eitaa logo
این عمار
3.3هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
23.3هزار ویدیو
653 فایل
اتباط با مدیر @fanoodi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴گیلدا مارگارت فعال ضدجنگ آمریکایی پیشرفت‌های زن ایرانی و آمریکایی رو اینجور با هم مقایسه کرده است https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
. ♻️ از اینکه تل‌آویو و پاریس این روزها بهم ریختن، تعجب نکنید، این سنت الهیه! https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🛑دلایل گرایش کشور امارات به سمت ایران؛ 🔴علت گرایش کشور امارات به سمت جمهوری اسلامی ایران را باید در ۳ سطح داخلی امارات، منطقه‌ای و بین‌المللی جستجو کرد: ✅ سطح داخلی امارات: 1⃣ مخالفت و انتقاد امیرنشین‌های دبی، شارجه و راس‌الخیمه از سیاست‌های بن‌زاید(ولیعهد ابوظبی) زیرا محمدبن‌زاید برخلاف پدرش بیشترین تمرکزش بر اقتصاد نفتی، بلندپروازی‌های نظامی و سیاسی است. 2⃣ مشارکت ابوظبی در ائتلاف علیه یمن و رویکرد تنش‌زا علیه تهران باعث اختلاف بین امیرنشین‌های هفت گانه شده است. 3⃣ محمدبن‌راشد آل مکتوم (حاکم دبی) مخالف سیاست‌های بن‌زاید و دخالت در امور داخلی دیگر کشورها است. 4⃣ یکی از مولفه‌های تنشِ داخلی امارات، روابط با تهران بود. حجم معاملات ایران و امارات در سال ۲۰۱۷ میلادی ۱۳ میلیارد دلار بود که ۹۰ درصد از طریق دبی انجام می‌شد. شرکت‌های فعال ایرانی در امارات به دلیل تبعیت ابوظبی از تحریم‌های آمریکا، مجبور به ترک امارات و رفتن به سوی عمان، قطر و ترکیه شدند که این باعث تنش بین دبی و ابوظبی شده است. 5⃣ مسئولین اماراتی به این نتیجه رسیدند که هرگونه شیطنت علیه ایران، اقتصاد امارات را ویران می‌کند و خواستار حل بحران شدند. ✅ سطح منطقه‌ای: 1⃣ نگرانی و هراس امارات از راهبرد تهاجمی انصارالله یمن در بهره‌گیری از پهپادها، موشک‌های کروز، ایجاد اختلال در رادارها و دستیابی به اهداف‌شان در داخل عربستان و نگرانی امارات از اینکه این استراتژی یمن، علیه امارات هم به کار گرفته شود. 2⃣ امارات در مقایسه با عربستان در برابر حملات یمن از سطح آسیب‌پذیری بالاتری برخوردار است. 3⃣ از نظر امارات انصارالله یمن بازوی تهران قلمداد می‌شود و فرماندهان انصارالله، تبعیت پذیری زیادی از تهران دارند. 4⃣ در تحلیل اماراتی‌ها، درصورت جنگ بین ایران و آمریکا، ناامنی در منطقه به خصوص در کشورهای متحد آمریکا از جمله امارات خواهد شد. 5⃣ افزایش تنش و جنگ در منطقه خلیج فارس به ضرر امارات می‌شود. با بسته شدن احتمالی تنگه‌ی هرمز امکان صادرات نفت امارات به صفر می‌رسد که باعث خسارات سنگینی برای امارات خواهد بود. 6⃣ از نظر اماراتی‌ها گرایش به سمت ایران و مذاکره با تهران باعث بی‌طرف نگه‌داشتن امارات در درگیری منطقه می‌شود. ✅ سطح بین‌المللی: 1⃣ در تحلیل مقامات اماراتی در زمان ترامپ، فرجام تهران و واشنگتن جنگ است. با سرنگونی پهپاد پیشرفته گلوبال هاوک، نه‌تنها جنگ نشد، بلکه به دلیل سرنگون نشدن هواپیمای ۵۵ سرنشین، ترامپ از ایران تشکر کرد. عدم توانایی آمریکا در مقابل ایران موجب ناامیدی امارات از آمریکا شد. اصرار رئیس جمهور آمریکا بر گفت‌گو و عدم‌تمایل به جنگ با ایران، باعث شد مقامات اماراتی به تدریج به سمت ایران قوی متمایل شوند. 2⃣ بعد از توقف نفتکش انگلیسی استیناایمپرو، مقامات انگلیسی گفتند: پیامد سختی برای ایران دارد. اما در ادامه مخالف برخورد نظامی با ایران شدند. مقامات آمریکا گفتند: کشتی‌های انگلیسی مربوط به خود انگلستان است و آمریکا مسئول امنیت تردد کشتی‌های سایر کشورها نیست. پیام آمریکا به امارات این بود که آمریکا برای مهمترین متحدش اقدامی نمی‌کند چه رسد به کشورهای عربی که در اولویت دوم آمریکا قرار دارند. در ادامه حتی عربستان هم نفتکش ایران را آزاد کرد. 3⃣ ناکامی آمریکا در ائتلاف بین‌المللی دریایی و عدم موفقیت پمپئو در به‌کارگیری فرانسه، ژاپن و کره جنوبی برای حفاظت از کشتی‌های آمریکایی در خلیج فارس، از دلایل تغییر سیاست امارات به سمت ایران است. 4⃣ نزدیک شدن عربستان، بزرگ کشورهای عربی به سمت ایران و اینکه دوام، استمرار و ماندگاری خود را در تکیه بر قدرت جمهوری اسلامی ایران می دیدند، باعث گرایش امارات به سمت ایران شد. ♦️نتیجه: 1⃣ یکی از راههای منزوی کردن و اخراج آمریکا از منطقه، متحد کردن کشورهای منطقه با خودمان است، که این فرصت در حال شکل‌گیری است. 2⃣ کشور ایران می تواند برای خنثی‌سازی تحریم ‌های آمریکا با کشور امارات در حوزه های تجارت، خدمات مهندسی و فنی ،انرژی ‌های تجدیدپذیر و صنایع پتروشیمی همکاری داشته باشد. 3⃣ مقامات ایرانی می‌توانند برای ایجاد امنیت اقتصادی در کشورمان علاوه بر اینکه اقتصاد ایران را در اقتصاد امارات تثبیت کنند، از تجارب امارات در زمینه گردشگری، سرمایه‌گذاری در حوزه های مختلف اقتصادی، برقراری سیستم تهاتر و تبادل، برقراری توافقنامه های امنیتی و بهبود زیرساخت های صادرات محصولات کشاورزی استفاده کنند. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 🇮🇷این عمار🇮🇷 ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 108.mp3
5.71M
🔊 ختم گویای نهج البلاغه در ۲۷۰ روز 🌺 سهم روز صد و هشتم خطبه ۲۲۱ بند ۱و ۲
🌹ختم نهج البلاغه در ۲۷۰ روز. سهم روز صد و هشتم ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄ 📜 : (پس از خواندن آيه ۱ و٢ سوره تكاثر، « افزون طلبی شما را به خود مشغول داشته تا آنجا كه به ديدار قبرها رفتيد؟» ، فرمود:) 1⃣ هشدار از غفلت زدگی ها 🔻شگفتا چه مقصد بسيار دوری و چه زيارت كنندگان بيخبری و چه كار دشوار و مرگباری، پنداشتند كه جای مردگان خالی است، آنها كه سخت مايه عبرتند و از دور با ياد گذشتگان فخر می فروشند، آيا به گورهای پدران خويش می نازند؟ و يا به تعداد فراوانی كه در كام مرگ فرو رفته اند؟ آيا خواهان بازگشت اجسادی هستند كه پوسيده شد؟ و حركاتشان به سكون تبديل گشت؟ آنها مايه عبرت باشند سزاوارتر است تا تفاخر، اگر با مشاهده وضع آنان به فروتنی روی آورند عاقلانه تر است تا آنان را وسيله فخرفروشی قرار دهند. اما بدانها با ديده های كم سو نگريستند و با كوته بينی در امواج نادانی فرو رفته اند، اگر حال آنان را از ورای خانه های ويران و سرزمينهای خالی از زندگان می پرسيدند، هرآينه می گفتند: آنان با گمراهی در زمين فرو خفتند و شما ناآگاهانه دنباله روی آنان شديد بر روی كاسه های سر آنها راه می رويد و بر روی جسدهايشان زراعت می كنيد؟ و آنچه به جا گذاشته اند می خوريد و در خانه های ويران آنها مسكن گرفتيد و روزگاری كه ميان آنها و شماست بر شما زاری می كند، آنها پيش از شما به كام مرگ فرو رفتند و برای رسیدن به آبشخور از شما پیشی گرفتند. 2⃣ شرح حالات رفتگان 🔻 آنها دارای عزّتی پايدار و درجات والای افتخار بودند، پادشاهان حاكم يا رعيت سرفراز بودند كه سرانجام راه به درون برزخ پيمودند و زمين آنها را در خود گرفت و از گوشت بدن های آنان خورد و از خون آنان نوشيد. پس در شكاف گورها بی جان و بدون حرکت پنهان مانده اند. نه از دگرگونيها اندوهناك و نه از زلزله ها ترسناك و نه از فريادهای سخت هراسناكند، غائب شدگانی كه كسی انتظار آنان را نمی كشد و حاضرانی كه حضور نمی يابند، اجتماعی داشتند و پراكنده شدند، با يكديگر مهربان بودند و جدا گرديدند. اگر يادشان فراموش گشت يا ديارشان ساكت شد، برای درازی زمان و دوری مكان نيست، بلكه جام مرگ نوشيدند، گويا بودند و لال شدند، شنوا بودند و كر گشتند و حركاتشان به سكون تبديل شد، چنان آرميدند كه گويا بيهوش بر خاك افتاده و در خواب فرو رفته اند. همسايگانی كه با يكديگر انس نمی گيرند، دوستانی كه به ديدار يكديگر نمی روند، پيوندهای شناسایی در ميانشان پوسيده و اسباب برادری قطع گرديده است، با اينكه در يك جا گرد آمدند تنهايند، رفيقان يكديگرند و از هم دورند، نه برای شب صبحگاهی می شناسند و نه برای روز شامگاهی، شب يا روزی كه به سفر مرگ رفته اند برای آنها جاويدان است. خطرات آن جهان را وحشتناك تر از آنچه می ترسيدند يافتند و نشانه های آن را بزرگ تر از آن چه می پنداشتند مشاهده كردند و برای رسيدن به بهشت يا جهنّم تا قرارگاه اصلی شان مهلت داده شدند و جهانی از بيم و اميد برايشان فراهم آمد، اگر می خواستند آنچه را كه ديدند توصيف كنند، زبانشان عاجز می شد. حال اگر آثارشان نابود شد و اخبارشان فراموش، اما چشمهای عبرت بين، آنها را می نگرد و گوش جان اخبارشان را می شنود، كه با زبان ديگری با ما حرف می زنند و می گويند:.. ┄═❁🍃❈🌸🍃🌸❈🍃❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6037202732169824180.mp3
2.66M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 3⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (3) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت 3⃣ سرفصل سوم در بحث عقلانیت ، آفت‌های عقل و عقلانیت است که در نهج البلاغه مواردی از آن بیان شده است که عرض می کنیم: 🔹 ۱. هوای نفس که آفت عقل است. (حکمت ۲۱۱) 🔹 ۲. آرزوهای بیهوده که عقل انسان را به سهو مبتلا می کند. (خطبه ۸۶) 🔹 ۳. خواب رفتن عقل به واسطه توجه به دنیا.(خطبه ۲۲۴) 🔹 ۴. شُرب خمر است که فلسفه تشریع حرمت شرب خمر، نجات عقل و حفظ عقل از این آفت بیان شده است. (حکمت ۲۵۲) 🔹 ۵. فقر مایه دهشت و وحشت عقل است. (حکمت ۳۱۹) 🔹 ۶. عشق به دنیا که باعث می شود پرده عقل توسط شهوات پاره بشود.( خطبه ۱۰۹) 🔹 ۷. عُجب و خودپسندی است. (حکمت ۲۱۲) 🔹 ۸. مزاح بی‌جا و زیادی که عامل کاهش عقل نامیده شده است.( حکمت ۴۵۰) 🔹 ۹. برق طمع ها که عامل زمین خوردن عقل ها شمرده شده است. (حکمت ۲۱۹) 🔹 ۱۰. استبداد به رأی و نظر شخصی که عامل هلاکت انسان معرفی شده است. (حکمت ۱۶۱) 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌳شجره آشوب« قسمت صد و هفتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علی علیه السلام 🔻اشعث بن قیس: ارتباط اشعث با بنی امیه 1.بعد از اینکه امام او را از آذربایجان عزل کرد و ولایت حلوان و نواحی آن را به او سپرد، امام حساب اموال او و اموال آذربایجان را رسیدگی کرد. 🔻 اشعث از این کار، غضبناک شد و با معاویه مکاتبه کرد. سوال اینجاست اشعث به عنوان والی امام، چرا باید با معاویه نامه نگاری داشته باشد؟ اصلا چرا او باید از محاسبه اموال خود، عصبانی شود؟ آیا می ترسید امام عدالت را رعایت نکند؟ یا اینکه از مجازات امام به دلیل اختلاس در اموال بیت المال می ترسید؟ اگر به راستی دامن او از جرائم اقتصادی پاک بود، چرا از محاسبه اموال خود و اموال آذربایجان غضبناک شد؟ 🔻 این مکاتبه با معاویه نشان می دهد او قبل از شروع فتنه های حکومت امام، با بنی امیه ارتباط داشته و احتمالا روی آن ها حساب باز کرد بود. جالب این است که خود اشعث بر امین بودن و واجب بودن پیروی از امام، اعتراف می کرد. این نکته را نیز باید افزود که اشعث برای رسیدن به حکومت آذربایجان، دختر خود را به پسر عثمان داده بود. 🔻 احتمالا خلیفه سوم که نسبت به فضل و بخشش از بیت المال به بنی امیه، روحیه خوبی داشته، می خواست پاداشی را به اشعث در قبال این کار بدهد. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد...
نام رمان: براساس واقعت دلاوری ها و رشادتهای شهدای https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 یک دفعه دیدم همون دختر کوچولوعه داره میاد سمتم ی لبخند دندون نما بهش زدم .خیلی شیرین بود این دختر .. دست هام رو به سمتش باز کردم _بیا بیا بغل من با یک لحن بچگانه گفت: +خاله... خیلی صدا میکنن خَستومه _الهی عزیزِ دلم ،اسمت چیه؟ +حنین سادات دست هام رو دو طرف صورتش گذاشتم و گونه اش رو بوسیدم. دخترِ خوشگل و شیرینی بود . سعی کردم خودم رو باهاش مشغول کنم . سرِ سفره نشسته بودیم . مامان خاتون گرم صحبت با اقا داداشش بود که متوجه شدم دایی سید انگار نمی خواد صحبت کنه مامان خاتون هم دیگه چیزی نگفت . حنین رو کنار خودم نشوندم که مادرش لبخندی زد و گفت + اذیتت که نمی کنه؟؟ _نه نه اصلا میگم چیزی شد ؟؟ آخه دایی انگار که.... زندایی تک خنده ای کرد و گفت : +نه عزیز، سید همیشه میگه سر سفره نباید صحبت کرد از برکت غذا کم میشه متوجه نگاه گنگ من شد که ادامه داد : حالا کم کم با قانون های آقا سید آشنا میشی ، سید عشق مستحباته جونم برات بگه که شستن دست قبل از غذا ،شروع غذا با بسم الله ، خوردن نمک اول و آخر غذا ،گذاشتن سبزی سر سفره و ....... دیس برنج که با زعفران تزیین شده بود رو از صنوبر بانو گرفتم و نگاهم رو برگردوندم سمت زندایی _سبزی گذاشتن؟؟؟؟ +آره عزیز، امام صادق (ع) میفرمایند: برای هرچیزی زیوری است و زیور سفره سبزی است . و در کل مایه ی برکته * دیگه حرفی نزدیم و همه مشغول شده بودند و من نگاهم به حنین بود که با اون دست های تپل و کوچکش دانه های برنجی رو که روی زمین ریخته بود رو جمع می کرد . این دختر رو خیلی دوست داشتم ..شاید عقده ی بچه ی کوچک داشتم آخه من از هر دو طرف،چه مادری چه پدری ته تغاری بودم. *بحار الانوار ،جلد66،ص199 . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
🌸🤍🌸🤍 🤍🌸🤍 🌸🤍 🤍 بعد از شام حنین سادات رو کنار حوض فیروزه ای رنگ حیاط مامان خاتون نشوندم و رفتم به کمک صنوبر بانو . بعد از جمع و جور کردن ، رفتم کنار حنین ، مشغول بازی کردن باهاش بودم که متوجه شدم یک نفر اومد کنارم سرم رو بالا آوردم و دیدم خواهر حنینه. +سلام _سلام خوبی؟؟ +مرسی عزیزم رسیدن بخیر _سلامت باشی ، به حنین اشاره کرد و گفت : _ اذیت نمیکنه لب خندی زدم +نه اصلا من عاشق بچه هام _چ خوب ، ساجده خانوم بودی درسته؟ +بله ، اسم شما چیه ؟؟ _عاطفه ، با من راحت باش، فکر نمیکنم اختلاف سنی داشته باشیم ، من 18سالمه +درسته منم 17سال 6ماهمه _اوه چه دقیق ، پایین چادرش رو توی دستش مرتب کرد و کنارم ،لبه ی حوض نشست. _ خب ساجده جان، شیراز خیلی بهت خوش میگذره نَه؟ +اره، دوسش دارم _چه خوب ، من دومین بارم هست که میام شیراز هرچند بار اولم هم کوچیک بودم و چیزی یادم نیست، خیلی دوست دارم جاهای دیدنیش رو ببینم مخصوصا حافظیه و سعدیه، میتونی بیایی فردا باهم بریم ؟ کمی از پیشنهادی که داد تعجب کردم اما به خودم مسلط شدم ... خب زود دوست شدیم! +اره گلم ، فقط من صبح مدرسه هستم مشکلی نداری بعد از ظهر بریم ؟؟ _نه ، چه مشکلی من خودم تا لِنگ ظهر خوابم از حرفش خندم گرفت و اون هم از خنده ی من خندید. دختر خون گرمی بود . با اون چاله گونه ای هم که داشت بیشتر به دل مینشست. _پس حله ، من فردا زنگ می زنم خونه مامان خاتون بهت خبر میدم . +باشه عزیزم اون شب هم تموم شد و من بیشتر سرگرم حنین سادات و خواهرش عاطفه بودم و خداروشکر دیگه خبری از امیر نشد. خانواده خوبی بودن حنین که معرکه بود... عاطفه هم دختر خوبی بود متانت خاصی داشت . انگار قرار بود که سه روزی رو شیراز بمونن. تو راه برگشت به خانه بودیم ، با اینکه ساعت از نیمه شب گذشته بود اما خیابان ها شلوغ بودند و همه ی مردم در تکاپوی عید... +مامان ! -جانم؟ +با عاطفه که صحبت می کردیم ازم خواست که ببرمش و جاهای قشنگ شیراز رو بهش نشون بدم . مامان سرش رو به طرف برگردوند : -خب باهم دیگه برید +وا مامان تو نمیزاری من با دوستم تا سر کوچه برم حالا چی شده؟ -عزیزِ من، عاطفه ک غریبه نیس ، تازه دختر خوبیه . +باش ، پس من فردا بعد از ظهر باهاش میرم بیرون ......... از مدرسه برگشتم و بعد از یک دوش، بدون غذا خوردن خوابیدم . ساعت چهار از خواب بلند شدم و به خونه مامان خاتون زنگ زدم به عاطفه گفتم تا ساعت پنج اماده باشه. سریع لباس هام رو پوشیدم رفتم پایین، یک لقمه برای خودم با کوکو سیب زمینی های ظهر درست کردم و دوربین ام رو انداختم روی کول ام و از مامان خداحافظی کردم . رفتم سر خیابون تا تاکسی بگیرم . نگاهی به ساعتم انداختم، یک ربع به پنج بود. منتظر تاکسی بودم که یک ماشین شخصی جلوم ایستاد شیشه ی طرف شاگرد رو پایین داد + تا تهِ دنیا مجانی ، بیا بالا پوزخندی زدم و سرم رو نزدیکتر کردم _بچه جون،برو جلو درخونتون بازی کن سریع هااا مامانت نگرانت میشه +هه چشم کبری خانم فعلا دست به سینه صاف ایستادم و نگاهم رو به خیابان کشیدم _خداحافظ اکبر جون ........... زنگ خونه ی مامان خاتون رو زدم . عاطفه در رو باز کرد اومد بیرون. _سلام امدی +اهوم بدو بریم +چرا حنین رو نیاوردی؟؟ عاطفه چشمانش را درشت کرد _آخ ، دلت خوشه ها دیونه میکنه آدم رو انقدر غُر میزنه . +الهی، عزیزِدلم ، اشکال نداره که ): -ان شاءالله دفعه های بعد. خب کجا بریم حالا؟؟ +اول بریم سعدیه ، چون نزدیک تره -باشه بریم . به تیپ عاطفه نگاهی انداختم . کیف و کفش سِت ، سنتیِ سبز‌آبی داشت که با رنگ روسریش هم ست شده بود . چادر مشکیه ساده و کش داری هم سرش بود . من فقط سرِ نماز چادر سرم می کردم . اونم فقط استین دار ،، چطوری چادر ساده رو سر میکرد واقعا؟؟ . 🤍 🌸🤍 🤍🌸🤍 https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─
💠 آیت‌الله حق‌شناس(ره): آنجا که رفتی مراقب چشمت باش مراقب زبانت باش. خیلی بیش‌تر مواظبت کن. ولو، سه روز در محضر هستی. در این سه روز از تو سر نزند که امام رضا دل‌گیر شود. https://eitaa.com/joinchat/3105030160C48eb92cb10 این عمار ─┅═ঊঈ🍃🍂🍁🍃ঊঈ═┅─