🍁
بنام آنکه نامش بهترین است
بنام آنکه ذکرش دلنشین است
بنام نامیِّ خلّاق رحمان
که صدها بهتر از آن است و این است
بنام خالق زهرا و زینب
که تمثال شرف روی زمین است
بنام هو و ذکر شاه مردان
که عشق است و ولیّ مسلمین است
به سر بنهاده او تاج سلونی
و تار موی او حبل المتین است
شرافت با علی شد شُهره شهر
عدالت با علی ارکان دین است
عبادت بی ولایش بت پرستیست
تمام باور شیعه همین است
نه شیعه، معنی قرآن همین است
شعار حضرت روح الأمین است
«فقیرم» شاه خود را دوست دارم
کلام آخر شیعه در این است
ایا وهابیان پَست فطرت
«فقط حیدر امیرالمومنین است»
"ای پاسخ گرامی اَمّن یُجیبها"
ای آخرین شریف ز نسل نجیبها
نام تو زیب و زینت دیوان شاعران
وصف تو آرزوی غزلها، نسیبها
ای داغدار ماه جمالت ستارگان
ای دردمند کوی وصالت طبیبها
برپاست از فراق تو فریاد بلبلان
ای ندبهخوان هجر رخت عندلیبها
"ای باد اگر به گلشن احباب بگذری"
سوی حبیب بر سخن ما غریبها
کز روی لطف گوشۀ چشمی به ما بکن
ای چشم تو قرار همه بیشکیبها
هستیم ما گدای درت ایها العزیز
هستند سائلان عطایت حَسیبها
شد خون دو چشم منتظرانت بیا بیا
"کافی" شدند در ره عشقت خطیبها
شد شامْ روز روشن ما در فراق تو
شامی که پر شد از ستم نانجیبها
نزدیک مایی و ز تو دوریم و در حجاب
ای مقصد سلام بعید و قریبها
شد وصل تو نصیب محبان مخلصت
درد فراقْ روزی ما بینصیبها
✍️محمد تقی عارفیان
خادم اهل بیت 🌺:
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
(سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
دارد دل ما راه نجاتی دیگر
در مشهد و در قم ، عتباتی دیگر
بر بانوی با کرامت قم صلوات
بر شاه خراسان صلواتی دیگر
شاعر:
#سید_محمد_جواد_شرافت
#صلواتی
..........
از باغِ کرامت، برکات آورده
از صبحِ مدینه، نفحات آورده
این بانویِ از راه رسیده حالا..
باخود به قم عطر #صلوات آورده
شاعر: #مجتبی_دسترنج
...........
بانوی کرامت و صفا را صلوات
آن خواهر و زائر رضا را صلوات
تقدیم بدان شفیعه در باغ بهشت
معصومه ؛ نشان اولیا را صلوات
.........
بر دختِ امام هفتم از جان صلوات
بر فخر و شُکوهِ قم هزاران صلوات
معصومه که او شفیعه ی روز جزاست
تقدیم بر او چو آبشاران صلوات
#حضرت_معصومه
.
@babollharam
#کانال_سبک_شعر_باب_الحرم
پَر میگیرم از دیار غم
با یاد غم اهل حرم
یاد مشک و پرچم و علم
وای وای وای ، وای وای وای
اُم البنین بیا بشین کنار زینب
تا بشنوی روضه ی قلب زار زینب
مادر نداره مادری این دم آخر
سرشو روی زانوهات بذاره زینب
اُم البنین مشک دریده ، اُم البنین دست بُریده
اُم البنین گریه ی مادر ، سه شعبه و حنجر اصغر
نمیبَرم قاسمو از یاد ، به زیر سُم اسبا جون داد
پیکر درهَم اِرباً اِربا ، گذاشتنش عبای بابا
هجوم تو قتلگاهو دیدم ، میونش عبدالله رو دیدم
شنیدنش سخته یا دیدن
… اُم البنین همه گلامو چیدن ، شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن …
داره جون من به لب میاد
مهربون من امشب میاد
بوی یوسف زینب میاد
وای وای وای ، وای وای وای
این تیکه پارچه یه روزی یه پیرُهن بود
اون پیرُهن دست بافته ی مادر من بود
با اینکه این پیرُهنو داداش به تن کرد
ولی سر آخر دیدمش عریان بدن بود
اُم البنین هق هق اطفال ، خودم تو خیمه دلم تو گودال
شنیدنش سخته یا دیدن
از خیمه ها بیرون دوید ، سالار زینبو ندید
از خیمه ها بیرون دوید ، مرکب بی صاحبو دید
اُم البنین آروم نموندم ، خودمو تا مقتل کشوندم
اُم البنین بگم یا بسه ، دیدم یکی رو سینش نشسته
اُم البنین مُردم دمادم ، دوازده ضربه پشت سر هم
شنیدنش سخته یا دیدن
… اُم البنین همه گلامو چیدن ، شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن …
عاشورا و تیغ و نیزه ها
اما بدتر از کرب و بلا
نیش و طعنه ی شام بلا
وای وای وای ، وای وای وای
یزید چشای خیره رو میداد نشونم
طعنه ی یک عشیره رو میداد نشونم
دستی که داشت اشاره به سکینه ی ما
باز دستای مُغیره رو میداد نشونم
اُم البنین منه عفیفه ، مجلس مستیِ خلیفه
سؤالی که دور از جوابه ، اینجا کجاست بزم شرابه
نه صلواتی نه سلامی ، هلهله ی مَردم شامی
لبی تکون خورد دستی بلند شد ، دور و برم بگو بخند شد
ذکر رقیه ی حزینه ، بیچاره خواهرم سکینه
( روضه خوانی )
امان از دل زینب ، امان از دل زینب ، امان از دل زینب
گفت: منو ببخش نفهمیدم اشتباه کردم، من نامه داده بودم شمارو نگه دارن، اما همش تقصیر اِبن زیاد شد
من نگفته بودم داداشتو بکشن، منو ببخش.
امام زین العابدین اومد، خدا باید ببخشدت. گفت یه خواهش، هر چی بگید اجرا میکنم
چندتا مطلب گفت امام زین العابدین، امام یکی از اونا این بود
گفت یزید یه سری از چیزایی که ما داشتیم برای خانواده ی ما بوده، اینارو به غنیمت بُردن
بگو بهمون برگردونن. گفت چیه چی میخوای. صدا زد انگشتر بابامو بُردن، ساربان اومد تو گودی قتلگاه هر چی گشت چیزی پیدا نکرد، یه وقت ابی عبدالله دستشو بلند کرد، ساربان بیا هیچکس ناامید نرفته، هیچکس ناامید از در خونه ی ما نرفته، هنوز یه انگشتر باقی مونده. گفت اون انگشتر میراث پدرای منه به من میرسه.
عمه جان شما چی �
سلام ای خاتم پیغمبران
سلام خیرالانام جان جهان
سلام نور زمین روح زمان
جنگیدی با دست خالی، برا اسلام، میون کفّار
با اینکه دیدی از دشمن، همیشه غم، همیشه آزار
واسه دردای این مردم ، تو بودی یار، تو بودی غمخوار
تازه وقت آغاز توست
این نهضت هم، اعجاز توست
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
علی آقاجانم اول مظلوم
علی با یاد تو دل شد آروم
علی، شاه عالم از حق محروم
هر جا که حرف غیرت بود، تو هم بودی، میون میدون
واسه اسلام پیغمبر، چقدر ساده، گذشتی از جون
هرکس که توو راهت باشه، توی فتنه، نمیشه حیرون
حیدر یعنی اوج غربت
حیدر یعنی کوه غیرت
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
سلام تنهاترین مادر زهرا
سلام ای بانوی حیدر زهرا
سلام ای شافع محشر زهرا
پای عشق حیدر موندی، توی آتیش، توو آتیش غم
ای محجوبِ هر دو عالم، ندید اما، تو رو نامحرم
واسه حق از جونش نگذشت، شبیه تو، کسی توو عالم
دلهای ما، دریایی شد
چون حاج قاسم، زهرایی شد
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسن، ای صلح تو جنگی پنهان
حسن ای روح دین جان قرآن
حسن توو دستاته حکم طوفان
تو کاری کردی که حتی، سکوت تو، جهادت باشه
این عالَم مدیون لطف و کراماتِ زیادت باشه
شیعه توو روضهی زهرا قسم خورده به یادت باشه
تو طوفانی، تو غوغایی
تو فریاد عاشورایی
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
حسین زیبایی دنیای ما
حسین ای محبوب دلهای ما
حسین آقای ما مولای ما
توو راه عشق تو باید، سر و جون داد، بدون تردید
تو ثابت کردی که میشه، تک و تنها، با دشمن جنگید
بین تیغ و نیزه میشه، میون خون خداوندو دید
یا ثارالله و ابن ثاره
این دل خیلی دوسِت داره
«تا جون داریم، دم میگیریم
ما مدیون اهل بیتیم»
شاعر: رضا یزدانی
دلتنگ حرم اربابم:
قبل ازشروع دعای توسل
ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک
تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک
گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی
در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک
بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت
بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک
نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟
ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک
دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است
پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت
الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک
زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته
دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک
خون دو دیده گوید، دست بریده گوید
بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک
هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان
هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک
بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی
ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک
===================
شاعر :سازگار
بخوان ای دل دعای آل یاسین
که باشی آشنای آل یاسین
خدا رمز کلید مدعا را
نوشته بر لوای آل یاسین
فدای غیرت آن امتی که
کند جان را فدای آل یاسین
هراسم از جفای دشمنان نیست
به دل دارم صفای آل یاسین
زیارتنامۀ عشق و امید است
همین ذکر ولای آل یاسین
زنم بوسه به پای عاشقی که
زند بوسه به پای آل یاسین
امیر الانبیا باشد محمد
علی فرّ همای آل یاسین
توسل کن به زهرا تا نباشی
تو محروم از عطای آل یاسین
مکش ناز طبیبان، دردمندا
بیا دار الشفای آل یاسین
حسن مدفون و مهمان بقیع است
حسین در کربلای آل یاسین
بود حزب نفاق و حزب شیطان
هراسان از قوای آل یاسین
خوش آن روزی، شود از نای مهدی
طنین افکن صدای آل یاسین
همی گوید الا ای اهل عالم
منم شمس هدای آل یاسین
منم مهدی مرا بر یاری دین
فرستاده خدای آل یاسین
بخوان صلوات نورانی (کلامی)
به روی دلربای آل یاسین
شاعر : ولی الله کلامی زنجانی
با رنج و غمی رقیه (س) در شام خراب
چون دید سََرِ پدر به خوناب خضاب
روحش به جنان رفت برایش صلوات
از غصه و غم تا به ابد رفته به خواب
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
آن منبع پر فروغ فیض اَزلی
یعنی که رقیه ی حسین بن علی
پیوسته فرستید سلام و صلوات
بر هدیه ی قدسی نفس لم یزلی
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
ای شیعه اگر طالب فیضی و برات
مصباح هدی حسین بود راه نجات
اولاد حسین مروج اسلامند
بر روح رقیه تا قیامت صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
لب تشنه به شام رفتی از سوی فرات
ای غنچه پژمرده باغ حسنات
ای اُم ابی دچار غم چون زهرا
بر اشک شبانه ات رقیه صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
فرزند حسین رقیه اش قبل ممات
تر کرد لب خشک پدر ز آّب فرات
از کربلا اسیر تا شام خراب
تا شام ابد به روح و عزمش صلوات
سروده امیر حمزه صابری
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
در محفل عشقتان ادب آوردم
غم از دلتان برده ، طرب آوردم
یادت نرود یک صلواتی بفرست
تا نام رقیه را به لب آوردم
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
هر جا سخن از رقیه جان می آید
صوت صلوات عرشیان می آید
در مجلس این سه ساله من معتقدم
عطر خوش صاحب الزمان می آید
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
بر بنت حسین ،رقیه از جان صلوات
بر سه ساله ، عمه ی شهیدان صلوات
او فاتح شام و بحث با دخت یزید
بر سیرت فاطمی جانان صلوات
« اللّهم صلّ علی مُحمّد و آلِ محمّد و عجّل فرجهم »
4_5931750835397593423.mp3
5.19M
🏴 زمینه (دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد)
🎤حاج محمود كريمى
دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد
چشم حرامی با حرم روبرو شد
بیا برگرد خیمه ای کس و کارم
منو تنها نگذار ای علمدارم
آب به خیمه نرسید فدای سرت
حسین قامتش خمید فدای سرت
از تو خبر دارم با دستای خونی
زهرا وساطت کرد تو میدون بمونی
تو که پیرم کردی ای پناه من
زمین گیرم کردی ای سپاه من
پیر شده برادرت فدای سرت
خونه چشم خواهرت فدای سرت
علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
توصیف #قم
گویند می شود دری از خُلد وا به قم
من گویمت که برتر از این نه بها به قم
.
چون مهد پاک دختر موسی بن جعفرست
خُلد برین رسد ز شرافت کجا به قم
.
معصومه مکرمه ثانیِ فاطمه
کافزود مقدمش شرف و اعتلا به قم
.
ساید فلک به پای وی از رویِ فخر سر
هر کو نهاد از سر اخلاص پا به قم
.
بر زائرش به چشم رضا بنگرد خدا
زیرا که هست درگه اخت الرضا به قم
.
گر طوس از برادر وی رشک طور شد
زو نیز گشته کعبۀ دل ها بنا به قم
.
اندر خبر بود که در آخر زمان برند
گاه ظهور جور و فتن التجا به قم
.
زیرا که مهد امن و امان است درگهش
آری که خفته ملجاء اهل ولا به قم
.
چونان که هست قبۀ جدّش به کربلا
گردد بدون شبهه اجابت دعا به قم
.
زر کن مس وجود خود از خاک پاک وی
ای کیمیا طلب بطلب کیمیا به قم.
#حضرت_معصومه(س) #حضرت_معصومه_خوشدل_تهرانی #حضرت_معصومه_مدح #خوشدل_تهرانی
سرود ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به شهر قم
قم غرق گل و ریحان است
از مقدم گل رضوان است
قم شده از مقدم معصومه گلباران
شادمان از مقدم او شد دل یاران
معصومه جان خوش آمدی۲
هر خانه ی دل آباد است
دلهای محبان شاد است
تالی زهرای اطهر آمده در قم
دختر موسی بن جعفر آمده در قم
معصومه جان خوش آمدی۲
قم از قدمش گلشن شد
چشم همگان روشن شد
آنکه باشد خلق و خویش همچنان زینب
از مدینه او به شهر قم رسید امشب معصومه جان خوش آمدی۲
قم از قدمش زیبا شد
از مقدم او غوغا شد
خواهر مظلومه ی شمس الضحی آمد میهمان شهر قم اخت الرضا آمد
معصومه جان خوش آمدی۲
قم گشته بهشت شیعه
هر زائر کویش بیمه
آن حریم باصفایش جنت الاعلاست
زائر معصومه در قم زائر زهراست
معصومه جان خوش آمدی۲
#رضا_یعقوبیان
.
#زمزمه
#درحرم_مطهر_امامین_شریفین_کاظمین #حضرت_موسی_بن_جعفر_علیه_السلام
#حاج_رضا_یعقوبیان
ای گل باغ احمدی
نور خدای سرمدی
دسته گل محمدی
موسی بن جعفر مددی
موسی بن جعفر مددی۴
سر تا به پایم رحمتم
مهر و ولایت عزتم
سوی حریم با صفات
از لطف کردی دعوتم
موسی بن جعفر مددی۴
از لطف و از احسان تو
گردیده ام مهمان تو
ای باب حاجات جهان
دست من و دامان تو
موسی بن جعفر مددی۴
ای بر علی نور دو عین.
شمع وجود عالمین
از لطف خلاق مبین
مهمان شدم درکاظمین
موسی بن جعفر مددی۴
ای که تویی رمز حیات
اصل حیا روح صلات
دراین جهان و آن سرا
برما تویی باب نجات
موسی بن جعفر مددی۴
اگرچه هستم روسیاه
آورده ام بر تو پناه
بر این گدای مستمند
از جودو رحمت کن نگاه
موسی بن جعفر مددی۴
آمده ام در کوی تو
غرقم ز عطر و بوی تو
در این حریم باصفا
دستان من به سوی تو
موسی بن جعفر مددی۴
#کاظمین
#امام_کاظم(ع)
#موسی_بن_جعفر(ع)
#سرود_سنتی
#ورود_حضرت_معصومه_به_قم
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_سریال_امام_علی
رویت در قم عیان گردید
بر شیعه ارمغان گردید
هدیه ای جاودان گردید
قم گردیده جای تو
آمدی و قم ز تو صفا دارد
ز مقدمت قم حال و هوا دارد
( معصومه جانم )۲ خوش آمدی در قم(۲)
آمدی سوی شهر قم
از تو شد بوی شهر قم
عطر دلجوی شهر قم
تو در قم خوش آمدی
آمدی با تو محشر شده در قم
نور خدا جلوه گر شده در قم
( معصومه جانم ) ۲خوش آمدی در قم
با تو قم شده چون جنت
مهر و حبت بود عزت
هستی تو شافع امت
از لطف خدای تو
حریم پاکت دارالشفای ماست
ولایت تو رمز بقای ماست
( معصومه جانم ) ۲خوش آمدی در قم
بر موسی تویی دردانه
قم ازتوشده گلخانه
تو شمعی همه پروانه
بر لبها نوای تو
صحن و ضریحت بهشت هر شیعه است
زائر تو تا روز جزا بیمه است
( معصومه جانم ) ۲خوش آمدی در قم
تو گل از باغ طاهایی
تو نور دل زهرایی
بانو کعبه ی دلهایی
دست من به دامنت
آمدی و قم ز تو گرفت عزت
مردم قم با تو کردهاند بیعت
( معصومه جانم ) ۲خوش آمدی در قم.
#ورود_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها_به_قم.
---------- #سید_الکریم ----------
هستم گدای خوان تو یا سید الکریم
جانم فدای جان تو یا سیدالکریم
ای نائب امام هدی در دیار ری
باشد در آن نشان تو یا سیدالکریم
هر فرد دلشکسته پناه آورد به تو
بر سر بود گمان تو یا سیدالکریم
دیدم مرام و لطف تو را تاکه آمدم
در سایه ی امان تو یا سیدالکریم
عبد خداو عارفی و بحر حکمتی
در بارد از لبان تو یا سیدالکریم
تو عاشق ولایتی ای کان معرفت
شیرین بود بیان تو یا سیدالکریم
عبدالعظیم و شاه مریدان عشق ودین
حق گوید آن لسان تو یا سیدالکریم
چون کربلاست بار گهت بر حسینیان
بر ما جنان مکان تو یا سیدالکریم
آید از آن مزار تو چون بوی کربلا
خرم شد آستان تو یا سید الکریم
ای مجتبی مرام و تو ای فاطمی خصال
دلبرده آن حسان تو یا سید الکریم
شد زائر مزار تو این طائر دلم
گردیده نغمه خوان تو یا سیدالکریم
دارد امید طارمی ای صاحب کرم
بر لطف بیکران تو یا سید الکریم.
#اسدالله_کشاورز_طارمی
یا حسین ع
دوای درد عالم یا حسین است
شفای روح آدم یا حسین است
به لوح آفرینش با خط نور
نوشته اسم اعظم یا حسین است
اگر باشد تمام عمر یک دم
همان یک دم مرا، دم یا حسین است
اگر بر مرده جان بخشد عجب نیست
دم عیسی بن مریم یا حسین است
پس از ذکر خداوند تعالی
ز هر ذکری مقدّم یا حسین است
نجات اهل محشر، روز محشر
خموشی جهنم یا حسین است
به یاد آن لب عطشان هماره
صدای آب زمزم یا حسین است
نوار قلب کل سینه زن ها
نفس های محرّم یا حسین است
درون سینه آهم یا ابالفضل
به صورت نقش اشکم یا حسین است
نسیم نینوا، پیک شهادت
صدای کربلا هم یا حسین است
کتاب "نخل میثم" را بخوانید
تمام نخل میثم یا حسین است
#امام_حسین_علیه_السلام
http://eitaa.com/torkiy
---•••◇🔹️💢🔹️◇•••---
@torkiy
ا ﷽ ا
#حدیث
💎عملی بافضیلتتر از نماز و روزه
🔻 رسول اكرم صلیاللهعلیهوآله:
اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصّلوةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ
❇️ آيا به چيزى با فضيلتتر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن #اصلاحميانمردم است، زيرا تيرهشدن رابطه بين مردم، ريشهكن كننده دين است.
📚 نهجالفصاحه، ص ۲۴۰، ح ۴۵۸
•┈┈••✾••┈┈•
@azizamhosen
@yaraliagham
#حضرت_معصومه
محملت با وقار می آمد
سبزتر از بهار می آمد
وه! عجب خوش خرام می آمد
با شکوه تمام می آمد
محملت بود و... خیلِ استقبال
کم محلی نشد ! زبانم لال!
دم قم گرم! سربلند شدیم
ازدعایِ تو بهره مند شدیم
دم قم گرم ! احترام گذاشت
هرچه گل داشت،رویِ بام گذاشت
قم نگاهش لبالب از شرم است
شام ویران که نیست! خونگرم است
پاکی و حُجب، باورِ چشمش
قدم میهمان سرِ چشمش
چادرت ذره ای غبار ندید!
آفتابی به نی سوار ندید!
با مَحارم به قم رسیدی ،شکر
سر دروازه ای ندیدی، شکر
دستِ بیعت به طبل جنگ نخورد
به غرورت کلوخ و سنگ نخورد
قم کجا!؟ کوفه ی خراب کجا!؟
تو کجا !؟ زینب و رباب کجا!؟
گوشه ی معجرت نمور نبود
خبر داغی از تنور نبود
ساربان محملت عجول نراند
چادرت زیر پایِ شمر نماند
هرچه شد،شد! رسیده جان بر لب
ای امان از غریبیِ زینب!
عمه ات اشکِ ارغوان را دید
خنده ی نحسِ خیزران را دید
ته گودالِ پُر بلا را دید
تنِ پامالِ چکمه ها را دید
کوفه را بی عصایِ پیری رفت
خاک عالم سرم، اسیری رفت
وحید قاسمی
@marsiyeeh
#حضرت_معصومه
گرچه از دوریِ برادرِ خود
ذره ذره مریضتر میشد
عوضش میهمانِ مردم قم
لحظه لحظه عزیز تر می شد
تا بیایی تبرکی ببرند
همه درهای خانهها وا بود
در میان اهالی این شهر
سرِ مهمانیِ تو دعوا بود
خوب شد پردههایِ محمل تو
هر کجا رفتهای حجابت شد
خوب شد با محارمت بودی
زانویی خم شد و رکابت شد
آب پاشیدهاند و خاک مسیر
ذره ای روی چادرت ننشست
رد نشد ناقهی تو از بازار
محملِ چوبیات سرت نشکست
کوچهها ازدحام داشت اما
سرِ این شهر رو به پایین است
میروی کوچه کوچه میگویی
ضربِ شامی عجب سنگین است
میرسی و حواسِ مردم هست
آب در دلت تکان نخورد
از کنارِ خرابه رد نشوی
یا نگاهت به خیزران نخورد
دختری بود با شما یا نه؟
که اگر بود غصهای کم داشت
جایِ زنجیر و خار و نامحرم
گِردِ خود چند چشمِ مَحرم داشت
معجرت احترامِ خود دارد
چه خیالی اگر برادر نیست
رویِ سرهایشان طبق آمد
ولی اینبار رویِ آن سر نیست
آه بیماری و همه بیمار
شهر قم شد مریضِ روضهی تو
حرف دختر شد و دلت لرزید
شده وقت گریزِ روضهی تو
عمه اش گفت خوب شد خوابید
چند شب بود تا سحر بیدار
کمکم کن رباب جای زمین
سر او را به دامنت بگذار
آمد از بین بازوان سر را
تا که بردارد عمهاش ای داد
یک طرف دخترک سرش خم شد
یک طرف سر به روی خاک افتاد
حسن لطفی
@marsiyeeh
#حضرت_معصومه
هر زمانی دل، میان سینه ام گم میشود
یا به مشهد میرود، یا راهی قم میشود
تا نگاه من به دریای ضریحش میرسد
دل دگرگون میشود، غرق تلاطم میشود
دانه دانه اشک های زائرانش میچکد
زیر پاهای کبوترهاش گندم میشود
نور می بارد چنان از گنبد این آفتاب
در کنارش جلوه خورشید هم گم میشود
شهر قم یا مشهد سلطان چه فرقی میکند
هر کدامش قبله حاجات مردم میشود
بارها ناگفته در اینجا شدم حاجت روا
رفته از دستم حساب، این بار چندم میشود
دل به دست او سپردی غم مخور، کار نشد
با دعای خواهر خورشید هشتم میشود
نوید اطاعتی
@marsiyeeh
#حضرت_معصومه
نه که تنها محضرت سائل فراوان آمده
تاجری دلخسته هم از سبزه میدان آمده
دسته ای از سینه زن های اصیل اردبیل
چارپایه خوانی از بازار تهران آمده
مادر دلداده ای از پای دار قالی اش
دختری از بین شالی های گیلان آمده
با نگاه مهربان حضرت شاه چراغ
هرکسی که رد شد از دروازه قرآن آمده
زائر آواره ای از ارگ بم آوار تر
با هزاران آرزو از سوی کرمان آمده
تا بشوید سنگ فرش صحن ها را عاشقی
با گلاب قمصر سوغات کاشان آمده
شهر مشکی پوش داغت شد از این رو باز هم
منبری برپا شده ست و مرثیه خوان آمده
کربلا هم عطر صحنت را ندارد عمه جان
کربلا هم رفته ای از مرز مهران آمده
عطر و بوی آستان قدس دارد با خودش
هرکه از سمت شمال شرق ایران آمده
فرق دارد با همه نزد تو ای بانوی مهر
هرکه با امضای آقای خراسان آمده
ضامن آهو خودش من را سفارش کرده ست
سرپناهم باش آهوی بیابان آمده
پیرمردی هم که دکترها جوابش کرده اند
با امیدی در پی دارو و درمان آمده
دختر باب الحوائج عمه ی باب المراد
مستمندی پابرهنه دل پریشان آمده
زشت و زیبا خوب و بد از مستمند و از فقیر
ای کریمه باز کن در را که مهمان آمده
بر مشامش خورده عطر و بوی ایوان نجف
هرکه از پایین پا تا زیر ایوان آمده
در زمین شایسته ی دربانی ات پیدا نشد
جبرئیل از عرش با شوق دوچندان آمده
مریم موسی بن جعفر که مسیحاپروری
ذره ای از وصف تو در "آل عمران" آمده
مطمئن هستم همیشه دست پر برگشته است
دست خالی هرکسی نزد کریمان آمده
خانه ای جز خانه ی تو خانه ی رحمت نشد
بی نگاه لطف تو اینجا کسی دعوت نشد
جز تو ای سرچشمه ی مهر و محبت هیچکس
بامن بیچاره ی درمانده هم صحبت نشد
دختران باحیا موسی بن جعفر کم نداشت
هیچکس مثل تو اما صاحب عصمت نشد
یا ملک گرم طوافت دیده ام یا آدمی
لحظه ای دور ضریح اطهرت خلوت نشد
بهترین آوازه ها در خادمی کوی توست
شهرت خالی ز شوق نوکری شهرت نشد
مرعشی ها صحن زیبای تو را جارو زدند
هرکسی در بارگاهت لایق خدمت نشد
خادمانت را رضا شخصا گزینش میکند
هرکه هرکه در حریمت صاحب کسوت نشد
ریشه ی توحید هم در سجده بر خاک تو بود
بی نگاه تو کسی کشمیری و بهجت نشد
هرکسی پا پس کشید از خانه ات بیچاره شد
عده ای دیدند اما مایه ی عبرت نشد
خارج از نوبت طبابت کرده ای در این مطب
ای طبیب دردمندان صحبت از نوبت نشد
میتوان از اشتیاق عاشقان فهمید که
آن قدر که شهر قم جذاب شد جنت نشد
بزم اشک و روضه ی داغ تو چیز دیگری ست
تجربه کردم برایم هیچ جا هیئت نشد
بدرقه کردی برادر را به چشم اشکبار
هیچ موقع آخرین دیدار را یادت نشد
چشم بر در داشتی یک عمر از درد فراق
آخرش هم دیدن روی رضا قسمت نشد
از دل پر درد تو بانو چه میداند مگر
آن که یک شب هم گرفتار غم غربت نشد
در غم هجر برادر سوختی و ساختی
روزی چشمان خیس ات یک شب راحت نشد
علیرضا خاکساری
@marsiyeeh
#حضرت_معصومه
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومهایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومهایم ما
در سایه سارِ حضرتِ معصومهایم ما
اهلِ دیارِ حضرتِ معصومهایم ما
ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
ای قبلهگاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُالجَواد حاجتِ ما داد آمدیم
حالا کنارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج میرویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها
دل بی قرارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشتهایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو
مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومهایم ما
روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبهیِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست
شُکرَش دُچارِ حضرت معصومهایم ما
با لطفِ مادرانهات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریههای حضرت زهرا شُدیم شُکر
ایل و تبارِ حضرتِ معصومهایم ما
بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانهیِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه میبریم
از صحنِ جامع آمدهایم و کبوتریم
سُجده گذارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم
هرچند پُر شده همهجا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم
تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما
تا سر سپردهی عَلَم زینبیهایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیهایم
ما از غبارِ محترمِ زینبیهایم
ما کُشته مُردهیِ حرمِ زینبیهایم
چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومهایم ما
حسن لطفی
@marsiyeeh
#حضرت_معصومه
باده و كوثر علی، صهبا و كوثر فاطمه است
روزی معراجِ طاها، سيبِ نوبر فاطمه است
بهترين زنهای عالم را پيمبر فاطمه است
عصمت ذات خدا ماهيتاً در فاطمه است
جده ی معصومه ی موسی بن جعفر فاطمه است
غالباً در آستانش سر، كه خم باشد بس است
بركت زهرا به ما هر چند كم باشد بس است
دختر زهرا اگر صاحب حرم باشد بس است
كار دست حضرت معصومه هم باشد بس است
آنكه می بخشد عطای صد برابر فاطمه است
با گناهم آمدم در محضرش من را خريد
آبروی گريه های نوكرش من را خريد
سالها اينجا نشستم آخرش من را خريد
عاقبت اصلاً به من چه؟ مادرش من را خريد
وقت های نا اميدی ، تير آخر فاطمه است
نسل زهرا دخترانش هم امامت می كنند
بيشتر از آنچه می خواهی كرامت می كنند
تا كنيزان كنيزانش شفاعت می كنند
زائرانش در صف محشر قيامت می كنند
چون خدا يك جلوه اش در روز محشر فاطمه است
حضرت سلمان به يك آن شد امين، زهرا كه خواست
شد كسا نازل به ختم المرسلين، زهرا كه خواست
چادر معصومه شد كهفِ حصين، زهرا كه خواست
شهرقم شد لنگر روی زمين، زهرا كه خواست
عالم و آدم نمی فهمند، محور فاطمه است
زود می بخشند ما را با دعای دَرهَمَش
سوی زهرا مي كند تعظيم دائم پرچمش
غالباً دختر به مادر مي رود درد و غمش
دور او بودند اما مردهای محرمش
آنكه رو می گيرد از هر كس به بستر فاطمه است
بی رضا چشمان او شد خيس امّا تار ، نه
سينه اش آتش گرفت از هجر، از مسمار نه
دل تسلايش همه دادند با آزار، نه
شد عصايش شانه های ديگران، ديوار نه
آنكه افتاده به پای شير خيبر فاطمه است
كوچه وقتی تنگ باشد راه می ريزد به هم
صورت حوريّه با يك آه می ريزد به هم
با خسوف چهره ی او، ماه می ريزد به هم
آتش آوردند از چه؟ شاه می ريزد به هم
آنكه باپهلو گرفته ضربه ی در فاطمه است
از چه رو با دستِ بسته همسرش را می برند
اين چنين شد كه اسيری دخترش را می برند
موقعِ غارت كه باشد، بهترش را می برند
برزمين افتاده زينب، معجرش را می برند
كيست دارد مي دود دنبالِ معجر؟ فاطمه است
رضا دین پرور
@marsiyeeh
تو شاهی عبد تو منم
***
تو شاهی عبد تو منم
جز تو به کی رو بزنم
.
هر جا برم میگم که
بنده ی امام حسنم
.
باز میگم امشب با شادی
عجب مولودی ؛ عجب میلادی
.
من قلبم از غم آزاده
آخه این سینه حسن آباده
.
با تو آروم میشه دلی که سرگردونه
عاشقونه برات با هر نفس می خونه
یا حسن حسن ذکر گداییمونه
.
مولانا حسن ، حسن حسن یا مولا
.
دلم چه مبتلا شده
کبوتری رها شده
.
تو شب میلاد آفا
زائر سامرا شده
.
باز صحنت باید زیبا شه
ضریح نوتون مبارکت باشه
.
من اونجا عقلم مدهوشه
شبیه ارباب داری شیش گوشه
.
الهی که بیام پابوس تو هر ساله
دل بی تاب من به عشق تو می باله
شب میلاد تو امام زمان خوشحاله
.
با تو آروم میشه دلی که سرگردونه
عاشقونه برات با هر نفس می خونه
یا حسن حسن ذکر گداییمونه
.
مولانا حسن ، حسن حسن یا مولا
.