762.7K
⚘گمنام⚘:
.
#محرم_۱۴۰۱
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
#زمینه
بند1⃣
به سمت گودال پابرهنه دویدم از حرم
اعوذباالله داره چی میبینه چش ترم
چه نیزه زاری شده اونجا دوروبر عموم
غریب و تنهاس هرجوری که شده باید برم
نزنیدش میبینن بچه هاش
نزنیدش جلوی خواهرش
نزنیدش جای سالم نداره پیکرش
شمشیرو زره نمیخوام/دست خالی/ترسی از شما ندارم
ابن الحسنم بدونید/حیدریم/من از این ایل و تبارم
میخوام تا شبیه قاسم/حقتونو/کف دستتون بزارم
والله لاافارق عمی
بند2⃣
دارم میبینم روضه هارو چه بی مقدمه
اگه هزار بار توی قتلگاه بمیرم کمه
هر کی با هر چی توی دستشه داره میزنه
تو اوج غربت عمو یک نفره و این همه
نزنیدش دیگه بسه دیگه
نزنیدش مادرش اومده
نزنیدش بزارین دیگه راحت جون بده
داره برای عمو جون /تازه میشه/داغ روضه ی مدینه
نیزه نزنین به پهلوش /بی حیاها/فاطمه داره میبینه
بین شما یک مسلمون/نیست به والله/چقد آخه بغض و کینه
والله لا افارق عمی
بند3⃣
دیدم تو مقتل هر طرف هجوم یه لشکرو
دیدم که قاتل داره بالا میبره خنجرو
یه عده نامرد افتادن به جون عموی من
به سختی داره میکشه نفسای آخرو
نزنیدش با شمام کوفیا
نزنیدش نبینید بی کسه
نزنیدش داره سرباز آخر میرسه
واسه دفاع از ولایت/تا پای جون/میمونم تو راه مولا
دستم رو جلو میارم /قبل از اینکه/بزنین یه ضربه حتی
هستم سپر بلا و/جون میدم تو/بغل عزیز زهرا
والله لا افارق عمی
شعر و سبک: #حسین_نوری
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
1_1132030322.mp3
5.25M
⚘گمنام⚘:
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_عباس_علیه_السلام
🏴🏴🏴
سالار زینب کو علمدارت.....😭
برادرم... حق نگهدارت .....😭
تو حسین منی...نور عین منی...
برادر من زینبم زینب
از غصه ی تو جان رسید بر لب
بنگر مرا تو از فرازِ نی
دشمن زند بر دخترانت هِی
تو حسین منی ... نور عین منی
یکسر بزن بر خواهرت یارم
بی یار و بیکس بی علمدارم
زینب کجا وُ سلسله زنجیر
ای جان خواهر بی تو میشم پیر
بزم شرابُ ناسزا بر ما
وای از یزیدُ چشم و نامردا
تو حسین منی نور عین منی
چیکار کنم با ناکسان پست
چشمای هیزُ مردمای مست
خواندندُ ما را خارجی ای ولی
گریه م گرفته ناله ام های های
خاکستر از بام بر سرم ریزند
آخه چقدر این مردما هیزند
بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت..
برادر حق نگهدارت...
زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم......
تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت....
دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه ....
کر همسفر گردم به مراهت ....
برادر حق نگهدارت..@eetazeinab
در شام غم شوری به پا سازم .....
حاحات این جمع را روا سازم ..
شفای بیمارن بده جان جانانم ....
بردار حق نگهدارت ...
سالار زینب کو علمدارت ..
برادر حق نگهدارت
بحق دستان قلم شده آقا باب الحوائج👇😭😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
التماس دعا از همگی عزاداران حسینی😭
.
#در_مکتب_حسینی
🔸 «بهترين امان، امانِ خداست و خداوند، روز قيامت، كسى را كه از او در دنيا نترسيده است، ايمن نمى دارد. از خدا بيمى را در دنيا میخواهيم كه موجب امنيت ما در روز قيامت شود».
▫️ خَيرُ الأَمانِ أمانُ اللّهِ، ولَن يُؤمِنَ اللّهُ يَومَ القِيامَةِ مَن لَم يَخَفهُ فِي الدُّنيا، فَنَسأَلُ اللّهَ مَخافَةً فِي الدُّنيا توجِبُ لَنا أمانَهُ يَومَ القِيامَةِ.
📚 تاريخ الطبري: ج ۵ ص ٣۸۸
#محرم
#امام_حسین علیه السلام
@hadithnet | معارف حدیث
#ظهر_عاشورا #شب_عاشورا
#ایام_محرم
سبک #شور
مناسب برای #زنجیرزنی تک ضرب
#حاج_محمد_فراهانی
تو که رفتی من و کاش جا نمی ذاشتی
تو که رفتی منو تنها نمی ذاشتی
حسین جانم حسین جانم
دلم تنگه نمیایی به دنبالم
دلم تنگه هنوزم توی گودالم
دلم تنگه دلم تنگه
دلم تنگه روزی صد دفعه میمیرم 2
دلم تنگه تو آتیشا هنوز گیرم
حسین جانم حسین جانم
خودم دیدم تورو لب تشنه میکشتن 2
خودم دیدم تورو با دشنه میکشتن
خودم دیدم خودم دیدم
خودم دیدم چجوری خورد شد أئینه
خودم دیدم چجوری رفت روی سینه
حسین جانم حسین جانم
خودم دیدم رو سینه ات رد پا افتاد
خودم دیدم سرت از نیزه ها افتاد
حسین جانم حسین جانم
تو هم دیدی چجوری تو حرم ریختن
تو هم دیدی چجوری رو سرم ریختن
حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم 🔃 🔃
@Asheghane_hazrat_zeynab
▪️◾️◼️⬛️ ⬛️◼️◾️▪️
#نوحه_شور
#نوحه_زنجیر_زنی
🎤#کربلایی_احمد_نظری
محرم98
از چشمای گریونم ، معلومه گرفتارم
از حال پریشونم ، معلومه دوست دارم
معلومه که دوست داری
بمونم سرِسفره ی روضه ی تو
چون نوکرو دوست داری آقا جونم حسین
معلومه نمیزاری جای دیگه برم تو نمیگی برو
از بس که بزرگواری آقاجونم حسین
"لبیک اباعبدالله۳ لبیک حسین"
✧✾═✾🏴✾═✾✧
وقتی یه شب جمعه بین الحرمین باشی
باید قد عمرت هم دلتنگ حسین باشی
هرشب اگه میخونم
شب جمعه یه کرببلاتو برم
چون اون شبو دوست دارم آقا جونم حسین
از روزی که برگشتم یه نفس توی حال و هوای حرم
دلتنگ علمدارم آقاجونم حسین
"لبیک اباعبدالله۳ لبیک حسین"
✧✾═✾🏴✾═✾✧
گفتم تو حرم حالا ، در محضر سلطانی
هیچ وقت نمیره یادم ، اون لحظه ی طوفانی
لطفت میمونه یادم
تو شلوغیا راهمو وا کردی
نزدیک تو ایستادم. آقاجونم حسین
بوسه به ضریح دادم
تو هم ایستادی مارو نگاه کردی
پایین پات افتادم آقاجونم حسین
"لبیک اباعبدالله۳ لبیک حسین
#نوحه_شور
#نوحه_زنجیر_زنی
🎤#کربلایی_احمد_نظری
@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_هشتم_محرم الحرام 🏴
#ایام_محرم #زنجیرزنی
#کربلایی_جواد_مقدم
دل دیوونه بازم منو میکشه سمتت
مثه اینکه خمار زیارتته
آقا بهترین حسه ، میدونی چیه قصه
خون من آغشته به تربتته
پا علمت بزرگ شدم حالا
جوونیم نذریِ رقیته
نگرونیم تو روضه غیبته
خونه ی اول من هیئته
سایَت روی سر ما مستدام
تو از اول آقایی من غلام
دنیا ارزونی اهلش فقط
از این دنیا یه کربلا میخوام
جانم آقا اباعبدالله حسین
حرومم باشه عشقی که به جز شما باشه
من از اول دیوونه ی خودتم
میدونم که میبخشی منو بابت حرفم
آخه رک به تو میگم عاشقتم
کی غیر از تو هوای من رو داشت
کی دستاشو روی سرم گذاشت
دنیا ارزونی اهلش که من
شاهی دارم که میمیرم براش
آخه کِی باورم میشد یه روز
اینجوری پیش تو عزیز بشم
دنیا هفت پشتش هم برا شما
من حرفامو به اربابم میگم
جانم آقا اباعبدالله حسین
عجب حس قشنگی توی روضه ها دارم
همش انگاری که وسط ابرام
میدونم که آخر سر میرسه اون روز که
حاجتم رو میگیرمش از آقام
چقدر دست به دعا شِه مادرم
کربلامو بده منم برم
چی میشه یک شب هم نظر کنی
مارو دعوت کنی توی حرم
هر کی با تو رفاقتی داره
آخر سر از تو روزی میگیره
مطمئنم غلام سیات یه روز
دم شیش گوشه واست میمیره
جانم آقا اباعبدالله حسین ، جانم اباعبدالله حسین
@Asheghane_hazrat_zeynab
#شب_ششم_محرم الحرام 🏴
سبک #شور
#حاج_مهدی_اکبری
به روی لبهام قاسمه
همه دنیام قاسمه
عالم و آدم میدونن
هُرمِ نفسهام قاسمه
همه جا میگم میخونم
به خدا آقام قاسمه
حسین از لب تو می میریزه
عسل ناب آقا جون
نظری بر من نوکر
بده این دل را سامون
چشمونت آقا کرده شکارم
از هجر عشقت آقا خمارم
دیوانه زنجیریم آقا
بر آستانت افتاده کارم
یابن الحسن مولا مولا مولا 🔃 🔃
از همه بهتر قاسمه
شیر دلاور قاسمه
دل از همه عالم برده
قمر و دلبر قاسمه
خلف نجمه خاتونه
نوه حیدر قاسمه
حسین... میزنم می از سبویش امشبی را بی اراده
من خوشحالم چون که ارباب عشقُ به
ما ها داده
عالم بدور قاسم میگرده
مثل عموشه شیر نبرده
مثل باباشه دستش بخیره
قاسم آقا جون الحق که مرده
یابن الحسن مولا مولا مولا 🔃 🔃
▪️
▫️▪️
◾️▫️▪️
◽️
یا قاسم بن الحسن
پای مکش روی زمین قاسم خونین بدنم
قلب عمو خون تو مکن در یتیم حسنم
وای عمو..وای عمو... وای عمو..وای عمو۲
______________
پیکر تو له شده در زیر سم اسب عدو
قد کشیدی تو چنین تازه گل یاسمنم
وای عمو....
_______________
ادرک عمو گفتی ومن دیر رسیدم به برت
عموی خود را توببخش بعد تومن درمحنم
وای عمو....
_______________
ای گل زیبای حسن پر پری از جور عدو
داغ تو آتش بزند بر همه ی جان وتنم
وای عمو....
⚜شور قاسم ابن الحسن ع:
#ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰
بند اول:
میره توی میدون قاسم
نداره ترس از جون قاسم
همه میدونن واسش که
سر زدنه آسون قاسم
پُر توانه پسره حسن
بی رقیبه جگره حسن
بی زره توی دل خطر
کرده غوغا قمره حسن
همه گفتن که جمل شده بر پا
همین که ازرق رو سرنگونش کرد
تا که از صورت نقابشو برداشت
به هم میگفتن که قاسمه برگرد
بند دوم:
میزنه سر با شمشیرش
ترسه عدو از تکبیرش
وقتی که میشه میدون از
همه طرف در تسخیرش
در فرارن با غضب او
هر کدوم با عجله یه سو
تو یه جمله میشه اینو گفت
یک دلاور شبیه عمو
تا با هر کس میشه پنجه در پنجه
می بوسه پشت یلانشون خاک و
عموش میگه ماشاالله وقتی
می بینه این بچه شیره چالاک و
بند سوم:
آماده ی هر پیکاره
یه تنه صد ها سرداره
با ضرب دستش پیکرها
زخم عمیق بر میداره
شد رجز هاش همه جا علی
مو نمیزد قاسم با علی
بدون هیچ وحشتی زده به
قلب لشکر با یه یا علی
رکاب مرکب ندیده پاش هیچ وقت
نشون داد مردی به سن و سال که نیست
بزرگی کردن تو نوجوونی هم
واسه فرزند حسن محال که نیست
شعروسبک:
#علی_علی_بیگی
نوحه، زمزمه وشور شب ششم محرم
ای جان من عمو.. جانان من عمو
هستی تو قوت، ایمان من عمو
بده اجازه.. روم به میدان
فدا کنم من. دراه راه تو جان
جانم عمو جان.. جانم عمو جان، جانم عمو جان، جانم عمو جان2
________________
ازبعد اکبرت.. بیتاب رفتنم
دیگر شده عمو.. وقت شکفتنم
هستم گلی از.. گلزار زهرا
اذن شهادت... بده تو مولا
جانم عموجان...
______________
ای نوجوان من... هستی تو جان من
باشی امانت.... جانان من حسن
اندازه ی تو.... زره ندارم
قاسم ترا بر.... خدا سپارم
جانم عمو جان....
___________________
گفتی عمو بیا... افتادم از فرس
زخمی شده تنم... فریاد من برس
ببخش عموجان.. دیرآمدم من
تنی لهیده... بغل زدم من
جانم عمو جان....
شعر:اسماعیل تقوایی
4_5812229102505036113.aac
2.75M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ششم محرّم حضرت قاسم علیه السلام صلی اللّهُ علیک اِی نور.....
صلّیاللّهُ علیک اِی نورِ هر دو دیده
زیرِ سُمِ سُتوران مَهپاره قد کشیده
وارثِ شیرِ جمل روضهات ضربالمثل
کِش میآید پیکرِ.... زخمیات مثلِ عسل
چه سرم آمد نمیدانم
مثلِ گیسویش پریشانم
روضهخوانِ لعلِ عطشانم
نوحهیِ من آه حسن جانم
آه حسین جان آه حسن جانم /۴/
صلّی اللّهُ علیک شاهِ کریمِ عالم
میآید از مدینه رزقِ اشکِ محرّم
اِی غریب ابنِ غریب سر شده صبر و شکیب
با تنِ قاسم چه کرد سُمِّ اسبِ نانجیب
عمّهاش زینب پریشان است
کاکُلش در چنگِ گرگان است
مادرش در خیمه گریان و......
نوحهیِ من آه حسن جان است
آه حسین جان آه حسن جانم /۴/
صلّی اللّهُ علیک اربابِ بینظیرم
این باشد آرزویم در روضهات بمیرم
ای شهیدِ سر جدا خامسِ آلِ عبا
وعدهیِ بعدیِ ما اربعین کربوبلا
مَنْ اَرادَاللّه بهِ خَیراٰ
عشقِ تو برده دلِ ما را
بی تو میمیرم عزیزَاللّه
با تو محشورم انشاءالله
آه حسین جان آه حسن جانم /۴/
#حسین_ایمانی
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
زمزمه ونوحه شهادت قاسم ابن الحسن
خدایا خدایا.. گلی رفته زدستم
شدم مضطر کنار، گل پرپر نشستم، گل پرپر نشستم
گل زیبای من، ابن الحسن بود
مثال اکبرم، او جان من بود
عمو جانم عمو.. جانم عمو جان2
__________________
حسن جان حسن جان... ز تو شرمنده هستم
امانت بوده قاسم... ولی رفته ز دستم. ولی رفته زدستم
کنار جسم او، توان ندارم
سرش را روی زانویم گذارم
عموجان عمو....
__________________
عزیزم عزیزم.. صدا کردی عمویت
ولی صد آه و افسوس... که دیر آمد بسویت، که دیر آمد بسویت
لهیده گشته ای، با نعل اسبان
در آغوشت کشم، گریان ونالان
عمو جانم عمو....
____________________
بیا زینب من، دوباره شو تو یارم
کمک کن تا که قاسم، بسوی خیمه آرم، بسوی خیمه ارم
به خیمه مادرش چشم انتظارست
برای دیدن او بیقرارست
عمو جانم عمو.....
شعر :اسماعیل تقوایی
زمینه_شب_ششم_محرم
#سبک_خبرخبر
#امشب_شب_کریمه
🔘🔘7⃣🔘🔘
☑️بنداول
امشب شب کریمه و شبه امامه حسنه
هرکسی مجتباییِ /غرقه عزا و مهنه
فاطمه با ذکر حسن داره به سینه میزنه
...........
آقای با کرم حسن ،مولای عاشقا حسن
ذکر لب پیر و جوون ،سیدی یا مولا حسن
انشالله که روزی آقا ،واست میسازیم یه حرم
به روی گنبد میزنیم ،پرچم سبز یا حسن
..........
ای صاحب بذل و کرم حسن جان حسن جان حسن جان
مولا امام بی حرم
حسن جان حسن جان حسن جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند دوم
سینه زنا ،امشب شبه ،گل پسره کریمه
سنگه تموم باید گذاشت /آخه قاسم یتیمه
جواب اهلی عسلش ،یه بلای عظیمه
....
گفتم بلای عظیم و ،یادم اومد از محنش
با سنگ و تیر و نیزه ها ،هر چی که داشتن زدنش
یه عده ایی با مرکبا ،رد شدن از رو بدنش
اینو بگم ختم کلام ،کش می اومد کلِّ تنش
.....
خورد شده کل بدنم عمو جان عمو جان عمو جان
کش اومد اعضای تنم عموجان عمو جان عمو جان
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
بند سوم
میزد صدا ،عمو عمو ،شکسته دست و پای من
به زیره نعل مرکبا ، گم شده این صدای من
ببین شبیه مادرت ،خورد شده دنده های من
.......
چیزی نمونده از پرم ،باید بگیری به برم
تو هاوَنِ این مرکبا ،له شده کلِّ پیکرم
بادله زار و آتشین /هی میکشم پا رو زمین
حنای دامادیم شده ،خون تن و فرق سرم
...........
خورد شده کل بدنم عمو جان عمو جان عمو جان
کش اومد اعضای تنم عموجان عمو جان عمو جان
💠💠7⃣💠💠
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
#شعرای_آیینی
#کربلایی_سیدناصراسماعیل_نسب
#استادکربلایی_مجیدمرادزاده
روی لبم واویلا 1.mp3
1.77M
روی لبم واویلا
کسی ندیده توی دنیا
که با لبای تشنه سقا
بمیره در کنار دریا
یار و علمدار من
منو نذاری تنها ای کاش
به فکر غصه های من باش
یه کاری کن غریبم داداش
اباالفضل
پاشو ببین ای سقا
که حرمله سه شعبه داره
میشه رباب دیگه آواره
میره رو نی سر شیرخواره
پاشو ببین ای سقا
که نقشه ها دارن این لشکر
میان به پشت خیمه آخر
برای نبش قبر اصغر
اباالفضل
بعد تو عباسِ من
تنم می مونه زیر مرکب
میره دیگه اسیری زینب
از سر نی می بینی
داره میره خرابه زینب
یا زینب
#نوحه #حضرت_عباس #نریمان_پناهی
.
『♡ @qwehgm ♡』
فاطی عالی
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است
شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است
هزار شکر که زهرا خرید ما را باز
که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است
بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم
که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است
قسم به گریه کنانش که زود میبینیم
قرارِ ما همه صحنِ معظمِ حسن است
چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر
کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است
چقدر فاطمه میخواهدش کسی را که
کنارِ داغِ حسینش غمش غمِ حسن است
فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین
که اشکِ چشمِ عزادار مرحم حسن است
همینکه روضهی "لایومک" را حسن فرمود
دمیدهاند شروعِ عزا دَمِ حسن است
نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن
محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است
فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سم بود
تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است
🔸شاعر:
#حسن_لطفی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
_
#قاسم_بن_الحسن
ای قاب ماه روی حسن در برابرم
با چشم خون گرفته ببین دیدهٔ ترم
عمری به زیر سایهٔ من قد کشیده ای
من چون پدر تو را و تو هم چون برادرم
این پا کشیدنت به زمین می کشد مرا
سوزانده آه غربت تو پای تا سرم
«احلی من العسل» چه «بلای عظیم» شد
تکثیر گشته ای پسرم! مثل اکبرم
ای بی زره! عجب زرهی گشته پیکرت!
هر حلقه داد می زند ای وای مادرم
صد تیغ تشنه از لب خشک تو آب خورد
ای لالهٔ شکستهٔ در خون شناورم
سخت است که جواب ندارم برای تو
امروز روز غربت و بی یار و یاورم
بسته دخیل اشک ضریح تن تو را
چشمان مادر نگران تو در حرم
🔸شاعر:
#سعید_نسیمی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل
قاسم بن المجتبی(ع)، فرمان پذیرِ بی بدل
متن بازوبند او تلفیقی از ایثار و عشق
شد رجزهایِ گوهربارش خودِ خیرالعمل
در مرامش حفظِ ناموس ارجحیّت داشت و
شد برای اهل عالم، غیرتش ضرب المثل
سمبلِ از جان گذشتن بود و با اذن عمو
گفت بسم الله را و شد هماوردش اجل
با غضب ابرو گره میکرد و میچرخاند چشم
مثلِ بابایش حسن(ع) در صحنۂ جنگ جمل
سیزده ساله ست اما در مسیرِ رزم او
سخت جان دادند؛ بی تیر و سپر شیرانِ یَل
یکّه می تازید و افتادند فوراً یک به یک
آن حرامی های باقی مانده از لات و هُبل
بسکه با شیرینیِ طعم شهادت شد عجین
از لبِ شمشیر او میریخت در میدان، عسل
بد نظر خورد و تنش شد نیزه باران و نماند؛
محض ِ لبهای عمو یک جایِ سالم لااقل
رفت اما کاشکی می ماند تا جای پدر...
چشم هایِ عمه زینب(س) را بگیرد رویِ تل!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
_
#قاسم_بن_الحسن
این گلِ تر ز چه باغیست که لب خشکیدهست؟
نو شکفتهست و به هر غنچه لبش خندیدهست
روبرو همچو دو مصراع، دو ابرویش بین
شاه بیت است و حق از شعر حسن بگزیدهست
دید چون مشتریاش ماه شب چاردهم
«سیزده بار زمین دور قدش گردیدهست»
عازم بزم وصال است، و حسن نیست دریغ!
تا که در حُسن ببیند چه بساطی چیدهست
سیزده آیه فقط سورۀ عمرش دارد
نام اخلاص بر این سوره، وفا بخشیدهست
حسرتِ پاش به چشمان رکاب است هنوز
این نهالیست که بر سرو، قدش بالیدهست
سینه شد مجمر و اسپند، ز دل، مادر ریخت
تا «قیامت قد» خود دید کفن پوشیدهست
گفت شرمنده احسان عمویم همه عمر
او که پیش از پسر خویش مرا بوسیدهست
تن چاکش به حرم برد عمو، عمه بگفت:
خشک آن دست که این لالۀ تر را چیدهست
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
از ازل در جام ِ جانش داشت عشقِ لم یزل
قاسم بن المجتبی(ع)، فرمان پذیرِ بی بدل
متن بازوبند او تلفیقی از ایثار و عشق
شد رجزهایِ گوهربارش خودِ خیرالعمل
در مرامش حفظِ ناموس ارجحیّت داشت و
شد برای اهل عالم، غیرتش ضرب المثل
سمبلِ از جان گذشتن بود و با اذن عمو
گفت بسم الله را و شد هماوردش اجل
با غضب ابرو گره میکرد و میچرخاند چشم
مثلِ بابایش حسن(ع) در صحنۂ جنگ جمل
سیزده ساله ست اما در مسیرِ رزم او
سخت جان دادند؛ بی تیر و سپر شیرانِ یَل
یکّه می تازید و افتادند فوراً یک به یک
آن حرامی های باقی مانده از لات و هُبل
بسکه با شیرینیِ طعم شهادت شد عجین
از لبِ شمشیر او میریخت در میدان، عسل
بد نظر خورد و تنش شد نیزه باران و نماند؛
محض ِ لبهای عمو یک جایِ سالم لااقل
رفت اما کاشکی می ماند تا جای پدر...
چشم هایِ عمه زینب(س) را بگیرد رویِ تل!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
این جوان کیست« زمین دور سرش می گردد»
ماهِ رخشنده به دورِ قمرش می گردد
آفتاب آمده در چشمِ تَرَش می گردد
نازنینی که حرم دور و بَرَش می گردد
سیبِ سرخِ حسن و میوه ی نوبَر ،قاسم
بر سرِ سفره ی زهرا،رطبِ تَر ،قاسم
پسری آمده میدان که حسن در حسن است
از زبان علی و فاطمه اورا سخن است
کلماتش همه از مصحف و شکّر شکن است
همه از لؤلؤ و مرجان و بهشتِ عدن است
بر لبش واقعه و نور تلاوت دارد
سیزده ساله و این گونه کرامت دارد
این جوان کیست که اینگونه فرس می راند
تیغِ لا حول و لا قوّةَ می تاباند
ذوالفقاری که به سرپنجه ی خود چرخاند
بو تراب آمده گویی که رجز می خواند
مثل شیری ست که می غرّد و می آید مست
دست در رطل گران کرده و شد باده پرست
با عمو شیوه ی بحث و جدلش دیدنی است
گوش کن؛واژه ی احلیٰ عسلش دیدنی است
در نبرد آمده عکس العملش دیدنی است
با رکب های فراوان٬بدلش دیدنی است
شیوه ی چشم تو دل می برد از حور و پری
حق همان بود که راحت ز عمو دل ببری
خرم آن لحظه که او پا به رکاب اندازد
گردش چرخ و فلک را به شتاب اندازد
آمده تا که به چشم همه خواب اندازد
تا که طوفان به دل آتش و آب اندازد
آمده تا به نیابت ز پدر تیغ زند
ضربدر مثل علی روز خطر تیغ زند.....
بر عمو دیدن آن حال پریشان سخت است
زخم بر پیکر آهوی خرامان سخت است
دیدن آن جگر و این لب عطشان سخت است
لحظه ی آخر و فریاد عموجان سخت است
روبرو با تو شدن حال دگر می خواهد
بردنِ جسم تو تا خیمه جگر می خواهد
بر عمو سخت بوَد بی تو چه سان برگردد
شرمگین از کرم ناب برادر گردد
روبرو با دلِ غمدیده ی خواهر گردد
عرش از بوی تو باید که معطر گردد
شورِ شیرینی ِ عشق تو تماشا دارد
هرچه آن شور تماشا بکند جا دارد
🔸شاعر:
#علی_کفشگر
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
نیست از پرچم سرخت علمی بالاتر
نیست از کرببلا هیچ کجا زیباتر
کعبه مشتاق طواف است به شش گوشه ی تو
کعبه والاست-وَ شش گوشهء تو والا تر
در کنار تو برای دل ما هم جا هست
به خداوند قسم نیست ز تو آقاتر
ای مسلمان شده ات راهب نصرانی ها
ای مسیح سرت از روح خدا عیسی تر
آتش سینهء سوزان کسی نیست هنوز
از شرار نفس زینب تو کبری تر
دست تقدیر تو را غربت بی همتا کرد
و نشد ظهر دهم از تو کسی تنها تر
و بعید است ببیند به خودش چشم فرات
از هلال کمر تو کمری را تا تر
چشم خوب است که از داغ تو دریا باشد
من که می خواهمش از داغ شما دریاتر
جان از آن تازه جوانی که ز خونش بنوشت
مرگ در کام من از شهد عسل احلی تر
رفت در حسرت خاک قدمش چشم رکاب
آمد از سرو اذان گوی حرم رعنا تر
🔸شاعر:
#وحید_محمدی
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
🏴 اشعار #شب_ششم_محرم
___
#قاسم_بن_الحسن
رکاب از پا عقب مانده
چه کراری، عجب گامی
بلرزان تیغ خود را تا
بلرزد ازرق شامی
پیاپی چون جمل دشمن
تو را سر میدهد ناله
دوباره دهر میبیند
حسن را سیزده ساله
دو نیم از برق تیغت شد
جیوش الانس و الجنه
که جدت بود یا قاسم
قسیم النار و الجنه
به برق تیغ برانت
نشان کن هرچه جوشن را
بدین رایت که میبینم
درآور کفر دشمن را
شباهت تا به آنجایی
که در رزم تو سرتاسر
فلک فریاد میدارد
علی اکبر...علی اکبر
به بازو نامه ای داری
اگر ضرب تو سنگین است
بگو باز از لب تشنه
که طعم مرگ شیرین است
کسی از خیمه سمت تو
به حال اضطراب آمد
چنان شد قامتت آخر
که پایت تا رکاب آمد
🔸شاعر:
#مسعود_یوسف_پور
https://eitaa.com/rozeneshinan
درگاه شاعران روضه نشینان ⬆️
╰┅────────————
4_6003376364315479974.mp3
4.76M
#لطمه_زنی
#شور_روضه_ای
شعررضا نصابی. حسین ریاحی
به نفس کربلایی مهدی گلپور
بند اول
السلام علیک
ایهاالعریان
ایهاالعطشان
ای حسین جان
السلام علیک
ناطق قران
سوره ی رحمان
ای حسین جان
هم پیرهن تو هم جوشن تو کل تن تو
رفته به غارت
هم به سره تو به خواهره تو. به پیکره تو
گشته جسارت
از خونت تنت تر گشته ثارالله وبن ثاره
اسبت بی صاحب بر گشته ثارالله وبن ثاره
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند دوم
روی خاک بیابان
با لبه عطشان
با تنه عریان
افتادی تو
پیشه چشمای زهرا
روخاک صحرا
زدی دست و پا
جون دادی تو
در بینه گودال رفتی. تو از حال. ای وای لگد مال
شد پیکره تو
لحظه ی اخر. شمر ستمگر می زد با خنجر
رو حنجره تو
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
بند سوم
افتادی رو زمین و
به روی پیکر
نداری تو سر
ای برادر
بعد تو چی میادش
به روزه خواهر
بین این لشگر
ای برادر
میرم با ازار در کوچه بازار. در بین انظار
بی تو برادر
بزم حرامی بی احترامی. خنده ی شامی
می بینه خواهر
روی پیکرت با نیزه دیدم که سنان افتاده
به روی نگینت چشم پسته ساربان افتاده
" بی کفن اباعبدالله "
پاره تن اباعبدالله
به قلم:
رضا نصابی
حسین ریاحی.
4_5814398679464810420.mp3
7.99M
هدیه به حضرت رقیه صلوات
شور یا زمینه یا زمزمه
شعر و سبک رضا نصابی
به نفس حاج مهدی اکبری
به شوقه دیدنه تومن
تازه زبون وا کردم و
سره تو دیدم روبه روم
خودم رو پیدا کردم و
بعد تو دیگه خوشی بابا حروم شد
بعد تو هر لحظه مردن ارزوم شد
بابا جونم. بابا جونم. بابا جونم
.
جای تو درد و دلامو
فقط با ماه می کنم و
با حسرت وقتی که به ماه
شبا نگاه می کنم و
برای تو دله من بابا شده تنگ
جای آغوشه تو خوابیدم روی سنگ
رضا نصابی
-