💕💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_نودوهشت
🔶داخل حیاط شدم هوا بسیار مطبوع و دلانگیز بود یاد بهارهای🎍 پیشین افتادم که حالا تبدیل به رؤیایی دست نیافتنی شده بودند باور نمیکردم بهار فصل جدایی ما باشد. زندگی ما که سراسر بهار بود، نباید در بهار متوقف میشد.😔
ولی عجیب اینکه من بیشتر از همیشه او را در کنارم احساس میکردم🌸و مدام گفتگوهایی بیکلام بین ما رد و بدل میشد در حیاط روی سکو نشسته بودم تصاویر و خاطرهها از پی هم میآمدند و موجب ریزش اشکهای 😭بیصدای من میشدند. پس از ساعتی با خانم دوست آقامصطفی تماس گرفتم و گفتم: «لطفاً بچهها رو بیارین.»💐
وقتی طاها و امیرعلی آمدند، همه دور آنها جمع شدند و شروع کردند به شیون و زاری😭 ، امیرعلی را بغل کردم دست طاها را گرفتم و محکم گفتم: «هیچ کس حق نداره به سر بچههای من دست نوازش بکشه آقامصطفی از ترحم و دلسوزی بدش میاومد.»😠
از کنار قیافههای بهتزدۀ آنها گذشتم طاها را بردم داخل اتاق، قبل از اینکه در را ببندم گفتم: «مصطفی🌷 بیا بریم طاها رو آروم کنیم بهش بگیم چه اتفاقی افتاده!»
طاها مغموم و پژمرده گوشۀ اتاق ایستاد و پرسید: «مامان چی شده؟»🤔
دستش را گرفتم سرد بود به چهرهاش نگاه کردم از رنج منقبض شده بود. او طفل نازپروردهای بود که همیشه خواستههایش برآورده شده بودند و حالا برای اولین بار با دشواریهای زندگی روبهرو میشد.😔 او را کنار خودم بر لبۀ تخت نشاندم و گفتم: «اتفاق بدی نیفتاده مامان جان، همۀ ما یک روز به دنیا میایم و یک روزی هم از دنیا میریم، اما رفتنها متفاوته، یکی ممکنه توی آتیش🔥 بسوزه، یکی توی سیل یا دریا غرق بشه، یکی رو اعدام میکنن، یکی خودکشی میکنه، یکی هواپیماش ✈️سقوط میکنه و بدتر از همه مرگ توی جادههاست که آدم غریب و بیکس کنار راه در انتظار آمبولانس🚐 جون بده با اینحال چهطوری مردن اصلاً مهم نیست، مهم هدف آدمهاست که به چه دلیلی کشته میشن. بهترین مرگ اینه که برای خدا و برای دفاع از آرمانهای دین کشته بشیم.»🌷
بعد از مکثی طولانی ادامه دادم: «یادته بابا میگفت هر کی شهید🌷 بشه توی بهشت همسایۀ امام حسین(علیهالسلام) میشه؟»
هقهق طاها بلند شد. گفتم: «اگه بابا تصادف میکرد و میمرد، پیش خدا امتیاز ویژهای داشت یا حالا که شهید🌷 شده؟»
هقهق طاها تبدیل به گریههای بلند شد😭 گفتم: «برای شهید که گریه نمیکنن؛ تو هم وقتی بزرگتر شدی باید راه بابات رو ادامه بدی.»🌹🌹🌹🌹🌹
ادامه دارد ........
بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_نودونه
🔶طاها سرش را گذاشته بود روی شانۀ من هر دو غمگین😔 بودیم و به روزهای سرد و تلخی که در پیش داشتیم میاندیشیدیم. انگار از اولین روزی که به این خانه آمده بودم یک قرن گذشته بود🌻 بناییها، جابهجاییها، سفرها، همۀ اینها خاطرات زندهای بودند که یکریز در ذهنم رژه میرفتند. سرم را بالا گرفتم آقامصطفی🌷 روبهرویم ایستاده بود. چهرهاش آرام و تابناک به نظر میرسید
پرسیدم: «بگو چطور این همه آرومی؟»
مثل همیشه لبخند زد. گوشیام را روشن کردم و گفتم: «طاها نگاه کن!»🌹
🔸عکس پیکر آقامصطفی را توی یکی از کانالهای تلگرام گذاشته بودند. هنگام شهادت لبخندی☺️ عمیق روی لبهایش نقش بسته بود.
گفتم: طاها میدونی قصۀ این لبخند چیه؟»🤔
نگاهی به عکس کرد اشکهایش چکید روی لبهای پدرش ، گفتم: «صبح روزی که بابات میخواسته شهید🌷 بشه با دوستاش دور هم جمع بودن، یکی از همرزمهای بابات به نام آقای حسین هریری میپرسه بچهها میدونین که هنگام شهادت،🌷 امام حسین(علیهالسلام) میاد بالای سرمون؟ یکی جواب میده ما به شوق همون لحظه است که میجنگیم اون یکی میگه هر کس شهید🌷 شد و اهل بیت(علیهمالسلام) رو دید، یک نشونهای بذاره! یکی میپرسه مثلاً چهکار کنه؟ بابات میگه بخنده!»💐
طاها گفت:«یعنی بابام امام حسین(علیهالسلام) رو دیده؟»
گفتم: «آره ، بابات واقعاً شهید شده، رفته پیش اهلبیت(علیهمالسلام)»🕊
🔸پنجم شهید شده بود، دهم خبردار شدیم و بیستم تشییع شد. تا زمان خاکسپاری، روزهای بسیار سخت و پُرتنشی😔 داشتیم. آمدن پیکر از سوریه تا تهران آنقدر طول نکشیده بود که از تهران تا مشهد طول کشید. از وقتی که شهید🌷 شد تا وقتی که فهمیدم، یکسره خوابش را میدیدم. حتی اگر یک لحظه چشمهایم گرم میشد به خوابم میآمد، ولی از روزی که خبردار شدم تا روزی که پیکرش🌷 را آوردند، دیگر خوابش را ندیدم و از شبی که یقین کردم مصطفی دیگر نخواهد آمد ترس شبانهام از بین رفت دیگر شبها لامپها و تلویزیون را روشن نمیگذاشتم انگار یکشبه تبدیل به زن کاملی شده بودم.🌺🍃🌺🍃🌺
ادامه دارد ........
بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💞💕💞💕💞💕💞
💞💕
#رؤیـــــــای_بیـــــدارے
#پارت_صد
🔶روزی که میرفتیم بهشت رضا🕊در راه سردخانه یادم آمد از آخرین باری که با آقامصطفی از خیابان عبور میکردیم پرسیدم: «مصطفی! مُرده ترس داره؟»
گفت: «نه! جواد رو خودم کول کردم تا قرارگاه.»😔
گفتم: «پس چرا خیلیها از مرده میترسن؟»
گفت: «تو اگه کسی رو دوست داشته باشی، مُردهاش هم برات عزیزه.»💐
وارد سردخانه که شدم، یکباره احساس ترس کردم. قبلاً مسئولش گفته بود صبر کنید بیاوریم داخل معراج، آنجا سرد است قبول نکردم برای دیدنش عجله داشتم حتی یک ثانیه تأخیر هم زیاد بود😔 هر چه به لحظۀ میعاد نزدیکتر میشدم، دلهره و اضطرابم بیشتر میشد. مسئول سردخانه کشو را بیرون کشید. قبل از اینکه پارچه را بردارد با چه شوقی قصد داشتم مصطفی🌷 را بغل کنم، ببوسم. فکر میکردم مثل سابق است و همان گرما و همان لطافت را دارد. پارچه که کنار رفت آمدم جلو، نگاهش کردم با اینکه سرد و بیروح بود، از چهرهاش آرامش🌷 خاصی میتراوید. چشمهای نیمهبازش حالتی از خواب و بیداری داشت. لبخندی روی لبهایش نقش بسته بود که نشانۀ خشنودی🌸 و رضایتش بود. لبهایم را گذاشتم روی گونهاش، یخ بود. همه منتظر بودند، جیغ بکشم از حال بروم چشمهایم را بستم باز همان خیابان بود همان روشنی، همان صدا: «کسی رو که دوست داشته باشی، مُردهاش هم برات عزیزه.»🌷
گفتم: «عزیزی مصطفی، حتی بیشتر از قبل!»
چادرم را کشیدم روی سر هر دومان، رفتیم به چند سال قبل، بهار بود توی محوطۀ فرودگاه ایستاده بودیم بلیط چارتر گرفته بود و میخواست برود🕊 کربلا، همانطور که به سمت باند پرواز میرفت، برایم دست تکان میداد. من دستم را حایل چشمهایم کرده بودم و خیره شده بودم به آسمان، هرچه بیشتر نگاه میکردم او بالاتر میرفت.🕊🕊
🔸ناگهان دستی سمج مرا از او جدا کرد کشانکشان از معراج بیرونم آورد دیدم همۀ فامیل رسیدهاند. گوشهای ایستادم😔 و را زدم به جمعیت، گروه گروه میرفتند داخل معراج، یکییکی میآمدند بیرون بعضیها غش میکردند. بعضیها جیغ میکشیدند من فقط نگاه میکردم همه که آمدند بیرون، دوباره رفتم داخل یک ربع ساعت به من وقت دادند که با آقامصطفی تنها باشم.🌺🌺🌺🌺🌺
ادامه دارد ........
بهروایتهمسرشهید
خانوم زهرا عارفی
🌷#شهید_مدافعحرم_مصطفی_عارفی
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹من اصلا اومدم برات #شهید بشم
تا تو قلب #مادرت عزیز بشم
⚘شهید مهدی ثامنیراد⚘
✅ با ما #همراه باشید ..
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱اگه میخواهید دستتون از دامان امام زمان (عجلاللهفرجه)کوتاه نشه،مواظب چشم هاتون باشید...
🥀
🥀
بچه ها شهید همت بشید...
#استوری
#شهید_محمد_ابراهیم_همت
#شهیدانه
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#تلنگࢪانه
میگفت:
بهجاۍاینکهعکسخودتونوبذارید
پروفایلتابقیہبادیدنشبھگناهبیفتن؛
یھتلنگرقشنگبذاریدڪھبادیدنش
بهخودشونبیان . .
#شهیدابومھدےالمهندس
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#شهیدانه
یڪےازهمرزمـٰانحـٰاجقـٰاسم
میگفت:
گفـتم:حـٰاجےدستتتونروبندـٰازید
دورگردنمنبـٰاهمعڪسبگیریم.
حـٰاجےگفتمندستموبندـٰازمدور
گردنت خطریہهـٰا..!!
گفتمچراحـٰاجے..!!؟؟🤔
گفتاخہمندستمودورگردنهرڪے اندـٰاختمشهیدشدجزخودمویكدنیـٰا
حرفシ...!💔
#شہید_حاجقاسمسلیمانۍ
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
#شهیدانه
روزعروسیشخستہشدهبود . .🎊
مدامدرگیـرڪارهابـودورفـتوآمـدوهۍ
شوخۍمیڪرد . .😅
بہهرڪسۍمیرسیدمیگفت:زننگیر؎ها
ببینبہچہروز؎افتادمزننگیر . .🤭
حتۍبہخواهرهامیرسیدمیگفت:
آبجۍزننگیریا🙂😂!"
#شھید_محمدتقۍسالخورده
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️با هرزهنگاری در فضای #مجازی چه کنیم؟
🔸یکی از بهترین راهکارها اینه که در مواجه با اینجور تصاویر و مطالب فوراً اون سایت یا شبکه اجتماعی رو ترک کنیم.
#سواد_رسانه
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
تایید دستگیری مدیران کانالهای تلگرامی «سایهنویس، نیمه محرمانه و سرائر»
گرداب، سایت فرماندهی امنیت سایبری سازمان اطلاعات سپاه:
🔹️با مجموعه اقدامات فنی و اطلاعاتی چند ماهه پاسداران گمنام امام زمان(عج) در سازمان اطلاعات سپاه، ادمینهای کانالهای نيمه محرمانه، سرائر و سایه نويس به اتهام انتشار اسناد طبقهبندی شده و تشویش اذهان عمومی دستگیر شدند.
🔹️افراد بازداشت شده درصدد بودند از طریق انتشار اسناد طبقه بندی شده، اعتماد بخشی از مخاطبین را کسب کرده و سپس با انتشار اخبار گزینشی و کذب، در میان مسئولین کشور ایجاد اختلاف نمایند.
🔹️دستگیرشدگان ۳نفر هستند که در مدت فعالیت خود، با سوءاستفاده از خلا قانونی موجود در مدیریت فضای مجازی کشور و از بستر پیام رسان تلگرام، اقدامات مذکور را صورت داده بودند.
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سریال های نمایش خانگی را جدی بگیرید☝️
🍃🌀🍃
#به_عشق_مهدی
#جهاد_تبیین
#ظهور
https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10
این عمار
─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─