هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#دو بیتی های شب ضربت خوردن حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد
میانِ خانهاش زینب زمین خورد
نه تیغ اینقدرها زوری ندارد
غلط گفتم که میخی آتشین خورد
علی را عاقبت از پا درآورد
که با خود تیغ یادِ مادر آورد
چنان زد تیغ هم نالید از درد
چنان زد دادِ زهرا را درآورد
سرِسفره دلِ دختر تَرَک خورد
فقط سه لقمه امشب با نمک خورد
علی امشب هوایِ روضهها داشت
فقط میگفت بودم او کتک خورد
همانهایی که بانو را شکستند
خدایا بِینِ اَبرو را شکستند
چنان زد فاطمه اُفتاد از پا
گمانم باز پهلو را شکستند
چه با این مَرد این شمشیر کرده
چه با این فرق این تقدیر کرده
چنان بد زد نشد بیرون کشانَد
گمانم تیغ در سر گیر کرده
حسن با داغِ خود درگیرتر شد
تمامِ مسجد از شمشیر تر شد
علی اُفتاد رویِ دامنِ او
حسن پیر است حالا پیرتر شد
نه مرحم نه دوا آورده بودند
فقط آه و نوا آورده بودند
فقط یک ضربه خورده بود اما
برای او عبا آورده بودند
زمین اُفتاد و مینالید بابا
که هر گوشه علی میدید بابا
عبا آورده بودند و کمش بود
علی را روی هم میچید بابا
علی جانش علی جانش زمین ریخت
که حتی آه مژگانش زمین ریخت
کشیدش در بغل این بارِ آخر
ولی از بین دستانش زمین ریخت
صدا زد آتشِ دل را نشانید
مرا بر شانههای خود کشانید
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر درِ خیمه رسانید
#حسن_لطفی
#شب_های_قدر
#حسن لطفی
🥀🥀🥀🥀
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#زمینه_شهادت_امیرالمؤمنین علیه السلام
#شب_بیست_و_یکم
#فارسی_عربی
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴بند اول:
شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
سرِ مرتضی شکسته و دل همه خونه
رنگ صورتش شده مثه غروب خورشید و
جبرئیل تو آسمون داره، روضشو میخونه
امشب توی دل بچه ها شده غوغا😭
افتاده توی بستر غریبونه مولا
میره با روی خونی زیارتِ زهرا
سی سال هر شب، مرگش، رو خواست از خدا
اما امشب، حیدر، شد حاجت روا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند دوم:
حانَ في سَمائِنَا الْغُروبْ، يَسْطُو بِنَا الْآهُ
غابَ شَمسُنا مِنَ الْوُجودْ، نَضيعُ لَوْلاهُ
بَعدَ ما بَكىٰ حَياتَهُ، يَنْعَىٰ عَلَى الزّهراءْ
قَدْ مَضىٰ اِلىٰ زَكيَّتَهْ، وَ الْكَوْنُ يَنعاهُ
يَرْوي لَنا الْحُسَينُ، وَ دَمْعَهُ الْحَمْراء
مُصيبَةَ الجَبينِ، بِفَجْرِهِ الْغَبْراء
وَ سَقْطَةَ الْجَنينِ، وَ لَطمَةَ الزّهراء
ماتَ الْقرآن، وَ الدّين، وَ الْجَوْرُ بَدَىٰ
ماتَ الْاِسلام، وَ الْعَدلْ، مَخْنوقَ الصَّدَىٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
🏴بند سوم:
لحظه ی وداع شده ولی، انگاری معلومه
که دلش پر از تلاطمه، با اینکه آرومه
افتاده یادِ وصیت و سفارش زهرا
که میگفت حسین من توی کربلا مظلومه
میگفت که زخمیِ تیر و نیزه ها میشه
میگفت اسیرِ درد و غم و بلا میشه
میگفت جلوی چشمام سرش جدا میشه
جسمش بی سر، روی، خاک کربلا
اِرْباً اِرْبا، عریان، زیرِ دست و پا
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
تَهَدَّمَتْ، وَ اللهْ، اَرْکانُ الْهُدَیٰ
شعر: #طاها_تحقیقی
#ناصر_آلبوعبید(بند عربی)
سبک: #حسین_نوری
🔰 #ترجمه:
غروب در آسمان ما آشكار شد و آه بر ماحملهور شد
خورشيد ما از هستى نا پديد شد و ما بدون او گمراه مى شويم
بعد از آنكه زندگيش را با نوحه بر زهرا گريست
به سوى زهراى خود شتافت و جهان به سوگواريش پرداخت
حسين با اشكهاى سرخش روايت مى كند
مصيبت پيشانى در صبحگاه شومش را
و همچنين سقط جنين و لطمه بر گونه زهرا را
قرآن و دين مردند و ستم آشكار شد
اسلام و عدالت مُرد و فرياد خفقان شد
بخدا قسم اركان هدايت ويران شدند
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#شب_نوزدهم
#غزل
خیره به اسمان شده این دیده ی ترم
من بی کس همیشه تاریخ حیدرم..
یک روز آب خوش به گلویم نرفته ست
از ابتدا غریب مرا زاد مادرم
امشب فقط به فاطمه ام فکر میکنم
آغوش باز کرده در این شام آخرم
افطار تلخ من به نمک باز میشود
خرما چرا گذاشته زینب برابرم
ای کوفه خوش بخواب علی رفتنی شده
راحت شدید از من و فریاد منبرم
وقت اذان شدست مهیای رفتنم
شمشیرتان کجاست بکوبید بر سرم
الله اکبر! اشهد حیدر بلند شد...
یارب گواه باش که پر گشته ساغرم
فزت و رب کعبه!سرم غرق خون شده
این را برای فاطمه سوغات میبرم
من را رها کنید خودم راه میروم
حالا که ایستاده دم خانه دخترم
زینب بمان به خانه که خانه ست جای تو..
این کوچه نیست جای تو ای بانوی حرم
از کوچه رد شدن به تو یکروز میرسد
از حال و روز کوفه ی آنروز مضطرم
فریاد میزنند ببینید اسیر را
فریاد میزنی که خدا نیست معجرم
فریاد میزنند که خیراتشان دهید
فریاد میزنی که زنسل پیمبرم
فریاد میزنند که زینب حسین کو؟
فریاد میزنی که به نیزه است دلبرم
#سید_پوریا_هاشمی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#شب_ضربت_خوردن_امیرالمومنین
#غزل
میان قبله محراب ناله ها کردم
به هرقنوت برای همه دعا کردم
برای اینکه به وصل حبیبه ام برسم
به قلب سوخته هر شب خداخدا کردم
گرفته مسجد کوفه شمیم تو زهرا
ببین چه محشری از عاشقی به پا کردم
میان گودی محراب تا زمین خوردم
عجیب یاد تو و داغ کوچه را کردم
تو گیر کردی و نام مرا صدا کردی
ببین به صورت خونین تورا صدا کردم
عزیز من به تو گفتم که بی تو می میرم
ببین به عهد چهل ساله ام وفا کردم
دلم زبس نگران نگاه زینب بود
دوشانه حسینین خودم رها کردم
محارمند کنون دور دخترم اما
اشاره جانب گودال کربلا کردم
تمام شاخه گلانش به نیزه چیده شود
به پیش دیده زینب گلو بریده شود
#قاسم_نعمتی
هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
#شب_نوزدهم_ماه_رمضان
#ضربت_خوردن_حضرت_امیرالمومنین_علی_علیهالسلام
#دوبیتی
همین که تیغ بَر سر بر جبین خورد
میانِ خانهاش زینب زمین خورد
نه تیغ اینقدرها زوری ندارد
غلط گفتم که میخی آتشین خورد
- - -
علی را عاقبت از پا درآورد
که با خود تیغ یادِ مادر آورد
چنان زد تیغ هم نالید از درد
چنان زد دادِ زهرا را درآورد
- - -
سرِسفره دلِ دختر تَرَک خورد
فقط سه لقمه امشب با نمک خورد
علی امشب هوایِ روضهها داشت
فقط میگفت بودم او کتک خورد
- - -
همانهایی که بانو را شکستند
خدایا بِینِ اَبرو را شکستند
چنان زد فاطمه اُفتاد از پا
گمانم باز پهلو را شکستند
- - -
چه با این مَرد این شمشیر کرده
چه با این فرق این تقدیر کرده
چنان بد زد نشد بیرون کشانَد
گمانم تیغ در سر گیر کرده
- - -
حسن با داغِ خود درگیرتر شد
تمامِ مسجد از شمشیر تر شد
علی اُفتاد رویِ دامنِ او
حسن پیر است حالا پیرتر شد
- - -
نه مرحم نه دوا آورده بودند
فقط آه و نوا آورده بودند
فقط یک ضربه خورده بود اما
برای او عبا آورده بودند
- - -
زمین اُفتاد و مینالید بابا
که هر گوشه علی میدید بابا
عبا آورده بودند و کمش بود
علی را روی هم میچید بابا
- - -
علی جانش علی جانش زمین ریخت
که حتی آه مژگانش زمین ریخت
کشیدش در بغل این بارِ آخر
ولی از بین دستانش زمین ریخت
- - -
صدا زد آتشِ دل را نشانید
مرا بر شانههای خود کشانید
جوانان بنی هاشم بیایید
علی را بر درِ خیمه رسانید
#حسن_لطفی
#صاحب_الامر🌻🌹
#شب_قدر
امشب کجا آه ای مسافر بار بستی؟
امشب کجا احیا گرفتی با که هستی؟
امشب کجا بغض غریبی را شکستی؟
یا بین مایی گوشه ای تنها نشستی؟
مداحی آنلاین - فریاد جبرئیل پیچیده در سماء - نریمان پناهی.mp3
9.99M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴فریاد جبرئیل پیچیده در سماء
🌴گوید که کشته شد از کینه مرتضی
🎤 #نریمان_پناهی
⏯ #زمینه
👌
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_مدح
#حضرت_زینب_س_مصائب
باز کن آغوش خود را سائلات سر می رسد
آن گدا که بخششات را کرده باور، می رسد
آنقَدَر فریاد خواهم زد که من را هم ببین
ناله های هر شبم از پشت این در می رسد
@hosenih
چلّه چلّه خون دل خوردم که با قیمت شوم
مِی که جاافتاده شد،در جام ساغر می رسد
تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن
رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد
در شب قَدرَت،به قَدرِ گریه ام رونق بده...
هر که به جایی رسید،از دیدهی تر می رسد
گرچه بد کردم..،بیا با این بدت تندی نکن
ای که لطفِ بی حدت حتی به کافر می رسد
از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید
کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد
زیر قرآن زیر و رویم کن..،الهی بِالعَلی...
دلشکسته گیر می افتد،به دلبر می رسد
نخل حیدر خرج افطاری ما را می دهد
از نجف ظرف رطب هر شب به نوکر می رسد
دفن نوکر احتیاطاً گردن ارباب هاست
بعد مُردن کفن و دفن ما به حیدر می رسد
در سراشیبی قبرم،بعد تلقین خواندنم...
حتم دارم مرتضی آنجاست که سر می رسد
هرچه که غم بود،حیدر در وجودش جمع کرد...
بعدها ارث پدر یکجا به دختر می رسد
▪️
▪️
سر به چوب محمل خود زد..،در آن ساعت که دید
نیزهداری مست با راس برادر می رسد
@hosenih
در کنار خانه ی باباش سنگش می زنند
زخم مهلک بر پر و بال کبوتر می رسد
کاش زینب خاطرش در کوچه ها آسوده بود...
کاش بر هر دختری می دید معجر می رسد
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
بر عفو بیحسابت، این نکتهام گواه است
گفتی که یَأس از من، بالاترین گناه است
@hosenih
من غرق در گناهم، مسکین و رو سیاهم
تنها تویی پناهم، «لا تَقنَطُوا» گواه است
هرگز نمیپسندی، دَر بَر رویم ببندی
آخر کجا گریزد، عبدی که بیپناه است
در دیده اشک سُرخم، بر چهره رنگ زردم
مویم شده سفید و، پروندهام سیاه است
بازآمدم به سویت، برگشتهام به کویت
این بندۀ فراری، محتاج یک نگاه است
من عهد خود شکستم، من راه خویش بستم
ور نه به جانب تو، هر سو هزار راه است
یک جمله با تو گفتن، ذکر هزار سال است
یک لحظه بیتو بودن، یکعمر اشتباه است
@hosenih
یک یا اِلهی اَلْعَفو، جبرانِ جُرمِ یک عمر
یک شام قَدر با تو، بِهْ از هزار ماه است
شاعر: #غلامرضا_سازگار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آنچنان زخم گناهان به پرم افتاده
که به صد شهر دگر هم خبرم افتاده
هرچه را جمع نمودم سر یک غفلت سوخت
زیر پای همه حالا ثمرم افتاده
@hosenih
من همان شاخهی سرسبز تَه باغ توأم
که دگر پیر شدم برگو برم افتاده
بشکند پای من ای وای چه کردم به خودم
به چه جاهای بدی که گذرم افتاده
دل من جای علی بود خرابش کردم
از دلم نام شریف پدرم افتاده
آشتی کن که دوباره به خودت برگردم
آرزوهام همه دور و برم افتاده
جوشن ای کاش پناهم بدهد از آتش
من که خوردم به زمین و سپرم افتاده
بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلیٍ بِعَلی
که هوای نجفِ او به سرم افتاده
تا به ایوان طلایش نظر من خورده
جنت و هشت بهشت از نظرم افتاده
برسانید سلامِ منِ بد را به حسین
فطرس امشب تو ببر..من که پرم افتاده
شب قدری ببریدم طرف کرببلا
خیر عالم همه در این سفرم افتاده
@hosenih
دم افطار فقط گریه به آن تشنه کنم...
داع خشکی لبش بر جگرم افتاده
نیزه ها عاقبت از اسب زمینش زده اند
خبر ذبح سرش بین حرم افتاده
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
با چشم تر بر روی سر قرآن گرفتیم
ذکر بِکَ یا رب و یا رحمن گرفتیم
با ذکر آن سرچشمه ی رحمت، محمد
در راه دریای خدا جریان گرفتیم
@hosenih
جانی نمانده بود بین سینه هامان
گفتیم فورا بِعَلیٍ، جان گرفتیم
بِفاطِمَه گفتیم، مادر سر رسید و
از دست هایش رزق آب و نان گرفتیم
ذکر لب ما سینه زن ها بِالحَسَن شد
خیر دو دنیا را از آقامان گرفتیم
گفتیم یاد رأسِ بر نی، بالحُسَینِ
آتش گرفتیم و سپس باران گرفتیم
از خیر ذکر بِعَلیِ بنِ الحُسَینِ
از خوان زین العابدین ایمان گرفتیم
وقتی به ذکر حضرت باقر رسیدیم
فهم معارف را ز رب آسان گرفتیم
بردیم نام حضرت شیخ الائمه
قول نجات از آتش سوزان گرفتیم
بر روی لب آمد دم موسی بن جعفر
از برکت این دم، سر و سامان گرفتیم
تا نوبت ذکر علی موسی الرضا شد
رفتیم با هم دامن سلطان گرفتیم
آمد میان، نام جواد و از سخایش
خیر کثیر و برکت و احسان گرفتیم
با بردن نام علیِ بنِ محمد
قول وصالِ جنت و رضوان گرفتیم
گفتیم ذکر بِالحَسَن را، روزی خود
از سامرا با دیده ی گریان گرفتیم
یعقوب وار از هجر یوسف گریه کردیم
بِالحُجةِ... بوی غم کنعان گرفتیم
قرآن به سر، سر شد... الهی بِالرقیه
از غربتش بر آستین دندان گرفتیم
@hosenih
از شام قدرش که سر بابا بغل کرد
ویرانه غوغا شد، دل ویران گرفتیم
آن قدر ناله زد " أبَ..." کنج خرابه
ما نوکرانش درد بی پایان گرفتیم
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_شهادت
همین که گفتم الهی... اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی
@hosenih
بزرگواری و اصلا ندیده ای انگار
زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانه ی فضلت گناه کردم من
به پشتوانه ی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مهلت به بنده ات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکتِ نفس و رحمت امام زمان
محب فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک
گدای دائمیِ آل عصتم کردی
**
صدا زدم مددی... زود آمدی حیدر
به لطف باده ی کوثر طهارتم کردی
پناه می برم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایه ی ایوان شفاعتم کردی
اگرچه عبد بدم، باز مُنتسب به توام
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند
خودت برای شب قدر، دعوتم کردی
چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم
چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی
@hosenih
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی...
که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آمدم سرزده بی حرف و سخن
خسته ام خسته ز آلوده شدن
به بزرگیت نظر کن نه به من
من شکستم دل تو! تو نشکن
تو بزرگی و حقیرم العفو!
باز تحویل بگیرم العفو!
یخ فروشم که یخم آب شده
بنده ات بنده ی ناباب شده
با هوی و هوسش خواب شده
سخت شرمنده ارباب شده
پشت کردم به حسین خام شدم
باعث گریه ی اقام شدم
@hosenih
هیچکس دورو برم نیست که نیست
فکر توبه به سرم نیست که نیست
اشک و حال سحرم نیست که نیست
توشه بهر سفرم نیست که نیست
خرج نفْسم شده کل عَملم
میدود پشت سر من اَجلم
وای بر دور ز قرآن شدنم
وای بر بی سرو سامان شدنم
از عطای تو گریزان شدنم
معصیت بود و پریشان شدنم
چکمه بردوش خود آویخته ام
بغلم کن که به همریخته ام..
گرچه آلوده و رسوا هستم
نوکر فضه و اسما هستم
نجفی هستم و بالا هستم
شیعهی حضرت مولا هستم
حضرت بنده نواز است علی
بخدا روح نماز است علی
#شب_قدر است بها میخواهم
درد کافیست دوا مي خواهم
رزق یکسال بُکا میخواهم
کربلا با رفقا میخواهم
تو بگو تا که ازین غم چه کنم؟
من هوایی حُسینم چه کنم؟
آن حسین که غم آبش دادند
آب میخواست عذابش دادند
با کف و سوت جوابش دادند
رویِ سرنیزه که تابش دادند...
خبرش رفت به خیمه، ای داد..
مادرش دست به پهلو افتاد..
@hosenih
یوسف من ! وسط گودالی
من بمیرم چقدر مینالی!
نیزه باران شدی و بی حالی
تاج روی سر من! پامالی!
مِهر من را به رویت میبندند
دست و پا میزنی و میخندند
آبرودار قبیله ست! نزن
با عصا برتنش ای مست نزن
پلک خودرا که دگر بست! نزن
بی وضو بر بدنش دست مزن
این تن ذبح شده جان من است
چادرم هست نگو بی کفن است
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
به مناسبت #شب_قدر
شب قدر است و دل آگاه بهتر
شبی که از هزاران ماه بهتر
@hosenih
برای توبه، رفتن زیر چترِ
چه جایی از کلام الله بهتر
اگر دل با جدایی میشود رام
همان نالایق و گمراه بهتر
گناهی که پشیمان میکند از
نماز خشکِ بااکراه بهتر
دل عاشق دو حالت دارد آری
همیشه خوب هست و گاه بهتر
@hosenih
تو را با آه میخواهم بخوانم
دعای عاشقان کوتاه...
شاعر: #معین_اصغری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_مدح_و_شهادت
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
بشنوید ای عاشقان احمد روایت میکند
هر که میگوید علی دارد عبادت میکند
یا علی ، شد بر تو نازل روح همراه ملک
مطلع فجر از جبین تو روایت میکند
لیله ی قدر است افضل از هزاران ماه اگر
قدر ، از زهرای تو کسب فضیلت میکند
@hosenih
پاک میگردد دو گوشی کز ثنایت بشنود
پاک میگردد زبانی کز تو صحبت میکند
گر که خلقت جمع گردد بر تولایت ، خدا
شعله های نار را سرد و سلامت میکند
دوستش دارد خدا و دوستش دارد رسول
هر که بر آل تو ابراز محبت میکند
خیر هر کس را که میخواهد خداوند علیم
دوستیِ تو به قلب او عنایت میکند
آیه ی اکملت بر دوش نبی تکلیف بود
دین به تایید تو تکمیل رسالت میکند
سه هزار و سه ملک بر تو سلام آورده اند
در شبی که مشک آب تو سقایت میکند
می شود فهمید که از بعد "منذر" ، "هاد" کیست
هر کس آیات برائت را قرائت میکند
نان و خرما روی دوش و سنگ بستن بر شکم
بین خلق و خود ، علی اینگونه قسمت میکند
طشت رسواییِ باطل از سر بام اوفتاد
چون علی در مسجد کوفه قضاوت میکند
هر قدم یک حج و در برگشت دو حج میشود
آن مثال کعبه را هر کس زیارت میکند
تا نجف را دید آدم روی خاکش سجده کرد
در بهشت آمد دوباره شکر نعمت میکند
**
در عزایش قامت محراب ها از غم خمید
در رثایش منبر از ناله قیات میکند
همچو خورشیدی شفق گون گشت در مغرب نهان
آنکه با ایمای او خورشید رجعت میکند
@hosenih
نوحه خوانش جبرییل است و میان آسمان
نوحه از ویرانیِ رکن هدایت میکند
ای مسلمانان به مسجد حرمت قرآن شکست
گریه ها ختم رسل بر این مصیبت میکند
بر روی سجاده اش گلبرگ های لاله ریخت
مسجد از خون خدا کسب طهارت میکند
شاعر: #میثم_مؤمنی_نژاد
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
من و دست دعا و روضه ی پر اشک و آه امشب
به درگاه شما آورده ام رویی سیاه امشب
@hosenih
قنوت من پر است از یارب و یا نور و یا قدّوس
کدامین عشق را من آورم نزدت گواه امشب
دلی دارم گناه آلوده و حسرت نصیب اینجا
کدامین دست می گیرد دلم را در پناه امشب
تو ستّارالعیوب ستی و من عبد گنه کارم
به دیدار شما من هستم و کوه گناه امشب
خجالت می کشم چون پرده برداری ز اعمالم
بگو بیرون نیاید لحظه ی دیدار ، ماه امشب
به دیدار شما آورده ام حال خرابی را
مدارایی نما با بنده ات ، آه ای اله امشب
چه کم می گردد از دریای لطفت این که بخشایی
حساب جرم و عصیان مرا کوهی به کاه امشب
@hosenih
خداوندا ، مرا سیراب کن از جان شیرینت
نصیب من شود از سوی مولا یک نگاه امشب
شاعر: #علی_کفشگر
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
@hosenih
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد
ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟!
@hosenih
رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم
علی می خواست دریابیم معنای سعادت را
بلی گفتیم عشقش را و اینک چارده قرن است
به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را
شاعر: #محسن_ناصحی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
خدایا دامنی آلوده دارم
به درگاه تو باز افتاده کارم
شنیدم مونسی با دلشکسته
نظر کن از کرم بر حال زارم
کریما، منعما، پروردگارا
ببین خوبیتو بد کرده ما را
گنه کردیم اگر پرده دریدیم
تو اما پردهپوشی کن خطا را
@hosenih
خدایا من کیام عبدی که دانی
ز تو غافل، پی لذات آنی
نمیآید ز من غیر از خطا، لیک
نمیآید ز تو جز مهربانی
نسیم عفو تو امشب وزیده
دو قطره اشک از چشمم چکیده
ملک در نامهی اعمالم امشب
به جز لطفت ندیده که ندیده
الهی محضرت را دوست دارم
تضرع بر درت را دوست دارم
مقرم در بساطم جز گنه نیست
ولیکن حیدرت را دوست دارم
دو دست سائل و دامان حیدر
من و احسان بیپایان حیدر
الهی بعلیٍ بعلیٍ
ز من بگدر خدایا، جان حیدر
@hosenih
فقیرم، زیر دِین العفو گفتم
به رب عالمین العفو گفتم
شب قرآنبهسر آمد، دوباره
الهی بالحسین العفو گفتم
امام مهربان العفو میگفت
لبتشنه چنان العفو میگفت
به زیر دشنه آقا فکر ما بود
برای شیعیان العفو میگفت
شاعر: #امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
دو لقمه اشک و نان و بغض خورد از سهم افطارش
نمکدان ریخت بر زخم دلِ از زخم سرشارش
گلویش میزبان استخوان و خار در چشمش
لبش را میگَزید از دردهای «حیدر آزارش»
تبسمهای بغضآلود، از درد دلش میگفت
نگاهش روضه بود؛ اما لبش میکرد انکارش
دو چشمش ابر شد وقتی نگاهش را به بالا دوخت
تمام آسمان شد خیس، از آیات رگبارش
سکوتش را شکست «انا الیه الراجعون»هایش
نمیدانم چرا بوی سفر میداد اذکارش
قدومش خسته بود از ماندن و رویای رفتن داشت
همان مردی که در دل دردهای مردافکن داشت
@hosenih
پدر از کوچههای نوحهی «بابا بمان» میرفت
زمین همراهِ جانش آسمان تا آسمان میرفت
به زخم شانهاش فرمود: امشب استراحت کن
به وقت هر شبش؛ این بار بیانبان نان میرفت
کلون در دخیلش را گره میزد به دامانش
و بابا از میان روضهی در؛ روضهخوان میرفت
تمام شهر، خوش بودند در خوابِ زمستانی
امیرالمومنین از دستِ سرد کوفیان میرفت
شهادت داد بر مظلومیاش همراه گلدسته
مراد «اشهدُ انّ علی» سمت اذان میرفت
قدوم قبلهی سیار، مسجد را مزیّن کرد
چراغ روضهی خود را به دست خویش روشن کرد
@hosenih
به وقت سجده؛ مسجد اتفاقی را خبر میداد
سجود آخر مولا به ذکرش بال و پر میداد
به دستی مست، میرقصید تیغِ کهنهی کینه
چه شمشیری که زهرش بوی خونِ میخ در میداد
خدای روضه از آوار ارکانُالهدیٰ میگفت
نمازِ غرق خون «فزتُ و ربّ الکعبه» سر میداد
تَرک در تارک خورشیدِ نخلستانی کوفه
خبر از آیهی مکشوفهی «شقالقمر» میداد
شب قدری که قرآن جای قرآن؛ تیغ بر سر داشت
درخت آرزوی دیدن زهرا ثمر میداد
محاسن را خضاب و دست خود را شست از دنیا
به جای یا علی هنگام رفتن گفت یا زهرا
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مداحی آنلاین - وقت سحر با حال غم - امیر برومند.mp3
4.01M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴وقت سحر با حال غم
🌴راهیه مسجد شد آقا
🎤 #امیر_برومند
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
🏴سبک نوحه زمینه یا واحد شب نوزدهم ماه رمضان ضربت خوردن حضرت علی علیه السلام
#نوحه_شب_نوزدهم
#زمینه_شب_نوزدهم
#واحد_شب_نوزدهم
#سر_داداین_نداملک
🏴بند اول
سر داد این ندا ملک
ارکان الهدی گُسست
بین محراب صلات
فرق مرتضی شکست
با دست اشقی الاشقیا
با شمشیری زهر آلوده
شد کشته،در مسجد،مولا
که شد از غمها آسوده
(ای اول مظلوم عالم)۳حیدر
🏴بند دوم
بارید از غمش فلک
میلرزید عرش خدا
شد نوحه ی جبرئیل
قد قتل المرتضی
فزت و رب الکعبه خواند
آن مرد تنهای کوفه
خون بر تارکش نشسته
آن ماه شبهای کوفه
(ای اول مظلوم عالم)۳حیدر
🏴بند سوم
قلب دخترت شکست
تا فرقت شکسته دید
خون را بر سرت که دید
آهی از دلش کشید
دادی او را تو تسلا
اما وای از کرب و بلا
بود هجده سر روی نیزه
زینب بود و نامحرم ها
(یا ام المصائب زینب)۳زینب
🙏التماس دعای خیر
✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
#اجرا_نشده
#شاعرین_با_اخلاص
#روضه_نشین
#درگاه_شاعران_روضه
#نشینان
#تمامی_سبکها_در_سایت_روضه_نشینان
#بروزترین_سبک_شعرهای_مداحی_در_تلگرام
❇️باحضور یکصدو سی شاعر خوشنام کشور
✳️سبکهای خام و بروزبرای هر مناسبت✳️
✅با روضه نشینان بروز باشید
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BELnMjv2DPLwmVDRQ2ISoQ
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
به مسجد می رود معنا کند روح عبادت را
به مسجد می برد با خود علی امشب شهادت را
دلیل محکمی دارد اگر در داخل محراب
فرادا می کند در سجده ی دوم جماعت را
مگر اینبار در بستر بخوابد ساعتی آرام
که سوزانده است عمری در فراقش خواب راحت را
برای کشتنش از بدر تا محراب ، راه افتاد
ندیدم هیچ جا از تیغ ، تا این حد سماجت را
چنان آغوش واکرده است رفتن را که تا امروز
میان مرگ با انسان ندیدم این قرابت را
سحر ، در کمتر از یک لحظه ارکان هدی لرزید
مگر گویاتر از این بود تفسیر قیامت را ؟!
رها شد نغمه ی فزت و رب الکعبه در عالم
علی می خواست دریابیم معنای سعادت را
بلی گفتیم عشقش را و اینک چارده قرن است
به دوش شیعه می بینم غم بار امانت را
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
از ابتدای کار جهان تا به انتها
دیباچهای نبود و نباشد بِه از دعا...
وقت است اگر به دعوت «أدعونی أستجب»
دستی برآوریم به درگاه کبریا
یارب به حق نقطۀ «أَنّی أنا الغفور»
کاندر بسیط مرکز عالم نیافت جا
یارب به حق آیت «لاتقنطوا» که هست
سرمایۀ سعادت و پیرایۀ رجا...
یارب به حق لوح که بر وی کشیدهای
نقش وجود «ما هُو کائن کَما تَشا»...
یارب به حق وسعت کرسی که بر فلک
«تعظیم وُسعِه وَسعَ الأرض و السما»...
یارب به حق قوّت «ذوالقوَّةِ المَتین»
روحالامین که سدره بدو داد منتها...
یارب به حق کوثر و تسنیم و سلسبیل
کآن بر حبیب حضرت خود کردهای عطا...
یارب به حق ابر بهاران که میرسد
هر شب ز فیض شبنم او خاک را نما
یارب به بوی رنگ گل و لاله بر چمن
کز رنگ و بویشان تو دهی خاک را صفا...
یارب بدان قیام که آزاده سرو راست
چون عابدی که شرط قیام آورد به جا...
یارب به حق خاک که اصل طهارت است
«مِن إبتداءِ خِلقَتِه کان طیِّبا»...
یارب به حق طینت آدم ابوالبشر
مسجود سجدۀ مَلأ قدس برملا...
یارب بدان سفینه که خوف هلاک او
«حقٌّ لّمَن تخلَّفَ عنها و قَد أبی»...
یارب بدان رسول که مِن بعد بعث او
«أُنظُر إلی طَعامِکَ» کردی بدو ندا...
یارب بدان ذبیح که قربان کیش توست
آنجا که کرد در ره تسلیم جان فدا...
یارب بدان مشام که از بوی پیرهن
کرد از فراق دوست چو گل پیرهن قبا...
یارب به حق موسی و آن بقعۀ شریف
«وادٍ مُقدّسٍ بمناجاتِه طُوی»
یارب به حق و حرمت هارون وزیر او
در امر او شریک «بما جاءَ بالهدی»
یارب به حق خضر که چندین هزار سال
در جان او فزودی از آن آب جانفزا...
یارب بدان مبشّر «مِن بعدی إسمُه»
کاو کرد اشارتی به بشارت به مصطفی
یارب به حق سنبل مشکین احمدی
بر گل عبیربیز چو بر لاله مُشکسا...
یارب بدان امام مطهر که ذات او
مخصوص «لافتی» بُد و منصوص «هل أتی»
یارب به زهرخوردۀ زهرا که میدهد
دلهای خسته را لب مسموم او شفا
یارب به حق آن گل ریّان که سرخ گشت
از خون حلق تشنۀ او خاک کربلا...
یارب به حقّ حرمت ذریۀ رسول
«هادینَ مُهتَدینَ إلیَ الساعةِ القَضا»
یارب به زاهدان که بهشت است وعدهشان
آنجا که گفتهای «وَ نَهَی النَّفسَ عَن هَوا»
یارب به حق مهد خواتین روز حشر
«الشّافعاتُ هُنَّ تَشَفَّعنَ لِلنِّسا»...
یارب به نُه کواکب رخشان که بودهاند
در تحت آفتاب جهانتاب «والضحی»...
یارب به دعوتی که اجابت قرین اوست
یارب به حاجتی که کند لطف تو روا...
یارب در آن زمان که تو مانی و ما و بس
رحمت کنی و بازنگیری ز ما عطا...
مستوجب عذاب الیم و عقوبتیم
ما را اگر به شرط عمل میدهی جزا...
ما را به خوان جود تو «قُل یا عباد» خواند
چون «یغفرالذنوب» تو دردادهای صلا...
ای وای ما که سعی عبادت نکردهایم
«و العَبدُ فی القیامةِ یُجزی بما سَعی»
«ابن حسام» را عملی موجب ثواب
گر نیست هست رحمت عام تو ملتجا
امّید من به رحمت بیمنتهای توست
یا منتهی الرّجا مکن امّید من هَبا
سهوی که بر زبان من آمد تو عفو کن
گر گفتهام به عمد و اگر کردهام خطا
دعوت چو بیدرود محمد تمام نیست
«صلّوا علیه سیدنا أکرَمُ الوَری»
🔸شاعر:
#ابن_حسام_خوسفی
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————
هدایت شده از 🌱درگاه شاعران روضه نشینان🌱
#امام_علی #مرثیه_امام_علی
#ماه_رمضان #شب_قدر
بیا سنگینیِ بارِ گناهم را نبین امشب
مقدّر کن برایم بهترینها را همین امشب
برای استجابت فرصتی بهتر نخواهم یافت
گره خوردهست احیا با امیرالمؤمنین امشب
تمام عمر با خود، گرمِ جنگی تن به تن بودم
به دیدارت میآیم از جدالی سهمگین امشب
پناهِ من همین سجاده و تسبیح و قرآن است
نگاهی کن به این درماندۀ گوشهنشین امشب
شب قدر است و جا خوش کرده بغضی در گلوی من
مقدّر میشود آیا برایم اربعین امشب؟
به فردایم امیدی نیست، اکنون دستگیری کن
همین حالا، همین حالا، همین امشب، همین امشب
🔸شاعر:
#رضا_ابوذری
________________________
╭┅──────——————─
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────—————