eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 نشسته ام به مزارت نه بر مزار خودم سیاه پوشِ تو ام نه که سوگوار خودم تو زیرِ خاکی و من خاک بر سرم ریزم که سینه چاکی و من خاک بر سرم ریزم نمی‌شناسی ام اما زِ بس که مجروحم زِ بَس که پیر شده چهره‌ام زِ اندوهم به خاکِ سرخِ تو ای تشنه آب می‌ریزم گُلی نمانده برایت گلاب می‌ریزم بگو چگونه دلت آمد از بَرَم بروی به رویِ نیزه ولی در برابرم بروی ببین که بعدِ تو غمگین ترین صدا شده‌ام شکسته ام زِ کمر دست بر عصا شده‌ام چهل شب است که از دردِ پا نمیخوابم پُر از جراحتم و غرقِ ردِ پا شده ام چهل شب است که دائم زِ لای لایِ رباب کنارِ نیزه‌ی اصغر پُر از عزا شده‌ام چهل شب است که با چادری که خاکی بود حجابِ دخترت از چشمِ بی‌حیا شده‌ام چهل شب است که مهمانِ شامیان بودم چهل شب است که مهمان خنده‌ها شده‌ام حکایت من و کعبِ نِی از تنم پیداست ببین شبیهِ تو ام مثلِ بوریا شده‌ام رسیدم از سفری که غمِ تو را خواندم برای زخم علمدار روضه‌ها خواندم به روی نیزه مده دستِ باد گیسو را بدین بهانه مپوشان شکاف اَبرو را بگو به نیزه‌ی عباس خَم شود اینجا که دشمنت نزند دختران کم رو را نشسته خاک اگر چه به روی مژگانت هنوز خیره کند چشم‌های آهو را کنار ناقه‌ی عریان و جمعِ نامحرم بگو دوباره بگیرد رکابِ بانو را زِ تکه روسریِ دختران تو دیدم گره زدند به سر نیزه‌ای سرِ او را تو دستِ بادی و زنجیر‌ها نمی‌خواهند که بوسه‌ای بزنم آن دو چشمِ جادو را تو دست بادی و این سنگ های بی احساس نمی کنند مراعات چشم کم سو را هنوز لخته‌یِ خون می‌چکد زِ گیسویش اگر چه حرمله بسته شکافِ اَبرو را شکسته‌تر زِ همیشه کنارت آمده ام برای دیدنِ سنگِ مزارت آمده ام مرا ببخش که بی غنچه‌ات سفر کردم که یاس بُرده‌ام اما بنفشه آوردم پس از تو چشمِ کبودم پِیِ سرت می‌گشت پس از تو غم همه‌جا گِردِ خواهرت می‌گشت چه خوب شد پِیِ ما باز حرمله نیامده است وگرنه باز به دنبالِ اصغرت می‌گشت چه خوب شد که نیامد وگرنه نیزه‌ی او به سینه‌ی تو پِیِ طفلِ پَرپَرَت می‌گشت امام حسین (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اگر چه در نثارت سری قابل ندارم مگر چون نـوجوان و یتیمم دل ندارم ندارم ترسی از مرگ و شهادت ای عمو جان شهادت در رهت باشد سعادت ای عمو جان عمو جانم حسین ** گلی بی بــــاغبانم ولـی در سایه تو تو قـــرآنی و من یك زهجـده آیه تو نمی‌خواهم ز خیل كشتگانت جـا بمانم بود ننگم اگر بعد از تو در دنیــا بمانم عمو جانم حسین ** به خیمه تا كه دیدم پـــریده رنگ زینب یقینم شد عمو جان تو افتــادی ز مركب رسیدم تا كه دستـــانم ره خنجر بگیرد مگر من مرده‌ام شمر از عمویم سر بگیرد عمو جانم حسین شاعر : حیدر توکل عبدالله ابن الحسن (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 لب های او جز ناله آوایی ندارد دیگر برایش خنده معنایی ندارد اکنون که اینجا آمدی باید بگوید جز این خرابه دخترت جایی ندارد باید بگوید از غم تنهایی خود چون هم نشینی غیر تنهایی ندارد یادش بخیر آن بوسه های گرم بابا حالا لبش سرد است و گرمایی ندارد در کوچه های شام او با گریه می گفت یک کاروان نیزه تماشایی ندارد! تفسیری از ایثار و غیرت می شود چون از نسل زهرا است و همتایی ندارد هر چه مصیبت بود از آنجا شروع شد وقتی که فهمیدند بابایی ندارد... شاعر : محسن زعفرانیه حضرت رقیه (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من یتیم حسنم مثل عقیق یمنم اهل مدینه هستم و کرببلا شد وطنم من فدایی عمو شدم در مقتل زیر و رو شدم ۲ دستم تا جدا شد سرم را بریدند از آغوش عمو مرا میکشیدند عموی غریبم عموی غریبم ۲ بنددوم از خیمه گه دویدم به قتلگه رسیدم به زیر تیغ و نیزه ها عموی خود را دیدم من سپر شدم به پیکرش من گردیده ام بال و پرش ۲ تا که من رسیدم اشک عمو رو دیدم بهمره مادرم نعره میکشیدم عموی غریبم عموی غریبم ۲ مرتضی محمودپور عبدالله ابن الحسن (ع) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 گفتیم حسین و اشک نم نم آمد از عرش نوای شور و ماتم آمد در گوشِ دلم‌ ذکر منادی پیچید ای اهل عزا ماهِ محرم آمد فرموده نشانِ مومنان این باشد فرمود حسین و به دلم غَم آمد کشتیِ نجات ما و مصباح حسین ایام عزای شاهِ عالَم آمد مدیون عطای حضرت زهراییم بانی عزا به قامتی خَم آمد با شال عزا ، برای تعظیم و ادب عیسی پسر حضرت مریَم آمد با ذکر علیّ اصغرش گریانیم بر دیده ی ما جوشش زمزم آمد صد شکر که در اطاعتِ عباسیم بر درد همه دوا و مرهَم آمد هر کس که شده عاشق او می داند ایام صفا به زیر پرچم آمد ای کاش ، فرج آید و گوییم همه مهدی پسرش، طالبِ این دَم آمد /عبدِ کریم/ امام حسین (ع) مناجات 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سلام ای شهنشاه تنها حسین هوای تو دارد دلم یا حسین عجین گشته آب و گلم با حسین حسین یا حسین ۲ پناه دل بی پناهم حسین نگاهت فقط تکیه گاهم حسین بجز کربلایت نخواهم حسین حسین یا حسین ارادتم حسین سعادتم حسین چی میشه پابگیره یک زیارتم حسین نجاته یا حسین حیاته یا حسین تموم زندگی من فداته یا حسین حبیبی یا حسین حبیبی یا حسین حبیبی یا حسینُ يا حسينُ يا حسين ٢ دلم مال تو عشق تو مال من گدای تو ام خوش بر احوال من ملک می خورد غبطه بر حال من حسین یا حسین ۲ نفس بی تو معنا ندارد حسین دمت را مسیحا ندارد حسین شبیه تو دنیا ندارد حسین حسین یا حسین نیازه من حسین نمازه من حسین همیشه در دو دنیا چاره سازه من حسین هوا هوای تو شدم گدای تو تو اربعین چه با صفاست و کربلای تو حسن کردی امام حسین (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بنت الحیدر ع یا مولاتی زینب الکبری س یا بنت فاطمه الزهرا س پرچمدار بعد عاشورات تو عقیله ی بنی هاشم و قبله البرایا و کامله کعبه الرزایایی برحسین ع عالمه ی غیر معلمه سیدتنا یا اخت الحسین ع ای برادر بچه هام برا تو میخونن واسه ی غمات پریشونن کشته مرده ی دایی شونن اذن میدون برن داداش اینا منتقم های مادرن خون زینب تو رگاشونه اینا نوادگان حیدرن سلامٌ قلب زینب الصبور ازتوخیمه می دیدم با یه دله مضطر میزدن یه لشکر کافر رو تنتون نیزه و خنجر می دیدم با چشمای غرق خون افتادید رو خاک دشت بلا دایی تون جسم بی جونتون و میکشید تا کنار خیمه ها سلامٌ قلب زینب الصبور شاعرسبکسازڪربلایے مجیدمرادزاده طفلان حضرت زینب (س) زمینه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کبوتر دل پر زده تا کرببلایت شده دل ما مست هوای نینوایت کرببلا آرزوی این دل بی تابه عشق تو ٬ تو دلای ما یه لطف نایابه شب جمعه شده آقا منو دریاب دل هوایی کربلا شده ارباب ای حسین جانم (۴) دستی بکش تو از کرم بر این دل زارم دوری بین الحرمین شده دل آزارم سائل درگاه توام منو خدایی کن دست نیازم تو بگیر کرببلایی کن وقتی که دل میشه کرببلایی دل ما می گیره نور خدایی ای حسین جانم خدا دل من تنگ حریم کربلا شد دوباره دلم هوایی گنبد طلا شد صاحب من تویی آقا همه کس وکارم عمریه ارباب کرم به تو بدهکارم میدونم با گنه دلتو شکستم دست رد تونزن اگرچه پستم ای حسین جانم کربلایی مرتضی شاهمندی امام حسین (ع) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
خیلی دلم لبریز از غم بود آقا یک سال کارم اشک نم نم بود آقا ممنونم آقا باز هم من را رساندی خیلی دلم تنگ محرّم بود آقا خوب است عاشق بی قرار یار باشد اوضاع من یک سال دَر هم بود آقا یک سال هر هفته برایت گریه کردم شرمنده ی روی توام، کم بود آقا تا آب می دیدم لبم می سوخت آقا یاد لبت اشکم دمادم بود آقا جانم حسین جانم حسین جانم حسین جان یک سال بر لب هام، این دم بود آقا جا ماند از فیض حضور روضه ی تو هر کس غمش دینار و دِرهم بود آقا زهرا میان روضه دستش را گرفته هر کس گدای زیر پرچم بود آقا ممنون لطف مادر پهلو شکستم امسال هم مادر به فکرم بود آقا امسال هم آورده ما را پای روضه آن مادری که قامتش خم بود آقا آن مادری که بین مقتل روضه می خواند آن روضه ای که خود مجسّم بود آقا تا پیکرت افتاد هم پیراهنت رفت هم ساربان در فکر خاتم بود آقا 🖋وحید محمدی @marsieha
‍ السلام علیک یا ابوالفضل العباس علیه السلام آغاز محرم (طشت گذاری) استاد کلامی زنجانی یازدیق ابوالفضلین آدین پرچمه یابن العسکری ایله نظر بو مجلس ماتمه یابن العسکری هایانداسان (2) گل آقا یابن العسکری طشت عزانی قویموشوخ نوحه غم دیه دیه هامی گلوب بو ماتمه سن گلموسن نیه گل اوخی روضه جدیوه سنده دی اصل مرثیه بیزده سنیله ایلیاخ زمزمه یابن العسکری ای یارالی فاطمه نین جانفشان اوغلی هارداسان قلبی شکسته نرجسین قهرمان اوغلی هارداسان کرب و بلا شهیدینون قان آلان اوغلی هارداسان آیریلیقون سالوب بیزی مین غمه یابن العسکری من دیمورم عزایه گل دلده کی احساسه گوره آغلار همیشه باغبان پرپر اولان یاسه گوره باخ بو قرا گیینلره اوز عمون عباسه گوره چک بو عزانی ساحل علقمه یابن العسکری ساحل علقمین غمی قد حسینی ایتدی خم ایندیده بین الحرمین وادی غمدی بیش و کم قانلی نشاندی هر ایکی گنبدین اوسته کی علم تا اولا غصه منتشر عالمه یابن العسکری گل بویور اشقیا نیه اصغره سو ویرمدیلر دست امامیده مگر دیل دوداقین گورمدیلر ووردیلار اوخ بوغازینه هیچ اونی دیندیرمدیلر یاره سینون نیازی وار مرهمه یابن العسکری گل آقا خشکبند ایله صود امرین گلوسینی آخسا قانی اوتاندیرار او قهرمان عموسینی حرمله قویدی قلبیده ربابین آرزوسینی هی دیدی اولمادی بالام صود امه یابن العسکری گل آقا پشت پرده ده قالما ابوالفضله گوره گوزدن علی شیعه لرین سالما ابوالفضله گوره ویردیگیوی (کلامیدن) آلما ابوالفضله گوره بیرده اماندی چک الون سینمه یابن العسکری
بیهوده بود آن نامه ها ، آن ادعاها رنگی ندارد غیر ِ ننگ اینجا حناها از هرکه زد سنگم به سینه ، سنگ خوردم ای بی وفاها ، بی وفاها ، بی وفاها @hosenih انگار تنها خون دل خوردن در اینجاست مثل امیرالمومنین تقدیر ماها هستند در کوفه همه چشم انتظارت سرنیزه ها ، شمشیرها ، حتی عصاها فکری برای فاطمه های حرم کن قنفذ فراوان است در این بی حیاها حالا که اسماعیل آوردی خلیلم باید که باشد همرهت ، حتما عباها @hosenih در علقمه در کربلا در کوفه در شام این حج ندارد یک منا ، دارد مناها در پیش زهرا آبرویم رفت ای وای من باز کردم پای زینب را کجاها شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زبان حال سرِ جناب مسلم علیه‌السلام دارم وصیت می‌کنم شاید نیایی با باد صحبت می‌کنم شاید نیایی دارد مسیرت را نشانم می‌دهد باد از روی دروازه تکانم می‌دهد باد با داغ بی اندازه می‌گِریم که برگرد از بِین این دروازه می‌گِریم که برگرد با سر میان کوفیان مهمانم  آقا تا لحظه‌ای که میرسی می‌مانم آقا @hosenih روزی که می‌آیی مرا بشناس وقتی از روی این دروازه آویزانم آقا هر روز سنگم می‌زنند از دور و نزدیک بازیچه‌ی تمرین این طفلانم آقا هر روز یک دندان من کم می‌شود تا قربان دندانت شود دندانم آقا شرمنده‌ام اینجایم و بال و پَرم ریخت  دیدی که کوفه خاکِ عالم را سرم ریخت من با چه رو گویم نیا رویی نمانده قلبم پُر از درد است و دارویی نمانده دستی که بیعت داد دستم را شکسته از بس مرا زد زخم بازویی نمانده طفلان من از گوشه‌ای دیدند من را از زخم‌های کوفه اَبرویی نمانده نزدیک نه از دور کوفی دوره‌ام کرد آنقدر زد تا دید پهلویی نمانده تا دق نکرده زینب از بیراهه برگرد گهوراه تا نشکسته  با ششماهه برگرد هرچیز کم باشد در اینجا غم زیاد است در کوفه می بینی که نامحرم زیاد است از خیزران و تازیانه حرف کم نیست از خار و سنگ و کعب نِی مرحم زیاداست ششماهه نه حتی برای مردها نیز.. یک تیغه از تیر سه شعبه هم زیاد است دست نوازش با یتیمی نیست اما پنجه برای گیسوی درهم زیاد است آبی برای تشنگان اینجا ندارند در شهر گویا طفلِ بی بابا ندارند تنها شدم تا سر به زیری را بفهمم شد بسته دستم دستگیری را بفهمم @hosenih هی سنگ خوردم زخم خوردم فحش خوردم تا رنج بازار و اسیری را بفهمم من را به زنجیرش میان کوچه گرداند تا زخم‌پاهای کویری را بفهمم دندان من خون شد به یادِ دختر تو تا درد دندانهایِ شیری را بفهمم دلها در اینجا سنگ دیوار است برگرد وقتِ حراجی‌های بازار است برگرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ده روز دیگر گریه ی ما فرق دارد ده روز دیگر روضه اما فرق دارد ده روز دیگر ماجراها فرق کرده ده روز دیگر قصه ی ما فرق کرده ده روز دیگر نه حبیبی، نه زهیری ده روز دیگر نه سعید و نه بریری ده روز دیگر خواهرش در اضطراب است ده روز دیگر در حرم قحطی آب است @hosenih ده روز دیگر در تب و تاب است زینب ده روز دیگر دور از ارباب است زینب ده روز دیگر این حرم سقا ندارد ده روز دیگر دختری بابا ندارد ده روز دیگر اکبرِ لیلا نمانده ده روز دیگر قاسمِ زیبا نمانده ده روز دیگر مادری در التهاب است خیمه به خیمه در پی یک جرعه آب است ده روز دیگر زین اسبی واژگون است سالار زینب پیکرش در خاک و خون است ده روز دیگر راهی گودال گشته ده روز دیگر پیکرش پامال گشته @hosenih ده روز دیگر روی سینه می نشیند از روی تل هم خواهرش زینب ببیند ده روز دیگر صورتش بر خاک صحراست ده روز دیگر رأس او بالای نی هاست ده روز دیگر خواهرش ماتم گرفته ده روز دیگر زیر نعل تازه رفته ده روز دیگر روی پیکر سر ندارد ای وای من ... انگشت و انگشتر ندارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را و شستم با گلابِ گریه‌ام روی سیاهم را به دیوارِ عزایت میخ‌کوبم مثل بیرق‌ها نخواهم داد، حتی آجری از تکیه‌گاهم را @hosenih هزار و نهصد و پنجاه لشکر اشک آوردم که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را دم هَل‌مِن‌مُعینت چارده قرن است در گوش است که باشم لحظه‌ای سرباز، شاه کم‌سپاهم را هزار و چارصد سال است دنبال تو می‌گردم بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را نگهبانِ حریمِ چشمه‌ی موقوفه‌ات هستم اگر از سارقانِ اشک، می‌دزدم نگاهم را @hosenih همیشه سایه‌ی دست تو را روی سرم دیدم همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نمی‌دانم کجایی ای که از بی‌راهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم که با شش‌ماهه می‌آیی همین اندازه می‌دانم جدا از چاره‌ات کردم چرا از خانه‌ی زهرا چنین آواره‌ات کردم @hosenih سرِ دارالاماره  جان تو  جانی ندارم که تماشایی شدم  حالا که دندانی ندارم که بگو تا کوفه‌ی مولا کُشِ ناخوش نمی‌آیی به سوی مردمِ نامردِ مِهمان‌کُش نمی‌آیی اگرچه کوچه کوچه گریه‌ها بر خواهرت کردم ولی امروز چندین بار یادِ مادرت کردم همینکه ریختند از در به راه شعله‌ور رفتم اگرچه طوعه بود اما خودم در پشتِ در رفتم نه شعله خاک هم بر چادرش دیگر نخورد آقا خدا را شُکر در کوفه به رویش در نخورد آقا خبر داری به سنگِ کوچه‌های تنگ می‌خوردم کشیده می‌شدم هربار و بر هر سنگ می‌خوردم سرِ زنجیر در پایم طنابی هم به دستانم غلاف و تیغ و تیر و نیزه بود و سنگ و دندانم کسی بر پهلوی من زد که خون کرده دهانم را نوازش‌های یک چکمه شکسته استخوانم را من از بالای گودالی به شدت بر زمین خوردم توان از بازویم بُرد و به صورت بر زمین خوردم @hosenih از آن گودالِ خون تا این بلندی راه بسیار است کشیدن‌های زخمی روی صدها پله دشواراست نه فکرِ دختران خود  که فکر دخترت بودم همین امروز چندیدن بار یادِ مادرت بودم... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عده‌ای نامهربان هر سال ما را می‌زنند از بلندی تا تهِ گودال ما را می‌زنند جرم ما عرض ارادت بر حسین‌بن‌علی ست تا محرم می‌رسد عمّال ما را می‌زنند آری آن عمالِ سفیانی که ضد حیدرند بر علیه حق شده فعّال، ما را می‌زنند سیلی بیگانه چندان هم نباشد دردناک آشنایانی گهی با قال ما را می‌زنند @hosenih چون شنیدند این عزا دارد ادامه تا ظهور پیروان ملحد دجال ما را می‌زنند ضربه‌ی غیرخودی ها از عناد است وحسد این خودی‌ها با چه استدلال ما را می‌زنند؟ تا به عشق دوست می‌بندیم احرام حرم در مسیر کعبه‌ی آمال ما را می‌زنند ما چو می‌بینند بیزاریم ز امثال یزید یا خودِ ما را و یا امثال ما را می‌زنند ما عزای شاه عطشان را به پا خواهیم کرد اف به آنان که در این احوال ما را می‌زنند آن سپاهی که به راه شام زینب را زدند نسل شان با حربه‌ی قتال ما را می‌زنند حربه‌ی قتاله اینک حمله‌ی فرهنگی است تا جوانان را کنند اغفال ما را می‌زنند دشمنان اهل‌بیت اما بدانند، احمقند کور خواندند ار به ماه و سال ما را می‌زنند در مسیر عشقبازی هر که بدعهدی نمود خود بهانه شد ،که قوم ضال ما را می‌زنند سینه‌زن! هم سینه زن هم کن مراعات اصول هان که می بینی یزید و آل، ما را می‌زنند این مرض از یک طرف اهل غرض از یک طرف همزبانان هم، زبانم لال ما را می‌زنند تیر کین میبارد از هر سو سپر باید گرفت حرمله ها اندرین جنجال ما را می زنند قوم وهُابیت وقوم بهائیت همه سینه ها از کینه مالامال ما را می زنند @hosenih ماچگونه از بنی‌سفیان بگیریم انتقام چون بنی‌عباس در هر حال ما را می‌زنند ضربه‌ای که زد بنی‌عباس بر اسلام و دین این ریاکاران، بدان منوال ما را می‌زنند روضه‌ی غارت چو می‌خوانیم در ماه عزا عده‌ای غارت‌گرِ اموال ما را می‌زنند آه از آن دم خیمه‌ها آتش گرفت و در فرار یک‌صدا ناله زدند اطفال : ما را می‌زنند © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غیر از تو نیستیم مسلمان هیچکس غیر از تو نیستیم پریشان هیچکس ما غیر دامن تو که حبل المتین ماست دستی نمیبریم به دامان هیچکس قربانی توایم لک الحمد یا حسین یعنی نمیرویم به قربان هیچکس @hosenih کشتی تویی نجات تویی رهنما تویی دل خوش نمیکنیم به سُکّان هیچکس من آفتاب کرببلای تورا حسین هرگز نمیدهم به گلستان هیچکس جز گریه ای که بهر تن بی سر شماست خیری نداشت دیده گریان هیچکس روزی رسان زندگی ما رقیه است ننشسته ایم ما به سر خوان هیچکس @hosenih بعد از لب مبارکت ای قاری غریب چوبی نخورد بر لب و دندان هیچکس آنگونه ک سرت به روی نیزه آیه خواند منبر نرفته قاری قرآن هیچ کس خاتم‌ اگرچه داشت به انگشت خود ولی انگشت را نداد سلیمان هیچکس شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صد شکر غبار حرمت تاج سر ماست نامت همه شب ذکر قنوت سحر ماست گفتند بسوزید...سَمِعنا و اَطَعنا عمری ست که سرمایه ی ما چشم تر ماست از نوکری توست به هر جا که رسیدیم یعنی که غلامیِّ تو تنها هنر ماست هر جا عَلَمی هست همان جا حرم توست پس کرب و بلایت همه جا در نظر ماست از دار جهان هیچ نداریم به جز اشک اشکی که خودش روز قیامت سپر ماست ای کشته ی بی غسل و کفن، تشنگی تو داغی ست که تا روز ابد بر جگر ماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتی مرا اشکی به دریا می رساند یعنی شبم را تا به فردا می رساند چشم ترم با این زبان بی زبانی عرض سلامم را به آقا می رساند @hosenih ذکر حسینم را میان روضه هایش روح القدُس تا عرش اعلی می رساند روزیّ ما را مهربانی های مولا قبل از شروع هر تقاضا می رساند با یک سلام ساده هر دلداده ای را تا کربلایش بی محابا می رساند مجنون ترینیم و دل بی تاب ما را پایین پای عشق لیلا می رساند @hosenih شش گوشه و شش ماهه و شهزاده اکبر ع جایی که ما را لطف زهرا می رساند ماه محرم جلوه ی ماه سعادت ماه حسین بن علی ماه شهادت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شد ماه عزا میکشی از عمق دلت آه شرمنده که از داغ دلت نیستم آگاه می آمدی ایکاش به همراهِ محرّم در بزم غریبانهٔ عشّاق؛ شبانگاه @hosenih حسرت به دلم مانده که یکروز بخوانم در محضر تو یک دو سه خط روضهٔ کوتاه هستی و نمی بینمت و کاش ببینم آن لحظه که با شال عزا میرسی از راه میسوزی و پا تا به سرت می‌شود آتش می نوشی اگر جرعه ای از آب در این ماه از جدّ غریبت به دلت مانده چه داغی از مقتل و از خنجر و از ضربهٔ جانکاه بیتابی از این غم که چرا آب ندادند؟ دادند به خوردش عطش ِ نیزهٔ ناگاه @hosenih بر صورتِ خود میزنی از داغ اسارت از  عمه که شد همسفرِ خولیِ گمراه جانم به فدای تو صباحاً وَ مساعا ای منتقم خون خدا آجرک الله! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
این بیرق و سیاهی ماتم مقدس است آب و هوای تکیه برایم مقدس است گریه برای تو به خدا ارث مادری ست این قطره های جاری شبنم مقدس است «فرمود امام صادق علیه السلام که:»  چون گریه کرد بر غمت آدم مقدس است  در شش شبانه روز زمین آفریده شد شش گوشه ات برای خدا هم مقدس است تو انتهای دار و ندار منی حسین دیدی چقدر دار و ندارم مقدس است در بین ماه های خدا جور دیگری برما هلال ماه محرم مقدس است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای چشم در این عزا مرا یاری کن ای سینه بسوز در غمش زاری کن افسوس که در بساط من آهی نیست ای اشک بیا و آبرو داری کن *** بر کشته ی بی کفن عزا میگیرم هرسال برات کربلا میگیرم بیمار و گرفتار، اگر هم باشم با چایی روضه اش شفا میگیرم شاعر: @dobeity_robaey
آواره شده دل از غمی طوفانی من مانده ام و شور دمی طوفانی امسال به حرمت اباعبدالله داریم همه محرّمی طوفانی شاعر: @dobeity_robaey
حسین گفتم و دل باز در کمند شماست که بند ، بندِ وجودم به بند بندِ شماست @hosenih پدر به تربت تو باز کرده کامِ مرا دلم زِ بدوِ تولد علاقه مند شماست دو چشمِ هر چه گرفتار بعدِ هر روضه پیِ شفا و تبرک به چای و قند شماست کسی که مادرتان فاطمه پسندش کرد به صبحگاه جزا موردِ پسند شماست به اهل روضه بگویید روز رستاخیز به زیر سایه ای از پرچمِ بلند شماست دلم به ساکنِ کرببلا حسودی کرد خوشا به حال محبی که شهروند شماست @hosenih همیشه معتقدم وقت مرگ می آیی مبر زِ یاد ، کسی را که مستمند شماست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آه، بدجور مرا کوفه به هم ریخت حسین همه ی شهر به یکباره سرم ریخت حسین باورم نیست که آواره شدم در این شهر نیست پنهان ز تو، بیچاره شدم در این شهر تو نبودی که ببینی چه شبی سر کردم تا سحر گریه به تنهایی حیدر کردم @hosenih باورم نیست که آواره ی صحرا شده ای باورم نیست که تو یکه و تنها شده ای کاش اینجا نرسی، کوفه پر از نیرنگ است کوچه هاشان همگی مثل مدینه تنگ است رفته از کف همه تاب و توانم چه کنم نامه دادم که بیا، دل نگرانم چه کنم نگرانم نکند زینبت اینجا برسد تو نباشی و خودش بی کس و تنها برسد چقدَر نقشه شوم است که در سر دارند نکند دخترکان معجر نو بر دارند وعده زیور و خلخال به هم می دادند وعده غارت گودال به هم می دادند نگرانم چه کنم، پیرهنت را بردار آه آقای غریبم کفنت را بردار @hosenih چند تا مشک پر از آب بیاور حتما آه لب تشنه شدم، آب ندادند به من کوفه در فکر اسیرند چه بد خواهد شد خیزران دست بگیرند چه بد خواهد شد کوفه از قهقه ی حرمله ها سرمست است کمر قتلِ غریبانه ی مهمان بسته است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e