eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
. دیده بستی پا سوی قبله کشیدی وای من  تا نمردم چشم خود را باز کن زهرای من   من به احزاب و احد یک دم نلرزیدم ولی تا تو افتادی ز پا لرزید دست و پای من کاش جانم با نفس از سینه می‌آمد برون کاش می‌مردم مدینه نیست دیگر جای من روزها لب بسته از فریاد و می‌سوزم خموش حبس در دل گشته حتی ناله ی شب‌های من قنفذ بیدادگر جان مرا از من گرفت  تو زمین خوردی و از هم شد جدا اعضای من آفتاب طلعتت از ابر سیلی شد سیاه  زین مصیبت تیره شد در چشم من دنیای من در عزای تو تمامی عمر من شد احتضار با فراق تو شده هر شب، شب احیای من تو به خود از درد پیچیدی و نگشودی لبی تا نیاید از جگر یک لحظه واویلای من   حیف باغ آرزوهای مرا آتش زدند  رفت از کف غنچه ی من لاله ی حمرای من مرحبا میثم که در اشعار تو پیدا بود غصه ی ناگفته و غم‌های ناپیدای من ..........................................................
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دوباره گفتم: دیگر سفارشت نکنم دوباره گفتم: جان تو و حسین، پسر! دوباره گفتم و گفتی: به روی چشم عزیز! فدای چشمت، چشم تو بی بلا مادر ** مدام بر لب من ان یکاد و چارقل است که چشم بد ز رخت دور، بهتر از جانم! بدون خُود و زره نشنوم به صف زده ای اگرچه من هم جوشن کبیر میخوانم ** شنیده ام که خودت یک تنه سپاه شدی شنیده ام که علم بر زمین نمی افتاد شنیده ام که به آب فرات، لب نزدی فدای تشنگی ات ...شیر من حلالت باد ** بگو چه شد لب آن رود، رود تشنه من بگو چه شد لب آن رود، ماه کامل من! بگو که در غم تو رود رود گریه کنم کدام دست تو را چید میوه دل من ** بگو بگو که به چشمت چه چشم زخم رسید؟ که بود تیر بر آن ابروی کمانی زد؟ بگو بگو که بدانم چه آمده به سرت بگو بگو که بدانم چه بر سرم آمد ** همین که نام مرا میبرند میگریم از این به بعد من و آه و چشم تر شده ای چه نام مرثیه واری ست مادر پسران برای مادر تنهای بی پسر شده ای شاعر: محمد مهدی سیار حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
🌴السَّلامُ عَلَيْكَ يَاحُجَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ🌴 معنی فاصله ها چیست برایم بنویس درد این واژه سرا چیست برایم بنویس تو تماشاگر من بلکه نه این فاصله ای علت دوری ما چیست برایم بنویس همه جا غرق دعا میشوم از آمدنت معنی اشک و دعا چیست برایم بنویس خون دل خوردنت از بارگناهان من است معنی شرم و حیا چیست برایم بنویس مثنوی نه ، غزلی نه ، نه قصیده نه گلم مصرع از درس وفا چیست برایم بنویس دست من را تو نگیری به زمین می افتم حکمت دست شما چیست برایم بنویس
1_1395178834.m4a
2.77M
.: . 🏴 🏴 🏴 🏴 🎤 ▪️▪️▪️ بمیرم چی باید بگم از غم سیلی و تازیونه نزن بی حیا مادرم فاطمه نیمه جونه واویلا بمیرم که زخم دل حیدرت بی حسابه سلام علی دیگه تو کوچه ها بی جوابه واویلا تو کوچه یه جوری زدن اون غلافو به بازوی مادر که دستش جدا شد دیگه از تو دست های حیدر وای مادر بمیرم دوباره علی مونده و خنده تلخ مردم زمین خورده تو کوچه مادر برا بار چندم چهل مرد جنگی رسیدند وا اماه که دست علی رو ببندند بمیرم که یک عده نامرد تو کوچه به اشک های حیدر می خندند
جمعه احوال عجيبي دارد هر كس از عشق نصيبي دارد در دلم حس غريبي جاري است و جهان منتظر بيداري است جمعه، با نام تو آغاز شود يابن ياسين همه جا ساز شود جمعه يعني غزل ناب حضور جمعه ميعاد گه سبز حضور جمعه هر ثانيه اش يكسال است جمعه از دلهره مالامال است... ابر چشمان همه باراني است عشق در مرحله پاياني است كاش اين مرحله هم سر مي شد چشم ناقابل ما تر مي شد... 💚أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج💚
حجاج رسیدند به دنبال حسین مبهوط تماشا شده اند آل حسین انگار دگرگون شده احوال حسین خاکی شده بدجور پر و بال حسین با اشک به سجده رفته بر درگه عشق در کرب و بلا، وادی و منزلگه عشق ره باز کنید آمده فخر دو سرا باید که بنازد به خودش کرب و بلا از راه رسیده است ناموس خدا آن دختر شیرین سخن آل عبا دردانه ی شاه آمده بر شانه ی ماه لاحول و لا قوة الا بالله در حال خوش کودکی اش رفته به خواب شش ماهه ی ارباب در آغوش رباب می چرخد عمو دور حرم مثل عقاب هستند تمام مشک ها مملو آب یک لحظه گلوی کوچکی تشنه نماند در کل مسیر، کودکی تشنه نماند رحمت به ابالفضل و به جود و کرمش رحمت به نگاه نافذ و محترمش آرامش زینب شده با هر قدمش هستند حسینیان به زیر علمش طفلان حرم که مست عطر یاس اند آرام همه در کنف عباس اند این قافله ی عشق پیمبر دارد بوی نفس حضرت مادر دارد در معرکه ها، شیر دلاور دارد یک مرد به نام علی اکبر دارد در هر نفسی بود رکاب زینب باید به علی گفت نقاب زینب حال همه را گفته ام اما زینب روزش شده در کرب و بلا همچون شب جانش ز غم و غصه رسیده بر لب افتاد از آه و گریه کردن در تب بر هر دو لب حسین، چشمش را دوخت با روضه ی هاهُنا... دل زینب سوخت می گفت حسینش، غم عظمی اینجاست داغی که از آن سوخته طه اینجاست آن ذبح که گفتند فَدَینا... اینجاست ای خواهر من، جدایی ما اینجاست پایان ندهد به اشتیاقِ من و تو هرچند که اینجاست فراق من و تو ای خواهر من، کشته ی امیال شوم از تشنگی ام خسته و بی حال شوم مذبوح و شهیدِ ته گودال شوم زیر سم ده اسب لگدمال شوم پیراهن خونی مرا غصب کنند بالای سنان، رأس مرا نصب کنند باید که جفا ببینی و صبر کنی سرهای جدا ببینی و صبر کنی یک کرب و بلا ببینی و صبر کنی گودال مرا ببینی و صبر کنی باید که بلا را بپذیری، بروی باید که بدون من اسیری بروی
زائر کرببلا  آمدی خوش آمدی از زمین نینوا  آمدی خوش آمدی رنج راهی را کشیدی که دل زینب کشید تو سلامت آمدی اما قد زینب خمید خاطرات تو شنیدن دارد و شیرین بود خاطره را از زبان قد کمان باید شنید (یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین) شد هدیه بر شما،تربته آن سرزمین شد نصیب خواهری،خاک غربت برجبین تا رسید آن مضطر غمدیده در کرببلا از خودش گفت و غم راس به روی نیزه ها این چهل روزم گذشته چون چهل سال یا اخا خیز و بنگر پیرم و دیگر نمیشناسی مرا (یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین) بوسه بر پیشانیت،میزنم ای باصفا چون نشسته روی آن،از غبار کربلا جای بوسه روی پیشانیه آن مولای عشق سنگ کینه از روی بام مرد و زنها میزدند جای بوسه بر روی لبهای آن مولای عشق ضرب چوب خیزران با بغض مولا میزدند (یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین) پایتان خسته شده،در میان راه عشق مانده جای آبله،بهر عشق شاه عشق با همین زخمی که خورده پایتان در این سفر یاد زهرای سه ساله دختر زهرا کنید مثل اسفندی که از گرمای آتش می پرد بر روی خار مغیلان میدوید و میپرید (یاحسین و یاحسین و یاحسین ..
به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد ولی آقام نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا دلم گرفته از دست این زمونه برای دیدن تو هِی می گیره بهونه یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی از آسمون قلبم بارون اشک می باره دیگه ز دوری تو صبر و قرار نداره دلبر من تو هستی توی دلم نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی بذار که من گدای در خونت بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا منو دعا کن برای خود سوا کن این دل مضطرم رو راهی کربلا کن یابن الحسن کجایی داد از غم جدایی کربلایی مرتضی شاهمندی 
ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ ای پادشاه خوبان ای تشنه لب عطشان از کوی تو با افغان رفتیم وخدا حافظ ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ گر مانده تورا پیکر در کرببلا بی سر ما باسر بی معجر رفتیم وخدا حافظ ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ ماندی وتو سردارت عباس علمدارت ماهمره بیمارت رفتیم وخداحافظ ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ ماندی تودر این صحرا با اکبر مه سیما تا شام من ولیلا رفتیم وخدا حافظ ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ در این سفر پر غم مارا بنگر همدم با این همه نا محرم رفتیم وخداحافظ ای همسفر زینب رفتیم وخدا حافظ ای تاج سر زینب رفتیم خدا حافظ این ذاکر دل خسته با خاطر بشکسته چون من به تو دل بسته رفتیم وخدا حافظ
بند اول: مادر میان شعله ها /مهدی بیا وای در پشت در میزد صدا / مهدی بیا وای بیا بیا و مرهم به زخم مادر بگذار بیا بیا و در را از روی مادر بردار بیا امید مادر ۴ بند دوم: بیا و برپا کن عزا / مهدی بیا وای شد بسته دست مرتضا /مهدی بیا وای ببین ز داغ زهرا / دلش شکسته حیدر بیا طناب کینه / وا کن ز دست حیدر بند سوم: در کوچه محشر شد به پا / مهدی بیا وای زهرا به زیر دست و پا/ مهدی بیا وای از ضرب دست قنفذ/ کرده ورم بازویش ببین که خون می ریزد / از سینه و پهلویش بیا امید مادر ۴ بند چهارم: شکسته پهلویش چرا؟ / مهدی بیا وای نیلی شده رویش چرا؟ / مهدی بیا وای حسن به ناله گوید /نفرین به دست ثانی با ضرب پا پهلوی/ مادر شکسته ثانی بیا امید مادر ۴
نوحه شهادت حضرت زهرا(س) آه و واویلا، صد آه و واویلا2 آتش کینه، خانه ی زهرا2 _________ ناجوانمردی، زد یک لگد بر در آیه آیه شد، پشت در کوثر آه و واویلا.. ___________ پشت در شد، جان مصطفی نالان زد صدا بابا، دیده ها گریان آه و واویلا.. _____________ ناله زد زهرا، ای فضه دریابم ضربه ی مسمار، کرده بی تابم آه و واویلا... ______________ باغبان را دست، نامردمان بستند یاس او را از، ساقه بشکستند آه و واویلا... _____________ غرق خاک وخون، شد همسر حیدر شیرحق گردید، خجل از کوثر آه و واویلا... ____________ زین مصیبت شد، عرش خدا نالان دربهشت حق، مصطفی گریان آه و واویلا.. شعر:اسماعیل تقوایی