🔸اتهام توهین به تشیع
امشب دیدم در چندین کانال و گروه افرادی به صورت هماهنگ، بنده را متهم به توهین به تشیع میکنند. استناد آنها به پست حذفیات کتاب لبخند علماست و هرکدام حکایتی از آن را بهانه این اتهام قرار دادهاند. گویا از جای مشخصی که سالهاست نوشتههای بنده آنها را عصبی میکند، دستور تخریب بنده صادر شده است.
قبلا درباره این حذفیات توضیح دادم، مجددا تأکید میکنم که:
اولا اینها حذفیات کتاب است و لطیفهها و نکات طنز دیگری در کتاب هست که تعریض به بعضی از پیروان اهلسنت به شمار میآید، در توضیحی که قبلا در کانال گذاشتم، بیان کردم که بررس ارشاد تعریضها به اهلسنت را باقی گذاشته و حکایاتی که نقد پیروان تشیع(نه خود تشیع) بوده را حذف کرد.
ثانیا نقل حکایات طنز به معنای اعتقاد به مضمون آنها نیست و غرض کتاب نیز اثبات این عقاید یا رد آن عقاید نیست. همین حکایات در کتابهای دیگران نیز آمده، مجوز ارشاد هم گرفته است و کسی آنها را متهم به تحریف و سیاهنمایی و توهین نکرده است.
ثالثا در هیچ کدام از این حکایات توهین و بیاحترامی به شیعه وجود ندارد. آقایان مشخص کنند چرا این مطالب توهین به تشیع است و جوسازی نکنند.
بله کسانی طریقه لعن و دشنامگویی و مجادله مذهبی را روش تبلیغی تشیع میدانند، تعریض به اقدامات خودشان را توهین به تشیع قلمداد میکنند. آنقدر پر رو و طلبکار هم هستند که از مسئولان نظام و حوزه میخواهند که با بنده برخورد شود.
جالب اینجاست که کسانی این مطالبه را دنبال میکنند که کانالهایشان پر از توهینهایی از سنخ توهینهای آن مداح هتاک است. شاید در جو محکومیت آن مداح هتاک به اهلسنت، این آقایان به طرفداری از او میخواهند این طرف نیز مظلومنمایی ایجاد کنند و از آب گل آلود ماهی بگيرند.
.......
@azadpajooh
🔸ضرر و آسیب توهین مذهبی شیعیان برای شیعه
✍مهدی مسائلی
چند روز پیش در یکی از هیئتهای شهر قم مداحی با توهین به مسجد اهلسنت زاهدان و نمازگزاران آن، حرفهای زشتی بر زبان راند. انتشار فیلم این مداحی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی ناراحتی و خشم بسیاری از مردم- اعم از شیعه و اهلسنت - را برانگیخت. در فضای پر التهاب بلوچستان که چند سال اخیر چالشهای امنیتی زیادی را به خود دیده است، این فیلم میتوانست فتنهی مذهبی دیگری را رقم بزند. اما مسئولان امنیتی و فرهنگی کشور به محکومیت این اقدام اکتفا نکردند و برخورد قضایی با آن را آغاز کردند. این مداح بازداشت شد و از آنجا که طرح شکایت از وی در دادسرای زاهدان بود، با قرار قضایی به زاهدان منتقل شد. بعد از این اقدام بازخوردهای متفاوتی را در میان طیفهای مذهبی شیعه شاهد بودیم.
همانگونه که اشاره شد، بسیاری از شخصیتهای شیعه این سخنان زشت را محکوم کرده و حتی از اقدام قضایی علیه این مداح حمایت کردند. البته انتظار بیشتری از جامعه مداحان- به خصوص مداحان انقلابی- درباره موضع گیری سریع و صریح دراینباره وجود دارد. درست است که حواشی و هزینههای موضعگیری در این مسائل برای آنها بالاست، ولی اخلاص و مجاهدت مداحان در همین هنگامهها مشخص میشود.
در مقابل، طیفی از مداحان و هیئتیهایی که خود را برائتی مینامند، به طرفداری از این مداح پرداختند و برخورد قضایی با وی را نیز محکوم کردند. این عده با این توجیه که وحدت اسلامی و طرفداران آن زمینهساز برخورد قضایی با این مداح شدهاند، به هجمه علیه وحدت اسلامی پرداختند، در حالی که سخنان این مداح فراتر از وحدت اسلامی، امنیت مردم سیستان و بلوچستان اعم از شیعه و سنی را با چالش مواجه میکند. این طیف قشر محدودی از جامعه مذهبی شیعه هستند، اما فعالیت و بازخورد رسانهای زیادی دارند. یادداشت بنده برای متقاعد کردن و بازداشتن آنها نیست.
اما طیفی دیگر از جامعه مذهبی شیعه همزمان با محکوم کردن رفتار این مداح، برای او دلسوزی نیز میکنند. در واقع، این طیف سخنان این مداح را خطا و اشتباه میدانند، ولی چون او را دوست مذهب و به اصطلاح هیأتیها نوکر دستگاه امام حسین(ع) میدانند، برخورد قضایی با وی را نیز روا نمیدانند. در این یادداشت هدفم بیشتر نقد این رویکرد و موضعگیری است.
حقیقت اینکه دین بیش از آنکه از دشمنان ضربه و لطمه بخورد، از دوستان و طرفدارانش آسیب دیده است. تصویر زشت و منزجرکنندهای که دوستان نادان و تندرو برای دین و مذهب رقم میزنند، آسیبی بسیار فراتر از مخالفت دشمنان و هجمههای آنها دارد و ضرر سوءتبلیغ این دوستان قابل مقایسه با تبلیغِ سوء دشمنان نیست. از این جهت است که بعضی سلوک آنها را در نقشه دشمنان تعریف کرده و آنها را با عناوینی مرتبط با آمریکا و انگلیس مخاطب میسازند. فارغ از صحیح یا نادرست بودن چنین نسبتهایی، آسیب رفتارهای موهن این عده را نباید کم اهمیت جلوه داد و از کنار آنها به سادگی گذاشت. این افراد هم به دین ضرر میزنند و هم به دینداران. هم نگرش منفی به تشیع ایجاد کرده و مردم را از توجه به تعالیم اهلبیت(ع) دور میکنند، و هم با ایجاد دشمنی میان شیعیان و اهلسنت امنیت اجتماعی را برهم زده و زندگی مسالمتآمیز پیروان مذاهب را با چالش روبرو میکنند. در روایاتی متعدد و معتبری از ائمه(ع) بیان سخنان نابجا توسط شیعیان و انتشار مطالب خاص مذهبی با امامکشی و قتلِ عمدِ امامان یکسان تلقی شده است، و ائمه(ع) خطر و زحمت شیعیانِ بیمبالات در سخن را از ناصبی دشنامگویی که شمشیرکشیده و به جنگ امام آمده، بیشتر دانستهاند. حتی امامان خواستار طرد و انزوای این عده از جامعه تشیع شدهاند. این موضعگیری اهلبیت(ع) درباره مطالب خاص مذهبی است که دیگران ظرفیت پذیرش آن را ندارند، مطالب زشت و سخیفی که هیچ نسبتی با مکتب اهلبیت(ع) ندارد، جای خود دارد.
کوتاه سخن اینکه برخورد با این افراد هتاک تنها با رویکرد حمایت از اهلسنت نیست بلکه برای صیانت از آموزههای تشیع و زندگی مسالمتآمیز مذهبی است. از این گذشته عدالت اجتماعی اقتضا میکند یا همه مردم و پیروان مذاهب در اظهار نظر و بیانشان آزاد باشند و هر توهینی را با ملاک آزادی بیان، مجاز بدانیم یا اینکه تبعیض در برخوردهای اجتماعی نداشته باشیم و با توهین در همهجا، به یکاندازه برخورد کنیم.
.......
@azadpajooh
هدایت شده از سرگذشت
📌معرفی کتاب
▪️لبخند علما مجموعه ای از شوخی ها ولطیفه هایی است که توسط عالمان و روحانیون مطرح شده است.
لبخند علما صرفا لطیفه نیست. بلکه کتابی است تاریخی و درس آموز که مطالب شنیدنی که رنگ و بوی طنز داشته را بصورت مستند گردآوری، تدوین و تنظیم کرده است.
سابق بر این، دو اثر مشابه دیگر نیز به چاپ رسیده بود :
- شوخ طبعی های طلبگی به کوشش محمد حسین قدیری
- مطایبات (خنده حلال) به کوشش سید محمد رضا غیاثی کرمانی
اما لبخند علما از حیث مستند نگاری، دسته بندی مطالب مبتنی بر شخصیت ها و موضوعات، جامعیت مطالب و هم چنین تمرکز بر قشر خاص عالمان و طلاب، بر دو اثر قبلی ارجحیت داشته و امتیازات خود را دارد.
آقای مسائلی در مقدمه کتاب تصریح میکند که تالیف لبخند علما، در راستای کتاب اصطلاحات طلبگی است که برای اصلاح تصویر منفی مردم از روحانیت و رفع بدبینی و دوگانگی میان خودشان با این صنف، اقدام به انتشار آن نموده اند.
#معرفی_کتاب
#تازه_نشر
@narrative_1443
⚡️درباره روز و علّت وفات حضرت زینب(ع)
✍مهدی مسائلی
درباره وفات حضرت زینب دو مطلب جای تأمل دارد:
۱. روز وفات حضرت زینب: انتساب پانزده رجب به روز وفات ایشان برگرفته از کتاب اخبارالزینبیات است. این کتاب را به عُبَیدِلی نسبشناس معروف نسبت دادهاند، ولی دلایل متعددی حکایت از جعلی بودن این انتساب دارد و ظاهرا کسانی به قصد ترویج مزار حضرت زینب(س) در مصر آن را جعل کردهاند. اشکالات محتوایی متعددی نیز در اسناد و گزارشهای آن وجود دارد.
مهم اینکه اگر این روز را به عنوان سالروز وفات حضرت زینب(ع) بپذیریم باید محل دفن ایشان را مصر بدانیم.
۲. علت وفات حضرت زینب: در سالهای اخیر شاهد انتساب عنوان شهادت به حضرت زینب(ع) هستیم درحالیکه هیچ گزارش تاریخی مبنی بر قتل ایشان وجود ندارد.
نویسنده معاصر سید محمدکاظم قزوینی (۱۳۴۸ - ۱۴۱۵ ق) در کتاب "زینب الکبرى(ع)من المهد الى اللحد" به صراحت میگوید که سخنی از ذکر علت وفات ایشان در تاریخ نیامده است؛ با این حال، این احتمال را مطرح میکند که شاید عوامل یزید ایشان را به صورت مخفیانه و سِری مسموم کردهاند، به گونهای از مردم و تاریخ مخفی مانده است. (زينب الكبری(ع) من المهد الى اللحد، ص۵۹۱)
جالب اینکه توهم توطئه این نویسنده تبدیل به یک سند تاریخی شده است و در مطالبی که برای مسموم شدن و شهادت حضرت زینب تنظیم میشود، به این کتاب استناد میکنند.
البته بعضی نیز انتساب شهادت به حضرت زینب را بر اساس تحمل مصائب عاشورا توجیه میکنند، ولی اطلاق عنوان شهید در فقه اسلامی شرایط خاص خود را دارد که شامل چنین مواردی نمیشود. مقام بالای معنوی حضرت زینب قابل انکار نیست ولی نباید پنداشت که اگر برای ایشان عنوان شهادت در نظر نگیریم، از ارزشهای ایشان کاستهایم.
حقیقت اینکه دینداری مذهبی شیعه در زمان کنونی، تکیه زیادی بر عزاداری برای شخصیتهای مذهبی دارد. دو موضوع این عزاداریها را بامعنا و پرشور میکند: اول مشخص بودن روز وفات شخصیتهای مذهبی، و دوم انتساب شهادت و مرگ غیرطبیعی به آنها.
این درحالی است که در دینداری مذهبی در اعصار متقدم اسلامی، عزاداری چنین کمیت و کیفیتی در دینداری شیعه نداشت و حداکثر مختص به امام حسین(ع) بود. بدین خاطر، روز وفات بسیاری از شخصیتهای مذهبی نامشخص است یا درباره آنها تردید و اختلاف وجود دارد.
اما در روزگار کنونی، تکیه دینداری به عزاداری موجب شده که برای معنادار شدن عزاداری و افزایش کمیت آن، حتی به گزارشهای ساختگی استناد شود.
............
@azadpajooh
⚡️دربارهٔ وجود هَمزاد
✍مهدی مسائلی
باور به هَمزاد یکی از موضوعاتی است که توسط دعانویسان ترویج میشود و کنترل و هدایت همزاد با طلسمنویسی و دادن دعا و اذکار و بُخورات و ... یکی از اسباب کاسبی آنها است. همزاد در اعتقاد دعانویسان به یک جن و موجود ماواریی میگویند که همزمان با تولد انسان متولد میشود و از آن به بعد همراه انسان است. این همزاد میتواند به صورت مستقیم در زندگی انسان نقش ایفا کند و تأثیراتی در جسم انسان یا موفقیتهای مادی او داشته باشد. در اعتقاد آنها این جن میتواند خوب و مؤمن باشد یا کافر و فاسد. بر این اساس، وقتی فردی به اهداف خود نمیرسد و مشکلات و موانعی برای او به وجود میآید، دعانویسان این مشکلات را به گردن همزاد میاندازند و او را کافر و فاسد معرفی میکنند و برای مؤمن و سر به راه شدن آن نسخهنویسی میکنند.
اما باور به همزاد امری دینی نیست و آن را میتوان یک خرافه دانست. البته دعانویسان برای دینی نشان دادن این باور، به ظاهر بعضی از آیات قرآن و روایات استدلال میکنند که در آنها از شیطان به عنوان قرین بعضی از انسانها یاد شده است. از جمله آیه 36 سوره زخرف که خداوند میفرماید: «وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ؛ هركس كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى بر او مىگماريم كه همواره همراهش باشد.» در حالیکه در این آیه سخنی از تولد یک جن همزمان با تولد انسان مطرح نشده است، بلکه سخن از شیطانی است که به خاطر رویگردانی انسان از یاد خدا همراه او میشود و کارش وسوسه و انحراف معنوی انسان است. وسوسه این شیطان در آیات دیگری نیز مورد تأکید قرار گرفته است. هیچ مفسر و عالمی نیز ذیل این آیه بحث همزاد را مطرح نکرده است. پس این قرین، نه همزاد انسان است و نه نقشی مستقیم در زندگی مادی انسان دارد. در راستای همین آیه چند روایت نیز وجود دارد که دعانویسان آنها را به گونهای معنا میکنند که با ادعای آنها هماهنگ شود، اما این روایات افزون بر اینکه به معنای همراهی شیطان وسوسهگر هستند، سند معتبری نیز ندارند.
در مجموع در گزارههای دینی نه بحث همزاد مطرح شده و نه دستورالعملی برای دفع و کنترل آن وجود دارد و اینها همه جزئی از القائات دعانویسان است که اگر کسی به آن ورود کرد هر روز این مسائل برای او پرررنگتر میشود. دیندارانی که اهل مواظبتهای دینی و تقیدهای اصیل معنوی هستند کمتر به سمت این امور میروند و با توکل به خدا و درخواست خالصانه از او حل مشکلات زندگی خویش را طلب میکنند. کسانی که دنبال کنترل همزاد میروند افرادی هستند که به شبه معنویت و خرافه گرایش دارند، و گاهی وسوسههای شیطانی موجب تطبیق پیگیری این خرافهها به حل مشکلات در زندگی آنها میشود و توهم حقیقت بودن این شبه معنویتها را برای آنها به وجود میآورد.
........
@azadpajooh
هدایت شده از مجله الکترونیکی اخوت
22.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️وحدت اسلامی در حوزه علمیه
📌حجت الاسلام مسائلی
🔻 خیلی از علما وقتی موضوع لعن مطرح میشود اینجا در رابطه با تبیین محدودیت هایی که پیرامون این مسئله وجود دارد محافظه کاری می کنند و شاید صریح صحبت نکنند.
🔻 در اینجا به بیان خاطره ای از آیت الله جوادی آملی می پردازیم
#آیتالله_جوادی_آملی
#حجت_الاسلام_مسائلی
#لعنهای_نامقدس
┄┄┅┅┅┅┅┅ ✦ ┅┅┅┅┅┅┄┄
💠 @okhowahmag
┄┄┅┅┅┅┅┅ ✦ ┅┅┅┅┅┅┄┄
⚡️دو کتاب
📘اطلس توصیفی اهلسنت ایران
📔عدالت در عداوت
به عنوان برگزیده دوسالانه جایزه کتاب اصفهان برگزیده شدند.
......
@azadpajooh
🔸معیار فضائل اولیای الهی
✍مهدی مسائلی
در حدیث معروفی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «لَا تَرْفَعُونِي فَوْقَ حَقِّي فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ تَعَالَى اتَّخَذَنِي عَبْداً قَبْلَ أَنْ يَتَّخِذَنِي نَبِيّاً؛ مرا از حقّ خودم بالاتر نبريد؛ خداوند متعال مرا بنده خویش قرار داده، پیش از آنکه به پیامبریش برگزیند.»
در تشهد نماز نیز شهادت به بندگی پیامبر(ص) قبل از رسالت ایشان آمده است و میگوییم: «اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ»
حضرت مسیح نیز در گهواره به معجزه الهی فرمود: «همانا من بندۀ خدا هستم،[او] مرا كتاب عطا فرموده و پيامبر قرار داده است.»(سوره مریم:30) خداوند نیز در مقام مدح پیامبران الهی از آنها با وصف «نِعْمَ الْعَبْدُ، إِنَّهُ أَوَّابٌ؛ چه نیکو بندهای بود به راستی او بسیار رجوع کننده [به خدا] بود.»(سوره ص:24 و30) یاد میکند.
در واقع فضلیت واقعی پیامبران و اولیای الهی به بندگی آنها در برابر خداوند است. این درحالی است که ما میخواهیم با دادن اوصاف الهی یا قدرتهای ماوراءبشری برای آنها فضیلت بیان میکنیم. کرامت و معجزه برای اثبات صداقت انبیاء الهی و روشن شدن حقیقت دعوت آنهاست و منزلت و فضائل آنها را ترسیم نمیکند. کارهای خارقالعاده از بندهای که هیچ چیزی از خود ندارد و همه قدرت او از خداست، بزرگی برای او اثبات نمی کند. همانگونه ثروت مادی به کسی ارزش نمی بخشد. کوچکی و بندگی اولیاء الهی در پیشگاه خداست که آنها را بالا میبرد و به آنها عظمت میبخشد. با دادن اوصاف الهی و غلو درباره ابعاد ماوراء بشری، نمیتوان آنها را تعظیم کرد. در حکایتی از شیخ ابوسعید ابوالخیر این مضمون به بهترین بیان نقل شده است. در کتاب اسرار التوحید آمده است:
شیخ را گفتند که: «فلان کس بر روی آب راه میرود.»
گفت: «سهل است، چَغزی[قورباغه] و صعوهای[پرندهای کوچک] نیز بر روی آب راه میروند.»
گفتند: «فلان کس در هوا میپرد.»
گفت: «زَغن [=پرندهای شکاری] و مگس نیز در هوا میپرد.»
گفتند: «فلان کس در یک لحظه از شهری به شهر دیگر میرود.»
شیخ گفت: «شیطان نیز در یک نفس از مشرق به مغرب میرود این چنین چیزها را چندان قیمتی نیست. مرد آن بود که در میان خلق بنشیند و برخیزد و بخورد و بِخُسبَد و بخرد و بفروشد و در بازار در میان خلق ستد و داد کند و زن خواهد و با خلق درآمیزد و یک لحظه از یاد خدای غافل نباشد.»
.......
@azadpajooh