eitaa logo
عزیزم حسین♥️
4.5هزار دنبال‌کننده
11هزار عکس
10.5هزار ویدیو
165 فایل
ا ﷽ ا تکثیر و نشر کانال🙏 تکثیر عشق ناب علوی،حسینی است❤️💚 عشق را باید همی تکثیر کرد👌 ای عشق سربلند که برنیزه میروی ازحلقه کمندتو راه گریز نیست کانال های ما: حسینی، محبتی : @azizamhosen روضه،مقتل: @yaraliagham علمی،حدیثی: @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..،گنبدت را می کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم دربه‌در افتاده ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده ی این سفره اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم،یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما! روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می رسد... آه!می آید همان ماهِ پریشان شما ▪️ ▪️ حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقب‌تر می روند... شمر تنها می شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم وای از عزیزان شما شاعر:
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..،گنبدت را می کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم دربه‌در افتاده ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده ی این سفره اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم،یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما! روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما رفته رفته دارد ایّام محرم می رسد... آه!می آید همان ماهِ پریشان شما ▪️ ▪️ حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقب‌تر می روند... شمر تنها می شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم وای از عزیزان شما شاعر:
تمام صحن تو از اشک زائران تر شد دلم ز فیض همین قطره ها مطهر شد چه زود ثانیه های وصال می گذرد زیارت تو نخوانده فراز آخر شد ازل که دست خدا می نوشت تقدیرم غلامی تو مرا تا ابد مقرر شد نیامدم که ز دست تو حاجتی طلبم گرفته بود دلم پر زد و کبوتر شد به شوق پای تو هر کس که چون غبار آمد به یک نگاه تو خورشید ذره پرور شد یکی ز معجزه های نگاه تو این است خرابه های دلم بارگاه دلبر شد علی ناظمی @rozeh_1
قصد زیارت حرمت حجّ اکبر است حجی که مثل عمره و حج پیمبر است هر کس که گشت زائر تو زائر خداست این گفته ام روایت موسی بن جعفر است قدر و جلال و زائر قبر تو روز حشر از زائرین کل امامان فراتر است زوّار تو که شیعة کامل عیار توست زوّار چارده حجج الله اکبر است نام دو پارة تن احمد اگر برم نام مقدس تو و زهرای اطهر است حسرت برند خیل عظیم فرشتگان بر آن فرشته ای که به صحنت کبوتر است روح هزار عیسی مریم در این مزار چشم هزار موسی عمران بر این در است روحم شفا گرفت ز یک جرعه آب آن این حوض صحن توست و یا حوض کوثر است بوی بهشت می وزد از چار صحن تو از بس نسیم بارگهت روح پرور است "میثم" که جرم او ز حساب آمده فزون شاد است ازاین که عفو تو ازجرم او سراست استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
تا خداوندان شمایید و گدایانیم ما در مسیر طوس آهوی بیابانیم ما پشت سقاخانه ات دنبال درمانیم ما سربلندیم و سرافرازیم و بارانیم ما زیر دین گنبد شاه خراسانیم ما دست ما خالی که باشد زود بالا می رود پای مجنون بشکند هم سوی لیلا می رود غالبا "لن" که بیاید صحبت از "لا" می رود لا اله ما اگر دنبال الا میرود علتش این است که باتو مسلمانیم ما نیست مارا پیش دریا منت جو هيچوقت با طبیبان نيست مارا میل دارو هیچ وقت غیر مشهد دست ما جایی نزد رو هيچوقت گر میسر نیست مارا قرب آهو هيچوقت تا دم محشر همان کلب نگهبانیم ما دلخوشی ماست لانه کنج ایوان داشتن نوکری در گوشه میخانه تا جان داشتن وقت حاجت داشتن شاه خراسان داشتن از کریمان خواستن یعنی دوچندان داشتن شکرلله رعیت دربار سلطانیم ما ما کبوترها دم گنبد مقرب می شویم بال ما دور تو که پر زد مقرب میشویم هرکجا نام تو می آید مقرب میشویم در زیارت های قم مشهد مقرب میشویم با همین آواره بودن عبد جانانیم ما خاک پایت معجزات کبریایی درس داد به دو صد زرگر فنون کیمیایی درس داد سوزن خیاط زر شد پارسايي درس داد پیر پالان دوز به شیخ بهایی درس داد کیمیا این بارگاه است و نمی دانیم ما می نوازد گاه گاهی هم سلیمان مور را وا مکن از خانه ات این وصله ناجور را شاد کن سلمانی بی تاب نیشابور را قول دادی پر کنی تنهاییم در گور را زیر خاک آقا بدون تو پریشانیم ما سجده هایم یا رضا و ربنایم یارضا می زنم هرشب صدایت کن صدایم یارضا می شود آمین دعایت با دعایم یارضا دیر شد آقا چه شد پس کربلایم یارضا ناخوش خوش احوالیم آقا دیده گریانیم ما سردر این خانه ها با ما و پرچم باخودت دسته سینه زنی با ما ولی دم با خودت روزی اشک تمام نوکران هم باخودت واقعاً دلواپسیم آقا محرم باخودت از عزاداران آن آقای عطشانیم ما رفته رفته ناله مظلوم دارد میرسد مادری با کودکی معصوم دارد میرسد آه آه خواهری مهموم دارد میرسد خنجر کندی روی حلقوم دارد میرسد از غم انگشترش پاره گریبانیم ما چکمه ای آمد کنار پیکرش یابن شبیب روی تل می زد به صورت خواهرش یابن شبیب جای او شمر آمده بالاسرش یابن شبیب آه آه از ضربه های آخرش یابن شبیب انتهای روضه را زنده نمی مانیم ما محمد جواد پرچمی @rozeh_1
در حرم لب بر لب پیمانه باشد بهتر است شمع دورش چند تا پروانه باشد بهتر است بهتر آنکه از در هر خانه نومیدم کنند دل اگر با غیر تو بیگانه باشد بهتر است گر بنا باشد دلم را جز تو آبادش کند این دل ویران همان ویرانه باشد بهتر است جان من آقا مرا سرگرم کاشی‌ها مکن میهمان مشغول صاحب‌خانه باشد بهتر است صحنتان را می‌زنم برهم، جوابم را بده این گدا گاهی اگر دیوانه باشد بهتر است مدّعی در این حرم از سیر بالاها مگو این کبوتر فکر آب و دانه باشد بهتر است گنبدت مال همه؛ باب الجوادت مال من جای ما پشت در میخانه باشد بهتر است من که هربار آمدم اینجا گنهکار آمدم توبه هم قولش اگر مردانه باشد بهتر است تا شب قبرم که می آیی برای دیدنم این دل ما پیش تو بیعانه باشد بهتر است صبح محشر هم خودت دنبال کار ما بیفت پشت ما توصیه‌ی شاهانه باشد بهتر است گریه کردم شانه‌ی گرم ضریحت بغض کرد وقت گریه سر روی یک شانه باشد بهتر است کربلا از تو گرفتن واقعاً شیرین تر است روزی ماهم از این کاشانه باشد بهتر است اشک میخواهم ز تو دریای «فَابکِ للحسین» رزق ما از جام سقاخانه باشد بهتر است محمدجواد پرچمی @rozeh_1
این جاست کـه هر دلبر و دلداده بیاید هم شخص گرفتار هم آزاده بیاید در این حرم قدس که باغی ز بهشت است هـرکس به توّلای تو دل داده بیاید پُر نور شود آینۀ بود و نبودش آن کس که چو آئینه دلان ساده بیاید این جا میِ توحید به زوّار ببخشند هـر دل که بُوَد تشنۀ این باده بیاید پرواز ز خود تا به خدا از حرم توست از بهر سفر هرکه شد آماده بیاید این گنبد و گلدسته نشانی است که گوید هرکس که بهشتی است از این جاده بیاید بر سر در این کعبۀ امیّد نوشتند هرکس که به کارش گره افتاده بیاید از حق طلب جلب رضای تو نماید هرگاه «وفائی» سر سجّاده بیاید سيدهاشم وفايی @rozeh_1
وقتی به جان شاخه ی طوبی خزان افتاد اشک خدا باران شد و از آسمان افتاد خون دلت ریشه دوانده بین خاک طوس خون لبت بعدش به جان زعفران افتاد در سینه قلب پنجره فولاد هم شد آب بر خاک حجره پیکرت تا نیمه جان افتاد اشک کبوتر در مراثی تو کافی نیست این قرعه بر چشم سیاه آهوان افتاد ازچشمهای خشک ، سقاخانه میسازد از تو دو خط روضه که دست روضه خوان افتاد آهو نبوده کربلا پس کار جد تو از گرگ ها بدتر ، به خولی و سنان افتاد مثل تنوری در دلت آتش نهان داری آری سر جدت به دست این و آن افتاد با خون ، لبت مثل عقیقت سرخ شد ، اما هرگز به دست ساربان یا خیزران افتاد ؟؟؟ محسن حنیفی @rozeh_1
مرغم که در حرم چمنی دارم از قدیم پروانه‌ام که سوختنی دارم از قدیم دل تا مقیم گوشه‌ی باب‌الجواد شد از یاد بُرد که قَرَنی دارم از قدیم از کُنیه‌ی ابالحسنت خوانده‌ام رضا من رزق و روزیِ حسنی دارم از قدیم دلخوش مرا به آبیِ فیروزه‌ای مکن من میل سرخیِ یمنی دارم از قدیم مادر مرا به دست رئوفت سپرده است صد شکر، بیمه‌ی بدنی دارم از قدیم در آسمان پرچم و گلدسته‌های تو حال و هوای پرزدنی دارم از قدیم از راه دور آمده‌ام پایبوسی‌ات با تو هوای هم‌سخنی دارم از قدیم من نذر کرده‌ام که بمیرم برای تو در دست خویشتن کفنی دارم از قدیم کرب و بلا... مدینه... نجف... جای خود، ولی در مشهدالرّضا وطنی دارم از قدیم یابن‌شبیب خویش مرا هم حساب کن من التهاب سینه‌زنی دارم از قدیم شال عزای مادرتان را خریده‌ام بر تن سیاه پیرهنی دارم از قدیم محمدجواد پرچمی @rozeh_1
گفتم نمانده است مرا راه پیش و پس آزاد کن کبوتر خود را از این قفس بیماری فراق برایم بس است بس (لطفی کن ای کریم و به فریاد ما برس) سلطان نظر به اشک من و ناله ام نمود دعوت به میهمانی هرساله ام نمود @hosenih اینجا برای من، من بیچاره... جا که هست باشد مریض می شوم اصلاً شفا که هست گم می شوم میان حرم، آشنا که هست اصلا چه احتیاج به مردم؟ رضا که هست زائر چرا به غیر رضا آرزو کند با آبروست هر که به این خانه رو کند باید که این جهان شود آماده ی فرج هیهات اگر به شانه گذاریم بار کج باز است تا ابد حرم ثامن الحجج باید همیشه روی به دارالشفا کنیم هیهات اگر که تکیه به غیر رضا کنیم سلطان سلام باز به پابوس آمدم هر جور شد به عشق تو تا طوس آمدم امسال هم زیارت مخصوص آمدم اما ببین که با غم و افسوس آمدم غرق غم است قلبم و ناجور می زند دست خودم که نیست دلم شور می زند امسال هم خدا کند آدم کنی مرا نذر عزا و تکیه و پرچم کنی مرا نامحرمم مگر که تو محرم کنی مرا خرج عزای ماه محرم کنی مرا جان جواد روزی اشک مرا بده من التماس میکنمت کربلا بده @hosenih کم کم ز راه می رسد آقای بی کفن مارا به قافله برسان یا ابالحسن دلتنگ روضه ایم و پریشان سوختن دلتنگ گریه بر غم آن پاره پاره تن ما از قدیم نوکرتانیم یا رضا محروممان مکن، نگرانیم یا رضا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خاک بودم سال‌ها از شوق گلدان شما در دل من بار خواهد داد احسان شما هرچه را آموختم از کودکی..،نام تو بود یا رضا گفته فقط طفل دبستان شما جای درس‌ومشق‌خواندن..،گنبدت را می کِشم دفتر من پُر شد از عکسِ شبستان شما @hosenih اعتکاف مشهد ما از شروط بندگی است من تمام عُمر را هستم مسلمان شما آمدم ای شاه...،یادش خوش! روانش شاد باد! هر که بوده از ازل روزی غزلخوان شما مهربانی؛خصلت خدمتگزار کوی توست ای به قربان لب خندان دربان شما دردهای ایل خود را جمع کردم..،آمدم دربه‌در افتاده ام دنبال درمان شما هفت‌پُشت من نمک‌پروده ی این سفره اند آن‌قَدَر نان خوردم از دستِ پدرجان شما! یک طرف معصومه‌خانم،یک‌طرف سلطان‌طوس... در حقیقت نامِ این خاک است:ایران شما! نوکر بی دست و پا آیا به دردت می خورد؟! آمدم تا بسپرم خود را به دستان شما آی سلطان!دوستت دارم..،مرا باور بکن دوستت دارم..،قسم هم می خورم..،جان شما! روز محشر،خنده اش را فاطمه تضمین کُند هرکسی که چشم‌هایش گشته گریان شما بین صحن تو..،خودم را در نجف حس می کنم هو کشیدم "یا علی" را رو به ایوان شما هرچه دارم را بگیر و کربلایم را بده یا علی‌موسَی‌الرِّضا! دستم به دامان شما @hosenih رفته رفته دارد ایّام محرم می رسد... آه!می آید همان ماهِ پریشان شما ▪️ ▪️ حرمله،خولی،سنان،اَخنَس..،عقب‌تر می روند... شمر تنها می شود با جد عطشان شما عمه‌جانت همسفر شد با سنانِ پستِ مست... وای از اهل حرم وای از عزیزان شما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لشکر، لشکر، فرشته در طوس شماست مَه زائرتان‌، ستاره پابوس شماست خورشید‌ شده کبوترِ گنبدتان چون روزِ زیارتیِّ مخصوص شماست ✍ حضرت علیه السلام •┈┈••✾••┈┈• @azizamhosen