eitaa logo
💞روزهای خدایی💞
71 دنبال‌کننده
39 عکس
6 ویدیو
1 فایل
در این کانال به توفیق الهی برخی از #ایام‌اللّه زندگی #شهروندی، #طلبگی، #تبلیغی و #معلّمی و #مترجمی و #ویراستاری ثبت می‌شود. 🔸 #سرگذشت‌ها روی #سرنوشت‌ها تأثیر می‌گذارد.🔸 ارتباط👇 @mirzameysam افراد فراری از شبکه‌های مجازی وطنی 👇 https://t.me/ayyamollah1
مشاهده در ایتا
دانلود
! چند دقیقۀ پیش این خبر را خواندم و برام جالب بود؛ خصوصاً مجازات آن! بر اطّلاعات عمومی حقوقی‌ام افزوده شد!😁 «کسانی که سیم کارت یا کارت عابربانک یا خانه استیجاری به اتباع غیرمجاز می‌دهند، افرادی که در طول مسیر در مرز و عمق کشور خوابگاه در اختیار اتباع غیرمجاز می‌گذارند، دارندگان خودروهای شوتی که اتباع را به صورت قاچاق جابجا می‌کنند، صرافانی که نقل و انتقال پول این‌ها را انجام می‌دهند، همه این‌ها در حال شناسایی و رصد هستند و قوانین بسیار سخت از جمله مرگ مدنی (محرومیت از خدمات اجتماعی) دراین‌باره پیش‌بینی شده است و مجازات خواهند شد.» @ayyamollah
«تا سه نشه، ...!»😍😍😍💐💐💐 سلام علیکم! ۲۲ بهمن و ۴۵‌امین سالگرد پیروزی باشکوه انقلاب اسلامی در ایران را خدمت اعضای صبور و باوفا و باصفای گروه تبریک عرض می‌کنم و خدمت آن دسته از عزیزانی که امروز با شرکت در راهپیمایی دشمن‌شکن، دل رهبر انقلاب و همۀ عزیزان دغدغه‌مند و انقلابی را شاد کردند به صورت ویژه‌تر تبریک عرض می‌کنم و بهترین‌ها را برایتان از درگاه الهی خواستارم. برای آنانی که علاوه بر راه‌پیمایی امروز، قصد دارند ان‌شاءالله در انتخابات ۱۱ اسفند هم شرکت دارند و فامیل و دوستانشان را هم به رأی دادن تشویق می‌کنند که دیگه به صورت 😁تبریک می‌گویم و به وجودشان از صمیم قلب افتخار می‌کنم. کثّر الله أمثالهم💐 چند روز پیش که از کرمان به وطن دوم برمی‌گشتیم به طوفان شن کویر لوت خوردیم و جایتان خالی نباشه با سختی‌ها و تلفاتی مالی! به مقصد رسیدیم. جالب بود که بخشی از جاده را به دلیل خشکسالی‌ها و بی‌بارشی‌ها، گرفتار طوفان شن شدیم و بخشی از جاده را که برف و باران حسابی باریده بود گرفتار مه! خلاصه، به مقصد که رسیدیم مجبور شدم موتور ماشین و زیر ماشین را کامل در کارواش بشویم و خطرش را به جان بخرم! سینی زیر ماشین را هم باز کردم که روغن‌ها کامل شسته شوند تا تعمیرکار بفهمد که منشأ روغن‌ریزی و روغن‌سوزی ماشین از کجاست! القصّه، عصری گفتم حالا که سینی زیر جلوبندی ماشین بازه و تمیز و برّاق هست، بروم پیش اوستای جلوبندی چندساله‌ام و ببینم که صدای فرمان از کجاست. فکر هم نمی‌کردم که اوستا امروز تعطیلی خاصّ، اومده باشه. با کمال تعجّب دیدم که اومده!‌ گفتم: اوستا! امروز روز تعطیل انقلابی، برای چی اومدی مغازه؟!😅 اوستا گفت که تلفنم را جا گذاشته بودم و اومده بودم برش دارم. 🤔😉 خلاصه که گذر پوست را به دباغ‌خانه انداخته بودم و زیر ماشین را نگاه کرد و دست به آچار و زنگ زد که قطعه بیاورند. پیک که آمد، شماره کارتش را گرفتم تا پول قطعات را بدهم، دیدم که آخر شماره کارتش دو تا ۵۷ کنار هم داره!😍😍 بهش گفتم که عجب حسن تصادفی! من مناسبت امروز را به شما تبریک میگم! اوّلش یه جوری نگام کرد، ولی بعدش لبخند ملیحی زد! ماشین را گذاشتم تعمیرگاه و رفتم تاکسی بگیرم و بروم خانه. چند دقیقه‌ای معطّل شدم و چون منطقۀ نسبتاٌ کم تردّدی اون هم روز تعطیل بود، تاکسی گیر نیاوردم. دست به دامن ذکر مرحوم آیت‌الله مروارید شدم و به محضی که خواندم پرایدی نگه داشت و طلبه‌ای بود اهل مشهد و من را تا جایی رساند. کمی مسیر را پیاده رفتم و بعد از تاکسی تلفنی که در اون محلّ بود ماشینی گرفتم و وقتی به مقصد رسیدم و شماره کارت ایشان را گرفتم گفتم به مناسبت امروز که بیست و دوم بهمن است به شما عیدی هم می‌دهم! تا که گفتم بیست و دوم بهمن و ...، گفت: «من بودم! زمانی که امام قم تشریف داشتند منزل ما دو منزل بعد از منزل حضرت امام بود و امام که سخنرانی می‌فرمودند ما روی بام خانه‌مان می‌رفتیم و حرف‌های امام را برای جمعیّت حاضر تکرار می‌کردیم!»😍👏 @ayyamollah
۞﷽۞ 😍 سلام و درود و تبریک ایام این چند روز خداوند متعال اهالی و استان‌های دیگر را بدون هیچ چشمداشتی کرد و بعد از شاید بیش از ده سال، برفی کم‌سابقه و بلکه بی‌سابقه را به مردمان هدیه داد و دل‌های بچه‌ها و بزرگ‌ترها خیلی خیلی شاد شد؛ الحمدلله! ان‌شاءالله ما هم به شکرانهٔ نعمت‌های پیدا و پنهان الهی که یکی از بزرگ‌ترین آن‌ها نعمت استقرار جمهوری اسلامی در ایران عزیزمان است، -با وجود برخی نابسامانی‌ها و نقاط ضعفی که آن هم عمده‌اش به ما بر می‌گردد- و به پاس قدردانی از خداوند متعال که بارها در عرصه‌های سخت و طاقت فرسا ما را امداد فرموده و به قول معروف به نخ رسیده و قطع نشده، در روزهای پیش رو نظام اسلامی‌مان را در دنیا و در محضر امام روح‌الله کنیم، با شرکت پرشور و با چشم باز و با انتخاب درست، در انتخابات جمعه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ و انقلابی را یاری رسانیم که امید مستضعفان دنیا و آزادگان دنیاست و به حق، آن‌گونه که شهید صدر فرمود آرزوی انبیای الهی بوده و خون‌های ارزشمندی به پای نهال آن ریخته شده و برای سرافرازی آن خون دل‌ها خورده شده تا اکنون قدرتی متکی بر ایمان و غیرتمندی مردمان شده که لرزه بر جان ابرقدرتهای پوشالی انداخته و ان‌شاءالله با زمینه‌سازی و آمادگی ما میدان برای آمدن صاحب اصلی‌مان، همو که دست قدرتش پشت سر این نظام و مردم است و دست قدرتش بارها و بارها خودش را به دوست و دشمن نشان داده، فراهم شود و پرچم آن به دست رهبر حکیم و فرزانه‌مان به دستان حضرت مهدی(عج) برسد ان‌شاءالله! رفقا! روزهای خوب است! ❤️💐🤲✌️✍️ @ayyamollah
۞﷽۞ 🤔 : پاروی انتخاباتی! 😄 بخش اوّل «و بکم ینزّل الغيث»: «خداوند به واسطۀ شما اهل‌بیت بارش رحمت الهی می‌فرستد.» (زیارت جامعۀ کبیره) دیروز پس از آنکه خداوند بعد از سال‌ها دهۀ شصت و بارش‌های آن‌چنانی را به رخ مردمان برخی استان‌ها و از جمله عُشّ آل محمّد، قم المقدّسه، کشیده بود و صدای گوش‌نواز پاروییه، پاروییه کارگران عزیز بعد از ده‌ها سال در کوچه‌ها و محلّه‌ها طنین‌انداز شده بود، تصمیم گرفتم که بروم و پارویی را تهیّه کنم تا هم کوچه را سر و سامانی بدهم و هم حیاط و پشت بام منزل را. سوار ماشین که شدم پسر همسایه‌مان، آقا محمّد، را دیدم که ماشینش را که چند روزی در زمین خالی بین خانه‌های‌مان پارک کرده بود و پر از برف شده بود را با تِی کوچکی برف‌هایش را تمیز می‌کرد تا به قول خودش، ماشین یخ نزند! خیلی روی تمیزی و خش نداشتن ماشین حسّاسه و ... بعد از ساعتی که پاروی درجۀ یک را به مبلغ 170 هزار ت خریدم، به خانه آمدم و قباپوش و با کلاه مشغول تمیز کردن جلوی پارکینگ خودمان شدم. نیم ساعتی که از کار گذشت، آقا محمّد داستان ما اومد بیرون و گفت: به‌به! حاج آقا چه پارویی! گفتم دیگه شده بودم و احساس وظیفه کردم و خریدم. خلاصه کمی کمک داد و رفت طرف ماشینش و گفت بابا میگه ماشیتم را جابه‌جا کنم و بیارمش توی کوچه‌مون. به نظرتون میشه؟ گفتم ضرری نداره، امتحان کن و ان‌شاءالله میشه. چند دقیقه‌ای گذشت و من مشغول کار برف‌روبی محیط اطراف بودم که اومد و گفت که حاج آقا! میشه پارو را بدهید؟ گفتم چی شده؟ گفت گیر افتادم توی برف‌ها و می‌خوام زیر لاستیک‌های ماشین را برف‌روبی کنم. همراهش رفتم و دیدم که بله! ایشون با ماشینشون تشریف بردند توی کارگاه مصالح ساختمانی موجود در کنار ساختمانی در حال ساخت که برف همشون را پوشانده بوده: میلگرد، چیزهایی شبیه سیم خاردار و ... گلوله‌ای از همین سیم‌ها زیر ماشیت رفته بود و به شدت ماشین و لاستیک‌ها را گیر انداخته بود و میلگردها هم حسابی زیر لاستیک ماشین‌ها قرار داشتند. در حال تفکّر بودیم که چه کنیم و چه نکنیم، کارگر همین ساختمان در حال ساخت که کارگر افغانستانی بود به طرفمان اومد و ماوقع را دید و گفت اگر صاحب ماشین ناراحت نمیشه که خشی روی ماشین بیفته من اون سیم‌ها را از زیر ماشین درمی‌آرم. چاره‌ای نبود و دست به کار شد و با مهارتی اون سیم‌ها را با کمترین آسیب بیرون کشید و بعد کمی برف‌ها را برداشتیم و به آقامحمّد گفتیم بشین پشت فرمون و ما هُل می‌دهیم و بلکه بتوانی با سر خوردن‌های ناچاری از این مخمصۀ میلگردها نجات پیدا کنی. القصّه، ماشین از منطقۀ‌ برفی بیرون آمد و به سلامت رهسپار کوچه‌مان شد.🚗 یه مرتبه جرقّه‌ای به ذهنم زده شد و تنور را برای چسباندن تبلیغی انتخاباتی داغ دیدم ...😅😍 @ayyamollah
۞﷽۞ 🤔 : پاروی انتخاباتی! بخش دوم آقا محمّد آمد و تشکّر کرد از بابت کمک. بهش گفتم اگر وقتی از من پارو می‌خواستی می‌گفتم کارش دارم یا برو بخر و این همه سال نمی‌توانستی پارویی بخری؟! و ... و اون کارگر ساختمانی هم کمک نمی‌کرد و می‌گفت مشکل خودته می‌بایست چشمانت را باز می‌کردی و ... چی می‌شد؟ آیا ماشین شما به این راحتی از این مخمصه بیرون می‌آمد؟! گفتم داستان امروزمان، داستان انتخابات جمعه ۱۱ اسفند است. در داستان شما، وقتی ماشین را در برف حرکت می‌دادی، می‌بایست قبلش اطراف را رصد می‌کردی تا خطرات و موانع را شناسایی می‌کردی و می‌بایست خودت حدس می‌زدی وقتی ساختمانی در حال ساخت هست، بالاخره مصالحش کنارش هست، هرچند برف انبوه کاملاً روی آن‌ها را پوشانده باشد. گفت که من ملاحظۀ برخی بچّه‌ها را کردم که مشغول بازی در برف بودند و می‌خواستم به آنان نخورم و دنده عقب رفتم و ماشین بی‌اختیار سُر خورد و رفت توی مصالح ساختمانی! گفتم شاید این صاحب زمین وقتی دید که بارش برف فراوان شروع شده می‌بایست به نحوی نشانه‌ای در آنجا می‌گذاشت و دچار تقصیر یا قصور شده! برخی شرایط دست خود انسان نیست. آمدن برف دست ما نبوده و حتّی خیلی‌ها از آمدنش در این وقت سال و با این حجم شگفت‌زده شدند و اگر برف نبود، هیچ کدام از این مشکلات نمود پیدا نمی‌کرد و روال عادی در جریان بود؛ دیگر شما ماشینت گرفتار نمی‌شد و دچار خسارتی نمی‌شدی و حتّی تقصیر یا قصور صاحب ساختمان نیز، به چشم نمی‌آمد. حالا هرچه هم که شما به این صاحب ساختمان فحش و بد و بیراه بگویی و هرچه خودت را بابت قصورها و تقصیرهایت سرزنش کنی و یا شرایط خاصّ برفی را آماج حرف‌هایت قرار دهی، فایده‌ای به حالت دارد؟!‌ اینجا باید همه کمک کنند تا ماشینت را از این شرایط بیرون ببری تا بعد. حتّی کسی که تقصیر و قصوری هم دارد نیز، باید توان خودش را به میدان بیاورد. الغرض، الآن انتخابات سرنوشت‌سازی در پیش است و برخی قصورها، تقصیرها و شرایطی که دست ما نبوده، دست به دست هم داده و مشکلاتی را در زمینه‌هایی به وجود آورده و در کنارش البتّه، همین شرایط منافع و برکاتی را هم داشته، الآن هرچه شما بابت این گرفتاری‌ها فریاد بزنی و اعتراض و قهر کنی و این و آن را متّهم کنی و به دنبال مجازاتشان باشی و حتّی کوتاهی خودت را و شاید تقصیرت را نادیده بگیری... جز ، هیچ فایدۀ نقد دیگری برای تو ندارد و بلکه ضررهای پیدا و پنهانی برای تو دارد. شرایط برفی امروز را می‌توانی بر همۀ شرایطی در مملکت که ایجادشان در اختیار نظام نبوده تطبیق کنی و حتّی برکاتی که در دل این شرایط چه بسا بغرنج برای تو وجود دارد! آقا محمّد به فکر فرو رفت و با آرامش خاصّی که در صورتش نمایان بود خداحافظی کرد.❤️😍 : جالبه با تعریف همین داستان نقد و نه برای چند نفر دیگر از هم‌محلّه‌ای ها، نظرشان دربارۀ عدم شرکت در انتخابات تغییر یافت!✌️ واقعاً این پارو، پاروی معمولی نبود و به نوعی از الهی بود! @ayyamollah
۞﷽۞ با سلام! چند روز پیش در بحبوحۀ بحث‌های در جمعی از دوستان، یکی از رفقا که نقدهایی را دربارۀ انتخابات و ... مطرح می‌کرد، آخرش گفت این حرفا حرف‌هایی هست که در میان قشری از جامعه زده میشه و من چون در میان مردم هستم! و در جمع‌های نخبگانی رفت‌وآمد و تبلیغ و تدریس دارم اونا را مطرح کردم، هرچند به برخی از این حرف‌ها اعتقاد ندارم و به قول معروف: «النقّال کالبقّال»! نکته‌ای قرآنی به ذهنم آمد و به این رفیق شفیق و فرهیخته‌مون عرض کردم. حضرت موسای کلیم وقتی با ۷۰ نفر از گلچین‌شده‌های امّت خود، بنی‌اسرائیل، (که یکی از آن ۷۰ نخبه، بود) به کوه طور رفتند، به خداوند عرضه داشت که: «ربّ أرني أنظر إلیك»: خدایا خودت را به ما نشان بده تا تو را ببینیم! ندا آمد که من را نمی‌توانی ببینی، امّا به کوه نگاه کن اگر بعد از تجلّی من بر آن، کوه مقاومت داشت و سر جایش استوار ماند، تو هم گنجایش آن را داری که من را ببینی! وقتی خدا بر کوه تجلّی کرد، کوه از هم پاشید و حضرت موسی بیهوش شد و اون ۷۰ نفر هم به فنا رفتند! یکی از حرف‌هایی که حضرت موسی(علی نبیّنا و آله و علیه السلام) بعد از به هوش آمدن زد این بود که خدایا آیا ما را به خاطر کار برخی از افراد معلوم‌الحال جامعه‌ام هلاک کردی؟!‌ اینجا برخی مفسّران گفته‌اند که مقصود اون گوساله‌پرستی قوم ایشان بوده و این میقات پس از آن انجام شده! و حضرت چند میقات داشته‌اند. برخی دیگر می‌گویند که حرف حضرت موسای کلیم به خداوند متعال که خودت را به ما نشان بده، حرف خود حضرت نبوده و اصلاً‌با اعتقادات یک پیامبر سازگار نیست، بلکه حضرت موسی تقاضای اون ۷۰ منتحب را به خداوند عرضه داشت و ادامۀ ماجرا. به رفیقمون گفتم: حضرت موسایی که حرف خلاف ضابطه و خلاف منطق دینی آن گروه منتخب و به قول خودمان نخبگانی را به خداوند عرضه داشت، با اینکه قوم بنی‌اسرائیل بارها و بارها خداوند را در قضایای پر فراز نشیب خود از مصر تا بیت‌المقدس دیده بودند، و صرفاً از روی لجبازی و ادای نخبگانی و به قول خودمان روشنفکری در آوردن چوب لای چرخ پیامبری همچون موسای کلیم می‌کردند، اینها مستحقّ چنان هلاکتی شدند و البتّه، بعدا با شفاعت و دعا و التماس حضرت موسی به درگاه خداوند متعال، زنده شدند! حالا رفیق، بله مشکلات هست و نابسامانی‌ها در کشورمان هست که باید حتماً‌ چاره شوند و بدنۀ مردمی نظام بیش از پیش تقویت شود، امّا اون طرف ماجرا هم،‌ کارهای فراوان و عنایات فراوان و تأییدات فراوان الهی نیز، در برهه‌های مختلف به این نظام اسلامی ما شده که انکارناپذیر هست، اگر ما راه بی‌انصافی را بپیماییم و بخواهیم برخی حرف‌ها را بر زبان بیاوریم و ریشه‌هایی را بزنیم، بدانیم که بی‌پاسخ از سوی خداوند متعال نمی‌مونه و اگر مقدّر باشه خداوند متعال تجلّی‌ای پیدا کند، اوضاع کسانی که بی‌ضابطه و لج‌کارانه و ... به جنگ نظام می‌روند خیلی داغون میشه و حتّی موسای کلیمی هم که حرف اونا را به پیشگاه الهی انتقال می‌دهد، می‌کند!😔😱 : روایتی از امام عصر(عج) وارد شده که فرمود وقتی که وضعیّت نخبگان و منتخبان جامعۀ حضرت موسی این می‌شود وای به حال منتخبان آدم‌های عادی و غیر معصوم!!! البتّه، ناگفته پیداست که پیامبران و امامان با ظرفیّت‌های موجود جامعۀ خودشان کارها را به پیش می‌برند و بنا نیست که علم خویش را در انتخاب خود دخالت دهند یا افرادی از ملکوت را برای انجام کارها بیاورند. @ayyamollah
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🇮🇷 ﷽ 📝 این است مردم‌سالاری پیشرفته دینی در ایران 🍃🌹🍃 🔻در جمهوری‌اسلامی، برادرخانم رهبر ایران (آقای خجسته)، کاندیدای مجلس می‌شود ولی نمی‌آورد. 🔹رئیس سابق قوه‌قضاییه و ریاست مهم‌ترین مجمع نظام، کاندید خبرگان (مازندران) می‌شود ولی با سرانگشت خود او را کنار میزنند. 🔸در تهران فرزند شهید مطهری و در کرمان برادر شهید باهنر، توسط از گردونهٔ رقابت حذف می‌شوند. 🔹در خوزستان، پای ۱۲ نماینده از هجده نماینده خود را از مجلس قطع می‌کنند و نیروهای جدید جایشان می‌گذارند. 🔸در گیلان، به معاون رئیس‌جمهور سابق (آقای نوبخت) که رئیس‌سابق مجلس (آقای لاریجانی) برای تبلیغش ویدیو منتشر کرده، رای نمی‌دهند و او را راهی خانه‌اش در تهران می‌کنند. 🔹 انگشت توی استامپ می‌زنند و نماینده متخلفی که انگشت بر چهره سرباز نواخته‌بود (آقای عنابستانی) را کنار می‌گذارند. 👈 اینجا ، قدرتمندترین مهره‌های سیاسی کشور را طی کمتر از ۲۴ ساعت رای‌گیری، حذف و نیروهای تازه‌نفس مورد نظر خود را برجای میگذارند. 🔸اینجا از بستگان رهبری گرفته تا فرزندان شهدا و حتی بعضی علما را از فیلتر رأی خود رد می‌کنند. 👈 بگذار هرچه می‌خواهند بگویند ... من قطعاً پای جمهوری‌اسلامی ای که در آن انگشت سرنوشت حکمرانان را تعیین می‌کند، ایستاده‌ام. 🔺و آن را یقینا بر هر نظام دیکتاتوری از پادشاهی بریتانیا گرفته تا پادشاهان عربستان و امارات تا سلطنت ربع ترجیح می‌دهم. =========🇮🇷========= @ayyamollah
سلام علیکم! طاعات و عبادات شما عزیزان در این ماه میهمانی خداوند متعال که بارش رحمت و مغفرت الهی است، قبول باشه و ان‌شاءالله در لحظات سحر و افطار برای همگان دعا کنیم، خصوصاً برای پیروزی مردمان مظلوم و مقتدر غزّه و فلسطین. الحمدللّه توفیق الهی یار شده و این ماه در یکی از مساجد شهرمان مشغول انجام وظیفۀ تبلیغی شده‌ام. دعا بفرمایید که وجودم برای مخاطبانم در این مسجد که مزیّن به نام عزیزی است که «اذن دخول حرم امام رضا(علیه السلام) با اوست! مفید باشم و بتوانم در برابر وقت ارزشمندشان، ره‌آوردهای دینی مناسب و مفید و مؤثّری برای آنان داشته باشم. من از آن دسته طلبه‌هایی هستم که وقتی برای تبلیغ به مسجدی مشرّف می‌شوم، دربارۀ جزئیّات رویدادهای آن مسجد بی‌تفاوت نیستم. معتقدم که طلبه باید در همۀ شئونات مسجد حضور جدّی و مؤثّر و با حسّاسیّت داشته باشد. در این مسجد که تأسیس سال 1360 ش هست، دیدم که مردم مثل برخی دیگر از مساجد ایران و حتّی برخی مساجد قم، هنگام شنیدن «أشهد أن علیا وليّ الله» در اذان و اقامه، بلند و جانانه و هماهنگی می‌فرستند! از مردم پرسیدم که چرا به هنگام بردن نام حضرت صلوات می‌فرستید؟! چه کسی به شما گفته صلوات بفرستید؟ یه نفر گفت که ایشون! پیرمردی بود. یکی گفت بالاخره امیرالمومنین هست و دیگه. گفتم البتّه، در برخی مساجد قم هم صلوات می‌فرستند، ولی کار مطابق روایات نیست! گفتم شاید یه عدّه‌ای بگویند که چون پیامبر و حضرت امیر به منزلۀ یک روح در دو جسم هستند و به قول معروف، حضرت امیر جان پیامبر بر اساس جریان است. امّا صلوات فقط مخصوص شنیدن نام مبارک پیامبر است که باید بلند هم فرستاده شود تا را از بین ببرد. گفتم که هنگام شنیدن این فراز از اذان و اقامه بفرمایید که: «صلوات اللّه و سلامه علیه». یه شب بعد از نماز مغرب و عشا که در حال رفتن به سمت ماشین بودم، دیدم یکی از جوانان مسجد اومد و گفت حاج آقا! عرضی داشتم. گفتم بفرما. گفت امشب بعد از شنیدن نام امیرالمومنین در اقامۀ شما صلوات فرستادم و یکی از اطرافیان گفت که حاج آقا گفته صلوات نفرستید! چرا حاج آقا؟ چه جوری بعد از شنیدن نام رهبری صلوات می‌فرستیم ولی نام امیرالمومنین ارزش صلوات فرستادن نداره؟؟؟؟ گفتم عزیزم قضایا را با هم قاطی نکنیم. اون حرفی که بنده زده‌ام برای جلوگیری از باب شدن یک رویّۀ خطرناک است که اگر ادامه یابد کم‌کم به موارد دیگر هم می‌رسد؛ همان‌گونه که در برهه‌ای عدّه‌ای در اذان عبارت «أشهد أن فاطمة عصمة الله الکبری ...» را افزوده بودند! گفتم که نمی‌خواهم نیّت‌خوانی و پیش‌گویی کنم، امّا این رویّۀ صلوات فرستادن برای نام حضرت علی در کشور، شاید جریان خاصّی در پشتش باشند. الله اعلم. بابت جریان صلوات فرستادن بعد از نام رهبر انقلاب یا سه بار صلوات پس از نام حضرت امام(ره) اون قضیّه‌اش و است که جنبۀ مبارزاتی و تعظیم شعائر دارد. در صحبت‌های رهبر معظّم انقلاب دربارۀ پیش از انقلاب هست که فرموده بودند گاهی یک راننده بصیرت داشت و می‌فهمید این سه بار صلوات پس از نام امام چیه و یه طلبه و روحانی نمی‌فهمید! @ayyamollah
سلام علیکم. طاعات قبول . پیشاپیش عید بندگی و اطاعت، عید فطر بر شما مبارک باشه. امروز پس از سخنرانی، وقتی مشغول دست دادن به اهالی مسجد بودم، شنیدم که به یکی میگن: آقای دکتر چه خبر و ... فکر کردم از همین شوخی‌های مرسوم باشه که الکی به همدیگه میگن دکتر و ...! از یکی از مسجدی‌ها پرسیدم که ایشون را می‌شناسید؟ واقعا دکتر هستند؟ گفت بله و فرد عجیب و غریبی هم هست و حال و هوای معنوی ویژه‌ای داره. با ایشون حدود بیست دقیقه‌ای هم‌کلام شدم و از همکلامی با او واقعا لذت بردم و از حرف‌ها دغدغه‌مندانه و واقعا از جان بر آمده او به وجد آمدم. یه حجب و حیای ویژه‌ای هم داشت. دکتر ابراهیم عطارد 😍❤️💐
✨﷽✨ سلام علیکم! چند روز پیش که این پست را در کانال دیگرم، آیا می‌دانستید؟، گذاشتم، یکی از اساتید عزیز حوزه که به‌تازگی عضو این کانال بنده شده بود، پیام دادند و ابراز لطف و محبّت دربارۀ‌ مطالب کانال داشتند. ایشان در حرم حضرت معصومه(سلام اللّه علیها) بین الصلاتین مسئله می‌گویند و در خصوصی پیام دادند که از این پست شما خیلی لذّت بردم و به‌زودی در حرم کریمۀ اهل‌بیت(علیها السلام) از آن استفاده خواهم کرد. 👇از ایشان بابت عضویّت در کانالم و نظر لطفشان و آن خبر ملکوتی‌شان بسیار تشکّر کردم و نوشتم که عجب توفیقی این پست داشته که در فضای ملکوتی حرم بی‌بی بناست لحظاتی رزق قرآنی زائران و مجاوران حضرت باشد. زهی سعادت. فضل و ثواب این مطلب برای نویسندۀ کتاب زیبای «کیف تتقن البلاغة» جناب استاد أحمد إسکندر است. جعله الله في میزان حسناته 😍❤️ 🤲 @ayyamollah
✨﷽✨ این پُست را که دیدم یاد خاطره‌ای از امسال ماه مبارک افتادم. در این ماه به دلیل ایجاد مشکلاتی برای یک از دکل‌های اصلی صدا و سیمای استانی، چند روزی شبکه‌های دیجیتال تلویزیون‌های استان کرمان و عمدۀ شهرستان‌های استان قطع شد و مردم بدون تلویزیون بودند. یه روز دیدم که نمازگزاران مسجد صدا به اعتراض بلند کردند که حاج آقا!‌ این چه وضعیّه؟! چرا تلویزیون‌ها درست نمیشه؟ واقعاً‌ خیلی بدون تلویزیون سخته و خونه‌هامون سوت و کوره و وقت‌های سحر و افطار بی‌مزّه و ... یکی هم به شوخی گفت که حاج آقا!‌ خودشان مردم را مجبور می‌کنند که بروند طرف !😁 خلاصه در هر محفلی خانوادگی و مردمی حضور پیدا می‌کردیم صحبت از این اختلال در پخش تلویزیون بود. به نمازگزاران گفتم که ان‌شاءالله مشکل حلّ میشه و تلویزیون‌ها دوباره خانه‌ها را از سوت و کور بودن در می‌آورد و ... امّااااااااااا یه نکته: دقّت کردید که چقدر مردمان کوچه و بازار در شهرهای مختلف به این قطعی چندروزۀ تلویزیون‌ها معترض بودند و حتّی در کانال‌ها و گروه‌ها این اعتراض‌ها بازتاب می‌یافت و ... ؟؟ پس اینا که در شبکه‌های مجازی گوش فلک را کر کرده‌ بودند که بدانید و آگاه باشید که دیگه کسی از مردمان ایران تلویزیون نمی‌بینه و تلویزیون نیست و هست و اکثریّت به سمت ماهواره‌ها رفته‌اند و فریاد واایراناه! سر می‌دادند، چی بلغور می‌کردند و به خورد یه عدّه افراد از همه جا بی‌خبر می‌دادند! **** به نظرم، واقعاً اون چند روز قطعی تلویزیون در استان کرمان، از روزهای خدایی و از الطاف خفیّه و جلیّۀ الهی بود و اگر اینترنت و گوشی‌های همراه و لپ‌تاپ و تبلت‌ها نبود، حتماً یک و وسیعی در این زمینه شکل می‌گرفت و شعار می‌دادند که: !✊🤧😅❤️ : بنده که خداوند حافظشان باشد، شاید مثل همۀ مادرها، به شدّت تلویزیونی هستند و از اوّل صبح که بیدار می‌شوند تا آخر شب و هنگام خواب تلویزیون روشن است و عمدتاً روی شبکۀ کرمان و خبر و دعا و مناجات و قرآن‌خوانی و مباحث پزشکی!‌ خلاصه این چند روز خیلی کلافه شده بودند تا اینکه یک روز به یکی از نوه‌های عزیز با لپ‌تاپ به متصل شدیم و شبکۀ کرمان را برای ایشان و پویا را به صورت برای بچّه‌ها 😂راه‌اندازی کردیم. برق عجیبی در نگاه از خوشحالی درخشیدن گرفته بود و دعای خیر می‌‌فرمودند! 😘💪 @ayyamollah