eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام الله علیها بند1⃣ عاشق ها باده به کف مهمون شاه نجف دُر نایاب اومده بیرون از قلب صدف به استقبالش اومدن ماه و خورشید مدینه پُر از شور و امید نبی تو نگاش برق شمشیر حیدر و دید میگرده علی دور سرش میخنده شبیه مادرش با شادی دوتا برادرش میخونن یا زینب عقیله العرب بند2⃣ باز امشب شاده علی از غم آزاده علی تو گوشش داره حسین میخونه نادعلی اومد واسه ارباب ما یار و یاور اومد که باشه مثل لشگر برای حسین همسفر باشه توی خطر زینب اومده مبارکه انقد خاطرش عزیزه که عالم با همه ملائکه میخونن یا زینب عقیله العرب بند3⃣ عالم شد روشن از این خورشید پرده‌نشین میخونه بالا سرش لالایی روح الامین اومد توی ظلمت شب صبح روشن پُر از گله باز باغ و گلشن گداها در خونه‌ی زهرا صف میکشن اومد فاضله‌ی عالمه اومد فاطمه‌ی فاطمه دارن تو آسمونا همه میخونن یا زینب عقیله العرب شعر‌وسبک:محمدجواد ابوتراب‌زاده
علیها سلام بند1⃣ بنت الکرم اومد خوش به حال نوکرهاش امشب چقدر عیدی میگیرن از باباش تو این همه ما هم اسممون ردشه ای کاش اومد با نگاهی که تسلی عشقه آینه دار کوثر که تجلی عشقه اون محترمی که متولی عشقه مولاتی ای لطف ذاتی باب حاجاتی عمهٔ ساداتی زینب مولاتی نور مشکاتی زهرا مرآتی اعظم آیاتی زینب بند 2⃣ فضل و کمالاتش نقل محفلهای ماست ذکرش راه حل همه مشکلهای ماست ختم کلام اینکه صاحب دلهای ماست یا زینب کبری سرود مولودیشه لبخند کریمش مث آب رو آتیشه راضی بشه از ما خدا هم راضی میشه یا زینب بی همتا زینب آتینا زینب نائبةالزهرا زینب یازینب مردآسا مرحبا زینب صدیقه ی اُخری زینب بند3⃣ خورشید نگاهش چقدر گرمی داره سائل به همین یک نگا دلگرمی داره از گهواره آخه مگه چش بر میداره آدم تو مقامش متحیر میمونه الحق که زبون همه قاصر میمونه این دردونه مثل یه جواهر میمونه نایابی صاحب القابی اولی الالبابی خواهر اربابی زینب نایابی اعلا جنابی فصل الخطابی باعث اعجابی زینب شعر: احسان نوری سبک: مهدی زهدی
سلام الله علیها بند1⃣ امشب شده ذکر لب من یا عقیله دستم به پر چادر زینب دخیله اومد مریم مقدس طاها دختر بهشتی بابا نور چشم حضرت زهرا جوشید چشمه ی پاکی و نجابت اومد بانی کرامت و رحمت ردخور نداره دعاهامون امشب وقتی رسیده موقع اجابت مولاتی یا زینب بند2⃣ سرچشمه ی ایمان و عبادت رسیده سرلوحه ی ایثارو شهادت رسیده اومد الگوی فدایی های عشق آینه تمام نمای عشق پیچیده صدای پای عشق اومد کسیکه زینت باباشه اونکه تموم هستیه داداشه اهل آسمون گهواره گردونش روزی زمین بنده خنده هاشه مولاتی یا زینب بند3⃣ الگوی حجاب دخترامون توهستی همراه ولایت تاپای جون تو هستی ایوب پیش صبرتو زده زانو شدی با فتنه ها رو در رو خم نیاوردی تو به ابرو مهرو شرف و دلداگی زینب مردونگی و ایستادگی زینب آی دنیا بدون تا محشر میمونه تفسیر زن و آزادگی زینب مولاتی یا زینب شعر و سبک:
ع هیچکی مثل حسین تو دنیا هوامو نداشت دورم که خالی شد اون فقط محلم گذاشت بذر عشقش رو تو دلِ منِ ویرونه کاشت ای سایه ی بالا سرم،من تو رو می‌خوام بخدا که تا نفس دارم،من تو رو می‌خوام حسین به جان مادرم،من تو رو میخوام حسین،آروم جونم(۳ هیچکی مثل حسین دل منو شیدا نکرد هیجا مثل حرم دل گرفتمو وا نکرد نوکر جز کربلا زندگیشو پیدا نکرد الهی قربونت برم،کربلا می‌خوام به ناله های مادرم،کربلا می‌خوام شب و روزم شده حرم،کربلا میخوام حسین،آروم جونم(۳ هیچکی مثل حسین تو قتلگاه تنها نبود وقتی که بی حیا موی سرش رو گرفته بود میگن که اومدش مادری با روی کبود می‌گفت یه عده نانجیب ،آبش ندادن حسینو تشنه کشتنش،خاکش نکردن غریب و خسته میزدن،کی گفته مردن حسین،آروم جونم(۳ ✍️
یا زینب س السلام ای همه ی دار و ندار حیدر السلام ای که شدی دلبر و یار حیدر السلام ای گل صد برگ بهار نبوی السلام ای گوهر عشق و تبار علوی به خداوند قسم زینت بابایی تو زینبی یک کلمه محشر کبرایی تو عطر پاک نفست عطر خوش یاس بُود که علی بر نفس یاس در احساس بُود کلبه ی عشق علی با تو تماشایی شد دمبدم شاعری ام از تو مسیحایی شد آنقدر صاعقه ی چشم تو نور افشان است که دل تار من از نور شما تابان است ای که از روز ازل در تب و در تاب شدی چه حدیثی به تو گفتند دُر ناب شدی تو بزرگی و در این قافیه ها جایت نیست خس و خاشاک زمین منزل و ماوایت نیست آسمان هم بشود نام شما باز کم است پر جبریل امین هم بکند ناز کم است در حسینیه دل نام تو انشا کردم چشم دل را به رخ زینبی ات وا کردم گفتم امشب که سر سفره ی تو مهمانم رونمایی دهم از شعر دل دیوانم خواستم شعر دلم را به رهت هدیه کنم و گریزی بزنم کرببلا گریه کنم تو در آنروز که در شام اقامت کردی با قیامت همه دیدند قیامت کردی دختر فا طمه ی فاضله ی یاس کبود مثنوی های دلم سوی تو آمد به سجود ،،عکس روی تو چو در آینه ی جام افتاد دل من هم به سر زلف تو در دام افتاد،، شعرهایم به ره صبر تو تسلیم شدند همه در محضرتان حالت تعظیم شدند واژه ها تا که رسیدند به تو خم گشتند در نهانخانه ی قلب تو محرم گشتند مادرت موی تو می بست و گل افشان می کرد کربلا گیسوی تو باز پریشان می کرد زینبی هستم و از تاب و تبت می گویم از نماز سحر و ذکر شبت می گویم ما در این بزم اگر یار مقرب هستیم همه مدیون دعای شب زینب هستیم چادر خاکی مادر نرود از یادم ،،آید هر دم غمی از نو به مبارکبادم،، شانه بر گیر ز مادر که به بالا نبرد شانه اش درد کند شانه نه حالا نبرد با حسین و تو دلم غرق عبادت باشد نام این شاعر گمنام به یادت باشد جعفری
1_2198559564.mp3
352.2K
ذکر ملائک شده قدر و تبارک ولادت عمه ی سادات مبارک دختر مولا آمد،ثانیِ زهرا آمد خواهر سلطانِ عشق،زینب کبریٰ آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد عصمت حقّ و گلِ گلشن احمد دلبر شاه عالمین آمد خوش آمد جلوه ی نورِ خدای حیّ سرمد خواهرِ اربابم حسین آمد خوش آمد به چشم آل عبا،گریه شادی آمد گلِ بهشتِ حق در،ماهِ جمادی آمد صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد ازین توسّل،به زیر عَلَمِ تو فیض ببرن مدافعان حرم تو یا زینب از این،عطا و کرم تو فیض ببرن مدافعان حرم تو فیض ببرن شهدا،همّت و باکری ها آتش نشان ها و هم،عبداللهْ باقری ها صلّی علیٰ محمد،دخت علی خوش آمد صلّی علیٰ محمد،زینب کبری آمد @babollharam
1_2162493737.mp3
304.6K
به روی دست علیس،دخت بی قرینه از تلالؤ اون نگاش ، روشنه مدینه زینب کبریٰ اومد زینت مولا اومد وارث صبر علی مرجع عظمیٰ اومد زینب کبری مدد....... هم ملیکه ی عرش وهم ،ماه عالمینه مفتخره که تا ابد ، یاور حسینه ذوالفقار حیدره کوثری از کوثره خواهرودخت امام شوکت پیغمبره زینب کبری مدد... بر علی و بر فاطمه ،نور هر دو عینه آرامش چشم ترش،دیده ی حسینه فاطمه رو ،مه جبین دختر ِ حِصن ِحَصین یک نخی از معجرش رشته ی حبل المتین زینب کبری مدد...... @babollharam
دلی که سوخت با حال خراب آتش نمیگیرد که این میخانه با جوش شراب آتش نمیگیرد خس و خاشاک آوردند دریا را بسوزانند حرامی ها نفهمیدند آب آتش نمیگیرد اگر آتش گرفت این در به گرمای وجود توست کدامین چوب پیش آفتاب آتش نمیگیرد سرِ دست علی با اشک چشمان حسن تر شد اگر از شرمِ زهرا این طناب آتش نمیگیرد اگر قرآن جهنم را روایت می کند یعنی به این آتش نوشتن ها کتاب آتش نمیگیرد زمانی کعبه را آتش زدند و همچنان قبله است اگر چادر بسوزد که حجاب آتش نمیگیرد دلت را مشت مشت انگار در دستاس میریزی دلش سنگ است اگر این آسیاب آتش نمیگیرد در این بستر از این پهلو به آن پهلو تو میسوزی تو میسوزی چرا این رخت خواب آتش نمیگیرد چرا دائم گل نیلوفرت در غنچه میماند چرا رویت کبود است و نقاب آتش نمیگیرد تو که میسوختی محسن عجب آغوش گرمی داشت از این غم هیچکس مثل رباب آتش نمیگیرد کنار نامه ی اعمال من این شعر پیوسته است اگر روح و تنم روز حساب آتش نمیگیرد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
___ روضه ی کوچه خودش اندازه ی صد سال حرفه روضه های فاطمیه حرف تازه کم نداره گریز روضه ی امشب همین باشه که زهرا تو این عالم یه سنگ قبر کوچیکم نداره کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم روضه های فاطمیه دیگه روضه خون نمی خواد صدای در بیاد خودش یه دنیا روضه میشه گریز روضه سمت در و دیوار رفته امشب بازم سادات ببخشند من که شرمندم همیشه آتیش بگیره دستی که آتیش کشیه بود درو بشکنه دست وپایی که شکسته بار شیشه رو کجا بیام زار بزنم سرمو به دیوار بزنم کجا برم داد بزنم بغضمو فریاد بزنم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
در بگو دیوار بشنوه این روضه رو صد بار بشنوه ضربان قلب محسن و خدا کنه مسمار بشنوه تو خونه ریختن بی اجازه منو ببخشید روضه بازه اومده فضه واسه تشییع جنازه گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر گر گرفته چادر فاطمه وای مادر به زمین که می خوره فاطمه وای مادر نفسش می بره فاطمه وای مادر اونی که آتیش تو مشتشه یه لشکر از هیزم پشتشه یه جوری زد که در بشکنه فاطمه تو خونه اش کشته شه چادر زهرا رو زمینه کی فکر می کرد که تو مدینه فاطمه پهلوش بشکنه حیدر ببینه پشت در انقده فریاد زدن وای وای وای مادر و تا که در افتاد زدن وای وای وای سر مادر حسین داد زدن وای وای وای وای وای وای ...... اینا می خوان زهرا خسته شه تا دستای مولا بسته شه تو کوچه ها قنفذ اومده اون چیه که توی دستشه تا ریخت گواه این مصافه سند برا این اعترافه کشتن زهرا گردن ضربه غلافه کوچه ها عجب شده مقتلی وای وای وای فاطمه رسید به مولا ولی وای وای وای زدنش جلو چشای علی وای وای وای وای وای وای...... گر گرفته چادر فاطمه وای وای وای به زمین که می خوره فاطمه وای وای وای نفسش می بره فاطمه وای وای وای وای مادر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
شانه ی ضرب دیده اش نگذاشت موی او را دوباره شانه کند باید انگار جای بازوی خود مادرش شانه را بهانه کند زینب از دست های لرزانش خوب فهمید هُرم آتش را مادرش زیر لب چنین می گفت با تو هم اینچنین زمانه کند اشک ها شان برای هم زیباست کربلا و مدینه ای بر پاست زینب افتاده است یاد غلاف مادرش یاد تازیانه کند آن زمانی که دید آتش را آستین در دهان گذاشت ولی خوب فهمید روز عاشورا خیمه ها را عدو نشانه کند درب آتش گرفته سویی بود روی دیوار جای خون مانده با وجود هجوم خاکستر خانه را او چگونه خانه کند حرف های علی و زهرا هم خود چنان روضه ایست مکشوفه آن زمانی که فاطمه می گفت تشیعش را علی شبانه کند علی اصغر یزدی
رد خونست که بر پیکر این در مانده مثل زخمی که روی بال کبوتر مانده لرز سختیست که بر زانوی حیدر مانده گرد و خاکست که بر چادر مادر مانده غم عالم به سرم ریخت ،امان از کوچه همه ی بال و پرم ریخت ، امان از کوچه آنقدر سوخته که چادرش از سر افتاد دست بر شانه ی من بود که مادر افتاد بضعه افتاد ، همه جان پیمبر افتاد دردسر بود که در خانه ى ما شر افتاد گره افتاده به این کار،امان از کوچه خم شده حیدر کرار ، امان از کوچه مانده خاکستر در ، روی پر و بال اما مانده در گوش من آن شورش و جنجال اما یاد آن قد خم و آن تن بی حال اما چادری که شده در معرکه پا مال اما بدتر این بود نه با پا ، که با سر افتاد تا به روی کمر مادر من در افتاد مانده نجوای شب و روز منو این کوچه مانده این آه جگر سوز من و این کوچه آتش و دود غم افروز من و این کوچه حسرت مادر دیروز من و این کوچه تکه تکه شده ام ، قحطی مرگست خدا میکشد آه مرا ، کوچه جدا ، مرگ جدا آسیابست که امروز سرش خلوت شد یا تنوری که برایش غم نان حسرت شد گریه در روزن چشمان همه دعوت شد بوی مادر به لباس تن من عادت شد سخت تر میگذرد ثانیه ها بی مادر شده دلگیر همه خانه ى ما بی مادر هیچ داغی بجز این داغ مرا پیر نکرد بين موهای حسن این همه تأثیر نکرد یل خیبر شکنی را نه زمین گیر نکرد گریه چشمان مرا از غم تو سیر نکرد آن سه تا بانی دردند ، امان از کوچه چه جفاها که نکردند ، امان از کوچه نرگس غریبی
خودت را در میان صحنه محشر تصور کن خودت را بی کس و بی یارو بی یاور تصور کن خودت را در میان شعله ها در موجی از آتش خودت را در میان دود و خاکستر تصور کن تصور کن خودت را در میان کوچه ی تنگی و در آن کودکی را پیش یک مادر تصور کن و بعدش مادری را که گرفته دست کودک را و آنها را میان خیل یک لشکر تصور کن و در ذهنت تجسم کن 40 نامرد جنگی را که صف بستند پشت خانه حیدر، تصور کن- 40 نامرد جنگی و رخ ناموس پیغمبر خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن بیا و بعد از این مثل علی فردای زینب را تو از امروز با ساقی بی کوثر تصور کن و این یعنی به یاد آور دوباره بیت اول را خودت را در میان صحنه محشر تصور کن بیا یک بار در عمرت فقط یک بار در عمرت تمام نخل ها را در سرت بی سر تصور کن تصور کن تو هم در گودی مقتل زمین خوردی و حالا شمر را با چکمه اش بهتر تصور کن بیا من بعد قاسم را علی اکبر تصور کن بیا من بعد اکبر را علی اصغر تصور کن ... بماند داستان شام و مهمانی و بزم می خودت تا انتهای قصه را دیگر تصور کن محمود یوسفی
گرفتی دست بر ديوار و دستی بر كمر زهرا نگاهت گاهگاهی هست بر ديوار و در زهرا نخی از چادرت را تا كه بر مسمار ِدَر ديدم مرا شِشماهه محسن ياد آمد در نظر زهرا ميانِ كوچه دشمن با غلاف كين تو را ميزد شدی بهر علی در كوچه با جانت سپر زهرا ز سيلی با علی حرفی نگفتی ليک فهميدم در آنجايی كه پوشاندی رُخت آسيمه سر زهرا شنيدم مرگ ميكردی طلب بِين دعاهايت كه بودی از غم هجر پدر خونين جگر زهرا اگر سوی پدر رَفتی مَگو از ماجرای خويش اگر چه مانده از سيلی بِرُخسارت اثر زهرا بيا بر عاصیِ درمانده لطفی كن كه با يادت بريزد اشک غم از ديده اش بار دگر زهرا داود تيموری
‍ وقت نزول رحمت حق از سحاب شد یعنی که جام دیده ی ما پُر شراب شد مستی ما به رتبه ی اعلی رسیده است آنگونه که دل همه ی ما خراب شد زهراترین ستاره ی زهرا طلوع کرد نوری دمید و قبله گه آفتاب شد بعد از طلوع مِهر رخش دل جلا گرفت در ذره ذره های دلم انقلاب شد امشب خدا برای علی حیدر آفرید زیباترین دعای علی مستجاب شد یک نیمه اش حسن شد و یک نیمه اش حسین از شدت بزرگی اش عالیجناب شد از بس که شأن و منزلتش پر بها بُوَد وحی خدا به حضرت ختمی مَآب شد آمد ندا که نام دل آراش زینب است اینگونه شد که زینت بابا خطاب شد قائم مقام فاطمه آمد ادب کنید از او سعادت دو جهان را طلب کنید ما از ازل گدای پریشان زینبیم شکر خدا که ریزه خور خوان زینبیم با یک دعای او همه عاشق شدیم و بس یعنی که عاشقانه مسلمان زینبیم ما را خرید و نوکر اربابمان نمود ممنون لطف و بخشش و احسان زینبیم با یک نگاه حیدریش جذبمان نمود ما قوم در به در همه سلمان زینبیم حجب و حیای دختر حیدر زبانزد است تا روز حشر ما همه حیران زینبیم مثل خدیجه هستیِ خود را فدا نمود مبهوت عزم راسخ و ایمان زینبیم مانند مرد باشد اگر چه که خانم است خون علی میان رگش در تلاطم است هرگز کسی شبیه تو خواهر نبود و نیست در آسمان عاطفه دختر نبود و نیست دار و ندار تو همه وقف حسین بود مانند تو به پای برادر نبود و نیست حتی تو از عصاره ی جانت گذشته ای در کربلا شبیه تو مادر نبود و نیست بر شانه ی صبور تو بار رسالت است مانند تو کسی که پیمبر نبود و نیست در ذیل خطبه های فصیح تو گفته اند اصلاً کسی شبیه تو حیدر نبود و نیست شیوایی کلام تو را هیچکس نداشت از ذوالفقار نطق تو خوشتر نبود و نیست زینب شدی که زینت شیر خدا شوی یعنی کسی شبیه تو زیور نبود و نیست در دفتر ثنای تو ای یاس مریمی این بس بُوَد که عالمه ی بی معلمی هر دختری که دختر زهرا نمیشود هر بانویی که زینب کبری نمیشود دار و ندار حضرت حیدر ، مجلّله جز تو که کسی زینت بابا نمیشود وصف و مدیحت همه ی خاندانتان در فهم و عقل ما به خدا جا نمیشود پرونده ی زمین و زمان زیر دست توست بی اذن تو که نامه ای امضاء نمیشود صبر و ادب به پای تو قد خم نموده اند این واژه ها بدون تو معنا نمیشود دریا اگر مرکب و گلها قلم شوند یک شمه ای از فضائلت انشاء نمیشود عیسی به نام نامیِ تو میدهد شفاء بیخود مقام او که مسیحا نمیشود شأن و مقام حضرت مریم زِ مِهر توست بی مِهر تو که بانوی دنیا نمیشود صدیقه و زکیه و تندیس عفتی تو گوهر مقدسه ی بحر عصمتی ای بانویی که اسوه شدی بر ادیب ها مدح و فضائل تو بُوَد از عجیب ها با هر خطابه ی تو علی زنده میشود مبهوت ذوالفقار کلامت خطیب ها وقتی که با حسین خودت حرف میزنی پیچیده میشود همه جا عطر سیب ها ای یادگار فاطمه علیاء مخدره زهرا نسب شدی که شوی از نجیب ها وقتی که نام توست به دارو چه حاجت است اصلاً نیاز نیست وجود طبیب ها با نام تو تمامی حاجات ما رواست ای بهترین تجلی أمن یُجیب ها طعم خوشی و طعم بلا را چشیده ای ای مَحرَم تمام فراز و نشیب ها در ظهر واقعه چقَدَر غصه خورده ای ای خواهر خمیده ی شیب الخضیب ها بانو تو را برای حسین آفریده اند گریه کنِ عزای حسین آفریده اند ای یادگار فاطمه ، غم پرور حسین هم خواهر حسینی و هم مادر حسین هم پای او شدی و رهایش نکرده ای حتی میان موج بلا یاور حسین با رسالت علوی روی دوش توست با این حساب بوده ای پیغمبر حسین چشم امید او به نماز شبت بُوَد روح دعا و کعبه ی نیلوفر حسین دیدی که نیزه ها همگی حلقه بسته اند دور ضریح بی کفن پیکر حسین حتی به روی نِی چقَدَر خوب واضح است آثار بوسه های تو بر حنجر حسین در شام و کوفه بودی علمدار قافله جانم فدای تو و همه ی لشکر حسین اسلام با حضور تو ریشه دوانده است عالم از این شهامت تو مات مانده است زینب اگر نبود که زمزم نداشتیم از ابر دیده که بارش نم نم نداشتیم زینب اگر نبود دگر کعبه ای نبود باور کنید روح دعا هم نداشتیم زینب اگر نبود میان کتاب حق جایی برای سوره ی مریم نداشتیم زینب اگر نبود جهان کفر محض بود نامی زِ دین حضرت خاتم نداشتیم زینب اگر نبود دگر حیدری نبود شیر نبرد خط مقدم نداشتیم زینب اگر نبود علی فاطمه نداشت آیینه ی نبّی مکرم نداشتیم زینب اگر نبود کرم زاده ای نبود مثل حسن کریم دو عالم نداشتیم زینب اگر نبود به دنباله ی حسین جایی برای واژه ی جانم نداشتیم زینب اگر نبود تلاطم نداشتیم قطعاً برای شور و نوا دم نداشتیم این حرف آخر است که امشب قلم نوشت زینب اگر نبود محرم نداشتیم شاعر : محمد فردوسی .
وقتی هوای روضه ما باز مادری است حال و هوای گریه ما جور دیگری است وقتی که مادر همه ماست فاطمه حسی که بین ماست، همانا برادری است مداح و روضه خوان و سخنران و چای ریز کارِ تمام ما درِ این خانه نوکری است شاهان روزگار به ما غبطه می خورند این نوکری خودش به خدا عین سروری است این اشک ها نشان دل بی قرار ماست عالم بداند اینکه دل شیعه مادری است زهراست آن که وصف شکوهش نگفتنی است زهراست آنکه شأنِ مقامش پیمبری است زهراست آن که ام ابیهای احمد است زهراست مادر همه ما، چه مادری است زهراست آن که شیعه به او کرده اقتدا از لطف فاطمه است، اگر شیعه حیدری است زهراست آنکه در ره حیدر خمیده شد بگذاشت سر به پای ولایت ... شهیده شد وحید محمدی
4_5787432735886804982.m4a
1.09M
: ماه اومد از راه،،، نَـم‌نـمِ بارون وقتی می‌باره برامون خـبرایِ خوش شور و،،،، شعـف میاره داره دلهامون می‌تپـه تا کـه برامون ترانــــــه‌یِ زیــبایی از،،،، نجـف بیاره لایی لایی،،،دخترِ شاه پِلک رو هم بذار رو دسـتِ رسول اللّه لایی لایی،،،گلِ زهــرا اَشـــــــــهَدُ اَنَّ عـلیــــــاً ولــــــیُّ اللّه دستایِ حســـــین براش شده گهواره بگـــــو یا ثـــارُاللّهُ وَابـــــنَ ثــــــارِه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سیّدتی یازینب_سیّدناٰ ثاراللّه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دختــــرِ مولا زینـــــب کعــــبــةُ الـرَّزٰایـاٰ پرچمـی کـه بـردی بالا،،،، بالا می مونه کوثرِ زهــــرا خوش به حال هر کی حالا رو به‌رویِ ضریحت عاشورا می‌خونه دلنوازه،،، دلنشینه گفتـــــن از بـرادری تو صحــن خـواهـر یا امـیرالــمؤمنینه هـــدیــــــه‌یِ تولّـــــدِ دخــــــــترِ حیدر اومــــده غــــــروبِ غــــم عَــلم برداره بگـــــــــو یا ثـــاراللّهُ وَابـــــنَ ثـــارِه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سیّدتی یازینب_سیّدناٰ ثاراللّه (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:حسین ایمانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─
با خبر کرد نسیمی همه ی دنیا را متلاطم شده دیدند دل دریا را گل سرخی که می از قطره ی شبنم می زد مست می کرد ز بوی نفسش صحرا را چه صفایی چه هوایی چه دلی داشت زمین شور می داد ز حال خوش خود بالا را چشم هایی به روی چشم دگر وا شد و بعد دل مجنون کسی برد دل لیلا را بین آغوش برادر چقدر آرام است چقدر ناز ربودست دل بابا را گوییا بار دگر حضرت پیغمبر دید عکسی از ماه رخ کودکی زهرا را زینت خانه ی مهتاب به دنیا آمد زینب حضرت ارباب به دنیا آمد چهره اش منعکس از طلعت روی زهراست عشق بازیش از آن حال و هوایش پیداست حضرت زینب کبری خودش اقیانوسیست گرچه چشمان پر از گوهر نابش دریاست اگر عباس علمدار صف کرب و بلاست از ازل تا به ابد پرچم زینب بالاست مادری کرد برای سه امامش زینب پس ولایت به پرستاری او پا برجاست سوره ی مریم قرآن نمی از تفسیرش وسعت روح بزرگش چقدر نا پیداست بهترین خوبترین خواهر دنیا آمد حضرت فاطمه ی دیگر دنیا آمد
درخت بردبار روبروی بادها زینب فهیمه، عالمه، معصومه و روح دعا زینب نبوت مسلک و عبد ولایت آشنا زینب بود ذکر همه کروبیان امروز یازینب به طاق آسمان ماه او/ مسیر و شاخص راه او یدالله، فوق ایدیهم/ یدالله یدالله او که هست او؟ خواهر طوفان، که هست او دختر کولاک مفسر زاده و تفسیر وحی خواجه ی لولاک طنین خطبه اش تیری به قلب دشمن سفاک جمالش در حجاب از دیدگان کور هر ناپاک ندانم چیست این بانو/ ندانم کیست این بانو حسین و مجتبا و فاطمه- یا - حیدر ثانیست این بانو سلام ای مادر غم ها، درود ای عمه ی سادات ثنایت می کنم هر آینه ای فاطمه مرآت ببین دل ها چگونه باز افتاده به زیر پات که گفته دست نامحرم به تو نزدیک شد، هیهات تو ایوب بلا، زینب/ تویی ام البکاء، زینب امان از شام و از کوفه/ امان از کربلا زینب سری بر نیزه ها شد قاری قرآن تو عمه تنی صد پاره در گودال شد حیران تو عمه حرم غارت شده، جان اسیران، جان تو عمه سر عباس روی نیزه شد گریان تو عمه اسیری ماجرا دارد/ غم و درد و بلا دارد ۰۰۰ و دخت فاطمه بودن/ عبور از کوچه ها دارد
‍ ‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ سلامٌ عَلی قَلبِ زَینَبَ الصَّبور... بند اول اگر خسته جونی بگو یا زینب اگر ناتوونی بگو یا زینب اگر تا ابد نوکر این درگاه می خوایی بمونی بگو یا زینب یا زینب ملیکة السماء، بهشت مرتضی، عزیز عالمین یا زینب عزیز فاطمه، ستاره وفا، شریکة الحسین شریکة الاربابم بیا منو دریابم بند دوم اگه بی قراری بگو یا زینب اگه مست یاری بگو یا زینب اگه جز هوای حسین تو قلبت هوای نداری بگو یا زینب یا زینب حسین منجلی، حقیقتا علی، فقط خود تویی یا زینب ستاره ادب، عقلیة العرب، فقط خود تویی تو کوثر زهرایی تو رحمت دریایی تا دنیا دنیا باشه همیشه بی همتایی شریکة الاربابم بیا منو دریابم بند سوم اگه با خدایی بگو یا زینب اگه با ولایی بگو یا زینب اگه با هوای حرم سرمستی شدی باز هوایی بگو یا زینب یا زینب دلم هواییه،شبای جمعه توو، حرم چه حالیه یا زینب دوباره جای ما، توو کنج ایوون، حرم چه خالیه مدافع این راهم برای تو خوون میدم شبیه سیْد ابراهیم یه روز برات جوون میدم شریکة الاربابم بیا منو دریابم مولودی_حضرت_زینب سلام الله علیها
گفتم از کوه بگویم قدمم می لرزد از تو دم می زنم اما قلمم می لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده ست رسم مردانگی ات راه نشانم داده ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می سوزد جبرئیلم همه ی بال و پرم می سوزد من در اعماق خیالم … چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر تو است تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می شد لب آیات به تفسیر شما وا می شد آمدی تا که فقط زینت مولا باشی تا پس از فاطمه صدیقه صغری باشی آمدی شمس و قمر پیش تو سو سو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سوره ی ” اعطینا ” شد عشق عالم به تو از بوسه مکرر میگفت به گمانم به تو آرام پیمبر می گفت: بی تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود 🖋 سید حمید رضا برقعی
( سلام الله علیها ) دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روحِ  علَی الدوام از پیغمبرو امام جبراییل بخون برام با تقدیم احترام دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از نورش،  مشخصه سر تا پا ، مقدسه بی تاب ، برا حسین از وقتی که میرسه چشمه به دریا اومده رمز تولی اومده مِهر مُعَلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده جبراییل ، سبو گرفت پیغمبر ، وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمونِ دردا اومده جلوه سِینا اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حقِ عشق ، ادا میشه هر سنگی ، طلا میشه هر جا اسم تو میاد قلبم کربلا میشه آیت عظما اومده عالی اعلی اومده نور مصلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روحِ  علَی الدوام از پیغمبرو امام جبرائیل بخون برام با تقدیم احترام از نورش،  مشخصه سر تا پا ، مقدسه بی تاب  برا حسین از وقتی که میرسه جبرائیل ، سبو گرفت پیغمبر ، وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمونِ دردا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره ی زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حسین حسین ...
‍ 🌹ولادت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و امام جعفر صادق علیه السلام 🌹سبک : خورشید مکه اومد ماه مدینه سر 💫💫💫💫💫💫💫 خورشید مکه اومد ماه مدینه سر زد  خدا بادست حیدر خونه‌ی دل رو در زد صدای یا رب یا رب روح دعامون امشب از رو لبا تا آسمونا پر زد اللهم بحق احمد وآل احمد اشرف انبیاء و جعفر بن محمد مارو ببر به آسمون بحق صاحب الزمون یبار برای همیشه مارو با دست فاطمه به دست مولا برسون 💫💫💫💫💫💫💫 دعایی که قبوله صلوات بر رسوله دعایِ مرتضی و فاطمه‌یِ بتوله دلِ منه دلداده – یه گوشه تو سجاده تو سختیا به این دعا مشغوله اللهم بحق احمد وآل احمد اشرف انبیاء و جعفر بن محمد دردا همه دوا بشه درای بسته وا بشه همش بگم صَلَّ علی محمدٍ وآلِه‌ی  تا حاجتا روا بشه 💫💫💫💫💫💫💫 بُتِ دلم به دست محبتت شکسته دلم به لطف عشقت خدا رو می‌پرسته خونی که رگهامه / نذر تو اسلامه راه خدا بدون تو بُم بسته اللهم بحق احمد وآل احمد اشرف انبیاء و جعفر بن محمد دلم بشه سرای عشق کبوتر هوایِ عشق بشه تموم زندگی فدایِ یک نخ عبای عشق و بچهای عشق 💫💫💫💫💫💫💫 عشق نبی و آلهِ که بهترین مداله کمال بندگیِ ابوذر و بلاله میشه زلال و عاشق ـ شیعه راه صادق تو این مقام به عالمی می باله اللهم بحق احمد وآل احمد اشرف انبیاء و جعفر بن محمد بیاد نسیم خوش خبر تموم شه عمر این خبر یه روز به زودی برسه دست همه به دامن عزیز غایب از نظر 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
سرود ولادت حضرت زینب س دل ودلداره حیدر کراره خوش به حال زهرا چه دختری داره مه و مهتابه گوهر نایابه همه ی دلخوشیه حضرت اربابه حیدر خصاله استوره ی کماله نوره فاطمی خورشید بی زواله صحن قشنگش جنت بی مثاله بانوی مهجبینه که رو ابرا میشینه گل خندش میشکفه تا حسینو میبینه ✨زینب یا زینب سیدتی یا زینب دل و دلداره حیدر کراره خوشبحال زهرا چه دختری داره مظهر عشقه باب مناجاته مثل حیدر باباش قبله ی حاجاته همه ی جنت به زیر پاهاشه حضرت مریم جزء کنیزاشه دلسوزه بی بی به پات میسوزه بی بی مستم از دعای شبانه روزه بی بی مظهر استقامت به قیامت قیامت میکنه با صلابت روز محشر شفاعت ✨زینب یا زینب سیدتی یا زینب ✨
dokhtare-mola-oomade.mp3
7.02M
زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روح علی الدوام از پیغمبرو امام جبراییل بخون برام با تقدیم احترام دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از نورش مشخصه سر تا پا مقدسه بی تاب برا حسین از وقتی که میرسه چشمه به دریا اومده رمز تولی اومده مهر مُعَلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده جبراییل سبو گرفت پیغمبر وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمون دردا اومده جلوه سِینا اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حق عشق ادا میشه هر سنگی طلا میشه هر جا اسم تو میاد قلبم کربلا میشه آیت عظما اومده عالی اعلی اومده نور مصلی اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده از روح علی الدوام از پیغمبر و امام جبراییل بخون برام با تقدیم احترام از نورش مشخصه سر تا پا مقدسه بی تاب برا حسین از وقتی که میرسه جبراییل سبو گرفت پیغمبر وضو گرفت اومد اون که عفت از اسمش آبرو گرفت لیلی لیلا اومده درمون دردا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده دختر مولا اومده زهره زهرا اومده زینب کبری اومده عشق عشق عشق به دنیا اومده حسین حسین حسین ..... یا حسین ....
=========================== شوری به غیر یاعلی این سر نداسته درسر به غیر مدحت سرور نداشته حرفی به غیرازاین لب نوکرنداشته ====== مولای ما نمونه ی دیگر نداشته اعجاز خلقت است و برابر نداشته ====== درکعبه هم به شورسرم فکر میکنم براین شرف که مفتخرم فکرمیکنم برقبله ی عطا وکرم فکرمیکنم ===== وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته ====== مارا نبوده سرور ومولا بجزعلی حرفی نگفته ایم به لبها بجز علی دنیا ندیده مثل علی را بجزعلی  ===== دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه ای برای پیمبر نداشته  ===== سرتا بپاش لطف وکرامات وحلم بود اوعمرودکش است ولی اهل سلم بود تکراریست قافیه چون حرف علم بود ===== سوگند می خورم که نبی شهر علم بود  شهری که جز علی درِ دیگر نداشته ===== بردرگه جلال علی عشق بنده است ازهمت علیست که اسلام زنده است این شعرفتح برلب طاها بخنده است ===== طوری ز چارچوب، در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته =====  نادعلی شرف به لبش ختم مینمود وقتی که مرتضی رجز جنگ میسرود مردانگی او دل مردانگی ربود ===== یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرئیل واژه ی بهتر نداشته ===== این حال دشمن است که درجهل گمشده است  مشغول من من است که درجهل گمشده است سنگ است واهن است که درجهل گمشده است ==== چون روز روشن است که در جهل گمشده است هر کس که ختم نادعلی بر نداشته ==== عزت گرفتم ازکرم خاکپای او ای جان (روضه خوان )حسینش فدای او خوش گفته( برقعی )به لب خود ثنای او ===== این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست، برابر نداشته حضرت امام
باز هم شهر مدینه شب رؤیایی داشت یاس حیدر به برش غنچه زیبایی داشت متولد شده بود آینه حجب و حیا دختری که دم او هیبت مولایی داشت بسکه از آمدنش چشم علی روشن شد باز حیدر هوس خواندن لالایی داشت مانده بودم چه بگویم به خدا این نوزاد دختری بود که صد آینه آقایی داشت عشق باباست به دختر همه اش کار دل است بی سبب نیست که بابا تب بالایی داشت یاسمن منتظر آمدن دلبر بود علت این بود اگر دیده دریایی داشت یک نفر گفت حسین آمد و او غوغا کرد ناگهان دیده نورانی خود را وا کرد آمده آینه حضرت زهرا بشود آمده زینت جان و دل بابا بشود دختر فاطمه و ام ابیهای علیست پس عجب نیست که او زینب کبری بشود نام زینب که می آید به خدا جا دارد کوه دریا شود و موج زنان پا بشود می تواند همه دم با نظر فاطمی اش هرکسی را که نظرکرد مسیحا بشود شب میلاد قرار دل ارباب حسین نامه ام را برسانید که امضا بشود اینچنین دختری از فاطمه باید هم که آبروی نسب آدم و حوا بشود شوری افتاده به هر دل که بیانش سخت است هرکسی نوکر زینب بشود خوشبخت است او که نور پدر حضرت زهرا را داشت خلق و خوی پسر حضرت زهرا را داشت متولد شد و شیرینی این دنیا شد آنکه نامش شِکر حضرت زهرا را داشت به دل حیدر کرار جلایی بخشید آنکه نامش اثر حضرت زهرا را داشت از بزرگی نگاهش همگی فهمیدند اینکه زینب جگر حضرت زهرا را داشت مرتضی مست خدا شد که گلش را بویید دید عطر سحر حضرت زهرا را داشت از گدا پروری و خانمی اش شد معلوم اینکه دستش هنر حضرت زهرا را داشت بی سبب نیست که زهرا می کوثر می خواست از خدای خودش این مرتبه دختر می خواست دختر شیرخدا آینۀ شیر خداست دختر فاطمه والله که دریای حیاست بعد زهرا به خدا در ادب و علم و حجاب پرچم زینب کبراست که خیلی بالاست زینب آن بانوی با عزت و والایی که یکی از پابه رکابان حریمش سقاست جگری نیست کسی را که کشد معجر او چونکه او بنت علی شیر زن کرببلاست آنقدر مثل پدر مست خداوند شده که شهادت همه جا در نظر او زیباست وای اگر قصد کند خطبه بخواند زینب زود ثابت بکند دشمن زینب رسواست از لب خطبه او در و گهر می ریزد تیغ بردارد اگر یکسره سر می ریزد دست او بسته شد و حوصله او سر رفت لب گشود و همه گفتند علی منبر رفت گفت لاحول ولا قوه الا بالله همه گفتند که مولا به سوی خیبر رفت همه گفتند که او تیغ دمش حیدری است ذهن ها سوی سخن پروری حیدر رفت ذوالفقاری که به لب داشت در آمد ز غلاف خطبه آغاز شد و آبروی لشگر رفت آنقدر گفت که افتاد یزید از تختش آنقدر گفت که اشک همه آنجا سر رفت ناگهان در وسط گریه و اشک مردم مردی از جای پرید و طرف یک سر رفت چشم زینب به سر سوخته یار افتاد فکر آن روز که رفته سر بازار افتاد 🖋 مهدی نظری
مادرت آسمان خوبی ها پدرت از اهالی بالا ای كه شاگرد اشك تو آدم ای هوادار عشق تو حوّا گوشه ای از نجابتت مريم شمّه ای از عروج تو عيسی متحير ز صبر تو ايوب متوسل به طور تو موسی پرچم كربلا به شانه ی توست ای علمدار عصر عاشورا فتنه ها را تو بر ملا كردی كربلا را تو كربلا كردی روح مضمون ناب يعنی تو رمز پاكی آب يعنی تو وامدار تلألؤت خورشيد حضرت آفتاب يعنی تو ملأت كل شی يا زينب همه با اين حساب يعنی تو صاحب رايت القيام حسين واژه ی انقلاب يعنی تو منجی تنگنای آخرتی پس حساب و كتاب يعنی تو جنس نوری عقيله ی عشقی تو بزرگ قبيله ب عشقی قصد کردست خدا جلوه دیگر بکشد سوره مریمی از سوره کوثر بکشد بگذارید همینجا به قدر سجده کند نگذارید دگر کار به محشر بکشد دختر این است اگر فاطمه پس حق دارد از خداوند فقط منت دختر بکشد بال جبرئیل به این قبه تمایل دارد تا حرم هست چرا جای دگر پر بکشد مادر دهر نزایید و نخواهد زایید انکه را از سر این آیینه معجر بکشد ✍منکلام:کربلایی حسین رستمی ‍ ‍ 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها ای ماه نقره پوش ولا می شناسمت وی بيكرانه صبر خدا می شناسمت ناموس كبريايی و دست فرشته اي دائم گرفته دست تو را می شناسمت گاهی شبيه مادرت آيينه می شوی در چشم آفتاب ولا می شناسمت دستت قنوت می شود و ربّنای تو يعنی تمام روح دعا می شناسمت ايوب سجده كرده شكيبايی تو را با ماجرای كرب و بلا می شناسمت بانو چقدر مثل علی حرف می زنی با خطبه زير درد و جفا می شناسمت گاهی كه می كِشی غزلم را به سمت عشق با رقص بكر قافيه ها می شناسمت بستم دخيل هر گره اش کورِ كور شد وا می شود به دست شما می شناسمت مثل كبوتری كه به شوق تو می شود در آسمان عشق رها می شناسمت ✍منکلام:کربلایی حسین عرشی 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab
ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها در سرای عاشقی آه از دلم پا می شود صورتم با اشک دیده باز زیبا می شود راه تقوا پیشه کن در خدمت آیینه باش پاکی مطلق در این وادی ست معنا می شود با ولایت زندگی کن زندگی یعنی همین بنده ی خالص مطیع امر مولا می شود در اطاعت بانویی را می شناسم بی بدیل مانده ام مانند این زن خلق آیا می شود با ادب زانو بزن تا که بگویم نام او در دل اهل خرد صبرش معما می شود نام این زن زینب است زین علی دختر ام ابیها عشق بابا می شود گفته اند صدیقه ی صغرا به این خلق عظیم این چنین که می رود یک روز زهرا می شود زنده کرده نهضت کرببلا را با دمش مریم آل محمد چون مسیحا می شود عاقله ست و عارفه حتی امینه عالمه ای بنازم بر لقب هایش چه والا می شود صاحب فضل ست و دانش‌ صاحب رزم علی با کلامش در دل ویرانه غوغا می شود گفته اند در روضه های زینبی بهر فرج گر دعا کردی بدان که زود امضا می شود ✍منکلام:کربلایی محسن راحت حق 🔴کانال رسمی عاشقان حضرت زینب«س» https://eitaa.com/hazratehzeynab