#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
جگر با زهر شد درگیر و آه از سینه ات برخواست
از این غم باز هم در سینه ام بزم عزا برپاست
نفس میسوزد و دارد دو چشمت تار می بیند
دوباره روی خاکِ سردِ حجره یک حسن(ع) تنهاست
@hosenih
خودت را رو به قبله کرده ای با زحمت بسیار
اجل نزدیک شد! از سردی دستان تو پیداست
شدی دوم-حسن(ع) که باز خرجِ کینه ات کردند
به دستِ زهرِ مسمومی که قصدِ کشتنش بالاست
رسید آخر به لب جانت؛ امام ِ عسکری(ع)جانم
ملائک آمدند آقا به دورِ پیکرت غوغاست
سپس مهدی(عج) رسید و جعفر کذاب ها دیدند
که این صاحب-عزا با سنّ کم هم سرور و آقاست
یتیمانه پدر را دفن کرد و تازه شد داغش
به یادِ پیکری زخمی، دلش آوارهٔ صحراست
لبش آهسته با خود گفت غرقِ آه یا جداه
لبانت از عطش خشک و کنارت پهنهٔ دریاست
بمیرد کاش آن خنجر که دارد چشم بر حنجر
إلهی بشکند دستی که بر قتل تو بی پرواست
@hosenih
پریشان آمد و حالِ تو را دید و «بنیّ» گفت
پریشان-حالی اش از پیکرِ عریانِ تو پیداست
میانِ ازدحامی سخت شد پیراهنت پاره
عزادارِ شبانه روزِ این غم مادرم زهراست(س)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فیلم_دلخراش
🖥 حمله آمریکایی های ملعون
به حرم امامین عسکریین (علیهما السلام)
🔸قابل توجه آقایان وحدت شکن
اگر مقاومت نباشد ...
فیلم آرشیو
@azizamhosen
@yaraliagham
نوحه امام حسن عسکری علیه السلام..mp3
1.42M
.
#نوحه_سنتی
#شهادت_امام_عسکری علیه السلام
سامرا شد دوباره غرق آه و نوا
مهدی فاطمه، گردیده صاحب عزا
در غم عسکری
کرده نوحه گری
آه و واویلا(۴)
مظهر مجتبی در سامرا کشته شد
دست ظلم و ستم بر خونش آغشته شد
شد غمش بی بدیل
راوی اش جبرئيل
آه و واویلا(۴)
زهرِ کاری زده ، بر جان آقا شرر
همدم او شده، در وقت مرگش پسر
نزد او جان دهد
جان به جانان دهد
آه و واویلا(۴)
از عطش سوخته است، پا تا سرت وای من
تشنه لب کِی شدی، آن لحظه آقای من؟
تشنه لب یاحسین
بر حسن نور عین
آه و واویلا(۴)
پیکرت لرزد از، بی حالیِ تو چرا؟
غرق خون شد دگر، دندان تو ای آقا
غرق تاب و تبی
زار و جان بر لبی
آه و واویلا(۴)
شد کفن عاقبت، با دست مهدی تنت
کی دگر پاره شد، در معرکه پیرهنت؟
گفتی ای نور عین
گریه کن بر حسین
آه و واویلا(۴)
تو حسن هستی اما قاتلت زن نشد
پیکر تو هدفِ تیر دشمن نشد
جان فدای حسن
آن غریب وطن
آه و واویلا(۴)
سامرای تو چون کرببلا حاجتم
در ظهورْ طوف قبرت ای شها حاجتم
مهديا كن نظر
سامرایم ببر
آه و واویلا(۴)
#مجتبی_دسترنج_ملتمس ✍
#نوحه #امام_حسن_عسکری
#شهادت_امام_حسن_عسکری
مداحی_آنلاین_زده_آتیش_به_جون_من_جواد_مقدم.mp3
5.01M
🔳 #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
🌴زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی
🌴سامرا شد برای من چو مدینه بیا مهدی
@azizamhosen
@yaraliagham
ا ﷽ ا
•┈┈••✾••┈┈•
#ویژه_مبلغین
🚩 مقتل و مصائب امام حسن عسکری علیه السلام:
1⃣ از جمله مظلومیتهای آن حضرت این بود که: همواره از زندانی به زندان دیگر، منتقل میشد. نخستین زندان ایشان، زندان صالح بن وصیف بود. این زندانبان کارش شکنجه گری بود و به شکلهای گوناگون امام یازدهم را عذاب میداد. [و عذبهم بأنواع العذاب؛ یعقوبی،تاریخ یعقوبی، ج2،ص504.]
=-=
2⃣ زندان بعدی: زندان علی بن اوتامش است. او فردی است که با آل محمد (ص) کینه و دشمنی فراوانی داشت. مع الاسف، به او گفتند هرکاری دلت میخواهد انجام بده. [ حُبِسَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع عِنْدَ عَلِيِّ بْنِ أوتامش [أَوْتَاشٍ] وَ كَانَ شَدِيدَ الْعَدَاوَةِ لِآلِ مُحَمَّدٍ ع غَلِيظاً عَلَى آلِ أَبِي طَالِبٍ وَ قِيلَ لَهُ افْعَلْ بِهِ وَ افْعَل . مفید،الارشاد،ج2،ص330.]
=-=
3⃣ مهتدی عباسی نیز در قبال آن امام همام و سایر شیعیان توطئههای زیادی داشت و میگفت: می خواهم امام عسکری و نسل شیعه را از زمین را برکنم. [کلینی،الکافی،ج1،ص510]
=-=
4⃣ معمتد عباسی نیز همین شیوه را گرفت و امام را در خانه نحریر زندانی کرد .اومامور باغ وحش معتمد بود. و امام را سه روز در بین درندگان انداخت.
=-=
5⃣ امام عسکری ع به مادرشان فرمودند: کسالت و دل درد شدیدی دارم که نزدیک مرگ من است [ابن طاووس،مهج الدعوات،ص275.]
=-=
6⃣ حضرت در روز اول ربیع الاول بیمار شدند [وَ مَرِضَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِي أَوَّلِ شَهْرِ رَبِيعٍ الْأَوَّل؛ مفید،الارشاد،ج2،336.] این عارضه بنا به روایتی تا روز هشتم ربیع به طول انجامید و در این روز به شهادت رسیدند. [مقدسی،بازپژوهی ولادت و شهادت معصومان]
=-=
7⃣ اما در لحظه آخر:
به صیقل (=نرجس) فرمودند آب بیاور. ایشان امتثال فرمود لیکن، وقتی آب را در مقابل دهان مبارکش گرفت دستشان لرزید و از دنیا رفتند [َفَأَقْبَلَ الْقَدَحُ يَضْرِبُ ثَنَايَاهُ وَ يَدُهُ تَرْتَعِدُ فَأَخَذَتْ صَقِيلُ الْقَدَحَ مِنْ يَدِهِ وَ مَضَى مِنْ سَاعَتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْه؛ شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص474.]
8⃣ در روایت دیگری مذکور است: امام حسن عسکری علیه السلام در لحظات آخر گریستند و به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه فرمودند: «يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ فَإِنِّي ذاهِبٌ إِلى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمُصْطُكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ»
یعنی ای آقا اهل بیتم، مرا شربت آبی بده، چرا که آماده رفتن از این عالم هستم. آقا امام زمان نوشیدنی را نزدیک دهان پدر آوردند و ایشان آن را نوش جان کردند. آنگاه فرمودند: مرا آماده نماز كنيد. در اینجا فرزندشان حولهاى در دامن امام پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و و سر و پاى او را مسح نمود. و در دم آخر از پدرشان شنیدند که فرمود: به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى... تا اینکه در آغوش آن حضرت به شهادت رسید. [شيخ حر عاملى در إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج3، ص 415 و 509]
=-=
9⃣ در گزارش دیگری از ابوالحسين حسن بن وجناء از پدرش و او از جدّش آمده است كه نقل میکند: در خانه امام حسن عليه السّلام بوديم كه سواران خليفه همراه جعفر كذّاب ما را فرا گرفتند و به چپاول و غارت مشغول شدند. [شیخ صدوق،کمال الدین،ج2،ص473.]
حضرت امام #حسن_عسگری علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
ا ﷽ ا
🔸🔶《اَلسَلامُ عَلَیکَ یَا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ العَسکَرِیُّ》🔶🔸
✅امام حسن عسکری(ع)، در سنین کودکی، به همراه پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) به اجبار به عراق فراخوانده شدند و در سامرا، پایتخت آن روز عباسیان، در منطقه ای نظامی، تحت الحفظ قرار گرفتند.
ابو سهل می گوید :
وقتی امام حسن عسکرى(ع) در بستر بیماری ای بعد از مسمومیت ایشان توسط معتمد عباسی، به سراغشان آمده بود و به همان مرض از دنیا رحلت فرمود، خدمتشان رسیدم.
در نزد آن حضرت(ع) بودم که به خادم خود امر فرمود :
📋《یَا عَقِیدُ! أَغْلِ لِی مَاءً بِمُصْطُکَى》
♦️ای عقید! قدرى آب مصطكى (یک نوع داروی گیاهی) براى من بجوشان!
عقيد هم آب را روى اجاق نهاد، و صقيل(نرگس) مادر امام زمان(ع) آن را به خدمت حضرت(ع) آورد. حضرت كاسه را گرفت و خواست بياشامد، ولى دست مباركش لرزيد و به دندانش خورد، پس ظرف را به زمين نهاد.
سپس به عقید فرمود :
📋《ادْخُلِ الْبَيْتَ فَإِنَّكَ تَرَى صَبِيّاً سَاجِداً فَأْتِنِي بِهِ》
♦️برو به اندرون كه ميبينى كودكى در سجده است، او را نزد من بياور!
ابو سهل مي گويد :
عقيد گفت :
《فَدَخَلْتُ أَتَحَرَّى فَإِذَا أَنَا بِصَبِيٍّ سَاجِدٍ رَافِعٍ سَبَّابَتَهُ نَحْوَ السَّمَاءِ فَسَلَّمْتُ عَلَيْهِ فَأَوْجَزَ فِي صَلَاتِهِ فَقُلْتُ إِنَّ سَيِّدِي يَأْمُرُكَ بِالْخُرُوجِ إِلَيْهِ إِذَ جَاءَتْ أُمُّهُ صَقِيلُ فَأَخَذَتْ بِيَدِهِ وَ أَخْرَجَتْهُ إِلَى أَبِيهِ الْحَسَنِ(ع)》
♦️وقتى به اندرون براى جستجوى او رفتم، ديدم كودكى در سجده است و انگشت سبابه خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نمازش را كوتاه كرد، سپس گفتم :
مولایم! شما را مىطلبد كه به خدمتش درآئى! در اين وقت مادرش صقيل آمد و دست او را گرفت و او را نزد پدرش آورد.
ابوسهل گفت :
📋《فَلَمَّا مَثُلَ الصَّبِيُّ بَيْنَ يَدَيْهِ سَلَّمَ وَ إِذَا هُوَ دُرِّيُّ اللَّوْنِ وَ فِي شَعْرِ رَأْسِهِ قَطَطٌ مُفَلَّجُ الْأَسْنَانِ فَلَمَّا رَآهُ الْحَسَنُ(ع) بَكَى وَ قَالَ :
يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ! فَإِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي وَ أَخَذَ الصَّبِيُّ الْقَدَحَ الْمَغْلِيَّ بِالْمَصْطَكَى بِيَدِهِ ثُمَّ حَرَّكَ شَفَتَيْهِ ثُمَّ سَقَاهُ فَلَمَّا شَرِبَهُ قَالَ هَيِّئُونِي لِلصَّلَاةِ فَطُرِحَ فِي حَجْرِهِ مِنْدِيلٌ فَوَضَّأَهُ الصَّبِيُّ وَاحِدَةً وَاحِدَةً وَ مَسَحَ عَلَى رَأْسِهِ وَ قَدَمَيْهِ》
♦️موقعى كه کودک، خدمت حضرت رسيد، سلام كرد. رنگش همچون درّ (سفيد)، موهاى سرش پيچيده و بافته و ميان دندانهايش باز بود.
وقتى امام حسن عسكرى(ع) او را ديد، گريست و فرمود :
اى آقاى خاندانم! اين آب را به من بده كه من اينك به سوى خداى خود می روم.
کودک، ظرف آب جوش را برداشت و به دهان پدر بزرگوارش نزديك ساخت تا آن را نوشيد.
آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
مرا آماده نماز كنيد!
کودک حولهاى در دامن امام(ع) پهن كرد و بدين گونه کودک، يك يك اعضای پدر را وضو داد و سر و پاى او را مسح نمود.
♦️آن گاه امام حسن عسكرى(ع) فرمود :
📋《أَبْشِرْ يَا بُنَيَّ فَأَنْتَ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَ أَنْتَ الْمَهْدِيُّ وَ أَنْتَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى أَرْضِهِ وَ أَنْتَ وَلَدِي وَ وَصِيِّي وَ أَنَا وَلَدْتُكَ وَ أَنْتَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(علیهم السلام) وَلَدَكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنْتَ خَاتَمُ الْأَوْصِيَاءِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ وَ بَشَّرَ بِكَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ سَمَّاكَ وَ كَنَّاكَ وَ بِذَلِكَ عَهِدَ إِلَيَّ أَبِي عَنْ آبَائِكَ الطَّاهِرِينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى أَهْلِ الْبَيْتِ رَبُّنَا إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ مَاتَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ(ع) مِنْ وَقْتِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ أَجْمَعِينَ》
♦️اى فرزند! به تو مژده ميدهم كه صاحب الزمان و مهدى و حجت خدا در روى زمين، توئى.
تو فرزند من و جانشين من ميباشى؛ از من متولد شدهاى و تو (م ح م د) فرزند حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب(ع) مي باشى و هم از نسل پيغمبر و خاتم ائمه طاهرين هستى.
پيغمبر(ص) مژده تو را داده و نام و كنيه تو را تعيين فرموده است.
صلوات خدا بر اهل بيت(ع)، ربنا انه حميد مجيد.
حضرت(ع) اين را فرمود و همان موقع رحلت نمود و به شهادت رسید.(۱)
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
👤راسخی
📚منبع :
۱)الغیبه شیخ طوسی، ص۲۷۲
حضرت امام #حسن_عسگری علیه السلام
@azizamhosen
@yaraliagham
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
حسِّ نابی شبیهِ باران داشت
به نگاهش بهار، ایمان داشت
به شُکوه و ابهّتِ این مرد
دشمن و دوستدار اذعان داشت
احتمالِ وقوعِ ناممکن
با وجودش همیشه امکان داشت
روزگاری همین امامِ همام
گنبد و بارگاهِ ویران داشت
عالَمی در اسارتش... اما
گذرِ عمر کنجِ زندان داشت
آسمان در رثای او میسوخت
هرچه بارید، باز باران داشت
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_حسن_عسکری
نوحه وزمزمه شهادت امام عسکری (ع) _در سوگ یابن المصطفی شد سامره غرق عزا
نوحه وزمزمه شهادت امام عسکری(ع)
درسوگ یابن المصطفی، شد سامرا ماتمسرا
روح امام عسکری کشیده پر سوی خدا
واویلتا واویلتا، واویلتا،واویلتا2
_
مسموم زهر کین شده، مولا امام عسکری
بار دگر رفته زدست، گویا علی اکبری
واویلتا....
_
در غیبت صغرای خود، مهدی عزاداری کند
با یاد بابای جوان، می نالد وزاری کند
واویلتا...
___
جانها بسوزد شد یتیم، مولای ما صاحب زمان
از بعد بابایش بود تنها ودور از دیدگان
واویلتا...
__
باشد بهار و آمده بر عسکری فصل خزان
بهر نماز بر پدر مهدی او گشته عیان
واویلتا....
_
سوگ ابالمهدی بود، هرشیعه می گیرد عزا
مرغ دل ما میرود با ناله سوی سامرا
واویلتا...
شعر:اسماعیل تقوایی
شاعر: #اسماعیل_تقوایی
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها
غریببنغریبِ وادی ناآشناییها
تویی که مرزهای نقشهها را خطّ بُطلانی
سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریاییها
@hosenih
سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو
کمی نزدیک کن ما را شبیه سامراییها
کمی هم کاسههای چشممان را پر کن از دیدار
که با دینار کاری نیست ما را در گداییها
طوافِ کعبه دور قبلهاش قسمت نشد آخر
به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جداییها
زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد
که شاید پیشمرگت میشدند از ما فداییها
حسن یعنی ففط زخم از نمکنشناسها خوردن
گره خوردن به غم در پاسخ مشکلگشاییها
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
@hosenih
تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند
برای زهر گفتی از جفا از بیوفاییها
به دستت کاسهی آب و به چشمت کاسهی اشک است
لبت سیراب شد با روضههای کربلاییها
شاعر: #رضا_قاسمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5823481272575459906.mp3
7.05M
نه که روضه هات،خود سامرات_گریه داره
غم تو نگات،غربت چشات_گریه داره
خشکی لبات،لرزش صدات _گریه داره
توی غربت بیقراری
از غریبی ناله داری
خسته از این روزگاری
زهر کینه زد شراره
شد دل تو پاره پاره
غربت تو بیشماره
(وای_ امون ای دل ای دل)
نه که نوکرت،دل مادرت_روضه خونه
بالای سرت،گل مضطرت_روضه خونه
دم آخرت،چشای ترت_روضه خونه
روضه خونت،ابر و بارون
چشم مهدی گشته گریون
فاطمه شد دل پریشون
تشنه هستی،تشنه آب
رنگ و روت شد مثل مهتاب
میسوزی با قلبی بی تاب
(وای_امون ای دل ای دل)
وعده خدا،آرزوی ما_کی میایی
یابن مرتضی،هدف دعا_کی میایی
ذکر شیعه ها،تو غم و بلا_کی میایی
روزگار ما سیاهه
کار شیعه اشک و آهه
مادر تو چشم به راهه
زود بیا با علم عشق
ای شَه باکرم عشق
باز بنا کن حرم عشق ۲بار
(یابن الزهرا...)
📢حاج مهدی رسولی
🔶نه که روضه هات...
🔳ایام شهادت امام حسن عسکری(ع)
#حاج_مهدی_رسولی
#زمینه_فارسی
#شهادت
#امام_حسن_عسکری
ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،،
مدیریت کانال:شعبانپور
@Haram75
─⊱✾♡✾⊰─
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
شهادت حضرت امام حسن
عسکری علیه السلام
باید که دنیا فصل در فصلش خزان باشد
وقتی که با تو اینچنین نامهربان باشد
ای کاش که من نیز امشب زائرت بودم
جایی که فرزندت در آنجا روضه خوان باشد
دريايي از درد و غريبي موج خواهد زد
پای حسن هرگاه جایی درمیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
سقف مزارت هم زمانی آسمان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
وضعت میان خانه چون زندانیان باشد
وقتی حسن باشی دگر جای تعجب نیست
خون دلت از کنج لب هایت روان باشد
آری حسن بودی ولی هرگز ندیدی که
گلبرگ روی مادرت چون ارغوان باشد
سخت است تشنه باشی و لب های لرزانت
حتی برای آب خوردن ناتوان باشد
هنگام برخورد لبت با کاسه ی آب است
وقت گریز روضه های خیزران باشد
✍منکلام:محمد علی بیابانی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
شهادت حضرت امام حسن
عسکری علیه السلام
زهرِ جانکاهی تو را انداخت از تاب و توان
چهره ات شد زرد و زار و بی تکلّم شد زبان
گر گفتی از نفس هایت حرارت می وزید
سینه ات میسوخت حالِ احتضارت شد عیان
کینهٔ دیرینه دارند از حسن ها علیه السلام زهرها
مجتبی با عسکری فرقی ندارد آنچنان
یاد داغ مادر افتادی و تا بغضت شکست
رفتی از حال و زمین خوردی به پهلو ناگهان
لحظه های آخرت خود را رساند و بوسه زد
هر دو دستانِ تو را با اشک های بی امان
دستهای سرد تو در دست هایش لمس شد
جان سپردی شد محمدمهدی ات صاحب زمان(عج)
شد امام المنتقم صاحب-عزایِ داغ تو
شد عزادار تو صحنِ سامرا تا جمکران
جان سپردی خوب شد در خانه دور از آفتاب
خوب شد که پیکرت لازم ندارد سایه بان
پیکرت تشییع شد آقا نماندی بی کفن
با غضب غارت نکرد انگشترت را ساربان
راستی نامت حسن(ع) بود و خدا را شکر که
سمت تابوتَت کسی تیری نزد از دشمنان
حُرمتت شد حفظ، داری لااقل سنگ مزار
هم حرم داری و هم خادم کنارِ زائران
عاقبت می میرم از داغ بقیع بی حرم
از غم ِ آن مادری که شد مزارش بی نشان
✍منکلام:مرضیه عاطفی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
شهادت حضرت امام امام حسن
عسکری علیه السلام
قصد قصد زیارت است اما
مانده اول دلم کجا برود
حال و روز مرا هر آنکس دید
گفت باید به کربلا برود
نجف و کربلا دلم لرزید
مشهد و کاظمین خوب آمد
یازده بار استخاره زدم
تا بفهمد به سامرا برود
ابتدای مسیر الله است
انتهایش بقیةالله است
سامرا وعدهگاه آخر ماست
جاده باید به انتها برود
همه یک روح و یک بدن هستید
پس تمام شما حسن هستید
دل من با تو سامرایی شد
تا به دیدار مجتبی برود
تو بقیع پر از مخاطرهای
کربلایی و در محاصرهای
یا که باید جگر به زهر دهی
یا سرت روی نیزهها برود
✍منکلام:کربلایی محسن ناصحی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
شهادت حضرت امام حسن
عسکری علیه السلام
خستهام از راه میپرسم خدایا پس کجاست
شهر آن شهری که میگویند: «سُرَّمَن رَءا»ست
تابلوهای کنار جاده میگویند نیست
چند فرسخ بیشتر از راه ما تا راه راست
رو به رویم ناگهان درهای بازِ خانهات
بر لبم نام کریمی، چون امامِ مجتباست
احتمال ریزش یکریز باران قطعی است
در دلم اندوه عصر جمعههای کربلاست
آسمان یک کاشی از محراب تو، دریا فقط
گوشهٔ سجادهات در نیمهشبهای دعاست
از کراماتت چه باید گفت وقتی با تو است
آنچه یک حرفش فقط با آصف بن برخیاست
از کبوترهای شهرم نامهای آوردهام
حالشان خوب است اما روحشان اینجا رهاست
راستی! حال کبوترهای بامت خوب شد
در صدای من طنین انفجار گریههاست
سکّهها جاریست از چشمانم اما باز هم
دستهایم رو به سویت کاسههای سامراست"
✍منکلام:کربلایی اعظم سعادتمند
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
شهادت حضرت امام حسن
عسکری علیه السلام
روی تو برده رونق ماه تمام را
مجذوب کرده جلوهٔ تو خاص و عام را
حسن تو بینهایت و فضل تو بیشمار
مبهوت ماندهام بنویسم کدام را
تفسیر چشمهای تو برهان عاشقیست
میخوانم از نگاه تو خیرالکلام را
هر راهبی که دید تو را گفت دیده است
با چشم خود مسیح علیهالسلام را
هر جا که تو قدم بزنی «سُرَّ من رَءا»ست
سرشار کردی از نفست هر مشام را
اما قدوم سبز تو ای کعبهٔ بهشت
حسرت به دل گذاشته بیت الحرام را
دیدند دشمنان تو حیران و مضطرب
آرامش نگاه تو و شیر رام را
دست سخاوت تو و چشم عنایتت
پر کرده از نسیم سحر صبح و شام را
از ما مگیر، ای همه باران و روشنی
لطف مدام و مرحمت مستدام را
✍منکلام:سید محمد جواد شرافت
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام
سینه ام تنگ آمده بابا به دادم می رسی
یادگارِ آخرین..حالا به دادم می رسی
رعشه ای انداخته زهرِ جفا بر پیکرم
یاری ام کن یاورِ تنها، به دادم می رسی
می روم دلواپسم..خیلی برایت ای پسر
وقتِ رفتن شد گلِ طاها به دادم می رسی؟
بعدِ من این خانه را بدجور آتش می کِشند
اضطرابم را ببین دریا به دادم می رسی
چادرِ مادر نسوزد در میانِ شعله ها
آمده در خاطرم زهرا..به دادم می رسی
در دمِ رفتن زدم بر سینه و سر جانِ من
سینه ام تنگ آمده بابا به دادم می رسی
✍منکلام:کربلایی محسن راحت حق
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
زبانحال امام حسن عسکری
علیه السلام
خدا حافظ ای ماه تابان من
خداحافظ آرامش جان من
تویی حاصل زندگانی مرا
تویی حجّت حَیّ سبحان من
خداحافظ ای حجّت انس وجان
ز کوی تو من میروم ناگران
عزیز پدر حق نگهدار تو
تو میمانی مَکر این دشمنان
تویی آخرین حُجّت کردگار
ولیکن نباید شوی آشکار
عَدویَت کَمین کرده جان پدر
چون از احمدو حیدری یادگار
تویی مُقتدا و امام زمان
به اَمرت زمین است هم آسمان
به فرمان حق بعدِ من غایبی
مَکانت بداند فقط لامکان
مرا جام زهری عَدو داده است
شرر بر درون من افتاده است
بجانم اثر کرده جام اَجَل
که چاره مرا در همین باده است
عطش گشته عارض مرا ای پسر
بده جام آبی بدست پدر
بیاد لب تشنهء جَدّ خود
روا گشته گِریَم به وقت سفر
ببالین من جانم آمد نشست
همان وَعدهء جَدّم احمد نشست
ولی سینهء جَدّ عطشان من
بگو (نادرا) شمر مُلحَد نشست
✍منکلام:استادحاج نادر بابایی
🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س»
https://eitaa.com/hazratehzeyna
#شهادت
#امام_حسن_عسکری عليه السلام
#رضا_قاسمی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
سلام ای نور، ای محصور، ای دور از رهاییها
غریببنغریبِ وادی ناآشناییها
تویی که مرزهای نقشهها را خطّ بُطلانی
سلام ای هستیِ اَعراب، فخر آریاییها
سلامِ دورِ ما جان داد در راه علیکِ تو
کمی نزدیک کن ما را شبیه سامراییها
کمی هم کاسههای چشممان را پر کن از دیدار
که با دینار کاری نیست ما را در گداییها
طوافِ کعبه دور قبلهاش قسمت نشد آخر
به حقّ عاشق و معشوق ظلم است این جداییها
زمان ای کاش برمیگشت ما را با خودش میبرد
که شاید پیشمرگت میشدند از ما فداییها
حسن یعنی فقط زخم از نمکنشناسها خوردن
گره خوردن به غم در پاسخ مشکلگشاییها
سکوت خستهات یک حنجره فریاد میخواهد
صدایت زخم خورد از خنجر بیهمصداییها
تو را غربت، تو را زندان، تو را دیوارها کشتند
برای زهر گفتی از جفا، از بیوفاییها
به دستت کاسهی آب و به چشمت کاسهی اشک است
لبت سیراب شد با روضههای کربلاییها
.
#امام_حسن_عسکری
تسلیت ای حجّت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
کودک شش ساله بودی بر پدر خواندی نماز
ریختی از چشم خود خون جگر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامۀ ماتم به بر یابن الحسن
قرن ها چشم تو گریان است بر جدّت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
طفل بودی پیش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردی و او زد بال و پر یابن الحسن
مخفی از چشم همه، چشم تو بر بابا گریست
سوختی چون شمع سوزان تا سحر یابن الحسن
قرن ها فریاد زهرا مادرت آید به گوش
از مدینه بین آن دیوار و در یابن الحسن
یوسف زهرا بیا با ما بگو آخر چرا
تربت زهراست مخفی از نظر یابن الحسن
ای سرشک چارده معصوم از چشمت روان
ای زده هجر تو بر دل ها شرر یابن الحسن
روز«میثم» تیره تر می باشد از شام فراق
تا شود خورشید رویت جلوه گر یابن الحسن
استاد حاج غلامرضا سازگار
#امام_حسن_عسکری
بیا و سر به روی سینهام بگذار، مهدیجان
شرر زد بر درونم زهـر آتشبار، مهدیجان
بیا تا سیر بینم وقت رفتن، ماه رویت را
که میباشد مرا این آخرین دیدار، مهدیجان
در ایام جوانی سیر گردیدم ز جان خود
ز بس بر من رسید از دشمنان آزار، مهدیجان
از آن ترسم که بعد از من، تو در تنهایی و غربت
به موج غم گذاری چهره بر دیوار، مهدیجان
تو در ایام طفلی بیپدر گشتی، عزیزِ دل
مرا شد در جوانی پاره قلب زار، مهدیجان
از آن میسوزم ای نور دو چشم خود، که میبینم
تو بهر گریه کردن هم نداری یار، مهدیجان
غم تو بیشتر باشد ز غمهای پدر، آری
اگر چه دیدهام من محنت بسیار، مهدیجان
تو باید قرنها در پرده غیبت کنی گریه
بُود هر روز روزت مثل شامِ تار، مهدیجان
تو باید قرنها چون جد مظلومت علی باشی
به حلقت استخوان باشد، به چشمت خار، مهدیجان
بگیر از مرحمت، فردای محشر، دست «میثم» را
که بر جرم و گناه خود کند اقرار، مهدیجان
استاد سازگار