📌 #نسبت_علم_و_دین
💢 “…شکلگیری و تثبیت مفهوم حسی تجربی و #آزمون پذیر علم در اندیشه و باور جامعهغربی موجب شد تا لفظ علم که قبل از آن بر دانشهای دینی و عقلی نیز اطلاق میشد، از معانی سابق خود به سوی بخشی از دانش که پائینترین سطح معرفت بود و اینک با گسستن از #مبادی عقلی و دینی خود به صورت علمی #سکولار و دنیوی تغییر #هویت داده است، #انصراف پیدا کند و بدین ترتیب علم دنیوی و علم معاشی که همه پیوندهای خود را با علم معاد و با گزارههای متافیزیکی قطع شده میپندارد، تنها مصداق برای مفهوم علم شد و گزارههای دینی و متافیزیکی در کنار توهمات و تخیلاتی قرار گرفتند که به نام ایدئولوژی فاقد هویت علمی و خصلت آزمونپذیری می باشند و علم حلقهای شد در عرض حلقههای دیگری چون فلسفه، #دین و ایدئولوژی. اگر علم منحصر به گزاره های آزمونپذیر باشد، قضایای #حقوقی و گزاره های ارزشی، هر چند که همه پیوندهای خود را با سنتهای دینی و مبانی فلسفی قطع نکرده باشند، چگونه میتوانند صورت علمی داشته باشند؟ به همین دلیل با سیطره این معنای از علم جدایی دانش از ارزش و علم از ایدئولوژی اعلام میگردد….”
#حمید پارسانیا
⭕️ جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📙کتاب “علم و فلسفه”نوشته حمید پارسانیا
📗کتاب “علم دینی،دیدگاهها و ملاحظات ” نوشته محمدتقی موحد #ابطحی و سید حمیدرضا حسنی
📙کتاب “سنت،ایدئولوژی،علم” نوشته حمید پارسانیا
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
🆔 @olum_ensani_eslami
📌 #علم_و_مبانی_مابعدالطبیعی_آن
💢 هر نظریه دارای اصولی موضوعی هست که برخی از این اصول، اصول هستیشناختیاند، برخی انسان شناختیاند و برخی #معرفت شناختی. بعضی تصور میکنند که نظریهی علمی، مستقل از همهی حوزههای معرفتی است و مستقیماً به حس باز میگردد. خود همین فکر یک مبنای معرفتشناختی دارد که میگوید: «علم آن است که از راه حس به دست میآید.». این #روابط، قبل از اینکه توسط نظریه وارد #ذهن #انسان بشود و با انسان و شخصیت وجودی او بازی بکند و بر آن دو تأثیر بگذارد و یا وارد #جامعه بشود و بر رفتارهای #اجتماعی اثر بگذارد، خودِ نظریه است که این روابط را دارد؛ یعنی مربوط به ساختار درونی خود نظریه است و قبل از اینکه عالِم بداند، این روابط وجود دارد و بعد از اینکه عالِم به نظریه علم پیدا میکند، باز هم این روابط وجود خواهد داشت. ولو اینکه عالِم آن را نداند، ولو اینکه جامعه متوجه آن نباشد. بر همین مبناست که در هندسهی اقلیدس، ما #مکان مسطح داریم و فضای دو بعدی داریم؛ اگر این مبنا زیر سؤال برود، #هندسهی اقلیدس زیر سؤال خواهد رفت. این مبنا پیامدهایی هم دارد؛ وقتی که شما قواعد هندسهی #اقلیدس را دانستید، میتوانید #ساخت و سازها و پیشبینیهای خودتان را راجع به خطوط و شکلها داشته باشید و این قدرت را در پیشبینی مسائل #خارجی پیداکنید، چون به لحاظ منطقی آن لوازم را دارید. بر این اساس اگر نظریه به لحاظ منطقی یکسری مبانی داشته باشد و بخواهد در #حوزه ی #رهنگ موجود بشود، باید مبانی منطقی آن نظریه از جهان اول و نفسالامر به حوزهی فرهنگ وارد شده باشد. اگر مبانی منطقی نظریه در قلمرو #فرهنگ نیامده باشد، نظریه متولد نمیشود. نظریههایی که در علم #مدرن وجود دارند، یکسری مبانی دارند و برای اینکه این نظریات متولد شوند، باید آن مبانی وارد عرصهی#تاریخ شده باشند و جامعهی علمی آنها را پذیرفته باشد.
⭕️ جهت تفصیل مباحث منابع ذیل معرفی می گردد:
📙 کتاب ” منزلت عقل در #هندسه معرفت دینی ” نوشته آیت الله جوادی آملی
📙 مقاله “بهره گیری از روش شناسی اجتهادی لازمه تولید علم دینی” نوشته #علیرضا #اعرافی
📗مقاله ” سنت، #ایدئولوژی و علم” نوشته #حمید #پارسانیا
📃 مقاله ” بازسازی علم مدرن و بازخوانی علم دینی ” نوشته حمید پارسانیا
لینک کانال #علوم_انسانی_اسلامی ↙️↙️
🆔 @olum_ensani_eslami