eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
5.4هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 اسلام محمد را یاوری توتجلّی نور داوری مادر امامت را مادری ، مادری ، مادری همسر و یار نبی یا سیّدتی برنبی ذکر لبی یا سیّدتی تو الگوی زینبی یا سیّدتی اُمّ المؤمنین مدد یا سیّدتی ** ای مزارت کعبه ی عاشقان از غمت ای بانوی قهرمان اشک غم از دیده ها شد روان ، هر زمان ، هر زمان ای جلالت آیینه ی نور سرمد بعد از زهرا از همه زنها سر آمد ثروتت شد حامی دین محمد اُمّ المؤمنین مدد یا سیّدتی ** ای عزیز مسلمین از وفا بهر ما سینه زنها کن دعا تا شویم در راه حق جانفدا ، جانفدا ، جانفدا کن دعا تا که همه خدایی شویم در راه اولاد تو فدایی شویم مثل شهدا کرببلایی شویم یا سیّدی یا حسین ابا عبدالله ** کرببلا قبله ی عالمه دلها از مصائبش پر غمه هرچی بگم از غمش باز کمه ، قبله ی ، عالمه کربلا دیده سر ِ از تن جدا رو کربلا دیده جفای دشمنا رو دیده غربت ذبیح ِ بالقفا رو یا سیّدی یا حسین ابا عبدالله شاعر : حاج امیر عباسی حضرت خدیجه (س) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 آمد و در مقدمش شور و نوا آماده شد عالمی با نیت مدح و ثنا آماده شد تا که اربابم صدایش زد علی بن الحسین(ع) در طوافش کعبه و سعی و منا، آماده شده منسبش ذرّیة الحیدر، برای وصف او مسجد و محراب، با قبله نما آماده شد بیقرارِ بندگی بود و لبش مشغولِ ذکر تا شود ورد زبانش؛ «ربنا» آماده شد اسوهٔ عشق و عبادت بود زین العابدین در قنوتش بهترین حالِ دعا آماده شد غبطه میخوردند بر حالش تمام انبیا تا برای ارتباطِ با خدا آماده شد آیه آیه، نسخه نسخه، صفحه صفحه عشق را در صحیفه ثبت کرد و پس شفا آماده شد دردمندان آمدند و در مدینه صف به صف دانه دانه دانه مُهر کربلا آماده شد شد نماز شکرِ میلادش به خوبی برگزار تا به دست سائلان سجاده ها آماده شد! مرضیه عاطفی امام سجاد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 دلبر دُردانه شهزاده علیّ اکبر است قبله ی جانانه شهزاده علیّ اکبر است کربلا میخانه ی زیبای این عالم بود صاحب میخانه شهزاده علیّ اکبر است باده و مِی نام زیبای گُلِ لیلا بُود ساقی پیمانه شهزاده علیّ اکبر است صحبت از غیرش رها کن ، یار جو عالِمِ فرزانه شهزاده علیّ اکبر است دل رُبود از ما نگاهِ دلفریبای علی هستیِ دیوانه شهزاده علیّ اکبر است مستی از راه شنیدن در عوالم دیده ای؟ نغمه ی مستانه شهزاده علیّ اکبر است دل فقط جای خدا باشد مراقب باش تو مالک این خانه شهزاده علیّ اکبر است هر کجا نامش بگویی جنتُ العلا شود برکت کاشانه شهزاده علیّ اکبر است سجده زن بر قامت او قامت حق او بُود طلعت شاهانه شهزاده علیّ اکبر است دل اگر پروانه باشد در پِیِ گُل می رود رازقِ پروانه شهزاده علیّ اکبر است حیدر و احمد نمایان کرده روی ماه او دلبر دُردانه شهزاده علیّ اکبر است /عبدِ کریم/ حضرت علی اکبر (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 کرم‌‌خانه جای کریمان بوَد محل عطای کریمان بوَد گدا در حرم گرچه آقا شود همین از دعای کریمان بوَد کریمِ کریمان عالم حسن رسیدن به اوج کمالم حسن من از کوه طور آمدم، آب کو لبِ تشنه را گوهری ناب کو مرا بوسه بر دست او آرزوست شب است و لبم، دست ارباب کو در افطارها با رطب قانعم رطب را کشیدن به لب قانعم گریبان دریدن به من می‌رسد از او بوسه چیدن به من می‌رسد قرار است من هم شوم مبتلا غمش را خریدن به من می‌رسد چه زیباست دربندِ آقا شدن اسیری به لبخندِ آقا شدن نوشتند ما را گدای حسن گدای سحر، با دعای حسن مریضیم و افتاده در راه او شفا می‌دهد خاک پای حسن همان یاکریمِ هوایش منم دخیل دو دست عطایش منم مگیر از گدایت اشارات را عنایات را، افتخارات را به هر جا رسَم باز هم از توأم فزون کن به من اعتبارات را به این و به آنم دچارم مکن گدای توأم بی عیارم مکن تو افطار کن من نظاره گرت تو ارباب باشی نوکرت مرا فرض کن یک غریبه، غریب فقیری سرِ راه انگشترت من از کاروانم جدا مانده‌ام خلاصه ز کرببلا مانده‌ام می‌ارزد گدایی به آقا شدن به سلمان شدن، اهل تقوا شدن اگر خلوتم را تو پُر می‌کنی خوشم با شب و روز تنها شدن قسم بر عبادات روز و شبت مرا کرده بیچاره خال لبت نمی‌خواستم تاج شاهانه را کلید درِ این حرم‌خانه را نمی‌گنجد این حرف‌ها بر گدا به من هم بده حال پروانه را همین‌که نگاهم کنی کافی است اگر سر به راهم کنی کافی است کمالم به پای تو کامل شود نمازم بدونِ تو باطل شود جنون من از عاقلی می‌رسد مریدت چرا باز عاقل شود به رویای شبهای تنهای من قدم رنجه کن ماه زیبای من تهی دست را نوکری عار نیست مریض تو هست آنکه، بیمار نیست کرم راه تو، نوکری راه من چنانم گدایت که بی‌کار نیست تو را داشتن اعتبار من است گداییِ تو کار و بار من است غلامان، به لبخند سلطان خوشند در این عشق، پاره گریبان خوشند اگر راه جانان پریشانی است به این گونه زلف پریشان خوشند خوشی با تو زیباست یا ذوالکرم گدای تو آقاست یا ذوالکرم امامت به صحن و سرا نیست که به ایوان و گنبد طلا نیست که مزارت مسیر بهشت خداست ولایت به این حرف ها نیست که ولی کاش صحن و سرا داشتی حریمی شبیهِ رضا داشتی کربلایی رضا باقریان امام حسن (ع) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من کيستم سلاله دامان کوثرم من زينب سه ساله ي زهراي اطهرم آيينه ي تمام نمايي ز فاطمه نيلوفري به گلبن ياس پيمبرم باب الحسين فاطمه باب الحوائجم بر سه امام ، عمه و فرزند و خواهرم از جانب امام زمانم سفير شام تنها نه يک سفير که پيغام آورم از کودکي مجاهد راه خدا شدم گويي براي کرب و بلا زاد مادرم قدم کمان و آه بود تير و ناله تيغ فرمانده حسينم و اشگ است لشگرم دشمن هماره داشت وحشت ز اشگ من شاهد رخ کبود و سياهي پيکرم روز است جاي در بغل زين العابدين شبها به روي دامن زينب بود سرم قرآن کوچکي به روي دست اهل بيت آيات ، نقش بوسه ي بابا به منظرم تا بنگريد فاتح پيروز شام کيست يک لحظه رو کنيد به قبر مطهرم هم سنگر سه ساله ي زينب پس از حسين کرب و بلا و کوفه و شام است سنگرم گر رو به سوي حشر نيارند اهل بيت من يک تنه شفيعه ي فرداي محشرم جاي کفن به پيکر رنجور وقت دفن پيراهن اسيري من بود در برم گرديده شاه شام ، ذليل جلالتم لرزيده کاخ عزت او در برابرم سنم کم است و کوچکم اما به اقتدار آيينه ي دار قاسم و عباس و اکبرم افتاد عکس فاطمه در ماه عارضم سيلي زدند بس که به روي منورم پاي سر پدر ، زدن دختر يتيم من ز بني اميه همين بود باورم رخسار زرد ، سرخ ز خون سرم شده لبهاي خشک ، تر شده از ديده ي ترم آن شب يه ياد فاطمه تا صبح گريه کرد زينب چو خاک ريخت بر اندام لاغرم --------- حضرت رقیه (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 پنجم ماه، مه چاردهي جلوه گر است که ز خورشيد فروزنده،فروزنده تر است شهر بانو که جهان محو جلالش گشته پسري زاده که بر خلق دو عالم پدر است چه پسر ثاني حيدر چه پسر جان حسين چه پسر آينه طلعت خير البشر است اين پسر کيست ؟ علي ابن حسين ابن عليست که حسين ابن علي نيز از او مفتخر است همه گلهاي نبي گشت خزان و پس از آن هر چه دادند به شيعه همه از اين شجر است يار او باش که عالم همه يار تو شوند مهر او جوي که بر آتش دوزخ سپر است نرگس ديده و سرو قد و مرآت جمال همه تصوير خداي احد دادگر است او که باران به تمناي غلامش بارد او که بر ابر به فرمان خدا راهبر است عاجز از يافتن رتبه والاش ملک لال از گفتن اوصاف کمالش بشر است من کجامنقبت حضرت سجاد کجا ذره از وسعت خورشيد کجا با خبر است جنت از روضه جود و کرمش دسته گلي دوزخ از آتش خشم و غضبش يک شرر است شام، معراج - بال،ناقه و نيزه رفرف اين پسر با سر خونين پدر همسفر است چه به ويرانه شام و چه در آغوش حسين اين امامي است که روح القدسش خاک در است *********** امام سجاد (ع) میلاد 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
دیشب از عشق چشمِ من تر بود عاشقی حرفِ ما و دلبر بود دلِ گُم گشته ام مرا می بُرد دلم از كودكی كبوتر بود تا سرِ كوچه ی خدا رفتم كه پُر از چشمه هایِ كوثر بود چشمِ من بود و دامنِ ساقی دستِ من بود و لطفِ ساغر بود من زِ هوش و دلم زِ دستم رفت كارِ پیمانه های آخر بود كارِ دل، كارِ عشق دست تو اند هم خدا ، هم حسین مَستِ تو اند باز كُن چشمِ عالم آرا را خیره كن چشم هایِ دنیا را نخوری چشم ای تو چشمِ حسین بس كه چشمت ربوده دل ها را نوه یِ ارشدِ امیرِ عرب می دهی عطرِ نامِ زهرا را ای علمدارِ دومِ این قوم می بَری رونقِ مسیحا را آرزویِ حرا دو ركعتِ توست تا ببیند دوباره طاها را صخره ای موج را به هم كوبید رویِ دوشش گرفت دریا را پَرِ سجاده هایِ مادرِ تو می بَرد دودمانِ لیلا را سیبِ سرخی و زاده ی ارباب یوسفِ خانواده ی ارباب جلوه ای كُن به رسمِ دلبریت تا بریزیم سر به سَروَریت درِ بازارِ بَردگان وا شد یوسف آمد برایِ نوكریت كعبه اُفتاده است دُنبالت با خیالِ رُخِ پیَمبریت تو علی هستی و علی مانده ماتِ اعجازِ تیغِ حیدریت چقدر مثلِ فاطمه هستی به فدایِ شكوهِ كوثریت آمدی عشق در به در شده است امشب ارباب ما پدر شده است  شاه زاده امیرِ میدان ها مثلِ عباس مردِ طوفان ها نفس دشت ها بُریده زِ تو تند بادِ شگفتِ جولان ها كوه ها خاكِ پایِ تن تنه ات شاه بیتِ لبِ رجز خوان ها به علی رفته ای در اوجِ نَبَرد می زنی خنده بر پریشان ها زَهره ها را دریده ای یعنی هیچ كس نیست بین میدان ها از امیران كربلا هستی چقدر شكل مرتضی هستی گره ای تا زدی دو اَبرو را به هم آمیختی تو شش سو را همگی قبرِ خویش را كَندَند تا كه دیدند تیغ و بازو را تیغ رقصید و آسمان بشنید ضربه ات را صدایِ هوهو را طپشِ قلبِ خیمه ها آمد تا گشودی سپاهِ گیسو را آمدی تا پس از عمو گیری پایِ محمل ركابِ بانو را از مِیِ عشق باده ای داریم وَه چه ارباب زاده ای داریم روشنی هایِ آسمانِ حسین ای نشانیِ بی نشانِ حسین رویِ چشمِ تو اَبروانِ پدر رویِ دوشِ تو گیسوانِ حسین آه! داوود حضرتِ ارباب ای اذان گویِ كاروانِ حسین بعد آوای دلنشینِ تو بود نوبتِ گفتنِ اذانِ حسین قُوَّتِ زانوان بابایی ای مسیحاترین جوانِ حسین مادرت هیچ ، بین بُهتِ حرم رَفتَنَت می بَرَد توانِ حسین از نگاهت عزیزِ زهرا سوخت رفتی از رفتنِ تو لیلا سوخت 🔸شاعر: ________________________
هرجا سخن از خاک دری هست،سری هست هرجا تب عشق است، دل در به دری هست دیروز گدایان همه دنبال تو بودند هر جا که شلوغ است یقیناً خبری هست اجداد من از دیر زمان عاشق عشقند دیدید که در طینت ما هم هنری هست بازار مرا با قدمت گرم نکردی یک چند غلامی که بیایی ببری هست در غیبت شه روی به شهزاده می آرند صد شکر که در خانه ی آقا، پسری هست هر جا قد و بالای رشیدی ست، یقیناً دنبال سرش نیم نگاه پدری هست یا حضرت ارباب، دمت گرم و دلت شاد یا حضرت ارباب کرم، خانه ات آباد داریم همه محضر تو عرض سلامی تو شاهی و ما نیز هر آن چه تو بنامی تا خانه ی آباد شما بنده پذیر است ویرانه ترینم نکنم میل غلامی ای قامت قد قامت تو عین قیامت قربان قدت صد قد و بالای گرامی تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟! پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟ تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی هر چند امامت نکنی، باز امامی هر کس که هوای پدری داشته باشد با عشق تو باید پسری داشته باشد انگار رسول است، نمایی که تو داری انگار بتول است، صدایی که تو داری بد نیست که هر روز عقیقه بنمایی با این قد انگشت نمایی که تو داری باید که برای تو کرم خانه بسازند از بس که زیاد است گدایی که تو داری از شش جهت کعبه دل لطف تو جاری است از سفره ی پر جود و سخایی که تو داری تو آن قدر از خویشتن خویش گذشتی که منتظر توست، خدایی که تو داری فردای قیامت به خدا خوب ترینند در بین شهیدان، شهدایی که تو داری کاری نکن ای دوست مرا از تو بگیرند بگذار که عشاق به پای تو بمیرند ای سیر کمالات همه تا سر کویت ای آب حیاتم، نمی از آب وضویت ابن الحسنت گفته حسین بس که کریمی مانند حسن جود بود عادت و خویت عالم همه حیران ابوالفضل و حسینند ماتند ابوالفضل و حسین از گل رویت پایین قدم های حسین جای کمی نیست جا دارد اگر غبطه خورد بر تو عمویت این قدر مزن آب به سرخی لب خود حیف است که پیچیده شود این همه بویت حیف از تو مرا عبد و غلام تو بدانند باید که مرا عبد غلامان تو خوانند 🔸شاعر: ___________________________
آسمان باز پر قمر شده است شب اندوهمان سحر شده است به همه سائلان نظر شده است چونكه اربابمان پدر شده است آمد از راه قرص ماه حسین دومین حیدر سپاه حسین خلق و خویش پیمبرى دیگر على اكبر نه،حیدرى دیگر پهلوان دلاورى دیگر تو بگو شیر لشكرى دیگر هست پیغمبرى سراپایش به عمو رفته قدوبالایش چهره اش ماه آسمان حرم سایه اش قوت زنان حرم حنجرش گرمى اذان حرم چشم بد دور از جوان حرم مثل عباس سایه ی سرهاست سرپناه تمام خواهرهاست آمد از هر نظر على باشد از همه بیشتر على باشد بازهم یك نفر على باشد چقدر این پسر على باشد! مثل حیدر قویست او عزمش چند بیتى بگویم از رزمش بین گرد و غبار مى آید روى مركب سوار مى آید پسر ذوالفقار مى آید حیدر روزگار مى آید عشق مى ریزد از سر و رویش ذوالفقار است تیغ ابرویش پاش تا در ركاب مى افتد دشت در پیچ و تاب مى افتد سر ز تن بى حساب مى افتد به تلاطم عقاب مى افتد بهت در چشمهاى این دشت است بسكه در حال رفت و برگشت است خوب فهمیده رزم فن دارد هنر جنگ تن به تن دارد فن از روبرو زدن دارد این شگرد از عمو حسن دارد آى لشكر ببین جوان این است پسر شیر نهروان این است خشم او تیغ و نیزه و تیر است هرنگاهش دو قبضه شمشیر است چقدر رزم او نفسگیر است نوه ی شیر غالبا شیر است تیغ مى زد همین كه از چپ و راست ازحرم بانگ یاعلى برخاست رزم با این جوان گره خورده حنجرش با اذان گره خورده در دهان ها زبان گره خورده ابرویش آنچنان گره خورده كه همه یاد حیدر افتادند یاد آن روز خیبر افتادند رعد و برق است یا كه طوفان است كه دقیقا میان میدان است یا جوان حرم رجز خوان است روى لب هاى عمه ها جان است شور و غوغاست در دلش هرچند دارد ارباب مى زند لبخند مى رود دشت را به هم بزند وسط معركه علم بزند خواست تا حرف مى روم بزند دید باید كمى قدم بزند پیش چشم پدر جوان مى رفت داشت ازجسم شاه جان مى رفت رفت در نیزه زارها افتاد بین گرد و غبارها افتاد زیر پاى سوارها افتاد وسط نیزه دارها افتاد پاى نیزه به پیكرش وا شد به زمین خورد اربااربا شد 🔸شاعر: ____________________
زیباتر از این ماه در عالم قمری نیست خورشید شده پا به فرار و خبری نیست با تیغ نگاهش به ملک بال و پری نیست زیباتر از او روی زمین گُل پسری نیست مشتاق ترین شب به ره عشق سحر شد چشم همه روشن شده..ارباب پدر شد تب کرده از این جلوه گری حضرت مولا هر کس که تو را دیده شده محوِ تماشا این کیست که امشب شده مجنونیِ لیلا؟ حق باشد اگر گفته خدا تبارک الله آئینه ترین کَس به پیمبر علی اکبر غوغا نه قیامت نه که محشر علی اکبر در پیچ و خم زلف شما باد اسیر است هر کس که خودش را به جنون داد...اسیر است هر کس که به امضای تو آزاد...اسیر است شیعه به تو از لحظه ی میلاد اسیر است هنگام اذانت شده ای عشق سحر کن بر ما و دل مضطر ما نیز نظر کن در معرکه ها کارِ تو چون حیدر کرار دشمن شده با خشم نگاه تو گرفتار ای وای اگر تیغ کشی همچو علمدار آنوقت شود معرکه از تیغ تو تب دار صد ناز بنازیم بر این ضربتِ شصتت میدان همه چون موم گرفتارِ دو دستت عالم همه چون نقطه ی پرگارِ تو باشد ارباب به والله گرفتار تو باشد آقاست هر آنکس که بدهکار تو باشد جبریل در افلاک علمدار تو باشد یک بار دگر معجزه ای کن که ببینیم در کرببلا پائین شش گوشه نشینیم جز دست تو و دست علمدار علم نيست جز جان تو روى لب ارباب قسم نيست فرقى به ميان عرب و نسل عجم نيست جز عشق تو در فكر مدافع حرم نيست نقش است به پيشانىِ من عمه ى سادات جانم به فداى حرمت قبله ى حاجات 🔸شاعر: ________________________
خبر رسیده که آقایمان پدر شده است پسر رسیده؛ پدر صاحبِ سپر شده است جوانِ خوش قد و بالای خانۂ لیلا برای سید و سالارمان ثمر شده است خصایصش شده تلفیقی از نبی(ص) و علی(ع) چهارقل به لبِ هر که با خبر شده است نمیروم به خدا جای دیگری! چونکه گدا فقط درِ این خانه معتبر شده است چه دست ها که به قنداقه اش گره خورده چه چشم ها که به شوقِ وصال، تر شده است نگاه نافذِ او شد دلیلِ خلقِ عقیق به سنگ، خیره شد و صاحبِ اثر شده است برای هر که غلام ِ علیست(ع)؛ خیرِ کثیر برای دشمنِ حیدر، بلا و شَر شده است دوباره «أشهدُ أنّ علی(ع) ولی الله» اذان به شوقِ صدایش چه شعله ور شده است از آن زمان که به دست پدر معمّم شد نگاه عمّه به او گرم و گرمتر شده است شمایلِ ادبش کاملاً أبالفضلی ست(ع) اگر که شهره به دست-بوسیِ پدر شده است! 🔸شاعر: ___________________________
-------------؛------------- بند اول: تویی شبیه طاها..علی اکبر سرو رشید و زیبا..علی اکبر یوسف آل زهرا..علی اکبر عزیز جان لیلا..علی اکبر تو اومدی جاداره کعبه ترک برداره تو احمدی یاحیدر جانم علیه اکبر ........................... بند دوم: قرار قلب بی تاب ..علی اکبر تو این شبای مهتاب ..علی اکبر ذکر لبای اصحاب ..علی اکبر مبارکه ای ارباب!..علی اکبر خدایی این شهزاده عشق ابوالسجاده به قامتش ثارالله میگه هزارماشالله ............................. بند سوم: تو محشری غوغایی ..علی اکبر نگاه تو زهرایی..علی اکبر هیبت تو مولایی ..علی اکبر همشونه سقایی ..علی اکبر قیامتی در قامت عالم فدای نامت موذن آل الله عشق اباعبدالله ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: مرتضی کربلایی
ملک ندای تهنیت سر داده به خاطر ولادت شهزاده چهارقل خونده علی تاچشمش به صورت ماه نوه‌ش افتاده نوره نوره نوره عالمگیره جون عالمی براش در میره خوشبحال هرکسی که امشب عیدی از عموش حسن میگیره به شبه پیغمبر ماشاالله به حُسن این دلبر ماشاالله به اولین نور دیده‌ی حسین به ثانی حیدر ماشاالله علی بن الحسین ........ مثل علی عبادته یاده تو روز جوونه روز میلاده تو جون بزرگ و کوچیک اقوامم فدای اجدادتو و اولاد تو جانه جانه جانه جانانی تو نور چشم آل عمرانی تو از خطّ و خال جمالت پیداست آینه‌ی زُلال قرآنی تو به صورت زیبات ماشاالله به قامت رعنات ماشاالله شونه‌به‌شونه‌که‌میشی با قمر میگه بهت بابات ماشاالله علی بن الحسین ......... حَیّ علی خیرالعمل هستی تو برای دشمنان اَجَل هستی تو بایدم اینجوری باشی تو میدون شاگرد فاتح جمل هستی تو شرزه شیرِ صف‌شکن هستی تو احمد و ابوالحسن هستی تو دیدنیه وقتی بین لشگر مشغول نیزه زدن هستی تو ضربه‌ی تو کاری ماشاالله چه قدرتی داری ماشاالله تو کربلا واسه لشگر حسین کردی جلو داری ماشاالله