eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای خدا،‌ ای بی نیاز چاره ساز بارالها، خالق بنده نواز ای کریم ذوالعطا و فضل وجود ای به سمتت کلَّ شیٍ فی السجود ای مناجات شب شبگردها همنشین مهربان دردها ای نوای بی نوایان،‌ ای اله روسیاهم، روسیاهم، روسیاه روسیاهم‌ ای کریم دستگیر دست خالی‌ آمدم، دستم بگیر دست خالی‌ آمدم‌ ای جان پناه کوله‌باری دارم از جرم و گناه هیچ می‌دانی چرا دورم ز تو سال‌های سال مهجورم ز تو نفس با ابلیس تا همدست شد بندۀ تو از گناهان مست شد هی گنه پشت گنه پشت گنه پیش تو واشد دگر مشت گنه یارب‌ امشب جرم و عصیانم ببخش من پشیمانم، پشیمانم ببخش تا که با جرم و گنه ‌آامیختم آبرویی از ‌امامم ریختم از من آلوده دامن هر گناه خنجری شد بر دلش بنشست، آه! یوسف زهرا ببین چاه مرا بشنو از چاه گنه، آه مرا گوشه چشمی کن به من، آقای من سیّدی، یابن الحسن، مولای من با دعای آتشینت کار کن بهر ‌این آلوده، استغفار کن ای پناه انس و جان، صاحب زمان الامان و الامان، صاحب زمان ماه، ماه روزی داری و دعاست شب شب قدر و دل من در کجاست؟ شب شب قدر و ز اشکم منجلی است من دلم در کوفه همراه علی است کوفه‌ امشب با دلم بد تا نکن خون به قلب دختر زهرا نکن آی کوفه! دختر خیرالنسا امشبی شد میزبان مرتضی بود از افطار تا وقت سحر میهمان دختر زهرا پدر آفتابی میهمان ماه شد ام کلثم سفره دار شاه شد آن ‌امام مهربان ساده زیست سفرۀ افطار را دید و گریست در دلش انگار یاد یار کرد باز با نان و نمک افطار کرد در دلش آشوب بود و زمزمه بارها گفت: ادرکینی فاطمه شد دل دختر دوباره غرق خون تا شنید انّا الیه راجعون شد سحر، حیدر کمر را بست باز تا رود مسجد به محراب نماز می شنید از درب‌ها، دیوارها از لب مرغان، لب مسمارها امشب ‌ای شیر خدا، مسجد نرو! مرتضی‌ ای مرتضی! مسجد نرو! حیدر ‌اما راهی کوچه شد و با دلی شیدا به مسجد‌ آمد و خویش را‌ آماده بهر یار کرد قاتلش را هم خودش بیدار کرد سمت کعبه، کعبۀ اهل نیاز گفت اذان و شد مهیاّی نماز تا که او را دشمنش در سجده دید ناگهان شمشیر جهلش را کشید ابن ملجم آن لعین بی حیا ضربتی زد بر سر شیر خدا باز قلب آفرینش آب شد مقتل شیر خدا محراب شد نالۀ محراب را مسجد شنفت مرتضی فُزتُ وربّ الکعبه گفت قد قتل از عرش می‌ آمد به گوش نالۀ جبرییل‌ آمد در خروش: اهل عالم! رشته شد ارکان دین کشته شد دیگر‌امیرالمومنین مجتبی ‌این را شنید و دلپریش باز هم در کوچه‌ها افتاد پیش کوچه‌ها را پابرهنه می‌دوید تا به محراب علی؛ آقا رسید، صبحدم در پیش چشمش تار شد گفت داغ مادرم تکرار شد ناگهان در آن دم پر شور و شین درب مسجد وا شد و‌ آمد حسین وای از وقتی که شاه کربلا دید غرق خون، سر شیر خدا آه از چشمان بر در دوخته دختری در داغ مادر سوخته دید وقتی دختر شیر خدا مرتضی را غرق خون با مجتبا از سویدای جگر آهی کشید گفت یارب باز فصل غم رسید داغ روی داغ، یارب صبر ده بر دل بریان زینب صبر ده دلخوشی‌هایم همه رفته ز دست از برایم دو برادر مانده است آه اگر یک روز از غم تا شوم بی حسین و بی حسن، تنها شوم آه اگر روزی به صحرایی عجیب بی برادر گردم و گردم غریب آه اگر در قتلگه با شور و شین بین قاتل‌ها شود تنها حسین آه اگر بر حنجرش خنجر رود از تنش بر روی نیزه سر رود ... امیرالمومنین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 این کیست که آقای جوانان بهشت است؟ نامی‌ست که بر کنگرۀ عرش نوشته‌ست از نور محمّد تن این پاک سرشت است عطر نفسش رایحۀ بال فرشته‌ست امشب شب رویش، شب میلاد بهار است از جذبۀ این جلوه، فلک آینه‌زار است امشب نظر ساقی این میکده عام است آیینه بیارید که این جلوه مدام است نور است و نوید است و درود است و سلام است ماه است و تمام است و امیر است و امام است ای گمشدگان! جلوۀ خورشید هدایت! ای سوختگان! چشمۀ جوشان ولایت! بهر تن این طفل، ملک پیرهن آورد چون فاطمه را خندۀ او در سخن آورد پرسید چه نام از تو خدا نزد من آورد؟ جبریل ز عرش آمد و نام حسن آورد تو حُسن خداوندی و نام تو حَسن شد پس گفت پیمبر، حَسن آیینۀ من شد نور از فلک و گل به زمین جوش گرفته تا عرش، گل نام تو در گوش گرفته زهرات به صد بوسه در آغوش گرفته احمد به برت خوانده و بر دوش گرفته کای نور دل و دیده‌ام ای جان و تن من! جانم حسن من، حسن من، حسن من! مردم! چو برآنید مرا دوست بدارید در راه وفای حسنم کم مگذارید نور دل من آمده، آیینه بیارید گر اهل ولایید، به او دل بسپارید عهد حسنم، نقش دل و جان شما باد در روز شفاعت ز شفیعان شما باد ای چشم بهشت از گل لبخند تو روشن ای دیدۀ خورشید به پیوند تو روشن خورشید فلک نیست به مانند تو روشن عالم شده از صورت دلبند تو روشن لبخند بزن غنچۀ تو تازه‌ترین است چون حُسن تو در عرش پر آوازه‌ترین است مولا که سر سفرۀ بانوی فدک بود از ذکر حسین و حسنش نان و نمک بود روشن ز حسین، آینۀ چشم فلک بود دیدار حسن، روشنی چشم ملک بود شادی پیمبر، همه جان و دل مولا روشن ز دو آیینه شده خانۀ زهرا این کیست که در عرش خدا، چشم و چراغ است آری حسن است این که نخستین گل باغ است ای آن که تو را مادرِ خورشید سراغ است بازار دل‌‌افروزی عالم ز تو داغ است تا باد جهان مست میِ جام حسن باد تا باد، بهارِ دل ما نامِ حسن باد محمد سعید میرزایی امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نشسته بودم و با خود حساب می کردم به سوز آه دلم را کباب می کردم به امر نفس، شب قدر، پشت بام هوس فرشتگان خدا را جواب می کردم حلال عشق تو را با حرام آلودم زلال عاطفه را منجلاب می کردم دروغ بود و ریا بود و خودپرستی بود خیال بود که عمری ثواب می کردم چه می شد آه خدایا چه می شد آه اگر ز بدو عمر تو را انتخاب می کردم؟ شاعر : امیر سیاه پوش مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 یارب به اشک و شعله ی آهم نگاه کن «موی سفید و روی سیاهم نگاه کن» تابرقی ازنگااه توسوزد گناه من برکوله بار پُر ز گناهم نگاه کن تارحمت تو دیده ی من پل زده زاشک ای رحمت آفرین به نگاهم نگاه کن ازفعل ناروا ز تو شرمنده ام هنوز براشک من که هست گواهم نگاه کن ای پرتو نگاه توما را چراغ راه تامقصدم بیا و به راهم نگاه کن وقتی نظـربه جانب خوبان خودکنی هرچندمن بدم تو مراهم نگاه کن بااشک شرم خویش«وفایی»به ناله گفت شرمنده ام زتو به نگاهم نگاه کن حاج سید هاشم وفایی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند هر کس درِ این خانه روز و شب گدایی می کند با این گدایی بر جهان فرمانروایی می کند چشم و چراغ خانه ی زهرا و حیدر آمده استاد رزم قاسم و عباس و اکبر آمده ماه علی از راه می آید؛ وقارش را ببین آیینه ی زهراست، حُسن بی شمارش را ببین در چهره ی او شوکت پروردگارش را ببین در دستهای خیبری اش ذوالفقارش را ببین بر خا‌ک نعلینش ابوذرها تیمم کرده اند از هیبتش حتی ملائک دست و پا گم کرده اند روزیِ عالم می رسد از سفره ی شاهانه اش بار زمین و آسمان را می کشد بر شانه اش نورٌ علی نور است بی شک خشت خشت خانه اش شکر خدا روز ازل من هم شدم دیوانه اش آمد کریمی که به یمن او گدایی باب شد امشب حسین بن علی هم صاحب ارباب شد آرام می گیرد جهان در سایه ی بال و پرش یا للعجب! در حیرتم از خُلق قاسم پرورش دنیا به هم می ریزد از بانگ "انا بن الحیدر"ش آمد که روز و شب بگردد دور زهرا، مادرش هر جا نَبَردی هست شیر کارزارش مجتبی ست جنگ جمل یعنی که، حیدر ذوالفقارش مجتبی ست خَلقا شبیه فاطمه، خُلقا شبیه حیدر است مثل علی حتی نفس هایش مسیحا پرور است هر کس که فرزند علی شد، فاتح صد خیبر است او جای خود دارد؛ غلامش هم شفیع محشر است وقتی که در تاریکیِ شب ها عبادت می کند بی واسطه او با خدای خویش صحبت می کند آب وضوی او جهنم را گلستان می کند شب های عالم را، نگاهش نور باران می کند نور وجودش عرش اعلی را چراغان می کند ایوان طلای مجتبی کافر مسلمان می کند اصلا حواسم نیس؛ ایوانی ندارد مجتبی شمع و چراغی بر مزارش نیست مثل کربلا احسان نرگسی امام حسن (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 ای خدا تو می دونی رسوا شدم حالا که رسوا شدم پیدا شدم فکر اینم که خدایا چی بگم غیر تو راز دلم با کی بگم؟ می بینی تو قامت کمونی ام می بینی رفته ز کف جوونی ام می بینی خالق من خسته شدم به در خونه ی تو بسته شدم می بینی اشک من و آه دلم می دونی از عمل خود خجلم چه خوبه جواب آهم بدهی بگشایی در و راهم بدهی شاعر: احمد آرونی مناجات با خدا مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 در خانه ی بی مرتضی غریبم شد داغ زهرا و علی نصیبم مانده ام به ناله یاد یاس و لاله از بعد این داغ جدایی شد زینبت کرب و بلایی اکنون به کوفه ناله ها نمایم بار دگر در شهر تو بیایم چکد از محملم نهر خون دلم در کوفه ی تو ای پدر جان راسی شود قاری قرآن از داغ زهرا و غم نهانش جان دادی از دیدار قاتلانش کوفه و مدینه شعله زد به سینه یک روز خوش حتی ندیدی رو سوی محسن پر کشیدی از بعد تو ای آیه ی نیازم با جام زهر مجتبی چه سازم تشت پر ز خون را بنگرم به غم ها در تشت دیگر نور عینم من شاهد راس حسینم شاعر : محمد مبشری امیرالمومنین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر تن بی جان من ای جان من جانی ببخش نامه جرم مرا وقتی که میخوانی ببخش پشت کردم به تو اما بیشتر پشتم شکست بد غلط کردم خودت هر طور میدانی ببخش جور عصیان مرا آقا به سختی می کشد یوسف زهرا شده مهجور و زندانی ببخش من غریبه نیستم دستی بکش روی سرم بنده درمانده ات را قبل مهمانی ببخش مفت و مجانی تو را از دست دادم با گناه دست من خالی است یارب مفت و مجانی ببخش آبرویم میرود، پیش همه خارم نکن بین آغوشت بگیرم باز و پنهانی ببخش قبل آنکه صورتم را رو به قبله میکنند مثل مردم راحت از من روی نگردانی ببخش بین آتش هم بیوفتم دوستت دارم ولی پیش زهرا و علی منرا نسوزانی ببخش عذر خواهی میکنم خیلی خلاصه مختصر کار دارم با حسین تو مرا عالی ببخش روضه خوانی پیش مادر زجه زد آهسته گفت سنگ تیزی خورد بر ابرو و پیشانی ببخش چکمه بود و ضربه های پشت هم بر سینه اش شمر بود و دامنی و دست لرزانی ببخش امشب از دیوار نفسم تا خدا پر میکشم میروم از جمکران و سامرا سر میکشم جای جاه و ساغر و می چشم دلبر میکشم چشم خود را زیر پای صاحب در میکشم گرچه دور ماه شده با معصیت ها خط کشی نیمه شب در میزنم چون آمدم منت کشی با نگاهی من که نه یک عمر دلها رو خرید او دل نازکتر از برگ گل ما را خرید سائلان کوچه های عشق مولا را خرید از میان جمعیت هر عبد تنها را خرید نوکرش خیلی خجالت داشت آخرها نشست او ولی آمد کنار بی نواترها نشست بال هایم را گناه و معصیت ها چیده است من خرابی ها به بار آورده ام او دیده است گرچه از اعمال زشتم بیشتر رنجیده است از هر چه بد گفتن از من پیش او نشنیده است یا هوای نوکرش را داشته پیش همه یا سفارش کرده او را به علی و فاطمه او در آغوشم گرفت گرچه مادر میزند چه کریم است و دلی دارد که پرپر میزند مثل صیادی که بر قلب کبوتر میزند به کسی که دوستش دارد خودش سر میزند ما اگر با معرفت بودیم سر میباختیم بارها دیدیم آقا را ولی نشناختیم .
بکش خط به روی گناه گنهکار نظر کن به روی سیاه گنهکار به آه پشیمان، به آه گنهکار به شرمی که دارد نگاه گنهکار شدم بد گرفتار، اجرنا من النار بخر های و هوی مرا بار دیگر نمانده برایم خدا چاره دیگر ندارم بغیر از تو دلدار دیگر ندارم عزیزم خریدار دیگر فقط دارم اصرار، اجرنا من النار گرفتار نفسم، گرفتار آتش فتاده به جانم سر و کار آتش به شانه کشیدم، فقط بار آتش به خود تکیه کردم، به دیوار آتش شده وقت اقرار، اجرنا من النار مرا عفو کن که شب اعتماد است زیادی فقیرم، گناهم زیاد است اگر کار و بارم حسابی کساد است حساب و کتابم به پای جواد است کریم است بسیار، اجرنا من النار برای همه لطف و جودی، مرا هم برای همه خیر و سودی، مرا هم از اول تو بخشیده بودی مرا هم ببر تا نجف پس به زودی مرا هم منم عبد فرّار، اجرنا من النار غریبم ولی آشنای حسینم غبارم ولی زیر پای حسینم بدم، نوکر بی وفای حسینم اسیر غم کربلای حسینم بده وقت دیدار، اجرنا من النار شنیدم مدینه در آتش گرفته کمی گوشهء معجر آتش گرفته سر و صورت مادر آتش گرفته ببین فاطمه! حیدر آتش گرفته علی سر به دیوار، اجرنا من النار به امروز زینب، به فردای زینب به شام غریبان، به احیای زینب خدایا چرا سوخته پای زینب جوابی ندارد تمنای زینب بجز یار بیمار، اجرنا من النار صدا زد برادر، پرم سوخت عباس منم خواهر تو، سرم سوخت عباس رقیه، حرم، پیکرم سوخت عباس کمک کن به من معجرم سوخت عباس کجایی علمدار، اجرنا من النار .
مسجدارک ۲۸فروردین ١۴٠١ اگر مقصدت تا خدا رفتن است ز میخانه ایوان طلا رفتن است سحر تا ضریح رضا رفتن است نجف رفتن و کربلا رفتن است در خانه مرتضی را بزن پس از ربنایت بگو یا حسن از این خاک بوسی به بالا برس به سبحانَ ربیِ الا برس به قنبر به سلمان به مولا برس به افطار شبهای زهرا برس فقط بوسه بر روی مصحف بزن نوه دار شد مصطفی کف بزن بیا عیدیت را ز طاها بگیر نخی از عبای حسن را بگیر سرت را در این خانه بالا بگیر از امروز خرجی فردا بگیر جز اینجا به جایی دگر سر نزن که شد دیگر امشب علی بوالحسن در این خانه امشب گرفتار باش اگر ناز دارد خریدار باش گدا اس اصلا بدهکار باش بکش دردها را بیمار باش اگر از جزامی جزامی تری به مولا کنارش گرامی تری علی را ببین خیبرش را ببین حسن را ببین محشرش را ببین جمل را ببین لشکرش را ببین رجزهای با حیدرش را ببین خدا را ببین در جدال حسن بگو شیر مادر حلال حسن کریمی که بحر خدا کار کرد پس از مرتضی عزم پیکار کرد زن فتنه را صبر او خار کرد به حلمش معاویه اقرار کرد امامت اگر پر بها شد از اوست اگر کربلا کربلا شد از اوست به زودی به زخمم دوا میخورد ضریحش به دست گدا میخورد نگاهم به ایوان طلا میخورد بقیعش به کرببلا میخورد اسیری ما را خدا خواسته دلم کربلا رفته ناخواسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام ‌🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 یا علی امشب چه خوش با ما مدارا می کنی شد شب قدر و تو خود دردم مداوا می کنی درکنار ذکر حقّ و جوشن و احیای شب با نمازآخرت دل را مصفا می کنی عدل و احسان شما حتی ز قاتل کم نگشت کاسه شیری هم برای قاتلت مولامهیامی کنی امشـب آقا با همین فرق شکسته، روی زرد یاد آن میخ در و پهلوی زهرا(س) می کنی از شمار فضل تو حدر قلم ها عاجز است در رکوع خود زکات عشق اهدا می کنی مـردم نا اهل کوفه با تو بد کردند علی(ع) ازخدای خود تو استغفارآنها را تمنا می کنی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شبهای قدر آمد و آقا نیامدی زیباترین ستاره ی دنیا نیامدی ما را امید وصل تو اینجا نشانده است ما آمدیم، یوسف زهرا نیامدی امشب بیا به مجلس ما هم سری بزن قدرِ گذشته رفت و به اینجا نیامدی گفتیم جمعه می رسد و می رسی، ولی جمعه گذشت و حضرت دریا نیامدی مانند طفل گم شده ای گریه می کنم خیمه نشین، از دل صحرا نیامدی مثل یتیم کوفه خرابه نشین شدم صاحب عزای مجلس مولا نیامدی کنج خرابه کودکی آرام زیر لب با گریه گفت شب شده بابا نیامدی رضا باقريان 💠  🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
-و-رب-الکعبه امشب علی شیر خدا،راحت ز دنیا میشود در سجده دوم علی، مهمان زهرا میشود امشب اگر مسجد رود ،دیگر نمی آید علی فردا ظروف طفلها، بی نان و خرما میشود آن ناشناسی که خموش ،نان و غذا آورده بود راز نهانش فاش شد ،چون نیست پیدا میشود امشب علی پر میزند ،در نیمه شب وقت نزول وقتی پیمبر همدم یاسین و طاها میشود شاه عدالت میرود ،جایش میان خلق نیست نام عدالت در جهان ،امشب شکوفا میشود غربت به پایانش رسید ،یا فاطمه غمگین مباش امشب بهشت از دیدنش ،دیگر مصفا میشود فرزند ملجم این سحر ،کارت تمام است با علی پرونده دوزخ همین ،امروز امضا میشود در این شب زیبای قدر ،هرگز فراموشش نکن هرکس بگوید یاعلی ،دردش مداوا میشود  🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
4_5792027045223467046.m4a
1.17M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه زمینه - قرآن و حضرت علی علیه السلام - سبک اسم تو می‌بارد.... قاریِ آیاتِ رحمت و امیدم جاری و نورانی چشمه‌یِ توحیدم اهلِ دعا و... راز و نیاز و... نمازموُ بندگی شیرینه این زندگی منم ممنونِ کراماتِ حق مدیونِ عنایاتِ حق مشمولِ دعایِ حسین منم اهلِ بندگی و دعا سربازِ حریمِ ولا جون میدم برایِ حسین اِغفرلنا یاالله حقِّ اباعبدالله (۴) ماهِ خدا ماهِ تلاوتِ قرآن ماهِ علی ماهِ بندگی و ایمان ذکرِ لبِ ما پس از تلاوت به امرِ حیِّ جَلی یک صد و ده یاعلی نجف ای آرزوی عاشقان زائرِ تو صاحب زمان بهشتمِه ایوونْ طلا نجف مبداءِ مسیرِ حرم دوست دارم پیاده برم از صحنِ علی کربلا ذکرِ لبم تو این راه حسین اباعبدالله (۴) @babollharam
. شب شهادت علی مظلوم غربت مرتضی گردیده معلوم گردیده روان به سوی جنان یا صاحب الزمان آجرک الله(۲) گرید و مینالد مظلومه زینب از داغ بابایش جان او بر لب قلب شکسته در غم نشسته یا صاحب الزمان آجرک الله در کنار پدر نور دو عینش ریزد در ماتمش اشک حسینش از غم می سوزد شعله افروزد یا صاحب الزمان آجرک الله خانه ی ولایت غرق محن شد با دست مجتبی حیدر کفن شد زینب دل خون گردیده محزون یا صاحب الزمان آجرک الله نفس ختم رسل گردیده خاموش با دستان حسن گشته کفن‌پوش حسین غمین است زینب حزین است یا صاحب الزمان آجرک الله غربت بابا را نموده احساس وقت غسل وکفن غمدیده عباس ماه مدینه زند به سینه یا صاحب الزمان آجرک الله گلهای مرتضی چون گل فسردند پیکر بابا را از خانه بردند هم غریبانه هم مخفیانه یا صاحب الزمان آجرک الله .
. واویلتا حال امام ما دگرگون شد دل همه گلان او خون شد زینب او زغصه محزون شد طبیبا وا مکن زخم سرش در پیش دیدگان دخترش بنگر به حال نور دیده اش خون شد دل، با نگاه آخرش مظلوم عالم یاعلی علی(۴) واویلتا عالم هستی در خروش امشب دلها همه به جنب و جوش امشب مظلوم عالم شد خموش امشب مرتضی دیده از جهان ببست ارکان هستی از غمش گسست چون حسین و عباس و مجتبی قلب زینب غمدیده شکست مظلوم عالم یا علی علی واویلتا شب شهادت گل طاهاست بیت علی مرتضی غوغاست منتظر مقدم اوزهراست حسن می سوزد از داغ پدر ریزد حسین از غم اشک بصر سوز داغ و هجران مرتضی برجان زینبش زده شرر مظلوم عالم یا علی علی واویلتا حسین او غرق محن گردید خون دل زینب و حسن گردید با دست او علی کفن گردید اشک زینب او روانه شد غسل و کفن او شبانه شد با دست فرزندان خون جگر دفنش چون زهرا مخفیانه شد مظلوم عالم یا علی علی واویلتا پرپر شده گلی ز گلخانه خانه ی حیدر شده غمخانه پیکر اوبردند غریبانه تشییع حیدر شد نیمه ی شب حسن و حسینش به تاب و تب خون شد دل فرزندان علی در هنگام دفن شاه عرب مظلوم عالم یا علی علی
. شب شهادت علی مظلوم غربت مرتضی گردیده معلوم گردیده روان به سوی جنان یا صاحب الزمان آجرک الله(۲) گرید و مینالد مظلومه زینب از داغ بابایش جان او بر لب قلب شکسته در غم نشسته یا صاحب الزمان آجرک الله در کنار پدر نور دو عینش ریزد در ماتمش اشک حسینش از غم می سوزد شعله افروزد یا صاحب الزمان آجرک الله خانه ی ولایت غرق محن شد با دست مجتبی حیدر کفن شد زینب دل خون گردیده محزون یا صاحب الزمان آجرک الله نفس ختم رسل گردیده خاموش با دستان حسن گشته کفن‌پوش حسین غمین است زینب حزین است یا صاحب الزمان آجرک الله غربت بابا را نموده احساس وقت غسل وکفن غمدیده عباس ماه مدینه زند به سینه یا صاحب الزمان آجرک الله گلهای مرتضی چون گل فسردند پیکر بابا را از خانه بردند هم غریبانه هم مخفیانه یا صاحب الزمان آجرک الله .
۱۰ تو نور کبریایی یاور مصطفایی نور دو چشم زهرا علی مرتضایی مولا علی یا حیدر(۴) تو مظهر سخایی معنی هل اتایی مولای من به محشر همه امید مایی مولا علی یا حیدر هستم گدای کویت دستم بود بسویت امشب دعا کن آقا بگیرم عطر و بویت مولا علی یا حیدر داده خدا سعادت از لحظه ی ولادت مولای با کرامت دارم به تو ارادت مولا علی یا حیدر در گلشن تو خارم بنگر به حال زارم بعد از خدای منان کس غیر تو ندارم مولا علی یا حیدر اگرچه روسیاهم امشب به تو پناهم به حق زینبینت آقا نما نگاهم مولا علی یا حیدر همیشه بیقرارم مولا در انتظارم آقا بیای کنارم لحظه ی احتضارم مولا علی یا حیدر تودیده ای به چشمت آتش زدند به خانه دشمن زده به زهرا با ضرب تازیانه مولا علی یا حیدر بودی همیشه یادِ کوچه و ضرب سیلی به یاد اشک زینب رخ کبود و نیلی مولا علی یا حیدر علی در انتظاره مسجد چه بی قراره اما ز روی حیدر دشمن حیانداره مولا علی یا حیدر بر کشتن عدالت دشمن شده مصمم در کوفه بین محراب با تیغ ابن ملجم مولا علی یا حیدر دشمن ز تو گسسته کمینِ تو نشسته با تیغ ابن ملجم فرق علی شکسته مولا علی یا حیدر از بس که بی قراری مهمان کردگاری با ضرب کینه گشته خون از سر توجاری مولا علی یا حیدر آمد ندا به گریه از آسمان بالا ای مردمان دنیا کشتند مرتضی را مولا علی یا حیدر حسن، حسین و عباس سوی پدر دویدند رخسار مرتضی را غرق به خون بدیدند مولا علی یا حیدر بهر پدر به گریه می سوخت نور عینش همراه مجتبایش بر سر زنان حسینش مولا علی یا حیدر از دیده ی عزیزان زد اشک غم جوانه بر سر زنان علی را بردند تا به خانه مولا علی یا حیدر زینب دل شکسته کنار تو نشسته همراه با حسینت دخیل گریه بسته مولا علی یا حیدر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک زمینه شب بیست و یکم شهادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام: بند اول: شهر کوفه دیگه از دستم سیره موندنم برای مردم دلگیره مرتضی هم از بین مردم میره غربت توی چشای من خیلی بی حسابه یاد حسینمم که چشمام به ظرف آبه آه غریبی و کشیدم من مثل تو کشته ای ندیدم من صدای نالتو شنیدم تا به سمت گودال دویدم من ""به سمت گودال از کوفه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من"" عزیز عطشانم جانم حسین جانم بند دوم: سخته زندگی برام جونه زهرا قلبم از فراق تو خونه زهرا گریه هام دوباره میخونه زهرا از باغ زندگیمون وقتی ثمر گرفتن دیدم که محسنم رو با میخ در گرفتن رفته بازم دلت به دنباله تنی که غرق خون و بی حاله براش بمیرم که دلم با تو ز کوچه ها عازم گوداله ""به سمت گودال از کوچه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من"" عزیز عطشانم جانم حسین جانم بند سوم: همدم غمای من وقتی چاهه حرف اشک زینبم تنها آهه گریه با صدای حزنش همراهه دیدم حسینمو که با خون گرفت وضوشو میده به دست تیغه شمر لعین گلوشو برید سر تو رو بریدم من سرت رو روی نیزه دیدم من با بچه های بی پناه تو به سمت گودال دویدم من ""به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سر تو دعوا بود ناله کشیدم من سر تورو بردن دیر رسیدم من"" عزیز عطشانم جانم حسین جانم علی رضوانی اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا جانِ صدا کردن نداری چرا حالِ دعا کردن نداری تو مردِ خیبری باور ندارم توانِ پلک وا کردن نداری چه میشد سایه‌ات بر خانه می‌ماند چه میشد شمع این پروانه می‌ماند به من بر میخورَد اینطور هستی سرت ای کاش  رویِ شانه می‌ماند زِ چشم بی قرارم سو گرفتی به فکرم هستی؟ از من رو گرفتی سرت را باز کرده تیغ اما چرا یک دست بر پهلو گرفتی تمامِ روضه‌هایم  را شمردی شمردی و مرا گودال بردی سپردی زینبت را بر حسین و... حسینت را به عباست سپردی به من گفتی  دلت جانکاهِ  زخم است که با هر ضربه با هر آه  زخم است به من گفتی که عصری رویِ دستت هزار و نهصد و پنجاه زخم است مرا با شش برادر می‌گذاری ولی با زخم خنجر می‌گذاری  کنارِ محسن خود میروی و مرا با داغِ اصغر  می‌گذاری * * * *گریز چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین   شیر دارم دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی دلم سوزاند وقتی... کنارم طفل خود را شیر می‌داد حسن لطفی @rozeh_1
امشب سیاه، خیمۀ هفت آسمان شده آثار مرگ در رخ مولا عیان شده امشب طبیب هم به علی گریه میکند تنها نه اشک دیدۀ زینب روان شده طفلان کوفه شیر نیارید بر علی کو عازم سفر به ریاض جنان شده امشب شود به خلد هم آغوش مصطفی سرو قدی که از غم زهرا کمان شده ای نخل ها به جای رطب خون دل دهید زیرا که لاله زار ولایت خزان شده امشب به یاد شیر خدا سفرۀ غذا در هر خرابه سفرۀ بی آب و نان شده قنبر تو هم بلال شو و یک اذان بگو کامشب سیه بدیدۀ زینب جهان شده هر شب اذا شیر خدا بود و کوفه بود امشب خروش کوفه صدای اذان شده با خون او به خاک مصلی نوشته اند محراب، قتلگاه امام زمان شده (میثم) غم علی نتوان گفت یا نوشت کار از قلم گذشته و اعجز، بیان شده استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1