eitaa logo
عزیزم حسین♥️
3.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
5.6هزار ویدیو
125 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجود ما عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوادهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
خانه را با رفتنت ماتم سرا دیگر مکن در حضورم چشمهایت را زغصه؛ تر مکن چند ماهی ست که نشنیده صدایت را علی اینچین این چند روزه عمر خود را سر مکن سوی من بنما نگاهی من پسر عم توام امتداد دیده هایت را به سوی در مکن زینبت را باور بی مادری مشگل بود از فراقت شعله بر جان و دل دختر مکن حتم دارم کودکانت بعد تو جان میدهند با نبودت کودکان خویش،غم پرور مکن از نگاهت گشته پیدا بسته ای بار سفر جان زهرا جان حیدر را پر از آذر مکن خواهشی دارم زتو ای پیش مرگ ِِمرتضی با نوای ناله ات خون بر دل حیدر مکن وا مکن در این سرا پای جدایی،فاطمه دست بردار زنالیدن،تو با غم سر مکن خانه بی فاطمه زندان حیدر میشود من پریشانم تو بیش ازاین مرامضطرمکن یا علی گوی و زجا برخیز ای بیمارمن پیکرت رابیش ازاین مانوس بابستر مکن اسلام مولایی @marsiyeeh
ذکر شریف فاطمه را هر که دم گرفت سمت خدای خویش به سرعت قدم گرفت "یافاطمه" عزیزترین اسم اعظم است این ذکر را امان زمان دم‌به‌دم گرفت  روز جزا عجیب زیانکار می‌شود هر کس دعای فاطمه را دست‌کم گرفت دستش شکست دست علی را رها نکرد او یک تنه برای ولایت علم گرفت سیلی که خورد صورت حیدر کبود شد مادر که گفت "فضّه" پدر باز غم گرفت آتش گرفت درب و لگد خورد و ناگهان مسمار کج شد و به پر مادرم گرفت امیر عظیمی @marsiyeeh
درد داری، دست بر بازو بگیر اما بمان پیش چشمم دست بر پهلو بگیر اما بمان من که می دانم برایت راه رفتن مشکل است باشد اصلا دست بر زانو بگیر اما بمان گرچه سختی می کشی در خانه، باشد کار کن فضه را بنشان و خود جارو بگیر اما بمان با غروبت خانه ام تاریک شد، لطفا نرو مثل شمعی نیمه جان سوسو بگیر اما بمان غربت من گرچه سنگین است روی شانه ات با غم تنهایی من خو بگیر اما بمان چهره می پوشانی از من، گرچه دلخونم ولی جان حیدر! هر شب از من رو بگیر اما بمان محسن ناصحی @rozeh_1
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست ، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای مقتل نوشته بعدِ پدر قد خمیده ای در آن سه ماه روی خوشی را ندیده ای مرتضی شاهمندی @rozeh_1
رنگ دیوار،رنگ خاکستر رنگ پرهای بال پروانه است "در" لباس سیاه تن کرده خانه این روزها عزاخانه است اهل این شهر مردم آزارند دین ندارند،نامسلمانند حاکمان حرام لقمه‌ی شان زن زدن را حلال می دانند حرمتم زیر پایشان له شد چقدر احترامشان کردم به علی هیچکس علیک نگفت بخدا من سلامشان کردم آتش افتاده بین سینه ی من گُر گرفته است حیدر از تب تو نیمی از صورتت دُرُست شده رنگ چادرسیاه زینب تو آه ای یاکریم لانه ی من زخم بال و پرت مرا کُشته است آه ای یاس پر پر حیدر لاله ی بسترت مرا کشته است کاش یک بار هم ببینم شب لحظه ای خواب رفته ای زهرا چِقَدَر جسم تو نحیف شده چِقَدَر آب رفته ای زهرا راه رفتن برای تو سخت است بِنِشین خواهشاً،زمین نخوری خانمم لااقل مراقب باش باز پیش حسن زمین نخوری سر و پهلو و گونه و بازو... با جراحاتِ سخت درگیری بشکند دست قنفذ نامرد بی تعادل قنوت می گیری آسمان کبود خانه ی من ماهتاب و ستاره ات چه شده بعد کوچه ندیده ام آن را راستی گوشواره ات چه شده!؟ آه!با آه خویش حیدر را زنده زنده نکن کفن بس کن آنقَدَر زُل نزن به گهواره محسنم را صدا نزن بس کن کاش می مُردم و نمی دیدم تن بی جان تو کفن شده است چوب گهواره ای که ساخته ام خرج تابوت ساختن شده است بردیا محمدی @rozeh_1
آتش زدند بر در دارالولایه ات سیلی زدند بر رخ از گل نکوترت یک فرد نه دو تن نه شنیدم چهل نفر در پیش دیدگان علی ریخت بر سرت از پای اوفتادی و کردی قیام،لیک دستت به تازیانه جدا شد زرهبرت ای شمسۀ سپهر نبوت روا نبود ابر سیه کشند به روی منورت بر فرق و دیده خاک سیه اشک حسرتش آنکو به اشک، خاک نشوید زچادرت با خصم دین مبارزه حتی به پشت در بر شیر حق مجاهده حتی به بسترت باید گرفت درس علی دوستی زتو آنسان که از تو درس گرفته است دخترت (میثم) کجا و یاری تو، کن کرامتی شاید شود به نظم جهان سوز یاورت استاد حاج غلامرضا سازگار @rozeh_1
زخم بستر ها که بر پشتم اقامت کرده اند تکّه تکّه ..جانِ من را غرقِ محنت کرده اند بسترم خون و تنم خون و دو چشمم ابری است دیدگانِ من به بارانِ غم،عادت کرده اند وای بر دنیایِ بی خیریِ که حیدر را نخواست بی حیا مردم!به مولایم جسارت کرده اند بعد کوچه!بارها دیدم که درپیشِ رخم بر حسن با خنده های خود اهانت کرده اند «شاهد»از صدیقه ی کبرا گرفتن کفر بود با همین شاهد گرفتن، هتک حرمت کرده اند اشک می ریزم شبانه روز از داغِ علی دور و بر همسایه ها ازمن شکایت کرده اند آنقدرخوردم کتک در پشتِ در از دشمنان سینه و پهلوی من را پُر جراحت کرده اند راه رفتن هم شده مشکل..امان از دنده ها.. سینه و مسمار از وقتی رفاقت کرده اند محسن راحت حق @rozeh_1
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─ داغ زهــــرا دیــدی و از پا فتـادی یا علی گرچـه افـتادی ز پا باز ایســــتادی یا علی خم نشــد زانوی تو در هیــچ میـدان نبرد لیک بعــد فاطــمـه از پا فــتادی یا علی شاد بودی در کـنار احمد و زهرای خویش بعد پیـغمـبر ندیــدی رنگ شـــادی یا علی تا گل خـود را نهان کـردی به زیر خاک ها چـهره بـر خــــاک مـــزار او نهادی یا علی با چــه حــالی لاله ی باغ رســــول الله را بر دو دسـت باغــبان وی تو دادی یا علی صبر کردی بر مصائب تا بمـــاند دیـن حق ای که تو مــرد مـیادین جـــــهادی یا علی می نویسد«یاسر»از داغ دل بشکسته ات دیده ای در عـمر خـود رنج زیادی یا علی شعر:محمود تاری «یاسر» 𝐉𝐨𝐢𝐧: http://eitaa.com/goollvajhehay_ahlbeyt12 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 بیته مولا پُره نوره ، بساطه شادیا جوره خنده رو لب ملائک،شبه جشنه و سروره آسمونه مدینه غرغه شعف با اومدنش داد به عالم شرف آئینه ی جلالته داوره حیدری صولت و زهرا منظره (زینب3)عمه ی ساداته (زینب3) روحِ مناجاته (زینب3)اصلِ برکاته *⃣خوش آمدی مولاتی یاحضرت زینب*⃣ ️️️ بند دوم ثانیه حضرته زهرا ، زینته علیه اعلا نوه ی احمده مختار،شافعه محشره کبری اومده دنیا شریکة الحسین برای مجتبی هستی نورعین مرجعه تقلیده همه عاشقاس براته رفتنه به کرب و بلاس (زینب3)الگوی ایثاری (زینب3)جلوه ی داداری (زینب3)صبور و بردباری *⃣خوش آمدی مولاتی یاحضرت زینب*⃣ ️️️ بند سوم خواهره خون خدائی،صاحب جود و عطائی فاتح کوفه و شام و ، خطبه خوانه کربلائی لسان اللهی وقتی رو منبری دخته امیرالمؤمنین حیدری اسوه ی عفت و بانوی حیا زنده کردی نهضته کرب و بلا (زینب3)ملیکة الدنیا (زینب3)ای آیت عظما (زینب3)شفیعه ی عقبا *⃣خوش آمدی مولاتی یاحضرت زینب*⃣ ️: الیاس محمدشاهی حضرت زینب (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 غصه ها بر روی پیشانیش چین انداخته گریه ها از پای او را اینچنین انداخته مادری کرده برای بچه های فاطمه خویش را پای امیرالمومنین انداخته چار فرزند او فدای پنج تن آورده است سفره نذریست که ام البنین انداخته مادر قدیسه ی لب تشنه های کربلا گریه اش لرزه تن روح الامین انداخته مادر باب الحوائج دارد از دریا گله چون که دریا روی او را بر زمین انداخته عاقبت چشم حسودی لاله اش را زخم زد لاله عباسی او را لاله چین انداخته باورش هرگز نخواهدشد عمود بی حیا پهلوان شهر را از روی زین انداخته او شنیده زینبش افتاده روی خاک ها یک نظر بر ساقی نیزه نشین انداخته شرمسارش بوده ساقی، چون که دیده خواهرش پوشیه بر صورتش با آستین انداخته شاعر: محسن حنیفی حضرت ام البنین (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 راه تو رو بستن؛ فدای حسین دلتو شکستن؛ فدای حسین شدی سرِ بی تن؛ فدای حسین مادر مادر کی به باور من شد عمود آهن 2 آخه عزیز جونم تو مگه قد رشید نداشتی دلاورم به مشکت تو مگه دیگه امید نداشتی بشه مادر فدای تو به قربون وفای تو می میرم از غمای تو 2 شدي پور حيدر، فداي حسين پيش پاي كوثر، فداي حسين شدي مثه اکبر فداي حسين مادر مادر تشنه پاي دريا افتادي رو خاكا 2 با اینکه من هنوز از نشدِ قول تو در شگفتم خود من از رباب با دل خون حلالیت گرفتم عباس من، دلاورم ساقي تشنه ي حرم تموم روح پيكرم 2 غمتو ندیدن؛ فداي حسين تنتو دریدن؛ فداي حسين دستاتو بريدن، فداي حسين مادر مادر غصه داره مادر اين دماي آخر 2 بعد تو روضه ي خونِ چشات شده هميشه كارم به من هنوز مي گن امّ بنين ولي پسر ندارم ماه شباي علقمه دعايي كن بگن همه رفته كنيز فاطمه شاعر:احسان جاودان حضرت ام البنین (س) شور 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 من حیدرم می خواهم از زهرا بگویم می خواهم از نور دل طاها بگویم زهرای من محبوبه ی حی مبین است زهرای من جانان ختم المرسلین است زهرای من نور خدای لایزال است زهرای من در بین عالم بی مثال است صحرای من روشنگر قرآن و دین است تا روز محشر شیعه را حبل المتین است زهرای من تفسیر نور و قدر و کوثر در آسمان دین حق ماه منور زهرای من شمع وجود عالمین است او مادر زینب حسن کلثوم حسین است زهرای من برمن بود نور دو دیده زهرای من دختر چوزینب پروریده زهرای من اسطوره ی مهر و وفا بود زهرای من سرمنشأ جود و سخا بود بعد از نبی حق ذوالقربی ادا شد زهرای من در راه دین جانش فدا شد بعد از نبی نامردمان با هم نشستند عهدی که بسته با پیمبر را شکستند اندر سقیفه حق من را غصب کردند جای پیمبر جاهلی را نصب کردند دشمن بسوی خانه ی من حمله ورشد از ظلم و کینه خانه ی من شعله ور شد آتش زدرب خانه ام می زد زبانه زد بالگد بر درب خانه وحشیانه آن دم خدا داند که زهرا پشت در بود آزرده از آن آتش و مسمار و در بود زهرای من با ناله و صوت حزینی در پشت آن در گفت یافضه خزینی دنیا بداند دستهایم را ببستند درپشت درپهلوی زهراراشکستند زخم مرا آن دشمن مشرک نمک زد زهرای من راپیش چشم من کتک زد زهرای من روی مهش گردید نیلی با دست آن دور از خدا از ضرب سیلی آن بی حیای بی مروت ظالمانه بر فاطمه از کینه میزد تازیانه تا صبح محشر ناله زن براین رثایم روز جزا هم دستگیر این رضایم شاعر: رضا یعقوبیان حضرت زهرا (س) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir/ 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar