eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چرا جانِ صدا کردن نداری چرا حالِ دعا کردن نداری تو مردِ خیبری باور ندارم توانِ پلک وا کردن نداری چه میشد سایه‌ات بر خانه می‌ماند چه میشد شمع این پروانه می‌ماند به من بر میخورَد اینطور هستی سرت ای کاش  رویِ شانه می‌ماند @hosenih زِ چشم بی قرارم سو گرفتی به فکرم هستی؟ از من رو گرفتی سرت را باز کرده تیغ اما چرا یک دست بر پهلو گرفتی تمامِ روضه‌هایم  را شمردی شمردی و مرا گودال بردی سپردی زینبت را بر حسین و... حسینت را به عباست سپردی به من گفتی  دلت جانکاهِ  زخم است که با هر ضربه با هر آه  زخم است به من گفتی که عصری رویِ دستت هزار و نهصد و پنجاه زخم است مرا با شش برادر می‌گذاری ولی با زخم خنجر می‌گذاری  کنارِ محسن خود میروی و مرا با داغِ اصغر  می‌گذاری * * * * چرا قهری مگر تقصیر دارم بِجایت بر کَفَم زنجیر دارم کفِ آبی فقط خوردم عزیزم بیا از نیزه پایین  شیر دارم دلم مِیلِ دو اَبروی تو دارد ببین که شانه‌ام مویِ تو دارد در آغوشم فقط پیراهنِ توست لباس تازه‌ات بویِ تو دارد @hosenih نمی‌آید پس از توخواب ، ای کاش... که می‌مُردم منِ بی تاب ای کاش دوباره شیر آوردم ولی حیف... نمی‌خوردم پس از تو آب ای کاش  مرا آزار با زنجیر می‌داد به من نان‌خشک با تحقیر می‌داد زنِ شامی دلم سوزاند وقتی... کنارم طفل خود را شیر می‌داد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم با نام و یاد شهید ▶️ آمدم با همه پشیمانی با دو چشم ذلیل و بارانی معصیت کرده ام به آسانی میتوانی که رو بگردانی ولی عبدت خیال کن من را جان زهرا حلال کن من را یاالهی و ربی احسان کن دل من بتکده است ویران کن باز رحمی به غرق عصیان کن روزی ام یک سفر، خراسان کن حق همسایه ام به گردنم است بی پناهم! پناه من حرم است @hosenih وسط گریه ام تبلور کن خودت این سنگ تیره را دُر کن نان به نرخ تو نیست، آجر کن سفرهء خالی مرا پُر کن درد خود را نگفته ام به کسی آمدم تا به داد من برسی توبه کردم نخست آمده ام همه اش کار توست آمده ام با همین پای سست آمده ام اتفاقاً درست آمده ام اتفاقاً حسین گفته بیا سجده کن روی خاک کرببلا پای صحبت بده خدای کلیم وقت درمان بده به حال وخیم با علی آمدم رحیم کریم بغلم کن تو با تمام بدیم شب قدر است آه و ناله بده نجفم دیر شد حواله بده حیدر از بسکه بیقرار همه است فکر خود نیست، فکر کار همه است آن شهیدی که رفت و یار همه است با مناجات خود کنار همه است در دعاها که گریه لازم هست ذکر آمین حاج قاسم هست زینب امشب به فکر تنهایی است زینبی که عجیب بابایی است سفره اش پهن شد چه غوغایی است گفت بابای من تماشایی است فکر مرحم به زخم یاس کنید تا نرفته است التماس کنید @hosenih چشم حیدر به دلبر افتاده به روی زخم کوثر افتاده فاطمه دید حیدر افتاده شب قرآن به سر، سر افتاده کاش این غم به آخرش نرسد خبر او به دخترش نرسد کاش محزون و خونجگر نشود اینهمه گریه بی اثر نشود کوچه بازار کوفه شر نشود سر زینب شکسته تر نشود کاش راه عقیله سد نشود معجرش زیرپا لگد نشود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بخشنده ی غریبِ شبانگاه کوچه ها برخیز خانه پر شده از آه کوچه ها خرما و نان کوفه زمین مانده یاعلی ای ناشناس نیمه شب کوچه ها علی حالا که می روی دل من را نظاره کن رحمی به قلب سوخته ی پُر شراره کن @hosenih زردی صورت تو نشان از جدایی است حرف دلم دوباره امان از جدایی است مرهم که بر شکاف سرت بی جواب شد دنیا دوباره بر سر زینب خراب شد خیبر گشا چرا ز زمین پا نمی شود؟ چشمت_امید زندگی ام_وا نمی شود میلی به زندگی به دلت نیست واضح است این بی قراری ات پدر از چیست؟ واضح است از زخم تیغ زخم دلت بیشتر شده ست چشمت به یاد یاس شکسته ست تر شده ست زخم سرت کشیده دلم را مدینه و... دیوار و آتش و در و مسمار و سینه و... شد زنده یاد ضلع شکسته برابرم ذکرم کنار تو شده ای وای مادرم سیلیِ کوچه بال و پرت را شکسته است شمشیر آن قلاف، سرت را شکسته است کوه کمر شکسته ی بشکوه یا علی ای داغدار کوثر مجروح یا علی کمتر به فکر نان یتیمان کوفه باش بابا دوباره جانِ یتیمان کوفه، باش قصدت به رفتن است که مرهم اثر نکرد در عزم رفتنت غم من هم اثر نکرد حالا که می روی به من از کربلا بگو از کاف و ها و یا و از آن ماجرا بگو با من که غرق عشق حسینم، از او بگو از تیغ های تشنه به خون گلو بگو از بوسه های من به رگ گردنش بگو از پاره پاره ریخته های تنش بگو @hosenih از کهنه پیرهن بگو و غارتش پدر از لحظه های آخر و از غربتش پدر رنگت چرا عوض شده ای غیرت حرم؟ وقتی که حرف می زنی از داغ معجرم من را ببین که سوخته از بی قراری ام حالا که می روی به چه کس می سپاری ام؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ امشب چنان ایتام کوفه بی قرارم اندازه‌ی سی سال میخواهم ببارم چشمم به در مانده مگر زهرا بیاید من به وصال فاطمه امیدوارم @hosenih هستند دورم بچه ها! پس محسنم کو تا که بیاید لحظه ها را می‌شمارم نه سنگ قبری خواستم نه سایبانی مانند زهرا بی نشان باشد مزارم امشب برایم روضه‌ی زهرا بخوانید باید بمیرم از غم روی نگارم عباس تو بیرون نرو باید بمانی اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم جان تو و جان زنان این قبیله عباس زینب را بدستت می‌سپارم در پای او، هم سر بده، هم دست، هم چشم او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم امشب بفکر ناقه ی بی محملم من گریه کن آن رنگ و روی پُر غبارم تو روی نیزه چشمهایت غرق اشک است من در نجف از داغ زینب سوگوارم وقتی صدایت می‌کند ! ای محرم من... جای تو دارد شمر می آید کنارم.. جای تمام بچه ها شلاق خوردم.. دارم کبودی تنم را می‌شمارم .. @hosenih بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم دستان خود را برروی سر می‌گذارم بی اختیار از هر طرف بردند من را گرچه همه عالم بُود در اختیارم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ماه مبارک رمضان 🌷 زائرین محترم حسینیه با سلام وعرض تبریک به مناسبت حلول ماه مبارک رمضان 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ ماه مبارک رمضان : حلول ✅ شب سوم رمضان : ✅ شب پنجم: ✅ شب ششم: ✅ شب هفتم: ✅ شب هشتم: ✅ شب نهم: ✅ دهم رمضان : ✅ پانزدهم رمضان : ✅ نوزدهم رمضان : ✅ بیستم و شب بیست و یکم رمضان : ✅ بیست و یکم رمضان : ✅ شب های قدر : ✅ وداع با ماه رمضان : ✅جمعه آخر ماه رمضان: به مناسبت ✅عید سعید فطر: مناسبت اردیبهشت ماه ✅ دوازدهم اردیبهشت: مناسبت های خرداد ماه ✅ سوم خرداد: ✅ چهاردهم خرداد: ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های ماه مبارک رمضان، اردیبهشت و خرداد @hosenih
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ ماه مبارک رمضان : حلول ✅ شب سوم رمضان : ✅ شب پنجم: ✅ شب ششم: ✅ شب هفتم: ✅ شب هشتم: ✅ شب نهم: ✅ دهم رمضان : ✅ پانزدهم رمضان : ✅ نوزدهم رمضان : ✅ بیستم و شب بیست و یکم رمضان : ✅ بیست و یکم رمضان : ✅ شب های قدر : ✅ وداع با ماه رمضان : ✅جمعه آخر ماه رمضان: به مناسبت ✅عید سعید فطر: مناسبت اردیبهشت ماه ✅ دوازدهم اردیبهشت: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
خانه ویران شده ام غُصه ی بابا سخت است حرفِ دیگر بزن امشب غمِ فردا سخت است دیدنِ رویِ تو و لخته یِ خونها سخت است سوختم از نَفَسَت سوختن اما سخت است باز هم روضه نخوان روضه یِ زهرا سخت است @hosenih شعله هایِ نَفَسِ شعله وَرَت جمع نشد زهرِ این تیغ چه کرده جگرت جمع نشد لکه خونهای رویِ بال و پَرَت جمع نشد بسته ام روسری ام را به سَرَت جمع نشد زخمِ پیشانیِ تو وقتِ تماشا سخت است آه ای چشمِ به خون خسته تو بیدار بمان حرفِ نا گفته بگو پیشِ پرستار بمان پشتِ در بودم و گُفتی به علمدار بمان گرچه بی دست ولی آب نگهدار بمان از سرِ رو به زمین خوردن سقا سخت است شبِ آخر شده ای کوکبِ اِقبال مَرو روضه ی باز مخوان این همه از حال مَرو سَرِ آن پیکر اُفتاده ی پامال مَرو جانِ بابا جگرم سوخت به گودال مَرو بینِ گودال مَیا دیدنم آنجا سخت است کاش میشُد که بگویی بدنش را نکشید پنجه ها از همه سو پیرهنش را نکشید تیر در کتف فرو کرده تنش را نکشید نیزه ها شرم کنید و دهنش را نکشید پیشِ مادر زدنِ سنگ به لبها سخت است @hosenih منم و دیدنِ او لحظه ی اُفتادنِ او منم و ضربه ی سرنیزه به روی تنِ او وقت ضربه زدن و خم شدنِ دشمن او منم و کُندی خنجر به رویِ گردنِ او زدن ضربه به سینه ولی با پا سخت است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
جاى ناله زدن آماده کنيد تابوتى برا من آماده كنيد فاطمه منتظره بايد برم زود بريد يک کفن آماده كنيد هنو يادمه نفس نفس ميزد همه رو از دور خونه پس ميزد يادمه شبا تا صبح از زور درد بالش و به ميلۀ قفس ميزد @hosenih يادمه که شالم و گرفته بود راه اشک و نالم و گرفته بود يادمه بال خودش شکسته بود ولى زير بالم و گرفته بود يادمه به هيچ کسى امون نداد زخماش و حتا به من نشون نداد همه زندگيم و مديونشم جونم و تا نخريد جون نداد هنو يادمه حرم آتيش گرفت همه چى در نظرم آتيش گرفت در خونه رو یه بار آتيش زدند ولى صد بار جگرم آتيش گرفت يادمه داشتم ميفتادم.... نزاشت حتى تو دلم یه ذره غم نزاشت روبه قبله شد که روبرا شدم فاطمه هيچى برا من کم نزاشت حالا اون که دس به ديواره منم اونکه درد داره و بيداره منم دستم از خجالتش درنيومد اين وسط اونکه بدهکاره منم @hosenih هيچ جا اشکم اين چنين در نيومد کارى از دست کسى برنيومد صداى ناله ش و آخر درآورد ميخ در همين جورى درنيومد کاشکى پشت در من و صدا ميکرد در خونه رو نسوخته وا ميکرد كاشكي قبل از اونکه قنفذ برسه دستش و از شال من جدا ميکرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
در حریمت شفا نمی‌خواهم آتشم زن دوا نمی‌خواهم لحظه‌ی استجابت روضه از شما جز شما نمی‌خواهم خاک پای تو کیمیای من است جز همین کیمیا نمی‌خواهم تا اسیر حسین تو هستم دلی از غم رها نمی‌خواهم من حسینی و حیدریم ، پس بی نجف ، کربلا نمی‌خواهم "مست مست و قلندر استم من خاک نعلین قنبر استم من" @hosenih ابتدا، انتها نداری تو جز خدا آشنا نداری تو آیه‌ی اعظم خداوندی کی، چگونه، کجا نداری تو همه‌ی سائلان تو شاهند سائل بینوا نداری تو فرش این خانه بال جبریل است قالی نخ‌نما نداری تو با سرت عرش شکسته ولی روضه‌ی «بوریا» نداری تو "شب اسیر سپیده‌ی سحرت" عالمی مات جلوه‌ی پسرت آمدم تا در این شب آخر مثل این کاسه‌های پشت در مرحمی آورم برای سرت گرچه این را نمی‌کنم باور که دوایی برای این سر نیست که سر تو نمی‌شود بهتر که امید یتیم‌ها امشب می‌رود پیش حضرت مادر که در این شهر بی‌لیاقت‌ها نیمه شب دفن می‌شود حیدر شب، غریبی، تلاطم دریا شب مدینه، نجف، غم زهرا @hosenih اسم مادر رسید و غوغا شد گره از کار بسته‌ام وا شد اسم مادر دوباره معجزه کرده نفَس ‌آلوده‌ای مسیحا شد باید امشب به روضه برگردم : بی تو حیدر عجیب تنها شد قدرِ شب‌های قدر ! بعد از تو خانه قبری برای مولا شد امشب آغاز بهتری دارد شب وصل علی و زهرا شد غم اگر رنگ مادری دارد گریه هم بوی بهتری دارد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
مرهم نزن دوباره، خون روی سرم را زینب بیا و بردار، با گریه بسترم را گیرم طبیب امشب زخم مرا دوا کرد پیش تو می شکافم صد زخم دیگرم را @hosenih حال بد یتیمان حال مرا عوض کرد نگذاشتم ببینند این دیدهء ترم را گوشم پُر از صدای دشنام پیرزن بود خانه به خانه بردم، این بار محترم را یک عمر چاه کوفه، هم نالهء علی بود با فاطمه گرفتم، احیای آخرم را سی سال پهلوی من حرمت فقط شکستند آنها که بد شکستند، پهلوی همسرم را زهرا میان بستر، رویش کبود بوده بگذار پای آن غم، زردی پیکرم را او را که غسل دادم، سر را زدم به دیوار چه خوب شد ندیدی بازوی پر ورم را زهرا غم حسن را، در کوچه دید و جان داد رویش نشد بگوید بردار زیورم را طبق روال مادر، روضه فقط حسین است رفتم به کربلایت، پایان منبرم را از صبح تا غروبی صدبار گریه کردم گودال را بگویم یا غارت حرم را @hosenih اصلا ً بیا ابالفضل؛ جان تو، جان زینب در بین کوفه تنها نگذار دخترم را حق می دهم اگر که از نی سرت بیفتد زینب اگر بگوید، بردند معجرم را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e