eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
نور تُو چشماش، نور مهتابه خیلی شبیه بچگیِ خود اربابه از روی ارباب، خنده می‌باره اسم همه‌ی بچه‌هاشو علی می‌ذاره می‌ریزه رو پای گهواره‌ش بوسه‌ی همه ملائکه امشبو بیا بگو حسین باباشدنت مبارکه دلبر اومده، شبه پیمبر اومده حیدر اومده یا علی‌اکبر اومده؟ یاعلی‌اکبر۴ ................................... قوّت قلبِ حضرت باباست اومده همون جوونی که دلبر لیلاست شاخه‌ی عشقِ شجر طوباست پسر بزرگ مولامون اباعبدالله‌ست برا شبامون ماه رسید برا نوکرا شاه رسید اهالی شهر جار زدند: خود علی از راه رسید ساغر رو ببین، مستی کوثر رو ببین دنیا به کنار، جمال اکبر رو ببین یاعلی‌اکبر۴ .................................. آی جوون امشب، کم نذاری تو شب حاجته بیار باهات هر چی داری تو قسمش میدیم، به جون ارباب عیدی بده امشب به ما ای جوون ارباب به دلای ما جلا بده به نفس ما بها بده تا قبل ماه رمضون یه سفر کربلا بده رویامه حسین، دینم و دنیامه حسین من چی کم دارم وقتی که آقامه حسین؟ یاعلی‌اکبر۴
. این گُلبن نرگس ز کدامین چمن است ؟ کز نور جمال ، ماهِ هر انجمن است سرتاسرِ کائنات در نور و سُرور از يُمنِ قدومِ حجت بنِ الحسن است آی ای خسته دلان پنجره ها بگشایید چشم بر این شبِ پر مُهر و صفا بگشایید عقده ها از دلِ افسرده هَلا بگشایید لب به شعر و غزل و مدح و ثنا بگشایید و بخوانید : مسیحا نفسی می آید که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید چون پرستو سوی سامره به پرواز شدم خیره بر روشنیِ این شب پر راز شدم از صفای قدم دوست سخن ساز شدم همنوا با نفس حافظ شیراز شدم : روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد شب دیدار ، شب شادی و شور است امشب غم درونِ دل ما زنده به گور است امشب فصل نوشیدنِ از جام حضور است امشب سامره جلوه یِ رویایی طور است امشب موسمِ عاشقی و کار به بنیاد آمد دلبر ماست که با حُسن خدا داد آمد خبر آورد که امشب شب میلاد گل است نغمه سر کن شب میلاد فرحزاد گل است باور دشت و دمَن جلوه گه یادِ گل است دلِ حسرت زده ی مرغ چمن شادِ گل است ساقیا آمدن عید مبارک بادت و آن مواعید کردی نرود از یادت ... ز آسمان خِیل ملَک بهر خوش آمد آمد شهر سامره چو فردوس مُخلَد آمد به بشر ، ناب ترین هدیه ی سَرمد آمد قائم و منتقم آل محمد آمد نازنین تر ز قدش در چمن ناز نرُست به از این هدیه ندادند به ما روز نخست چه کنم با غم هجران تو در این شب سرد سوختم در تب تنهایی و در شعله ی درد شاهد قُصه ی من اشک من و این رخ زرد مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد نیت خیر مگردان که مبارک فالی است حال هجران تو چه دانی که مشکل حالی است ؟ : بعضی از ابیات از حافظ است که کاملا مشخص می باشد .👇😍
بند1 فتاح خیبر علی نفس پیمبر علی تو وقت سختی تویی امید لشکر علی می درخشی تو کاروزار میزنی چه با اقتدار رو لب همه دشمنات حیدر اومده الفرار با یه دونه ضربه شد دو نیمه دشمن حیدره پیروزه جنگای تن به تن بس که هیبت داره نحوه ی رزم او تا علی رو دیدن لشکری در رفتن 💚یاعلی یاحیدر💚 بند2 پیروزه خندق علی حق و مع الحق علی شاهه دو عالم تویی رهبر مطلق علی توی عرصه دل دل سوار وقتی میرقصه ذوالفقار میدری یسار و یمین لشکری میشه تارو مار قدرته یزدان و پیروز پیکاری همچو صاعقه بر، پیکر اشراری بی هماوردی و یکه تاز غزوه ناجی پیغمبر، سیدالابراری 💚یاعلی یاحیدر💚 بند3 خصمه یهودی علی شاهه جنودی علی یار محمد تو احد تنها تو بودی علی کراری به وقته غضب حیدری، قتال العرب تا میذاری پا به نبرد دشمن از ترس میره عقب برپا میشه غوغا، از بانگ تکبیرت عدو هراسون از، ضربته شمشیرت منحصر بفرده، فنون جنگ تو وقته حمله میدون، میشه به تسخیرت 💚یاعلی یاحیدر💚 🎼شعروسبڪ✍ ۶٩
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨ بند1 صـاحبه، ولایتہ خـون زهـــــــرا طالبه، ولایتہ لعنت خدا به خـصمه، مرتضی و هر ڪس که غاصبه، ولایتہ سوره به سوره، آیه آیه قرآن وصفہ علیه، از نقل پیمــــبر علامه ی امینی، مینویســــہ از فضیلت های ساقیه کوثر همسر زهــــرای بتول، نیست که هست وصیه حضرته رسول، نیست که هست درب ورود شـــــــهر علـــــــــــم نبـــے مافوق ادراک و عقول، نیست که هست 💚مدد امیرمومنین یا حیدر💚 بند2 لایقہ، ولایتہ جانشینه مطــــلقہ، ولایتہ ناجیه پیمــــبرانہ، الوالعزم سـردم دار برحقہ، ولایتہ کیسه ی نان به دست، در دل شب روزی رسان مستمند و گمـــــــنام همنشـــــــین جزامی و مساڪین عادل و فاضـــل و کریم، نیست که هست رئوف و رحمان و رحیم، نیست که هست ممســـــــوس فــــی ذات خدای، سرمد و صراط مــستقیم، نیست که هست 💚مدد امیرمومنین یا حیدر💚 بند3 امام ولایتہ واجـب الاحـــترام ولایتہ یارویاورو مطیع، مصطفی شاخصہ در مقام، ولایتہ جــــــای مــــعاند ولای حــــیدر توی چاهہ ویــــل، قعر در جهنم شیـــعه به لطفہ حُبِ حیدر میاد روی صراط پاشو میذاره محکم صاحب عرش داوره، نیست که هست ساقیه حوض کوثره، نیست که هست قــــــسیم آتــــش و ، بهــــشت بــرین حاڪـم روز محشره، نیست که هست 💚مدد امیرمومنین یا حیدر💚 🎼شعروسبڪ:✍ ۶٩
وقتی دَخیل ها گِره این دَرند و بَس این خانواده نیز گداپرورند و بس اینان که سنگ را به نظر فِضّه میکنند از کودکی قبیله یشان زَرگرند و بس در آستان شمع، که طور مقدس است پروانه ها همیشه مُقرّب ترند و بس دل دادن و ندادن ما دست ما نبود اینان به شیوه یِ خودشان دلبرند و بس بگذار بشکنند دلم را یکی یکی اینجا فقط شکسته دلی میخرند و بس ارباب زاده ها همه ارباب میشوند چون بنده زاده ها که همه نوکرند و بس این خانواده ای که مرا صید کرده اند حالا اسیر زُلفِ علی اکبرند و بس وقتی میان کوچه ما راه می رود یک شهر در زیارت پیغمبرند و بس ای بهترین؛ یگانه ترین آفریده ها پیغمبرِ تمام پیمبر ندیده ها
|⇦•چه برانی ام، چه بخوانی ام.. و توسل ویژۀ میلادِ حضرت علی اکبر علیه السلام و روز جوان _استاد حاج علی انسانی•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ چه بخوانی ام ، چه برانی ام نروم به کویِ کس از درت چو گدا نشسته به راهِ تو به امیدِ لطفِ مکررت ز بهشتِ روضه چرا روم؟ بروم اگر، به کجا روم؟! بنگر به مویِ سپیدِ من شده ام سیاهیِ لشکرت.. بشکن غبارِ طلسم من تو نبین ضعیفیِ جسم من نکشی قلم رویِ اسم من بنویس گوشه ی دفترت به فدایِ کاکلِ اکبرت یوسف اگر رویِ تو را دیده بود بساط حسن خویش برچیده بود بلال اگر اذانِ تو دیده بود تو را به جای مصطفی می ستود حسینِ ما به عالمی دلبر است ولیک دلبرِ حسین اکبر است گفت تو حرم امام حسین بعد از سال ها رفتم کنارِ شش گوشه ، ایستاده بودم و آرام‌آرام‌شعر میخواندم: سرش نهاد به زانو لبش نهاد به لعل به ناله گفت که غم دیده عمه ات گفت دیدم یه وقت یه آقایی جلو آمد ، گفت دیگه بسه نخوان ، عرضه داشتم من روضه خوانم یه عمری حسرت به دل بودم بیام کربلا؛ اینجا نخوانم چه کنم .. گفت دیدم شروع کرد گریه کردن گفت نمیگم نخوان بخوان .. اما مصیبتِ پسرُ جلو پدر نخوان .. با من چه کرده ای تو خدا داند و دلم ..... إلهی بِدَمِ المَظلُوم و به امام زمان یاالله‌.. ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ــــــــــــــــــ ‼️هرگونه کپی برداری از متونِ روضه در سایت و کانال هایِ مرتبط با فضایِ روضه بدونِ ذکر منبع و درج آدرس سایت و کانال نبوده و مصداق بارز می باشد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ↜سروش JOin↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا JOin↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام JOin↶ https://t.me/babolharam_net ↜اینستاگرام↶ http://instagram.com/babolharam__net
غریب تنها شب جمعه ست به دل ها غوغاست زائر قبر شریفش زهراست باز انگار خود عاشوراست روی تل زینب کبری تنهاست قد او کاش نبیند دشمن به علی و به حسین و به حسن یوسفش در وسط گودال است ته گودال میان چال است نیزه باران شده و بی حال است در شلوغی چقدر پامال است یارب این نیزه نگیرد به دهن به علی و به حسین و به حسن فاطی
🌷🌷 🔶دوبند شور حماسی ویژه ولادت آقا علی اکبــــــــر(ع) قسم به خلقت ارضو سما وقتی کرده خدا خلق دنیا آفریده تموم هستــــی رو ناز چشمای اکبــــــــر لیلا تواکبــــر لیلایـــــی آرامش دریایی وقتی میگی یاحیدر رزم توتماشایی من کلــــب درخونت ریزه خورمیخونت تنها فقط آرومه رقیـــه روی شونت علی اکبـــــــر (۳) شبه پیمبــــری میروغضنفری از همــه برتری نوه ی حیـــدری علی اکبــــــــــــر علی اکبــــــــــر (۳) قسم به ضربه ضربه شمشیرش غضبش مثل حیــــــدر میمونه گوشه به گوشه ی دشته طوفان وقتی رجز تو میدون میخونه منسب علــوی زاده هم شاهی و شه زاده لب تر کنی اقا جون سر روی سر اماده نبوی سیرت صولت رزمت علوی دولت رعنای بنــــی هاشم عالم همه دیونت علی اکبر (۳) مستر خرابتم تشنه ی جامتم تا روز محشرم اقا غلامتــــــم علی اکبــــــــــــر علی اکبــــــــــر (۳) 📚شاعر:محمدجوادحیدری
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 « جدید فوق العاده زیبا » 🎤کربلایی محمد حسین حدادیان 🎤 🎤کربلایی حسین طاهری 🎤 🌸🌺🌸 بند اول 🎄🌺🎄 نمیشه مثلت دیگه تکرار اسم تو شیرین تره هر بار دنیا می افته با تو یاده جوونیه حیدر کرار شکر خدا تو ، تقویممونه روز ولادت تو روز جوونه رمز ورود ، باب الحسینی الله اکبر اصحاب الحسینی دلبرم اومده دلم به عشق شیش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده علی اکبر علی اکبر یابن ارباب (4) بند دوم . گل بریزید ، که شده حسین فاطمه پسر دار اومده آئینه ی حیدر کرار می خونه و ان یکاد براش علمدار بین جوونا ، تویی سرآمد خَلقا و خُلقا تو شبیهی به محمد خلاصه ی ، پنج تنی عشقه منی (3) دلبرم اومده دلم به عشق شیش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده علی اکبر علی اکبر یابن ارباب (4) بند سوم . چه عبا و ، چه عمامه ای چه اذون و ، چه اقامه ای بر سره معزنه بر پیشه دو چشمان عمو اشهدان علیا ولی الله بگو رجز می خونی ، میونه لشگر انا بن زهرا ، انا بن الحیدر علی اکبر علی اکبر یابن ارباب (4) بند چهارم . جوونامون ، با هم دیگن به عشقه تو ، دارن میگن علی بن حسین لبیک (2) کاش با یا علی بیایم کرب و بلا بی معتلی بیایم کرب و بلا با دعای علی اکبر حسین متعهلی بیایم کرب و بلا دلبرم اومده دلم به عشق شیش گوشه به سمت حرم اومده دلبرم اومده اونی که دست به سینه بش میگم نوکرم اومده علی اکبر علی اکبر یابن ارباب (4) 🌿 سرود (ع) 💐نمیشه مثلت دیگه تکرار 💐اسم تو شیرین تره هر بار 🎤 🎤
من کیستم ولی خداوند اکبرم سرتا قدم محمّد و زهرا و حیدرم قرآن روی سینه فرزند فاطمه فرزند نور و واقعه و قدر و کوثرم در وصف خلق و منطق و خلقم نظر کنید زیباترین شبیه به شخص پیمبرم زهرا جمال ختم رسل دیده در رخم لیلا کشیده شانه بـه زلف معطرم جان جهانیان که حسین است بارها مانند جان خویش گرفته است در برم همسنگر شهید علمدار کربلا تا روز حشر قلب حسین است سنگرم پا تا به سر چو جانم و جان مجسمم سر تا به پا چو روحم و روح مصورم دانایی امام حسن در تکلمم زیبایی امام حسین است منظرم مأنوس با شهادت و شمشیر و زخم و خون ممسوس در حقیقتِ خالقِ داورم تسبیح دانه دانه سجادۀ حسین قرآن پاره پارۀ زهرای اطهرم خیمه صفا و مروه بوَد قتلگاه من صحرای کربلا عرفات است و مشعرم من پاره ای ز پیکر پیغمبرم ولی گردید پاره پاره ز شمشیر، پیکرم وقتی که قطعه قطعه ز شمشیر میشدم دیدم ستاده حضرت زهرا برابرم اشک روان و مهجۀ قلب حسین بود خونیکه شد به صورت من جاری ازسرم با آنکه در شهادت من قامتش خمید در نزد فاطمه است سرافراز مادرم این غم مرا کُشد که ببینم به نوک نی سیلی زنند بر گلِ رخسارِ خواهرم ای کاش مینشست به قلب شکسته ام تیری که هست سهم گلوی برادرم من آن شکوفه ام که نگه کرد باغبان چیدند با شکنجه و کردند پرپرم در زیر تیغ بسملِ بشکسته بال و پر در بحر عشق، ماهیِ در خون شناورم میثم اگر به فصل جوانی شدم شهید هر پیر را معلم و استاد و رهبرم استاد حاج غلامرضا سازگار
‌ ‌ بگو کجایی تاب دوری و هجران ندارم ای غم گسارم بر این کویر سینه ام دگر درمان ندارم گر باران نبارد از جوانی مانده این دل غم به سینه کرده منزل ترسم گر رخ ننمایی گردم ویرانه سرایی رحمی بر این زحمی که از فراق تو بر سینه دارم  ای گل نغمه ی بلبل شد خموش از غم بازا بهارم مولا اجرک الله بقیة الله گرد شمع رویت شیوه پروانه دارم پروانه وارم سر به پایت میگذارم پروا ندارم من پروانه وارم از شمیم جان فزایت میرود دل در قفایت عشقت زد از سینه جوانه گشتم رسوای زمانه رویت تاب  گیسویت می کشد مارا در ارزویت این دل میزند محمل تا گذارد سر بر خاک کویت مولا اجرک الله بقیة الله
#‍ زمزمه امام زمان عج افشاری ای مرهم دردم ای یوسف زهرا ای بانیِ اشک ِ روضه عاشورا ای مهربون آقام تنهاتراز تنها دنبال تو گشتم هرجای این دنیا2 عجل فرج ذکر روز و شبهام ادرکنی یا مهدی ذکر لبهام یار مدینه ای بی قرینه مرهم درده زخم رو سینه یاحجت الله بقیه الله از دست این دنیا خسته و دل خونی برات بمیرم که عمریه گریونی بردم تورو از یاد من بی وفا بودم تو بودی یادم ، من از تو جدا بودم باتو همیشه این دل آرومه گداییِ خونت آبرومه ای تاروپودم ذکر سجودم همیشه آقا دور از تو بودم یاحجت الله بقیه الله کسی به یادت نیست ای پسر زهرا تو این شبا هستی خون جگر زهرا غرق غم و دردی یه عمره بی یاری این شبا هم واسه محسن عزاداری می خونی با قلبی که پر آهه روضه برای طفل شیش ماهه روضه ی مادر روضه ی اون در غنچه گلی که وا نشد آخر یاحجت الله بقیه الله ✍شاعر:ابوالفضل آلوئیان 🎤 کربلایی مرتضی حبیبی 🌷🌷🌷🌷🌷
نَبی‌خَلق و نَبی‌خُلق و نَبی‌سیما علی‌اکبر چه غوغایی نموده حق تعالی با علی‌اکبر جمالش حضرت طاها، جلالش رَبِّیَ الاعلی رخش‌ جنت، لبش کوثر، قدش طوبی علی‌اکبر امیرالمؤمنین بر حضرت زهرا تبسم کرد همین که خنده زد بر صورتِ لیلا علی‌اکبر خدا دیدم، نبی دیدم، علی دیدم به یک صورت شدم مجنون، زدم فریاد: مولانا علی‌اکبر نمی‌دانم بگویم: یا علیّ بن ابی‌طالب و یا گویم: «رسول الله» حالا، یا «علی‌اکبر»؟ تمنا دارد این لحظه، تماشا دارد این صحنه روی دست علــیّ عــالیِ اعـــلا، علی‌اکبر بنی‌هاشم وصال مصطفی را خواستند از حق نــدا آمــد کــه: اِنّا نَحنُ نَزَّلنٰا علی‌اکبر بنازم این شرافت را، بنازم این اصالت را علی بن حسین بن علی، آقا علی‌اکبر قمر می گفت: «لٰاحَولَ ولٰا...» تا دید خوابیده به روی دست‌های حضرت سقا، علی‌اکبر شبی در محفلی ذکر علی بود، عاشقی فرمود: علی مولا، علی مولا، علی مولا، علی‌اکبر «أَ وَلَسْنا عَلیَ الحَق» گفت، با این جمله ثابت کرد که حیدر جای خود دارد، بگو: «حق با علی‌اکبر» حسین بن علی اسم علی را دوست می‌دارد دلش می‌خواست گیرد از خدا صدها علی‌اکبر حسین بن علی «مَمسوسْ فی ذات اللَه»اش گوید عجب نزدیک شد با حضرتِ مولا علی‌اکبر اگر مَمسوسْ در ذات خداوند است، پس حتماً بوَد عالِم به عِلمِ عَلَّمَ الاَسمٰا علی‌اکبر چنان مانند حیدر یک‌تنه می‌تاخت در میدان که لشکر نعره می‌زد: «لا فتی الّا علی‌اکبر» أنا بنُ قاتلِ الکُفّار، أنا بنُ حیدرِ الکَرّار بوَد ذکر رجزخوانیِّ مولانا علی‌اکبر نوای «أشهد أَنَّ علیـّــاً حُجت اللَـه» را شنیدن دارد از لعل لب آقا علی‌اکبر قسم ‌بر حرمت‌ مُصحَف، ابوفاضل ‌به ‌یومُ الطَفّ کَفیلِ زینب الحَوراست، اما با علی‌اکبر هم آقایی هم آقازاده، اِی جانم به قربانت چه نسلی! هل أتی، تطهیر، أعطینا، علی‌اکبر سِزد گویی به گهواره: «سَلامُ الله عَلَیّْ یَومَ وُلِدتُ وَ أَموت و اُبعَثُ حَیّٰا» علی‌اکبر نقابی زن به سیمایت؛ که ترسم جای پیغمبر بَرَندَت تا مقام قُربِ اَو اَدنی، علی‌اکبر! چه کردی با دل زینب، چه کردی با دل لیلا؟! چه کردی با پدر، با این قد و بالا، علی‌اکبر؟! دلت انگور اگر خواهد، خداوند امر فرماید شود انگور کلِّ جنت‌الاعلی علی‌اکبر همیشه سفره‌ات مثل امام مجتبی پهن وُ ز هر دروازه نور خانه‌ات پیدا، علی‌اکبر حرم رفتم، زیارت خواندم و عرض ادب کردم و پرسیدم‌: چرا خوابیده ‌پایین‌پا، علی‌اکبر؟ ندایی آمد از پایینِ پا: این است جُبرانِ محبت‌های پایانیِّ بابا با علی‌اکبر پدر بوسید رویم ‌را میان ‌خاک‌وخون، باید ببوسد پای بابای غریبش را، علی‌اکبر مرو میدان که بابایت به حال احتضار افتاد ترحم کن به اشک زینب کبری، علی‌اکبر به یومُ الطَفّ تمامیِ شهیدان، لحظۀ آخر در آغوش حسین جان باختند، الّا علی‌اکبر دو چشم او سیاهی رفت و مرکب اشتباهی رفت خدایا مانده بین لشکری تنها...، علی‌اکبر پسر تنهای تنها شد، زمین خورد اِرباً اِربا شد پدر برسرزنان می‌گفت: واویلا علی‌اکبر " خادم "
مدح و ثنا، از هم‌چو من لازم ندارد آن‌چه عیان باشد، سخن لازم ندارد ما تا ابد، جامه‌درانِ کوی یاریم خانه‌خرابش، پیرهن لازم ندارد روزِ گرفتاری، اگر صدتن بیایند- نوکر به غیر از پنج‌تن، لازم ندارد این شاه، با شاهانِ دیگر فرق دارد بخشیدنش، زانو زدن لازم ندارد هرچند لب‌تشنه، ولی معنای آب است یک‌قطره آب، از اهرمن لازم ندارد پوشانده تیر و نیزه سر تا پای او را این جسمِ صدپاره، کفن لازم ندارد اهلِ ستم، یک لحظه هم با خود نگفتند این‌قدر نیزه، یک بدن، لازم ندارد عادل حسین قربان @deabel
حرفی نزن كه نیزه تو را زیر و رو كند حرفی نزن كه پیكر تو پشت و رو كند حرفی نزن كه قاتل امانت نمی دهد سر نیزه اش امان به دهانت نمی دهد حرفی نزن برادر من خسته می شوی در زیر ضربه هاي سنان كشته مي شوي حرفی نزن كه با جگرت خوب تا كنند این نا نجیب ها بدنت را رها كنند حرفی نزن عزیز دلم پیش ناكسان راحت نمی شوی دگر از دست این سنان حرفی نزن كه می پرد او روی پیكرت با خنجری شكسته زند روی حنجرت حرفی نزن كه پاره ای و سخت درهمی با تیر و نیزه های شكسته تو هم دمی مصطفی گودرزی @deabel
سلام حضرت شیب الخضیب، مقتلها نوشته اند چه بر روزگارتان آمد نوشته اند مقاتل که ظهر روز دهم چه روضه ها که از این داغ بر زبان آمد سه سیب را سه هدف را سه تیر کافی بود سه بار حرمله هربار با کمان آمد نوشته اند که شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش در فغان آمد نوشته اند مقاتل که عصر عاشورا بلند مرتبه ای خسته ، نیمه جان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی بریده باد زبانم ولی سنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی به قصد حنجره ات شمر همچنان آمد بلند مرتبه شاها ! همین که افتادی میان هروله زینب دوان دوان آمد یکی به دشنه تو را زد یکی به نیزه ولی یکی به قصد تبرک عصازنان آمد هنوز داخل گودالی و تنت بر خاک رسید خولی و در دشت بوی نان آمد برای بردن انگشتر غنیمتی ات همین که غائله خوابید ساربان آمد @deabel
نرفته از نظرم ذوالجناح بر میگشت که رفته رفته صدایت ضعیف تر میگشت ز بس که بر بدنت زخم های کاری بود که زخم ِ تازه اگر بود بی اثر میگشت در ازدحام حرامی و نیزه هایِ بلند شکافِ زخم ِ تنت باز و بازتر میگشت میان حلقه ی نامحرمان خودم دیدم که شمر با سرت از قتلگاه بر میگشت غروب بود و ربابَت میانِ آتش و دود هنوز بین ِ مزاری پی ِ پسر میگشت @deabel
گیرم كه نفس می كشی و جان به تنت هست گیرم كه هنوز، یوسفم پیرهنت هست گیرم كه بگیرم بغلم پاره تنت را گیرم كه مداوا كنم اصلاً بدنت را با نیزه ی رفته به دهانت چه كنم من؟ با لخته ی خون روی لبانت چه كنم من؟ یادم نرود صحنه ی بسمل شدنت را هنگام بریدن به زمین پا زدنت را دیدم كه سنان نیزه به پهلوت فرو كرد از پشت كسی پنجه به گیسوت فرو كرد سنگی به سرت خورد و دگر هیچ ندیدی خواهر به فدایت چقدر درد كشیدی من آمدم از تلّ كه ببوسم بدنت را از گرگ بگیرم كفن و پیرهنت را وقتی كه رسیدم سرت از پشت جدا بود این عاقبت خواهریِ من به شما بود @deabel
|⇦•امشب خبر ز عالم بالا.. و توسل ویژۀ میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه _ حاج حنیف طاهری•✾• ┅═┄⊰༻🌼༺⊱┄═┅ امشب خبر ز عالم بالا رسیده است زیباترین ستاره ی دنیا رسیده است امشب حکیمه باش و ببین پور عسکری با هیبت و شمایل طاها رسیده است در او خلاصه گشته خِصال پیمبران موسی رسیده است،مسیحا رسیده است جبریل با هزار فرشته از آسمان کرده نزول،بهر تماشا رسیده است سر را بُرید یوسف کنعان به جای دست وقتی شنید یوسف زهرا رسیده است امشب دلم به مأذنه اینگونه داد اَذان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان در پیش سَرو قامت تو،تا شدن خوش است در فصل غیبت تو شکیبا شدن خوش است دست کسی به دامن نرجس نمی رسد وقتی صدف به گوهر یکتا شدن خوش است روزی امیرزاده و روزی کنیز شد حالا عروسِ حضرت زهرا شدن خوش است ما ذرّه ایم و کار شما ذرّه پروری است در زیر آفتاب تو پیدا شدن خوش است وقتی شناسنامه ی ما مُنتسَب به توست در سایه سار مهر تو معنا شدن خوش است هرکس شنید نام شما را قیام کرد در راه بندگیّ تو آقا شدن خوش است در شرح وصف تو چه برآید از این زبان؟! عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان ای که کرم سجیّه و لطف است عادتت بالاتر است از همه عالم سیادتت حالا هزار و یکصد و هفتاد و هفت سال بگذشته ای عزیز خدا از ولادتت پنهان شدی اگرچه تو در پشت ابرها هر دم رسیده است به دلها عنایتت هر صبح وعده ی من و تو در دعای عهد هر عصر جمعه زمزمه های زیارتت آقا سلام ما به رکوع و سجود تو آقا درود بر تو و ذکر و عبادتت کِی می رسد ندای أنا المَهدی ات به گوش؟ بالاتر از تمام عَلَم هاست رایتت کانون عدل و داد شود با تو این جهان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان بارِ فراقِ یوسف زهرا کشیدنی است گر وصلِ او به جان بخَرم من،خریدنی است ای آنکه طعنه میزنی ـ آقای تو کجاست؟ روزِ ظهورِمنجی عالم رسیدنی است آن روز ذوالفقارِ علی دست او بود یعنی که رنگ از رُخ کافر پریدنی است یا فارس الحجاز! من از مشهدالرّضا بیتی بیاورم ز شفق،که شنیدنی است (سوگند می خورم گل باغ تو چیدنی است چشم سیاه و خیمه ی سبز تو دیدنی است) ای آخرین امام من، ألغوث ألاَمان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان وقتی که نیستی تو،خزان است روزگار وقتی که می رسی،همه جا می شود بهار تقصیر ماست اینکه بیابان نشین شدی محروم مانده ایم ز درکِ حضور یار ما از چه نیستیم شب و روز یاد تو؟! وقتی که هست أفضلِ أعمال انتظار وقتی که بیست مرتبه حج رفت،کسب کرد إذنِ طواف خیمه ی تو ، پور مهزیار *وقتی رسید خدمت امام زمان ، ‌۲۰مرتبه رفته حج همچین که از دور خیمه رو دید ، دیگه زانوهاش نمی کشید ..‌ نشست .. اسبشُ آوردن .. کنار خیمه که رسیدند .. اومد که اسب رو به درختی ببنده ، خطاب رسید پسر مهزیار! چه می کنی؟ اینجا محیط امنِ امام زمانِ .. کسی به کسی کار نداره .. برا ما اومدی .. حواست به اسبتِ؟! .. ۲۰ سفر اومدی حج ، حواست هنوز به ما نیست.. نشست زانو به زانوی امام زمان.. آقاجان خیلی ساله دنبالِتم .. فرمودند : پسر مهزیار من بیشتر مشتاق بودم .. ما دلمون خیلی براتون تنگ میشه .. اما گناه بین ما و شما فاصله میندازه .. توفیق دیدار حاصل نمیشه.. گفت آقا خیلی صدات کردم، ندیدمت .. صدات رو نشنیدم .. گفت هربار صدام زدی کنارت بودم .. عزیزِ دل نرجس خاتون قربونت بره عالم .. همه بدبختی ها از خودم شروع میشه .. از هیچ آفریده ندارم شکایتی برمن هر آنچه می رسد از خویش می رسد‌ اگر ندیدمت تقصیر خودمه .. امام صادق علیه السلام فرمود : آخرالزمان شما مهدیِ ما رو نمی بینید (قریب به این مضامین) اما بین همین بازارها.. بین همین خونه های شما، رو فرش شما قدم می گذاره، خونه های ما از نور خالیه .. آخرالزمان همه گرفتار.. فقط به ذهنم رسید یه راه وجود داره که به خونه های ما قدم بذاره.. "صلی الله علیک یا اباعبدالله...." اونا که روضه های خونگی می گیرن خوش به حالشون .. حتماً آقا میاد به خونه هاشون سر بزنه.. آقاجانم.. آقاجانم.. * آقا چقدر جمعه گذشت و نیامدی! دیگر نمانده است برای دلی قرار این اشکِ ماست کز غمِ هجران شده روان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان ای هر غریبه ای همه جا آشنایِ تو این بند را مدینه سرودم برایِ تو این شهر بویِ غربتِ خورشید می دهد این کوچه هاست منتظر ردّ پای تو رفتم به پشت پنجره هایِ بقیع و بعد خواندم به اشکِ چشم زیارت به جایِ گویا هنوز مادرِ تو درد می کِشد در بستر است چشم به راهِ دوایِ تو وقتی کِشی ز قبر تنِ آن دو را برون باشیم کاش ما همه زیرِ لَوای تو ای شاد از ظهورِ تو بانوی بی نشان عَجِّل عَلی ظُهُورکَ یا صاحبَ الزّمان ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜سروش↶ http://sapp.ir/babolharam_net ↜ایتا↶ https://eitaa.com/babolharam_net ↜تلگرام↶ https://t.me/babolharam_net
بسم ‌الله الرحمن الرحیم 🌷(به مناسبت جمعه اول سال) ▶️ تشنگانیم و به دل حسرت باران داریم چشم بر مرحمت حضرت جانان داریم چند قرن است که ما امّت سرگردانیم چند قرن است که دل های پریشان داریم @hosenih جمعه ها می رسد و می گذرد ، امّا باز هر چه غم در دل ما بود کماکان داریم جمعه ی اول سال است ، خدا می داند سال ها چشم به آن نقطه ی پایان داریم هر چه را داده خدا وعده همان خواهد شد ما به برگشتنش امّید فراوان داریم صبح با ولوله سر داد به والعصر قسم گفت با لهجه ی خورشید که مهمان داریم شب نشینیم ولی از قدم نورُ الله در دل خسته ی خود شور دوچندان داریم @hosenih بنویسید به تقویم که عام المهدی است بنویسید دو تا نیمه ی شعبان داریم سال ها در به در پیچ و خم دنیاییم سال ها منتظر منتقم زهراییم ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ عید آمده از راه؟! چه عیدی؟! چه بهاری؟! وقتی خبر از باغ و گل و سبزه نداری تا دیده شکوه دل دریایی ما را، غم آمده تا ساحل ما موج سواری @hosenih تقدیر بر این است که در گوشه ای آرام غم از پی غم هی بشماری بشماری این سیل اثر گریه ی ماتم‌زدگان است ای ابر بهاری چه بباری چه نباری تقویم ورق خورد و تو را برگ و بری نیست ای دل به همان زردی پاییز دچاری @hosenih ای کاش بیایی و در این وسعت تاریک ای سال نو آیینه در آیینه بکاری در راه سواری است؛ خوشا آینه ی ما برخیزد اگر از دل این جاده غباری ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آسمانی هست اما جلوه ی خورشید نیست روز نو می آید اما روز نو که عید نیست تا نباشی ناخوش احوالیم ، حوِّل حالَنا تو بیایی عید می آید ، در این تردید نیست @hosenih چشم ها را شُسته ام تا جور دیگر بنگرم زندگی چیزی به غیر از آنچه باید دید نیست حسرت دیدار لیلی با دل مجنون چه کرد؟ آه مجنونی که دیگر زیر چتر بید نیست هر چه با تو انس پیدا کرد ارزشمند شد قطره ی اشکم برایت غیر مروارید نیست از خودت دورم نکن دورم کنی دق می کنم کاش می گفتی که حکم عاشقت تبعید نیست از من ِ عاشق نیاز و پیشه ی معشوقه ناز با دل هجران زده ما را به وصل امّید نیست @hosenih کاش می آمد کسی که رفت و دیگر برنگشت کاش می آمد جواب طعنه ی " دیدید نیست " مُطمئنّم موسم خندیدن گُل می رسد بعد از این شب های فتنه مُصلح کُلّ می رسد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ولادت امام زمان(عج) گلی از گلشن طاها آمد نوربخش همه دلها آمد عسکری گشته دلش شادامشب در جهان یوسف زهرا آمد شاد باشید همه که عید مسعودرسید ای منتظران کعبه ی مقصود رسید دلسوختگان حرم آل عبا امشب به جهان مهدی موعود رسید هدیه ازذوالمنن رسیدامشب شادی مرد و زن رسید امشب آخرین منجی از تبار نور حجة ابن الحسن رسید امشب برعالمیان عیدموید آمد بر منتظران هدیه زسرمد آمد از بیت امام عسکری و نرجس زیبا گلی از نسل محمد آمد هدیه ای از سوی سرمد آمد گلی از گلشن احمد آمد شادمانند همه منتظران مهدی آل محمد آمد
ولادت حضرت مهدی ارواحنا فداه گل ز گلزار احمدی واشد آخرین نور در تجلا شد از تبار محمد و زهرا مهدی آمد زینت دنیا شد امشب همه جا بوی جنان می آید نوری زخدا سوی جهان می آید از بیت امام عسکری و نرگس شاد باشید که صاحب الزمان می آید نوری ز خدای حی سرمد آمد آخر گل بوستان احمد آمد از بیت امام عسکری با صد جاه مهدی است که با عطر محمد آمد بار دیگر مهی عیان آمد گلی از گلشن جنان آمد آخرین منجی بشر امشب مهدی صاحب الزمان آمد امشب از لطف و کرامات الاه به جهان آمده باز هادی راه آخرین منجی و روشنگر دین آمده منتقم ثارالله امشب ز سپهر دین حق ماه آمد بر اهل ولا رهبر آگاه آمد از بیت امام عسکری و نرجس شاد باشید همه بقیه الله آمد نوری ز خداوند مبین می آید بر خاتم اوصیا نگین می آید مهدی گل گلشن ولایت امشب از نسل امیر مومنین می آید روز عشق و روز رحمت آمده غنچه ای از باغ عصمت آمده خانه ی دوم حسن‌روشن شده آخرین هادی امت آمده آخرین نور سرمدی آمد گل ز بستان احمدی آمد مهدی فاطمه به دنیا با عطروبوی محمدی آمد عاشقان عاشقان بهار آمد جان دلهای بی قرار آمد مهدی صاحب الزمان بر ما بهترین یار و غمگسار آمد گلی از گلشن جنان آمد ماه رویی دگر عیان آمد شادمان گشته عسکری امشب مهدی صاحب الزمان آمد
گلی از گلشن دین آمده است شیعه را حبل متین آمده است شادمان گشته دل منتظران آخرین نور مبین آمده است گل خوشبوی احمدی آمد نوری از نور سرمدی آمد مهدی فاطمه به دنیا، با عطر وبوی محمدی آمد امشب ز سوی خدا نوید آمده است بر منتظران دوباره عیدآمده است با آمدن منجی عالم مهدی بر خلق جهان نور امید آمده است بر منتظران نوید دیگر آمد بر عالمیان گل معطر آمد مهدی گل نرگس و عزیز زهرا منجی جهان ز نسل حیدر آمد برهمه خلق جهان نور خدا می آید آخرین منجی دین مصطفی می آید با آمدن مهدی زهرا امشب بوی عطر گل نرگس همه جامی آید سرزدز سپهر دین حق امشب ماه آمد به جهان مهدی با عزت و جاه تادیدرخ چون مه اوبابا گفت لا حول ولا قوة الا بالله امشب به جهان نور تولا آمد در سامر ماهی به تجلا آمد از بیت امام عسکری و نرگس شاد باشید همه یوسف زهرا آمد
ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در گلستان ولا گل واشده جشن شادی در جهان برپا شده از کرامات خدای مهربان عاشقان دوم حسن بابا شده از قدوم حجة بن العسکری در جنان شادان دل زهرا شده شهر سامرا شده گلریز حور غرق در شور و شعف دنیا شده آخرین منجی ابناء بشر زینت دنیا و مافیها شده مهدی صاحب زمان جان بتول رهزن دل ،کعبه ی دلها شده آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمدآمده چشم بد از شیعیان دور آمده در زمین هنگامه ی شور آمده امشب از لطف خداوند مبین بزم عیش عاشقان جور آمده حوروغلمان آمده روی زمین سامراچون وادی طور آمده از سما سوی زمین سامرا پیک حق شادان و مسرور آمده دسته گل در دست با شور و شعف بهر عرض تهنیت حورآمده فاطمی سیرت علی خوی و خصال عاشقان نور الا نور آمده آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمد آمده امشب از الطاف خلاق مجید بار دیگر در جهان گردیده عید آمده با شادمانی و سرور پیک رحمت داده در عالم نوید شادمان باشیدای دل خستگان یوسف زهرا بود نور امید فاطمیون حیدریون اهل دل چشمتان روشن ز ره مهدی رسید سر زد از سامره نور سرمدی شام ظلمت رفت و شد صبح سپید این گل گلزار باغ مصطفی بر همه عالم بود یار و وحید آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمد آمده آمده نجل امیرالمومنین همچو احمد رحمة اللعالمین انتظار شیعیان پایان گرفت آمده دارالامان حصن حصین روح تقوا و شرافت اصل دین آنکه باشد شیعه را حبل المتین از پس پرده برون افتاده ماه نوربخش آسمانها و زمین از گلستان ولایت آمده آخرین منجی خلاق مبین بیقراران مهدی صاحب زمان آمده از سوی حق روی زمین آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمد آمده عالم پیر آمده امشب جوان از قدوم مهدی صاحب زمان بر همه چشم انتظارانش بگو آخرین نور خدا گشته عیان زین بهشتی عطر و بو بر جان ما می‌رسد در هرکجا عطر جنان گرچه پنهان است روی ماه او نور می‌تابد به ما خورشیدسان این گل زهرانسب حیدرحسب بیقراران را بود آرام جان باهمه خلق جهان ازلطف حق بر همه همچون خدایش مهربان آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمد آمده آمده مهدی زنسل بوتراب نور چشم حضرت ختمی مآب مهدی زهرا امید شیعیان از توپاینده شود اسلام ناب ما همه تاریکی و نوری شما ما همه ذره تویی چون آفتاب ای سراپا نور ذات سرمدی حق زهرا مادرت برما بتاب ای همه عالم فدای روی تو باتو گردد هر دعایی مستجاب ای تمام آرزوی این(رضا) بر روی قلبم شده نام تو قاب آخرین منجی سرمد آمده مهدی آل محمد آمده
ولادت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف آمده نور ذات حی داور معنی فجر و هل اتی و کوثر ای عاشقان اهل بیت عصمت بحر ولا دوباره داده گوهر بهر هدایت بشر آمده منجی آخرین ز نسل حیدر سامره پرشده زبوی جنت جهان ز عطر روی او معطر خانه ی عسکری و نرجس امشب زیمن مقدمش شده منور زجلوه ی روی چو ماه مهدی عالم هستی شده زیب و زیور به روی دست پدرش عسکری خنده زند بر گل روی مادر فاطمه خو، حسن شمائل آمد با سیرت و با صورت پیمبر خدا به برکت ولادت او هدیه دهد به خلق بار دیگر آمده از لطف خدای رحمان منتقم فاطمه ی مطهر نور دو چشمان همه آمده مهدی آل فاطمه آمده ز لطف حق شمس ولا آمده منتظران نور خدا آمده شاد دل شیعه ی اثنی عشر خبر ز یار آشنا آمده ز خانه ی یازدهم شاه دین مظهر حی کبریا آمده از کرم و لطف خدای مبین خورشید دین ز سامرا آمده ز بوستان علی و آل او گل حسن چه با صفا آمده یاس سپید گلشن فاطمی با عطر و بوی مرتضی آمده مه درخشنده ی برج ولا نور دل آل عبا آمده منتظران یوسف فاطمه به درد عالمی دوا آمده عصمت آخرین امام زمان ز نسل آل مصطفی آمده منتقم خون حسین است او ریشه کن ظلم و خطا آمده نور خدا جلوه گر از روی او پیچیده در کل جهان بوی او بیت حسن چون حرم کبریاست آمده آن کاو گل خیرالنساست آمده نور دیده ی عسکری ز مقدمش جهان عجب باصفاست حجت بر حق به همه عالم است رهرو راه نبی و مرتضاست نقش ان الحق روی بازوی اوست همچو ابوالفضل علی با وفاست این گل خوشبوی گلستان دین منتقم خون شه کربلاست این پسر از لطف خدای مبین اصل نماز و روزه، روح دعاست همچو علی و احمد و فاطمه درد دو عالم به نگاهش دواست روشنی دیده ی هر منتظر تا صبح محشر به همه مقتداست در دل هر عاشق دلسوخته محبتش ودیعه ای از خداست شکر خدا در همه ی طول عمر نام قشنگش به لب ما نواست شرمنده از لطف و عطایش شدیم ریزه خور خوان سرایش شدیم شکرخدا شمس هدایت رسید برهمه لطف بی نهایت رسید وصی آخر رسول خاتم در این جهان شمس ولایت رسید معنی آیات کتاب خدا هستی اهل بیت عصمت رسید نور دل و دیده ی اهل ولا ای عاشقان مایه ی رحمت رسید گل واژه ی کتاب آفرینش تفسیر قرآن و امامت رسید در این جهان ز لطف پروردگار یاری‌گر و غمخوار امت رسید پس از علی و آل اطهر او مایه ی اقتدار و عزت رسید خلقت و خوی او چنان فاطمه است چومرتضی کوه شهامت رسید آنکه بود نور خدای مبین ماه دل افروز هدایت رسید جود و سخاوت شده شرمنده اش برهمگان روح کرامت رسید نوکر درگاه شما (رضایم) نما ز لطف و مرحمت دعایم
ولادت حضرت مهدی ارواحنا فداه عاشقان هنگام شیدایی شده سامره امشب تماشایی شده هر کجا را بنگری شوری بپاست جشن شادی در همه عالم بپاست عالم هستی پر از شادی و شور سامره گردیده چون وادی طور در فضا پیچیده عطر یاسمن غرق شادی خانه ی دوم حسن حور و غلمان آمده روی زمین بهر تبریک آمده روح الامین بار دیگر درب رحمت وا شده پور نرجس زینت دنیا شده در سپهر دین حق ماه آمده نجل حیدر بادوصدجاه آمده در جهان ماه منور آمده هستی زهرای اطهر آمده عطر و بویش در جهان حس می‌شود زیب دنیا یاس نرجس می‌شود نوربخش کل هستی آمده مظهر یکتاپرستی آمده در جهان انوار سرمد می رسد مهدی آل محمد می رسد آخرین منجی به دنیا آمده عاشقان مهدی زهرا آمده موسم جشن تبارک آمده مولدی پاک و مبارک آمده از قدومش عسکری مسرور شد عالم هستی از او پرنور شد جشن بیعت جشن هم عهدی بود زینت دنیا و دین مهدی بود رهنمای انس و جان است این پسر مهدی صاحب زمان است این پسر مظهر ذات خدای سرمد است خلق و خوی این پسر چون احمد است عالم هستی ز نورش منجلی است این پسر از نسل مولانا علی است مهر او از عالم بالاستی در صبوری حضرت زهراستی این پسر باشد مه هر انجمن در کرامت همچو مولانا حسن شمع جمع عالمین است این پسر در شجاعت چون حسین است این پسر در عبادت همچو زین‌العابدین او بود روح صلات عارفین علم وحلمش چون امام باقر است ظاهراست و باهر است و طاهر است بهر انسان‌ها امامی لایق است مکتب درسش امام صادق است در جهان او چون مه انور بود در غریبی موسی جعفر بود مهربان همچون علی موسی الرضاست در سخاوت چون جواد ابن الرضاست زینت عرش است ماه روی او همچو جدش هادی دین خوی او آخرین منجی و نور رهبری است هستی نرجس ،عزیز عسکری است مظهر ایثار و جود و همدلی است هیبتش همچون ابوالفضل علی است بر همه اهل جهان مولاستی عمه او زینب کبراستی اوبود بنیان کن ظلم و ستم از قلوب ما زداید رنج و غم ای گل زهرا گرفتار توام مهدیا دل خسته بیمار توام هرچه دارم از تولای شماست این دلم غرق تمنای شماست مهر و حب تو صفای قلب هاست نام زیبایت شفای درد هاست عالمی در انتظار خنده ات بس کریمی عالمی شرمنده ات شام میلاد تو مهمان توام یابن زهرا غرق احسان توام از تو ممنونم مرا دادی پناه بر من مسکین ز لطفت کن نگاه سوی تو مولا الموالی آمدم کن نظر با دست خالی آمدم از طفولیت گدای این درم پر کن از جام ولایت ساغرم من (رضایم) بر تو هستم مستجیر حق زهرا مادرت دستم بگیر
ولادت حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه الشریف شوری امشب در دلم پیدا شده غنچه ای در گلشن دین وا شده عسکری از لطف حق بابا شده زینت دنیا گل زهرا شده برزمین انوار سرمد آمده مهدی آل محمد آمده شکرلله نیمه ی شعبان رسید شام ظلمت ها دگر پایان رسید نوربخش عالم امکان رسید رهنمای عترت و قرآن رسید آمده با جلوه ی پیغمبری نور یزدان حجة بن العسکری سامرا گردیده چون دار الامان بر مشام جان رسد بوی جنان گشته گلباران زمین و آسمان از قدوم مهدی صاحب زمان آمده با عطر یاس و نسترن در جهان زیبا گل دوم حسن آمده شمس الضحی،بدرالدجی آمده معنی آیات خدا آمده تفسیر ناب هل اتی آمده بنیان کن ظلم و خطا از قدومش سامره گلشن شده دیدگان عسگری روشن شده آمده مرآت حی ذوالجلال فاطمی سیرت نبی خوی و خصال حلم و صبرش مجتبی حیدر مثال رهبر دین چون حسین یوسف جمال آمده روشنگر دین مبین مهدی زهرا گل روی زمین آمده نور خداوند مبین آمده نجل امیرالمومنین آمده حق الیقین حصن حصین آمده بر شیعیان حبل‌المتین این پسرحامی دین روشنگر است آخرین منجی امام و رهبر است رحمت حق همچو باران آمده آخرین خورشید تابان آمده خستگان، دارو و درمان آمده یار و غمخوار غریبان آمده شد دعای اهل عالم مستجاب آفتاب آمد نشان آفتاب گشته ایم امشب همه مهمان تو ریزه خوار سفره ی احسان تو مهدیا دست من و دامان تو کی شود بینم رخ تابان تو یابن زهرا بر توام امشب پناه بر من مسکین ز رحمت کن نگاه روزمن گردیده مولا شام تار بر خزان من تویی مولا بهار بیقرارم بیقرارم بیقرار بهر دیدار شما چشم انتظار یک نظر بر حال این مسکین نما درد هجران مرا تسکین نما مهدیا مجنون صحرای توام مهدیا مست تولای توام مهدیا غرق تمنای توام مهدیا خاک کف پای توام من (رضایم) نوکر دربار تو گشته ام از لطف تو سرشار تو
عاشقان نیمه. ماه شعبان شده شامل عالمی. لطف یزدان شده همه جا برپاست جشن هم عهدی در جهان امشب آمده مهدی یا اباصالح مددی مولا(2) میرسد در جهان. عطرو بوی جنان برد دل از همه. نام صاحب زمان سامرا امشب وادی طور است از قدوم مهدی پر از نور است یا اباصالح مددی مولا شادمان شد دل. حضرت عسکری زد قدم در جهان. نور روشنگری آمده دنیا ماه هر مجلس مهدی زهرا نوگل نرگس یا اباصالح مددی تویی روح صلات تویی رمز حیات بر تمام جهان. تویی باب نجات در کمال و علم همچو پیغمبر در خصال و خوثانی حیدر یا اباصالح مددی مولا شب میلاد تو دل شده شاد تو امشب آقای من. کرده ام یاد تو پرزند این دل در هوای تو بر لب من شور و نوای تو یا اباصالح مددی مولا هر دل منتظر گشته مهمان تو شامل ما شده. جود و احسان تو این دل تنگم گشته دلشادت میهمانم بر توبه میلادت یا اباصالح مددی مولا ذکر هر لب بود نام زیبای تو عمر من بگذرد. با تولای تو بی ولایت از زندگی سیرم مهدی زهرا بی تو میمیرم یا اباصالح مددی مولا