در زمانهی سرعت دادن به زندگی، در دورهی جنبش «فقط انجامش بده»(just do it) که شعار یک شرکت سرمایهداری در حوزه تولیدات ورزشی است، و خلاصه در عصر شتاب دادن به همهی کارهایی که باید انجام شوند، یعنی در دههی ۹۰ میلادی، دههی تولد و پا گرفتن اینترنت، «آلوین استریت»، پیرمرد کلهشق آمریکایی، یک مسافرت دیوانهوار را از ایالت آیووا به ایالت ویسکانسین انجام داد. چرا دیوانهوار؟ چون در زمانهای که همه چیز رو به سرعت گرفتن میرفت او مصمم بود با ماشین چمنزن به سفر برود!
فیلم «داستان استریت» اثر دیوید لینچ که بر اساس ماجرای این سفر شش هفتهای عجیب شکل گرفته مانند شخصیت خود این پیرمرد و مانند معنای نام خانوادگی او، «سرراست» است. یک کمدی رقیق و بسیار سادهی جادهای که شخصیتهای مختلف به نوبت به آن وارد و از آن خارج میشوند. تقریبا همهی کسانی که آلوین با آنها برخورد میکند از کار خندهدار پیرمرد دچار شگفتیِ آمیخته به تحسین میشوند و سعی میکنند کم یا زیاد به او کمک کنند تا به برادرش برسد و با او آشتی کند.
متن کامل یادداشت مروری بر مفهوم قهر در فیلم داستان استریت اثر دیوید لینچ را بخوانید.
#داستان_استریت
#دیوید_لینچ
#پرونده_قهر
#مجله_میدان_آزادی
1⃣4⃣0⃣
@azadisqart