🏴#روضه
🏴#شب_هشتم_محرم
🏴#قسمت_اول
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِکَ اَللّهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ الَّتی جاهَدَتِ الْحُسَیْنَ وَ شایَعَتْ وَ بایَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلی قَتْلِهِ اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً
*دست ادب به سینه بگذاریم .. چشم به هم گذاشتیم رسیدیم شبِ هشتم .. مگه نفرمود اَنَا قتيلُ العَبْرَةِ، لايَذكُرُني مؤمنٌ اِلاّ بكي .. مگه نفرمود نشانۀ ایمان علامت ایمان اینه کافیه مومن دست به سینه بگذاره بگه: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ اگر چشمش خیس اشک شد این مومنِ ..*
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ ..
*آخرین باری که تو حرمت گفتم وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ باورم نمیشد راه حرمتُ ببندن .. باورم نمیشد یه اتفاقی بیفته حسرت بخورم .. باورم نمیشد اربعین بیادُ من نگران باشم آیا برسم یا نرسم .. آیا بیام یا نه ..*
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
عمریست در هوای غمت گریه کرده ام
با شعر های محتشمت گریه کرده ام
من روضه خوانم و غم تو میکشد مرا
*امشب همتون بیاید روضه خوان بشید .. نگید ما که صدا نداریم ما که شعر نداریم ما که مطلبی آماده نکردیم نه همتون میتونید روضه خون بشید امشب همه با مادرش بگید بُنَی .. آخه این شبا به سینه میکوبه میگه بُنی .. قتلوکَ و من الماء منعوک ..*
من روضه خوانم و غم تو میکشد مرا
با درد و داغ و با علمت گریه میکنم
*امشب اومدم حسین جان با تو گریه کنم .. امشب اومدم با گریه های شما گریه کنم .. آخه شب علی اکبرِ .. شنیدم دور علی اکبر هلهله کردن .. (میدونید چرا هلهله کردن؟!) اون نانجیب گفت حسین داره گریه میکنه .. گریهی حسین بقیه رو تحت تاثیر قرار میده، خیلیا با گریۀ حسین آدم برمیگشتن هدایت میشدن .. گفت یه جوری کف بزنید صدای گریه اش نیاد .. آدم داغ دیده دلش میخواد یکی باهاش گریه کنه .. ابی عبدالله هی دورشو نگاه کرد یه نفر نیست با من گریه کنه بالاسر این پسر ..*
خیر الامور زندگی ام روضۀ تو شد
پای سیاهیِ علمت گریه میکنم
هم دست داده ای و هم انگشتری حسین
از این سخاوت و کرمت گریه میکنم
من خواب دیده ام که شب جمعه کربلا
تنها نشسته در حرمت گریه میکنم
*دیشب خیلیاتون برای رباب سنگ تموم گذاشتید .. دیشب صدای گریه هاتون به گوش فاطمه رسیده .. امشبم برای علی اکبر گریه کنید .. علی اکبر مادر نداشت کربلا .. شما به جای مادرش گریه کنید ..
شب های جمعه دلم غرق آهِ
زهرای مرضیه تو قتلگاهِ
با ناله میگه بُنی بُنی
این کشته لب تشنه و بی گناهِ
ای وای بمیرم چرا سر نداری
ای وای بمیرم که مادر نداری*
من خواب دیده ام که شب جمعه کربلام
تنها نشسته در حرمت گریه میکنم
*یااباعبدالله .. چی دیگه دیدم تو خواب ..*
هی ناله میزدی ولدی بعدك العفا
از ناله های دم به دمت گریه میکنم
*چند تا کار تو کربلا ذوقیه، اهل دل میگن این چند تا کارُ تو کربلا انجام ندید اهل ذوق مثلاً میگن توی حرم اباالفضل روضۀ آب نخوانید خجالت میکشه عباس .. اهل دل میگن مثلاً تو حرم ابی عبدالله مادرا بچهشونُ شیر ندن .. مثلاً میگن شب جمعه کربلا بودید روضه علی اکبر نخوانید حسین طاقت نداره .. حالا امشب اجازه دارم روضه علی اکبر بخونم یا اباعبدالله .. مرحوم شوشتری میگه نگید روضۀ علی اکبر، بگید روضۀ جان دادن حسین ..
اولین شهید بنی هاشمِ .. تا اصحاب بودن اجازه ندادن یک نفر از بنی هاشم بره میدان .. ای جانم فدای این اصحاب که ابی عبدالله شب عاشورا فرمود: فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی وَلَا خَیرًا مِنْ أَصْحَابِی.. ندیدم بهتر از این یاران .. حالا دیگه همه اصحاب رفتن نوبت رسید به علی اکبر .. اومد اجازه بگیره*
سلام ای ز قرآن و احمد سلامت
سلام ای قیامت بپا از قیامت
گلستان رویت بهشت نبوت
برازندۀ تو مقام
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴#روضه
🏴#شب_نهم_محرم
🏴#قسمت_اول
🎤مداح :حاج سید مهدی میرداماد
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا قَمَرَ الْعَشیْرَهْ، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ يا حامِلَ لِواء الحُسَين، اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ساقی العَطاشا یَا کَفِیلَ زَینَبِ الحُوراءِ .. سلام شبِ تاسوعا .. سلام دستای بریده ..
رخصت بده از داغ شقایق بنویسم
از بغض گلوگیرِ دقایق بنویسم
میخواهم از آن ساقی عاشق بنویسم
نم نم به خروش آیم و هق هق بنویسم
دل خون شد و از معرکه دلدار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
در هر قدمت هر نفست جلوهی ذات است
وصف تو فراتر زِ شعورِ کلمات است
در حسرتِ لب های تو لب های فرات است
عالم همه از این همه ایثارِ تو مات است
از علقمه با دیدهی خونبار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
سقا تویی و اهل حرم چشم به راحت
دلها همه مستِ رجزِ گاه به گاهت
هرچند تو بودی و عطش بود و جراحت
دلواپسِ طفلانِ حرم بود نگاهت
سقای ادب جلوهی ایثار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
افتاد نگاهِ تو به مهتاب دلش ریخت
وقتی به دل آب زدی، آب دلش ریخت
فرقِ تو شکوفا شد و ارباب دلش ریخت
با سجدهی خونینِ تو محراب دلش ریخت
صد حیف که آن یار وفادار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
ای علقمه از عطر تو لبریز برادر
ای قصهی دستِ تو غم انگیز برادر
بعد از تو بهارم شده پاییز برادر
برخیز حسین آمده برخیز برادر
این قافله را قافله سالار نیامد
ای اهل حرم میر و علمدار نیامد
امشب،شبِ عباسِ .. از چی بگم برات .. از ادبش بگم! هر بار حسینُ میدید میگفت السلام علیک یا مولای یا سیدی یا نور عینی .. عباسم چرا منو برادر صدا نمیزنی؟! میگفت آقاجان مادرم بهم یاد داده .. (یادِ همه مادرا بخیر ..) مادر بهم گفته عباسم از این به بعد میخوای منو خوشحالم کنی هر وقت حسینُ دیدی بگو السلام علیک یا سیدی .. آخه مادرِ او فاطمهست، اما مادرِ تو کنیزِ زینبِ .. از ادبش بگم! از علمداریش بگم؟!.. تو مجلسِ یزیدِ ملعون تو شهرِ شام وقتی رسوا شد یزید و خطبه خواند زین العابدین، ملعون شروع کرد با زبان عجز معذرت خواهی، ..بگو چی میخوای هر چه بخوای فراهم میکنم!! امام سجاد فرمود ما با تو کاری نداریم! فقط هرچی از ما غارت کردی برگردون .. وسایلِ خیمه ها و اهلِ حرم .. یکی از اونایی که غارت کرده بودن علمِ عباس بود .. اون کسی که غارت کرده بود اومد محضر زین العابدین گریه میکرد ، میخوام این علمُ بدم اما یه سوال دارم این علم دستِ کی بوده ؟! آخه همۀ چوبۀ این علم سوراخ سوراخ و پرِ تیرِ .. فقط محل دستِ علم سالمِ .. این فقط یه معنا داره .. یعنی تا جون داشت نزاشت این علم رو زمین بیفته .. میدونست این علم دلخوشی بچه هایِ حسینِ .. میدونی کِی علم از دستش افتاد .. اجازه بدید جلوتر بریم میگم .. از ادبش گفتم و از علمداریش گفتم، از مهربونی و از رشادتش بگم، از وفاش بگم!! وقتی امان نامه براش آوردن انقدر عباس خجالت کشید .. اومد نانجیب پشتِ خیمه ها داد میزد عباس برات امان نامه آوردم .. راوی میگه اباالفضل از خیمه بیرون نیومد هی خودش رو مشغول کرد که مثلا صدا رو نشنیده .. آخه جلو ابی عبدالله خجالت میکشه .. ابی عبدالله فرمود عباسم ولو دشمنت باشه جوابشُ بده .. بلند شد ایستاد، سرش پایین، عرق خجالت به پیشانیش نشست .. آقاجان اجازه بده فردا جوابشُ بدم .. یه کاری میکنم فردا معلوم بشه عباس یعنی چی، وفا یعنی چی .. چهارده سالش بود تو صفین غوغایی کرد .. گرماگرم نبرد، وسط میدان امیرالمومنین دستور داد سریع برش گردونید دیگه نبرد بسه .. نقاب به چهره زده ، همه متعجب این نوجوان کیه .. همچنین که برگشت دیدن علی بغلش کرد فرمود هذا ذخر الحسین .. این ذخیرهی حسینِ .. این باید باشه تا کربلا ..
منو جام سرخِ ولای حسین
سر و چشم و دستم فدای حسین
کجا غیرتِ شیرِ فرزندِ شیر
گذارد شود خواهرِ او اسیر
مگر من نباشم در این روزگار
که فردا گلی جان دهد زیرِ خار
مگر دستِ من اوفتد از بدن
که فرزند زهرا بپوشد کفن
سم اسبُ باغِ گل فاطمه
مگر من شوم کشته در علقمه
مگر گرزِ آهن خورد بر سرم
که معجر رود از سرِ خواهرم
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
*#حضرت_عبدالله_بن_حسن( علیه السلام )*
*#قسمت_اول*
"از راه دور
خسته و بد حال دیدمت
افتاده در میانه ی
گودال دیدمت
آه ای عمو ،
شکسته پرو بال دیدمت
در زیر پایِ مَرکب و
بد حال دیدمت
با هر چه داشتند
به هر حربه میزدند
با تیغ و تیر ونیزه
تو را ضربه میزدند
با سرعت آمدم
که خودم یاورت شوم
در راه تو
شبیه علی اکبرت شوم
باید مدافع حرم
خواهرت شوم
تا آخرین شهیدِ تو و
لشکرت شوم
در بینِ دشمنِ تو
چه شوری به پا شده
عمو جان مانند ماه علقمه
دستم جدا شده
#عمو_جان
شمشیرهایشان به تنم
سخت جا شده
دردِ یتیم بودنِ من هم
روا شده ...
#عمو :
بالای پیکرت
چقدر کوچه وا شده
حالم شبیه فاطمه
در کوچه ها شده ...
من از تبارِ
یاس غریب مدینه ام
من روضه خوانِ
ضربه ی مِسمار و سینه ام
افتاده دربِ سوخته
بر روی مادرم
خورده شکاف
گوشه ی ابروی مادرم
ای وای
ضربه خورده به پهلویِ مادرم
دیگر ندید ،
دیده ی کم سویِ مادرم
در پشتِ خانه ،
دشمنِ او اِزدحام کرد
یک ضربه ،
کار مادرمان را تمام کرد
#عمو_جان
در پهلوی تو ،
نیزه ی خود بی هوا زدند
با تیر و نیزه
بر بدنت ضربه ها زدند
یک عده پیر مرد
تو را با عصا زدند
عمو رسیدم
تو قتلگاهت بی خبر
تاکه بشم برات سپر
چند نفر به یک نفر ؟
با گریه دیدم ،
هی پاتو میکِشی زمین
یه بی حیا کرده کمین
دستش عمودِ آهنین،،،
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Asheghane_hazrat_zeynab
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*#حضرت_عبدالله_بن_الحسن( علیه السلام )*
*#قسمت_اول*
*#مدح_امام_حسین_علیه_السلام*
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین
ای سایه ی کرامت تو
بر سرم حسین ..
من باورم شده
که فدای تو می شوم
باور مکن که بگذرم
از باورم حسین ..
تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر
در من بِدم
که آتشِ خاکسترم حسین
دارد زبانه می کِشد
این روضه از دلم
گودال ، تل ، عطش ،
دلِ زینب، حرم ، حسین ..
*شاعر :#حسین_خدایار*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
*#حضرت_عبدالله_بن_الحسن( علیه السلام )*
*#قسمت_اول*
*#مدح_امام_حسین_علیه_السلام*
ای اشک اول و
نفس آخرم حسین
ای سایه ی کرامت تو
بر سرم حسین ..
من باورم شده
که فدای تو می شوم
باور مکن که بگذرم
از باورم حسین ..
تا بزم روضه های مُحرم مرا ببر
در من بِدم
که آتشِ خاکسترم حسین
دارد زبانه می کِشد
این روضه از دلم
گودال ، تل ، عطش ،
دلِ زینب، حرم ، حسین ..
*شاعر :#حسین_خدایار*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دارد دل ما.mp3
زمان:
حجم:
770.2K
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
(سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم ، عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر
شاعر:
#سید_محمد_جواد_شرافت
#صلواتی
..........
از باغِ کرامت، برکات آورده
از صبحِ مدینه، نفحات آورده
این بانویِ از راه رسیده حالا..
باخود به قم عطر #صلوات آورده
شاعر: #مجتبی_دسترنج
...........
بانوی کرامت و صفا را صلوات
آن خواهر و زائر رضا را صلوات
تقدیم بدان شفیعه در باغ بهشت
معصومه ؛ نشان اولیا را صلوات
.........
بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
بر فخر و شُکوهِ قم هزاران صلوات
معصومه که او شفیعه ی روز جزاست
تقدیم بر او چو آبشاران صلوات
#حضرت_معصومه
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
1. دارد دل ما.mp3
زمان:
حجم:
770.2K
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
(سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم ، عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر
شاعر:
#سید_محمد_جواد_شرافت
#صلواتی
..........
از باغِ کرامت، برکات آورده
از صبحِ مدینه، نفحات آورده
این بانویِ از راه رسیده حالا..
باخود به قم عطر #صلوات آورده
شاعر: #مجتبی_دسترنج
...........
بانوی کرامت و صفا را صلوات
آن خواهر و زائر رضا را صلوات
تقدیم بدان شفیعه در باغ بهشت
معصومه ؛ نشان اولیا را صلوات
.........
بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
بر فخر و شُکوهِ قم هزاران صلوات
معصومه که او شفیعه ی روز جزاست
تقدیم بر او چو آبشاران صلوات
#حضرت_معصومه
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
خادم اهل بیت 🌺:
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
(سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم ، عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر
شاعر:
#سید_محمد_جواد_شرافت
#صلواتی
..........
از باغِ کرامت، برکات آورده
از صبحِ مدینه، نفحات آورده
این بانویِ از راه رسیده حالا..
باخود به قم عطر #صلوات آورده
شاعر: #مجتبی_دسترنج
...........
بانوی کرامت و صفا را صلوات
آن خواهر و زائر رضا را صلوات
تقدیم بدان شفیعه در باغ بهشت
معصومه ؛ نشان اولیا را صلوات
.........
بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
بر فخر و شُکوهِ قم هزاران صلوات
معصومه که او شفیعه ی روز جزاست
تقدیم بر او چو آبشاران صلوات
#حضرت_معصومه
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
|⇦•من از خاکِ پایِ تو...
#قسمت_اول/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
من از خاکِ پایِ تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای كه دگر سر ندارم
مگیر از سرم سایۀ چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
بگیر از سر لطف جان مرا هم
ببخشا اگر جانِ دیگر ندارم
بخوانم به فرزندیت كه امیدی
به غیرازدعاهای مادر ندارم
مگیر از سرم سایۀ چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
تو محشر به پا ميكني در قيامت
چنانكه هراسي زمحشر ندارم
به داغ تو خون گريه كردم هنوزم
خبر از دلِ خونِ حيدر ندارم
سرودم زداغِ تو و چاره اي جز
نوشتن زديوار و از در ندارم
شنيدم دستِ تو از كار افتاد
اگر چه درست است باور ندرام
*امشب اومدم صميمي صدات بزنم، بگم: مادر!.. مادر! بميرم برا ناله هات، شنيدم وقتي گريه كردي همسايه ها اومدن گفتن: علي! به زهرا بگو: بسه ديگه گريه نكنه...
خدا هر كي مادر داره براش نگه داره، هر كي نداره همين الان مهمانِ بي بيِ دوعالم فاطمه بشه، مادر اگه بخواد بره، خوبه بچه هاش به يه سر و ساموني رسيده باشن، دختري عروس كرده باشه، پسري داماد كرده باشه، نوه ها دورش رو بگيرن، الهي برات بميرم مادر، بچه هات قد و نيم قد بودن، روزگار با زهرا يه كاري كرد بچه هاي قد و نيم قد داشت، اما نيمه هاي شب دستش رو بالا مي آوُرد صدا ميزد: خدايا! مرگ من رو برسون...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@babolharam_net14000926-banifatemeh-roze.mp3
زمان:
حجم:
1.35M
|⇦•من از خاکِ پایِ تو...
#قسمت_اول/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس سیدمجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•آه سلمان چقدر دلگیرم..
#قسمت_اول / #روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ کربلایی حسین رجبیه•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
ای خدا منتظر زمزمۀ یا رب تو
وی اجابت شده مجذوب دعای شب تو
خانۀ خشت و گلت کعبۀ عرش الرحمان
از ازل تا به ابد دور سرت گشته زمان
چادر عصمتت از پردۀ اسرار قِدَم
زده بر پیرهنت دست توسل آدم
دختر ختم رُسل مادر پیغمبرها
سایهات روزِ ازل بر سر پیغمبرها
مهر تو داد گِل حضرت آدم را روح
نام تو روز ازل حک شده بر کشتی نوح
پلۀ تختِ تو پیشانی عرش ازلیست
تو فقط کفو علی هستی و کفو تو علی ست
قنبر درگه تو رتبۀ آدم دارد
فضهات معجزۀ حضرتِ مریم دارد
ای خدا گفته سلام و صلواتت هر دم
کیستی تو که پدر گفت فدایت گردم؟
اولین مطلع حُسن ازلی کیست؟- تویی
رکن ارکان علی و، رکن علی کیست؟- تویی
هرچه گفتیم و نگفتیم از آن اولایی
تو همان فاطمهای فاطمۀ زهرایی
چار بانوی بهشتند ارادتمندت
هشت تن حامل عرش ازلی پابندت
دست تو دست خداوند تعالاست مگر
که بر آن خم شده و بوسه زده پیغمبر؟
روح گهوارۀ فرزند تو را جنباند
آسمان گردد و دستاس تو را گرداند
چهره بر خاک سر کوی تو آورده نیاز
کرده پرواز به هنگام نماز تو نماز
خلق ناگشته، در آغوش خدا بودی تو
نه خدا، نه ز خداوند جدا بودی تو
سرور عالم بر همسریَت فخر کند
پدرت احمد بر مادریَت فخر کند
تو همان سیب بهشتی که خداوندِ وَدود
شب معراج به پیغمبر خود هدیه نمود
چه به خلقُ چه به خویُ چه به خَلقُ چه سرشت
تو بهشتی تو بهشتی تو بهشتی تو بهشت
در صف حشر تو امید گنهکارانی
دوزخ و نار به فرمان تو، تو سلطانی
حکم، حکم تو و فرمانِ تو فرمان خداست
عفو، عفو تو و غفران تو غفران خداست
این ندا میرسد از جانب ذاتِ الله
فاطمه حاجت خود را ز خداوند بخواه
تو بگو تا که ببندیم در دوزخ را
تو بگو تا که کنیم گل شرر دوزخ را
تو بگو تا که عذاب از همگان برداریم
دوزخی ها را در گلشن فردوس آریم
من خدایم ولی امروز خدایی با توست
حکم آغاز ز تو حکم نهایی با توست
تو بگو دشمنتان را به سوی نار کشم
تو بخواه از من تا ناز گهنکار کشم
تو بگو تا همگان را به حسینت بخشم
تو بگو تا همه را بر حسنینت بخشم
در کنارِ پدر و شوهر و مام و پسرت
تو روی سوی جنان خلق به دنبال سرت
بر سر دست تو یک پیرهن خونین است
همه گویند که اسباب شفاعت این است
دوزخ و نار در آن روز بوَد پابستت
دست عباس علمدار به روی دستت
چشم یک خلق گنهکار به سوی دستت
پیکر پاک دو شش ماهه به روی دستت
همه در وحشت میزان و حسابند و کتاب
همه گویند که یا فاطمه ما را دریاب!
پیش رویت سر خونین اباعبدالله
تویی و حنجر خونین اباعبدالله
همه را رنگ ز رخسار پریده آن روز
همه گریند به رگهای بریده آن روز
تا که از شانۀ خود کوهِ گنه بردارند
چشم بر خون گلوی علی اصغر دارند
بر شفاعت نگه نور دو عینت کافیست
نخی از پیرهن سرخ حسینت کافی ست
گرچه بر دامن لطفت همه را دست رس است
بدن له شدۀ محسن شش ماهه بس است
همه از هم بگریزند و تو در اوج جلال
کنی از لطف و کرم شیعۀ خود را دنبال
عفو بر خاک ره شیعۀ تو سر فکند
چادر خاکی تو، سایه به محشر فکند
بس که از چادر خاکیت کرم می بارد
قاتلت هم به تو امید شفاعت دارد
به شرار جگر و ناله و سوزت سوگند
به مناجات شب و گریۀ روزت سوگند
که به آن جانی غدار محبت نکنی
قاتلت را به صف حشر شفاعت نکنی
ظلم و جور ستم بیعددش یادت هست
جای دست و ضربات لگدش یادت هست
یاد داری که چگونه حسنت می لرزید؟
نفس شوهر خیبر شکنت می لرزید
خاطرت هست که سوزاند دل مولا را
خاطرت هست که می گفت بزن زهرا را
خاطرت هست که از درد به خود پیچیدی؟
خاطرت هست که داغ پسرت را دیدی؟
شاعر : استاد غلامرضا سازگار
#کربلایی_حسین_رجبیه
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
@babolharam_netBanifateme_moharam1400_shab9_1.mp3
زمان:
حجم:
3.58M
|⇦• وقتی که دید موج عطش...
#قسمت_اول #روضه حضرت عباس علیه السلام اجرا شده شب نهم
محرم۱۴۰۰ به نفس سید مجیدبنی فاطمه •✾•
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen