دو دمه امام رضا علیه سلام
#شهادت_امام_رضا
بخدا مزد عزاداری ما دست رضاست
مزد ما کرب و بلاست
کربلا هم برویم این دلِ ما مست رضاست
مزد ما کرب و بلاست
#دودمه_شهادت_آقا_رسول_الله - امام حسن (ع) - امام_رضا(ع)
#شهادت_آقارسول_الله - امام_حسن(ع) - امام_رضا(ع)
دودمه
ماتم جانسوز احمد موسم اشک و بکاست
فاطمه صاحب عزاست
****
ذکر زهرا گه پدر ، گاهی حسن ، گاهی رضاست
فاطمه صاحب عزاست
✍رضارسولی
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
4_5782898027811310304.mp3
1.33M
#زمینه_شوررحلت_پیغمبراکرم_ص
🎼#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
#رسول_الله_ص
☑️بند اول مدحی
رسول الله (ص)
یا زوج الخدیجه الکبری (س)
یا سیدی یا ابالزهرا(س)
صل علیک یا مولانا
.....
ختم الانبیاءِ و المرسلین
ادرکنی یا حضرت مصطفی(ص)
یا ابوالقاسم ایهاالرسول(ص)
بأَبی و أُمّی لک الفدا
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند دوم
یا مصطفی(ص)
بعد از رحلت شما آقا
نشناختند حق تو رو مولا
به دین تو شد جسارت ها
....
گفتی کتاب الله وَ عترتی
بی حرمتی ها کردن به ساحتت
قرآنت رو کردن ورق ورق
جسارت ها کردن به عترتت
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند سوم
دم آخر
تا اشکای دختر و دیدی
روی دخترت رو بوسیدی
دادی به فاطمه امیدی
.....
میگفتی زهرا جان گریه نکن
جون بابایی ای نور دو عین
بعد من خیلی زود فاطمه جان
به من ملحق میشی ام الحسین(ع)
صل الله علیک یا رسول(ع)
☑️بند چهارم
همونایی
که اسم تو رو می آوُردن
نمک سفره تو میخوردن
خیلی دخترت رو آزردن
.....
خونه ی حیدر و آتیش زدن
قوم نمرودی های خیره سر
برا بیعت گرفتن از علی(ع)
ثانی با لگد میکوبید به در
صل الله علیک یا رسول(ع)
✍شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
ای بعد بابا مانده ای تنهای تنها
فريـاد غربت ميزني در بين غـم هـا
تنـهاترين سردار تـاريخ جهادي
تـو بر قيام كربـلا رونـق نـهادي
دارم بـه لـب اين زمـزمـه مولا حـــسن جــان
حســن غريب فاطــمه مولا حســـن جــان
از همســرت سم جفا نوشيده ای تـو
وقــت نمـتاز خود زره پوشيده ای تـو
قلب پر از زخم تـو كوهی درد دارد
آن سينۀ پر غصه آهی سرد دارد
خواهر كنار طشت خون گريان و زار اسـت
اينجا مدينه باشد و غم بيشمار اسـت
گشته جگر از سم کینه پاره پاره
زينب بر اين احوال تـو دارد نظاره
هنگام تشييع تـو حرمت را شكستند
تابوت وجسم و هم كفن با تير بستند
خاک بقيع خسته ات زائر ندارد
مـهدی بـه روی قـــبر تـو ســر مــيگذارد
بهترین اشعار روضه شهادت امام حسن مجتبی «ع»
******
سوزم از سـوز جگر
درميـان خـانـه ام
هــمسرم زهـر جــفا
كـرده در پيـمانه ام
مـن شمعـم و زينـب مـيشـود پروانه ام
جسـم مـن درآتش و
حـاصـلش چشـم تـرم
درد مـن را مـيخـرد
نـاله هاي خـواهرم
آخـر مرا كشـته انتظار مـادرم
يـا امـام مجتبي
يا سـيدی مولا يا امـام مجـتبي
قسـمتم گردیـده تا
دشـمنـم يـارم شـده
ديـدن روز عـدو
هر دمی كـارم شـده
طعنـه چـو تـیـری برقلب خونبارم شده
چشمگریان حسيـــن
روز و شب زارم شـــده
اين بهار زندگــی
چون شــب تـارم شـده
اين طـشت غـرق خـــون يار و غمخوارم شـده
💠 پيامبر خدا "صلى الله عليه و آله"فرمودند: هيچ كس به اندازه اى كه من در راه خدا آزار ديده ام، آزار نديده است.
به فدای شما یا حضرت رسول
@azizamhosen
@yaraliagham
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت
برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت
نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک
میان ما دو امانت به یادگار گذاشت
دو گوهری که عزیزند چون نبوت او
یکی کتاب خدا و یکیست عترت او
از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود
همه هدایت او نیز در ولایت بود
مودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی
از او به ما کرم و عزت و عنایت بود
خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هماند
هماره تا ابد الدهر در کنار هماند
@hosenih
به حق که این دو همانند نور و خورشیدند
که از نخست به قلب بشر درخشیدند
چهارده سده بگذشته همچنان شب و روز
ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند
چنان که نور و چراغاند لازم و ملزوم
یکیست مکتب قرآن و چارده معصوم..
سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش
بدون عترت هرکس خطاست آیینش
کسی که گفت کتاب خداست ما را بس
کند هماره خدا و کتاب نفرینش
به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم
که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم
چهارده مه تابنده، چارده اختر
چهارده صدف نور، چارده گوهر
چهارده یم توفنده، چارده کشتی
چهارده ره روشن، چارده رهبر
چهارده ولی و چارده مسیحا دم
که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم
هزار حیف که امت ره وفا بستند
پس از رسول خدا عهد خویش بشکستند
هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک
به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند
به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند
به جای گل همه هیزم برای او بردند
مدینه دستخوش فتنهای عجیب شدهست
بهشت وحی محیط غم حبیب شدهست
کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟
علی که بود وصی نبی غریب شدهست
سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد
چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!..
چه روی داد که بستید دست مولا را؟
رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟
چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟
چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟
طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟
جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟
@hosenih
عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت
شرارهاش حرماللهِ کربلا را سوخت
نسوخت چادر دخت حسین را تنها
پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت
بُوَد به قلب زمانها فرود آن آتش
بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش
قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش
که هرچه آمده اسلام تا کنون به سرش
خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود
که شد جدا ره امت ز خط راهبرش
هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند
به نظمِ تازه، حمایت ز اهلبیت کند
شاعر: #غلامرضا_سازگار
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
60fbc1bd4680672c1ddce265_8952657537189020740.mp3
6.26M
#زمینه #امام_حسن علیه السلام
« نشسته رو لبام لخته...»
با نـــوای #حاج_محمود_کریمی
#بیست_و_هشتم_صفر
نشسته رو لبام
لخته لخته پاره ي دل اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله كوچه ها
مـــگه يادم ميره
زخم روي صورت مادر
مگه يادم ميره
من بودم و يه گل پر پــر
مگه يادم ميره
خون آبه ي بال كبــــــــوتر
مگه يادم ميره
زخم روي صورت مـــــــادر
ديگه راحت شدم از غـــم دنيــــــــــا
راحت از ديدنِ قاتل زهــــــــــــــــرااااا
مگه يادم ميره
من بودم و يه گل پر پر
مگه يادم ميره
خون آبه ي بال كبــوتر
مگه يادم میره
زخم روي صورت مــــــــادر
نشسته رو لبام
لخته لخته پاره ي دل اي خدا
مي ريزه از چشمام
غربت چندين ساله كوچه ها
دم اخر دلم
شعله ور تر مي شود از چشم ترم
تو دستاي منه
چادر خاكي زهرا مادرم
ديگه اين كوچه ها شاهد نداره
ديگه روي دلم غم نمياره
مگه يادم ميره
من بودم و كوچه ي غم ها
مگه يادم ميره
دستي سياه كه ميره بالا
مگه يادم ميره روي زمين ناله ي زهراا
مگه يادم ميره خون آبه بال كبوتر
مگه يادم ميره
زخم روي صورت مادر
ای مادر مادر
.
مدح امام حسن علیه السلام
ای علوی تاج و نبوت سریر
مصطبهء عشق و ولا را امیر
خاک درت سجده گه آفتاب
صفِّ نعال حرمت نه قباب
طرهء اورنگ تو گیسوی حور
نقش لوایت خَطِ الله نور
ماه فلک شمع شبستان تو
حور و ملک طفل دبستان تو
کنگرهء عرش خدا خانه ات
خیل ملک خادم کاشانه ات
دست به دامان تو افلاکیان
مست ز جام کرمت خاکیان
گوشهء دستار تو حبل المتین
سایهء دیوار تو حصن حصین
شیفتهء حُسن تو ارباب عشق
حُسن تو آئینه آداب عشق
ای حجرالاسود ما، خال تو
کعبه به تفصیل ز اجمال تو
سبط نخستین شرف اوصیا
دُوُّمی از سلسلهء اولیا
دوشِ نبی مکتب تعلیم تو
ملک ولا مطلع تقویم تو
نام تو گلواژهء شعر ازل
حُسن تو بیت الغزل لم یزل
کعبه جانها حرم کوی تو
قبله دلها خم ابروی تو
لعل لبت چشمه آب حیات
تار سر زلف تو حبل نجات
خضر عطشناک لب جوی توست
نوح گرفتار سر کوی توست
چون قدح از عشق تو آکنده ام
کشته عشقم به ولا زنده ام
عشق تولای تو مستم کند
حُبّ ولا باده پرستم کند
مستی ام از زمزمه نام توست
روشنی دیده ام از جام توست
مست نه تنها منم از جام تو
میکده مست از قدح نام تو
این نفس زنده که من می کشم
از نفس عشق حسن می کشم
باده حسن جام حسن مِی حسن
نغمه حسن زمزمهء نِی حسن
زندگیم بسته به گیسوی اوست
دل به تمنّای سر کوی اوست
حسن کجا دم زند از ما و من
پیش صف آرایی حُسنِ حسن
یوسف اگر دم زند از حُسن و نام
لاف و گزاف است فقط والسّلام
یوسف صدّیق اگر ماه بود
مطلع الانوار رخش چاه بود
لیک حسن ماه سپهر وفاست
جلوه گهش مشرق عرش خداست
هر دو جهان جلوهء اجلال اوست
قیمت صد مصر یکی خال اوست
یوسف اگر بود چنان شمع جمع
چیست مگر در شب تاریک شمع
شمع شبستان زمان و زمن
روشن از آئینهء حُسنِ حسن
وارث دیهیم کمال علیست
مظهر اوصاف جلال علیست
چشم و چراغ حرم مصطفی
نو گل زهرا حسنِ مجتبی
همدل و همراز و شفیق حسین
محرم اسرار و شقیق حسین
پیکر صدق آیت صلح و صلاح
مظهر اخلاص و ظهیر فلاح
شمع شب افروز دل انجمن
روشنی چشم محبان حسن
از شرف دولت اقبال او
بس کند این پایه به اجلال او
کز نظر لطف خداوندگار
خواجهء لولاک شه تاجدار
مایه ی فخر و شرف و مجد اوست
پادشه ملک جهان جد اوست
کیست مَکَد غیر حسین و حسن
از لب انگشت پیمبر لَبَن
این شرف از آن شما بود و بس
شیر کجا خورده ز انگشت کس
مستیِ #شبخیز ز الطافتان
از قدح عشق و مِی صافتان
✍منکلام:مرحوم استادحاج عباس شبخیز قراملکی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
شهادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله
ای محمّد ای رسول بهترین کردارها
حسن خلقت شهره در اخلاقها رفتارها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
قاب قوسینت کجا و مرغک پندارها
طفل ابجد خوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو عمّارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اقرارها
پای بوسی تو عزّت داده ما را اینچنین
گُل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرم یادت که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگ دل حجّارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک توایم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها
گل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطّارها
وقت رزمت آن چنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی کرّارها
ای که با خون دلت پرورده ای اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت شهرت مدینه بارها
تا که چشمت بسته شده ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخ در هم خون گریست
ناله ها برخواست بعدت از در و دیوارها
✍منکلام:حاج محسن عرب خالقی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
مدح حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
بند اول
اِی دِل مگو که موسم اَندوه شد بسر
ماهِ مُحرّم از به سر آمد مه صفر
فارغ نشد هنوز دل از بارِ اَندُهی
کاید بروی ماتمِ او ماتمی دِگر
سالی دوازده مه و سی روزه هر مَهی
هر روزِ آن دلم به غریبیست نوحه گر
کم نیست آلِ فاطمه گر چه بچشمِ خلق
بس اَندَکَند و خوار و حقیرند و مُختصر
این قوم برگزیدهء خلّاق عالمند
بر چشمِ کم بجانبِ این قومِ کم نگر
گرچه شکافته سر و پهلو شکسته اَند
ور چه گداخته جگرند و بُریده سر
هر گوشه آفتابی از ایشان غروب کرد
گر خاور زمین نگری تا به باختر
طُوس و مَدینه کُوفه و بَغداد و کَربلا
شاهی به هر وِلایت و ماهی به هر کجا
بند دوم
هر یک به رتبه باعثِ اِیجادِ عالمی
از مرد و زن به پایه مَسیحی و مَریمی
هر یک غلام درگهشان خان و قیصری
هر یک گدای همّتشان مَعن و حاتمی
بر هر یکی زِ رتبه و دانش چو بنگری
گوئی نه اَعظمی بود از این نه اَعلمی
امّا دریغ و درد کز اِینان ندیده ایم
از جورِ روزگار و جفایش مُسلمی
از هر تنی به هر یک از اِینان جدا دلی
وز هر دلی زِ هر تن از اینان جدا غمی
از زخمهای هر یک از اینان به هر دلی
زخمی پدید کش نه پدید است مرهمی
در هر دلی غمی و به هر سینه اَندُهی
هر خانه ای عزائی و هر گوشه ماتمی
شیراز هر کجا گذری داستان شان
پیر و جوان به ماتمِ پیرو جوان شان
بند سوم
شرطِ محبت است بجز غم نداشتن
آرامِ جان و خاطرِ خُرم نداشتن
از غیرِ دوست روی نمودن بسوی دوست
اِلا خدای در همه عالم نداشتن
جانی برای خدمت جانان بتن بس است
امّا چو جان طلب کُند آنهم نداشتن
گر سر بیک اِشارهء ابرو طلب کند
سر دادن و در ابروی خود خم نداشتن
معشوق اگر دو دیده پر از خون پسنددش
عاشق بجز سر شک دَمادَم نداشتن
گر کام تلخ و لَخت جگر خواهد از کسی
در کاسه جای شَهد بجز سَم نداشتن
در راهِ او اگر همه بارد خدنگِ کَین
شرطِ رهست دیده ای برهم نداشتن
زِانسان که خورده سودهء الماس مَجتبی
درهم نکرد روی خود اَهلا و مَرحبا
بند چهارم
از خواب جست تشنه لب آن سَبط مُستطاب
بر کوزه برد لب که بر آتش فشاند آب
آبی که داشت سودهء الماس در کشید
چون جَعده جَعده رفت هماندم به پیچ و تاب
بر بستر اوفتاد و کشید آهِ دردناک
بیدار کرد زینب و کلثوم را زِ خواب
زینب شنید و شاهِ جگر تشنه را بخواند
آمد حسین و دید و به یکباره شد زِ تاب
گفت ای برادر این چه عطش وین چه آب بود
کَز آتشش تو سوخته جانی و ما کَباب
میخواست تا بنوشد از آن آبِ آتشین
سازد بنای عالمِ اِیجاد را خراب
بگرفت آب را زِ برادر به خاک ریخت
خشکید خاک از اَثرِ آب چون سَحاب
وانگه چو جانِ پاک برادر ببر کشید
گفت این حَدیث و نالهء زار از جگر کشید
بند پنجم
کای تشنه کام جرعهء من قسمت تو نیست
باید ترا بدشتِ بلا رفت و تشنه زیست
آب ترا زِ چشمهء فولاد میدهند
اَلماس در خور گلوی نازل تو نیست
ما هر دو پارهء جگرِ حیدریم لِیک
از مادر این میانه جگر پاره اش یکیست
خواهی بپای آبِ روان تشنه داد سر
خواهند کودکانِ تو گفت آب و خون گریست
خواهد رسید وقتِ تو نیز اینقدر نماند
تعجیل چیست سال نه صد ماند و نه دویست
ما اَهلِ بیت از پی قربانیِ حقیم
از کوچک و بزرگ چه پنجه چه چِل چه بیست
فرمان سیّدالشُهدائی زِ حقّ تُراست
خود میرسی به قسمتِ خود این شتاب چیست
پس آن دو نور دیدهء خود را به پیش خواند
قربانیان دشت بلا را ببر نشاند
✍منکلام:مرحوم استاد میرزا محمد شفیع شیرازی
متخلص به وصال شیرازی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeynab
#امام_حسن_زمینه
#حضرت_زهرا
#حضرت_محسن
امام حسن کریم آل الله
فدای غربتت بشم آقا
تو رو از این زمونه سیرت کرد
مصیبتای مادرت زهرا
نمی ره یادت اون، که راهتونو بست
میون کوچه ها ، غرور تو شکست
یکم حیا نکرد ، اون مرد پست
برات بمیرم
که مادرت پیش نگاه تو زمین خورد
ضربه ی محکم لگد چی سرش آورد
چی سرش آورد
آه ای مظلوم
مدینه پشت در یه مادر سوخت
خونه و زندگیه حیدر سوخت
پیش نگاه زینب و کلثوم
توو شعله ها چادر و معجر سوخت
یه عده بی حیا ، آتیش به در زدن
برای درده سر ، توو کوچه اومدن
لگد زدن به در ، دق کرد حسن
در شکسته
توو اون شلوغی ها به روی مادر افتاد
مادر پا به ماه ما یه گوشه جون داد
یه گوشه جون داد
آه وای مادر
ضربه ی محکم لگد شر شد
لحظه ی احتضار مادر شد
توو رفت و آمدا به زیر پا
یه طفل شیش ماهه چه پرپر شد
توو اون برو بیا ، حیا نکردن و
با ضربه های پا ، چه ها نکردن و
یکی لگد زد و ، کُشت محسنو
با ناله میگفت
فضه بیا کمک که از نفس فتادم
بچمو کشتن و بیا برس به دادم
برس به دادم
آه وای محسن
#عباس_قلعه
🏴سبک زمینه یا شور پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم امام حسن و امام رضا علیهم السلام
#زمینه_حضرت_محمد_ص
#زمینه_امام_مجتبی_ع
#زمینه_امام_رضا_ع
#سراج_المنیر
🏴بند اول
سراج المنیر رسول الله
دستمو بگیر رسول الله
دل به تو اسیر رسول الله
شاهی من فقیر رسول الله
ختم رسولانی/شمع فروزانی
رهبر انس و جن/حامل قرآنی
تو لیلی من مجنونم
عشق تو شد قانونم
من به شما مدیونم
《یا رسول الله،مولا》
🏴بند دوم
معدن کرم حسن آقام
شاه بی حرم حسن آقام
سایه ی سرم حسن آقام
هستی دلبرم حسن آقام
کریم آل الله/یا سیدی مولا
قمر مدینه،ای/حسن گل زهرا
ما قطره تو دریایی
عشق دل شیدایی
زیباتر از زیبایی
《جانم حسن جان،آقام》
🏴بند سوم
یا شمس الشموس رضا مولا
انیس النفوس رضا مولا
آقای رئوف رضا مولا
شاه ارض طوس رضا مولا
قبله ی ایرانی/تویی که سلطانی
حج فقیران و/یار ضعیفانی
تویی گل و من خارم
از عشق تو بیمارم
میدونی دوست دارم
《جانم رضا جان،آقام》
🙏️التماس دعای خیر
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
💚عزیزم حسین💚
استیکر بسیار زیبایی
وقتی دیدمش
یاد حضرت ارباب افتادم
هوای حرم زد به سرم❤️💚
ا ﷽ ا
☑️شستشوی گنبد منور حرم رضوی در آستانه سالروز شهادت
حضرت امام رضا علیه السلام
باز هوای حرمت
حرمت آرزوست ❤️💚
@azizamhosen
@yaraliagham
#مرثیه شهادت 👇
#حضرت_محمدصلی_الله_علیه_وآله
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#وامام_رضا_علیه_السلام
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پرگهر وسینه پرازغم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید،مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان،چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه ازاین صبح قیامت،که مجسم شده است
تاکه برچیده شد ازروی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب،کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله،دل تنگتر ازحجلهٔ ماتم شده است
میهمانی،که خراسان شد ازاو باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
ازهمان روز،که زد سکّه به نامش درطوس
شب،پی کشتن خورشیدمصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو،کی ازسرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
بازپیوند من وعشق تومحکم شده است.
شاعر #محمدجوادغفورزاده
#پیامبر_اکرم
#امام_رضا
آخر ماه صفر، اول ماتم شده است
دیدهها پرگهر وسینه پرازغم شده است
آه ای ماه، که داری به رخت گرد ملال!
خون دل خوردن خورشید،مسلّم شده است
آخر ای ماه سفر کرده که سی روزه شدی
رنگ رخسار تو، همرنگ محرّم شده است
عرشیان، منتظر واقعهای جانسوزند
چشم قدسی نفسان،چشمهٔ زمزم شده است
شب تودیع پیمبر، شهدا میگفتند:
آه ازاین صبح قیامت،که مجسم شده است
تاکه برچیده شد ازروی زمین سایهٔ وحی
آسمان، ابری و آشفته و درهم شده است
مجتبی گلشنی از لاله به لب،کرد وداع
داغ او، داغ دل عالم و آدم شده است
باغ، لبریز شد از زمزمهٔ یاس کبود
لاله،دل تنگتر ازحجلهٔ ماتم شده است
میهمانی،که خراسان شد ازاو باغ بهشت
میزبان غم او عیسی مریم شده است
ازهمان روز،که زد سکّه به نامش درطوس
شب،پی کشتن خورشیدمصمم شده است
تا بسوزد دل ذریهٔ زهرای بتول
زهر در ساغر انگور فراهم شده است
راستی تا بزند بوسه بر ایوان طلا
کمر چرخ به تعظیم شما خم شده است
پایتخت دل صاحبنظران است اینجا
مشهد انگشتنمای همه عالم شده است
گر چه بسیار خطا دیدهای از ما، اما
سایهٔ مهر تو،کی ازسرِ ما کم شده است؟
گر چه من ذرّهٔ ناقابلم ای شمس شموس!
بازپیوند من وعشق تومحکم شده است.
🖋محمدجوادغفورزاده
#پیامبر_اکرم
دو چشم بی رمق وا کن پدر جان
غم ما را تماشا کن پدر جان
همه پشت و پناه ما تو هستی
نظر بر حال زهرا کن پدر جان
کنار بسترت احیا بگیرم
میان وادی غم ها بمیرم
پدر جان تو دعایت مستجاب است
دعا کن زود بعد از تو بمیرم
کند آه دل تو بی قرارم
به روی صورتت صورت گذارم
خودت گفتی که حورای بهشتم
توان ضربۀ سیلی ندارم
پس از تو صبر زهرا سر بیاید
زمان غربت حیدر بیاید
پس از تو خانهام آتش بگیرد
صدای من ز پشت در بیاید
کشد آتش به دور من زبانه
زنم ناله به زیر تازیانه
بیا بابا که زهرا بی پسر شد
میان این در و دیوار خانه
قاسم نعمتی
#پیامبر_اکرم
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه مکن قلب خدا می شکند
چه کنی بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته ای از غصه کمی راه برو
که قد و قامت تو زیر بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که درِ خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا، سینه جدا، دست جدا می شکند
حسن لطفی
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد #میرزامحمدی
•-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
کاش گردی شوم و از کرمت
بنشینم به کنار حرمت
کاش چون ماه ،به شبهای دراز
داشتم با حرمت راز و نیاز
کاش چون اشک ،کنارت افتم
به روی خاک مزارت افتم
روی جانها همه بر تربت تو
سوز دلها همه از غربت تو
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست
که سر برسر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن نیست
که با ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
غربت آن است
که فردی مظلوم
شود از کینه ی همسر،مسموم
غربت آن است
که بعد از کُشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
قلب احمد
که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزانِ حسن خندانند
#حاج_غلامرضا_سازگار
#بیست_و_هشتم_صفر
به همت جواد افشانی
ا ﷽ ا
ای عشق سربلندکه بر نیزه میروی
از حلقه کمند تو، راه گریز نیست
سلام علیکم
🔸مجموعه ای از اشعار روضه چهارده معصوم علیهم السلام
🔸اشعار ماه محرم و ایام عزاداری
🔸مناسب طلاب، مبلغین ،ذاکرین محترم
🔸بدون تبلیغات و ...
🔸 شعر فارسی و ترکی
"عزیزم حسین" فارسی
@azizamhosen
"یارالی آقام "ترکی، آذری
@yaraliagham