♦️برای نجات از مصیبت های قبر و قیامت به داد بیچارگان و ستمدیدگان برسید مخصوصا در شرایط فعلی
♦️سفر #قبر و توقف در #حشر.. گریزی از آن نیست!. مخبرین صادق و پیشوایان سالم که پیشتازان کاروان بشریت در قله عصمت میباشند همواره در رهنمودهای خویش از سختی و جانکاهی قبر و قیامت ما را بر حذر داشتند!..تا جایی که امام صادق <ع> فرمودند: برای یک #گناه صدسال!! فرد را در اون #عالم.. متوقف میکنند!.. لیحبس علی ذنب مئت عام!.. این همه شدت ها برای کسی است که سیاهی گناه رو همراه خود به قبر و قیامت ببرد..اما خوشبختانه در مکتب ثقلین و غدیر.. رایزنیهای عارفانه از سوی کرانه رحمت الهی شده و راههای پاک کردن بنی آدم از سیاهی های گناه، تبیین گشته که اگر موفق به ورود آن مسیرها شویم، بشارت شادی در #قبر و #قیامت برایمان فراهم است ... یکی از مسیرهای خلاص گشتن از بار گناهان.. را امیر بیان الامام علی <ع> در نهج البلاغه خود برای ما آدرس دادند:..من کفارات الذنوب العظام... از بهترین مسیرها جهت پاک گشتن از معاصی بزرگ.. اغاثه الملهوف...به فریاد #بیچارگان و #ستمدیدگان میباشد. یعنی نزول لبخند شوق با کمک به ستم کشان در زیر فشارهای اقتصادی شدید و ویروس ننگین فقر...نکته: نیمه شعبان را با احسان به خلق ستم کش در لوای ویروس فقر.. به امضای مهدوی <عج> برسانیم.. ان شاءالله
@qavami
✨﷽✨
#داستان
🔴عاقبـــت شوخــی با نامــــحرم
✍️یکی از #علمای مشهد می فرمود:
روزی در محضر مرحوم حجت الاسلام سید یونس اردبیلی بودیم ، #جوانی آمد و مسئله ای پرسید. گفت مادرم را دو روز پیش دفن کردم هنگامی که وارد قبر شدم و #جنازه مادرم را گرفته خواستم صورت او را روی خاک بگذارم کیف کوچکی که اسناد و #مدارک و مقداری پول و چک هایی در آن بوده از جیبم میان #قبر افتاده آیا اجازه می دهید نبش قبر کنیم تا مدارک را برداریم و تقاضا کرد که نامه ای به #مسئولین قبرستان بنویسند که آنها اجازه نبش قبر بدهند ، ایشان فرمود همان #قسمت قبر را که می دانید مدارک درآنجاست بشکافید و مدارک را بردارید و نامه ای برای او نوشت.
بعد از چند روز آن جوان را #دوباره در منزل آقای اردبیلی دیدم ، آقا از او پرسیدند آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید ، او #غمگین و مضطرب بود و جواب نداد. بعد از آنکه دوباره اصرار کردند گفت : وقتی قبر را نبش کردم دیدم #مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در #دهان مادرم فرو برده و مرتب او را نیش می زند ، چنان منظره #وحشتناکی بود که من ترسیدم دوباره قبر را پوشاندم .
از او پرسیدم آیا #کار زشتی از مادرت سر می زد ؟
گفت من چیزی بخاطر ندارم ولی همیشه پدرم او را نفرین می کرد زیرا او در ارتباط با #نـــامحرم بی پروا بود و با سر و روی باز با مرد نامحرم روبرو می شد و بی پروا با او سخن می گفت و در پوشش و #حجاب رعایت قوانین اسلامی را نمی کرد . با #نامحرمان شوخی می کرد و می خندید و از این جهت مورد عتاب و سرزنش پدرم بود.
💥حضرت رسول اکرم ( ص) :
یکی از گروهی که وارد #جهنم می شوند زنان بدحجابی هستند که برای فتنه و #فریب مردان خود را آرایش و زینت می کنند.
📚کنزالعمال ، ج ۱۶ ، ص ۳۸۳
🌸 @DakhilEshgh 🌸
وقتی #شهید بیسر، #قبر خودش را حفر میکند
👈شهید حاج #شیر_علی_سلطانی قبل از 30 سالگی #قبر خودش را در #كتابخانه #مسجد با دست خودش آماده كرد. شبها در آن #قبر مینشست و با خدایش راز و نیاز میكرد. بارها #قبر را اندازه گرفته بود و برای خودش جای سر نگذاشته بود. میگفت: من شرم میکنم که فردای #قیامت در پیشگاه #اباعبدالله_الحسین(ع) محشور شوم؛ در حالی که من که عمری دم از حب ایشان میزدم سر بر تن داشته باشم و ایشان و یارانشان بدون سر باشند. از #خدا میخواهم که اگر من را قابل میداند و به فیض #شهادت میرساند، مانند اربابم امام حسین علیه السلام بیسر باشم.
👈این شهید در عملیات بستان که سال 60 انجام شد، موج انفجار ایشان را میگیرد. فکر میکنند که او شهید شده؛ لذا ایشان را به سردخانه میبرند. ایشان برای لحظاتی همانجا به هوش میآید و به خداوند متوسل میشود و میگوید: خدایا من دوست دارم بدون سر به پیشگاهت برسم. مدتی نمیگذرد که میآیند و میبینند بخار زیر کیسه جمع شده و متوجه میشوند که زنده است. او را بیرون میآورند و به بیمارستان منتقل میکنند.
در نهایت ایشان در دوم فروردین سال 61 در عملیات فتح المبین به شهادت میرسد.
👈وقتی به شهادت میرسد و بدنش را داخل قبر میگذارند، قبر درست اندازه تن بیسرش بوده. شعری را هم برای روی سنگ قبرش سروده بود: من سر خویش فدای قدم دوست کنم/ خویش و بیگانه بدانند بر این عزم و سرم