eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.2هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" لالا لالایی لالایی / علی لالایی لالایی(۴) لالایی می خونم برات/ چشاتو رو هم بذاری الهی مادر بمیره / چرا دیگه خواب نداری؟ لالا لالایی لالایی / علی لالایی لالایی(۴) تموم خیمه ها رو من / گشتم و آب پیدا نشد این دو تا دریا هم علی / حریف این صحرا نشد سخته برا مادری که / به خاطر یه قطره آب به دریا التماس کنه / نگیره از دریا جواب می خوام دعا کنم علی / الهی بارون بگیره هیچ بچه ای از تشنگی /رو دست مادر نمیره طاقت بیار یه کم دیگه / رفته عمو آب بیاره شاید دعام زود بگیره / یه ذره بارون بباره اینقده دُور اون لبات / زبون نچرخون می میرم آخرش هر طوری شده / خودم برات آب می گیرم قنداق جنگیتو بپوش / سرباز شش ماهه من برو به جنگ حرمله / برو به جنگ تن به تن بگو با بی قراریات / آبم بدین ، من می میرم دیگه نمونده جون برام / آبم ندین ، من می میرم بگو آخه با شماها / من که سرجنگ ندارم فقط یه قطره آب میخوام /تا بلکه طاقت بیارم شش ماهه تا بالا اومد / رو دست بابا قد کشید حرمله تیر و از کمون / این دفعه خیلی بد کشید سه شعبه شرمنده شد از /نازکیِ حنجر تو یه وقت بابا دید پسرم /رو شونه افتاد سرِ تو خشکیده بود روی لبات / یه خنده غریبونه معنی لبخند تو رو / کسی هنوز نمیدونه الهی شرمنده نشه /هیچ پدری از پسرش خدا به دادش برسه / توو لحظه های مضطرش نه تاب موندن جلویِ /لشکر دشمن رو داره نه می دونه با چه رویی / علی رو خیمه بیاره میگه خدا، به مادرش /گفتم براش آب می گیرم حالا از این خجالتم / دارم هزار بار می میرم ببینید از میدون جنگ / سرباز خسته اومده کبوتر زخمی من / با پرِ بسته اومده حالا دیگه وقتشه تا /براش لالایی بخونم تاوقتی که خوابه، خودم / میخوام کنارش بمونم لالا لالایی لالایی / علی لالایی لالایی(۴) لالا میگم خوب بخوابه /خسته و بی تابه گلم راحت شده خیال من /چون دیگه سیرابه گلم لالا لالایی لالایی / علی لالایی لالایی(۴) این دفعه خیلی طول کشید /چه وقت خوابه علی جون پاشو ببین که مادرت / دلش کبابه علی جون باور نمی کنم تو رو /گرفتن از من پسرم سهم من از تو همینه / شال عزات روی سرم لالا لالایی لالایی / علی لالایی لالایی(۴) """""""""""""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۵/۲۴ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا """"""""""""""""""""""""""""""""" هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟ اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟ اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید """""""'"""""""""""""""""""""" رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۴ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 لینک کانال اشعاردرتلگرام👇 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ سبک: دوس دارم نگات کنم توهم منو نگا کنی خواب دیدم با ذوالجناحت/ اومـدی کنار من دستا تو کشیدی  رو / چـشمای غصه دار من دیده بودی توی خواب/چقد پریشونت بودم  روز و شب توی همین/خرابه گریونت بودم قلب بی تاب  منـو / دیـدی  و  با  سَر اومدی مث  خورشید، میوونِ /سـتاره ها در اومدی بابا جون خوش اومدی /به کنج  ویرانهء ما روشن  از  نور تو  شد / گوشهء غمخانهء ما سر به رویِ دامنـم /بذار که خیلی خسته ای این همه راه اومدی/پلکی رو هـم  نبسته ای بابا جون به صورتِ /زخمی وگلگونت سلام به  لبِ  بریده  و /شکـســته  دندونت  سلام باباجون به مامیگن/خارجی،یعنی چی بابا؟ دخترای شامی هم/به ما یتیـــم میگن چرا؟ بابا  جون  بِهِم  بگو  /، «مَنِ الّذی اَیتَمَنی »؟ یا به  دختـرای  شـــامی / بگــو  بابای  منی باباجون یادش بخیر/همیشه رودوشت بودم بابا جون یادش بخیر / زینت آغوشت بودم می کشیدی  دستا تو /همیشه  رویِ سرِ  من حالا نیست دستای تو /پاک کنه اشک تر من چی شده  دستای تو / میگن  بریده ساربان لب ودندونت روهم/شکسته چوب خیزران دوس دارم همین سرت/تاصبح کنارم بمونه قصه ی کرب و بلا رو / برام  از  سر  بخونه دوس دارم  بِهِم  بگی / علی اکـبرم کجاست یا که شش ماهه گلم / علی اصغرم کجاست یابگی عمــو چــرا /رفت و ســـری به ما نزد وقت غارتِ حــرم / ســری به خیــمه ها نزد بابا جون یادم  میاد/وقت خداحافظی مون باچه حالی دستامو/سپردی دست عمه جون از همون لحظه دیگـه / عمـه برام سپر شده بس که تازیونه ها/خورده شکـسته پر شده دیگه بسّه باباجون/که خیلی زحمتش دادم با خودت ببر منو / چون دیگه  از پا افتادم بابا جـون عمـه میـگه / شدم  شبیه مادرت  توی این سـه سـالگی / خمیده قَدّ دخـترت اومدی تو و دل شـب / تا دلم  آروم  بگیـره می دونی بدون تو / دلم از این دنیا سـیره به دلم برات شده/جدایی مون تموم میشه دل من  فقـط ، بدون/ کنار تو  آروم  میشه ای خدا مثل رقـیه /  هیشکی بی بابا  نشـه تویِ قلب کوچکـش / داغ  یتیمی  جا نشـه شعر: رقیه سعیدی(کیمیا) @Asheghane_hazrat_zeynab 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📍«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع)» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
بسم رب الحسین(۵) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ وقتی که فـــریــاد تو رو شنیــدم من دستمــو از دست عمّـــه کشیــدم من بـرای امــدادت ، عمـــوی مظلــومـم ! (به سمت گودال از خیمه دویدم من) عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ بس که جفــا دیدم از این همه نامرد دل و از این دنیـــا دیگــه بریـدم من شــدم برای تو ، من آخـرین ســـرباز دور و برت وقتی لشکــرو دیدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دست و سپر کردم مثل عمـو عبـاس ضربه شمشیر و به جون خریدم من سه شعبه ای اومد از جگرم رد شد وقتی در آغـوشت ناله کشیـدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ جون به لبـــم اومـد تو قتـلگـاه تو وقتی که زخمای تنت رو دیدم من منــم مث قاسـم ، مثــل علی اکبر به آرزوهــایِ خــودم رسیـــدم من عمــوی مظلــومم(۴) ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ رقیه سعیدی(کیمیا)
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در کربلا خــزان شــد یه باغ یاس و لاله زیــنب زند به سیـنـه گــوید به آه و ناله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسین غریب مادر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در قتـلگه فتـــاده خـورشــــید آل طاها ســر در بدن ندارد حـــسین عزیــز زهرا ازبسکه تیره و نیزه بر جسم او نشـسته جـســم عـزیز زهــرا از یکدگر گســسته 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسین غریب مادر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ افتاده در یـم خــون مـیر ســـپاه و سـقا جان داده درره عشق لب تشنه پیش دریا باشد خجل ز روی عمـــوی بی قــرینــه رود ســـراغ عباس با ظــرف آب سکـینه 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسین غریب مادر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ یه مـادری نشــسته به پیـــش گاهــواره می نالـد از فــراق آن طفل شـــیرخواره گویدکه اصـغــر من بر دل زدی شــــراره کی می رود ز یادم گـــلوی پاره پاره 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسین غریب مادر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آواره بیـــابان طـفـلان سـوگــــوارند آتش گرفــته خیـمه امشـب جایی ندارند امشب به روی زینب شد بسته راه چاره میان کنارِ خیــمه، طفـلان با گوشِ پاره 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسین غریب مادر(۲) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهر کاشانی ۱۴۰۱/۵/۱۷ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» |↲گلواژه‌هاے اهل‌بیت (ع) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ ای حــاصل عمــــر علی برخــیز و یاری کن مرا از چه نمی گویی سخن آرام جـــــان مرتضـــی پنهان کنـی روی از علی ای یاس خوشـبوی علی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ای هستیــم پابست تو هسـتـم فـدای هست تو بین شیشه عمر علی ی باشد کنون در دست تو ای یار دلجـــــوی علی دیده گـشــا سوی علی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دل می بری از ذات حـق گاهِ دعــــا وقت نماز امـــا چـــرا یا فاطمه بنشـسته می خوانی نماز بشکسته پهلویت زِ در در پیش چشــمان پسر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ وقتی تو می خواندی مرا دشمن دلم راخسته بود کــــردم اراده ســـــوی تو اما دو دسـتم بسته بود وقتی شدی نقش زمین مـردم منِ خـــانه نشین 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ((یافاطمه،،، یافاطمه،،،)) ۴ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:طاهر کاشانی 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌