eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
نفس تا یار من باشد ، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم ، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل ، اگر مولا شود حاضر ویا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را... چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من ، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم ، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن ، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان ، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کرد و منکر گشت محضر را !! یقینن بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر در خوابِ خود بینی ، بهشت و حوض کوثر را مرا همراه با شیرش ، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت ، ببوسم دست مادر را حسن نبی جندقی @rozeh_1
اینکه از دستِ پیمبر دستِ او بالاست کیست اینکه جمعش با نبی یک شعرِ بی همتاست کیست اینکه در پایِ تنورِ خانه‌اش زهراست کیست اینکه در قابِ خدا تصویرِ او تنهاست کیست کیست این و کیست این و کسیت این ، تنها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی باز تکلیفِ مرا این جام روشن می‌کند این شرابِ کهنه من را فارغ از من می‌کند این جنون آواره‌ام در کوی و برزن می‌کند مدحِ او من را نه ، حافظ را هم اَلکَن می‌کند از ازل تا  تا ابد...حق‌حق و هوهو... یاعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی آسمان اینقدر پُر باران مگر هم می‌شود ای خدا مانندِ تو انسان مگر هم می‌شود جمع خشم و عشق و تیغ اینسان مگر هم می‌شود در دو تَن_زهرا و او_یک جان مگر هم می‌شود مصطفی شد  مرتضی یعنی که شد زهرا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حضرت اردیبهشت سالها و ماه‌ها روزها با نخل‌ها و شب انیسِ چاه‌ها پیشِ تو همسُفره می‌گردد گدا با شاه‌ها می‌شود پیدا پس از تو چاه‌ها از راه‌ها از علی نازل شدیم و رفتنِ ما تا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حق علی و او حق و این دو تسلسل می‌شود حق بده جبریل هم در محضرش هُل می‌شود او صراط‌ُالله او راهِ تکامل می‌شود شانی از وَالعادیاتش مدحِ دُل‌دُل می‌شود درکِ ما گُم شد وَ ما‌ اَدراکَ ما مولا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تا به میدان آمدی لشکر نفهمیدم چه شد تَن دوتا شد سرجدا شد سر نفهمیدم چه شد تا گرفتی از درَش خیبر نفهمیدم چه شد آنچنان کَندی در از جا  در نفهمیدم چه شد آنچنان لرزید خیبر گفت واویلا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی ذوالفقارت آمد و بسیارها جا مانده‌اند چشمها از ضربِ تندت بارها جا مانده‌اند زیرِ ضربِ تیغِ تو سردارها جا مانده‌اند عَمرو عاصان رفته و شلوارها جامانده‌اند  گفت عزائیلِ حیران بینِ این غوغا: علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی تیر بر پایِ تو خورد و از نمازت فیض برد در رکوع آمد گدا از دستِ بازت فیض برد آفرینش از قنوتِ چاره سازت فیض برد عَمرو وَد از نازشصتِ تن نوازت فیض برد شد کُمیل و میثم و سلمان و بوذرها علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی پیرزن چشم انتظارت بارِ نانش را بِبَر مرکبِ طفلان ، به پشتت کودکانش را بِبَر با جُزامی نان بخور غم از گریبانش بِبَر یک تبسم کن به زهرا باز جانش را بِبَر با حسین و با حسن گفتیم ما : بابا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی هرکجا که می‌رسد انگار محشر می‌رسد زودتر از هر گدا آقا دَمِ در می‌رسد هرچه دارد سُفره‌اش نصفش به نوکر می‌رسد بیش از خود او به حال و روزِ قنبر می‌رسد  کارِ ما با قنبر است و کارِ قنبر باعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی  باده از الله‌اکبر تا علیکم می‌خورَد حسرتِ نانِ جو‌اَش را سخت گندم می‌خورد زخمها و زخمها از جهلِ مردم می‌خورد ناسزاها را بجای  هر تبسم می‌خورد این نماز عشق باشد شد سجودِ ماعلی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی اینکه بر دوشِ پیمبر از شرافت پا گذاشت رویِ دوشِ خویش عمری کیسه‌ی خرما گذاشت اینکه دنیا را خدا آورد پیشش جا گذاشت لقمه لقمه نان دهانِ مردِ نابینا گذاشت می‌خورَد اما همیشه خونِ دلها را علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی کربلا او آمد و در پیشِ آب‌آور نشست کربلا او بود و بالایِ سرِ اکبر نشست کربلا او دید تیری را که بر اصغر نشست کربلا او ناله زد تا تیر تا خنجر نشست می‌دود دنبالِ زینب عصرِ عاشورا علی اَشهدُاَن لا امیرالمومنین  الا علی حسن لطفی @rozeh_1
قسم به حضرت الله ، خالق یکتا قسم به خالق صحرا و خالق دریا قسم به خالق صبح و قسم به خالق شب قسم به خالق لوح و قلم ، قسم به خدا قسم به نور و به نام هر آنچه از نور است قسم به ارض و سماوات و کل ما فیها قسم به نون و قلم ، فجر و تین و والزیتون قسم به آنکه فرستاده آب و باران را قسم به پاکی دامان انبیا سلف قسم به حضرت موسی و حضرت عیسی قسم به میم محمد قسم به نون نبی قسم به نور تجلی جلوه ی طاها که هست روزی عالم به دست شاه نجف که هست بر همه ی مومنان علی مولا علی خدا که نه اما خدا نماست علی علی ست آینه دار خدای بی همتا خدا به شکل علی در میان مردم بود همیشه بوده خدا از رخ علی پیدا خدا به لحن علی با نبی تکلم کرد در آن میانه ی معراج ، لیله الاسرا علیست آنکه به دوش نبی گرفته مکان علی ست آنکه غدیر از دمش گرفته بها علی ست آنکه به یمنش گدا ، سلیمان شد علی ست آنکه بقا می دهد به آب بقا طواف کعبه چه حاصل اگر بدون علیست علیست کعبه ی کعبه علیست قبله نما علی ست آنکه خدا را به چشم می بیند علیست محشر محشر به صبح روز جزا به کوری همه ی دشمنان آل الله بود ز روز ازل پرچم علی بالا هر آنکه حاجت خود از علی طلب کرده روا شده ست به دستان حضرت زهرا غبار کوی علی باش تا شوی خورشید غلام کوی علی باش تا شوی آقا ناصر شهریاری @rozeh_1
با خطبه اش تسخیر کرده قلب منبر را دیوانه ی خود کرده سلمان و ابوذر را یل های نامی عرب پاسخ نمی گویند دررمعرکه هل من مبارز های حیدر را دیگر به جنگیدن نیازی نیست، جایی که چشمش به هم می زد شکوه چند لشکر را ان ابالقاسم قسیم النار و الجنه جز او که دارد اختیار روز محشر را می خواست مادر تا قیامت حیدری باشم بر روی چشمم می گذارم حرف مادر را دنبال مولا راه می افتاد جبرائیل از گرد نعلین علی می ساخت قنبر را هر کس که شد شاگرد رزم حیدر کرار نامش بلرزاند در و دیوار خیبر را هر روز نه...هر لحظه صدها بار می میرم وقتی بنا باشد ببینم روی دلبر را مصداق عینی اشدا علی الکفار در قلب میدان کیست؟ غیر از حیدر کرار از فرش تا عرش الهی زیر پایش بود افلاک سرگرم طواف چشم هایش بود حتی خدا هم با صدای او سخن می گفت حتی خدا هم عاشق لحن صدایش بود در چشم حیدر، فاطمه افلاک را می دید معراج زهرا چشم های مرتضی یش بود وقت رکوعش عالم و آدم گدا می شد وقت قنوتش کعبه محو ربنایش بود هر روز تا عرش خدا می رفت و برمی گشت جبریل هم مبهوت این سعی و صفایش بود خورشید را دیدم شبی در بین زائرها مشغول بوسه چینی از ایوان طلایش بود عباس با چشمش جهان را زیر و رو می کرد جای تعجب نیست، حیدر مقتدایش بود از اینکه در کعبه تولد یافت ، فهمیدم قبل از تولد نیز در قلب خدایش بود ذکر فلک ذکر ملک تسبیح هر دریا مولای یا مولای یا مولای یا مولا احسان نرگسی @rozeh_1
از چيست كاسمان ز كواكب منوّر است باد صبا چو باد بهاري مُعطّر است قمري به بوستان شده از شوق نغمه خوان در دامن چمن بَرِ گل هاي اَذفر است مُشك تتار مي چكد از ابر نوبهار كاینسان نسيم دشت پُر ازبوي عنبر است خلد و جنان تأسي از اين روز ميبرند زيرا كه باغ و راغ پُر از ياس و عبهر است ساقي خراب كن ز مي نابِ خود مرا آور قدح كه موسم شادي ديگر است باشد شب تولّد آن والي الولي كاینسان مُشعشع آن مه و پروين و اختر است نو باوه اي به عرصة هستي نهاد پاي كز يمن مقدمش همه آفاق انور است نطقم به مدح آن شه دين گشته دُرفشان طبعم روان چو آب به شأنش مُكرّر است بيت الحرام گشته مُزيّن ز نور وي پنهان به زير ابر نگر قرص خاور است شد نطق ها ناطق و گويا به مدح او باغ اِرم ز پرتو رويش منوّر است جاه و جلال و شأن و مَقامش همين که بس او جانشين و بن عم و صهر پيمبر است آن شهسوار و صاحب تيغ دو سر علي كان بازوی يداللهيش اژدها در است آن كس كه ماية شرفِ خاص و عام شد لاشك بدانكه باب شبير است و شبر است شاه عرب ، علي ولي ، سرور اُمم مقصود كل ، امام به حق نور ازهر است نام گراميش كه بود زيب عرش حق بر کائنات دَرج و به گيتي مُصوّر است شاهي كه نوح را شده حامي به بحر غم در كشتي نجات بشر طُرفه لنگر است آن لايموتِ مُلك ابد مقتداي دين در شرق و غرب و كون مكان حيّ و حاضر است يعقوب داشت آگهي از وصل پور و گفت شاه نجف به گمشده ام يار و ياور است يونس به بطن حوت بُد آگاه كان امام فريادرَس به جمله مسلمان و كافر است اي دل كن افتخار كه خاك رهش شوی زيرا كه خاك رتبه اش از تاج برتر است هستي اگر مُحبّ علي شاه لو كشف هان اي عزيز گو كه چه بيمت ز محشر است حُبّ علي اگر به دل مؤمني بود جایش به حشر جنّت و فردوس اكبر است بغضش اگر به قلب كسي جا گزين شود در دين ما ز جملۀ غالي و كافر است عهد شباب طي شود و پيري اَر رسد پيوسته در دلم سخن از مدح حيدر است زاهد درون مسجد و محراب روز و شب مشغول شكر و حمد خداوند اكبر است صوفي درون صومعه با سبحة مراد سرگرم در ستايش خلاق داور است خصم عدو ، قوام جهان ، مظهر عيان مصداق کل،دليل سبل،مير و صفدر است گفتي تو اين قصيده به هجده بهار عمر به طبع تو صِله امروز درخور است محمد رونقی @rozeh_1
وقت و بی وقت است کار دل، هوایش می کنم دلبری دارد دلم، حیدر صدایش می کنم بردن نام علی از واجبات هر شب است هر شبی یادم رود، فورا قضایش می کنم جان فدای مهربانی و سَلونی گفتنش باب علم است و به جهل خود ثنایش می کنم پای حیدر سنگ خوردن، طعنه خوردن، برکت است کور خوانده هر کسی گفته رهایش می کنم با علی تا آخر خط هستم و در این مسیر اقتدا بر وصله ی روی عبایش می کنم دست اگر سوی طعام دشمن مولا رود پیش چشمان همه از تن جدایش می کنم راحت و آسوده ام از فکر نان، چون تکیه بر... دست های رازق و مشکل گشایش می کنم آن کسی که نام حیدر را برایم مشق کرد تا ابد، بعد از نماز خود دعایش می کنم آن قدر می گویم از روز غدیرش، عاقبت بی خبر هرکس که باشد، آشنایش می کنم نفسِ احمد بودنش بالاتر از هر رتبه ایست مثل پیغمبر دلم را مبتلایش می کنم در اُحد با جسم مجروحش نبی را حفظ کرد تا ابد صحبت از ایمان و وفایش می کنم باب خیبر... خطبه ی بی نقطه... یا که ردّ شمس... شک به بنده بودنش با کارهایش می کنم ‌خلقتش، تأیید توحید است و الله الصمد با ثنای مرتضی، شکر خدایش می کنم خاک، سجده گاه مؤمن شد، علی هم بوتراب در نمازم، روز و شب سجده برایش می کنم نیستم پیغمبر اما مرتضی فرمان دهد کودکم را ذبح در پایین پایش می کنم او که جای خود اگر که قنبرش لب تر کند هرچه را دارم همه یک جا فدایش می کنم آه، بر لب... اشک، بر دیده... به لب جان می رسد تا نظر بر عکس ایوانِ طلایش می کنم گر که شرط وصل در مرگ است، پس با این حساب آرزوی مرگ با شوق لقایش می کنم تا نفس در سینه ام باقی است، در هر حالتی گریه بر جسم حسینِ سرجدایش می کنم روضه را سر بسته می گویم کفن پیدا نشد شرم از تشریح داغ بوریایش می کنم محمدجواد شیرازی @rozeh_1
در نجف پیش چشم های امیر، ذره را آفتاب بِنْویسند با سلامٌ علیکمی ما را، پای تا سر ثواب بنویسند مستِ مست است جان زوّارش، چشمه ناب کوثری جاری است در بهشتی که "تحتها الانهار"، آب ها را شراب بنویسند قبل ازآنکه کنم ز شرم عرق، قبل از آنکه قلم رسد به ورق، نامه نانوشته را اینجا ، نامه نامه جواب بنویسند به جناب کلیم باید داد خبرِ "فَخْلَعْ...إنَّكَ بِالوَاد"* تا ملائک جنابشان را هم زائر بوتراب بنویسند چه دلیلی رساتر از قرآن؟ بقره، هل أتی، نبأ، فرقان؟ سنی و شیعه تا کجا باید بس روایات ناب بنویسند؟ بی ولای علی ولیِ خدا، هرچه کردی، خدا قبول کند ولی بی شک ثواب کارَت را کاتبان روی آب بنویسند از "بحارِ" "خصالِ" او تنها "قطره ای" نقل کرده علامه صد امینی دوباره باید تا قدر "کافی" کتاب بنویسند *آیه شریفه 12 سوره مبارکه طه امیرحسین کمال زارع @rozeh_1
مستجیرٌ بکم... سلام آقا، ناجی انبیا علی جانم مهبط الوحی، معدن الرحمه، یا أخَ المصطفیٰ علی جانم مستم و حالت طرب دارم، میل بوسیدن عنب دارم لائذٌ عائذٌ... به لب دارم، أنتَ کهفُ الوریٰ علی جانم با دلی پر گناه آمده ام، باز هم رو سیاه آمده ام به امید پناه آمده ام، مَن أتٰکُم نَجیٰ علی جانم عصمة المؤمنین امین الله، شاه اهل یقین امین الله آبروی همین امین الله، آبروی دعا علی جانم مدح تو بر لسان جبریل است، بین تورات بین انجیل است بین قرآن سخن به تفصیل است از تو یا مرتضی علی جانم گرچه آلوده ام ولی گفتم، در نجف بی معطلی گفتم صد و ده بار یاعلی گفتم، ذکر مشکل گشا علی جانم جلوه‌ی پنج تن شما هستی، قل هو الله من شما هستی اولین بت شکن شما هستی، قاتلُ الأشقیا علی جانم ای نمایانگر مسیر از چاه، بی تو هر بنده می شود گمراه نقطه ی تحت باء بسم الله، زوج خیرالنسا علی جانم شاکرم در دلم تو را دارم، بین آب و گلم تو را دارم گرچه من سائلم تو را دارم، همنشین گدا علی جانم لالم از گفتن ثنای شما، پدر و مادرم فدای شما هر چه دارم همه برای شما، لَكَ روحی فِدا علی جانم هادیِ راه، سر به راهم کن، تو فقط لحظه ای نگاهم کن برده‌ات می‌شوم سیاهم کن، همدم برده ها علی جانم به قلم میخورم قسم، به کتاب... سائلت را نمی کنی تو جواب تَرْزُقُ مَنْ تَشَا بِغَیْرِ حِساب، تَرْزُقُ مَنْ تَشا علی جانم محمدجواد شیرازی @rozeh_1
کسی دکان نگشوده‌ست بی‌جواز علی که رزق هیچ کسی نیست بی‌نیاز علی خدا به داد ترازوی عادلان برسد اگر حساب بسنجند با تراز علی جهان سوال بزرگی‌ست، کشف خواهد شد اگر که چاه بگوید چه بود راز علی گره به کار خود انداختی طناب! چرا؟ چه خواستی که نداده‌ست دست باز علی بپرس از آنکه دو دستی غلاف را چسبید چه دیده از دو دم تیغ یکه‌تاز علی به کوفه نیست امیدی که مسجدش نشکست نماز هیچ کسی را به جز نماز علی محمدحسین ملکیان @rozeh_1
صدا آری صدا جان جهان را زیر و رو می‌کرد پیمبر در همه عمر آن صدا را جستجو می‌کرد نفس های خودش بود آن صدای با طمأنینه صدایی که شب معراج با او گفتگو می‌کرد نمی‌دانم چرا اما پیمبر بعد معراجش عبای مرتضی را بیشتر از پیش بو می‌کرد خدا آن شب سخن می‌گفت با صوت یداللهی خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می‌کرد خدا مشغول خلقت بود دنیا را همان موقع علی در مسجد حنانه کفشش را رفو می‌کرد نفهمیدیم مولا را نفهمیدیم بعد از جنگ علی شمشیر را با اشک‌هایش شست و شو می‌کرد اگر او یازده تن را به جای خود نمی‌آورد چگونه با نبود او زمین یک عمر خو می‌کرد سیدحمیدرضا برقعی @rozeh_1
نفس تا یار من باشد ، نکوبم دربِ دیگر را چه غم دارد کسی چون من که دارد حُبّ حیدر را خدا را شاکرم هر دم ، تَولّای علی دارم ندارم من نشان از شاهِ برحق غیر صفدر را نگردد هیچ کس را آتش دوزخ بر او کاری کَشند سُرمه به چشم خود چو خاک پای قنبر را به یک شب در چهل منزل ، اگر مولا شود حاضر ویا با دست خود از جا کنَد دَربی زِ خیبر را... چه شکّی شیعه اش دارد چو بشناسد ولیّ خود شفاعت آرزو دارد چو من ، فردای محشر را نه توهینی به کس دارم ، نه لعنت میفرستم من کلاه خویش قاضی کن ، که دارد حقّ منبر را دو شاهد میشود برهان ، برای ادّعاهایت هزاران شخص بیعت کرد و منکر گشت محضر را !! یقینن بی تَولّایش وضویت هم بُوَد باطل مگر در خوابِ خود بینی ، بهشت و حوض کوثر را مرا همراه با شیرش ، صفای مرتضی داده برای شکر این نعمت ، ببوسم دست مادر را حسن نبی جندقی
الله الرحمن الرحیم بارالها شده ام بنده ی سلطان نجف روزیم کن که رسم باز به ایوان نجف زنده گردم نیمه شب با نم باران نجف اشتیاق دل من هست فقط، آب نجف نان نجف وسط صحن علی لطف خدا پیدا بود چِون خریدار دل شیعه او، زهرابود کرده ام وصف تو یک عمر روایت حیدر همه جا نام خوشت،حکم عبادت حیدر در هوای توبود، نکته کفایت حیدر که نبی کردبه نام تو ارادت حیدر چه بگویم به دلم، عشق ولی عشق علی است به لبانم همه جا ،نادعلی عشق علی است کوه عشق دل من،چون پر کاه است علی بین این سینه زعشقت همه، آه است علی نوکر ی نجفت منصب شاه است علی دل ما نیز به ایوان تو راه است علی گر،گرفتار تو هستم خوش آبادم پای ایوان طلای نجفت افتادم شدم عمری گدای توامیرالمومنین جان عالم به فدای توامیرالمومنین پشت ما هست دعای توامیرالمومنین مقصد ماست خدای توامیرالمومنین جان عالم به فدای توامیرالمومنین گشته عالم نخی از تار عبای توعلی کرم ولطف طراوت ز عبای توعلی درنفس های تو هر لحظه خدا بود علی در قنوت شب تو عطر دعا بودعلی بر قدوم سحرت، گرد شفا بودعلی در دو دست کرمت آب بقا بودعلی شأن واوصاف علی جلوه ی پیغمبر داشت جبرئیل آب وضویش به تبرک برداشت باز، هم سفره ی پیران و فقیران شده ای یاعلی مرکب اولاد شهیدان شده ای روزی ،روزوشب خان یتیمان شده ای ،ای امیرا،هنر دست کریمان شده ای دوجهان مست سر وادی،سلطان علی است ما همه مور و جهان ملک سلیمان علی است علی هستی وهمه ملک سلیمان منی نوکرکوی توام، بوذر و سلمان منی توفقط درهمه شب،ذکر فراوان منی ای شه،ملک نجف،برکت ایمان منی کیستی، ذکر لب این دل آگاه تویی اشهد ان علیا ولی الله تویی کیست غیرازتوعلی، جان پیمبر بشود وه،که باحضرت صدیقه برابر بشود به که اسمت، همه جا زینت منبر بشود نرسدهمچو تو،کس، حضرت حیدر بشود شدغدیرخم وآن، ساقی کوثر آمد جانشین نبی از بعد پیمبر آمد وصل دلدار به،هجران وطن گشت غدیر همه شیرینی اسمت به دهن گشت غدیر شور این جمله به دل ها عملاً گشت غدیر به بهار قدمت سبزوچمن گشت غدیر بعد از این قافیه حیران توام شاه نجف همه درحسرت،ایوان توام شاه نجف حرم و گنبد و باران! به علی می چسپد گوشه ی به کنج ایوان! به علی می چسپد وسط صحن، چراغان! به علی می چسپد گفتن ذکر حسین جان!به علی می چسپد می رسد آنکه امیداست به سلطان نجف کاش(مجنون)بشوی زائرایوان نجف غلامی(مجنون کرمانشاهی)