#حضرت_زهرا_شور
#امام_زمان_فاطمیه
بند اول:
مادر میان شعله ها /مهدی بیا وای
در پشت در میزد صدا / مهدی بیا وای
بیا بیا و مرهم به زخم مادر بگذار
بیا بیا و در را از روی مادر بردار
بیا امید مادر ۴
بند دوم:
بیا و برپا کن عزا / مهدی بیا وای
شد بسته دست مرتضا /مهدی بیا وای
ببین ز داغ زهرا / دلش شکسته حیدر
بیا طناب کینه / وا کن ز دست حیدر
بند سوم:
در کوچه محشر شد به پا / مهدی بیا وای
زهرا به زیر دست و پا/ مهدی بیا وای
از ضرب دست قنفذ/ کرده ورم بازویش
ببین که خون می ریزد / از سینه و پهلویش
بیا امید مادر ۴
بند چهارم:
شکسته پهلویش چرا؟ / مهدی بیا وای
نیلی شده رویش چرا؟ / مهدی بیا وای
حسن به ناله گوید /نفرین به دست ثانی
با ضرب پا پهلوی/ مادر شکسته ثانی
بیا امید مادر ۴
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور فاطمیه و کربلا ( لطمه زنی ) سبک به سمت گودال از....
با پَر خونینت
پر زدی از خونهَ م
ببین پریشونم
فاطمه اِی جونم
چشماتو بستی و ...
بی تاب و حیرونم
مضطر و گریونم
فاطمه ای جونم
عروس نه ساله
شبا زدی ناله
پر از گل لاله
بسترتِه زهرا
رو صورتت جایِ ...
سیلی سنگینه
کسی که غمگینه
دخترته زهرا
بازویِ یاریِ ...
علی شده زخمی
تو کوچه یِ غمها
به تو نشد رحمی
پهلویِ خونیِ...
تنت شده روضه
با دیدن چادر
حسن چه می لرزه
قرار ما گودال
غروب عاشورا
وقتی می مونه تن
زیر سُـمِ اَسباٰ
قرار ما گودال
وقتی که با خنجر
بی حیا می کوبه
ضربه ها پشتِ سر
قرار ما گودال
پیش تن عریان
صَـلُّوا علیکَ یا....
ذبیحُ نِ العطشان
قرار ما گودال
غروب غارتها
به زینبت میشه
خیلی جسارتها
به سمت گودال از ...
خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود
دیر رسیدم من
#فاطمیه #لطمه_زنی #شور
#مدینه #شهادت
اجرای سبک
#کربلایی_سعید_صادقی
#امام_زمان_عج_
#زمزمه
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
کربلایی مرتضی شاهمندی
#متن_مداحی_ویژه_روز_جمعه
.
#فاطمیه
دیده بستی پا سوی قبله کشیدی وای من
تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من
من به احزاب و احد یک دم نلرزیدم ولی
تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من
کاش جانم با نفس از سینه میآمد برون
کاش میمردم مدینه نیست دیگر جای من
روزها لب بسته از فریاد و میسوزم خموش
حبس در دل گشته حتی ناله ی شبهای من
قنفذ بیدادگر جان مرا از من گرفت
تو زمین خوردی و از هم شد جدا اعضای من
آفتاب طلعتت از ابر سیلی شد سیاه
زین مصیبت تیره شد در چشم من دنیای من
در عزای تو تمامی عمر من شد احتضار
با فراق تو شده هر شب، شب احیای من
تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی
تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من
حیف باغ آرزوهای مرا آتش زدند
رفت از کف غنچه ی من لاله ی حمرای من
مرحبا میثم که در اشعار تو پیدا بود
غصه ی ناگفته و غمهای ناپیدای من
#استاد_غلامرضا_سازگار ✍
#حضرت_زهرا
..........................................................
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_ام_البنین__س__روضه
دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم
دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر!
دوباره گفتم و گفتی: به روی چشم عزیز!
فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر
**
مدام بر لب من ان یکاد و چارقل است
که چشم بد ز رخت دور، بهتر از جانم!
بدون خُود و زره نشنوم به صف زده ای
اگرچه من هم جوشن کبیر میخوانم
**
شنیده ام که خودت یک تنه سپاه شدی
شنیده ام که علم بر زمین نمی افتاد
شنیده ام که به آب فرات، لب نزدی
فدای تشنگی ات ...شیر من حلالت باد
**
بگو چه شد لب آن رود، رود تشنه من
بگو چه شد لب آن رود، ماه کامل من!
بگو که در غم تو رود رود گریه کنم
کدام دست تو را چید میوه دل من
**
بگو بگو که به چشمت چه چشم زخم رسید؟
که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟
بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت
بگو بگو که بدانم چه بر سرم آمد
**
همین که نام مرا میبرند میگریم
از این به بعد من و آه و چشم تر شده ای
چه نام مرثیه واری ست مادر پسران
برای مادر تنهای بی پسر شده ای
شاعر: محمد مهدی سیار
حضرت ام البنین (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
🌴السَّلامُ عَلَيْكَ يَاحُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ🌴
معنی فاصله ها چیست برایم بنویس
درد این واژه سرا چیست برایم بنویس
تو تماشاگر من بلکه نه این فاصله ای
علت دوری ما چیست برایم بنویس
همه جا غرق دعا میشوم از آمدنت
معنی اشک و دعا چیست برایم بنویس
خون دل خوردنت از بارگناهان من است
معنی شرم و حیا چیست برایم بنویس
مثنوی نه ، غزلی نه ، نه قصیده نه گلم
مصرع از درس وفا چیست برایم بنویس
دست من را تو نگیری به زمین می افتم
حکمت دست شما چیست برایم بنویس
1_1395178834.m4a
2.77M
.:
.
🏴#زمزمه
🏴#سینه_زنی
🏴#حضرت_زهرا
🏴#سبک_حسین_جان
#محمد_حسین_پویانفر 🎤
▪️▪️▪️
بمیرم
چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه
نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه
واویلا
بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه
سلام علی دیگه تو کوچه ها بی جوابه
واویلا
تو کوچه یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر
که دستش جدا شد دیگه از تو دست های حیدر
وای مادر
بمیرم دوباره علی مونده و خنده تلخ مردم
زمین خورده تو کوچه مادر برا بار چندم
چهل مرد جنگی رسیدند وا اماه
که دست علی رو ببندند
بمیرم که یک عده نامرد تو کوچه
به اشک های حیدر می خندند
جمعه احوال عجيبي دارد
هر كس از عشق نصيبي دارد
در دلم حس غريبي جاري است
و جهان منتظر بيداري است
جمعه، با نام تو آغاز شود
يابن ياسين همه جا ساز شود
جمعه يعني غزل ناب حضور
جمعه ميعاد گه سبز حضور
جمعه هر ثانيه اش يكسال است
جمعه از دلهره مالامال است...
ابر چشمان همه باراني است
عشق در مرحله پاياني است
كاش اين مرحله هم سر مي شد
چشم ناقابل ما تر مي شد...
💚أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج💚
حجاج رسیدند به دنبال حسین
مبهوط تماشا شده اند آل حسین
انگار دگرگون شده احوال حسین
خاکی شده بدجور پر و بال حسین
با اشک به سجده رفته بر درگه عشق
در کرب و بلا، وادی و منزلگه عشق
ره باز کنید آمده فخر دو سرا
باید که بنازد به خودش کرب و بلا
از راه رسیده است ناموس خدا
آن دختر شیرین سخن آل عبا
دردانه ی شاه آمده بر شانه ی ماه
لاحول و لا قوة الا بالله
در حال خوش کودکی اش رفته به خواب
شش ماهه ی ارباب در آغوش رباب
می چرخد عمو دور حرم مثل عقاب
هستند تمام مشک ها مملو آب
یک لحظه گلوی کوچکی تشنه نماند
در کل مسیر، کودکی تشنه نماند
رحمت به ابالفضل و به جود و کرمش
رحمت به نگاه نافذ و محترمش
آرامش زینب شده با هر قدمش
هستند حسینیان به زیر علمش
طفلان حرم که مست عطر یاس اند
آرام همه در کنف عباس اند
این قافله ی عشق پیمبر دارد
بوی نفس حضرت مادر دارد
در معرکه ها، شیر دلاور دارد
یک مرد به نام علی اکبر دارد
در هر نفسی بود رکاب زینب
باید به علی گفت نقاب زینب
حال همه را گفته ام اما زینب
روزش شده در کرب و بلا همچون شب
جانش ز غم و غصه رسیده بر لب
افتاد از آه و گریه کردن در تب
بر هر دو لب حسین، چشمش را دوخت
با روضه ی هاهُنا... دل زینب سوخت
می گفت حسینش، غم عظمی اینجاست
داغی که از آن سوخته طه اینجاست
آن ذبح که گفتند فَدَینا... اینجاست
ای خواهر من، جدایی ما اینجاست
پایان ندهد به اشتیاقِ من و تو
هرچند که اینجاست فراق من و تو
ای خواهر من، کشته ی امیال شوم
از تشنگی ام خسته و بی حال شوم
مذبوح و شهیدِ ته گودال شوم
زیر سم ده اسب لگدمال شوم
پیراهن خونی مرا غصب کنند
بالای سنان، رأس مرا نصب کنند
باید که جفا ببینی و صبر کنی
سرهای جدا ببینی و صبر کنی
یک کرب و بلا ببینی و صبر کنی
گودال مرا ببینی و صبر کنی
باید که بلا را بپذیری، بروی
باید که بدون من اسیری بروی
زائر کرببلا آمدی خوش آمدی
از زمین نینوا آمدی خوش آمدی
رنج راهی را کشیدی که دل زینب کشید
تو سلامت آمدی اما قد زینب خمید
خاطرات تو شنیدن دارد و شیرین بود
خاطره را از زبان قد کمان باید شنید
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
شد هدیه بر شما،تربته آن سرزمین
شد نصیب خواهری،خاک غربت برجبین
تا رسید آن مضطر غمدیده در کرببلا
از خودش گفت و غم راس به روی نیزه ها
این چهل روزم گذشته چون چهل سال یا اخا
خیز و بنگر پیرم و دیگر نمیشناسی مرا
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
بوسه بر پیشانیت،میزنم ای باصفا
چون نشسته روی آن،از غبار کربلا
جای بوسه روی پیشانیه آن مولای عشق
سنگ کینه از روی بام مرد و زنها میزدند
جای بوسه بر روی لبهای آن مولای عشق
ضرب چوب خیزران با بغض مولا میزدند
(یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین)
پایتان خسته شده،در میان راه عشق
مانده جای آبله،بهر عشق شاه عشق
با همین زخمی که خورده پایتان در این سفر
یاد زهرای سه ساله دختر زهرا کنید
مثل اسفندی که از گرمای آتش می پرد
بر روی خار مغیلان میدوید و میپرید
(یاحسین و یاحسین و یاحسین ..
#امام_زمان_عج_
#زمزمه
به سبک : دوباره مرغ روحم
دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد
ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد
آقا دلم گرفته از دست این زمونه
برای دیدن تو هِی می گیره بهونه
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
از آسمون قلبم بارون اشک می باره
دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره
دلبر من تو هستی توی دلم نشستی
گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
بذار که من گدای در خونت بمونم
تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم
آقا منو دعا کن برای خود سوا کن
این دل مضطرم رو راهی کربلا کن
یابن الحسن کجایی
داد از غم جدایی
کربلایی مرتضی شاهمندی
#متن_مداحی_ویژه_روز_جمعه