eitaa logo
🇮🇷آزادی حجاب🇵🇸
1.1هزار دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
8.3هزار ویدیو
207 فایل
@Azadyehejab ارتباط با ما @mohammady_seyyed
مشاهده در ایتا
دانلود
ketab-ma-hejab.pdf
1.26M
#کتابخانه / پی دی اف رایگان 📗نام کتاب: مساله #حجاب ✍️ نویسنده: شهید مرتضی مطهری 🔰زبان: فارسی ✅به رسانه مردم نهاد شیعه #عترتنا بپیوندید↙️ 🆔 @etratona
داستان شهادت اولین شهیده عفاف و حجاب . در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! 💫چادرهای سرخ💫 💢چادر نماد حجاب💢سرخی نماد شهادت💢 @chadorhayesorkh 💢💢💢💢💢💢💢💢💢
وقتی بی‌سر، خودش را حفر می‌کند 👈شهید حاج قبل از 30 سالگی خودش را در با دست خودش آماده كرد. شب‌ها در آن می‌نشست و با خدایش راز و نیاز می‌كرد. بارها را اندازه گرفته بود و برای خودش جای سر نگذاشته بود. می‌گفت: من شرم می‌کنم که فردای در پیشگاه (ع) محشور شوم؛ در حالی که من که عمری دم از حب ایشان می‌زدم سر بر تن داشته باشم و ایشان و یارانشان بدون سر باشند. از می‌خواهم که اگر من را قابل می‌داند و به فیض می‌رساند، مانند اربابم امام حسین علیه السلام بی‌سر باشم. 👈این شهید در عملیات بستان که سال 60 انجام شد، موج انفجار ایشان را می‌گیرد. فکر می‌کنند که او شهید شده؛ لذا ایشان را به سردخانه می‌برند. ایشان برای لحظاتی همان‌جا به هوش می‌آید و به خداوند متوسل می‌شود و می‌گوید: خدایا من دوست دارم بدون سر به پیشگاهت برسم. مدتی نمی‌گذرد که می‌آیند و می‌بینند بخار زیر کیسه جمع شده و متوجه می‌شوند که زنده است. او را بیرون می‌آورند و به بیمارستان منتقل می‌کنند. در نهایت ایشان در دوم فروردین سال 61 در عملیات فتح المبین به شهادت می‌رسد. 👈وقتی به شهادت می‌رسد و بدنش را داخل قبر می‌گذارند، قبر درست اندازه تن بی‌سرش بوده. شعری را هم برای روی سنگ قبرش سروده بود: من سر خویش فدای قدم دوست کنم/ خویش و بیگانه بدانند بر این عزم و سرم