eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام‌الله‌علیها  نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب چهل منزل حسین منجلی شد گهی زهرا شد و گاهی علی شد پس از آن که زمین را زیر و رو کرد سپاه کوفه را بی آبرو کرد به سمت کربلا خوشحال رو کرد کمی از خاک را برداشت بو کرد رسیدم کربلا ای داد بی داد! حسین سر جدا، ای داد بی داد! همین جا شیرخواره گریه می‌کرد رباب بی ستاره گریه می‌کرد گهی بر گاهواره گریه می‌کرد گهی بر مشک پاره گریه می‌کرد خدایا از چه طفلم دیر کرده؟ مرا بیچاره کرده، پیر کرده همین جا دور اکبر را گرفتند ز ما شبه پیغمبر ما را گرفتند ولی از من دو دلبر را گرفتند هم اکبر هم برادر را گرفتند "به تو گفتم که ای افتاده از پا ز جا بر خیز ور نه معجرم را..." همین جا بود که سقای ما رفت به سمت علقمه دریای ما رفت پناه عصمت کبرای ما رفت پی او گوشواره‌های ما رفت فقط از علقمه یک مشک برگشت حسین بن علی با اشک برگشت همین جا بود که دل‌ها گرفت و ... کسی روی تن تو جا گرفت و ... سرت را یک کمی بالا گرفت و... و از پشت سرت سر را گرفت و... همین که بر گلویت خنجر آمد صدای نالۀ زهرا در آمد همین جا بود الف را دال کردند تنت را بارها پامال کردند ته گودال را گودال کردند تو را با سم مرکب چال کردند اگر خواندم قلیلت علّت این بود که یک تصویری از تو بر زمین بود بهاری داشتم اما خزان شد قدی که داشتم بی تو کمان شد عقیق تو به دست ساربان شد طلای من نصیب کوفیان شد خبر داری مرا بازار بردند میان مجلس اغیار بردند همین جا بود افتادند تن‌ها همین جا بود غارت شد بدن‌ها تمامیِّ کفن‌ها، پیرهن‌ها بدون تو کتک خوردند زن‌ها همین جا بود گیسو می‌کشیدند به هر سو دخترانت می دویدند ..___________________________ @jjooebhdijwhw181
. حال ما در غم عظمای تو دیدن دارد در غمِ تشنگی‌ات اشک چکیدن دارد تو بخوان باز بخوان باز که از لب‌هایت صوت قرآن به روی نیزه شنیدن دارد چقدر بوی دل و موی پریشان آورد از سر نیزه نسیمی که وزیدن دارد خیزران بر لب تو می‌زند آتش بر دل می‌کشم آه که این آه کشیدن دارد گاه گاه از دل آشفتۀ خود می‌پرسم غنچه‌ای خشک که پرپر شده، چیدن دارد؟ عید قربان شده و نوبت تو شد اما خنجر این بار چرا قصد بریدن دارد؟ کاروان تو کجا و من خسته اما دل من هم به خدا شوق رسیدن دارد @jjooebhdijwhw181
دربساط عشق هرکس زحمتش بالاتراست.. پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتراست! @hosenih هرکه محض احترامت معصیت کمتر کند روزی اشک میان هیئتش بالاتراست.. احترام پیرها هرچند برما واجب است.. پیرمرد روضه تو حرمتش بالاتراست. قول دادی روز محشر لنگ نگذاری مرا ساکن بیت الحسین امنیتش بالاتراست خیمه ی تو جای کبر و کینه و منصب که نیست هرکسی خاکی تر آمد عزتش بالاتراست. نقص های هر نمازش زود کامل میشود.. هرکه انس سجده روی تربتش بالاتراست کربلا رفتن کجا؟از کربلا گفتن کجا؟ دیدن شش گوشه ات از صحبتش بالاتر است داغِ تو دیده به فکر غصه دنیا که نیست مبتلای اشک تو ظرفیتش بالاتراست از شهیدان تو فهمیدم که پای عشق تو هرکسی گمنام تر شد شهرتش بالاتراست گریه در هیئت تفاوت میکند باهرکجا گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتراست وسع ما این‌است! اما خوب میدانیم ما.. خیلی از این نوکریها ساحتش بالاتراست ** تشنگی، زخم زبان،داغ جوان، هتک حرم از تمام این مصائب غربتش بالاتر است @hosenih آب مهر مادرت بود و به رویت بسته شد حجم نیزه آمد و راه گلویت بسته شد.. © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در معرض گرما به تماشا بدنش را حتی ز تنش برد کسی پیروهنش را بر نِی سر او جالس و بر تیرهٔ صحرا کردند رها، از سرِ تحقیر تنش را بر باد رود کون و مکان آه اگر که.. از باد بگیرند سراغ کفنش را جا دارد اگر از نگهش سیل ببارد آن دیده که کردند پر از خون دهنش را گودال مجالِ سخن از شاه گرفت و... خنجر ز جفا ذبح نموده سخنش را ای وای اگر مادر آن کشته ببیند در لُجهٔ خون حالت پرپر زدنش را مجید نجفی @rozeh_1
عزیز فاطمه جان جهان به قربانت سلام بر لب عطشان و چشم گریانت سلام بر تن مجروح و حلق مذبوحت سلام بر سر خونین و جسم عریانت سلام بر جگر خون و داغ های دلت سلام بر شرف و غیرت جوانانت سلام بر در دندان و غنچۀ دهنت سلام بر لب خونین و صوت قرآنت سلام بر علی اصغر که وقت جان دادن به خنده داد تسلاّ به قلب سوزانت سلام بر لحظات وداع اکبر تو که وقت رفتن او رفت از بدن جانت سلام بر دل زینب که پیش دیدۀ او عدو ز چار طرف کرد سنگبارانت سرت بریده شد امّا هنوز جاری بود به چهره اشک روان از دو چشم گریانت سلام باد به شیری که سایه بانت شد برون کشید به دندان ز سینه پیکانت عجیب نیست اگر خصم را کنی سیراب سجیّه ات کرم و عادت است احسانت استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن... دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای... صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود! مرضیه عاطفی @rozeh_1
سوخت از داغِ تو و غرق حرارت شده بود پیش ِ مادر به گلویِ تو جسارت شده بود آسمان تیره شد و سخت زمین-لرزه گرفت شمر(لع) آن ثانیه که دست-به کارَت شده بود عرش ِ حق را چه به هم ریخت «بُنیّ قَتلوک» چونکه مکشوف ترین متن و عبارت شده بود غرقِ خون! در دل گودال! غریب و تنها خاکِ صحرا نگرانِ تو و یارت شده بود سر و انگشتر و پیراهن و دستار و کفن... دست و پا میزدی و لحظۂ غارت شده بود حرمله(لع) در پیِ گهواره لبِ خیمه رسید خیمه ها سوخت و هنگام شرارت شده بود خیره شد سمتِ سرت زینبِ(س) مضطر! ای وای... صحبت از بستنِ دستان و اسارت شده بود! مرضیه عاطفی @rozeh_1
روضه خوان زد به روضۀ گودال خنجر و حنجرت زبانم لال قلب اهل حرم همه محزون قلب زینب زِ درد مالامال صبح تا عصر آه و گریه ، گذشت حال اهل حرم به این مِنوال میهمان بوده ای مگر نه ؟ ، چرا با عصا آمدند استقبال خیمه گاهت عجب شده غوغا قتلگاهت عجب شده جنجال نعل تازه دگر برای چیست نکند کشته ام شود پامال موج نیزه کجا تن بی سر تازیانه کجا تن اطفال شمر بالا نیامد از گودی گرچه خورشید رفته رو به زوال عاقبت قتلگاه خلوت شد تا که خوابید گرد وخاکِ جدال خواهری یک طرف نشست به خاک مادری رفت یک طرف از حال خواهری زد صدا أَ أَنتَ أَخی سوخت عالم ازین زبانِ حال کرد خولی برای شمر و سنان آرزوی قبولیِ اعمال پیکرت بود و سر نبود آنجا زینبت ماند و آرزوی وصال تا که آخر ورودیِ کوفه شد سرت روی نیزه استهلال سه کلام و سه روضۀ مکشوف ... معجر و گوشواره و خلخال مهدی مقیمی @rozeh_1
چشم اگر امسال را هم آبروداری کند گریه می‌خواهد مرا از هرچه خود عاری کند هر کسی اینجا هنر کرده است با اشک آمده است کاش پلک از این هنرها پرده‌برداری کند بین دل با داغ او عقد اخوت بسته‌اند در ازل، آری، خدا این خطبه را جاری کند نوحه‌خوان در روضه می‌خواند به استمداد اشک بانگ "هل من ناصر" است این، کیست تا یاری کند؟ می‌روم تا کربلا، آنجا که مردی آمده است پای عهدش تا نفس دارد وفاداری کند رود می‌افتد به پایش تا به هر قیمت شده قطره‌ای از خویش را در جان او جاری کند آب اگر مهریه‌ی زهراست پس هر طور هست باید از مهریه‌ی زهرا نگهداری کند بیشتر از ضربت شمشیر، یک سوراخ مشک می‌تواند زخم را بر پیکرش کاری کند می‌روم قدری جلو، آن‌جا که یک سر روی نی بی‌محابا قد علم کرده است سرداری کند آن‌که تعلیم تکلم کرد بر عیسای طفل می‌تواند پس سر ِ بر نیزه را قاری کند باز می‌آیم به خود، آن‌جا که در من یک نفر گوشه‌ای کز کرده، می‌خواهد فقط زاری کند چشم کارش گریه در سوگ "حسین بن علی" است کور بادا چشم اگر از گریه خودداری کند علی فردوسی @rozeh_1
تیر از بَس که خورده بود حسین بر تَنَش مثل پیرُهَن شده بود نیزه هاشان تمام شد کم کم موقع سنگ ریختن شده بود نفسش بین راه بر میگشت موقعِ دست و پا زدن شده بود بودم اما جلو نمی رفتم شِمر آنقدر بد دَهَن شده بود تکّه ای را رُبود هر کس که روبه رو با حسینِ من شده بود هرچه کردند رو به قبله نشد یعنی آنقدر پاره تَن شده بود زیر اندازِ خانه های دَهات کفنِ شاهِ بی کفن شده بود /علی اکبر لطیفیان/ 👇👇👇👇👇👇👇 @AliakbarLatifian
به نام خدا ➖➖➖➖➖➖➖ آجَرَکَ  الله   امام  زمان قافله شد وارد شام الامان سنگ به دامن همه در انتظار تا که به دروازه رسد کاروان سلسلهء آل عبا مانده اند در وسط حلقه نامحرمان عمه سادات ، دل آزرده از خنده و دشنام جفا پیشگان جای عزا ، هلهله سر داده اند شرم  نکردند از این کودکان سنگ به رأسِ گل زهرا زدند نیش زبان بر جگر دحتران آه از آن کوی  یهودی نشین بغض علی خفته به چشمانشان یاد درِ خیبر  و حیدر ، زدند سنگ جفا بر  سر شاه جهان آتش و خاکستر و سنگ  جفا رسم  پذیرایی  این  میزبان خون به دل عمه ی سادات  شد بس که جسارت شد از این مردمان کاش بدانند که او زینب است فاطمه ی دوم این  خاندان دختر  حیدر، یل خیبر شکن عالمه ی مکتب  زهرا  نشان عاقله ، در بین  زنان  عرب دانش دریایی او ،  بیکران گشته زمین از وَجَناتش ، خجل خَم شده در هر قدمش ، آسمان در  مَلَأ  عام  نبود   آشکار روی مَهَش بوده همیشه نهان وارث عِلم و عَلَم فاطمه است بانوی صبری که شده قهرمان اُمّ مصائب لقبش داده اند قامت زهرایی او شد کمان با همه ی غصه و درد و مِحَن خواری و ذلت نخریده به جان آنچه که در شام بلا دیده است برده از او قدرت وتاب و توان بزم شراب و سر خونین به تشت شد لب و دندان ، هدف  خیزران صبر دگر بر دل زینب نماند داد زمین را و زمان را تکان دوخته شد کام یزید پلید با دَم شمشیر برنده  بیان خطبه دندان شکن آغاز کرد هیبت زهرا و علی شد عیان کاخ ستم بر سرشان شد خراب سوخته شد جان ستم پیشگان بر رُخشان گَردِ  حقارت نشست تا که  شد اسرار حقیقت ، عیان داد  پیام  عَلَم  سرخ  را نایبه ی بر حقِ  پیغمبران خطبه دیگر، خود زین العباد خواند و شرر زد به دل شامیان گر چه میان غل و زنجیر بود رزمِ سخن کرد به تیغ  زبان مجلسشان را چو عزاخانه ساخت سید و  مولای  همه ، عابدان نیش به جانها زده شد جای نوش جام شراب همه شد شوکران مرثیه و روضه مقتل سرود ناله  کشیدند  همه  عرشیان گفت چه رسمی است دراین روزگار بر سر نیزه است ، سر میهمان این سرِ بر نیزه ، گل فاطمه است بند   دل   خاتم   پیغمبران این سرِ خونین ، پسر مرتضاست زاده آن پادشه اِنس و جان خطبه سجاد ، به آتش کشید قلب  سیاه  همه ی حاضران شکر خدا پرچم سرخ حسین جلوه گری می کند از هر کران هر که به زیر عَلَمش می رود می شود از خیل بلا در اَمان حال ، دلم کرب و بلایی  شده می رسد از راه صف زائران باز هم امسال نوشته ، حسین نام مرا  در  صف  جاماندگان تا برسم  با تو  حرم ،  اربعین دست به دامان تواَم عمه جان ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✍🏻رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا ➖➖➖➖➖➖➖➖ به دنبالِ حَرَم ، شبهای جمعه پریشان خاطرم ، شبهای جمعه قلم هم شعر باران می سراید به روی دفترم ، شبهای جمعه هوای کربلا ، دست خودم نیست می اُفتد بر سرم ، شبهای جمعه به عشق کربلا ، غمهای خود را زِ خاطر می برم ، شبهای جمعه همیشه سایه دارد بر سرِ من شهنشاهِ کَرَم  ، شبهای جمعه دلم غمخانه ی داغ حسین است به یاد مادرم ، شبهای جمعه به جان ودل ،همیشه روضه خوانِ علیِ  اکبرم  شبهای  جمعه زیارتنامه می خوانم به عشقِ سلام  آخرم ، شبهای  جمعه سلام آقا...ببین دلتنگی ام  را بخوان سوی حرم ، شبهای جمعه نصیب "کیمیا" کن ، یک زیارت بده  بال و پرم ، شبهای جمعه ➖➖➖➖➖➖➖➖ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۲۵ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0