیزیکی و دومین انقلاب صنعتی، یعنی تحولات در فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و شکلگیری شبکههای جهانی شاهد بروز نوعی خودزنی و خشم و نفرت نسبت به هر آن چیزی هستیم که متعلق به خودمان است، خشم و نفرتی که به لحاظ اجتماعی و روانشناختی کاملاً قابل فهم است لیکن به لحاظ متافیزیکی و تاریخی بههیچوجه قابل تأیید نیست.
⭕️ در همینجا، باید متذکر شوم که هیچ یک از جریانات فکری و اجتماعی ما، اعم از حوزههای علمیه، گفتمان انقلاب، حاکمیت سیاسی و نیز دانشگاهها، روشنفکران و اپوزیسیون ما از جمله خود دکتر طباطبایی و اندیشههای ایشان به هیچ وجه آمادگی مواجهه با بحرانهای ایران جدید را نداشته و نداریم. متأسفانه، اپوزیسیون ما و اکثر قریب به اتفاق روشنفکران از جمله آقای دکتر سیدجواد طباطباییِ بزرگ نیز، که همواره کوشیدهاند بر خلاف روشنفکران، مواجههای فلسفی با مسائل داشته، از رویکردهای سطحی و ایدئولوژیک فاصله گیرند، اسیر مواجههای احساسی و ایدئولوژیک با جامعه ایران شده، به تمامی به فراواقعیت (hyper-reality) در معنای بودریاری کلمه تن داده، تسلیم برساختهای رسانهای دستگاه امپراطوریهای دروغ وابسته به نظام سلطۀ جهانی شدند.
⭕️ دکتر طباطبایی عزیز، دراین چند دهه فعالیتهای علمی و نظریشان، همچون بسیاری از روشنفکران و نیروهای اپوزیسیون ما، هیچ گاه چشمانشان به واقعیت نیهیلیسم دوران جدید گشودهنشد و بالطبع در حوادث اخیر نیز نتوانستند بسط نهیلیسم را در سطح جهانی و ملی ببینند.
⭕️ آیا من خواهان دفاع و توجیه وضعیت موجود کشور هستم؟ بههیچوجه! بههیچوجه! بههیچوجه!
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
⭕️ به نظر میرسد که مواجهه دکتر طباطبایی با سنت تاریخی ما بیش از آنکه مواجههای فلسفی باشد، مواجهها
⭕️ به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم مدرن شدهاست و شریعتی چه زیبا دریافت که همواره «استحمار کهنه زمینهساز رشد و گسترش استحمار نو شدهاست». لذا جامعه امروز ما اسیر یک دوقطبی و درگیر نزاع میان دو گونه نیهیلیسم سنتی و مدرن است و هیچیک از این دو قطب نمیتواند رهگشای بنبستهای کنونی جامعه ما و پاسخگوی بحرانهایی باشد که ایرانِجدید با آنها مواجهخواهدبود.
⭕️ دکتر سیدجواد طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شدهاست. انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست.
⭕️ حتی اگر با این مقدمه نیز موافق نباشیم و پدیدار انقلاب را امکانپذیر بدانیم شرایط کنونی ایران، شرایط انقلابی نیست و آنچه که در فضای مجازی و شبکههایی همچون ایران اینترنشنال، بی بی سی، من و تو و امثالهم به نمایش گذاشتهشد و متأسفانه، دکتر طباطبایی بزرگ نیز اسیر این فضا شدند، صرفاً برساختی رسانهای بود. نمیخواهم بگویم که اعتراضات ریشههای داخلی نداشت یا ما مسائل و بحرانهای داخلی و لذا اعتراضات و مطالبات داخلی نداریم یا نمیخواهم اعتراضات را همچون حاکمیت سیاسی به منزلۀ اغتشاشات جلوه دهم، اما اینکه شرایط کنونی کشور را شرایطی انقلاب بدانیم، اشتباه بزرگی است.
⭕️ نکتۀ انتقادی دیگرم، به استادم، دکتر طباطبایی گرانمایه، در مقام اندیشمندی که همواره به امر ملی و اندیشه ایرانشهری اندیشیده و میاندیشند، این است: آیا ایشان هرگز به بحران و مصیبتهای حاصل از خلأ قدرت اندیشیدهاند؟ آیا ایشان برای حاکمیت سیاسی کنونی آلترناتیوی قابل اعتماد و واقعی می-شناسند که کشور را از بحران خلأ قدرت به سلامت برهاند؟ آیا ایشان نیز همچون برخی از عوام به مجاهدین خلق امید بستهاند یا خواهان دادن وکالت به شاهزاده رضاپهلوی هستند؟! آیا در حال حاضر جز گفتمان انقلاب و نیروهای وابسته به آن قدرت دیگری در کشور وجود دارد که بتواند از امر ملی دفاعکند؟ هر چند این سخن به معنای تائید تمام مواضع گفتمان انقلاب در همه عرصهها به خصوص در عرصه داخلی نیست. من بارها فریاد زدهام که گفتمان انقلاب در سطح بینالمللی یک شاهکار خلقکرد اما در سطح داخلی به دلیل عدم درک سوبژه مدرن و مواجهۀ درست با آن فاجعه آفرید.
⭕️ در همینجا، به همۀ دوستداران و حامیان گفتمان انقلاب صراحتاً و بیپیرایه میگویم ما با خطرات بسیار زیادی مواجه هستیم و امنیت ملی ما در خطر است و چنانچه آنان نخواهند به انتقادات دردمندانه و مشفقانۀ نیروهای ملی گوش فرا دهند، بیتردید ما با یک فاجعه بزرگ ملی، یعنی شکست در برابر غرب و تن دادن به همه نتایج و پیامدهای ظالمانۀ آن مواجه خواهیمبود. اما از این سو نیز، درخواست من از همه نیروهای اپوزیسیون، روشنفکران و حتی بزرگمردی چون دکتر طباطبایی این است که به پیچیدگی شرایط تاریخی توجه داشتهباشند و مسائل کشور را تقلیلگرایانه ساده نکنند و تصور نکنند که اگر کشور ما به سوی قدرتهای بزرگ جهانی دست دوستی درازکند آنها نیز به گرمی دستان ما را خواهند فشرد و آزادی و توسعه و رفاه را برای ملت ما به ارمغان خواهند آورد. آقای دکتر طباطبایی بیش از بسیاری از دیگر روشنفکران، با تاریخ سه قرن اخیر ایران آشنا هستند و به خوبی میدانند که قدرتهای بزرگ جهانی با مردم ما چه کردهاند و چگونه همواره سرنوشت مردم و منافع ملی ما را قربانی مطامع نامشروع خود کرده، با همین امپراطوری رسانههایشان همواره و همچون تجربیات گذشته، در جهت منافع خودشان و به هزینۀ قربانی کردن منافع ملی ما، به حرکت اجتماعی و تاریخی مردم ما جهت بخشیدهاند؛ و مردم ما نیز چه سهل و ساده همواره به دلیل سیطره فضای احساسی و عاطفی، چه در گذشته و چه در زمان حال، اسیر فضاسازیهای رسانهای شدهاند. لذا،از ایشان و همۀ روشنفکران اصیل ایران انتظار دارم که در زمین سلطهگران جهانی و نابودکنندگان زندگی نسلهای متعدد مردممان بازینکنند.
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
⭕️ به اعتقاد من، ما اسیر دو گونه نیهیلیسم هستیم: نیهیلیسم تئولوژیک که زمینهساز بسط و طغیان نیهیلیسم
⭕️ جوانان معترض ما بیش از اینکه وجه ایجابی داشتهباشند، وجه سلبی دارند، این وجه سلبیت و نفی وضع موجود، که از ویژگیهای جهانی روزگار ما است، نشان دهندۀ وجود دردها، رنجها و بحرانهای بزرگی است که در جامعه وجوددارد، لذا، به اعتبار اعتراض به این دردها و نابسامانیها من در کنار جوانان و با آنها همدل هستم و من هم همچون آنان نسبت به جامعه خودم فریاد اعتراض دارم اما در خصوص اینکه «راه ایجابی چیست؟» فکر میکنم که باید قدری صبورانهتر، منطقیتر و رهگشاتر عملکنیم. ما با یک معادلۀ چند مجهوله مواجهیم و گلهمندی من از روشنفکران و جوانان و از جمله از نازنینانی همچون دکتر طباطبایی این است که درک کنند که هیچگونه آلترناتیو ساختاریای برای وضعیت موجود وجود ندارد و انقلاب سیاسی برای این جامعه سم است. ما نیازمند انقلابی ساختاری هستیم اما تحقق این انقلاب ساختاری به هیچ وجه از رهگذر انقلاب سیاسی محقق نمیشود. امروز «تغییر» به «خواستی ملی» تبدیل شده است و برداشتن گام دوم انقلاب در مسیر تحقق این خواست ملی امکانپذیر است و چنانچه گفتمان انقلاب بخواهد در برابر این خواست مقاومت کند، تمام ارزشهای بزرگی را که تاکنون خلق کرده است، از دست خواهد داد و زمینههای بیشتر درغلتیدن بخشی از جامعه به سوی زمین بازی غرب را فراهم خواهد آورد. بیتردید نیروهای ملیایی چون دکتر سیدجواد طباطبایی، در قیاس با قدرتهای بیرحم و جنایتکار جهانی و منطقهای، نسبت به کشور، انقلاب و منافع ملی ما بسیار دلسوزتر و همسوتر هستند. آرزومندم با تشکیل جبهۀ واحدی از همۀ نیروهای صادق و اصیل گفتمان انقلاب و نیروهای ملی بتوانیم از این کشور عزیز و منافع ملی آن در این برهۀ خطرناک دفاع کرده، از تگناهای تاریخی آن به سلامت و با هزینههایی کمتر عبور کنیم.
⭕️ استاد #بیژن_عبدالکریمی
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
🆔 @olum_ensani_eslami
17.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «ایران»؛ مسئله یا مشکل؟
💢 سیدجواد طباطبایی، در سن ۷۷ سالگی از دنیا رفت.
⭕️ تألیفات بسیار او که حول ایده ایرانشهری شکل گرفته بود، همواره گامی مهم برای پژوهش درباره اندیشه سیاسی و تاریخ فکر ایرانی بود.
⭕️ سخنانی که از ایشان در گفتوگویی که سالها پیش با آقای حسین کچویان داشت، میشنوید چکیدهای از ایده او درباره «ایران»است.
🔻 اینکه ایران، از نظر او بیش از آنکه «مسئله» باشد، «مشکل» است.
🔻 اینکه ما چگونه توانستهایم در میان این جغرافیا و تاریخ، با همه تفاوتهایمان در قومیتها، خود را «ملت» بدانیم.
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
16.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «ملیت» یا «دیانت»؟
💢 سال ۹۲ فصلنامه روایت میزبان گفتوگویی بود با موضوع: «خاستگاه #ناسیونالیسم_ایرانی»، بین سید #جواد_طباطبایی و آقای#حسین_کچویان که حواشی زیادی را حول آن گفتگو ایجاد کرد.
⭕️ پس از انتشار گفتوگو آقای طباطبایی گفت؛ در این گفتگو که به وقت تلف کردنش نمیارزید کچویان او را به محورقرادادن مفهوم ملیت سوق می دهد.
⭕️ آقای کچویان نیز در گفتوگویی که مدتی بعد در برنامه دریچه سیمافکر داشت، طباطبایی را به نپذیرفتن نتیجه منطقی بحث به دلیل تبعات سیاسی متهم میکند.
⭕️ این گفتگو شاید یکی از جدیترین بحثهایی بود که علاوه بر پرداختن به مسئله مهم «هویت ایرانی» ، افکار آقای طباطبایی به چالش کشیده میشد. در این گفتگو دکتر طباطبایی چهار عنصر هویت ایرانی؛ یعنی اسلام، ایرانیبودن، سنت عقلی یونانی و نیز تجدد را برمیشمرد و میگوید تعادل این چهار عنصر قوام هویت ایرانی ما را ساخته است و یکی را نمیتوان به نفع دیگری مصادره کرد.
⭕️ آقای کچویان اما معتقد است عنصر «دین» تمام حرکتهای ایرانیان را جهت داده و هرجا این عنصر از آنها جدا شده، فروریختهاند.
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
خاستگاه_ناسیونالیسم_ایرانی1.mp3
13.15M
📌 مناظره
💢 موضوع | خواستگاه #ناسیونالیسم_ایرانی
⭕️ گفتگوی #حسین_کچوئیان و #جواد_طباطبایی درباره #هویت_ایرانی و پروژه #ایرانشهری
⭕️ ما باید به اکنونیت و لحظه اثرگذاری ایران در مواجهه با دوستان و دشمنانش، موفقیتها و شکستهایش، و موقعیتی که در جهان پیرامونش دارد توجه اساسی کنیم و با این توجه به فهمی از ایران برسیم. چه بسا ما با تقسیمبندیهای هویتیِ رایج که ایران را به مثابه تکههایی از مکتبهای گوناگون صورتبندی میکند، از ایرانی که حقیقتا صاحب اثر است و خود را در موقعیت امروزینش میشناساند غافل شویم.
⭕️ #ناسیونالیسم مسئلهای نه برخاسته از فرهنگ و تاریخ ایرانی، بلکه حاصل مواجهه متجددانه با تاریخ ایران است. از نظر دکتر کچویان، در تاریخ معاصر ایران و از زمان مواجهه ما با غرب، همه کسانی که بهنوعی دل در گرو تجدد داشته و لذا برای خود جایی در سامان فرهنگی و اجتماعی جامعه ایران پیدا نمیکردند، به ناسیونالیسم پناه بردند. بنابراین، ناسیونالیسم ایدئولوژی مدرنی است که با نگرشی تجددی به تاریخ ایران، نقش محوری در هویتیابی #تجددگرایان_ایرانی داشته است.
⭕️ از کانال @Taammolat74
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
مدرسه علوم انسانی اسلامی آیه
📌 نقدی بر ایده «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» دکتر سیدجواد طباطبایی در تحلیل وقایع اخیر ایران 💢 ضمن
📌 سخنرانی
💢 موضوع | ایرانشهری، اندیشهای محافظهكارانه
⭕️ سخنرانی در جلسه پایان نامه «نقدی بر اندیشه محافظه كاری در ایران، با تاكید بر اندیشه جواد طباطبایی»
دانشكده علوم اجتماعی تهران
آقای یوسف اباذری
⏰ مهرماه 1397
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
@SocioMedia_نقد_بر_اندیشه_های_طباطبایی.mp3
7.04M
📌 سخنرانی
💢 موضوع | #ایرانشهری، اندیشهای محافظهكارانه
🔻 ایشان با ترسیم خط پیوندی كه جریان اعتدال را به اندیشه ایرانشهری وصل میكند به نقد اجتماعی اندیشه طباطبایی پرداخت و بیان داشت كه اساس پیوند این دو اندیشه در منطق مواجهه یكسان آنها با نظم سیاسی اجتماعی نهفته است.
🔻آقای#اباذری نیز به نقش آقای #محمد_قوچانی و نشریات او در هژمونیک كردن ایده #بازار_آزاد در ایران اشاره كرد و گسترش ایده #ایرانشهری در سطح جامعه را نیز مرهون تریبونی دانست كه نشریات قوچانی در اختیار آقای#جواد_طباطبایی قرار دادهاند.
🔻 او با تاكید بر تعارض بنیادین بازار آزاد و ایدئولوژیهای شوونیستی از جمله ایده ایرانشهری، تبلیغ این دست ایدئولوژیها در نشریات قوچانی را ناشی از ضعف نظری و تناقضات فكری این دو نحله در ایران دانست.
🔻آقای اباذری همچنین ایرانشهری و #باستانگرایی رایج را تفكراتی اقتدارگرا و تداوم جریان ایرانپرستی بعد از مشروطیت دانست كه نمود سیاسی آن احزاب سومكا و پانایرانیست بوده و تجلی آن در دوران شاه سابق تابلوی مشهور شاه-خدا-میهنی بود كه سركار استوارها بالای سر خود آویزان میكردند.
⭕️ از کانال @Taammolat74
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b
📌 تقطیع تاریخ علوم انسانی غرب
💢 اینکه در #ایران_عزیز عده ای توهم دارند که تاریخ علوم انسانی مختص به دوره تجربه گرایی محض است امری کاملا غیر مطابق با واقع می باشد!
⭕️ تجربه با اینکه از قرن ۱۳ تنها معیار داوری بوده است ولی معیار و عوارض دیگری هم بر علم تاثیر گذار قلمداد شده اند ، مثلا در دوره ای توسط جناب دیلتای و وبر ، #انسانیت که یک مولفه غیر تجربی می باشد تحت عنوان معرفت در مقابل علم قرار داده می شود که وجه تمایز علوم انسانی از علوم طبیعی بوده است.
⭕️ اما بر اساس تعریفی که کنت به عنوان تجربه گرای محض از علم و علوم انسانی دارد، ما نمیتوانیم علوم انسانی اسلامی داشته باشیم؛ چون علم روشی واحد و جهانی دارد و علوم انسانی نیز از این قاعده مستثنا نیست. ولی بر اساس رویکرد دیلتای و وبر چنین نمی باشد!
⭕️ بر اساس تلقی وبری و دیلتای از علوم انسانی، اسلامی بودن علوم انسانی را از دو جهت میتوان بررسی کرد: روش و موضوع.
🔻به حسب روش، همان گونه که نمیتوانیم علوم طبیعی دینی و غیر دینی داشته باشیم، علوم انسانی دینی و غیر دینی هم نمیتوانیم داشته باشیم. روش علمی، تجربی و آزمونپذیر است و از این جهت، متصف به دینی و غیر دینی نمیشود.
🔻 اما به حسب موضوع، میتوان از علوم انسانی اسلامی سخن گفت؛ زیرا انسانیات که موضوع علوم انسانی است، میتواند اسلامی و غیر اسلامی باشد. با این معیار، علوم انسانی اسلامی، علومی است که موضوعش جهان اسلام و یا مسلمانان است و رفتار مسلمانان را مطالعه میکند.
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
https://eitaa.com/joinchat/2315124922C2faae9826b