eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
در بسترش نشسته فقط آه می کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می کشد در بسترش نشسته سرش درد می کند می سوزد از درون جگرش درد می کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست تاج سرم را بیاورید شب می رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می شود دارد زمان گفتن صد راز می شود با احتضار و حال و هوای غروبی اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی اش می خواست تا عبای پیمبر در آورد عمامه و قبای پیمبر درآورد می دید در رخ پسرش اقتدار را می داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه داری ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده 🖋مجتبی شکریان @marsieha
دوستان بر من و سوز جگرم گریه کنید به شرار دل و اشک بصرم گریه کنید  من جوان بودم و در سن شبابم کشتند  بر دل سوخته و چشم ترم گریه کنید  حسنم، پاره جگر مثل عمویم حسنم  بر من و بر هموی خون جگرم گریه کنید   من و جد و پدرم را به جوانی کشتند  در عزای من و جد و پدرم گریه کنید  من شهیدم ولی از خصم نخوردم سیلی  همه بر مادر نیکو سیرم گریه کنید  سال ها بود که در تحت نظر بودم حبس  همه بر قصه ی تحت نظرم گریه کنید  قبر ویران شده ام گشت بقیع دگری  داغداران به بقیع دگرم گریه کنید   بعد من مهدی من بی کس و تنها ماند  به غریبی یگانه پسرم گریه کنید  گریه ی منتظران مرحم زخم دل اوست  بر ظهور خلف منتظرم گریه کنید  📚نخل میثم @marsieha  
ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو بیت ­الولای دل، حرم با صفای تو قرآن ، یگانه دفتر مدح و ثنای تو روح ملک کبوترصحن و سرای تو آیینه ی جمال خداوند سرمدی فرزند پاک چار علی ، سه­ محمدی رضوان بدان جلال و شرف سائل درت خورشید سجده برده به صحن مطهرت روح رضاست در نفس روح پرورت نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت میراث زهد و نور هدایت ز هادیت علم امام هشتم و جود جوادیت معصوم سیزده ولی­الله ذوالمنن ابن ­الرضای سومی و دومین حسن گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن دُر کلام و لعل لب گوهری کجا وصف ابا محمدنِ العسگری کجا انوار ده امام درخشد ز روی تو یادآور رسول خدا خُلق و خوی تو زیباترین دعای ملک گفتگوی تو مسجود جنّ و انس بود خاک کوی تو بحری که در صدف، دُر جان پرورد تویی در دامنش امام زمان پرورد تویی ویرانة مزار تو مسجود آسمان قبر تو کعبة دل و صحنت مطاف جان زوّار هر شب حرمت صاحب­الزمان کوری چشم دشمنت ای قبلة جهان تنها نه سامره، همه عالم دیار توست هر جا رویم در بغل ما مزار توست قبر مطهر تو اگر چه خراب شد یا بر حریم تو ستم بی­حساب شد و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد هرچند قلب شیعه از این غم کباب شد 📚نخل میثم
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند دوتا کریم در عالم برای ما باشند حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند کبوتران همه راهی سامرا باشند دلیل خوشه ی انگور عسکری این است که تاک ها ننشینند روی پا باشند حسن شدی که میان مُضیف چشمانت تمام شهر به عشق شما گدا باشند حسن شدی که به هنگام بردن نامت بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛ به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند حسن شدی که غریبی غریب تر باشد که زائران تو در بین کوچه ها باشند حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد که خادمان تو در شهر کربلا باشند 🖋مهدی رحیمی @marsieha
امشب همه جا موج زند نور ولایت افتاده به سرها همه دم شور ولایت گردیده سماوات و زمین طور ولایت از پرده در آمد مه مستور ولایت گردیده ملک گرم ثناگستری امشب گویند ثنای حسن عسگری امشب برخیز و بزن خنده که گل خنده زن آمد با خنده ی گل بر لب بلبل سخن آمد خورشید فروزنده مه انجمن آمد فرزند رضا را حسن آمد حسن آمد عالم همه غرق شعف و عشرت و شادی است میلاد گرامی خلف حضرت هادی است نخل نبوی را ثمر است این ثمر است این چرخ علوی را قمر است این قمر است این فخر دو جهان را پسر است این پسر است این بر مصلح عالم پدر است این پدر است این این شیعه و این مشعل انوار هدایش ای جان همه عالم و آدم بفدایش روئید گل تازۀ آمال محمّد یا مهر فروزنده ی اقبال محمّد یا صفحه ی رخسار و خط و خال محمّد یا آمده دوم حسن از آل محمّد از سامره تابیده به عالم جلواتش پیوسته فرستید درود و صلواتش این گوهر ده بحر خروشنده ی دین است این کعبه ی امیّد دل اهل یقین است این عرش خداوند تعالی به زمین است این نجل دهم حجّت خلاّق مبین است در سجده ملایک به یسار و به یمینش تابنده بود جلوه ی مهدی ز جبینش آینه ی حسن ازلی ماه جمالش آیات لب حضرت هادی خط و خالش یادآور جاه نبوی قدر و جلالش جبریل فرو ماند در اوج کمالش عالم همه مرهون وی و موهبت اوست از سامره تا عرش خدا مملکت اوست این اختر برج نقوی ماه تمام است این فرش نشینی است که خود عرش مقام است این حجّ و زکوة است و صلات است و صیام است بر خلق امام است امام است امام است قدر و شرف و عزّت و جاه بشر از اوست ای منتظران حجّت ثانی عشر از اوست ای ارض و سماوات همه سامره ی تو ای چرخ برین نقطه ای از دایره ی تو ای مهر فلک ذرّه ای از نائره ی تو ای زنده دل اهل دل از خاطره ی تو از جود تو بس خاطره داریم حسن جان ما آرزوی سامره داریم حسن جان @marsieha
ای قبله حرم، حرمِ سامرای تو بیت ­الولای دل، حرم با صفای تو قرآن، یگانه دفتر مدح و ثنای تو روح مَلِک، کبوترصحن و سرای تو آیینة جمال خداوند سرمدی فرزند پاک چار علی ، سه­ محمدی رضوان بدان جلال و شرف سائل درت خورشید سجده برده به صحن مطهرت روح رضاست در نفس روح پرورت نامت حسن نه بلکه حسن پای تا سرت میراث زهد و نور هدایت ز هادیت علم امام هشتم و جود جوادیت معصوم سیزده ولی­الله ذوالمنن ابن ­الرضای سومی و دومین حسن گل ریزد از بهشت به خاکت چمن چمن شرمنده در ثنای تو از کوچکی سخن دُر کلام و لعل لب گوهری کجا وصف ابا محمدنِ العسگری کجا انوار ده امام درخشد ز روی تو یادآور رسول خدا خُلق و خوی تو زیباترین دعای ملک گفتگوی تو مسجود جنّ و انس بود خاک کوی تو بحری که در صدف، دُر جان پرورد تویی در دامنش امام زمان پرورد تویی ویرانة مزار تو مسجود آسمان قبر تو کعبة دل و صحنت مطاف جان زوّار هر شب حرمت صاحب­الزمان کوری چشم دشمنت ای قبلة جهان تنها نه سامره، همه عالم دیار توست هر جا رویم در بغل ما مزار توست قبر مطهر تو اگر چه خراب شد یا بر حریم تو ستم بی­حساب شد و آن دلربا ضریح نهان در تراب شد هرچند قلب شیعه از این غم کباب شد هر روز قبة تو فروزنده­تر شود جاه و جلال و مرتبه­ات زنده­تر شود ای نُه سپهر فرش رفیع عبادتت ای لطف و جود و مرحمت و بذل، عادتت اقرار کرده دشمن تو بر سیادتت یاد آمدم به فصل جوانی شهادتت ای زخم دل هماره فزون از ستاره­ ات از ما سلام بر جگر پاره پاره­ات با آن که در محاصره بودی تو سال­ها دیدی ز دشمنان، غم و رنج و ملال­ها کردند با تو از ره طغیان جدال­ها دادی به شیعه عزت و قدر و جلال­ها نور ولایتت ز دل حبس ای شگفت چون آفتاب یک­ سره آفاق را گرفت داغت به قلب شیعه شراری عظیم شد خون بر دلت ز کینة اهل جحیم شد روح تو در بهشت الهی مقیم شد با رفتن تو حضرت مهدی یتیم شد یا بن الحسن از این همه بیداد، الامان عجّل علی ظهورک یا صاحب ­الزمان 📚نخل میثم @marsieha
. ▪️ (عامیانه) برای شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️ عاشقا بیائید با هم پر بزنیم حرم سامرا رو در بزنیم کاش بریم ساکن اونجا بمونیم تو حرم یه گوشه روضه بخونیم چند روزی تو حرم اعتکاف کنیم همه دور اون ضریح طواف کنیم مثل شمع از غم مهدی بسوزیم چشم به اون گنبد زیبا بدوزیم سامرا بگو چقد بلا دیدی سامرا بگو چقد غم کشیدی بگو از کینه و بد عهدی بگو بگو از یتیمی مهدی بگو بگو از لحظه ای که مهدی میدید که باباش نالهء محزون میکشید سقف عمر زندگیش ویرونه شد از لبش خون دلش روونه شد روی خاک حجره دست و پا میزد دم آخر مهدی شو صدا میزد از عطش میگفت خدایا جیگرم گاهی هم صدا میزد ای پسرم سامرا بگو میون اون بلا گاهی هم صدا میزد مادر بیا میسوزه از نوک پا تا به سرش طلب آب میکنه از پسرش شاید آب بنوشه و آروم بشه تا دیگه نالهء جانسوز نکشه گریه کن آهای زمین سامرا بیاد شهید خاک کربلا کربلا قحطی آب رسیده بود کربلا حسین لباش خشکیده بود کربلا پیش چشای خواهرش با همون تشنگی شد جدا سرش مجتبی صمدی شهاب
. جرعه اي از يك زبانحال امام عسکری عليه السلام اثر حاج مجتبي صمدي شهاب قسمت این بود که من هم به جوانی بروم با دلی سوخته زین وادی فانی بروم آنچنان زهر بهم ریخته ارکان مرا نفسی نیست که با آه و فغانی بروم پسرم کاش بیاید به سرم یک لحظه تا برم توشه از آن گنج نهانی بروم مادرم سوخت در این ماه از آن شعله در سوخته از غم آن یاس خزانی بروم یا حسین اشهد موتم شده و از داغش با دو چشمی شده خون زاشک فشانی بروم دست وپا می زنم اما بخدا با یاد آن تن له شده از اسب دوانی بروم زیر لب گفت به عباس پریشان زینب بی تو تا شام بلا با چه امانی بروم زینب آن عمه مظلومه من گفت به شام کاش از این معرکه چشم چرانی بروم مجتبي صمدي شهاب✍ .
. ‍ 🏴سبک روضه ای شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول گرفته آتیش،همه وجودم زده شرر زهر،به تار و پودم روی لب من،رسیده جونم این دم آخر،روضه میخونم روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها لبریز درد و،لبریز آهم غریبم و شد،سامرا قتلگاهم مسموم وا اماما 🏴بند دوم رفته قرارم،چشم انتظارم مهدی بیا که،تمومه کارم شبیه پاییز،زرد و خزونم با لب تشنه،روضه میخونم روضه ی شمرو خنجرو حنجر سید الغریب من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب لبریز درد و،لبریز آهم به یاد جد،غریب و قتلگاهم مظلوم واحسینا 🏴بند سوم الا امید،شیعه کجایی واویلتا از،غم جدایی ماه مدینه،یوسف زهرا به حق مادر،العجل آقا صاحب شمشیر علی منتقم خون خدا دل خوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا منتظر تو،دیده به راهیم اگر چه غرق،معصیت و گناهیم عجل بقیت الله 📙مناسبت:شام 🎤 کربلایی ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای یکبار فکر واقعه گوشواره ای با اینکه بر سر پدر دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم آسمان روسریش پر ستاره شد دو ماه و نیم کارحسن موشکافی و دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و... دو ماه و نیم گونه زخمی ماه! تر از چادر سیاه سرش هم سیاه تر تا اینکه با سیاه پر تازیانه رفت شمع شب مدینه هم آخر شبانه رفت علی زمانیان
تو ضعف می کنی پسرت گریه می کند مهدی رسیده و به برت گریه می کند خاکی شده است موی سرت گریه می کند این ظرف آب بر جگرت گریه می کند بر روی دامن پسرت دست و پا مزن اینگونه چنگ بر روی این خاک ها مزن آقا سلام بر تو و دریای تشنه ات این کاسه می خورد روی لب های تشنه ات یاد حسین می دمد از نای تشنه ات دادی سلام بر لب بابای تشنه ات خونابه گرچه از دهنت ریخته شده آلاله روی پیرهنت ریخته شده شکرخدا که لعل لبت خیزران نخورد شکرخدا که روی گلویت سنان نخورد چکمه به روی پیکر تو بی امان نخورد سر نیزه ای نیامد و روی دهان نخورد شکرخدا که تو کفنی داشتی حسن بر جسم خویش پیرهنی داشتی حسن جواد پرچمی
شب تاریک هوای سحرش را می خواست شهر انگار خسوف قمرش را می خواست گوشۀ حجره کسی چشم به راه افتاده حسن دوم زهرا پسرش را می خواست حضرت عسگری از درد به خود می پیچد زهر از سینۀ آقا جگرش را می خواست آسمانیست امامی که زمین افتاده آسمان جلوه ای از بال و پرش را می خواست شعلۀ زهر که بد جور زمین گیرش کرد به خدا که نفس مختصرش را می خواست لحظه ی آخر خود روضۀ عاشورا خواند منبر خاک غم چشم ترش را می خواست ته گودال کسی روی زمین افتاده خنجر شمر گمانم که سرش را می خواست دختری دید که بالای سرش نامردی آمده بود و نگین پدرش را می خواست مسعود اصلانی
شعر روضه امام حسن عسکری علیه السلام مادرت نیست ولیکن پسرت هست هنوز جای شکر است که مهدی به سرت هست هنوز نفست تنگ شده کنج قفس افتادی باز خوب است که این بال و پرت هست هنوز پسرت آمده بالای سرت آقاجان مرهمی بر جگر پر شررت هست هنوز اثر وضعی سم خشکی لبهاست، ولی خوب شد کاسه ی آبی به برت هست هنوز لب تو خشک و دو چشمان تو تر آقا جان گوییا ظهر عطش در نظرت هست هنوز وحید محمدی @babollharam
شعر روضه امام حسن عسکری علیه السلام وقت بیماری و غم ذکر حسن می گیرم وسط روضه و دم ذکر حسن می گیرم همه جا زیر علم ذکر حسن می گیرم به خدا بین حرم ذکر حسن می گیرم سامرا، ذکر حسن، بین حرم می چسبد جمعِ نامِ تو شدن، زیر علم می چسبد ما نشستیم سر سفره ی شاهانه ی تو به فدای تو و آن لطف کریمانه ی تو عرشیان صف زده پشت در کاشانه ی تو خیر دیدیم چقدر از در این خانه ی تو پاسبان حرمت خیل ملائک هستند جیره خوار کرمت خیل ملائک هستند خلق حیران تو و روی ملیحت آقا به فدای تو و آن لحن فصیحت آقا ماجرایی است عجب، دست مسیحت آقا دست ما را برسان تا به ضریحت آقا به فدای تو و آن گنبد و گلدسته ی تو کس نخورده است در عالم، به در بسته ی تو شور رویای شب ماست فقط خواب حرم دل ما هست همان گوشه ی سرداب حرم قسمت ما بشود کاش دم ناب حرم تا بنوشیم فقط جرعه ای از آب حرم هر چه می خواهد از این باب، گدا می گیرد لطف بی حد شما، دست مرا می گیرد می رود سمت جنان گریه کنت با زهرا می شود چشم ترم در غم تو چون دریا اثر زهر شده در رخت آقا پیدا اولین روضه ی تو عمر کمت بود اما لااقل خم نشدی، چشم شما تار نشد قسمت سینه ی تو تیزی مسمار نشد دست و پا می زنی و بال و پرت می آید مهدی فاطمه بالای سرت می آید اثر زهر جفا بر جگرت می آید روضه ی ظهر دهم در نظرت می آید همه سیراب ولی تشنه، عزیز زهراست زیر کندیِ سر دشنه، عزیز زهراست روی این خاک بگو، آه... تنت می ماند؟ زیر مرکب مگر آقا بدنت می ماند؟ غصه ای نیست... به تن پیرهنت می ماند بین انگشت، عقیق یمنت می ماند پسر فاطمه بالای سرش غوغا بود سر عمامه ی آقای همه دعوا بود وحید محمدی علیه السلام @babollharam
‍ سبک واحدسنگین روضه ای شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام و توسل به امام زمان (عج) 🏴بند اول گرفته آتیش،همه وجودم زده شرر زهر،به تار و پودم روی لب من،رسیده جونم این دم آخر،روضه میخونم روضه ی تلخ کوچه و مادر و دست بی حیا من ندیدم ولی سوزوند قلب منو اون کوچه ها لبریز درد و،لبریز آهم غریبم و شد،سامرا قتلگاهم مسموم وا اماما 🏴بند دوم رفته قرارم،چشم انتظارم مهدی بیا که،تمومه کارم شبیه پاییز،زرد و خزونم با لب تشنه،روضه میخونم روضه ی شمرو خنجرو حنجر سید الغریب من نبودم اونجا ولی برده ازم صبر و شکیب لبریز درد و،لبریز آهم به یاد جد،غریب و قتلگاهم مظلوم واحسینا 🏴بند سوم الا امید،شیعه کجایی واویلتا از،غم جدایی ماه مدینه،یوسف زهرا به حق مادر،العجل آقا صاحب شمشیر علی منتقم خون خدا دل خوشیِ مستضعفین مهدی فاطمه بیا منتظر تو،دیده به راهیم اگر چه غرق،معصیت و گناهیم عجل بقیت الله 📙مناسبت:شام 🎤 کربلایی ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کیا اینجاخاطره دارن👌💚👆 دلتنگ سامرا 💚 فرمودند: فقر با ما... بهتر از ثروتمندی در کنار دشمنان ماست! و کشته‌شدن با ما... بهتر از در کنار دشمنان ماست! و ما... کسی هستیم که به ما آورد... و نور ... برای کسی هستیم... که خواهان بصیرت از ما باشد! و نگهبان کسی هستیم... که به ما تمسک جوید. پس هر کس ما را دوست بدارد... با ما... در درجات والای بهشت خواهد بود! و آن که از ما جدا شد... سوی آتش خواهد رفت! 📚 بحارالانوار، جلد ۵۰، صفحه‌ی ۲۹۹ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen