eitaa logo
💚عزیزم حسین💚
3.1هزار دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
123 فایل
ا ﷽ ا تکثیرکانال تکثیرعشق ناب 💚 تمام ذرات وجودم عشق ناب فاطمی است والحمدلله فاطمه ای که هستی اش هست به ماسوا دهد رزق اگرکه میدهد به یمن اوخدا دهد ای عشق سربلندکه برنیزه میروی از حلقه کمندتو راه گریز نیست کانال دیگر: @yaraliagham @qalalsadegh135
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
در خلوتش با حال مضطر روضه میخوانْد بعد از حدیث و درس و منبر روضه میخوانْد می دید در آتش تمام خانه اش را میسوخت و از داغ مادر روضه میخوانْد @hosenih از چشم های سنگ میشد اشک جاری وقتی که از «مسمار» و «بستر» روضه میخوانْد بستند دستش را و در ذهنش برای لرزیدنِ دستانِ حیدر روضه میخوانْد بی شک رئیس مذهب شیعه همه عمر از ظلم ِ بر سردارِ خیبر روضه میخوانْد تلفیق مسجد بود و هیئت، هر نمازش اول اذان میگفت، آخر روضه میخوانْد شیخ الائمه پیرِ داغِ کربلا بود از پیکرِ مجروحِ بی «سر» روضه میخوانْد @hosenih با یادِ جدّش از عطش لبریز میشد میخورد اغلب آب کمتر...روضه میخوانْد با گریه بر پهنای صورت اشک میریخت وقتی که از «خلخال» و «معجر» روضه میخوانْد! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
امان از بادها... سوزان وزیدند امان از تیغ ها برّان رسیدند @hosenih ألا یا اهلَ العالم جد من را به روی خاک ها عریان کشیدند ألا یا اهلَ العالم اهل کوفه سرش را با لب عطشان بریدند سواره ده نفر ناپاک زاده به روی آن تن بی جان دویدند جسارت بر تنش کردند اما فقط از رأس او قرآن شنیدند @hosenih سرش را داده اند و با بهایش نمیدانم چقدری نان خریدند؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ا ﷽ ا صلَّیَ اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ امام صادق علیه‌السلام فرمودند: كُلُّ الْجَزَعِ وَالْبُكَاءِ مَكْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعِ وَالْبُكَاءِ عَلَى الْحُسَيْنِ. هر نالیدن و گریه‌ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر حسین علیه‌السلام. 📚الأمالی(طوسی)، ص۱۶۲ #️⃣     تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لشکری آمده تا سهم غنیمت ببرد از تنی غرقه به خون، جامه به غارت ببرد از سراشیبی گودال سرازیر شدند با هم از بختِ بد غائله درگیر شدند بابت جنگ جمل کسب غرامت کردند سر عمامه ی آقام قیامت کردند دست از این پیرهن ارثیه بردار ، سنان مادرش دوخته با زحمت بسیار ، سنان خولی خیر ندیده چه خیالی داری ؟ کوفی چشم دریده چه خیالی داری ؟ خورجین دست گرفتی سرِ گودال چرا؟ مانده ای خیره بر این زخمیِ بد حال چرا ؟ حرمله زیر سر توست بولله ببین پشت خیمه چقدر نیزه فرو رفته زمین ساربان منتظر رفتن لشکر مانده گوشه ای منتظر فرصت بهتر مانده هر کسی سهم نبرده ست بهم می ریزد بی نصیب از تن عریان، به حرم می ریزد وحید قاسمی @rozeh_1
نه تنها زخم‌ها بي‌التيام است حديث غربت او ناتمام است ميان قتلگاه افتاده اما نگاه آخرش سوی خيام است به موج خون رها در قتلگاهی به سوی آسمان داری نگاهی چه عرفانی‌ست ذکر آخر تو: «الهی يا الهی يا الهی» یوسف رحیمی @rozeh_1
عکس امشب که خوش احوال تو را می بینم عصر فردا ته گودال تو را می بینم آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیر تری! از من خسته به والله! زمین گیر تری! مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن ته گودال به چشم تر من رحمی کن من ببینم که تو بی پیرهَنی می میرم تکیه بر نیزه ی غربت بزنی، می میرم آه از سینه ی پر خون بکِشی می میرم از دهان نیزه ای بیرون بکشی، می میرم سر گودال من از هول و ولا خواهم مرد زود تر از تو در این کرب و بلا خواهم مرد پنجه ی کینه به مویت برسد من چه کنم!؟ نیزه ای زیر گلویت برسد من چه کنم! بوسه ی فاطمه بر حنجر تو می بینم خنجری کُند به پشت سر تو می بینم بین گودال و حرم، عطر فروشم فردا تن عریان تو را با چه بپوشم فردا!؟ چادرم هست، ولی همسفرم شک دارم! تا دم عصر بماند به سرم، شک دارم! مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم وحید قاسمی @rozeh_1
فکر کن ظهر شود روز به آخر برسد لحظه ها بگذرد و ساعت خنجر برسد لحظه ی آخر گودال به کندی برود خنجر شمر سراسیمه به حنجر برسد فکر کن بین اجانب به چه وضعی به چه حال؟ زینب از تل به تماشای برادر برسد هرچه بوده است به غارت برود ، در گودال بوسه ای از رگ خشکیده به خواهر برسد ازدحام است و در این معرکه زینب مانده به برادر برسد یا که به معجر برسد قد خم دارد از این غم چه کسی می دانست؟ ارث مادر وسط دشت به دختر برسد محسن ناصحی @rozeh_1
هیچ حالی شبیهِ حالت نیست هیچ روزی شبیه روزت نیست..!! آبهایِ تمام عالم هم مرهم زخمِ سینه سوزت نیست جگرت زخم شد زمانی که داشت از انگشترت نگین میریخت داغ یعنی به چشم خود دیدید قطعه قطعه علی زمین میریخت داغ یعنی جوان رعنایت تشنه لب روی خاک جان میداد نیزه ای بین سینه اش بود و "نا نجیبی "تکان تکان میداد داغ یعنی نبودن عباس بزدلان را جسور خواهد کرد حرمله پیش چشم غیرتی ات سمت خیمه عبور خواهد کرد داغ یعنی که غنچه ای را با سم ِمَرکب گُلاب می گیرند .. داغ یعنی:عموی خیمه که رفت دختران اضطراب میگیرند داغ یعنی که شیرخوارت را جای گهواره بینِ گور کنی... بند قنداقه اش به دستانت از کنار ِ رباب عبور کنی بی پناهی پناه ِاهلِ زمین هانی و مسلم و زهیرت کو؟ کو علمدار لشکرت آقا؟ شُوذَب و عابس و بُرِیرت کو؟ تکیه دادی به نیزه ی غربت آسمان رنگ ِ دود میدیدی روی ِ تل خواهر ِ غریبت را مثل ِ مادر کبود میدیدی.. کشتیِ رحمت ِخداوندی..! گیر کردی میان آن گودال چشم رحمت به قاتلت داری کم کمک گرچه میروی از حال غربت و درد و داغ یعنی که دشمنت میکشد سرت فریاد من بمیرم برای گیسویت که به چنگال قاتلت افتاد "نگران" کشتنت عزیز دلم "نگرانی" که حال ِ خوبی نیست پیش چشمان داغ دیده ی تان ... موقع ِ رقص و پایکوبی نیست هیچ داغی شبیه داغت نیست همه بر غربت تو خندیدند! هیچ دردی از این فراتر نیست که به تل، خواهر ِتو را دیدند وای از ضربه ی دوازدهم آه از ضَجّه های مادرتان قتلگاهِ شماست :گودال و .. تَلّ شده قتلگاه خواهرتان تشنه بودی و جای آب اما نیزه ای در گلو فرو کردند! پیکر ِ زخمی و نحیفت را با سم اسب زیر و رو کردند از تنت چشمه چشمه خون دارد- روی خاک ِ کویر میریزد آنقدر قطعه قطعه ات کردند که تنت از حصیر میریزد شد غروب و به زیر نور ماه برقِ انگشترت نمایان شد بعدِ غارت نمودن خیمه تازه نوبت به آن شتربان شد پیکرت روی خاک ماند و سرت سایه ی بان ِ تمام طفلان شد ماجرای نگاه و ناموس است که سرت ناگهان غزلخوان شد سرت از بسکه سنگ خورد افتاد من بمیرم که دردِ سر داری ای که از حال و روز خواهرها بر سر نیزه هم خبر داری هیچ حالی شبیهِ حالت نیست هیچ روزی شبیه روزت نیست..!! آبهایِ تمامِ عالم هم مرهم زخمِ سینه سوز ت نیست وحید مصلحی @rozeh_1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️سلام من به مدینه به غربت صادق ▪️سلام من به بقیع و به تربت صادق ▪️سلام من به مدینه به آستان بقیع ▪️سلام من به بقیع و کبوتران بقیع ▪️سلام من به مزار معطر صادق ▪️که مثل ماه درخشد به آسمان بقیع ▪️سلام من به شب ماه فاطمی بقیع ▪️سلام من به گل یاس هاشمی بقیع ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
YEKNET.IR - roze 3 - shahdat imam sadegh - 1400.03.15 - banifatemeh.mp3
1.18M
🔳 (ع) 🌴هر چه میگفت که من تشنه لبم سنگ زدند 🌴ناله اش در دل کوفی اثری داشت نداشت 🎤 تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
4_6014988804832625068.MP3
5.14M
🎙 پس از گذشت حدود نیم قرن 💥روضه آیت الله وحید خراسانی برای حضرت امام صادق (ع) در کویت نوای ماندگار .تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
4_6015046408933998856.mp3
5.51M
🏴 روضه شام شهادت امام به حق ناطق؛ حضرت صادق عليه‌السلام 👈 مرحوم حجت‌الاسلام و المسلمین حاج اشرف كاشاني رحمة الله عليه؛ شهر گرگان، بیش از نیم قرن پیش در سال 1347 خورشیدی تکثیر عشق 💚 👈 @shoormahshar @yaraliagham
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ارادت دارم از طفلی به نام حضرت صادق تعالی الله از قدر و مقام حضرت صادق الا ای شیعه های با مرام حضرت صادق به گوش جان بگیرید این کلام حضرت صادق که عالم تا ابد مدیون شاه عالمین باشد و کل الخیر در یک جمله فی باب الحسین باشد در این دنیای ظلمانی عجب ماه شبی دارم میان این همه مذهب چه والا مذهبی دارم کرام الکاتبین را شکر ، به چه مکتبی دارم ز عشاق امام صادقم ، چه منصبی دارم الهی بر در این آستان ، نوکر بخوانندم مرا در روز محشر شیعه جعفر بخوانندم @hosenih یقینم کامل است و اعتقادم این چنین باشد که او مانند جدش مرتضی حق الیقین باشد به قول حضرتش این از نشان مؤمنین باشد که از زوار قبر جد من در اربعین باشد عزیز فاطمه ، از خرمنت توشه بده ما را برات اربعین و طوف شش گوشه بده ما را من از افتادن آن پیر زن در کوچه می دانم از این مجمل حدیثی را مفصل ، ناب ، می خوانم رسانده بر همه شیخ الأ ئمه ، نور چشمانم که با بغض از عدوی حضرت زهرا مسلمانم خدا با صورت اندازد مرا در شعله نارم اگر از دشمنی با خصم مولا دست بردارم مدینه بار اول ، ظلم بر خیر النساء کردند میان کوچه ها حق ذوی القربی ادا کردند ز کینه سینه را با ضرب مسمار آشنا کردند پس در غنچه نشکفته از شاخه جدا کردند از آنجا خصم ، آتش بر دل و جان خلائق زد شرر بر خانه و کاشانه قرآن ناطق زد @hosenih میان شعله فرزند خلیل الله را بردند دل شب مردم گمراه ، نور ماه را بردند پیاده از پی مرکب تمام راه را بردند چسان گویم چگونه آن ملک درگاه را بردند چه سنگین بود مهر غربتی که بر جبین می خورد میان کوچه مثل مادرش زهرا زمین می خورد اگر چه پیش چشم عترتش بر او جسارت شد اگر چه خانه اش محصور آن ظلم و شرارت شد اسیر کینه رجس و پلیدی ها ، طهارت شد کجا کاشانه شیخ الائمه قتل و غارت شد بمیرم کربلا پیراهن از گودال می بردند ز پای دختر دردانه ای خلخال می بردند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
ای که مدیون تو تا روز جزا ایمان ما جان ما قربان تو ای نوح کشتیبان ما @hosenih از اضافات گلت ما عاشقان را خلق کرد داد با امضای تو یک عمر آب و نان ما راست می گویند نام مذهب ما جعفریست جز احادیث تو نوری نیست در چشمان ما از تو می خواندم که نام آتش آمد بر زبان صحبت از در شد که آتش زد به جسم و جان ما ای شهید آتش جهل مدینه پس چرا جای تو از مادرت می خواند روضه خوان ما؟ شعر می خوانَد کمیت و روضه می خوانی به اشک آه از جدّ غریب و بی کس و عطشان ما... خانه ات را کربلا کردی و ما آموختیم هست دنیای بدون کربلا زندان ما @hosenih آستان قدس صادق می شود روزی بقیع بر ضریحت می رسد چندی دگر دستان ما شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
امام مسلکش از مردمِ زمانه جداست امام مظهر احقاقِ حقِ دینِ خداست امام گرچه خودش بنده ی خداوند است درست مثلِ خداوند بی همانند است @hosenih یقین بدان که مبری زِ شک و تردید است امام سایه ندارد، امام خورشید است امام کعبه ی سیار، و خلق حجاج اند خلایقند که او را همیشه محتاج اند خلایقند که باید به او سلام کنند به کعبه واجبِ شرعی ست احترام کنند خلایقند که باید گرامی اش دارند امام اوست، ولو خلق عمامه بگذارند اگرچه خلق بدونِ امام محرومند امام و خلقِ جهان لازمند و ملزومند اگرچه خلق جهان را ز اوست شأنیتی به هر امام جماعت، سزاست جمعیتی اگرچه دینِ خداوند بی نیاز از ماست بدون مردم دنیا، امام هم تنهاست! سر خلافت اگر خلق اختلاف کند امام چاره ندارد مگر مصاف کند بنا به نص روایت امام چون کعبه ست که واجب است جهان گِرد او طواف کند مطیع امرِ امامت همیشه پشت ولی ست اگرچه خلق علیه وی ائتلاف کند مطیع امر ولی بینِ کوچه ها باید بنا به خواست او تیغ را غلاف کند غلاف گفتم و بازویی آمده یادم مگر که قافیه اینک مرا معاف کند قیام همت و عزمی رفیع می‌خواهد امام شیعه محب نه! مطیع می‌خواهد! امام شیعه به تاریخ، خوش نگشته دلش دمی به همهمه شیعیان منفعلش به شیعه خود امامی علاقه‌مند نشد بخاری از دم آن شیعه گر بلند نشد امام، شیعه خود را عزیز می‌خواهد سر برهنه و شمشیر تیز می‌خواهد حدیث دین خدا، حرف تیغ و پیکار است اطاعت از ولی الله سخت دشوار است مطیع، بهرِ اطاعت همیشه آماده ست چنان که حضرت صادق نشان‌ ما داده ست روایتی ست که خالی ز هرچه اشکال است ثقه ست چون سندش منتهی الآمال است که بود حضرت صادق به خانه دورانی رسید محضر او شیعه ای خراسانی گلایه کرد به حضرت؛ که یا امام ششم! برای معرکه آماده‌اند این مردم نظر کنید مساجد پُر از مسلمان اند کنون که شکر خدا شیعیان فراوان اند به خلق حجت خود را دگر تمام کنید زمان آن نرسیده ست تا قیام کنید؟! سخن رسید بدین جا، کلام کامل شد غلام خانه ی حضرت به خانه داخل شد امام گفت بیا و اطاعت از من کن تنورِ خانه ما را بیا و روشن کن همین که گشت تنور از حرارتش آذین خلیل وار برو بینِ شعله ها بنشین @hosenih غلام خانه که هارون مکی است اسمش بدون اینکه ببینند ترس در جسمش بدون حرفِ اضافه در آن تنور نشست امام صادق درب تنور را هم بست پس از گذشتِ زمانی میان خوف و رجا  امام گفت فلانی! تنور را بگشا همین که باز شد آن از شراره ها گلگون غلام سالم سالم پرید از آن بیرون! امام گفت فلانی! عجیب ترسیدی! نظاره کن که چنین است شیعه! فهمیدی؟ تویی که دعوی یاری شیعه ها داری بگو که شیعه اینگونه چندتا داری؟ رها ز همهمه ی شیعیان صوری باش اگر که شیعه شدی، شیعه ی تنوری باش تنور گفتم و دیدم قلم صبور نبود تنورِ حادثه تنها همین تنور نبود دوباره در تب و تابی عجیب افتادم تنور گفتم و آمد حکایتی یادم تنور حضرت صادق اگر گلستان شد تنور خولی ملعون ز شعله سوزان شد تنور حضرت صادق اگر که علم افروخت سر حسین میان تنور خولی سوخت سر عزیز خدا و تنور آن فاسق در آن زمانه کجا بود حضرت صادق؟ سری که بود سرآمد به کل مافیها سری که خُفت به دامان حضرت زهرا سری که دل ز تمام فرشته ها می برد سری که خنده آن دل ز مرتضی می برد سری چنان که به شب های شامیان کوکب سری که بود فقط روی شانه زینب سری که بود چنان خطبه نبی، سخنش سری که گریه نمودند پنج تن به تنش چرا تمامی موهاش سخت سوخته اند؟ سر عزیز خدا را چه سان فروخته اند؟ @hosenih صدای قرآنش را شنیده ای خولی؟ به چند درهم سر را خریده ای خولی؟ کشیده مسح ز خون بر سر و گرفته وضو کدام دست دو دندان شکسته است از او؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 امان نداد مرا این غم و به جان اُفتاد میان سینه‌ام این دردِ بی امان اُفتاد به راه رویِ زمین می نشینم و خیزم نمانده چاره که آتش به استخوان اُفتاد چنان به سینه‌ی خود چنگ می زنم از آه که شعله بر پر و بالِ کبوتران اُفتاد کشیده‌ام به سرِ خود عبا و می‌گویم بیا جواد که بابایت از توان اُفتاد بیا جواد که از زخمِ زهر می‌پیچد شبیه عمه‌اش از پا نفس زنان اُفتاد شبیه دخترکی که پس از پدر کارش به خارهای بیابان به خیزران اُفتاد به رویِ ناقه‌ی عریان نشسته،خوابیده و غرقِ خوابِ پدر بود ناگهان اُفتاد گرفت پهلویِ خود را میانِ شب ناگاه نگاه او به رُخِ مادری کمان اُفتاد دوید بر سرِ دامان نشست خوابش بُرد که زجر آمد و چشمش به نیمه‌جان اُفتاد رسید زجر دوباره عزای کوچه شد و به هر دو گونه‌ی زهرا ترین نشان اُفتاد رسید زجر و پِیِ خود دوان دوانش بُرد که کارِ پنجه ی زبری به گیسوان اُفتاد به کاروان نرسیده نفس نفس می زد به خارهای شکسته کشان کشان اُفتاد دوباره ناله ای آمد عمو به دادم رس دوباره رأسِ اباالفضل از سنان اُفتاد (حسن لطفی) امام رضا (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 عمری از نامردی و پستی این دنیا گریست صبر کرد و صبر کرد و صبر کرد اما گریست یار تنهایان شد و همدرد بهر دردمند با دلی پر درد، اما ماند خود تنها گریست بی عبا با ظلم بردندش ز صحن خانه اش دخترش با دیدن این صحنه بر بابا گریست تا زدند آتش در کاشانه را قلبش شکست یاد پهلوی شکسته کرد، بر زهرا گریست یاد آن لحظه که زهرا پشت درب خانه بود ناگهان افتاد با ضرب لگد از پا گریست دست بسته تا که بردندش میان کوچه ها یاد کوچه یاد دست بسته مولا گریست دخترش ترسان و لرزان بود، آقا تا که دید یاد طفلان حسین و زینب کبری گریست هم دعا میکرد بر گریه کن جدش حسین هم به یاد گریه جدش در عاشورا گریست گاه یاد راس از پیکر جدا بر نیزه ها گاه یاد پیکر عریانِ در صحرا گریست گاه از داغ رباب و اصغر ششماهه اش گاه از داغ علیِ اکبر لیلا گریست دیده اش از اشک دریا گشت و بر این داغ که تشنه لب شد کشته جدش بر لب دریا گریست محمد معارف وند امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 سلطان رئوف مددی مولا از نام رضا شده ام شیدا چشمم به ضریح تو می افته میریم به سوی عالم بالا ایران شده از عشق تو شیعه از دست شما روزی میگیره من شیعه شدم اقا به دستت نوکر برای شما میمیره | صاحب علمی،ماه ایرانی | | تو قلب منی،اقا سلطانی | ‌۳ بنددوم سایه ات رو سرم مستدام آقا عمری به تو من مبتلام آقا سرمایه شده حبّتون تو دل ارباب رئوف،باوفام آقا آهو منمو،جود و احسانت بنده‌ منمو،عمری گریانت غیر تو اقا،کسی نیست تو دل اوج باورم،دست رحمانت | صاحب علمی،ماه ایرانی | | تو قلب منی،اقا سلطانی | ‌۳ بندسوم من به نوکریه تو. می نازم جز تو کسی نیست محرم رازم از زیارتت بر می گردم من دوست دارم بیام پیشه تو بازم قبلم به خدا طرف طوسه با عشق تو این دلم مانوسه حس می کنم آقا بهشت هستم لبهام تا ضریح تو می بوسه | صاحب علمی،ماه ایرانی | | تو قلب منی،اقا سلطانی | ‌۳ بندچهارم تو سلاممی حضرت سلطان تو کلاممی حضرت سلطان شیعه هستم و افتخارم هست تو اماممی حضرت سلطان سایه ی تو روی سر ما هست عشقه تو همه باور ماهست سلطانی و ما رعیتت هستیم ملکه تو اقا کشور ماهست | صاحب علمی،ماه ایرانی | | تو قلب منی،اقا سلطانی | ‌۳ شعر و سبک رضا نصابی رضا ملایی امام رضا (ع) نوحه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شده پيدا پيدا تمثال كوثر روي دست دست موسي بن جعفر داره عيدي ميده شاه خراسون شده امشب سلطان صاحب خواهر گل دراومد امشب غصه سراومد امشب گل نگو بگو از گل بهتر اومد امشب بهترين نگاره هرنفسش بهاره دختري كه اومد اسطوره ي وقاره روح طراوته گنج كرامته خاك رو قدمهاش طلاي نابه مانند فاطمه بانوي عالمه انگار كه زينب ابوترابه حضرت معصومه يا حضرت معصومه پراز نوره نوره قنوت دستاش به قربونش مي ره تو دنيا باباش مجرد موند تو دنيا واسه ي اين نبودند پسرها خاك كف پاش دختر نمونه است از فاطمه نشونه است مثل زهرا آره اين فاطمه يه دونه است هركي كه فقيره دامنشو ميگيره چون كريمه است ايشون دست خالي نميره روح طراوته گنج كرامته خاك رو قدمهاش طلاي نابه مانند فاطمه بانوي عالمه انگار كه زينب ابوترابه حضرت معصومه يا حضرت معصومه حضرت معصومه (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 شده پيدا پيدا تمثال كوثر روي دست دست موسي بن جعفر داره عيدي ميده شاه خراسون شده امشب سلطان صاحب خواهر گل دراومد امشب غصه سراومد امشب گل نگو بگو از گل بهتر اومد امشب بهترين نگاره هرنفسش بهاره دختري كه اومد اسطوره ي وقاره روح طراوته گنج كرامته خاك رو قدمهاش طلاي نابه مانند فاطمه بانوي عالمه انگار كه زينب ابوترابه حضرت معصومه يا حضرت معصومه پراز نوره نوره قنوت دستاش به قربونش مي ره تو دنيا باباش مجرد موند تو دنيا واسه ي اين نبودند پسرها خاك كف پاش دختر نمونه است از فاطمه نشونه است مثل زهرا آره اين فاطمه يه دونه است هركي كه فقيره دامنشو ميگيره چون كريمه است ايشون دست خالي نميره روح طراوته گنج كرامته خاك رو قدمهاش طلاي نابه مانند فاطمه بانوي عالمه انگار كه زينب ابوترابه حضرت معصومه يا حضرت معصومه حضرت معصومه (س) سرود 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 حرم امن تو کافی‌ست هراسان شده را مثل شَه، راه بده آهوی گریان شده را دل سپردیم به آن معجزه‌ی چشمانت تا که آباد کنی خانه‌ی ویران شده را مهر تو باعث خاموشی آتشدان است خارج از دست خلیل‌َست، گلستان شده را گندم ری به تنور کرمت پخته شود! از تو داریم پس این مزرعه نان شده را هرچه شد خرج حرم ارزش او بیشتر است از طلا حرف نزن، نقره ایوان شده را به در خانه تو بسته و وابسته شدیم چه نیازی است به جنت سگ دربان شده را گر قرار است جبین‌ش به قدومت نرسد کافرش بیش نخوانیم مسلمان شده را در محله خبر لطف تو بهتر پیچید پخش کردند اگر قصه مهمان شده را شدنی نیست کرم داشته باشی، اما دستگیری نکنی دست به دامان شده را پنجره ساخته‌ای دور ضریح کرمت تا ببندند به آن زلف پریشان شده را ما فقط ظاهری از اوج تو را می‌بینیم گذری نیست به معراج تو حیران شده را جلوه‌ای کردی و زهرای پر از جذبه تو تا قم آورد دل شاه خراسان شده را علی اکبر لطیفیان حضرت معصومه (س) مدح 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 هرچه از درد و بلا بر سر حیدر افتاد داد بیداد که یک روز به جعفر افتاد یا رب این شعله چرا ول کن این طایفه نیست؟! باز از خیمه گذشت و روی این در افتاد سجده اش خورد به هم بس که تکانش دادند سر سجاده خود با دل مضطر افتاد با عصا هم بدود باز زمین می افتد بی عصا رفت و به هر کوچه مکرر افتاد پس کجایند دراین واقعه شاگردانش؟ پیش چشمان همه حرمت منبر افتاد تا زمین خورد صدا زد ز جگر وا اماه پشت در یاد زمین خوردن مادر افتاد مادرش خورد زمین خورد زمین خورد زمین جلوی چشم علی فاطمه با سر افتاد فضه امد کمکش ورنه مصیبت میشد فضه با دیدن او پهلوی کوثر افتاد گریه غربت زن قاتل شوهر باشد پس عجب نیست بگوییم که حیدر افتاد آخر روضه ما حرف حسین است حسین دشنه با حنجر خشکیده ی او در افتاد ولی الله به یک ضربه تنش برگشته گذر شمر به این ناحیه اخر افتاد کینه اش با دوسه تا ضربه به پایان نرسید انقدر زد روی تل یکسره خواهر افتاد بانوک چکمه تنش این سو وآن سو می شد بانوک نیزه سرش این ور و آن ور افتاد آنکه درسجده فقط پای خدا می افتاد وقت قتل علی اکبر شد و بدتر افتاد پوریا هاشمی امام صادق (ع) روضه 🔻🔻🔻🔻🔻 🌐 https://www.beharalashar.ir 🔺🔺🔺🔺🔺 💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐 @beharalashar