دوبیتی
(٣در بستر بیماری)
گل من از چه در بستر فتادی
سرت را روی خاک غم نهادی
چه زود از پا فتادی جان حیدر
تو که زهرای من باب المرادی
▪️
الا ای بستری بیمار حیدر
نگر سوز دل بسیار حیدر
کنار بسترت همراه زینب
شده گریه برایت کار حیدر
▪️
تویی زهرای من نور دو عینم
به همراه حسن در شور و شینم
بسوزد زینب غمدیده ی تو
کنار بسترت گرید حسینم
▪️
الا ای آن که هستی بود و هستم
کنار بسترت از پا نشستم
ز بس که خون شده دل از غم تو
کنار تو دخیل گریه بستم
▪️
تو که بر عالمی کهف الامانی
ز حق داری مدال قهرمانی
چرا یا فاطمه جان در جوانی
شدی خسته دگر از زندگانی
▪️
کنار بسترت خون شد دل من
بسوزانده غم تو حاصل من
تویی در بستر و زینب پریشان
چگونه حل شود این مشکل من
▪️
به حیدر محرم اسرار هستم
میان بستر و بیمار هستم
سراپا دردم اما حق گواه است
پریشان از غم دلدار هستم
▪️
کنار بسترم حیدر نشسته
غمین و خسته با قلب شکسته
به یاد غربت و مظلومی تو
درون سینه ام غم حجله بسته
▪️
ای همیشه یار من، زهرای من
مونس و غمخوار من، زهرای من
کن نگاهی بر علی خون شد دلم
بستری بیمار من، زهرای من
▪️
ای فدای چشم های بسته ات
پیکر آزرده و دل خسته ات
در کنار بسترت گریم بر آن
سوز و درد پهلوی بشکسته ات
▪️
ای که بودی همدم و دلدار من
در خوشی و ناخوشی ها یار من
از کنار من گل حیدر مرو
همسر دل خسته و بیمار من
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
الا ای همسر پهلو شکسته
کنار بسترت حیدر نشسته
تویی زهرای من تنها امیدم
میان گلشنم، یاس سپیدم
نگر بر حال من حیدر غریب است
کنار بستر تو بی شکیب است
غم مظلومی تو کرده آبم
کنار بسترت در التهابم
مسیحای علی خون شد دل من
شرر زد سوز تو بر حاصل من
تو که در نزد حق رمز حیاتی
چرا ذکرت شده عجل وفاتی
نگر بر حال زارم فاطمه جان
که بی صبر و قرارم فاطمه جان
گل حیدر صفای خانه ی من
منم شمع و شدی پروانه ی من
تو را در بستر غم دیدن من
بود یا فاطمه جان کندن من
نشستم فاطمه جان در بر تو
پرستارم کنار بستر تو
چرا همچون گل پژمرده ای تو
میان خانه ات افسرده ای تو
ببین زهرا پر و بالم شکسته
علی دیگر از این عالم گسسته
دلم خون شد در ایام جوانی
شدی از درد و غم قامت کمانی
دلم خون شد چو دیدم بر زمینی
زدی ناله تو یا فضه خذینی
شرر زد آتش کین بر وجودت
چگونه بنگرم روی کبودت
نبوده فاطمه جان این سزایت
حسن گردد گل حیدر عصایت
رسیده از غمت جان بر لب من
بسوزد در کنارت زینب من
دلم یا فاطمه غرق محن شد
که گریان چشم خونبار حسن شد
دلم خون شد الا نور دو عینم
که دیدم چشم گریان حسینم
خدا بر درد و آلامت طبیب است
به لب های علی امن یجیب است
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
شفای خانه ام ای همسر من
مکن گریه کنار بستر من
الا ای مظهر یکتا پرستی
ز چه غمگین کنار من نشستی
الا ای همسر غربت نشینم
میان بستر اما دل غمینم
دل من خون شده از غربت تو
ز چه دشمن شکسته حرمت تو
علی جان غربت تو کرده پیرم
دعا کن یا علی دیگر بمیرم
غریبی تو زد آتش به جانم
ز تن رفته دگر تاب و توانم
خدا داند که من حیدر شناسم
بود بر درگهش حمد و سپاسم
سپر گشتم برایت پشت آن در
که با ضرب لگد گل گشت پرپر
بود این عهد و پیمان الستم
برای یاری آن از پا نشستم
الا ای آن که خود باب النجاتی
شده ذکر لبم عجل وفاتی
غم عالم بود در تار و پودم
به گلزار ولا یاس کبودم
همان دم که غریبی تو دیدم
خدا داند از این غصه خمیدم
اگر بینی علی جان بی قرارم
کبود از ضرب سیلی شد عذارم
همه شب دیده ای بیدار دارم
نگاهی بر در و دیوار دارم
ز بستر پشت در رنجور گشتم
میان خانه ام مستور گشتم
ز درد و غم شدم قامت خمیده
دعا کن یا علی گردم شهیده
(رضا) درد دلم در این رثا گفت
برای اهل دل، اهل ولا گفت
غلام خود (رضا) را میخرم من
مدینه بار دیگر می برم من
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
(٣در بستر بیماری)
گوهر یکتایی و نور خدا یا فاطمه
جان حیدر دخت ختم الانبیا یا فاطمه
مام زینب، مجتبی و ام کلثوم و حسین
همسر مظلومه ی شیر خدا یا فاطمه
بین زن های همه عالم تویی خیرالنساء
مادر زینب گل باغ ولا یا فاطمه
در صبوری، در کرم، ایثار و تقوایت تویی
در جهان آیینه ی ایزد نما یا فاطمه
یار وپشتیبان دین و عترت و قرآن تویی
کوه صبری، معنی صبر و رضا یا فاطمه
همچنان مولای مظلومان این عالم علی
گشته ای تو در جهان مشکل گشا یا فاطمه
از کرامات و عطای حضرت داور تویی
درد ما را تا صف محشر دوا یا فاطمه
در صف محشر تویی چون خاتم پیغمبران
در کنار مرتضی صاحب لوا یا فاطمه
کن نظر بر حال جمع ما ز لطف و مرحمت
مادر مظلومه ی خون خدا یا فاطمه
بعد مادر بر پدر ام ابیها گشته ای
یاردین، محبوبه ی ذات خدا یا فاطمه
بار دیگر یاد سوز و اشک و آه و غربتت
در دلم برپا شده بزم عزا یا فاطمه
عاقبت گشتی تو ای نور دل ختم رسل
در ره قرآن و عترت تو فدا یا فاطمه
تو شدی ای یاور و همسنگر شیر خدا
در مدینه کشته ی جور و جفا یا فاطمه
بعد بابای غریبت در مدینه کرده ای
یاد مظلومی حیدر گریه ها یا فاطمه
جای عرض تسلیت بعد از پدر آتش زدند
نانجیبان بر در بیت الولا یا فاطمه
پیش حیدر پشت در با ضرب سیلی و لگد
مزد و پاداش رسالت شد ادا یا فاطمه
از ستم گشتی تو ای یار وفادار علی
پشت در تو پیشمرگ مرتضی یا فاطمه
تا که دیدی همسر مظلوم تو خون شد دلش
پشت در تو فضه را کردی صدا یا فاطمه
از برای غربت و مظلومی شیرخدا
پشت در تو داشتی شور و نوا یا فاطمه
تا که در بشکست و افتادی زمین در پشت در
محسن شش ماهه ی تو شد فدا یا فاطمه
من بمیرم آن ستم پیشه ز ظلم کین تو را
زد کتک در پیش چشم مرتضی یا فاطمه
در میان خانه با اشک علی می سوختی
بین بستر داشتی حال و هوا یا فاطمه
بعد غسل پیکر پاکت، برون از خانه ات
چه غریبانه علی برده تو را یا فاطمه
مادر سادات بس که مهربانی می شوی
در دو عالم دستگیر این (رضا) یا فاطمه
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_زهرا_س
4_5879701114579846693.mp3
25.14M
.:
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سبک_واحد
✍شاعر:حمید رمی
🎤مداح :کربلایے سیدرضا نریمانی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
قدم میزنم زیرِ بارون
قدم میزنم مثلِ مجنون
قدم میزنم با، یڪ قلبِ پریشون
قدم میزنم تا به رویا برسم
یڪ قطرهام که میخوام به دریا برسم
میخوام خونهے حضرت زهرا برسم
عمریه غلامشم، عمریه باورمه
خونهے امید من، فقط خونهے مادرمه
«أ أدْخُلُ یازهرا، أ اَدْخُلُ یازهرا»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
دلم با نگات زنده میشه
حواست به من هست همیشه
برام هیچ کسے مثل مادر، نمیشه
نمیشه تو باشے و تنها بمونم
مگه میشه توو ناخوشیها بمونم
میخوام تا نفس دارم همینجا بمونم
جز کنار تو کجا، روبهراه میشه دلم
حال من با تو خوشه، تویے ذکرِ یا مُحَوِّلَم
«أاَدْخُلُ یازهرا، أاَدْخُلُ یازهرا»
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
کسے رو به جز تو ندارم
براے غمِ تو میبارم
روے چادر تو میخوام سر بزارم
نگو چادر خاکیِ تو، همینه
نگو این همون چادر که، مدینه
توے کوچهها همه دیدن رو، زمینه
زینتِ عرش خدا، روے زمین جاے تو نیست
یا رسولالله ببین کسی، یار زهراے تو نیست
«ا ادخل یا زهرا، اادخل یازهرا»
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
حضرت زهرا س ی(1)(18).mp3
385.8K
(حضرت زهرا س)
(۱آتش زدن درب خانه)
یا فاطمه
محبوب حی کبریایی تو
ممدوح ختم الانبیایی تو
همسنگر شیر خدایی تو
یا فاطمه جان امامتی
تو سرمنشاء هر کرامتی
از لطف ذات حی سرمدی
در کرامت زهرا قیامتی
صلی الله علیک یا فاطمه۴
یا فاطمه
تو نور حی سرمدی زهرا
تو دختر محمدی زهرا
بین همه سرآمدی زهرا
یا فاطمه هستی خیر کثیر
در کرامت هستی تو بی نظیر
امشب ای نور چشم مصطفی
حق حیدر دست مرا بگیر
صلی الله علیک یا فاطمه۴
یا فاطمه
خیر کثیر و کوثری زهرا
تمام هست حیدری زهرا
ائمه را تو مادری زهرا
بانوی پاک و جاودان تویی
گلی از گلشن جنان تویی
دخت احمد ام الائمه ای
مادر صاحب الزمان تویی
صلی الله علیک یا فاطمه۴
یا فاطمه
بعد پدر جور و جفا دیدی
تو غربت شیر خدا دیدی
غنچه ای از شاخه جدا دیدی
آتش دشمن ز کین به خانه زد
بر رخساره ی تو نشانه زد
پیش چشم حیدر و حسنین
دشمن بر تو با تازیانه زد
صلی الله علیک یا فاطمه۴
یا فاطمه
شهیده ی کینه و بیدادی
پشت در خانه تو جان دادی
تو را کسی نکرده امدادی
دشمن بر جان تو زده شرر
فتاده ای ز کینه پشت در
خجالت زده از تو شد علی
که گشته ای از بهر او سپر
صلی الله علیک یا فاطمه۴
#حضرت_زهرا
#
Mohammad Hossein Poyanfar - Chadorat Ra Betekan (128).mp3
2.77M
متن نوحه چادرت را بتکان
🎤محمدحسین پویانفر
ای مادر ای مادر ای مادر
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
ای مادر ای مادر ای مادر
من از خاک پای تو سر بر ندارم
من از خاک پای تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
من از خاک پای تو سر بر ندارم
من از خاک پای تو سر بر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
مگیر از سرت سایه ی چادرت را
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
پناهی از این خیمه بهتر ندارم
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادر توست
ای مادر ای مادر ای مادر
ای مادر ای مادر ای مادر
من از خاک پای تو سر برندارم مگر لحظه ای که دگر سر ندارم
▪️▪️▪️▪️▪️
✅ دلم زیر و رو شد ...
▶️ سبک #واحد
💢 شب سوم مراسم فاطمیه دوم
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
دلم زیر و رو شد چه خوش عطر و بو شد
دیدم اتفاقا نشستی دم در
همه اتفاقا با یک در شروع شد
با یک در شروع شد
دلم قرصه وقتی که مُردم
توو این هیئتا غصه خوردم
من از بچگی زندگیمو
امانت به زهرا سپردم
واسه من دعا کن، یه شب بین بستر
که من هم شهید شم، تو را جان مادر
" یا فاطمه یا زهرا "
اگه بی قرارم پناهی ندارم
شب جمعه مادر حرم زیر قبه
به یاد منم باش، گره خورده کارم
گره خورده کارم
دعام کن که خالیه دستام
مگه جز شهادت چی میخوام
بوی چادر خاکی میده
مزارِ تموم شهیدان
من از تو به جز تو، نخواستم نمیخوام
شبیه تمومه، شهیدای گمنام
" #کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_فاطمه_س
🏴#سنتی
نفس دیگر نمے آید ز سینه
خدا حافظ خدا حافظ مدینه
کجایے اے گلم اے فاطمه جان (3)
مدینه من شفا میگیرم امشب
بهشتم را دگر میبینم امشب
کجایے اے گلم اے فاطمه جان (3)
مدینه عقده دل وا نکردم
مزارگمشده پیدا نکردم
کجایے اے گلم اے فاطمه جان (3)
خدایا مادرم زهرا جوان است
چرا پس قامتش همچنین کمان است
کجایے اے گلم اے فاطمه جان (3)
چرا از همسر خود رو گرفته
چرا یڪ دست بر پهلو گرفته
کجایے اے گلم اے فاطمه جان (3)
✅ قربون اشکات دیگه ...
▶️ سبک #زمینه
💢 شب سوم مراسم فاطمیه دوم
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
قربون اشکات دیگه به دستات
موهای زینب شونه نمیشه
بی تو بدونِ لبخند و لطفت
این خونه دیگه خونه نمیشه
این خونه درش سوخت
باغ کوثرش سوخت
شعلهور شد آتیش
زینب مادرش سوخت
" واویلا واویلا واویلا واویلا "
دنیا خراب شه وقتی میتونه
اینجوری غم به ابروت بیاره
چی شد که آخر گفتی به حیدر
واست یه دونه تابوت بیاره
این تابوت منو کشت
زخم روت منو کشت
بازوی تو بدتر،
از پهلوت منو کشت
" واویلا واویلا واویلا واویلا "
شب بود و ماه و اشکای من بود
گوشوارهها توو دست حسن بود
رو دست زینب چندتا کفن بود
چندتا کفن با یک پیرهن بود
روضه توو نگاهِ
بارونیت به راهِ
با زینب قراره
بعدی قتلگاهِ
" واویلا واویلا واویلا واویلا "
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸🔹
(السّلام علیكِ یا فاطمةَالزهراء)
#زبانحال_حضرت_زهرا
مظهـــر رحـمـت ِ دادار منــــم
عصـمت خـــالق ِ غفّـار منــــم
هـدف ِ خـلقــت ِ ابـــرار منـــم
صــدف گــوهر اســـرار منـــم
گل پــژمــرده ی گــلزار فـــراق
رنجه از رنـج دوصد خار منــم
ابر ِ غـم، بحــر الم، معــدن درد
حاصلِ این همه دشــوار منـــم
آنکه حاصل نشدش درهمه عمر
جز غـم و محنــت و آزار منـــم
آنکه بعـد از پــدر از وی دشمـن
غصبِ حق کرد به اجبــار منــم
آنکه رخسـارهی او شــد نیـــلی
ز اثـــر ِ سیــلی کفّــــار منــــم
آنکه آتـش بـه درِ خـــــانـهی او
زده اهـریمـن خـونخــوار منــم
آنکه بشکست عـــدو سینهی او
در میــــان در و دیـــوار منـــم
آنکه در پشت در از ضرب لگــد
سقط شد محسن او زار منـــم
آنکه تــازانـه ی قنفـــذ، بنمــود
بـازویش را سـیَـه و تـار منـــم
آنکـه تـا صبــح ، ز درد ِ پهلـــو
بود چـون اختــر ِ بیــدار منــم
آنکه شب تا به سحر مینـالیـد
از جـفــاکــاریِ اشــرار منـــم
آنکـه از دردِ نهــانــش همســر
نشــد آگــاه و خبـــردار منـــم
آنکه از حق طلبد قطــعِ حیـات
چارهاش هسـت چو ناچار منم
آنکه از زنــدگی پـر غـــم و درد
شـد دل آزرده و بیـــزار منـــم
بـاری آن یکّه ستـمدیدهی دهــر
در همــه دوره و اعصــار منـــم
در منـــا و عـــرفــاتِ اخـــلاص
اسـوهی فــدیـه و ایثـــار منـــم
مــام دو زینـب و اُمّ الحسنــین
همســرِ حـیـــدرِ کــــرّار منـــم
فاطمـه، طاهره، صدیقه ، بتول
بضعهی احمـــد مختـــار منـــم
(شمس قم) را صلهی این ابیات
شافـعــه_مــادرِ غمـخـوار منــم.
شادروان سید علیرضا شمس قمی
#حضرت_زهرا
هیزم رسید و آتشی از در بلند شد
ای وایِ من که نالهی مادر بلند شد
مامور شد به صبر علی ، از سکوت او
سو استفاده کرد ستمگر بلند شد
با جمعی از ارازل و اوباش ریخت و
پایش برایِ کُشتنِ مادر بلند شد
در را شکست او ، کمرِ شیعه را شکست
طوری که وای وایِ پیمبر بلند شد
طوری زدند خاطرشان جمع جمع شد
طوری زدند نالهی حیدر بلند شد
با این همه همینکه علی بین کوچه رفت
دیوار را گرفت از آن در بلند شد
دستش رسید دامن مولا ولی شکست
از بس غلاف تیغ مکرر بلند شد
زینب شنید گریهی در آه میخ را
زینب گریست دادِ برادر بلند شد
کُنج خرابه هم چقدر یاد مادر است
وقتی دوباره گریهی دختر بلند شد
این راه فاطمه است که سر بر ولی دهیم
اینگونه بود شیعه اگر سر بلند شد
حسن لطفی