#باز_مهمان_شهیدانیم_ما
#شهید_شهادت
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀
باز مهمان شهیدانیم ما
قدرشان را قدر می دانیم ما
باز هم عطر دل انگیز شهید
بر دل و بر روح وجانمان دمید
باغ جان بوی بهاران می دهد
عطر جانبخش شهیدان می دهد
چار فصلم لاله می روید مدام
بر شهیدان عزیزمان سلام
یاد باد آن روزگاران غریب
عشقبازی های مردان نجیب
آسمان مردان خاکی یاد باد
مانده از آنان پلاکی یاد باد
آی مردم روزگاری داشتیم
در زمستانش بهاری داشتیم
آی مردم جبهه دانشگاه بود
تا خدا یک گام تنها راه بود
سنگرمان خیمگاه عشق بود
هر که آنجا در پناه عشق بود
با خدا می کرد هرکس دلبری
جمعی از ما را خداشد مشتری
گل ترینها را شهادت چید وبرد
بر تن آنها کفن پیچید و برد
حیف ما از کاروان جا مانده ایم
غفلتی کردیم و اینجا مانده ایم
کاش وا می شد گل اشکم شبی
کاش می شدتاکنم یک شب تبی
کاش ما راهم شهادت می خرید
ترکشی هم قلب ما را می درید
در فــراق روی یــاران شهـید
درد دلتنگـی اَمان مـان بُــرید
مــرغ آرزوی مـا پـرپـر شـده
قسمت ما مرگ در بستر شده
آه ای همسنگران یاری کنید
ای شهیدان بهر ما کاری کنید
آسمان مردان بگیرید دست ما
آی همدردان بگیرید دست ما
این شهیدانی که درخون خفته اند
در پــی امـــر ولایــت رفـته انـد
تـا مبادا که «ولی» تنها شود
کـربلای دیگری بـر پـا شـود
گر ولایت باز هم می شد قضا
فـرصتـی دیگر نبـود بهـر ادا
کربلا روزی ولایت شد قضا
حجت حق شد سرش برنیزه ها
کربلا یعنی که ای پیر وجوان
پای عهدت با«ولی» ثابت بمان
با «ولی» باشی هدایت می شوی
بی «ولی»باشی هلاکت می شوی
بـا «ولی» «زهرا» دعایت می کند
بی «ولی»شیطان صدایت می کند
بـا «ولی» بـاشی اگر، روشن شوی
بـی «ولی»شمربن ذالجوشن شوی
با«ولی»«هانی» و«مسلم»می شوی
بـی«ولی»چون«ابن مُلجم»می شوی
بی «ولی»قـرآن به آتش می کشی
بی خـدا گـردی و کودک می کُشی
این قلیل فتنه گران بی حجاب
ضد دین هستند وضـد انقلاب
از ازل بـوده سلاح شان دروغ
خانه ی دلهایشان شد بی فروغ
از ازل بـا دین عِداوت داشتند
تخـم کینه در دل خود کاشتند
از عنـایـات خـداونـد جلیــل
می شـوند هـر بـار رسوا وذلیل
کاش می فهمیده اند ایران مان
صاحبش باشدهمان صاحب زمان
گـر نظام مـا سـراپـا مـانده است
حضرت صاحب زمان فرمانده است
آید آن روزی که مهـدی می رسد
برهمه روزخوش عهدی می رسد
دل قـوی داریـد در عصـر ظهـور
حجـت حـق می رسد از راه دور
کن مدد یارب توهم «مداح» را
تـا زجـان پیماید او ایـن راه را
🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀🇮🇷🥀
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین @majmaozakerine
💢 غریب گیر آوردنت
غزل مصیبت تقدیم به شهید امنیت آرمان علیوردی
@khatmkhanimajma
اراذل دورهاش کردند مثلِ روضهیِ گودال
وقیح و ناجوانمردند مثلِ روضهیِ گودال
لگد خورده به پهلویش مثلِ روضهیِ کوچه
لباسش را در آوردند مثلِ روضهیِ گودال
بد و بیراه میگفتند مثلِ روضهیِ کوچه
چه با انگشترش کردند مثلِ روضهیِ گودال
چه شد با سینه و پهلو مثلِ روضهیِ کوچه
به دنبال چه میگردند مثلِ روضهیِ گودال
به یادِ مادرش افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
تن او را رها کردند مثلِ روضهیِ گودال
جوانی از نفس افتاد مثلِ روضهیِ کوچه
حرم را ندبهخوان کردند مثلِ روضهیِ گودال
#حسین_ایمانی
@khatmkhanimajma
#شهید_شهادت
#ترحیم خوانی
@khatmkhanimajma
#بگوشم_باز_گلبانگ_شهید_است
#شهید_شهادت
بگوشم باز گلبانگ شهید است
صدایی که پُر ازعطر امیداست
صدایی که به رنگ مهربانی است
صدایی آسمانی ,جاودانی است
من امشب باز دلتنگ شهیدم
پر از آواز و آهنگ شهیدم
من از یاد شهیدان زنده هستم
اگر چه از همه شرمنده هستم
من از اسم شهیدان وام گیرم
که تا از یادشان آرام گیرم
بخوانم باز یاران خدا را
همان مردان پاک و بی ریا را
سلام ای مرد پاک و آسمانی
خدا می خواست گردی جاودانی
سلام ای که بخاک وخون فتاده
و جان در راه دین و ایده داده
شهیدم نازنین من کجایی?
به تنگ آمد دلم ازاین جدایی
توبس روحت خدایی بود ای مرد
تو را میل رهایی بود ای مرد
دلت می خواست گردی آسمانی
اجابت شد دعای تو به آنی
تو دنبال شهادت می دویدی
تو که به آرزوی خود رسیدی
از آن ساعت شنیدم پرکشیدی
مِی از جام شهادت سر کشیدی
نبودی تا ببینی چی کشیدم
چسان دنبالِ تابوتت دویدم
عجب بودی عزیزم خوش سعادت
گرفتی مزد خود را با شهادت
پُر از دلتنگی ام لبریز دردم
چه شبهایی که تاصبح گریه کردم
مرا گرچه غم ودلتنگی ات کُشت
صفا ویکدلی یک رنگی ات کُشت
اگر داغت مرا از پا در آورد
درخت صبرمو از جا در آورد
ولی ای نازنین ای نور عینم
فراق تو کجا داغ حسینم
تو مادر داشتی غوغا بپا کرد
پدر درماتم تو گریه ها کرد
کنارت دل شکسته بودهمسر
یتیمانه پسر می زد بر سر
بسر می زد برایت همسرتو
فغانها کرده آندم دختر تو
یکی داده برادر را تَسَلّا
یکی می داد خواهر را تَسَلّا
ولی دلها بسوزد بهر مولا
برای غربت فرزند زهرا
تنِ صدچاک وبی سر بین گودال
کنارش خواهری افتاده بی حال
به جای غسل و تشییع جنازه
تنش کوبیده شد با نعل تازه
صدای ناله ای زد بر دل آذر
فدایت ای حسین غریب مادر
اگر آتش به دل زد شعر «مداح»
بُوَد داغ حسین جانسوز وجانکاه
شعر:علی اکبراسفندیار«مداح»