eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
  آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! @hosenih ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت سراي ماست عزاخانه ي شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی شاید دلت به حال دل ما بسوزد و فکری برای روز مبادایمان کنی ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود در بین نوکرانت اگر جایمان کنی ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی @hosenih حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزلهایمان کنی بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آيينه را فراق تو ديوار مي كند اين قلب صاف را مرور زمان تار مي كند مشق حسين كرده ام و باز مي كنم تكليف را معلّم تكرار مي كند @hosenih نَم پس نميدهد دل خونم به غير اشك اين پرده پوشي است كه ستّار مي كند حتي بهشت ارزش اشك مرا نداشت چشمم فقط براي تو كار مي كند گفتم بخر مرا كه نيفتم به دست غير گفتي كه حق معامله با يار مي كند اميد وصل شاه و رعيت محال نيست وقتي حسين روي به بازار مي كند يك پرسش خدا جملات كليم شد شوق تو كام را چه گُهر بار مي كند از جلوه ي مُدام تو عالم ز تو پُر است اين باده كاسه را خُم سرشار مي كند @hosenih من كربلا نديده به كسي جان نمي دهم آخر مرا وصال تو بر دار مي كند عباس را فِرست كه آيد به پيشواز روزي كه خاك دعوت ديدار مي كند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۹ ای نور دل زهرا(هستی به رباب دختر)۲ در محضر آل الله(هستی تو چنان کوثر)۲ تویی دخت والا و بی قرینه دخت حسین بن علی سکینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ راحت شدی از غم ها(رفتی تو از این دنیا)۲ چشمش به رهت باشد(در باغ جنان زهرا)۲ بودی ای نور دیدگان زهرا لحظه های آخر یاد کربلا آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو به دشت خون(گل ها همه شد چیده)۲ دیدی تو علی اصغر(با حنجر ببریده)۲ دیده ای ای گل باغ مدینه اشک رباب و زینب حزینه آجرک الله یا حسین زهرا۲ از دشمن دین دیدی(ظلم و ستم افزون)۲ دیدی تو برادر را(غلتان به میان خون)۲ دیدی گل گلشن ام لیلا علی اکبر شده اربا اربا آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو عمو عباس(در علقمه افتاده)۲ دست و سر و چشمش را(در راه خدا داده)۲ دیده ای دستانش از تن جدا شد با عمود آهن فرقش دو تا شد آجرک الله یا حسین زهرا۲ دیدی تو به چشم خود(شد نقش زمین بابا)۲ با پیکر غرق خون(افتاده در آن صحرا)۲ دیدی از بابایت حرمت دریدند از قفا سر پاک او بریدند آجرک الله یا حسین زهرا۲ .
مثل حسن , مثل حسین , آقاست محسن نور دو چشم حضرت زهراست محسن در این فضیلت مثل و مانندی ندارد اول شهیدِ غربت مولاست محسن روز قیامت او شفیع شیعیان است مشکل گشای عرصه ی عقباست محسن با مادرش آمد , که بابایش بماند مانند اصغر , حامیِ باباست محسن اصلا به دنیا هم بیاید یا نیاید یک سومِ ساداتِ این دنیاست محسن هرکس که دستِ کم گرفته داغ او را با او بگو: اصلِ عزای ماست محسن از پشتِ در آتش به جان خیمه افتاد پس ریشه ی اصلی عاشوراست محسن روز قیامت اولین حکم الهی است پایه گذار محشر کبراست محسن شاعر:
بیت وحی و شعله های نار أَینَ المُنتَقِم سوخت در آتش گل و گلزار أَینَ المُنتَقِم این صدای ناله زهراست می آید به گوش از میان آن در و دیوار أَینَ المُنتَقِم مادر و شش ماهه باهم پشت در افتاده اند کار شد بر خادمه دشوار أَینَ المُنتَقِم خون محسن می‌چکد از آن درِ آتش زده خون زهرا ریزد از مسمار أَینَ المُنتَقِم با چهل نامرد شد در کوچه زهرا رو به رو وایِ من از این همه آزار أَینَ المُنتَقِم در کنار قبر زهرا نیمه شبها تا به صبح ناله میزد حیدر کرار أَینَ المُنتَقِم دید تا طشت پر ازخونِ حسن را خواهرش گفت با چشمان گوهر بار أَینَ المُنتَقِم نیزه داران آنقدَر بر پیکر اکبر زدند شد تنش مانند نیزه زار أَینَ المُنتَقِم با عمود آهنین افتاد آخر بر زمین با سر آن سر لشکر و سردار أَینَ المُنتَقِم خون اصغر را که می پاشید سمت آسمان گفت جدّت با دل خونبار أَینَ المُنتَقِم کرد با خون دلش مویِ سفیدش را خضاب بین مقتل سیدالاحرار أَینَ المُنتَقِم در میان قتلگه که دست و پا میزد حسین در حرم شد کار زینب زار أَینَ المُنتَقِم از حرم تا قتلگه میزد صدا (أَینَ الحسین) تا تنش را دید میزد زار أَینَ المُنتَقِم زجر ملعون دختر از قافله جا مانده را می‌کشد با زجر روی خار أَینَ المُنتقم زینبی که سایه اش را چشم نا محرم ندید شد تماشایی سرِ بازار أَینَ المُنتَقِم شاعر:
دودِ هیزم در حرم آکنده شد آتش از روی علی شرمنده شد در چنان با شدت از جا کنده شد یاس حیدر بر زمین افکنده شد بانویی که حرمتش مفروض شد استخوان سینه اش مرضوض شد نعره ها پیوسته و ممتد شد و هتکِ حرمت های شان بی حد شد و حال زهرا پشت آن در بد شد و یک نفر با ضربه از در رد شد و قلبِ زهرا را قرار از دست رفت غنچه ی گل در فشار از دست رفت غربت شیر خدا شد بی حساب حمله می کردند سویش با عتاب دست هایش بسته شد بین طناب سوخت قلب حق برای بوتراب فاتح خیبر برای حفظ دین شد گرفتار دو بی دین لعین فضه زیر کتف مادر را گرفت دید حیدر را و قلبش پر گرفت زود زهرا شال حیدر را گرفت با نگاهش راه لشگر را گرفت دور حیدر بود در حال طواف تا که شد بیهوش با ضرب غلاف حیدری تنها و شمشیر و گلو فاطمه برخاست، آمد روبرو کل عالم می شد آن دم زیر و رو دست بر معجر اگر می برد او کار دشمن را علی راحت نکرد لحظه ای با اولی بیعت نکرد آه اما از دل زینب که دید یک نفر موی حسینش را کشید دیگری از راه با خنجر رسید لشگری پیراهنش را می درید دستباف فاطمه بود آن لباس شد بلند از هر شکافش بوی یاس شاعر:
شهری که قول داد به حیدر وفا کند بعداز نبی چه شد که بنایی دگر گذاشت روز غدیر کینه ی جمعی شروع شد آن کینه ای که در دل تاریخ اثر گذاشت پس آتش از همان جریان آب میخورد آن آتشی که بر دل مولا شرر گذاشت یک میخ سرخ روز علی را سیاه کرد میخی که خون فاطمه را روی در گذاشت یک سوم از ادامه ی سادات کشته شد مسمار بود فاطمه را بی پسر گذاشت راحت بگو که انسیه را بی هوا زدند ضرب غلاف زخم به دل بی خبر گذاشت بادی وزیدو شاخه ی یاس علی شکست یاسی که روز های بدی پشت سر گذاشت شاعر:
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ذکر تسبیح ملائک ذکر نام فاطمه او امام مرتضی ، حیدر امام فاطمه ذکر یا حیدر دمادم شد کلام فاطمه هست تا آخر - غدیر خم - پیام فاطمه می دهد با چادری خاکی پیامی این چنین نیست جز حیدر در این عالم امیرالمومنین کیست او آنکس که ظلمت را چراغان می کند سائل بی آب و نان را صاحب نان می کند نه یهودی عالمی را او مسلمان می کند تار و پود چادرش هم کار قرآن می کند مِهر او مُهر قبولی عبادات همه ست حجت حق بر امامان دو عالم فاطمه است فاطمه آیه به آیه ، آیه های داور است حُسن اسماء خدا ، آیات نور و کوثر است هم نبی را دختر است و هم نبی را مادر است چادرش در یاری دین ذوالفقار حیدر است دیده ی دنیا ندیده تا ابد مانند او می برد غم از دل حیدر گل لبخند او غصه او نه غم دست و نه بازو بود نه غصه ی او نه در و نه درد پهلو بود نه غصه ی زهرا گرفتن از علی رو بود؟ نه ضرب سیلی و جراحتهای ابرو بود؟ نه غصه اش شب تا سحرها غصه ی پیغمبر است غصه ی او غصه ی بی یاوری حیدر است نیست چون زهرا به عشق مرتضی دلداده ای پای مولا با شکسته دست و بازو ، مانده ای نیست جز او در ره مولا ، ز پا افتاده ای در غم مولای خود ، عجل وفاتی خوانده ای پشت در آمد ، نمانَد رهبرش بی یار و کس از نفس افتاد تا مولا نیفتد از نفس دست بر پهلو به پیش دیده طفلان خود ریسمان تا دید بر دست و سر قرآن خود سوی مسجد شد روانه در پی جانان خود آورد تا از دل اهل سقیفه جان خود می زدند او را میان کوچه ها با هر چه بود می زدند او را به پیش مرتضا با هر چه بود دختر پیغمبر است بر دست و بازویش نزن پیش چشم شوهرش سیلی تو بر رویش نزن با غلاف تیغ بر بازوی بانویش نزن پا به ماه است او لگد را سمت پهلویش نزن مغرب روز دوشنبه فاطمه از حال رفت از دوشنبه روضه ها تا جمعه ی گودال رفت از دل گودال می آید صدای مادری می زند بوسه به رگهای بریده خواهری روی خاک افتاده بی سر غرق در خون پیکری رفته از دست حسین انگشت با انگشتری فتنه ای که پشت در پهلوی زهرا را شکست کربلا هم آمد و پهلوی مولا را شکست ⏹
بسم‌الله الرحمن الرحیم هر کسی گوشش به حرفای منه دیگه از تشنگی فریاد نزنه هر چی مرد تو ماها بود، فدا شده بچهها بابا دیگه تنها شده بابای ما دیگه سقا نداره بره آب برای ماها بیاره من از این گوشهی خیمه میدیدم حرفا شو با قوم کافر شنیدم بچهها دست بابا خونی شده گمونم شش ماه قربونی شده عبا رو طوری رو اصغر کشیده معلومه خیلی خجالت کشیده به خون فرق داداش اکبرمون به تمام گلهای پرپرمون دیگه از خیمهها بیرون نریزید جلوی چشم بابا اشک نریزید نذارید بابا خجالت بکشه هر چه از دشمن کشیده بسشه
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چو دید نقش زمین همسر جوانش را ز دست داد همه طاقت و توانش را به پیش دیدۀ او چون زدند زهرا را هزار مرتبه دشمن گرفت جانش را هزار حیف که یارش نداشت یارایی ز دیده پاک کند اشک دیدگانش را نه با علی نه حسن نه حسین نه زینب نگفت درد و غم و غصه ی نهانش را به حیرتم که اگر در مدینه رو آرم کجا نشان بدهم قبر بی‌نشانش را چگونه پیر نگردد علی به فصل شباب کزاو گرفت عدو همسر جوانش را که دیده بین قفس طایر شکسته‌پری که ظالمانه بسوزند آشیانش را؟ به جز به باغ امید علی و زهرایش که دیده غنچه نشکفتۀ خزانش را حسین مادر مظلومه را دهد از دست اگر بلال به پایان برد اذانش را چه قرن‌ها که ستم بر علی شده میثم که ریختند بسی خون شیعیانش را
بسم ‌الله الرحمن الرحیم نه از لباس کهنه‌ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روزهای قبل که از سکوت غصه‌دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره‌پاره‌های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه‌های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه... این گناه بی‌شمار را به زخم‌های بی‌شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی‌بدیل خواهر و برادری به چشم‌های بی‌قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه‌ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن... منم سکینه دخترت... شناختی؟
تو یادگار زینب و صوتِ حزینه ای چون مادرت رباب؛ توهم بی قرینه ای پیر تمام گریه کنانِ مدینه ای از بسکه غرقِ ذات خدایی «سکینه ای» هفتاد و چند سال؛ سکوت…ِ تو حرف داشت بی شک حسین؛ دست به قلب تو هم گذاشت شاعر:
زبانحال با عموجانشان حضرت عباس(ع) می رسم از سفرشام ؛ عمویم برخیز درد دل های خودم با تو بگویم برخیز بسته غم ها به خدا راه گلویم برخیز اثر ضربه ببین بر سر و رویم برخیز رفته غارت همهٔ قافله چشمت روشن من کتک خورده ام از حرمله چشمت روشن رفتی و بی سروپاها همگی شیر شدند با من و عمه سرِ پوشیه درگیر شدند فاطمیات حرم یک شبه تحقیر شدند دختران پایِ سرِ تو همگی پیر شدند نیزه از حنجرِ آشفته تو کار کشید رفتی و کارِ عقیله سرِ بازار کشید رفتی و خون به دل دخترِ زهرا کردند گره روسری ِ دخترکان وا کردند دمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردند محمل عمه سادات تماشا کردند نوه فاطمه دنبال جواب است عمو جای زینب وسط بزم شراب است عمو شاعر:
گل علی تو نور چشم حیدری محسن از نسب پیمبری محسن بر فاطمه تو زیوری محسن ای گل نشکفته ی باغ دین بر شیعه ی حیدر حبل متین نام زیبایت را گل علی فرموده محسن ختم مرسلین یا محسن بن مرتضی مدد۴ گل علی غنچه ی فاطمه نشانی تو بر مرتضی روح و روانی تو بر شیعیان آرام جانی تو گل گلخانه ی ولایتی سر تا پایت لطف و عنایتی یا محسن همچون زهرا و علی سرچشمه ی نور هدایتی یا محسن بن مرتضی مدد۴ گل علی ای کشته ی ظلم و جفا محسن از شاخه ات شدی جدا محسن در راه دین شدی فدا محسن مظلومی چون مظلومه مادری شهید ولایت حیدری از کینه های دشمن علی تو شهید ظلم پشت دری یا محسن بن مرتضی مدد۴ گل علی در راه دین چو مادر استادی در پشت در از نفس افتادی پرپر شدی ز کینه جان دادی تا با دست آن دشمن لعین مادرت زهرا شد نقش زمین در پشت در با ضربه ی عدو گردیده ای محسن شهید کین یا محسن بن مرتضی مدد۴
یه عالمه گریه 3.mp3
1.57M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم تو لحظه مرگم خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات شهید بشم تا تو قلب مادرت عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 2.mp3
1.41M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات شهید بشم تا تو قلب مادرت عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 5.mp3
1.19M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار صد و بیست سال نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده در خونه ات موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من بمیرم برات آقا بازم کمه الهی که راضی باشه فاطمه سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 4.mp3
2.56M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات شهید بشم تا که پیش زهرا روسفید بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 8.mp3
946.4K
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار صد و بیست سال نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات مریض بشم تا تو قلب فاطمه عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 7.mp3
1.31M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات مریض بشم تا تو قلب مادرت عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 6.mp3
1.68M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات شهید بشم ...‏ عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
یه عالمه گریه 1.mp3
5.61M
یه عالمه گریه به روضه بدهکارم تا خوب نشه زخمات دست بر نمی دارم بذار حالا حالا نوکر شما باشم لحظه مرگم تو خاک کربلا باشم بَده که پیش تو موی سرم سفید نشه بَده که نوکرت بمیره و شهید نشه من اصلا اومدم برات مریض بشم تا که پیش مادرت عزیز بشم سردم نکنی طردم نکنی عزیزم حسین کاشکی میشد مثل عقربه ها برگردم به کربلاهایی که قبلا سفر کردم کاشکی میشد ساعت همون لحظه وایمیستاد تو اولین بار که چشام به گنبد افتاد ندیدن حرم بلای جون نوکره نکنه اربعین نیام، نذاری آبروم بره این چه بلائیه که اومده سرم منو دق نده بذار بیام حرم از حال خودم درمونده شدم عزیزم حسین محرّمو خونه نشین بشم می میرم منی که تو قبر هم برات عزا می گیرم چه جوری آروم شم مادرتون بد حاله با پهلوی زخمیش بالاسر گوداله نگاه مادره شاهد قتل قاتله می بینه می بُرن سر و، چه جوری سر حوصله وای ‏ سر و صورتت چه نامرتّبه توی قتلگاه عزیز زینبه صدپاره بدن دست و پا مزن عزیزم حسین ‏ علیه السلام @nohematn
نوحه عرض ارادت به محضر امام زمان(عج) 🎶در آهنک شبانگاهان..... 🌹 گل رضوان صاحب دوران، هارداسان مهدی، هارداسان مهدی سنه حیران، عالم امکان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی اولوب آدون ازبریم مهدی سنه قربان گوزلریم مهدی هارداسان تزگل، هارداسان تزگل 🌹 بو هجرانون قان ائدوب قلبِ زاریمی مولا، ای گل زهرا یتیش داده دردلره درمان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی اولوبدور گوزیاشیمیز القان یوسف زهرا، یوسف زهرا ظهور ایله، ای مه تابان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی اولوب آدون ازبریم مهدی سنه قربان گوزلریم مهدی هارداسان تزگل، هارداسان تزگل 🌹 فراقونده هرگجه گوندوز، شیعه‌لر آغلار، شیعه‌لر آغلار یوبانما گل ای شه خوبان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی قدم قوی سن گوزلریم اوسته نور عینیم گل، نور عینیم گل سنه مولا انس و جان قربان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی اولوب آدون ازبریم مهدی سنه قربان گوزلریم مهدی هارداسان تزگل، هارداسان تزگل 🌹 باخور حسرت شیعه‌لر یولووا آغلیور مولا، آغلیور مولا اولوب غمنن گوزلری گریان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی عیان ایله گل جمالووی سن یا اباصالح، یا اباصالح یولون گوزلور ساکنان جهان هارداسان مهدی، هارداسان مهدی اولوب آدون ازبریم مهدی سنه قربان گوزلریم مهدی هارداسان تزگل، هارداسان تزگل 🌹 ✍کربلایی_حسن_طیبان کانال باب الحوائج اشعار ناب ( مداحی،مولودی ترکی و فارسی) لینک کانال👇 http://eitaa.com/torkiy ---•••◇🔹️💢🔹️◇•••--- @torkiy
🕊صلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ 📜 از صفوان جمّال روایت شده که گفت: امام صادق علیه‌السلام آنگاه که به حیره (جنب کوفه) آمده بود، به من فرمود: هَلْ لَكَ فِي قَبْرِ الْحُسَيْنِ قُلْتُ وَتَزُورُهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ وَكَيْفَ لَا أَزُورُهُ وَاللَّهُ يَزُورُهُ فِي كُلِّ لَيْلَةِ جُمُعَةٍ يَهْبِطُ مَعَ الْمَلَائِكَةِ إِلَيْهِ وَالْأَنْبِيَاءُ وَالْأَوْصِيَاءُ وَمُحَمَّدٌ أَفْضَلُ الْأَنْبِيَاءِ وَنَحْنُ أَفْضَلُ الْأَوْصِيَاءِ فَقَالَ صَفْوَانُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَتَزُورُهُ فِي كُلِّ جُمُعَةٍ حَتَّى تُدْرِكَ زِيَارَةَ الرَّبِّ قَالَ نَعَمْ يَا صَفْوَانُ الْزَمْ ذَلِكَ يُكْتَبْ لَكَ زِيَارَةُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ وَذَلِكَ تَفْضِيلٌ. 🔰 آیا مایل به زیارت امام حسین علیه‌السلام هستی؟ عرض کردم: فدایت شوم، شما هم به زیارت ایشان می‌روید؟ ☑️ فرمود: چگونه به زیارت ایشان نروم حال آنکه خدای متعال در هر شب جمعه ایشان را زیارت می‌کند همراه ملائکه بر وی نازل می‌شود، و انبیاء و اوصیاء و حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله که برترینِ انبیاست و ما که برترینِ اوصیاء هستیم آن حضرت را زیارت می‌کنیم. صفوان گوید عرض کردم: فدایت گردم، پس آیا هر جمعه ایشان را زیارت کنیم تا به زیارت پروردگار نائل شویم؟ ✔️ امام علیه‌السلام فرمود: آری ای صفوان، ملتزم این زیارت باش که ثواب زیارت حسین علیه‌السلام را برایت می‌نویسند و آن زیارت پروردگار نیز فزونی و فضلی است. 📚 كامل الزيارات، ص113 #️⃣ @azizamhosen @yaraliagham
گفت با محسن عمو جان من علی اصغرم از غریبیم بگویم تیر خورده حنجرم گفت با طفل رباب آن هم چنین ای یار دل من غریبم من شهید بین دیوار و درم گفت اصغر مادرم بر نیزه راس من بدید اوفتاد چندی ز روی نیزه ی اعدا سرم گفت محسن تو همان همرزم عباسی ، علی لیک من تنها ترین همرزم و یار مادرم گفت اصغر زینت مادر بُودی تو ای عمو لیک من آغوش ثارالله ها را زیورم گفت محسن بال های تو ز تن کنده شده پشت در اتش گرفت آن روز ها بال و پرم گفت اصغر قاتلم تیری سه شعبه شد ولی در تلظی بودم و از تشنگی من پرپرم گفت محسن قاتلم بوده لگد از پشت در کشته گشتم آن زمان همراه زهرا مادرم