eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
پامال شد با چکمه وقتی آرزویش پای برهنه، با ادب، می رفت سویش او باقیات الصالحات مجتبی بود یا باقیات خیمه ی سبز عمویش او قاصد دلتنگی اهل حرم بود از دست زینب پر زده تا بام کویش با «ادخلوها بسلامٍ آمنین»ش شمر و سنان را دور می کرد از گلویش در کوچه گودال، گم شد گوشواره یک مجتبی دارد می آید جستجویش با جذبه ای قطعا، ضریح زخم خورده آغوش خود را باز خواهد کرد رویش او دست داد و دست های مادری را حس کرد وقتی شانه می زد بین مویش از صورت معصوم او یاقوت می ریخت آنکه زبرجد می چکیده از وضویش تشییع جسمش روی دوش نعل ها بود وقتی عسل لبریز می شد از سبویش اسماء حسنی را به روی خاک می دید لاهوت را زخمی زخمی رو به رویش ذکر "غیاث المستغیثین" زخم می خورد وقتی عصا می خورد بر جسم عمویش بر سینه سنگینی کند شرح شهودش "و الشمر" بود و خنجر و راز مگویش
(امام حسین (ع) به حضرت زینب (س)) زینبِ من، خواهرِ دلخون ازاین به بعد، میشی پریشون مواظبه، عبداللهم باش.. که یک موقع، نَیاد تو میدون آخه ببین، غیرتیه مثل حسن نمی تونه، ببینه من رو بی کفن میخواد بشه، فدا به روی پای من وای حسن وای عمو، نیا نیا عبدالله.. اگر حسن، سیلی و دیده تو کوچه ها، شده خمیده عبداللهم، طاقت نداره ببینه رأ،سَمو بُریده زینب بگیر، دستایِ طفلِ حسن و.. که می بُرَن، دستِ گلِ یاسمن و.. رو پای من، که میشه خونین دهن و.. وای حسن وای عمو، نیا نیا عبدالله.. حرمله به، کمین نِشسته کمر به قتلِ او که بسته مثل علیم، با یک سه شعبه رگِ گلوش، شده گُسسته نَذار بشه، شبیه من پُر از بلا میره تَنِش، به زیرِ سُمِ مرکبا تو میبینی، سرش رو روی نیزه ها وای حسن وای عمو، نیا نیا عبدالله..
رویِ دشتی از خون رویِ تَلی از خاک ایستاده به تماشایِ عمو می‌وزد باد و رُخِ سوخته‌ای می‌سوزد می‌وزد باد و ترک‌هایِ لبش شعله‌ور است ولی انگار خبر از عطش و تشنگی‌اش هیچ نداشت ولی انگار زِ خود یا زِ حرم بی خبر است چه قدر مِیلِ پریدن دارد ولی افسوس که بالش بسته است دستِ او دستِ بزرگِ حرم بی عَلَم است دست زینب ای وای می‌وزد باد و تبِ خاطره‌ها می‌آید پرده‌ها می‌اُفتد باز در خلوتِ شهر یثرب باز در تنگ غروب سمت یک قُبه‌ی نور سمتِ دیوار بقیع دست در دست برادر می‌رفت زائرانی کوچک که بزرگی زِ قد و قامتشان می‌بارید دو مَهِ بدرِ تمام دو پرستویِ یتیم فاتحه می‌خوانند سرِ قبر بابا زیر لب می‌گویند جای خالی تو اینجاست ولی پُر شده است چه عمویی داریم  مهربان‌تر از همه سایه‌اش از سرِ ما کاشکی کم نشود گفت قاسم که بیا برخیزیم که عمو چشم به راهِ من و توست نکند دیر شود  ایستاده به درِ خانه که ما را بیند جانِ من عبدالله نرود از یادت که اگر با تو نبودم روزی نَفَسی دور نگردی از او و چنین شد عمریست که دامان عمو بالش اوست شانه‌اش پنجه‌ی او جای خوابش آغوش به سرش دستِ نوازش هر روز گاه می‌گفت عمو ، گاه پدر ولی ارباب فقط ، جان پدر می‌گفتش --- به خودش آمد و دید همه رفتند و کسی نیست ، کسی غیر از او قاسم از دستش رفت یا علمدار که رفت به حرم پای جسارت وا شد به خودش آمد و دید پیش رویش همه‌ی لشکرِ دشمن جمعند همه در یک نقطه دشتی از لشکر و از نیزه و تیغ و شمشیر دشنه و سنگ و عمود و آهن همه در یک گودی متراکم شده‌اند جان به لبهایش بود نَفَسش بند آمد چشم هایش شد تار گرد و خاک سرخی از افق تا به افق می پیچد مُردن آسان اما ماندن اینجا چقدر دشوار است --- دست لرزانش را عمه با دستی که سر و پا می‌لرزید می‌فشرد از سرِ احساسِ امانت داری دید هر قدر که بشتابد زود باز هم دیر شده  --- تشنه‌ای می‌سوزد خواهری می‌نالد طاقت از دستش رفت گاه بر پنجه‌ی پا قامتش می.کشد و می‌بیند گاه بر رویِ زمین می‌اُفتد و به دستی که هنوز آزاد است به سر و سینه‌ی خود می‌کوبید ناله‌اش گم می‌شد بسکه فریاد و صدا می‌آمد هلهله می‌پیچید گوئیا ناله‌ی او سمتِ عمو ، نه که به  زینب حتی نرسید و گُم شد آن طرف زخم زنان این طرف لطمه زنان آن طرف بارش زخم این طرف ناله و آه وای عمه به نگاهی دریاب اولین جاست که در پیش عمو نیستم  و می‌مانم چه قدر سنگین است غمِ این لحظه‌ی تلخ جای هر لحظه که بر پیکر او می‌آمد زخم سرخی به رخش جا می‌کرد --- هرچه جان داشت به دستانش داد دست خود را طرفی بُرد و رها شد از بند آستین پاره‌ای از او به کفِ زینب ماند یادگاری یتیمی تنها گوئیا عمه‌ی سادات صدایِ حسنش را بشنید خواهرم ممنونم بگذار او برود بگذار او بپرد که گر اینجا ندهد جان دَمِ آتش زدن و سوختنِ اهل حرم می‌میرد لحظه‌ای که تو و طفلان همگی شعله‌ورید چادری نیست که بر سر گیرید --- غیرتش را بنگر بگذار او برود می‌دَود ناله کنان تشنه‌تر عبدالله جانبِ قربانگاه پیش رویش همه‌ی لشکر دشمن جمعند همه در یک نقطه می‌رود می‌بیند آنچه را که نتوانست ببیند ، جبریل مادرش می‌بیند -- ذوالجناحش سرخ است نیزه‌ها رو به زمین تیغ‌ها رو به هوا باز فواره‌ی خون یک نفر خود زِ سر می‌دزدد یک نفر می خواهد  زره از تن بکشد ناکسی بر بدنش نیزه را می‌شکند مادرش می‌بیند لب او خشک شده سنگ پیشانیِ او می‌شکند یک نفر نیت انگشتری اش را دارد دشنه‌ای می‌چرخد باز فواره‌ی خون من مگر مرده‌ام اینجا که به او می‌تازید به سرش می‌چرخید چکمه پوشی آمد تیغ خود بالا برد آخرین ضربه‌ی خود را آورد دید چشمان حسین سپری را پیشش دستهای کوچک که به مویی بند است باز هم مثل قدیم سر عبدالله است رویِ دستان عمو باز هم مثل قدیم خنده‌ای زد به رُخَش کودک آرام گرفت لحظه‌ی آخر گفت ای عمو اما باز لب ارباب بهم خورد و شنید از لبش جان پدر
** خواستم پر بکشم بال و پرم سوخت عمو از غریبی تو قلبِ پدرم سوخت عمو از عطش دم نزدم از غم تو داد کِشم خواستم مثل تو باشم جگرم سوخت عمو : دستی از دست ندادم که بدست آوردم نیک در رفعِ بلایت سپرم سوخت عمو مادرم فاطمه را چونکه صدا میکردم از رخِ نیلی او چشم ترم سوخت عمو چونکه شمشیر و سنان بر تو هجوم آوردند زیر این بار ز پا تا به سرم سوخت عمو تنم از تیرِ سه شعبه به تنت دوخته شد خیمه از همهمه ی این خبرم سوخت عمو (عمو عمو حسین جان ) تکرار چه کنم گر نکنم گریه به مظلومی تو گریه آبیست که بر آتش دل تسکین است ( عباس سالار زینب ) تکرار ( عباس غمخوار زینب ) تکرار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
*( علیه السلام )* ** "از راه دور خسته و بد حال دیدمت افتاده در میانه ی گودال دیدمت آه ای عمو ، شکسته پرو بال دیدمت در زیر پایِ مَرکب و بد حال دیدمت با هر چه داشتند به هر حربه میزدند با تیغ و تیر ونیزه تو را ضربه میزدند با سرعت آمدم که خودم یاورت شوم در راه تو شبیه علی اکبرت شوم باید مدافع حرم خواهرت شوم تا آخرین شهیدِ تو و لشکرت شوم در بینِ دشمنِ تو چه شوری به پا شده عمو جان مانند ماه علقمه دستم جدا شده شمشیرهایشان به تنم سخت جا شده دردِ یتیم بودنِ من هم روا شده ... : بالای پیکرت چقدر کوچه وا شده حالم شبیه فاطمه در کوچه ها شده ... من از تبارِ یاس غریب مدینه ام من روضه خوانِ ضربه ی مِسمار و سینه ام افتاده دربِ سوخته بر روی مادرم خورده شکاف گوشه ی ابروی مادرم ای وای ضربه خورده به پهلویِ مادرم دیگر ندید ، دیده ی کم سویِ مادرم در پشتِ خانه ، دشمنِ او اِزدحام کرد یک ضربه ، کار مادرمان را تمام کرد در پهلوی تو ، نیزه ی خود بی هوا زدند با تیر و نیزه بر بدنت ضربه ها زدند یک عده پیر مرد تو را با عصا زدند عمو رسیدم تو قتلگاهت بی خبر تاکه بشم برات سپر چند نفر به یک نفر ؟ با گریه دیدم ، هی پاتو میکِشی زمین یه بی حیا کرده کمین دستش عمودِ آهنین،،، ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان دانلود مداحی حسین جان به یاد لبت محمد حسین پویانفر به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
# بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قربون چشم خیس بارونت آقا میمیرم با دیدن پلک لرزونت آقا شال سیاهت پرچم ماه غمه سینه ی پر درد من خیمه محرمه میدونم که ماتم داری، میدونم که گرفتاری منو تنها نگذاری، یاصاحب الزمان الغوث و الامان بی تو میمرم، ای لیلای صحرا گرد سخته بی تو زندگی ای جان زهرا برگرد رشته ی عشق و من از تو نمی برم آخر یه روزی آقا من به دردت میخورم همین روزا که گریونی، برات میشم یه قربونی با چشمای بارونی، یاصاحب الزمان الغوث و الامان شد ماه گریه، مولا گریونه امشب نوحه ی عالم شده امون از دل زینب ناله زهرا غریب مادر شده ماه سینه زنهای ارباب بی سر شده فدای لبهای پارت، فدای طفل گهوارت، دخترهای آوارت کوفه نامرده، کوفی بی عار و دردِ کوفه برقولی کرده، ای کاش آقام برگرده میترسم آقا از پای پر آبله تیرای سه شعبه رو دیدم دست حرمله دلم خونه، دلم خونه، پریشونه پریشونه مسلم روضه میخونه، حسین نیا به کوفه کوفه وفا نداره، کوفی بی مورت رحم و مروت @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *( علیه السلام )* ** ** ای اشک اول و نفس آخرم حسین ای سایه ی کرامت تو بر سرم حسین .. من باورم شده که فدای تو می شوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین .. تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر در من بِدم که آتشِ خاکسترم حسین دارد زبانه می کِشد این روضه از دلم گودال ، تل ، عطش ، دلِ زینب، حرم ، حسین .. *شاعر :* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*( علیه السلام )* ** ** من یتیمم، ولی پدر دارم دست لطف عمو به سر دارم رفته میدان عمو و از دوریش دل خون و دو چشم‌تر دارم دست من را رها کن‌ای عمه به خدا نیت سفر دارم نگرانم نباش من مَردَم من کجا ترس از خطر دارم؟ در رگم خون فاتح جمل است نوه‌ی شیرم و جگر دارم می‌روم تا فدای او بشوم من برای عمو سپر دارم سمت میدان دوید، اما، آه... لشکر بی حیا و عبدالله دید در انتهای یک گودال گوییا رفته است عمو از حال آمد و بر سر عمو افتاد رجز عاشقانه‌ای سر داد این عموی من است ، بی کس نیست‌ میزنیدش ، مگر گناهش چیست؟ بُرد پیش امام دستش را تیغ یک بی مَرام دستش را... باز دستی شکست ، یاالله روضه را بُرد جای دیگر، آه ... مادری در مصاف یک نامرد دست مادر، غلاف یک نامرد *شاعر :* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @Asheghane_hazrat_zeynab
‍ ایام الله محرم 🏴 سبک زنجیر زنی کربلايی ابولفضل قمی نوکری به درگاه تو قد پادشاهی خوبه وقتی کربلا میرسی پر از گرد راهی خوبه اعتقادمه گرد و خاکای این نواحی خوبه سقف آسمونت حرم باشه سرپناهی خوبه درد من فقط درد دوریه ای دوای دردم دورگرد تو هستمو فقط دور تو میگردم از همون طفولیتم با روضه صفا میکردم بین گریه ها هم امام حسینو صدا میکردم تو سرمه سودای حرم بازه به روم درهای حرم پر میگیرم تا پای حرم حسین وای اهل کربلام یعنی که دل آسمونی دارم این کبودی سینه یعنی از تو نشونی دارم اونقد عاشق روضه ی حسینم که بعد مردن توی جنتم عشق مجلس روضه خونی دارم بین روضه ها خیلی غصه ی غربتت رو خوردم توی دسته ها عمری چایی و شربتت رو خوردم قبل ازاینکه من وا کنم لب و قبل شیر مادر خیلی خوبه که اول ازهمه تربتت رو خوردم آه دلم و بردی زیر دین من به فدات اربابم حسین آرزومه بین الحرمین حسین وای آرزوی هر هیئتی اینه کربلا رو دیدن هرجا رفتم از خوبی های تو شنیدن اونایی که به کربلا میرن داخل بهشتن اونایی که تو روضه ی تو میمیرنم شهیدن آخ برای قلب شکسته ی مادرم بمیرم آرزوشه که نذر پادشاه کرم بمیرم با اجازه از رهبرم برا دلبرم بمیرم سر جدا شبیهه مدافعان حرم بمیرم نیست به منه عاشق حرجی یاد کنم از محسن حججی تا که بشه واسم فرجی حسین وای 〰〰〰〰🏴〰〰〰〰 کربلایی 〰〰〰🏴〰〰〰 خدا را به حق عمه ام زينب قسم دهید که در ظهورم تعجیل فرماید @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
عمه محکم گرفته دستش را داشت اما یتیم‌تر می‌شد لحظه لحظه عمو در آن گودال حال و روزش وخیم‌تر می‌شد باورش هم نمی‌شد او باید بنشیند فقط نگاه کند بزند داد... بعدِ هر تیری "ای خدا کاش اشتباه کند" @hosenih کار او نیست بی عمو ماندن داغ‌ها را الی‌الابد بکشد تا ببیند چه می‌شود باید به نوکِ پایِ خویش قد بکشد ازدحامی میانِ گرد و غبار از حرامی و سنگ و شمشیر است نوک سرنیزه‌های بی احساس با تنی زخم خورده درگیر است تشنه بود و زِ گونه‌ها خونش روی لب‌های آتشین می‌ریخت یک نفر آب می‌خورد پیشش یک نفر آب بر زمین می‌ریخت خواست تا خویش را به سینه کشد تا که شاید رسد به اطفالش یک نفر نیزه‌ای به کتفش کرد رفت و او را کشید دنبالش از همانجا به سنگ اندازان "داد می‌زد تو رو خدا نزنید" وای بر من مگر سر آورید اینقدر تیغ بی هوا نزنید هرچه گلبرگ بر زمین می‌ریخت پخش هر گوشه بوی گُل می‌شد کم‌کم احساس کرد انگاری دست بی جان عمه شُل می‌شد دستِ خود را کشید از آنجا یک نَفَس می‌دوید در گودال از میانِ حرامیان رد شد شمر با او رسید در گودال باز هم پای حرمله وا شد پیچ می‌خورد حنجری ای داد پیش چشم حسن عمو می‌دید بازویش در مقابلش اُفتاد @hosenih دو گلو را سه‌شعبه با هم دوخت نیزه‌ها هم که از دو سو  رفتند اسبها کارِ خویش را کردند دو بدن بینِ هم فرو رفتند چند ساعت میانِ آن گودال به گمانم قمار می‌کردند فقط عبدلله است شاهد که چند ساعت چکار می‌کردند ... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمد به میدان، لشکر غم را خبر کرد از خیمه نه، از سن و سالش هم گذر کرد @hosenih آه بلندش در دل آهن اثر کرد کوچک نخوانش، این پسر کار پدر کرد بغض جمل را بین دشمن شعله ور کرد با نعره ی ابن الحسن عزم خطر کرد مانند قاسم دشت را زیر و زبر کرد سقا شد آنجا که عمویش را نظر کرد چشم تمام خیمه را ناگاه تر کرد آمد جلو، خود را بلاگردانِ سر کرد @hosenih اینجای مقتل عمه اش را خون جگر کرد ارثیه ی زهراست...دستش را سپر کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. 🔸 «هر كس كارى را با نافرمانى خدا چاره جويى كند، آنچه را اميد مى‌بَرَد، بيشتر از دست مى‌دهد و آنچه از آن بيم دارد، زودتر بر سرش مى‌آيد». ▫️ من حاوَلَ أمرا بِمَعصِيَةِ اللّهِ، كانَ أفوَتَ لِما يَرجو وأسرَعَ لِمَجيءِ ما يَحذَرُ . 📚 الكافي: ج ۲ ص ۳۷۳ ح ۳ علیه السلام @hadithnet | معارف حدیث
# بر گرفته ، به اندوه و حسرت تا که کمتر ، شود دردِ غربت از عمویش ، کُند او حمایت : میدود از حرم ، در هوایِ حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار بینِ گودال ، شده قحطِ احساس شد پراز خون ، تنِ غنچه ی یاس دستِ او شد ، جدا مثل عباس : بینِ مقتل شده ، این نوای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین (یا حسین ، یا حسین ) تکرار میدود تا ، رود در پناهش در غریبی ، شده او سپاهش روی جسم ، عمو قتلگاهش : جان خود را دهد ، او برای حسین یادگارِ حسن ، شد فدای حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *( علیه السلام )* ** ** ای اشک اول و نفس آخرم حسین ای سایه ی کرامت تو بر سرم حسین .. من باورم شده که فدای تو می شوم باور مکن که بگذرم از باورم حسین .. تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر در من بِدم که آتشِ خاکسترم حسین دارد زبانه می کِشد این روضه از دلم گودال ، تل ، عطش ، دلِ زینب، حرم ، حسین .. *شاعر :* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*( علیه السلام )* ** ** من یتیمم، ولی پدر دارم دست لطف عمو به سر دارم رفته میدان عمو و از دوریش دل خون و دو چشم‌تر دارم دست من را رها کن‌ای عمه به خدا نیت سفر دارم نگرانم نباش من مَردَم من کجا ترس از خطر دارم؟ در رگم خون فاتح جمل است نوه‌ی شیرم و جگر دارم می‌روم تا فدای او بشوم من برای عمو سپر دارم سمت میدان دوید، اما، آه... لشکر بی حیا و عبدالله دید در انتهای یک گودال گوییا رفته است عمو از حال آمد و بر سر عمو افتاد رجز عاشقانه‌ای سر داد این عموی من است ، بی کس نیست‌ میزنیدش ، مگر گناهش چیست؟ بُرد پیش امام دستش را تیغ یک بی مَرام دستش را... باز دستی شکست ، یاالله روضه را بُرد جای دیگر، آه ... مادری در مصاف یک نامرد دست مادر، غلاف یک نامرد *شاعر :* ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @Asheghane_hazrat_zeynab
‍ ایام الله محرم 🏴 سبک زنجیر زنی کربلايی ابولفضل قمی نوکری به درگاه تو قد پادشاهی خوبه وقتی کربلا میرسی پر از گرد راهی خوبه اعتقادمه گرد و خاکای این نواحی خوبه سقف آسمونت حرم باشه سرپناهی خوبه درد من فقط درد دوریه ای دوای دردم دورگرد تو هستمو فقط دور تو میگردم از همون طفولیتم با روضه صفا میکردم بین گریه ها هم امام حسینو صدا میکردم تو سرمه سودای حرم بازه به روم درهای حرم پر میگیرم تا پای حرم حسین وای اهل کربلام یعنی که دل آسمونی دارم این کبودی سینه یعنی از تو نشونی دارم اونقد عاشق روضه ی حسینم که بعد مردن توی جنتم عشق مجلس روضه خونی دارم بین روضه ها خیلی غصه ی غربتت رو خوردم توی دسته ها عمری چایی و شربتت رو خوردم قبل ازاینکه من وا کنم لب و قبل شیر مادر خیلی خوبه که اول ازهمه تربتت رو خوردم آه دلم و بردی زیر دین من به فدات اربابم حسین آرزومه بین الحرمین حسین وای آرزوی هر هیئتی اینه کربلا رو دیدن هرجا رفتم از خوبی های تو شنیدن اونایی که به کربلا میرن داخل بهشتن اونایی که تو روضه ی تو میمیرنم شهیدن آخ برای قلب شکسته ی مادرم بمیرم آرزوشه که نذر پادشاه کرم بمیرم با اجازه از رهبرم برا دلبرم بمیرم سر جدا شبیهه مدافعان حرم بمیرم نیست به منه عاشق حرجی یاد کنم از محسن حججی تا که بشه واسم فرجی حسین وای 〰〰〰〰🏴〰〰〰〰 کربلایی 〰〰〰🏴〰〰〰 خدا را به حق عمه ام زينب قسم دهید که در ظهورم تعجیل فرماید @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم صدا میزدم مادرت رو ای بی کس به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان دانلود مداحی حسین جان به یاد لبت محمد حسین پویانفر به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم ندیدی چشای ترم رو با غیرت شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
قربون چشم خیس بارونت آقا میمیرم با دیدن پلک لرزونت آقا شال سیاهت پرچم ماه غمه سینه ی پر درد من خیمه محرمه میدونم که ماتم داری، میدونم که گرفتاری منو تنها نگذاری، یاصاحب الزمان الغوث و الامان بی تو میمرم، ای لیلای صحرا گرد سخته بی تو زندگی ای جان زهرا برگرد رشته ی عشق و من از تو نمی برم آخر یه روزی آقا من به دردت میخورم همین روزا که گریونی، برات میشم یه قربونی با چشمای بارونی، یاصاحب الزمان الغوث و الامان شد ماه گریه، مولا گریونه امشب نوحه ی عالم شده امون از دل زینب ناله زهرا غریب مادر شده ماه سینه زنهای ارباب بی سر شده فدای لبهای پارت، فدای طفل گهوارت، دخترهای آوارت کوفه نامرده، کوفی بی عار و دردِ کوفه برقولی کرده، ای کاش آقام برگرده میترسم آقا از پای پر آبله تیرای سه شعبه رو دیدم دست حرمله دلم خونه، دلم خونه، پریشونه پریشونه مسلم روضه میخونه، حسین نیا به کوفه کوفه وفا نداره، کوفی بی مورت رحم و مروت @Asheghane_hazrat_zeynab 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
‍ 🍁🍁🍁🍁نوحه زنجیر زنی 🥀🌴🥀🌴🥀🌴 🖤🕊🖤🕊🖤🕊 با يه قامت خميده ، چه مصيبتا كشيده الهي براش بميرم ، مادر دوتا شهيده جووناي زينب شدن فداي جوون حسين كنار تن زخميشون ،مي شينه مي خونه حسين ام المصائب( يا زينب)3 خاك قدم حسينه ، پاي علم حسينه تو مصيبتا هميشه ، شريك غم حسينه مگه ميشه كه هستيش و براي ولايت نده مي مونه تو خيمش مي خواد ، داداش و خجالت نده ام المصائب( يا زينب)3 اونا فداكاري كردن ، دائيشون و ياري كردن بخدا براي زينب، خوب آبرو داري كردن خوبه نديدن معجرو ، خيمه ها به غارت ميره خوبه نديدن مادرو، روزي كه اسارت ميره ام المصائب( يا زينب)3 حضرت زینب_(س) 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 @Asheghane_hazrat_zeynab
❣﷽❣ ❇️ ✴️ ع ❇️ ⭐️به رویِ انور صاحب الزمان مهدی منتَظر صلوات ⭐️به آن ذخیره حق هر چه مستمر صلوات ⭐️به یمن مقدم آن منتقم که در عالم ⭐️کند حکومت الله مستقر صلوات 🌸 ✨جهان به راه تو در انتظار مهدی جان ✨ستاده با قد خم اشکبار مهدی جان ✨ز دوری تو دل عالمی ز غم خون است ✨بیا،بیا که تویی غمگسار مهدی جان ✨دل رمیدهٔ ما میل کربلا دارد ✨قسم بحق تو ای شهریار مهدی جان 🌺 🌾( السلام علیک یابن رسول الله السلام علیک یابن امیرالمومنین السلام علیک یا مظلوم و ابن المظلوم السلام علیک یا قاسم ابن الحسن و رحمة الله و برکاته) 🌾 3 💥منم قاسم حسن را نور عینم 💥برادر زاده مولا حسینم 💥منم قاسم ز آل مصطفی یم 💥فروغ دیدگان مجتبی یم ⬅️دلارو روونه کنیم کربلا..ان شاالله قسمت و روزیمون بشه ،،به همین. زودی، دسته جمع کربلا عرض ادب کنیم.. بیایید با پای دل از راه دور بریم کربلا.. بریم کنار قبر شهدای کربلا.. .اول یه سلامی به مولامون ابی عبدالله بدیم.. السلام علیک یا اباعبدالله.. یا حسین 3 🥀مجلس و محفل به یاد  قاسم الحسن، شهید 13سالهٔ کربلاست.. امروز برا غریبی و مظلومی قاسم ابن الحسن اشک بریزیم..امروز بریم یتیم نوازی..یتیم نوازا کجا نشستند.. امروز با اشک چشمت دل امام حسنو، مادرش زهرا رو شاد کن.. آی جوون دارای مجلس.. آی مریض دارا.. آی حاجت دارا..ناله دارا..آی گرفتارا.. مجلس مجلس میوهٔ دل امام حسن، جگرگوشهٔ امام حسینه.. ⏺وقتی امام حسن تو بستر بیماری افتاد..داشت از دنیا میرفت..فرزندش قاسم سه سال بیشتر نداشت.. دستای قاسم رو گذاشت تو دستای امام حسین.. صدا زد حسینم داداش، من نیستم برا قاسمم پدری کنم..حسین جان تو عوض من برا قاسمم پدری کن.. 10سال امام حسین ع دست نوازش سر یتیم امام حسن ع قاسم کشید..مبادا احساس یتیمی کنه.. (حالا یادگار برادر اومده اذن میدان بگیره) با چه سختی اذن میدان گرفت بماند.. 💠قاسم آمد میدان..جنگ نمایانی کرد.. لشگر دشمن حریف قاسم نمی شه.. آخه این پسر امام حسنه.. خون امیرالمومنین تو رگاشه.. 🔆(اوج) یه وقت دیدن عمر سعد صدا زد: این نوجوون رو می شناسم باباش یادمه.. این پسر حسن ابن علیه.. اینو نمی شه حریف شد.. عمر چه کنیم؟ گفت: مگه نمی بینید زره نداره.. مگه نمی بینید کلاه نداره.. پس چه کار کنیم؟ نانجیب گفت بدنش رو سنگ بارون کنید.. ♻️بگم و ناله بزنی.. بدن قاسمو سنگ باران کردن.. آی مردم جنازهٔ باباش امام حسنم تو مدینه تیرباران کردن.. حواس قاسم رو پرت کردن.. نامردی از پشت سر اومد ضربتی به فرق مبارکش زد.. دیدن قاسم روی زمین افتاد.. زمان زیادی نگذشت صدای نالهٔ غریبی قاسم  بلند شد.. واعماه.. عمو به دادم برس.. عمو به فریادم برس.. ⚜افتادم از پشت فرس ⚜عمو به فریادم برس عمو سینه ام داره خُرد میشه..استخونای سینه ام داره میشکنه.. ابی عبدالله دوید سمت میدان.. (چه جور اومد میدان ابی عبدالله)   می گن تا امام حسین سوار مرکب شد اومد طرف میدان تا لشگر دید ابی عبدالله داره میاد همه فرار کردن.. 🌀آخ...تنها بدنی که سر داشت  و زیر سم اسب مونده بدن قاسم ابن الحسنه.. 🍂یه لحظه نگاه کرد..دید قاسم در حال جان دادن، پای خودشو رو زمین میکشه... 🍁ای یادگار روی قشنگ برادرم 🍁جان کندنت به روی زمین نیست باورم 🍁پا بر زمین مکش که دلم ریش می شود 🍁پر‌پر مزن مثل کبوتر برابرم 🍁در استخوان خرد جناق تو دیده ام 🍁تصویر درب خانه و مسمار و مادرم 🍁یا قد کشیده ای تو به زیر سم ستور 🍁یا من خمیده جسم تو خیمه میبرم ◀️(اوج)راوی کربلا میگه.. گرد و غباری بلند شد، من دیگه حسین رو ندیدم.. همین که گرد و غبار فروکش کرد  آخ  اون چیزی که دیدم دلم رو سوزوند.. دلم برا قاسم نسوخت.. دلم برا عزیز زهرا حسین سوخت.. آخه دیدم غریبانه نشسته سر قاسمو بغل گرفته ناله میزد.. (عمو جون چقد سخته برام صدام بزنی اما نتونم برات کاری بکنم) آی حاجت دارا..جوون دارا..ناله دارا...آی مریض دارا.. 🔹یه وقت دیدن حسین بدن قاسم و بغل گرفت..سینهٔ قاسم روچسباند به سینه.. آخ بمیرم...بدنو آورد گذاشت داخل خیمهٔ دارالحرب.. (خیمه دارالحرب، خیمه ای بود که بدن شهدا رو نگهداذی میکردند) نشست میان دو بدن.. گاهی صدا میزد میوهٔ دلم علی اکبرم.. گاهی صدا. میزد یادگار برادرم قاسمم.. 🌾با شاخهٔ گل آیید 🌾از خیمه سرا بیرون 🌾آید به حرم قاسم 🌾با پیکر غرق خون 🌾آه و واویلا ای بنی هاشم 🌾کشته شد قاسم 2 🔲حالا هر کجا مجلس نشستی به سوز دل ابی عبدالله به نوجوانی و مظلومیّ قاسم ابن الحسن صدای ناله تو بلند کن سه مرتبه ناله بزن بگو.. ⚡️ ⬇️صلوات حذف نشه لطفا⬇️ ❇️هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)❇️
❣﷽❣ 🌹 ❤️ 🌹روضه پنج تن ❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات ❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات ❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین ❇️بر پنج تن آل محمد صلوات 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین در و دیوار ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین .... ..... (⭐️شعرا 227⭐️) ⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️
بسم رب الحسین 🏴نوحه_زمزمه شب_پنجم_محرم*🏴 ✍سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا 🎶سبک: *به سمت گودال از خیمه دویدم من...* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم ! (به سمت گودال از خیمه دویدم من) *عمــوی مظلــومم(۴)* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بس که جفــا دیدم از این همه نامرد دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من *عمــوی مظلــومم(۴)* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس ضربه شمشیر و به جون خریدم من سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من *عمــوی مظلــومم(۴)* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو وقتی که زخمای تنت رو دیدم من منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من *عمــوی مظلــومم(۴)* ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ *رقیه سعیدی(کیمیا)* ۱۴۰۱/۵/۱۱ کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
۱۴۰۱ بند1⃣ به سمت گودال پابرهنه دویدم از حرم اعوذباالله داره چی میبینه چش ترم چه نیزه زاری شده اونجا دوروبر عموم غریب و تنهاس هرجوری که شده باید برم نزنیدش میبینن بچه هاش نزنیدش جلوی خواهرش نزنیدش جای سالم نداره پیکرش شمشیرو زره نمیخوام/دست خالی/ترسی از شما ندارم ابن الحسنم بدونید/حیدریم/من از این ایل و تبارم میخوام تا شبیه قاسم/حقتونو/کف دستتون بزارم والله لاافارق عمی بند2⃣ دارم میبینم روضه هارو چه بی مقدمه اگه هزار بار توی قتلگاه بمیرم کمه هر کی با هر چی توی دستشه داره میزنه تو اوج غربت عمو یک نفره و این همه نزنیدش دیگه بسه دیگه نزنیدش مادرش اومده نزنیدش بزارین دیگه راحت جون بده داره برای عمو جون /تازه میشه/داغ روضه ی مدینه نیزه نزنین به پهلوش /بی حیاها/فاطمه داره میبینه بین شما یک مسلمون/نیست به والله/چقد آخه بغض و کینه والله لا افارق عمی بند3⃣ دیدم تو مقتل هر طرف هجوم یه لشکرو دیدم که قاتل داره بالا میبره خنجرو یه عده نامرد افتادن به جون عموی من به سختی داره میکشه نفسای آخرو نزنیدش با شمام کوفیا نزنیدش نبینید بی کسه نزنیدش داره سرباز آخر میرسه واسه دفاع از ولایت/تا پای جون/میمونم تو راه مولا دستم رو جلو میارم /قبل از اینکه/بزنین یه ضربه حتی هستم سپر بلا و/جون میدم تو/بغل عزیز زهرا والله لا افارق عمی شعر و سبک: