محمدجواد محبت شاعری زلالاندیش و نازکخیال بود که شعرش آیینهی حیات اوست و لطافت حیاتش در شعر او جاری، شاعری معناگرا که انگارههای اخلاقی و آیینی و شعر باورمندانه از شاخصههای بارز کلام اوست که با جانی به بیکرانگی آسمان پاک، نگاه روایی و اعتقادی خود را بیان کرده است. ذوق فطرى و درک ذاتی زندهیاد محبت از هندسهی زبان فارسی موجب شد تا به زبانی نرم و ملایم برای بیان حالات روحی خود دست بیابد، زبانی که ساده و نغمهگونه و محاورهایست.
در حقیقت نوعی از لطافت و روشنی و دلنشینی در کلام ایشان نهفته و پیداست؛ شکوفه و اشک و باران و دعا در شعر ایشان مظاهری از آن لطافت و بهگزینی است و طبعاً به واسطهی سالهای معلمی، زبانی بهگزین و شیوهی بیانی آمیخته با نصیحت و طبعی آموزنده دارد و بیشتر در بند حرف زدن است تا تصویرسازیهای شاعرانه که البته تصویرهایی هم از این جنس دارند:
شب چون به چشم سرمهای از خواب ميكشند
ياران گريه رخت به گرداب میکشند
متن کامل یادداشت حال شاعرانه و منش اخلاقی محمدجواد محبت را بخوانید.
#محمد_جواد_محبت
#مجله_میدان_آزادی
#ادبیات
#شعر
1⃣5⃣4⃣
@azadisqart