eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
غفلت از راه تو بی یار شدن هم دارد غرق در درهم و دینار شدن هم دارد خواب شهوانی ما عار شدن هم دارد "غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد" هر که از غیر خبر داد محلش ندهند هر که از عشق شد آزاد محلش ندهند نزند بنده چو فریاد محلش ندهند "هر که از چشم بیافتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد" درد اینجاست که هر صبح نمی بینیمت غم عظماست که هر صبح نمی بینیمت سینه غوغاست که هر صبح نمی بینیمت "عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد" ما ز هجران تو در اوج غریبی هستیم ما گرفتار بلایای عجیبی هستیم در به در، بی سر و سامان نهیبی هستیم "همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد" دینمان گم شده ای یار دلت با ما نیست؟ نشده موعد دیدار؟ دلت با ما نیست؟ نوه ی حیدر کرار دلت با ما نیست؟ "ای طبیب همه انگار دلت باما نیست بدشدن حس دل آزار شدن هم دارد" اشک ها در اثر هجر شما جمع شده خون دل در دل مردان خدا جمع شده سوز و تاثیر ز الحان دعا جمع شده "آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلمبار شدن هم دارد" همه ی ندبه کنان سائل این درگاهند از عطش سوخته افتاده میان راهند منتظر در صف دیدار رخت ای شاهند "از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد" خسته ایم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما صبح وشب این است کجایی آقا کی رسد بر سر ما دست شفایی آقا "نکند منتظر مردن مایی آقا این بدی مانع دیدار شدن هم دارد" ما فقیریم فقیر غم دنیا هستیم در جوانی همه گیر غم دنیا هستیم بی سبب نیست شهیر غم دنیا هستیم "ما اسیریم، اسیر غم دنیا هستیم غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد" مجتبی قاسمی @deabel
شب بود نورت را به مشرق ها سپردند خورشید را حالا به این دنیا سپردند مانند "کوثر" آیه آیه از تو جوشید شرح نزولت را به "اعطینا" سپردند تا خلقتت تکمیل گردد پیکرت را در عرش دست حضرت زهرا سپردند باید اذان عشق در گوشت بگوید... قنداقه ات را به علی‌مولا سپردند دریا ترین ذکر الی الله‌ خدایی تسبیح نامت را به ماهی ها سپردند در زیر این بار امانت عرش خم شد این شد که عشقت را به قلب ما سپردند تنها شما هستی کس و کارم به زهرا باور کن آقا دوستت دارم به زهرا سرچشمه ی توحید شد نور حیاتت ولله در واژه نمی گنجد صفاتت جبریل پرهای خودش را نذر کرده تا بافته گردد از آن پرها قُماطت لب های تو شیرین تر از شهد عسل هاست جانم فدای بوسه ی شاخه نباتت طولِ جلالی،عرضِ عشقی،عمقِ نوری... سر در نیاورده کسی از مختصاتت تو چهارده لبخند را در قاب داری جمع است در آئینه ی تو مشتقاتت موسی عصا،عیسی دمش را از تو دارد اینهاست تنها گوشه ای از معجزاتت لب تشنه دیگر طاقت خشکی ندارد دست کویر و دامِن خیسِ قناتت در عشق باید ابتدا ثابت قدم بود امّا امان از نوکرانِ بی ثباتت أَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتِه*...من عهد بستم شرمنده ام هر بار عهدم را شکستم چشم تو را آیات قرآنی نوشتند خشم تو را دریای طوفانی نوشتند تا زلف تو در کهکشان ها باز گردید مشّاطه ها شرح پریشانی نوشتند لیلای ما گرچه عرب زاده است امّا نام مجانین را به ایرانی نوشتند اسم مرا صبح ازل خوانند امّا گفتند تو از نسل سلمانی؟..،نوشتند قربان آن هایی که در قصر کریمان رسم گدایی را مسلمانی نوشتند با خاک نرم طوس بر پیشانی من دیوانه ی شاه خراسانی نوشتند تو جمعِ اشک بی کرانی،جمکرانی ما را تمام سال بارانی نوشتند مثل زلیخا ناز یوسف را کشیدیم ما عشق را در گنبد فیروزه دیدیدم وقت اذان دست گدا پیش تو رو شد اشک سحرگاهیِ من آب وضو شد سرخی اشکم در میان کاسه ی چشم مثل شرابی کهنه در جان سبو شد مانند پیراهن دل صد پاره ی من با تکّه ی امیدواری ها رفو شد نوزادها بعد از جوانی پیر گشتند یک نیمه‌شعبان دیدن تو آرزو شد شیخ کلینی گفت:سویِ چشم هایم با اشک های ندبه خرج راه او شد من لافِ عشقت را زدم ای وای بر من از دوری ات کِی حال قلبم زیر و رو شد؟ گفتی سراسیمه خودت را می رسانی هروقت حرف از روضه ی مشک عمو شد پیشانی او با عمودی سخت چین خورد سقا بدون دست از مرکب زمین خورد *َاَحْکَمْتُمْ عَقْدَ طـاعَتهِ: آن عهدى را که در فرمانبرداریش داشتید سخت استوار سازید (فرازی از زیارت جامعه کبیره ) بردیا محمدی @deabel
ما را همه گفتند گرفتار نگاهت لب تشنه ی بارانی انوار نگاهت احسنت بر این دولت بختی که نصیب است افتاده به ما نیز سر و کار نگاهت بخشنده تر از این نشنیدیم، ندیدیم خوب است پذیرایی رفتار نگاهت آن ذره که ناید به حسابیم ولیکن خورشید شدیم از تب بسیار نگاهت تو یوسفی و در طلبت ریخته خونِ آنقدر زلیخا سر بازار نگاهت نادیده گرفتی و ندیده نگرفتی قربان کرم خانه ی ستار نگاهت بیچاره دل ما پرما چشم تر ما کرده همه را یکسره آواره نگاهت ما دیده براهیم در این نیمه شعبان دنبال نگاهیم در این نیمه شعبان در کوچه ی ما آیینه بندانی اگر هست خیر قدم توست ، چراغانی اگر هست حتما خبر از آمدن مرد بزرگی است در کوچه ما صحبت قربانی اگر هست هجران، خبر آمدن صبح وصال است فرداش بهار است، زمستانی اگر هست گفتیم بیایی همه شیدای تو هستیم گفتی که بیارید مسلمانی اگر هست از فتنه ی ایام چه باکی چه هراسی پرچم به يَدِ یار خراسانی اگر هست نذر تو نذر حرم عمع سادات بر پیکر عشاق شما جانی اگر هست در طایفه ی ما همه جان بر کف یارند دور و بر ما لشگر سفیانی اگر هست دلداده حق بیم ز تحریم ندارد روحانیت عمامه تسلیم ندارد در جلوه رویت اَرنی ریخته محبوب در کام تو شیرین دهنی ریخته محبوب در وصف لبت هر که چشیده است نوشته است سرخی عقیق یمنی ریخته محبوب رویت نبوی و علوی سیرتی اقا در تو تب مکّی مَدَنی ریخته محبوب آنقدر کریمانه شدی لحظه بخشش این دست کرم را حسنی ریخته محبوب پیغمبر نازی و بدنبال تو آنقدر مجنون اویس قرنی ریخته محبوب پروانه سر راه شما بال و پرش سوخت در شمع سحر سوختنی ریخته محبوب در صبح و مسای تو حسین است شب و روز در طالع ما سینه زنی ریخته محبوب خیر العمل هر شب ما نام حسین است پس نیمه شعبان شب بین الحرمین است گفتند که ما دردسری داشته باشیم در جاده ی تو در به دری داشته باشیم با چشم گنه کار نظر بر تو محال است باید همه چشم دگری داشته باشیم تا یار که را خواهد و میلش به که باشد ای کاش که ماهم هنری داشته باشیم خوب است سحر داشتن و چشم تر اما باید به کف خود تبری داشته باشیم آقا نکند نامه ی ما با خط کوفیست آقا نکند ک ضرری داشته باشيم گفتند شب جمعه حرم میروی ای کاش همراه تو یک شب سفری داشته باشیم از علقمه باید بنویسیم بیایی باید دهن نوحه گری داشته باشیم ای اهل حرم میر و علم دار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد برگرد و بخوان روضه آب آورى اش را برگرد و بخوان روضه بى ياورى اش را برگرد و بخوان روضه شرمندگى اش را شرم دل بي تاب على اصغرى اش را پشت سر افتادن او خيمه اى افتاد از خيمه گرفتند دم حيدرى اش را واي از دل زينب چه كند بعد علمدار محكم گره زد مقنعه و روسرى اش را با شمر سفر كردن او را چه بگوييم شرحى نبود اينهمه ناباورى اش را ديدى علم افتاد جه شد در ته گودال با زور درآورده شد انگشترى اش را زينب بدني ديد اگر پيرهنى ديد بردند زتن ارثيه مادرى اش را از بعد علمدار امان از دل زينب در كوچه و بازار امان از دل زينب محمدجواد پرچمی @deabel
سرود ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه من که از عشق تو مستم آقا جون سر راه تو نشستم آقا جون به سر زلف کمند تو قسم دل به گیسوی تو بستم آقا جون اباصالح مولا، مولا مدد &&&&&& دل من پر می زنه تا سامرا سامرا پر شده از بوی خدا تو بیا نرگس نرجس را ببین عطر گل می رسد از بیت ولا &&&&&& اومده دل شده آواره او ماه من صورت مه پاره او نرجس امشب لالائی میگه براش بوی زهرا می ده گهواره او &&&&&& دلبرم یوسف مصر وطنه دلبرم لاله باغ چمنه عمریه از سر شب تا به سحر ذکر من سیدی یابن الحسنه &&&&&& مشعر و منا میگه مهدی بیا مروه و صفا میگه مهدی بیا کعبه ای کعبه من منتظره خونه خدا میگه مهدی بیا &&&&&& تو عزیز من عزیز همه ای یوسف گمشده فاطمه ای آقاجون الان کجایی خود بگو گوشه شش گوشه یا علقمه ای &&&&&& حاج سید محسن حسینی نیمه شعبان ۱۴۴۲ ه. ق ۱۴۰۰ ه. ش @deabel
رسیدنش نفسی تازه داده دنیا را همان مسیح که احیا کند مسیحا را همان که یوسف کنعان به شوق دیدارش شده ست مشتری پا به قرص بازارش همان که چهره ی او نور فاطمی دارد کنار گونه ی خود خال هاشمی دارد خدا کند بپذیرد مرا به خادمی اش سپید بخت شوم مثل خال هاشمی اش سلام یوسف زهرا خوش آمدی آقا امید آخر دنیا خوش آمدی آقا سلام یوسف زهرا تورا صدا کردم برای آمدنت آمدم دعا کردم نگو که فاصله ی ما هزار فرسنگ است ببین که مادر پیرم چقدر دلتنگ است عزیز فاطمه عمریست بی تو دربدریم هزار جمعه گذشت و هنوز بی خبریم عزیز فاطمه آقا کجاست خانه ی تو گرفته است دل تنگ ما بهانه ی تو تو آخرین پسر خانواده ی ماهی تو آبروی زمینی بقیة اللهی... مجید تال @deabel
شبم پُر شد از ماهتابِ علی لبم تر شده از شرابِ علی رطب می‌شوم زیرِ ایوان او مرا می‌پزد آفتابِ علی در ایوان طلایِ علی دیده‌ام خداوندِ خود را به قابِ علی حساب و کتابِ خدا جور شد فقط با حساب و کتابِ علی بجز بیتِ زهرا ندارد زمین نَه تابِ پیمبر نَه تابِ علی همین گفت و گو شامِ معراج بود سوالِ پیمبر جوابِ علی تَرَک خورد اگر کعبه طاقت نداشت که ذره کجا ، آفتابِ علی علی گفتم و مانده‌ام با علی که قسمت شود آخرین یا علی سرا پرده‌ها را چراغان کنید پُر از طاقِ نصرت خیابان کنید مگو ماهِ شعبان که ذی‌الحجه است مرا نذرِ این عیدقربان کنید کریمان به ما گوشه‌ای جا دهید کمی گیسوان را پریشان کنید تنزل نمایید ای ابرها تفقد به حالِ بیابان کنید از این خانه بوی کَرَم می‌رسد مرا میهمانِ حسن جان کنید گدایان برایش بقیع گر نشد دعا پیشِ شاهِ خراسان کنید اگر شد که مشهد اگر شد نجف گمی گریه در زیر ایوان کنید و یا کربلا زیر قُبّه روید بنالید و پاره گریبان کنید صدایش کنید العجل العجل دعایش کنید العجل العجل بیا تا خدا باده در خُم کند و دنیا نبی را تجسم کند بیا ذوالفقارِ علی هو کشد بیا تا که زهرا تبسم کند بیا با حسن دست ما پُر شود و جان با حسینت طلاطم کند بیا تا ابوحمزه‌ات بشنویم و باقر حدیثی ترنم کند بیا تا که صادق تصدق دهد بیا تا که موسیٰ تکلم کند بیا ای رضای جواد علی بیا تا زمین دست و پا گم کند رجز خوانِ زهرا به خیبر بزن به انگشترت نامِ حیدر بزن بزن تکیه بر کعبه و پَر بکش بزن تکیه الله اکبر بکش به سر دستمال علی را ببند و دستی به تیغِ دو پیکر بکش علمهای پیروزی خویش را تو بر دوش عباس و اکبر بکش برای تو و فتح عالم بس است به پیش اباالفضل حیدر بکش تقاص علی را به تیغِ علی سرِ خاک زهرایِ اطهر بکش مدینه بیا در جوارِ نبی غضب کن تقاص از دو کافر بکش انا ابنُ‌الحسینِ خودت را بگو قلم بر شب غیبت آخر بکش بیا گنبدِ مادرت را بساز زِ ایرانیان لشگرت را بساز تو را دیده‌ام بارها بارها ولی رد شدم مثلِ دیوارها تو را دیده‌ام گرچه نشناختم دریغ از شما پیشِ بی عارها سلام علیک و علیک السلام چه بسیار بوده چه بسیارها چه می‌بینی از دستِ مانند من؟ زده پینه دستت از این خارها بجز تو به رویِ من آورده‌اند بدهکاریَم را طلبکارها فقط آه بینِ بساطِ من است فقط آه دارند بیمارها کسی را نداریم ما را ببخش ندارند جز تو گرفتارها فقط جانِ این جمله دستم بگیر امیری حسین و نعم الامیر تو امواجِ سرخی و دریا حسین تو مجنونِ اشکی و لیلا حسین فقط از دهانِ تو باید شنید حسینم حسینم حسینا حسین مرا مادرم یاد داده تو را کنارم نشانم فقط با حسین شبیه حسینی صدا می‌کند تو را مادرت : جان زهرا حسین حسینیه میگردد آنجا که تو صدا می‌کنی آه جدّا حسین دو خط روضه می‌خوانم اینجا بیا که طشتِ طلابود و لبها...حسین یتیمی از آن گوشه سر را شناخت فقط گفت بابا بابا حسین دل طفل شیرین زبان را شکست چنان زد به لب خیزران را شکست حسن لطفی @deabel
سرود ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه همه بود و هستم گل نرجس سر راهت نشستم گل نرجس آمده جانان من ـ (آمده گل در چمن ۲) (سیدی یابن الحسن (۳)) ۲ اومده برای ما چه دلبری اومده برای ما چه محشری تو ببین که دسته گل واشده بروی دست امام عسگری من که در تاب و تبم ( این بود ذکر لبم ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ &&&&&& همه آرزویم گل نرجس همه آبرویم گل نرجس شد دلم آواره ات (کعبه ام گهواره ات ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ به خدا دلبر و دلدار اومده به خدا شمع شب تار اومده ای صبا به یوسف مصری بگو یوسف ما سر بازار اومده یارم آمد از سفر (آمده قرص قمر ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ &&&&&& ای ملک کن تماشا روی ماهش ماه کنعان بیا و کن نگاهش ای مسیحائی نفس (ذکر من این است و بس۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ روی تو روی حسین بن علی موی تو موی حسین بن علی خوی تو خوی حسین بن علی بوی توبوی حسین بن علی ای امام عالمین ( زائر قبر حسین ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ &&&&&& تو که بردی قرارم گل نرجس گره خورده به کارم گل نرجس من که افتادم ز پا ( یک نگاهی کن مرا ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ من به گیسویت اسیرم آقاجون تو بگی بمیر می میرم آقاجون تو کریم ابن کریمی آقاجون من فقیر ابن فقیرم آقاجون تو امیر همه ای ( مهدی فاطمه ای ۲) (سیدی یابن الحسن ۳)۲ &&&&&& حاج سید محسن حسینی نیمه شعبان ۱۴۴۲ه.ق ۱۴۰۰ه.ش @deabel
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ دیده اشک است و جگر آتش و دل غم دارد دار دنیا چه کم از داغ جهنم دارد؟ @hosenih نسل ها در پی هم چشم به راهت مردند نسل امروز هم آینده مبهم دارد آفتاب پس ابری و یقین دارم ابر از غم توست اگر بارش نم نم دارد شوق بوییدنت آخر بکشد گل ها را هر بهاری برسد باز تو را کم دارد نه فقط من همه عمر پریشان توام کائنات از غمت اندیشه درهم دارد حیف از ایام جوانی که جدا از تو گذشت هر دم و بازدمم زجر دمادم دارد پدر صبر درآمد خبری از تو نشد نه مرا می کشد این زخم، نه مرهم دارد صبر سروی ست که هرچند به پایت مانده ست زیر بار غمت اما کمری خم دارد @hosenih گرچه دیر است ولی چشم به راهت هستم این شب تار سپیده سحری هم دارد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ بعد سرما بهار می آید لطف پروردگار می آید بی قراری؟ قرار می آید به سر این انتظار می آید جام اعلاتری دهید امشب باده ی کوثری دهید امشب مژده بر عسکری دهید امشب دلبرِ گل عذار می آید @hosenih عید موعودِ نیمه ی شعبان روز مسعودِ نیمه ی شعبان برکت و جودِ نیمه ی شعبان ناجی روزگار می آید پسر نرجس، آفتاب زمین بهجت و شور هر دل غمگین آرزوی تمام صدیقین نور لیل و نهار می آید مهر جانانِ خود نگه دارید در دل، ایمان خود نگه دارید عهد و پیمان خود نگه دارید مرد باشیم، یار می آید لحظه لحظه گناه من را دید واسطه شد، خدا مرا بخشید باز چشم از معاصی ام پوشید با بدی ام کنار می آید دیده ام اشک بار می بیند همه را جز نگار می بیند مثل یعقوب، تار می بیند مرهمِ چشم تار می آید از کرامات حضرتش خجلم مِهر خود ریخت بینِ آب و گلم نخلِ خشکیده ی کویرِ دلم... ...با نگاهش به بار می آید شده قلبم به ذکر او مأنوس مُحرمش نیستم هزار افسوس خسته ام از فراق، نه مأیوس مژده بر دل، نگار می آید چهره اش انعکاسی از مادر روی دوشش عبای پیغمبر بر سر خود عمامه ی حیدر یار با اقتدار می آید هیبتش مثل هیبت زهرا وارث نور عصمت زهرا باز با یادِ غربت زهرا... ... بر دل او فشار می آید می شود دولتش به نام حسین سر دهد در جهان، پیام حسین می رسد روز انتقام حسین صاحب ذوالفقار می آید @hosenih روضه با آه و ناله می خواند روضه از باغ لاله می خواند گر که از آن سه ساله می خواند چشم ما هم به کار می آید یاد عمه رقیه و حالش یاد آتش گرفتنِ بالش یاد حال کنار گودالش اشک، بی اختیار می آید ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ عیدمان آغاز شد، آمد بهارِ واقعی دل به آرامش رسید از این قرارِ واقعی ماه رؤیت شد در آغوش امام عسکری(ع) دل شد امشب صاحبِ دلدار و یارِ واقعی @hosenih پر شد از عطر گل نرگس تمام سامرا تا به دنیا آمد آن امیدوارِ واقعی ناامید از من نشد، بخشید و با لبخند گفت میشود یکروز آخر افتخارِ واقعی حیفِ قلبم را که بسپارم به دست این و آن شد أباصالح(عج) برای من نگارِ واقعی نیمۂ شعبان رسید و وای بر من! برنگشت... اسم و رسمم باز هم شد شرمسارِ واقعی جشن میلادش کنار کعبه میشد دیدنی انتظارم بود اگر یک انتظارِ واقعی @hosenih توبه هایم با دعای عهد بالا میرود میدهم جان پایِ این قول و قرارِ واقعی عاقبت می آید و واللهْ دارد لذتی در کنارش زندگی در روزگارِ واقعی! ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. علیه‌السلام آن که در سایۀ مهر تو اقامت دارد چه غم از آتش صحرای قیامت دارد؟ نکشد ناز ستاره، نَبَرد منت ماه هر که در سایۀ مهر تو اقامت دارد محشر حُسن و ملاحت رخ نورانی توست جلوۀ قامت تو، شور قیامت دارد ذکر «قَد قامت» از آن بر لبم آید به نماز که اشارت به تو و آن قد و قامت دارد روشن از نور نبّوت، نه همین چهرۀ توست مهربان شانۀ تو مُهرِ امامت دارد تویی آن‌یار سفرکرده که«حافظ» می‌گفت «هر کجا هست خدایش به سلامت دارد» چه حکایت کند از سوز دلم، چشمۀ اشک «چشمِ از گریه نیاسوده علامت دارد» گر «شفق»جام به‌دست‌آمده،عیبش مکنید قطره‌ای، چشم به دریای کرامت دارد «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» 📚 یاایهاالعزیز ..................... علیه‌السلام در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی بهار می‌رسد اما بهار من! تو کجایی؟ چه‌برکتی،چه‌نویدی؟چه‌سبزه‌ای و چه‌عیدی؟ به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی مقدر است به فالم مدبّرانه بتابی خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند چنین‌نکو ز چه‌رویی؟چنین‌خجسته‌چرایی؟ اگر چه حُسن‌فروشان به جلوه آمده باشند تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی دل از امیر سواران گرفته است بشارت از آسمان خراسان شنیده است ندایی به سوی‌ چشمۀعشقت، اگر که تشنه‌بیاییم قسم که حضرت باران! همین بهار می‌آیی خودت‌مگر که به‌زهرا، توسلی کنی امشب نمی‌رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی «اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک‌َالفَرَج» «اللهم العَن الجِبت والطّاغوت والنّعثل» .
4_6001589206948775044.mp3
1.02M
گینه بیر هفته سایدیم جمعه گلدی گلمدین سن هامی پروانه دور شمعه گلدی گلمدین سن . داشوب صبریمیز یانور قلبیمیز آدون دیللرده مولا . صفا سنده دی وفا سنده دی گل ای فرزند زهرا . یابن الحسن یابن الحسن ........ . . . . سنون درد فراقون شیعه قلبین درده سالدی اولوب ازبر هامی دیللرده مهدی هاردا قالدی . الینده علم گل ای منتقم آچیقدور یوللارین گل . گل ای دادرس او خنجرله کس بو ظلمون خوللارین گل یابن الحسن یابن الحسن ..... 🌷🌷🌷🌷🌷