💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
منم بد منم بد تو خوبی تو خوبی
منم عبد گنهکار تو ستّار العُیوبی
ببین فرصت عمرم گذشته به تباهی
الهی الهی
تو و جود و کرامت من و خواری و غفلت
تو و لطف و عنایت من وشرم و خجالت
تو و خوبی و رحمت من و روی ِ سیاهی
الهی الهی
اگر چه همه ی عُمر گنه شد هنر من
ولی دست نوازش کشیدی به سر من
به درمانده اُمید و به مسکین تو پناهی
الهی الهی
کجا در ره تقوی هم آهنگ تو بودم
ز رویت خجل هستم که من ننگ تو بودم
ولی ناله زدم بر گل فاطمه س گاهی
الهی الهی
همان که به ره دین غریبانه فدا شد
سرش از تن پاکش لب تشنه جدا شد
سؤالم فقط این است به چه جرم و گناهی
امیر عباسی
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
من بنده ی عاصی و گنهکار تو هستم
من خوارترین شاخه ی گلزار تو هستم
در ماه صیام آمده ام با دل خسته
مهمان سر سفره ی افطار تو هستم
ای آن که به عالم تو امید همگانی
لطفی بنما بنده ی بیمار تو هستم
ای درگه تو ، درگه درمانده ترین ها
من بنده ی بیچاره ی دربار تو هستم
با آن که ندارم سر و سامان ولی ای دوست
عمری ست که در سایه ی دیوار تو هستم
ای آن که تو سلطانی و من عبد ذلیلم
من عبد خطاکارم و سربار تو هستم
همواره گنه کردم و همواره ندیدی
من بنده ی شرمنده ز رفتار تو هستم
می دانی و می دانم ازین در نروم من
با جُرم و خطا عبد وفادار تو هستم
گویند تو را اهل نظر جمله ببینند
مشتاق تو و لحظه ی دیدار تو هستم
چون «یاسر» اگر زارم و دل خسته ولیکن
در پرتو روحانی انوار تو هستم
**
محمود تاری «یاسر»
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#مناجات_با_خدا_مناجات
که می داند چه پایانی است فصل آخر ما را
کدامین باد خواهد بست فردا دفتر ما را
تمام عمر در غفلت گذشت و آه از این حسرت
خدایا صرف خود کن چند روز دیگر ما را
زمین گیریم و جامانده به خاک آلوده، درمانده
به سوی آسمانها باز کن بال و پر ما را
به دنیا مبتلاییم و عطشناکیم، ای دریا
پر از آرامش خود کن سبوی باور ما را
دل ما با حسین توست باب توبه را بگشا
شهادت میدهد این روضه ها چشم تر ما را
لباس نوکری بر تن بگیر ای مرگ جان ما
مگر این جامه در محشر بپوشد پیکر ما را
میان بیم و امیدیم مثل -جوون- شاید که
حسین بن علی بر پای خود گیرد سر ما را
پس از عمری علی گفتن خدایا لحظه مردن
به سیمای علی بگشا نگاه آخر ما را
قیامت پهنه ی بیم است اما من یقین دارم
حسن آرام خواهد ساخت هول محشر ما را
به آتش در مکش ما را تو را سوگند بر زهرا
که آتش سوخته بد جور روزی مادر ما را
حسن شیرزاد
مناجات با خدا
مناجات
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__سرود
حاج رضا یعقوبیان
مدینه گشته باصفا امشب
روشن شد بیت مرتضی امشب
پر از شعف امشب خانه ی حیدر شد
ز لطف خاص حق فاطمه مادر شد
جان احمد حسن آمد
یا محمد(۲)
نخل ولا چه پر ثمر گشته
روشن عالم از این پسر گشته
گل در چمن واشد زینت دنیا شد
گلشن از این غنچه دامان زهرا شد
جان احمد حسن آمد
یا محمد
نور حق جلوه گر شده امشب
امام ما پدر شده امشب
احمد مثال آمد حیدر خصال آمد
باعز و جاه امشب زهرا جمال آمد
جان احمد حسن آمد
یا محمد
دومین خورشید ولا آمد
امشب امام مجتبی آمد
ماه رویش زهرا عطر وبویش زهرا
صبوری اش حیدر خلق و خویش زهرا
جان احمد حسن آمد
یا محمد
دردانه ی علی ولی الله
امام مجتبی رسید از راه
شمس الضحی آمد بدرالدجی آمد
امشب در این عالم مشکل گشا آمد
جان احمد حسن آمد
یا محمد
تفسیر قدر و هل اتی آمد
آیینه ی زهرا نما آمد
آمده در دنیا جان رسول الله
خنده به لب دارد علی ولی الله
جان احمد حسن آمد
یا محمد
جان امیرمومنین است او
بر شیعیان حبل متین است او
زیبا گل حیدر زنسل پیغمبر
شفیع ما باشد در صحنه ی محشر
جان احمد حسن آمد
یا محمد
امشب مولا مهمان تو هستم
شرمنده ی احسان تو هستم
تو نور ایمانی مظهر یزدانی
بر شیعه ی حیدر آرامش جانی
جان احمد حسن آمد
یا محمد
امام حسن (ع)
سرود
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#امام_حسن__ع__میلاد
رمضان بهشت خدا شده ز گل جمال تو یا حسن
مه نیمه اختر کوچک و مه نو هلال تو یا حسن
یم علم و حکمت و معرفت نمی از کمال تو یا حسن
دل دشمنان تو را برد نبوی خصال تو یا حسن
صفحات و متن کتاب حق رخ و خطّ و خال تو یا حسن
به خدا رسیده ز بندگی طیران بال تو یا حسن
تو چراغ بزم وصال حق تو بهار خلد مخلّدی
تو خدای حسن و ملاحتی تو یگانه عبد مؤیّدی
تو به جسم، جان کتاب حق تو به روح، روح مجرّدی
تو کمال کلّ کمال ها تو جمال خالق سرمدی
تو علی تو فاطمه تو حسن تو حسین یا که محمّدی
که عیان جلالت پنج تن بود از جلال تو یا حسن
تو محیط عالم حکمتی تو مه سپهر امامتی
تو زمامدار مشیّتی تو امام صببر و شهامتی
تو مه سپهر ولایتی تو تمام جود و کرامتی
تو خدای را رخ و جلوه ای تو رسول را قد و قامتی
تو پناه خلق دو عالمی تو شفیع روز قیامتی
نه عجب که عفو کند خدا، همه را به خال تو یا حسن
نه عجب که فخر کند خدا، به مَلَک ز شوق عبادتت
نه عجب که غنچه به صبحدم، شکفد به عرض ارادتت
همه انبیا شده معترف به جلال و مجد و سیادتت
زطلوع صبح خجسته تر، شب جانفزای ولادتت
من و لطف وجود و عطای تو، که کَرَم بود همه عادتت
به عطا و حلم و کرم کسی، نبود مثال تو یا حسن
به تمام دین خدا قسم، که تمام دین خدا تویی
به بهشت و ارض و سما قسم، که بهشت و ارض و سما تویی
به مقام و سعی و صفا قسم، که مقام و سعی و صفا تویی
به قیام و صبر و روح و رضا قسم، که قیام و صبرو رضا تویی
به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی
شده اقتدار ستمگران، همه پایمال تو یا حسن
ولی خدا ثمر نبی، گهر علی دُرّ فاطمه
نگهت مسیح و مسیح جان، نفست شفای دل همه
دهن تو چشمۀ معرفت، سخن تو آیت محکمه
همه را به عشق تو های و هوی، همه را به ذکر تو زمزمه
به محبّت تو مرا بود، ز شرار نار چه واهمه
که بهشت لطف خدا شده، دلم از خصال تو یا حسن
تو سجود من تو رکوع من، تو سلام من تو نماز من
تو مطاف من تو طواف من، تو عراق من تو حجاز من
تو شرار سوز و گداز من، تو بهار گلبن راز من
تو سرور من تو نوای من چه به سوز من چه به ساز من
نبود قسم به ولایتت، به گل بهشت نیاز من
اگرم به دست، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن
هله ای تکلّم قدسیان، شب و روز نُقل روایتت
صفحات مصحف جان پر از، سُوَر لطیف حکایتت
به محبّتت به مودّتت، به کرامتت به عنایتت
که بود نگاه توسّلم، به چراغ راه هدایتت
به خدا قسم خجلم ز تو، که به ادّعای ولایتت
به زبان محّب تو بوده ام، به عمل ملال تو یا حسن
منم آنکه با همه زشتیم، سر خود به خاک تو سوده ام
چو دو چشم خویش گشوده ام، به محبّت تو گشوده ام
دل خلق را به فضائل و به مناقب تو ربوده ام
به علی قسم به نبی قسم، به خدا محبّ تو بوده ام
به ولای تو به ثنای تو، غزل و قصیده سروده ام
ز تو گفته ام ز تو خوانده ام به زبان حال تو یا حسن
استاد سازگار
امام حسن (ع)
میلاد
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_خدیجه__س__روضه
قبل از سرودن فکر باید کرد
باید به کشف تازه ای پرداخت
باید مضامین را گزینش کرد
باید زوایای جدیدی ساخت
حتی قلم باید وضو گیرد
دفتر به راز دل امین باشد
بی شک و شبهه شعر آیینی
امروزه باید بهترین باشد
حالا مسیر شعر را طی کن
با من بیا همراه شو امشب
هم گریه کن با حضرت خورشید
هم سوگوار ماه شو امشب
ماهی که از فقدان سنگینش
هفت آسمان در سینه غم دارد
یک هیئتی از روضه خوان اما
مدحیه خوان خوب کم دارد
تنها نباید مرثیه سر داد
باید به مدحیه مقید شد
یک جامعه چشم انتظار ماست
از منقبت غافل نباید شد
امشب همه گرد امدند اینجا
تا بشنوند از مادر اسلام
پس آنچه جاری میشود بر ذهن
از این تریبون میکنم اعلام
از ابتدا مؤمن و کیس بود
از منظر من او تجارت کرد
با جبر نه که با کمال میل
هستی خود را خرج عزت کرد
از جیب داد اما خودش فهمید
چندین برابر سود خواهد کرد
اینگونه خیلی زود فتح دل
از احمد محمودخواهد کرد
این مظهر عشق و فداکاری
که هستی اش را داده است از دست
تا به ابد مصداق زیبایی
از "تُنفِقوا مِمّا تُحِبُّون…" است
دست از بزرگان قبایل شست
با یک یتیم ساده همدم شد
با انتخاب خوب خود اما
از بهترین زن های عالم شد
باید که أُمُّ المُؤمنین اش خواند
بسکه خدا ارج و مقامش داد
هر بار پیک وحی نازل شد
از سوی ذات حق سلامش داد
مشغول تسبیح خداوندی
یا ربنا یا ربنا میگفت
بر او رسول الله ایمان داشت
همواره "أَینَ مِثلُها !؟"میگفت
هم خانه دار و هم هنرمند ست
با دست پخت اش درد را شافی ست
او مادر زهرای مرضیه ست
در رتبه اش تنها همین کافی ست
سنگ صبور مصطفی یعنی
این بانویی که رحمت عام است
پایان شیرین جمل فهماند
هر که رقیبش گشته ناکام است
شعب ابیطالب گواه من
هم درد و همراه نبوت بود
تحریم بود اما تحمل کرد
تندیس صبر و استقامت بود
یک غصه ی سنگین عام الحزن
درد فراق و ماتمش باشد
پیغمبر اسلام حق دارد
عمری عزادار غمش باشد
بدجور بغض آسمان ترکید
تا گفتنی ها را همه گفتند
از شرم او در خواهش از اقا
از گریه های فاطمه گفتند
اینجا عبا حکم کفن دارد
در پیش چشم دختری مبهوت
اما عبایی با همین اوصاف
در ظهر عاشورا شود تابوت
شاعر : علیرضا خاکساری
حضرت خدیجه (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
ای سایهسار سیّد لولاک، موی تو
خورشید و ماه آینه گردان روی تو
وی اوّلین ستارۀ محراب آفتاب
پیشانی بلند فلک، سجده جوی تو
آذین گوش هوش زنان تا قیامت است
دُرّ شهادت از لب تهلیلگوی تو
صف میکشند زیر دو دستت فرشتگان
بر جُستن تبرّک از آب وضوی تو
بی اختیار خُلق عظیم آورد به چشم
اشک از حدیث خاطرۀ خُلق و خوی تو
با آنهمه بلیّه که دیدی، نبی ندید
یکبار شِکوه در دلِ بیآرزوی تو
شد بینیاز شِعب ابیطالب از قریش
در سایۀ سخاوت طبع نکوی تو
از کربلا نسیم عجب عطری آورد
این بوی سیب آمده میراث بوی تو
پرورده گوهری صدف دامنت که شد
دریای رشک مریم عَذرا به بوی تو
هر مادری که مادر زهرا نمیشود
الله و اکبر از تو و از آبروی تو
گیرم زنان مکّه سراغت نجُستهاند
گو تا یکی مباد پیِ پرس و جوی تو
حوّا و ساره آمده از امر ایزدی
در التزام مریم و آسیّه سوی تو
خوشتر از آن تکلّم زهرا شنیدهای
کز دست غم هماره شدی چارهجوی تو
دارد به لب حدیث که مادر غمین مباش
من کوثرم که ریخته حق در سبوی تو
غمگین مباش مادر زهرا دگر بخند
زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو
بانو «یتیم» را برسان جنّتالبقیع
تا توتیای دیده کند خاک کوی تو
#مرتضی_جام_آبادی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
بدون عشق بیتی درخورِ املا نخواهدشد
وبی اذن قلم شاعر غزل انشاءنخواهدشد
غزل در وصفِکوثرآفرین بانوی اسلامست
کهجز در مدحاوگفتن،زبان گویانخواهدشد
بر آدم همسری آمد بر احمد نیز همتایی
چههمتاییکهقدرشوکتش حوّانخواهدشد
یکی مَرد و یکی زن هردو اماکفو یکدیگر
که دریا روبهرو جز باخودِ دریانخواهدشد
چهبیهودهستبینامشکلامیبرزبانراندن
از اسلامی که بیایثار او احیانخواهد شد
خدیجه،یک زنستامابهمردانآبرو دادهست
کهتااوهست درمیدان نبی تنهانخواهدشد
مپندار از عروجش مصطفی تنهابماند نه
که ذکر لااله ای دوست! بی الّا نخواهدشد
اگرچه راویان گفتند زنهایی پیمبر داشت
زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهدشد
از اوکه مادر زهراست زهرا دختری آورد
که زن درنسلاوجز زینبکبری نخواهدشد
نهچونمریم،نهچونحوّا،نهچونهاجر،بجززهرا
چهمیجویی؟کهدر زنهاچواوپیدانخواهدشد
"امیرالمومنین"یکمَردو"امّ المومنین"یکزن
به غیرازاین اگرباشدلقب معنانخواهدشد
#محسن_ناصحی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
تنها مگذار ای نفس تازه جهان را
در غربت آیینه دو چشم نگران را
بردار سر از دامن رفتن که نگیری
از چشمهی بیداری خلقت هیجان را
بی تو چه کند فاطمه با کودکی خود
مگذار سر شانهاش این بار گران را
ای ثروت اندوخته ات عشق محمد
با خود به دل خاک مبر گنج نهان را
لبخند بزن رو به پیمبر که ببندند
دو دوخترک لات و هبل چاک دهان را
جای کفن از یار عبا خواسته ای تا
آسوده کند خاطره اش خاطرتان را
هنگام خداحافظی همسرت انگار
در بین عبا عشق نگه داشت زمان را
شد خیره به روی تو که خوابیده ای آرام
تا بیشتر از پیش نبینی خفقان را
در شعب علی ابن ابیطالبِ فردا
هرلحظه تحمل نکنی زخم زبان را
خوب است بخوابی و نبینی که بخوانند
پروانهی پر سوخته زهرای جوان را
در روشنی خون دل کوچه نبینی
شش ماهگی گم شده با تیر و کمان را
بر نیزه نبینی غم هفتادو دو سر را
پیشوپس این بغض گران شمر و سنان را
در شأن شما پیشکش آنگونه نداریم
در روضه بگیر ازمن دلسوخته جان را
#سید_ابوالفضل_مبارز
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
از اهل مکه کینه ی بسیار دیده ای
هم شانه با پیمبرت ازار دیده ای
در بذل جان و مال خودت کم نزاشتی
در راه دین اهانت اغیار دیده ای
زخم زبان به حد فراوان شنیده ای
جان مرا همیشه گرفتار دیده ای
با این وجود خانه ی تو بیت امن بود
در بین خانه حمله ی کفار دیده ای؟
همسایه از صدای تو شاکی نمی شود
زخم زبان به مرد عزادار دیده ای؟
از دوستان کنایه به جانت خریده ای؟
لبخند زهردار به بیمار دیده ای؟
اتش به جای تسلیت ایا شنیده ای؟
حوریه بین یک در و دیوار دیده ای؟
وقتی که غنچه ی تو زمان رسیدن است
جای کمک حرارت مسمار دیده ای؟
#حسن_کردی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#امالمومنین
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام
وی محمّد برده نامت را به لب با احترام
همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام
سایهات تا صبح محشر بر سر دین مستدام
ای شده وقف خداوند تعالی هست تو
وی تمام هستی خالق به روی دست تو
پاکتر از پردۀ بیت الهی دامنت
خلعت زیبای اُمالمؤمنینی بر تنت
بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت
نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت
کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟
کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟
این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت
میسزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت
نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت
یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت
بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس
ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس
ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی
هر که هستی احمد مختار داند کیستی
بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی
فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی
ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت
وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت
در مقام زن ولی مردانگی قانون توست
تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست
بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست
هر که از اسلام دارد بهرهای، مدیون توست
مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت
در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت
این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین
هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین
از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین
راستی این است در اسلام، دین راستین
با علی همگام در احیای قرآن بودهای
پیشتر از بعثت احمد مسلمان بودهای
مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز
مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز
بر تو میبالد محمّد، بر تو مینازد حجاز
با محمّد خواندهای پیش از شب بعثت، نماز
مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت
یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت
کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن
گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن
بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن
جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن
گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت
شد روان از دیدهاش بر چهره اشک ماتمت
ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر
در هجوم سنگها جان محمّد را سپر
بر محمّد از همه زنهای عالم خوبتر
مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر
بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست
بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست
مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد
همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد
شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد
منطقت تا حشر بر بوجهلها کوبنده باد
جان شیرین محمّددرلب خندان توست
میوههای نخل«میثم» مدح فرزندان توست
#غلامرضا_سازگار
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#حضرت_خدیجه_زمینه
#امالمومنین
#زمینه
بند اول:
فاطمه و اشک و خونجگری
دیگه نمیمونه بال و پری
باید آروم آروم آمادشه
برای روزای بی مادری
یافاطمه جونم فدات
فدای غم و غصه هات
سخته ببینی مادرت
جون میده به پیش چشات
سرت سلامت
فدای چشمای ترت
سرت سلامت
میسوزه قلب مضطرت
سرت سلامت
شده عزای مادرت
وای مظلومه خدیجه
بند دوم:
داره فکر فرداشو میکنه
فکر غم و درداشو میکنه
خدیجه با گریه به شوهرش
سفارش زهراشو میکنه
اشک تو چشای ترش
میسوزه دل مضطرش
نکنه یه روزی بیاد
سیلی بخوره دخترش
یه روز میادکه
دل پره درد ومحنه
به پیش حیدر
بازوی زهرا میشکنه
یه پست نامرد
لگد به پهلوش میزنه
بند سوم:
این لحظه ی آخر پریشونه
کسی غصه هاشو نمیدونه
با گریه پیمبر داره براش
روضه ی حسینش رو میخونه
میفته از رو مرکبش
العطشه روی لبش
سر حسینو میبرن
نوحه میخونه زینبش
برات بمیرم
غریب گیر آوردنت
برات بمیرم
برای نیزه خوردنت
با نعل تازه
تورو به خاک سپردنت
میدونی که من روسیاهمو
تویی تو فقط تکیه گاهمو
خدارو به خونت قسم میدم
تا اینکه ببخشه گناهمو
بند چهارم:
تو فقط آرامشم
اینه همه خواهشم
همیشه تو آقام بشی
همیشه غلامت بشم
آقای خوبم
ساکن کربلا حسین
آقای خوبم
منو نکن رها حسین
آقای خوبم
روحی لک الفدا حسین
.
#عبدالزهرا
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
هر گرفتاری سراغ آستانش را گرفت
رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت
خوش به حالِ سائلی که سائلِ عباس شد
خوش به حال آن که از عباس نانش را گرفت
@hosenih
روزِ محشر دست هايش دستگيري مي كند
دستِ خود را داد دستِ دوستانش را گرفت
هيچ كس اندازه ي عباس شرمنده نشد
كربلا بدجور از او امتحانش را گرفت
از خجالت آب شد، آب آورِ كرب و بلا
عصرِ تاسوعا امان نامه امانش را گرفت
چشم هايش پاسبان هاي بَناتِ خيمه بود
حرمله با تير چشمِ پاسبانش را گرفت
تيرها در پيكرش وقتِ زمين خوردن شكست
بس كه خون رفت از تنش آخر توانش را گرفت
صارَ کَالْقُنْفُذ برايِ تيرها جايي نماند
ناگهان سر نيزه اي حجمِ دهانش را گرفت
@hosenih
قتل او کار عمود آهن و نیزه نبود
تیرهایی که به مشکش خورد جانش را گرفت
از بغل تا که سرش را بر سر نیزه زدند
گریه های ناتمامی خواهرانش را گرفت
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا در #ماه_مبارک_رمضان
با التماس و حال بکا توبه میکنم
دارم برای رفع بلا توبه میکنم
من مبتلا به معصیتی چند ساله ام
بیمارم و به قصد شفا توبه میکنم
@hosenih
چون میهمان هر آنچه بخواهد فراهم است
در ماهِ روزه؛ ماهِ خدا توبه میکنم
در افتتاح و عهد و ابوحمزه و مجیر
با گریه در میان دعا توبه میکنم
افطار میخورم ولی آهسته زیر لب
با اسم شاهِ کرب و بلا توبه میکنم
بر صورتم روان شده بی اختیار اشک
دارم به عشقِ خون خدا توبه میکنم
تا که حسین(ع) شاهد برگشتنم شود
در هیئت و حسینیه ها توبه میکنم
@hosenih
در کربلا به حالِ خودم ضجه میزنم
در مشهدِ امام رضا(ع) توبه میکنم
باید بدون «سر» بشوم عاقبت بخیر
تا جا نمانم از شهدا توبه میکنم!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
مرام و معرفت و عشق با تو شد معنا
چقدر ساده و راحت گذشتی از دنیا
به پای دین نبی پای سربلندی حق
نکرد چون تو زنی مال خویش را اهدا
@hosenih
تو برخلاف کسانی که فتنه زین کردند
به پای عزت اسلام دادی اشترها
برای اینکه خودت در رکاب او باشی
به روزگار سپردی همه کنیزان را
زنان دیگر احمد بنا به مصلحت اند
فقط برای رسول خدا تویی همتا
تو کیستی که برای معرفی خودش
حسین گفت انا بن خدیجة الغرا
برای شأن تو این بس که دامن پاکت
شده است منزل و ماوای حضرت زهرا
بگو به مدعیان مصطفی که قامت بست
در آن نماز جماعت تو بودی و مولا
در آن زمان که نبی با خدا هم آوا بود
غذا نبرد کسی جز تو بین غار حرا
بگو که نیست کسی ام مؤمنین جز تو
تویی تو لایق این مطلب رسول خدا
@hosenih
اگر چه توصیه کردی به یک عبا اما
کفن برای تو آمد ز عالم بالا
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست
امان ز آتش گرمای ظهر عاشورا
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
اولین بیت شد این مصرع بسم الله است
قلم از آنچه در افکار من است آگاه است
پُر مضمونم و بیت الغزلی در راه است
صحبت از حضرت خورشید، سخن از ماه است
باز کرده ست اذان حنجره ی مأذنه را
تا شب و روز بخوانم پسر آمنه را
@hosenih
باغ در رویش خود فصل بهاری دارد
عشق در اوج جوانی است، قراری دارد
نور در حجله ی عشق آمده کاری دارد
پسر آمنه تنهاست؟ نه، یاری دارد
بَه به این وصلتِ فرخنده پی و ختم به خیر
در خورِ همسری عشق، خدیجه ست نه غير
همسر بی بدل حضرت طاها او بود
لایق مادری اُمِ ابیها او بود
نور را آینه هرآینه تنها او بود
مصطفی آن همه تنها شد اما او بود
با وجودش به نبی هیچ غمی غالب نیست
تا خدیجه است غم از شعب ابیطالب نیست
السلام ای که در این شعر سرانجام تویی
مصطفی را تو دلارامی و آرام تویی
دینم از اوست ولی پایه ی اسلام تویی
ای غریبی که پر از نامی و گمنام تویی
به مقام تو چه اندازه حسادت بردند
لقب خاص تو را نیز به سرقت بردند
ما کجا و سخن از مدح تو با این دل پُر
شرمگینم که نداریم کلامی در خور
ما که گوهر نشناسیم چرا سُفتنِ دُر
خرج دین شد همه ی مال تو اُشتر اُشتر
وای برما و بر این شیوه ی مهمانی ما
شده سرمایه ی تو خرج مسلمانی ما
@hosenih
گفتم از مدح تو از روضه ات اما کمتر
رفتی و ماند غمت روی دل پیغمبر
دخترت فاطمه جان داد پسِ آتشِ در
مجتبی آه کشید از دلش از سوز جگر
آمد از عرش برای تو کفن، طیب و پاک
نوه ات کرببلا بی کفن افتاد به خاک
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
ماهی و دلگرمی خورشید از تو بوده
پشت و پناه وحی و توحید از تو بوده
توفیق دین بی شک و تردید از تو بوده
کمتر سخن در مدح و تمجید از تو بوده
بانوی با خیر و فضیلت یا خدیجه!
ای دست و بازوی نبوت یا خدیجه!
تو اولین بنیانگذار عشق بودی
عشقت محمد بود و یار عشق بودی
پروانه ای دور مدار عشق بودی
از جان و از دل پای کار عشق بودی
سرمایه ات را در دکان عشق دادی
عاشق شدن را تو نشان عشق دادی
@hosenih
زن بودی و "مردی" به مردان یاد دادی
بانو! به زنها دین و ایمان یاد دادی
عاشق شدن را به جوانان یاد دادی
آدمشدن را هم به انسان یاد دادی
گویند شغل انبیا آموزگاریست
شأن شما هم کمتر از پیغمبران نیست
درظلمت شب می شدی مهتاب بانو
مادربزرگ حضرت ارباب، بانو!
بعد از تو عالم می شود بی تاب بانو
از داغ تو دردانه ات شد آب بانو
بعد از شما دختر شدن هم دردسر داشت
خواهر شدن، مادر شدن هم دردسر داشت
رفتی و "عام الحزن" شد هر سال بی تو
احمد شده یک بلبل بی بال بی تو
زهرای تو هی می رود از حال بی تو
روزی همین زهرا ... ته_ گودال... بی تو...
آتش به جان ها می زند با شور و شینش
عالم به هم ریزد از داغ حسینش
@hosenih
گودال و زهرا و حسین و شمر و خنجر
یک گام عقب تر چشم های خیس خواهر
شمشیر دارد می برد... الله اکبر
ناگاه بالا می رود از نیزه ها، سر
زینب کنار قتلگاه از دور می دید
از بس تنش را زیر و رو کردند پاشید
سر رفته و از این بدن چیزی نمانده
بر پیکرش از پیرهن چیزی نمانده
بس نیزه خورده از دهن چیزی نمانده
جز بوریا جای کفن چیزی نمانده
دار و ندار خیمه ها رفته به غارت
این بچه ها ماندند و یک رخت اسارت
شاعر: #داود_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
حیا در چشمهایش بود غیرت داشت همت داشت
چنان آسیه و هاجر چنان مریم نجابت داشت
لباس کهنه میپوشید روی خاک میخوابید
تماما خرج دین میکرد هرچه مال و مکنت داشت
@hosenih
تجارتخانه های مکه از اموال او پر بود
ولی او با خدای خود فقط میل تجارت داشت
بجای مرغ بریان دانه ی خرما غذایش بود
به رعیت ها شباهت داشت آن بانو که رعیت داشت
وجودش را فدای راه حق میکرد بی وقفه
برایش پیشرفت دین همیشه ارجحیت داشت
به رغم آنهمه تبلیع که ضد پیمبر بود
کنارش ماند در هرحادثه از بس بصیرت داشت
گواهی میدهد شعب ابیطالب به ایثارش
گواهی میدهد این شیربانو استقامت داشت
@hosenih
چه ایمانی چه اخلاصی که بین بستر مرگش
خدیجه از رسول الله احساس خجالت داشت
کفن برتن نکرد و با لباس پاره ای پر زد
عجب این لحظه آخر به اربابم شباهت داشت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح_و_وفات
به سیم و زر چه حاجت بود؟! از اینها فراتر داشت
پر از خورشید بود آری نگاهی کیمیاگر داشت
زنان از بی حجابی ها سر تسلیم افکنده....
ولی کنز الحیا از چادر خود تاج بر سر داشت
@hosenih
بزرگان عرب رایک به یک دیروز پس میزد
که این دوشیزه فکر خواستگاری از پیمبر داشت
زمانی که همه خورشید را تکذیب میکردند
خدیجه، چشم های مصطفی را خوب باور داشت
میان قوم خود شان و مقام او فراوان بود
ولیکن با پیمبر عزتی چندین برابر داشت
نبی افلاک را می دید از غار حرا اما
جهان مصطفی در چشم او تصویر بهتر داشت
نماز اولش را با علی پشت پیمبر خواند
شکوه این سه تن باهم هزار الله اکبر داشت
کنار مرتضی دین خدا را حفظ میکرده
که مالش نسبت همشیرگی با تیغ حیدر داشت
دوبازوی پیمبر بی گمان از جنس هم بودند
خدیجه چون علی را داشت درواقع برادر داشت
لبالب بود از قرآن و آن روزی که مادر شد
به جای طفل در آغوش خود آیات کوثر داشت
همینجا میشود بر پاکی دامان او پی برد
فقط این زن وجودی لایق زهرای اطهر داشت
علی داماد او شد کاش بود آن روز را می دید
که زهرا در نبود مادر خود دیده ای تر داشت
خدیجه در مسیر دین شترها داد بی منت
زنی روی شتر اما هوای فتنه در سر داشت
@hosenih
حسن روز جمل بی شک به یاد مادرش افتاد
به یاد خاطراتی که مروری زجر آور داشت
کمک میخواست پشت در صدا زد خادم خود را
فدای فضه اما فاطمه ای کاش مادر داشت...
شاعر: #مجید_تال
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
تویی که همزبان و همسر نجم امین بودی
چه در سختی چه آسایش، برایش همنشین بودی
@hosenih
که رو کردی به دین وقتی تمام شهر کافر بود
نخستین بانوی اسلام در آن سرزمین بودی
تو را هم طاهره خواندند و هم شهبانوی بطحاء
ولی در وصفت این کافیست : کوثر-آفرین بودی
اگر نامیده عامالحزن پیغمبر وفاتت را
تو بیش از آنچه میدانیم با احمد عجین بودی
برایت جبرئیل از جنت اعلی کفن آورد
یقینا لایق این هدیه از عرش برین بودی
@hosenih
گواهی میدهد قرآن، شهادت میدهد تاریخ
نه تنها مادر زهرا، که ام-المؤمنین بودی
شاعر: #نفيسه_سادات_موسوى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن
تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن
من به فهم ناقص خود اینقدَر دانستهام
میتوان در وصف او یک عمر منبر داشتن
@hosenih
دست رد بر سینهی جاه و مقام خود زدن
خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن
طعنهی اغیار را با جان خریدن، در عوض
جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن
روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود
سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن
پاسداری کردن از دین با تمام مال خود
همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن
مادری کردن برای مادر آیینهها
شأنی از آسیه و مریم فراتر داشتن
"من به جای کل این عالم مسلمان توأم"
با همین جمله غم از دوش نبی برداشتن
@hosenih
سال اندوه پیمبر بود سال مرگ او
آن که لبخندش بری بود از برابر داشتن
هیچکس مانند او شایستهی این نام نیست
مومنین را میسزد اینگونه مادر داشتن
شاعر: #علی_سلیمیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
روضه
امشب قسمت بدم به اسم یا جواد
بازم این بنده تو سایه لطف تو میخاد
همیشه تو دل من به ذکر اعتماد بوده
جود و بخشش خدا از سرمم زیاد بوده
کرمت بد عادتم کرده که اینقدر بدم
اینقده وعده دادی بهم که بازم اومدم
توی این دنیای بی کسی امید من تویی
عقربا الیه من حبل ورید من تویی
وقتیکه دلم زغصه های این دنیا پره
وقتیکه مسیر زندگیم به بن بست میخوره
وقتی از عشقای غیر تو دلم خسته میشه
وقتی که درای دنیا به روی من بسته میشه
کی به غیر تو دل خسته امو آروم میکنه
چی به غیر عشق تو تکلیف و معلوم میکنه
دلم امشب یه یارت امام رضا میخاد
یه سلامی به آقامون از دم باب الجواد
من میخام از اونجا تا به کاظمین پر بگیرم
حالمو عوض کنم زندگی از سر بگیرم
دوست دارم باب المراد باشم و زانو بزنم
گردنم رو کج کنم به آقام رو بزنم
ای خدا بیا و امشب همه مارو ببخش
به جوونی آقام همه جوونارو ببخش
خاکستر وجود مرا میدهد به باد
سنگینی عزای تو یا حضرت جواد
تشنه میان خانه خود دست و پا زدی
یک جرعه آب همسر تو دست تو نداد
زهری که زره زره تنت را مزاب کرد
خونی به قلب فاطمه و بو تراب کرد
سوزانده تر ز زهر جفا ظلم همسر است
غربت میان خانه دلت را کباب کرد
پاره جگر شدی و کنارت طبیب نیست
اینجا کسی به فکر امام غریب نیست
وقتی که پای بغض علی در میان بود
جسم امام و هلهله اصلا عجیب نیست
گذر چه به لب رسیده نفسهای آخرت
لب تشنه ایی شبیه جد اطهرت
اما هنوز یاد گل یاس پرپری
یاد مدینه کردی و یاد مادرت
در پیچ و تاب بودی و میدید ام فضل
در اشک و ناله های تو خندید ام فضل
گر چه کنار تو رقص و شادی است
دیگر سر تو را که نبرید ام فضل
خندید بر نوای جگر سوز تو ولی
با پای خویشش جسم تو را زیر و رو نکرد
#شب_نهم
#ماه_مبارک_رمضان
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
حضرت خديجه (س)
سبک یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
سبک مستان همه افتاده و ساقی نمانده
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🕊🕊
امشب رسيده شام هجـران خـديجه
عـالم همه نالان و گريـان خـديجه
بيت نبـوّت غـرق در ماتم شد امشب
صاحب عـزا پيغمبـرخاتم شد امشب
در مكّه بيت مصطفي بيت الحزن شد
بـا دست پيغمبر خديجه در كفن شد
امشب غريبانـه رَوَد مـادر ز خانه
بازوي او ديگـر نخـورده تـازيانه
دلهـا بسوزد بهر زهـراي حـزينه
آتش زدند بيت علـي را در مدينه
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🕊
بانوای مداح اهلبیت ع🎧
#جناب_کربلایی_سلطانی🎤🙏