eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ هدیه به ارباب صلوات شور احساسی جامونده های کربلا مجنونم تو روضه ها سر گردونم جاذبه داره عشق تو واسه دل بی سامونم محزونم برای تو من گریونم سینه زنی توی روضت می دونی شده قانونم بردن اسمت اقا عبادته نوکری برای تو سعادته بهترین خاطره های زندگیم لحظه های خوب توی هیته همه کس،و کارمن تو اعتبارمن وقف روضه های تو شد کارو بار من همه ی هسته این دل شکستمی به همه گفته ام تو سر پرستمی دوست دارم کرم تورو دوست دارم می دونی که خیلی اقا حرم تورو دوست دارم دوست دارم بزم عزاتو دوست دارم می دونی که خیلی اقا کربو بلاتو دوست دارم بی خیاله دنیا و ظواهرم واسه جون پای تو حاظرم بنویس اربعینی اسم من و بنویس بیام حرم با مادرم بی قرارم بی قرارم هروله با شور شین را دوست دارم خیلی بین الحرمین را دوست دارم نوکری برا حسین را دوست دارم بی قرارم بی قرارم من رقیه دختر را دوست دارم علی اکبر پسرت را دوست دارم بند سوم جاموندم دوباره من اینجا موندم می بینم همه راهین منه بی سر پا موندم جا موندم دوباره باز تنها موندم دوباره توی حسرت حرم تو اقا موندم می ری ای رفیقی که به کربلا می رسی به خدمت ارباب حسین دو رکعت نماز بخون جای منم یاد من باش توی بین الحرمین بین الحرمین. بین الحرمین عشق عالمین یک سو حرم سقای جنون یک سو حرم مولانا حسین شاعر کربلایی رضا نصابی، به نفس حاج سید و حیدمصطفوی
🏴سلام متن نوحه اربعین حسینی علیه السلام 🏴 زینب از شام غم، کربلا آمده بر سر تربت، شهدا آمده تو حسین منی – نور عین منی مادران بی پسر کودکان بی پدر همه آتش به دل، همه خونین جگر تو حسین منی – نور عِین منی نوحه بر لب همه گوشه ی علقمه روضه خوان زینب و، ناله زن فاطمه تو حسین منی – نور عین منی ای مرا جان به تن، کشته ی بی کفن می بَرَم در وطن، از تو یک پیرهن تو حسین منی – نور عین منی «تکرار» 📚 علی انسانی
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 خاتم‌الانبیا رسول خدا که جهانش هزار بار فدا کـرد اعـلام بـر سر منبر به خلایق ز اصـغر و اکبر که من ای مسلمینِ نیک خصال دیدم آزارها به بیست و سه سال کرده‌ام روز و شب حمایتتان سنگ خوردم پی هدایتتان ساحرم خوانده‌اید و جادوگر بـر سـرم ریختیـد خاکستر گـاه کـردید سنـگ بـارانم گـه شکستید دُرِّ دنـدانم مثل مـن از منافق و کفار هیـچ پیغمبری نـدید آزار حال چون می‌روم از این دنیا اجر و مزدی نخواستم ز شما جـز کـه بـا عتـرتم مودّتتان حرمت و طاعـت و محبتتان دو امـانت مـراست بین شما طاعت از این دو هست، دین شما ایـن دو از امـر داورِ منّـان یکی عترت بوَد، یکی قرآن این دو با هم چو این دو انگشتند تـا ابـد متصل به یک مشتند کافر است آن کسی که در اقرار یـکی از این دو را کند انکار چون محمّد ز دار دنیا رفت روح او در بهشت اعلا رفت جمـع گشتند امـت اسـلام تا به زهرا دهند یک انعـام رو سوی بیت کبریا کردند جـای گل، بار هیزم آوردند گلشـان شعلـه‌های آذر بود حـرمتِ دختـرِ پیمبر بـود دختر وحی را به خانه زدند بـر تــن وحی تازیانه زدند اولیـن اجـر مصطفی این بود حمله بـر بیت آل یاسین بود اجـر دوم نـصیب مـولا شد کشتـه در صبحِ شامِ احیا شد آنکه عمری چو شمع می‌شد آب رُخش از خون سر گرفت خضاب فـرق بشْکسته و دل صد چاک مثـل زهرا شبانه رفت به خاک اجـر سـوم رسیـد بـر حسنش تیربـاران شـد از جفـا بـدنش تـن پـاکش بـه شـانه یـاران شـد بــه بـاران تیر، گلباران اجـر چـارم بسـی فـراتر بود نیـزه و تیـر و تیغ و خنجر بود دسـت ظلم و عناد بگشادند اجرهـا بـر حسیـن او دادند گرگ‌هایش به سینه چنگ زدند بـه جبینش ز کینـه سنگ زدند حملـه بـر جسـم پاک او کردند نیـزه در سینـه‌اش فـرو کردند بـر دل او کـه جـای داور بود هدیـه کردنـد تیـر زهـرآلود تیـر مسموم، خصم او را کشت سر به دل برد و شد برون از پشت کاش در خون خویش می‌خفتم کـاش می‌مـردم و نمـی‌گفتم آب‌هـا بـود مهـر مــادر او تشنه لب شد بریده حنجر او داد از تیـغ، قـاتلش شـربت سر او شد جدا به ده ضربت «میثم» آتش زدی به جان بتول سوخت زین شعله قلب آل رسول شاعر : غلامرضا سازگار پیامبر اکرم (ص) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
گریزی نیست دل‌ها را از این شور و حرارت، نه جهان را چاره‌ای دیگر نمانده غیر حیرت، نه به دریا می‌روند این رودهای جاری از هر سو به وحدت می‌رسد این سیل جمعیت به کثرت نه @hosenih قدم‌هامان تکان داده‌ست دنیای معاصر را که این رزمایش عشق است آری پول و قدرت نه به جانم‌ می‌خرم دشواری این راه را هرسال توان زخم و تاول دارم اما تاب حسرت نه به غیر از نصرت و آمادگی در کوله‌بارم نیست به قصد جان‌فشانی می‌روم، تنها زیارت نه سراسر شور و شیدایی‌ست در سرتاسر جاده و زائر دم به دم تکریم می‌بیند حقارت نه یکی این سو یکی آن سو به دعوت می‌برد ما را از این مردم محبت می‌رسد بر ما جسارت نه یکی پیراهنم را می‌کشد با خواهش از دستم برای شستن اما می‌برد آن را به غارت نه @hosenih اگر امروز《هَل مِن ناصر》از این دشت برخیزد هزاران پاسخ آماده‌ست در میدان نصرت، نه؟ و من این روضه‌ها را می‌برم تا کربلا با خود مگر می‌افتد این دل یک دم از شور و حرارت؟... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پاره ی قلب مصطفایی بر شیعیان شمس الضحایی مولی علی موسی الرضایی رضا رضا رضا رضاجان۳ تو پادشاه ارض توسی در این جهان شمش الشموسی انیس و همدم نفوسی رضا رضا رضا رضاجان۳ مولی رئوف و مهربانی مایه ی آرامش جانی مولای ما جان جهانی رضا رضا رضا رضاجان۳ مظهر ذات سرمدی تو هشتم گل محمدی تو عالم آل احمدی تو رضا رضا رضا رضاجان۳ ای پاره ی قلب پیمبر نور دل موسی بن جعفر در خصلت و خویی چو حیدر رضا رضا رضا رضاجان۳ دوری تو از شهر مدینه کشته شدی با زهر کینه دل ها ز داغ تو غمینه رضا رضا رضا رضاجان۳ گشته خراسان قتلگاهت بر جان رسد ناله و آهت بر درب حجره شد نگاهت رضا رضا رضا رضاجان۳ بر خاک حجره سر نهادی در راه قرآن جان بدادی منتظر از بهر جوادی رضا رضا رضا رضاجان۳ رضا یعقوبیان امام رضا (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
🏴سلام متن نوحه اربعین حسینی علیه السلام 🏴 باسبک پیشنهادی با نوای کربلایی شهریار احمدی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ برگشته ام ای قبله ی عشق و امیدم شکر خدا من ماندم و قبر تو دیدم بارم به منزل آمده زورق به ساحل آمده مظلوم حسینم «تکرار» از بعد تو بی اشک چشم آبی نخوردم از پیش چشم خود تو را یکدم نبردم هر گه بُردم نام تو آمد به یادم کام تو مظلوم حسینم «تکرار» تو روی نِی بودی ولی زینب به محمل هر جا که رفتم آمدی منزل به منزل ای گل فدای روی تو آمد به هر جا بوی تو مظلوم حسینم «تکرار» شام بلا را تا اَبَد غمخانه کردم گنج تو پنهان گوشه ی ویرانه کردم در گِل نهان کردم گُلت ناید نوای بُلبُلت مظلوم حسینم «تکرار» یک شب چرا بر خواهرت مهمان نبودی با ما چرا در گوشه ی زندان نبودی من بودم و آلام تو بُردم ولی پیغام تو مظلوم حسینم «تکرار» 📚علی انسانی 🌙
در زدند و علی دم در رفت یک یهودیست سائل این در کار او چیست ؟ دخترش کور است یا علی لطف کن بر این دختر گفت داخل شو که شفا اینجاست تا ببینید نور عینم را نور اگر خواستید صبر کنید تا صدایش کنم حسینم را @hosenih دستهای حسین بر چشم دخترک خورد و چشم ها وا شد کور آنجا به پلک هم زدنی با نگاه حسین بینا شد گفت مرد یهود بعد از این ای مسیحا ستاره‌ی شب تو من مسلمانم و غلام حسین دخترم هم کنیز زینب تو خواهشا پیش زینبت باشد تا از او بندگی بیاموزد تا ببینم شبیه پروانه پای شمع حسین  میسوزد دخترک چند وقت در آن بیت بود شاگرد زینب کبری گرچه بسیار سخت بود اما رفت از آن حرم به حکم قضا چند سالی گذشت و زینب را در اسارت به شام آوردند اسرا را خرابه‌ی کاخِ مرد لقمه حرام آوردند به کنیزان خویش گفت یزید چون لباس قشنگ میپوشید با زنم هنده تا خرابه روید خودتان نیز فخر بفروشید وارد صحنه‌ی خرابه شدند هنده و دور او کنیزانش روی یک صندلی نشست و سپس خورد سنگ محک به ایمانش رو به سردسته‌ی اسیران گفت تو چرا سربه‌زیر هستی پس؟ ظاهرا که رشیده می‌آیی چه شده اینچنین شکستی پس؟ زینب اول به او جواب نداد هنده پرسید از کجا هستید * گفت ما از مدینه آمده ایم هنده اسم مدینه را که شنید پاشد از صندلی نشست زمین گفت بر مردم مدینه سلام خبر از خانه‌ی علی بدهید گر بگویید کرده اید اکرام من شفا دیده ام به دست حسین ورنه یک عمر کور سو بودم خواهری هم به نام زینب داشت سالها من کنیز او بودم _هنده جان از حسین پرسیدی بین دستان شوهرت سر اوست این که نشناختی‌ش اینجاهم معجرش گشته پاره خواهر اوست * آن سر تکه تکه عباس است آن سر تیغ خورده هم اکبر آن سر کوچکی که خورده به تیر سر طفل حسین علی اصغر من همانم که خارج از خانه دور خود هفت تا برادر داشت این که دنبال معجرم باشم بین بازار را که باور داشت عزتم خوار شد به قدری که دشمنم گوش بر صدایم داد خرجت زینبٌ من الفسطاط دخلت زینبٌ علی‌بن زیاد غم به جان زن یزید نشست مو پریشان نمود ، جامه درید رفت از حال و تا به هوش آمد با همان وضع رفت سمت یزید _جای هنده درون کاخ اما روی خاک خرابه سرورمن معجر پاره پاره‌ی زینب خاک خورده‌ست خاک بر سر من **** @hosenih پسر آن زن جگرخواره پاشد و دست بر عبایش شد تا کسی رو به همسرش نکند زود انداخت بر سر زن خود عجبا این یزید ملعون است بی حجابی هنده سرخش کرد روضه ای باز تر نگویم از این بین بازار دختری غش کرد * مِن اَیِّ البِلادِ انتم؟ وَ اِن سَئَلتِ عَنِ الحٌسَینِ فَهذا رأسهُ بَینَ یَدَی یزیدٍ * و اِن سَئَلت عَنِ زَینَبٍ، فَاَنَا زَیَنَبُ بنت عَلّیٍ وَ هذِی اُمُّ کُلثُومٍ وَ هؤُلاءِ بَقیةُ مُخَدّرات فاطِمَة الزّهراءِ **** وا اِماماهُ، وا سیّداه، وا حُسیناه! لَیتَنی کُنتُ قَبلَ هذا الیوم عَمیاء وَلا اَنظُرُ بناتَ فاطمة الزّهراء سلام الله علیه علی هذِهِ الحالَةِ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 به حرم تا مسیر عشق افتاد نعره زد یا رضا مسلمان شد فالی از نور زد که خوب آمد درحرم ماندو از غلامان شد به دلش نور این حرم تابید معتکف در کنار سلطان شد از حرم تا خدا دلش پر زد بانی سفره کریمان شد آسمان پای عشق را بوسید ذکر لبهاش یا رضاجان شد بیقرارانه تا حرم برگشت دیده اش غرق لطف باران شد گوشه ای از حرم خدا را دید رفت و مشغول ختم قرآن شد بعد قرآن صدا زد ای عشاق قبله عاشقی خراسان شد عاشقی جور دیگری شده بود هر که جاماند بد پشیمان شد یک ندایی از آسمان فرمود این حرم کعبه فقیران شد از مسیحا بپرس میگوید مقتدایش مسیح ایران شد ️محمد حبیب زاده امام رضا (ع) مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لحظه های آخره جون رسیده رو لبام هیچ کی نیست بالا سرم زمزمه کُنه برام پسرم شده رو به قبله بابات بیا و سرمو بزار روی پات جانم جوادم ای ثمر بابا آتیش نشسته رو جیگر بابا جانم امام رضا ای غریب آقا لاله ای لبم شد از سُرفه های آتشین کنج حجره میکشم صورتم رو رو زمین کسی نیست به سرم و محتضرم زیر لب ناله میزنم مادرم دلتنگ دیدن مدینه هستم تو وادی غریب چشامو بستم جانم امام رضا ای غریب آقا با تن عطش زده میزنم فقط صدا شد شهادتین من یاحسین و کربلا میسوزم با یاد صدای حسین میمیرم با یاد لبای حسین جدّ غریب من شد تنش بی سر مادر صدا میزد غریب مادر جانم امام رضا ای غریب آقا امام رضا (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لبم خونین دلم چون لاله پرپر ز جنت آمده زهرای اطهر وای حسن جان وای حسن جان به خانه کینه های همسرم بود ز یاران طعنه های دیگرم بود غریبم من غریبم من غریبم غریبی ارث زهرا مادرم بود وای حسن جان... لبم خونین دلم..... چو لاله داغ خود با دشت گفتم ز هجر مرغ بی برگشت گفتم بیا خواهر بخوان راز دلم را حدیث کوچه را با طشت گفتم وای حسن جان..... لبم خونین.... اگر چه از محن آشفته حالم اگر چه زخمی از تیر ملالم گره از کار من وا کردی ای زهر مدینه ای مدینه کن حلالم وای حسن جان.... لبم خونین..... میثم مومنی نژاد امام حسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دارم میرم سفارشم قرآن و اهلبیتمه تموم حرف و خواهشم قرآن و اهلبیتمه چشامو روهم میذارم اما دل نگرونم برای فردا دل نگرونم برای حیدر دل نگرونم برای زهرا میرم اماچه دلخونم- پریشونه پریشونم وواویلا آه و واویلا ======= میرم ولی خوب میدونم آتیش کینه پا میشه سیلی به روی دخترم اجر ذوی القربا میشه می بینم اون روزی رو که تنها طرفدار علی میشه زهرا منو صدا میزنه تو آتیش می افته با ضرب لگد از پا گل یاسم میشه پرپر-امون ازغربتِ حیدر واویلا آه و واویلا ========= خدا تو شاهدی که من وصیتم شد ثقلین ذکر لبم شده حسن اشک چشم میگه حسین می بینم اون روزی رو که تنها حسینم و مقطع الاعضا لگد کوبه تنش روی خاک و سرش به روی نیزه ی اعدا حسین ای روح وریحانم-حسین جانم حسین جانم حسین رحمانی پیامبر اکرم (ص) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
عاشقان دارند در میخانه مأوا می‌کنند خانه ی غم را خراب از سیلِ صهبا می کنند خوب ها گلچین شدند و در مسیر کربلا شرح شور عشق را با اشکْ معنا می کنند @hosenih اذن از مولا گرفته از نجف راهی شدند این چنین در عاشقی دل را مهیّا می کنند سودها دارد مَشایه در طریقِ کربلا نقدِ جان را با متاع عشق سودا می کنند پابرهنه چون رقیّه، سرسپرده، جان به کف هر دلی را در طریقِ دوست شیدا می کنند در عمود آخرین عشّاق دلداده به ماه با دمِ "عباس جیٖبِ الْمٰای" غوغا می کنند @hosenih در جواب آنکه روزی یار می کردی طلب با لَکَ لَبیک، اعجاز مسیحا می کنند التفاتی نیست عشّاق شما را با بهشت در میان دو حرم، فردوس پیدا می کنند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 چشمی که یک دریا حسینی اشک دارد تازه تواند بر حسن یک قطره بارد حتماً غریبیِ حسینش را چشیده آنکه غریبیِ حسن را خون ببارد اصلاً تمام کربلا داغ مدینه است صلح حسن کرب و بلا را می نگارد شیرین تر از جام شهادت، قتل صبر است این را حسن بر اهل تقوا می سپارد هر نوکری زهرا سفارش کرده باشد باید غریبیِ حسن را پاسدارد داراییِ خود را سه بار از جود بخشید سائل کجا مانده به سلطان رو بیارد او آگه از درخواستِ ما فی الضمیر است حاجت نگفته حاجت دل را بر آرد قاسم قسیم جام (احلی من عسل) شد یعنی کرامت مثل بابا نیز دارد عبداللهش پروردۀ دامان عشق است یعنی خدا باب الحسینش می شمارد هر کس که خواهد بر غریبی یار باشد باید به روی هستیِ خود پا گذارد قبر غریبش عن قریب آباد گردد زهرا ز کار شیعیان دلشاد گردد شاعر : محمود ژولیده امام حسن (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
بسم الله الرحمن الرحیم امام حسن علیه السلام و اربعین مِن الازل علی است و الی الابد زهراست به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است نوادگان حسین و حسن یکی هستند و جد ارشدِ این نسل محترم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شوند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد رفیق اشک حسین و قرین غم حسن است  از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است ( حسن لطفی ۴۰۱/۰۶/۱۲)
نزدیکِ اربعین، دلِ جا مانده ها گرفت یـک بینــوا بــرای خـودش ربـنا گـرفت ‌ هرکـس رسید؛ سـوال کـرد: زائـری؟ از این سوال، دلِ پُرخونِ ما گرفت ‌ آقا مگر “بَدان” بـه حـریمت نمی رسند؟ پس “حُر” کـه بود کـه جام بلا گرفت؟ ‌ بـاشد؛ محـل نـده… نبـرم اربعین حرم اما بدان؛ کـه قلبم از این ماجرا گرفت ‌ آن قدر گریه میکنم کـه بگویند عاقبت نوکر ز اشـکِ خـود سفرِ کربلا گرفت ‌ اما ز راهِ دور؛ درود حضـرت حسین بارانِ اشک، از این روضه ها گرفت
یک اربعین به نیزه سر یار دیده ام یک اربعین چو شمع به پایت چکیده ام یک اربعین به ضربه شلاق ساربان بر روی خارهای مغیلان دویده ام یک اربعین تمام تنم درد می کند با ضرب تازیانه ز جایم پریده ام یک اربعین رقیه تو مُرد از غمت اکنون بدون او به کنارت رسیده ام یک اربعین به شام و به کوفه حماسه ها با خطبه های حیدری ام آفریده ام یک اربعین به چوبه محمل سرم شکست همچون پدر ببین تو، جبین دریده ام یک اربعین کنار عدو، وای وای وای! بس جور طعنه های فراوان کشیده ام یک اربعین به ضربه سیلی ببین حسین! روی کبود و قامت از غم خمیده ام مجید لشگری
به کربلای تو، یک کاروان دل آوردم امانتی که تو دادی، به منزل آوردم هزار بار به دریای غم فرو رفتم که چند دُرّ یتیمت، به ساحل آوردم کبوتران حرم را ز چنگ صیادان نجات داده و چون مرغ بسمل آوردم بجز رقیه که از پا فتاد پیش سرت تمام اهل حرم را به منزل آوردم شبی به محفل ویران ما سرت شد شمع حدیث ها من از آن شمع و محفل آوردم گواه عشق خودم با تو، ای حسین عزیز نشانه ای به سر از چوب محمل آوردم اگر به سلسله بستند بازوی مار را حیات خصم تو را در سلاسل آوردم نظر به جسم کبودم فکن که دریابی تنی رها شده از چنگ قاتل آوردم
از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه ها دیدم، چه ها کردم گمان بر ماندن و قبر تو را دیدن نمی‌ بُردم ولی فیض زیارت را تمنّا از خدا کردم به یادم مانده آن روزی که می‌ جستم تو را اما تنت پیدا به زیر سنگ و تیر و نیزه ها کردم تو را ای آشنای دل، اگر نشناختم آن روز مرا اکنون تو نشناسی، وفا بین تا کجا کردم تن چاک تو را چون جان گرفتم در برم، اما برای حفظ اطفالت، تو را آخر رها کردم بسانِ شمع، آبم کرد، بانگ آب‌، آب تو اگرچه تشنه بودم چشمه های چشم وا کردم میان خیمه های سوخته همچون دلم، آن شب نماز خود نشسته خواندم و بر تو دعا کردم شکسته جای مهرت را، ز بی‌ مهری به نی دیدم شکستم فرق خویش و اقتدا بر مقتدا کردم ولی هرگز ندادم عجز را ره در حریم دل سخنرانی میان دشمنان، چون مرتضی کردم علی انسانی
می گویم از کنار زیارت نرفته ها بالا گرفته کار زیارت نرفته ها اشک و نگاه حسرت و تصویر کربلا این است روزگار زیارت نرفته ها در روز اربعین همه ما را شناختند با نام مستعار «زیارت نرفته ها» اما هزارمرتبه شکر خدا که هست مشهد در اختیار زیارت نرفته ها باب الحسین قسمت آنانکه رفته اند باب الرضا قرار زیارت نرفته ها گفتند شاعران همه ازحال زائران این هم به افتخار زیارت نرفته ها 🖋علی رضایی
🔘🔘🔘121🔘🔘🔘 بند1⃣ نزدیکه اربعین و ، این دل من بیتابه به شوق دیدن حرم چشای من بی خوابه دو ساله نوکرت توی حسرته و عذابه ...... همه امیدم ،این بود که امسال با مدد از آقا علی موسی الرضا پای پیاده ، موکب به موکب با صاحب الزمان میام به کربلا ..... دوباره قسمتم شده صبوری براتم و خودت بده یه جوری اگه نیام به حرمت آقا جوون آخر میمیرم از فراق و دوری حضرت ارباب، نوکر و دریاب •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ با پای دل همراه میشم حالا که قسمت اینه میام به سرزمینی که بهشت رو زمینه به زیر پای زائرات پر روح الامینه ...... از باب قبله میام تو صحنت سلام میدم به تو ای ماه عالم تاب میشم مثال ابر بهاری تا که چشام می افته به ضریحت ارباب ...... یه بغضی توی این گلو میشینه بی اختیار هی میزنم به سینه تا میرسم به گودیه قتلگاه میاد به گوشم ناله ایی حزینه غریب مادر عزیز مادر 💠💠💠1⃣2⃣1⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• شعر و سبک
سبک شاعر : حسین بابانیا کشته‌ی اشک ای ، قتیلُ العبرات جا نمونیم از سفینه النجات اومدیم آخر ، حسین پایین پات خیر کثیر من حسین راه و مسیر من حسین من اومدم فقط بگم نعم الامیر من حسین سلام ، اومدم با پای پیاده سلام ، من به عشقت زدم به جاده سلام ، مادر تو اذنشو داده منم همون که توی مشهد روزیشو از رضا گرفته آره درسته اونی‌ام که برات کربلا گرفته آقای اباعبدالله لبیک دست لطف تو ، به روی سر داریم ما محاله از ، تو دست برداریم از فراق تو ، دو چشم تر داریم اشک چشام نشونی از یه عالمه نگفته ها میام ولی به نیت کرب و بلا نرفته ها سلام ، اومدم با یک دل خسته سلام ، اومدم با بال شکسته سلام ، اومدم با پای پینه بسته به جای مادرم که پیره بهونه ی حرم می‌گیره سلام می‌دم جای رفیقی که پای اسم تو می‌میره آقای اباعبدالله لبیک
به دلم داغ حرم را مگذارید فقط به همین حال مرا وا مگذارید فقط ببریدم ببریدم شده حتی در خواب بین این شهر مرا جا مگذارید فقط همه رفتند و شده قبرمن این شهر ...مرا در مزارم تک و تنها مگذارید فقط حرم امروز دهیدم به خدا خسته شدم با دلم وعده فردا مگذارید فقط بگذارید که سر بر قدمش بگذاریم روی این خواهش ما پا مگذارید فقط اربعین پای پیاده نجف وکرببلا حسرتش را به دل ما مگذارید فقط تشنه روضه ام و اه فرات است بلند آب را تشنه دریا مگذارید فقط لای هر برگه قرآن چقدر برگ گل است پا براین مصحف زیبا مگذارید فقط داد زد این سر و این حلق من و سینه من چیزی از پیکر من جا مگذارید فقط مرد باشید ولی , تا که نکشتید مرا پا سوی خیمه زنها مگذارید فقط 🔸شاعر: _____________________________
‍ . «ع» بنْویسید (رو قبر من) ۲ قتیل اشک و آه بنْویسید (کشته منو) ۲ یه روضه ی جانکاه روضه ی بانوی مدینه روضه ی میخ داغ و سینه حک کنید روی خاک قبرم علت مرگ من همینه مگه یادم میره اون کوچه ی پُر از بلا رو مگه یادم میره اون طعنه ها و خنده هارو مگه یادم میره اون گریه های بی صدا رو امان ای دل ۲ امان از داغ مادر قلب من (عمریه که) ۲ از دنیا بیزاره مرهم (درد من این) ۲ زهر شررباره کی میگه همسرم منو کشت همدم و یاورم منو کشت باید عالَم بدونه اینو غصه ی مادرم منو کشت مگه یادم میره لرزیدن صدای مادر مگه یادم میره سوز وصیتای مادر مگه یادم میره پیر شد بابام به پای مادر امان ای دل ۲ امان از داغ مادر نزدیکِ (چل ساله که) ۲ رسیده جون بر لب حاجتِ (قلبیِ من) ۲ روا میشه امشب یادمه اون روزای دشوار یادمه اون چشای خونبار پیر شدم بسکه زُل زدم به خونِ خشکیده ی رو دیوار مگه یادم میره زخمی که روی سینه دیدم مگه یادم میره اون طعنه هایی که شنیدم مگه یادم میره غم های مادر شهیده م امان ای دل ۲ امان از داغ مادر شادیِ (این زندگی) ۲ دلم رو پس می زد مادرم (روی زمین) ۲ نفس نفس می زد حال مادر دلم رو آزُرد تو همون کوچه ها حسن مُرد وایسادم روی پنجه ی پا اما دستش به مادرم خورد مگه یادم میره سیلی و گوش و گوشواره مگه یادم میره چشمای در حال نظاره مگه یادم میره اشک و شبای بی ستاره ✍بهمن عظیمی✍ .
4_5816705695378050348.mp3
1.46M
🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ منو نگهدار پا علم / بذا بسوزم با غمت مرگ من اون روزیه که / دل بکنم از پرچمت حسین عشق تو ریشه زده توو وجودم نوکر خوبی برا تو نبودم دوست دارمت با همه تار و پودم حسین من که دادم جوونیمو برا تو نمی گیره توو دلم کسی جاتو یه وقت سوا نکنی نوکراتو بابی انت و امی حسین جان ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ یعنی میشه بازم آقا / آغوشتو روم وا کنی توو روز محشر با گدات / یه جور دیگه تا کنی حسین نوکرت اومده واسه گدایی پیدا نمیشه مث تو آقایی سنگ صبور ما سینه زنایی حسین جای دوری نمیره منو دریاب نذار جدا باشه نوکر از ارباب هوایی توئه این دل بی تاب بابی انت و امی حسین جان ۳ .
🔘🔘🔘75🔘🔘🔘 بند1️⃣ نشد باشم،یه همسفر توراه کربلا با حجت الله نشد شب رو، کنم سحر تو راه کربلا با حجت الله ..... نشد براتم امضا بشه قطره راهی دریا بشه نشد راهیِ کربلا شم از عالم خاکی جداشم ..... زانو بغل گرفتمو دیگه دارم دق میکنم عکس حرم رو میبینم یه گوشه هق هق میکنم کربلا کربلا کربلا.... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2️⃣ خودم اینجام،دلم اما یه کوله روی دوششه تو جاده س به همراهِ،یه زائر که اونم از نجف اومده،پیاده س ..... باز پیچیده عطر أقاقی عطر چای تلخ عراقی چایی نه جانم چه شرابی پیچیده نغمه ی هلا بی ..... باچادر خاکی توراه حضرت زهرا ایستاده میگه خوشومدین همه آی زائرای پیاده کربلا کربلا کربلا..... •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند3️⃣ خودم اینجام،دلم امّا توی جادّه داره با گریه میره باقلب خون،به کربلا داره از طرف رقیه میره ..... از سفر رقیّه جا مونده توی خرابه تنها مونده زینب میگه با چشم گریون دخترت جامونده داداش جون ..... امانتت تو شهرشام توی خرابه خوابیده اگر بدونی بعد تو از غم تو چی کشیده ای داداش ای داداش ای داداش.... 💠💠💠7⃣5⃣💠💠💠 •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•